لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟
“إنّکَ لا تَهدی مَن أحببْتَ وَلکنَّ اللهَ یَهدی مَن یَشاء[۱]”.مبارزه و کشمکش بین حق و باطل از ازل جاریست و تا ابد ادامه دارد. مذاهب، فرقه ها و گروههای مختلفی با اغراض و اهداف متفاوت همیشه کوشیده اند تا به هر نوع ممکن در مقابل مذهب حق قد علم نموده و نور آن را خاموش سازند.و بعد از اینکه دین مقدس اسلام ظهور کرد، باطل پرستان و کجروان سعی نمودند هر طوری که شده جلو گسترش این دین را بگیرند. یهودیان از همان ابتدا (گرچه خود یارای مقابله نداشتند) با نفاق و دو رنگی همیشه دشمنان اسلام را یاری رسانده اند و یا خود نیز تا آنجای که توان داشتند وارد میدان شدند. جهان مسیحیت که یکی از بزرگترین ادیان عالَم است نیز در سالهای نخست دعوت اسلامی دست به کار شده، وفدی از علما و کشیش های نجران را جهت مناظره و بحث علمی به مدینه منوّره فرستادند.و از آن پس برخورد های عسکری و نظامی بین مسیحیان و مسلمانان ادامه داشته تا اینکه در زمان عمر فاروق t مسلمانان ضربه ی کاری را بر جهان مسیحیت وارد نموده، امپراطوری آنان را شکست فاحش دادند و همین طور در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس نیز در هر میدان ذلت و خواری نصیب مسیحیان بوده است.خلفای مجاهد عثمانی نیز از خود تقصیر نشان ندادند، بارها تا قلب اروپا پیش رفتند و با دشمن در خانه ی خودش پیکارها نمودند تا اینکه سلطان محمد فاتح رحمه الله قسطنطنیه را فتح نموده و ضمیمه امپراطوری قوی اسلامی نمود.
جنگهای صلیبی نیز تداوم همین کشمکش بوده و جهان مسیحیت اقدام به انتقامجوئی از مسلمانها نمود اما ابر مرد مسلمان صلاح الدین ایوبی آنها را درهم شکسته، مجد و عظمت اسلام را برای همه به نمایش گذاشت.در مقابل مسیحیها و صلیبیان نیز از کوشش باز نایستاده حکومت اسلامی را در اندلس (هسپانیه) از بین برده و بزرگترین مراکز علمی جهان آنروز نظیر قرطبه، اشبیلیه و طلیطله را بطور فجیع ویران نموده و محکمه های تفتیش عقائد هزاران مسلمان را به بد ترین وجه ممکن به قتل رساندند.در این اواخر نیز مسیحیان - بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام کمونیستی به برکت جهاد مردم مسلمان افغانستان- مسلمانان را تنها دشمن زنده خویش دانسته از هر فرصت مناسب استفاده می نمایند تا ضربه کاری را بر اسلام و مسلمین وارد نمایند.هجوم عسکری ایالات متّحده امریکا و متّحدین اروپائی اش به افغانستان و عراق، دعم و مساعدت هزاران مؤسسه تبشیری و عیسوی در قاره افریقا و کشورهای فقیر آسیائی تداوم همین کشمکش و مبارزه است.اما غافل از اینکه “یریدون لِیطفِئوا نور الله بأفواههم والله متمّ نوره ولو کره الکافرون[۲]”نور خدا به این آسانی خاموش شدنی نیست… همه روزه در اخبارها و سایتهای انترنیتی خبر مسلمان شدن عدّه زیادی از مسیحیان وبخصوص علما و کشیش های آنها را در داخل امریکا و اروپا می خوانیم.
یکی از اشخاصی که خداوند متعال به او رحم و کَرم خاص نموده، جناب شیخ یوسف استیس می باشد، او داعی مسلمانی است که در شهر اسکندریه (الکساندریا) در ایالت ورجینیا، نزدیک واشنگتن سکونت دارد. او اصلاً از ایالت تگزاس است، بیشتر وقت لباس عربی سفید رنگ پوشیده، شب و روز برای نشر و پخش دین اسلام در تلاش است و برای سربلندی آن از هیچ کوششی دریغ نمی کند.اینک داستان اسلام او را از زبان خودشان می شنویم:من از ساکنین ایالت تگزاس بوده و خویش را برای نشر دعوت مسیحیت وقف نموده بودم.ما از اسلام و هر چیز متعلق به آن نفرت شدید داشتیم و بیشتر مردم در غرب همینطور هستند.برای ما گفته بودند که: مسلمانان به خدا ایمان ندارند، صندوق سیاهی را در صحرای عربستان مقدس می شمارند و روزانه پنج مرتبه زمین را می بوسند.وشنیده بودیم که مسلمانها تروریست هستند، طیاره ربائی میکنند و بت می پرستند و…تعداد زیادی از مردم به شنیدن داستان مسلمان شدن یک کشیش و یا راهب مسیحی شوق وافر داشته و به طور خاص از من سوال می کنند که چطور مسلمان شده ام، و از آن جمله یکی از داکتران مسیحی از طریق ای میل از من سوال نمود که چرا؟ وچگونه مسیحیت را ترک کرده و دین اسلام را قبول نمودی؟!من جوابی را که به آن طبیب مسیحی نوشته ام در این جا برای شما خوانندگان گرامی نیز می نویسم واز همه کسانی که این واقعه را خوانده و به آن اهمیت می دهند تشکر و قدر دانی می کنم.اسم من یوسف استیس است، من ریاست عمومی “اتحادیه های دینی مسلمانان[۳]” امریکا را به عهده دارم که در واشنگتن فعالیت می کند و بخاطر وظیفه ای که دارم به نقاط مختلف دنیا سفر می کنم تا پیغام حضرت مسیح را که در قرآن ذکر شده است برای همه جهانیان برسانم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دیپلماسی ایران و کشورهای مسلمان
امروزه موضوعات متنوع و مختلفی در عرصه روابط بین دولتها و ملتها مطرح می باشد، از جمله می توان به موضوع فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی و عمومی اشاره کرد. هم اکنون نقش فرهنگ در زمینه سازی روابط فرهنگی بسیار تاثیر گذار بوده وسبب گشودن بسیاری از انسدادهای ایجاد شده در روابط سیاسی شده است. سوال اینجاست آیا سیاست خارجی به تنهایی می تواند در روابط بین دولت ها و ملتها کافی و موثرباشد؟بی شک با نگاهی به گذشته روابط انسانها به این مفهوم خواهیم رسید که ارتباطات بین دولتها بدون عنصر انسان معنا ندارد ،بنابراین شناخت هویت ملی فرهنگی در روابط متقابل سیاسی در هر جای دنیا امری اجتناب ناپذیر است. وحضور فرهنگ و ارتباطات در سیاست خارجی مهم و اساسی خواهد بود. به عبارتی دیگرحضور فرهنگ در سیاست خارجی دولتها، تنها از طریق تأثیر گذاری غیر مستقیم بر تعیین هویت ملی و فهم جایگاه خود نسبت به دیگران در جهان رخ نمیدهد بلکه تأثیر گذاری مستقیم فرهنگ و هویت ملی در سیاستهای فرهنگی بین المللی یک کشور، کاملامشهود است.
رویکردهای فرهنگی سیاست خارجی - دیپلماسی فرهنگی- در میان بقیه ابزارهای سیاست خارجی بیشترین تأثیر پذیری را از مولفه هویتی دارد. در میان اصطلاحات مختلف، اصطلاح دیپلماسی عمومی (دیپلماسی مردم محور) در مفهوم آمریکایی خود به گونهای فراگیر شامل هر دو گونه دیپلماسی فرهنگی و ارتباطی بوده و به کاربرد ابزارهای بین فرهنگی و ارتباطات بین المللی در سیاست خارجی معطوف میشود. کتاب فرهنگ اصطلاحات روابط بین المللی که به وسیله وزارت امور خارجه آمریکا منتشر شده است دیپلماسی عمومی را برنامههای مورد حمایت دولت تعریف کرده است که با هدف اطلاع رسانی یا تأثیر گذاری بر افکار عمومی در کشورهای دیگر انجام و شامل انتشارات، تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی، رادیو وتلویزیون میشود . "پل رورلیخ" استاد دانشگاه "ورمونت" باتوجه به نقش فرهنگ در بررسی مفهوم «مرزهای سرزمینی» بهاین نتیجه رسیده است کهاین مفهوم دارای بار و ساختی بین فرهنگی است مثلا مسلمانان مرز های میان کشورهای اسلامی را با مرزهای میان این کشورها با کشورهای غیرمسلمان یکسان نمیدانند زیرا در واقع ارزش حقوقی این مفهوم ریشه درمفاهیم وسیعتری چون بلاد اسلام و کفر داردروابط فرهنگی در سه پدیده تاریخی جنگ، مذهب و استعمار ریشه دارد.
ازجنگ های باستانی ایران و یونان و ایران و روم تا جنگ های صلیبی و حتی جنگ افغانستان همواره در کشاکش نبرد شمشیرها و ناوشکن ها، ارتباطات میان تمدنی رخ نموده است. تلاش میسیونرهای مسیحی به خصوص در آفریقا و آسیا نیز برای غرب تجربیات ارزشمندی را در شناخت ملتهای دیگر و نحوه برقراری ارتباط با آنان فراهم کرد. مدارس، بیمارستانها و حتی دانشگاه هایی تأسیس شد تا میسیونرهای بومی تربیت و استخدام شوند.
اگر چه در داخل کشورهایی نظیر آمریکا و فرانسه، دولت و کلیسا مستقل از یکدیگر عمل میکردند اما میسیونرها معمولا در مأموریت های خارجی با دولت های خود کاملا هماهنگ بودهاند .(1) مفهوم دیپلماسی عمومی در یک تعریف کلی عبارت از: (اینکه دولتها در سیاست خارجی از امکانات و ابزارهای رسانه ای، ارتباطی و روابط عمومی استفاده کنند برای تاثیر گذاری بر مردم کشورهای دیگر). در دیپلماسی به صورت سنتی نوع رابطه بین دولتها، رابطه بین حاکمان بوده؛ یعنی رابطه بین دیپلماتهایی که نمایندگان رسمی دولتها بودند و پشت درهای بسته به نمایندگی از دولت خودشان با نمایندگان دولتهای دیگر مذاکره می کردند و به تصمیماتی می رسیدند که به اجرا در می آمد. دراین نوع دیپلماسی نقش افکار عمومی و مردم یک کشور چندان برجسته نبود و در واقع دولتها به خاطر عدم تعادل و عدم پیشرفت افکار عمومی، نیاز نمی دیدند که مردم را در تصمیمات خود مشارکت دهند.
ولی با تحولات گسترده ارتباطی مرزها و محدودیت های ارتباطی بین مردم، حکومت ها و دولتها از بین رفته است. امروزه پنهان کردن واقعیات سیاسی از دید مردم دنیا در هیچ کشوری آسان نیست (2) تعدادی از عوامل که می توانند در پیشبرد دیپلماسی فرهنگی موثر باشند عبارتند از:
پیشینه غنی، تاریخی و تمدنی وفرهنگی .
2- زبان و ادبیات ، آثارفرهنگی و مکتوب مشاهیر ، نویسندگان، شعرا و هنرمندان .3- دستاوردهای فرهنگی و علمی مانند، جوایز بین المللی، ترجمه و چاپ آثار ادبی و فرهنگی و انتشارات .
4- تربیت و آموزش کارشناسان خبره در امور دیپلماسی فرهنگی و ارتباطات عمومی.
5- بهره گیری از نخبگان ،فرهیختگان فرهنگی و علمی در عرصه دیپلماسی فرهنگی در روابط بین الملل.
6- ارتباط مستمر با مراگز علمی دانشگاهی و حوزه وی و بهره گیر ی از آنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .docx :
پیشرفت مسلمانان در علم مهندسی :
شالوده و دگرگونیهای آغازین در اسلام
در خلال پیروزیهای مسلمانان در آغاز قرن هفتم و نهم میلادی، سپاه اسلام، امپراطوری یا خلافت اسلام را که یکی از بزرگترین امپراطوریهای تاریخ به شمار میرود، تأسیس کرد و آن را به تدریج گسترش داد. در قرن هشتم میلادی یعنی اوج حکومت خلفای عباسی، مرکز امپراطوری اسلامی از دمشق به شهر تازه تأسیس بغداد منتقل شد. دانشگاههای بغداد آغازگر دوره طلایی اسلام میباشند. خلفای عباسی تحت تأثیر احکام قرآن و احادیث و گفتاوردهای اسلامی بودند. در طول این دوره طلایی، جهان اسلام تبدیل به قطب دانش، پژوهش و روشنفکری گردید و علوم و فنونی نظیر زراعت، هنر، اقتصاد، موسیقی، معماری، صنعت، حقوق، تاریخ، جامعه شناسی، زیست شناسی، ریاضیات، ادبیات، دریانوردی، فلسفه، شیمی، فیزیک، پزشکی، نجوم، علوم دینی، اخلاق، منطق و غیره گسترش داده شد. شهر بغداد در دوره هارون الرشید خلیفه عباسی، به اوج پیشرفت و شکوفایی خود رسد.
/
کتاب راهنمای گیاهان دارویی به زبان عربی مربوط به دوران طلایی اسلام
هارون الرشید علاوه بر دعوت از دانشمندان و محققین، به گردآوری و برگردان کتابهای خطی از زبان سریانی، یونانی و پهلوی به عربی فرمان داد. پس از هارون، پسرش مامون، بیتالحکمه (خانهٔ دانش) بغداد را بنیان نهاد و دستور ساخت رصدخانهای را صادر کرد. این اقدامات باعث مهاجرت دانشمندان از جایجای جهان به سوی بغداد و رونق آموزش و پژوهش شد. این اقدام به جنبش و نهضت ترجمه نیز مشهور است. بسیاری از آثار عهد عتیق و روزگار باستان که به دست فراموشی سپرده شده بودند، به زبان عربی و بعدها به زبانهای فارسی، سندی، عبری، ترکی و لاتین ترجمه شدند. علوم گوناگون و عهد باستان میانرودان (بین النهرین)، روم، یونان، چین، هند، ایران زمین، مصر، شمال آفریقاو تمدن بیزانس در آمیخته شدند. در دوران خلافت امویان در آندولوس و حکمرانی فاطمیان در مصر، شهرهای کوردبا و قاهره به عنوان مراکز علمی و دانشگاهی در حوزههای متعدد فعالیت پژوهشی داشتند.[۱۲] برنارد لوئیس درباره این مراکز علمی و دانشجویان آنها میگوید:
در دوران طلایی اسلام، خلیفه به عنوان شخص اول روشن بین و متمدن، برای نخستین بار، دانشجویان و محققین مختلف را از سرتاسر دنیا مثل چین، هند، خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و آسیای میانه گرد هم جمع نمود.
یکی از بزرگ ترین ابداعات در این دوره مهم کاغذ بود. کالایی که رمز و راز تولید آن سالها در نزد چینیها پنهان مانده بود. فوت و فن صنعت کاغذ سازی را اسیران جنگ تالاس (۷۵۱ میلادی) به مسلمانان آموختند که بعداً این صنعت به سمرقند و بغداد روانه شد. اعراب با گسترش شیوههای چینی و استفاده از پوست درخت توت این صنعت را کامل کردند. مسلمانان با استفاده از نشاسته و آهار کتابها را صحافی میکردند. حدود سال ۹۰۰ میلادی، صدها مغازه کتاب فروشی که کتابهایی با نسخ خطی میفروختند در بغداد وجود داشت. همچنین کتابخانههای عمومی، شامل کتب متنوعی در زمینههای گوناگون بودند. در قرن سیزدهم میلادی، حرفه کاغذ سازی از ممالک مسلمان به فز و از آنجا به آندولوس و اروپا گسترش پیدا کرد.
کتابی در مورد علم طب از محمد زکریای رازی که در میانه دوم قرن سیزدهم میلادی به زبان ایتالیایی ترجمه شدهاست
دانش نقشه برداری و مکان نگاری، کمک بسیاری در توسعه و پیشرفت مسلمانان ایفا کرد. حتی پیش از ظهور اسلام، شهر مکه به عنوان مرکز بازرگانی دنیای عرب محسوب میشد. رسم و سنت زیارت کعبه، این شهر را به مرکز تبادل افکار و کالا تبدیل کرده بود. بازرگانان مسلمان تأثیر شگرفی بر تجارت و شاه راههای بازرگانی عربی آفریقایی و عربی آسیایی گذاشتند. بر عکس مسیحیان، هندیان و چینیان که جوامع شان بر مزرعه داری خانوادگی و کشاورزی اجدادی پایه ریزی شده بود، در جهان اسلام، تاجران مسلمان با تجارت و بازاریابی در دوران طلایی اسلام، نقش اساسی را در تشکیل، رشد و گسترش مدنیت و تمدن اسلامی، بازی کردند. بازرگانان با آوردن کالا و انجام تجارت صادقانه، اعتماد چینیها، هندیها، مردم غرب آفریقا و جنوب شرق آسیا را به خود جلب کردند و در عوض ابداعات و اختراعات آنها را به سرزمینهای اسلامی به ارمغان آوردند. تجار مسلمان با سرمایه گذاری در صنعت نساجی و کشاورزی گامهای نخستین را در ایجاد دوران طلایی اسلام برداشتند. جدا از بازرگانان مسلمان، مبلغان مذهبی اسلام نیز نقش عمدهای را در ارسال پیام اسلام به نقاط متفاوت جهان بازی کردند. عمده ترین این سرزمینها، میان رودان باستان (بین النهرین)، ایران زمین، آسیای مرکزی و شمال آفریقا بودند. همچنین عارفین و سالکان مذهبی نفوذ قابل توجهای در قسمتهای متعددی از شرق آفریقا، آناتولی باستانی (ترکیه)، جنوب آسیا، جنوب شرق آسیا و شرق آسیا داشتند.
اصول و مبنا
تعداد زیادی از اندیشمندان مسلمان علاوه بر اصول ارزشی دین خود، عقاید و دانش اخلاق متفکرین گذشته را که بر پایه اصول بشر دوستانه عقلانی و مباحثات علمی مستدل بنا شده بود، پی گیری کرده و آنها را مبنای پژوهشهای خودشان قرار دادند. آثار زیادی از نوشته جات و کتابهای اسلامی از قرون میانه اسلامی (دوره طلایی اسلام) بر جای ماندهاست که به موضاعاتی نظیر شعر، عشق، تاریخ، فلسفه، ادبیات، خداشناسی و غیره پرداختهاند. مروری بر این آثار، آزادی اندیشههای متفاوت را در آن عصر بازگو میکند.[۱۷][۱۸] وجود آزادی دینی، اگرچه که هنوز جوامع جهان اسلام در کنترل ارزشهای اسلامی بودند، کمک بزرگی در توسعه ارتباطات ادیان و اختلاط فرهنگ و خرد مسیحی، یهودی و اسلام کرد و این آغازگر یک دوره جدید فلسفی و فکری در سدههای میانی یعنی قرن هشتم تا سیزدهم میلادی بود. دلیل دیگری که باعث رشد جهان اسلام در این برهه زمانی شد، آزادی بیان و سخنوری بود.
نخستین رسالهها و دانش نویسهها، در مورد علم محیط زیست و دانشمندان علوم محیط زیست، که مخصوصاً در رابطه با آلودگی زیست محیطی مطرح شد، توسط ابویوسف کندی، محمد زکریای رازی، ابن الجزار القیروانی، بنی تمیم، ابوسهل مسیحی جرجانی، ابن سینا، علی بن رضوان، عبداللطیف البغدادی و ابن النفیس به رشته تحریر در آمد. مقالات آنها همچنین موضاعات مختلفی را از قبیل آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک و سوء مدیریت شهری تشریح کرده بود. شهرهای کوردوبا و آندولوس که جزء ممالک اسلامی محسوب میشدند، دارای سطلهای زباله بودند.
مؤسسات آموزشی و نهادها
مدرسه رکنیه در دمشق ساخته سال ۱۲۲۴ میلادی
تعدادی از مراکز علمی و آموزشی که سابقاً در دنیای قدیم گمنام بودند، خاستگاهشان از سالهای نخستین عصر طلایی اسلام نشأت میگیرد. بارزترین مثالی که در این زمینه میتوان گفت، بیمارستانهای عمومی است که به جای معابد شفاء و معابد خواب و استراحت، تأسیس گردید.[۲۲] هچنین بیمارستانهای مربوط به بیماریهای روانی نیز در آن دوره ساخته شد. از دیگر مراکز علمی پژوهشی که در دوران طلایی اسلام بنیان نهاده شد، کتابخانههای عمومی (با قابلیت امانت دهی کتاب)، دانشگاهها (با اعطاء درجههای علمی به دانشجویان) و رصدخانههای نجوم به عنوان مراکز پژوهشی را میتوان نام برد. تفاوت آشکاری که رصدخانههای عصر شکوفایی اسلام با رصد خانههای کهن داشتند، غیر خصوصی بودن این گونه مراکز بود.[۲۴] در دوران طلایی اسلام حدود قرن نهم میلادی، نخستین دانشگاههایی که به دانشجویان خود مدرک تحصیلی پزشکی اعطاء میکردند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
بانوان عالمه مسلمان در قرن اول و دوم هجرى
کتاب: بانوان عالمه و آثار آنها، ص 1
نویسنده: معاونت پژوهش مرکز حوزههاى علمیه خواهران
قرن اول هجرى
خدیجه، (محدث، متوفى سال 10 ه) دختر خویلد، بانویى با فضیلت از بانوان شرافتمند و بزرگوار، اولین کسى بود که اسلام آورد و همواره حامى و پشتیبان همسرش رسول خدا صلى الله علیه و آله بود و از بذل جان و مال در راه دین خدا و پیامبرش دریغ نداشت.
وى 68 سال قبل از هجرت (پانزده سال قبل از عام الفیل) به دنیا آمد.مادرش فاطمه دختر زائدة است.خدیجه بانویى تاجر و شرافتمند و ثروتمند بود.وى مردان را به اجاره مىگرفت و به آنها سرمایه مىداد که به مضاربه تجارت کنند.عموهاى پیامبر صلى الله علیه و آله که قصد داشتند همسرى براى آن حضرت بگیرند، نزد خدیجه رفتند و از وى خواستند تا سرمایهاى در اختیار نبى گرامى که آنزمان جوانى پاک و ستوده بود قرار دهد تا با آن به تجارت رود و با سود حاصل از این تجارت ازدواج کند.
خدیجه چون به صفات حضرت واقف شد، وى را براى تجارت به شام فرستاد.در طى سفر میسره (غلام خدیجه) معجزات و کراماتى از حضرت مشاهده کرد و از راهبى شنید که وى پیغمبر خداست.میسره پس از بازگشت همه آنچه را که شنیده بود به اطلاع خدیجه رساند.شوق و رغبت خدیجه به حضرت بیشتر شد و در نهایت به رسول الله صلى الله علیه و آله ارادت و علاقه خویش را ابراز داشت و پیشنهاد ازدواج داد و به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد: «به سبب خویشاوندیت با من، و شرف و بزرگى و امانتداریت در میان قوم، و اخلاق نیکو و راستگویىات، مایلم با تو ازدواج کنم.»
تنها همین شرف و بزرگى وى را بسنده است که مادر دخترى چون فاطمه زهرا علیها السلام است .او به امام على علیه السلام نیز علاقه داشت، علامه مجلسى درباره حب و علاقه حضرت خدیجه علیها السلام نسبت به على علیه السلام مطلبى نقل کرده که مضمون آن چنین است: پس از ازدواج خدیجه علیها السلام با پیامبر صلى الله علیه و آله، على علیه السلام به دنیا آمد.رسول خدا صلى الله علیه و آله با خدیجه علیها السلام درباره دوستى و محبت على علیه السلام صحبت فرمود.خدیجه علیها السلام به على علیه السلام محبت فراوان داشت و براى آنحضرت به وسیله خدمتکارانش، لباس، زیور آلات و ملزومات مىفرستاد.مردم مىگفتند: این (على علیه السلام) برادر و محبوبترین افراد نزد او و نور چشم خدیجه است.سعادت از همه سو به آن حضرت روى آورده بود.الطاف و محبتهاى خدیجه روز و شب، صبح و عصر به خانه ابوطالب روان بود.از دیگر مناقب خدیجه علیه السلام، قبول ولایت على علیه السلام و اولادش بود.آن را قبول و اظهار مىداشت.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: خدیجه را از طرف پروردگارش و من سلام برسان و او را به خانهاى از جواهر در بهشت که هیچ رنجى در آن نیست بشارت ده.
حضرت خدیجه پس از بازگشت از دوران محاصره سخت مکیان در شعب ابى طالب، در رمضان سال دهم، در سن 64 سالگى وفات یافت، آن سال را عام الحزن (سال اندوهها) نامیدند.
زینب، (محدث، متوفى سال 20 ـ 21 ه) دختر جحش، ام المؤمنین، مادرش امیمة دختر عبد المطلب، و کنیهاش ام الحکم، زنى مؤمن و مطیع فرمان الهى بود.از مهمترین فضایل این بانوى گرامى آن است که خداوند عقد وى را در آسمانها با رسول الله صلى الله علیه و آله بست.
او زنى صالح، بسیار روزهگیر، بسیار نمازگزار و زیاد صدقه دهنده به بینوایان بود و رسول خدا صلى الله علیه و آله وى را بسیار دوست مىداشت.او در اولین روزهاى دعوت رسول خدا صلى الله علیه و آله اسلام آورد و در پى هجرت پیامبر صلى الله علیه و آله، او نیز به مدینه هجرت کرد.رسول الله صلى الله علیه و آله نام او را که برة بود به زینب تغییر داد و او را براى زید بن حارثه (1) خواستگارى نمود، پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «من به این ازدواج رضایت مىدهم» .
بعد از این صلاحدید پیامبر زندگى مشترک آن دو شروع، ولى پس از مدتى زید تصمیم به طلاق او گرفت و وى را طلاق داد.و چون عده اش سرآمد، پیامبر صلى الله علیه و آله به فرمان الهى براى بر هم زدن حکم جاهلیت که همسر پسر خوانده به پدر محرم است و نمىتواند با او ازدواج نماید و بر اساس حکم آیات قرآن، با زینب ازدواج کرد.رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از ازدواج با ام سلمه در اواخر سال پنچم هجرى، با زینب دختر عمهاش ازدواج کرد.
عایشه در رثاى او گفته است: «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامى و الارامل...» ، زن ستوده مرحومهاى که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت.من زنى به خوبى او در دین و پاکیزه ومتقىتر از او نسبت به خداى عز و جل و راستگوتر از وى در گفتار ندیدم...
ام المؤمنین زینب، زنى صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغى مىکرد و مىفروخت و پول آن را صدقه مىداد.هنرهاى دیگرى هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا مىبخشید .با آنکه درآمد خوبى داشت، هنگام مرگ چیزى به ارث نگذاشت و همه را به بینوایان داده بود .بانو زینب نمونه یک زن مسلمان و مؤمن است که (با هنرهایى که داشت) کار مىکرد و براى خود درآمد داشت و این مال، هرگز سبب فخرفروشى و خودبینى وى نشد.او همه را در راه خدا انفاق کرد و براى خود چیزى اندوخته نساخت و زیورى نخرید.زینب در سال 20، به قولى در سال 21 ه و در 53 سالگى دنیا را وداع گفت.علامه مامقانى مىنویسد: «انى اعتبرها من اعلى الحسان» از لحاظ حسن بودن او را در بالاترین درجه مىدانم. (2)
سوده، (محدث، متوفى قرن 1 ه) دختر زمعة بن قیس، مادرش شموس دختر قیس است.شیخ طوسى در رجالش و ابن عبد البر، ابن منده، ابو نعیم، ابن اثیر و دیگران وى را از اصحاب و راویان رسول الله صلى الله علیه و آله شمردهاند.علامه مامقانى دربارهاش مىگوید: «انى اعتبرها من الحسان و اعتمد على روایتها» : من او را از احسان (3) مىشمارم و بر روایتش اعتماد دارم.سوده پنج حدیث از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که یکى از آنها را صحیحین ذکر نمودهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
( علل پیشرفت مسیحیت )
نام استاد : جناب آقای گوهری
نام دانشجو:
محمد عبدالهی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران
بسمعه تعالی
ابتدا مقاله ای از : دکتر سید کامون پوری؛ استاد دانشگاه دارالسلام پیرامون اسلام سازی دانش
اسلامیسازی دانش ( که هم بهمعنای اسلامیسازی علم و هم مترادف با اسلامیسازی تکنولوژی بهکار میرود) ، آرام آرام به یک دغدغه جدی در میان اندیشمندان جهان اسلام تبدیل میشود .
نویسنده این مقاله ، راهکار اسلامی سازی دانش را در اسلامی سازی نظام آموزشی میبیند و با تأسف خاطرنشان میکند که بیشترین مشکلات جوامع اسلامی از نظام آموزشی غربی دراین کشورها سرچشمه میگیرد .
وزیر صنایع و معادن چندی پیش با ابراز نگرانی تصریح کرده بود که « کالاهای صنعتی ما بار فرهنگی ندارند » . اما متأسفانه هیچ یک از فرهیختگان کشور این صدا را نشنیدند و در پاسخ به آن تحلیلی ارائه نکردند . اگر کالای صنعتی ما بار فرهنگی ندارد ، حداقل یک دلیل روشن برای آن وجود دارد : تکنولوژی ما ، که شریانهای صنعت را تغذیه میکند ، غیربومی و به ویژه غیراسلامی است .
بههر حال اسلامیسازی تکنولوژی که رهاورد آن اسلامی سازی صنعت است ، از اسلامیسازی نظام آموزشی میگذرد . حداقل ، دکتر کامونپوری چنین اعتقاد دارد .
با وجود بینشهای مختلف مردم جهان نسبت به ما مسلمانان ، یک واقعیت غیرقابل انکار وجود دارد و آن اینکه ما به خاطر غنای منابع مادی خود از موقعیت ویژهای برخوداریم . مسلمانان یک پنجم جمعیت دنیا را تشکیل میدهند که از مجموع جمعیت ایالات متحده آمریکا ، اروپای غربی و ژاپن بیشتر است.
اکنون مسلمان حکمران سه قارهاند و بیش از نیمی از مناطق مسکونی جهان را بهخود اختصاص دادهاند . آنها استراتژیکترین راههای زمینی و آبی و مسیرهای هوایی بینقارهای را در اختیار دارند . بیش از 50 کرسی سازمان ملل متحد از آن مسلمانان است که تقریباً برابر با یک سوم حدنصاب تعداد اعضا برای تشکیل جلسات است . همچنین ، یک پنجم تولید ناخالص ملی جهان به مسلمان اختصاص دارد که این رقم ، سه برابر تولید ناخالص ملی چین است . نکته قابل توجه دیگر اینکه هزینههای دفاعی اتحادیه عرب (و نه جهان اسلام) به 50 میلیارد دلار در سال میرسد که این رقم ، دو برابر بودجه دفاعی چین ـ پرجمعیتترین کشور جهان ـ است .
همه اینها را میتوان در سخنان نیکسون خلاصه کرد : « شریانهای حیاتی صنایع عظیم جهانی در دست مسلمانان است » . آری ، این یک حقیقت است . عمده ذخایر نفتی جهان ـ که در واقع قلب جهان صنعتی بهشمار میآید ـ در سرزمینهای مسلمانان مدفون شده است . آمارها نشان میدهد که از مجموع ذخایر نفتی جهان (900 میلیارد بشکه) ، 64 درصد (576 میلیارد بشکه) به خاورمیانه تعلق دارد ، و آمریکا و کانادا ، روی همرفته ، تنها 4 درصد را در اختیار دارند . سهم آسیا نیز به استثنای خاورمیانه و قسمتهای آسیایی روسیه ، چیزی در همین حدود است . از 13 کرسی اوپک که کسب و کار جهانی نفت را کنترل میکند ، 10 کرسی به کشورهای اسلامی تعلق دارد . بنابراین ، مسلمانان کانون قدرتی را در اختیار دارند که چرخهای صنعت جهانی را به گردش در میآورد . این حقیقت در اکتبر سال 1973، زمانی که امتناع اعراب از فروش نفت ، قیمت آن را در بازارهای جهان بهشدت افزایش داد ، بر همگان ثابت شد . در اثر این رویداد تقریباً تمام بخشهای خدماتی ، و بهویژه صنایع ساخت و تولیدی ، بهخاطر کمبود منابع فلج شدند . به آمریکا نیز ضربه مهلکی وارد آمد . ژاپن و آلمانغربی هم جان سالم بهدر نبردند . در ژاپن کار به آنجا رسید که کالاهایی همچون صابون و دستمال