لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
معماری دوران هخامنشی
قوم ارارتو (قبل از آریائیها) : روش نیارشی ساختمانهای ارارتو، تیر و ستون با سقف تخت بوده است، ساختمانهای آنها چهار گوش بوده و نیایشگاههایی با تالاری ستون دار داشتند که بیشتر روی سکو ساخته می شده. آنها ستونها را با سر ستونهای پیچک دار می آراستند و مصالح اصلی آنها سنگ و چوب بوده است. آنها گونه ای ساختمان داشتند بنام « کلاوه» که ساختمانهایی دو طبقه بودند و بدلیل امنیت تنها در طبقه بالای آن زندگی می کردند و با نردبان به آن دسترسی داشتند و طبقه پائین را به جای انبار استفاده می کردند. از نمونه های ساختمانهای اراتویی می توان آثار تپه حسنلو از سده نهم ق.م و دژهای پیرامون دریاچه وان را نام برد.
پارسها(مادها) : یکی از ساختمانهای باز مانده از مادها تپه نوشیجان است، ساختمان مرکزی آن دارای چند تالار است که این کشیدگی منطق ایستایی نیز دارد. تاقها از گونه جناغی هستند که به روش ضربی آجرچینی شده اند. دیوارها به اندازه کافی ستبر ساخته شده اند تا بتوانند جلوی رانش تاق ها را بگیرند. گرداگرد ساختمان تاق نماهایی با چند جناغی زده شده است. طرح این گونه ساختمانها پس از اسلام در آرامگاه شیخ علاء الدوله بیابانکی در صوفی آباد سمنان و در آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقان نزدیک شاهرود و در برخی چکادها و کلاه فرنگی ها دوباره بکار گرفته شده و موزه ایران باستان در روزگار معاصر با این طرح ساخته شده است.
استودانها : نمونه دیگر معماری مادها، استودانها هستند. در آن زمان بدترین کارها را آلوده نمودن چهار عنصر یعنی آب، خاک، آتش و هوا می دانستند، و به همین دلیل مردگان را خاک نمی کردند. استودان در واقع اتاقکهایی هستند که در دل کوه می کندند تا استخوانهای مرده ها را در آن بگذارند. آثار به جای مانده : 1- بنای دکان داوود (سرپل ذهاب) 2- فخر یکه (کردستان) 3- سکاوند (سقز) 4- داود اختر 5- صحنه 6- نقش رستم - می باشند.
یکی از ویژگیهای ایرانیان کهن و هنرمندان، آنها باور به تقلید درست بوده که آنرا بهتر از نوآوری بد می دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریائیها چون کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم می زیستند، خویی آشتی جو و سازگار داشتند. آریائیها در هنگام کوچ در برخورد با معماری ارارتویی، از آن الگو گرفته و آنرا «برساو» کرده اند.
برساو چیست : الگو گرفتن از نگارهای طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریخت های ناب هندسی است. ایرانیان کهن، تقلید از طبیعت را ناپسند می شمرده اند برای همین نگاره ها را بگونه «یَله» (آزاد) که امروز به آن برداشت انتزاعی یا ذهنی می گویند، کار می کردند.
نمونه هایی از این الگوبرداری در معماری و هم در نیارش شیوه پارسی یافت می شود که دو نمونه آن «تالار ستوندار» و «کلاوه ها» بوده است. در معماری پارسی با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش می کردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند.
نیارش پارسی : در معماری پارسی، سقفها تخت و با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمان را می ساختند، از چوب به سادگی برای پوشش دهانه هایی از 40 تا 55 متر بهره گیری می کردند. پارسیان اتاقهایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیرچوبی را بر روی هم با کنف می بستند و روی ستونها می گذاشتند، بدین گونه به توانایی باربری تیر می افزودند. در این دوره تیر ریزی سقف بصورت مربع(شطرنجی) در آمد تا سطح اتکای بیشتری داشته باشد.
آرایه پارسی : در شیوه پارسی، آرایه هایی (تزئیناتی) بکار رفته است که هر کدام منطق خاصی داشته اند. در دخمه های «مادی» سر ستون هایی بر دیوار کنده شده که همانند سر ستونهای ایرانی یونانی هستند. شاید بتوان منطق دست یافتن به این ریخت ها را چنین پنداشت که چون برای سوار کردن و نگهداشتن دو تیر در کنار هم بر بالا و دو سوی یک ستون، آنها را با یک ریسمانی بنام کُبال بهم می بسته اند و سپس تخته ای روی آنها برای بالشتک می گذاشتند، این چفت و بست و پیچش ریسمانی سر تیرها کم کم دگرگون شده و همانندی چون سر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
تاریخچه معماری
انواع کاروانسرا در قزوین
بانی مجموعه سعد السلطنه
تاریخچه مجموعه
بررسی کالبد و کاربری فضاهای مجموعه
ورودیها
حیاط ها
بازارچه سعد السلطنه
ملحقات
شیوه معماری اصفهانی
انواع آرایگان معماری
کاشیکاری
آجر کاری
درب و پنجره
عوامل مخرب بنا
اصول معماری
مختصری در باره مسجد النبی
تاریخچه قزوین
قزوین جزء سرزمین ماد بوده است، از شمال به رود ارس و رشته کوههای البرز و در شرق دشت کویر و از غرب و جنوب به سلسله جبال زاگرس.
در دوران اقتدار مادها، سرزمین قزوین ارتباط مستقیم با همدان داشتند نواحی آن پادشاهی به حساب می آمده، جاده بزرگ شمال شرق از همدان به سوی ری می رفته، جاده دیگری از ری به سمت غرب از قزوین می گذشته.در دوره هخامنشیان ساکنان منطقه نقش مؤثری در نیروی نظامی داشته اند و در زمان اسکندر به شدت در مقابل آن ایستادند.
در دوره اشکانی و ساسانی جزء این حکومت بوده است. در دوره ساسانی با وجود تسلط کامل حکومت مرکزی در ناحیه دیلم حوادثی بروز می کند تا جایی که بنیان گذار شهر قزوین را در این دوران در عهد شاپور به عنوان دژی جهت مقابله با حملات و سرکشی های دیلمیان یاد کردند.
در سده های اول تاسوم هجری مورد حملات اعراب قرار می گیرد. از اواخر قرن پنجم تا زمان حمله هلاکو خان به قلاع اسماعیلیه در رودبار و الموت این سرزمین تحت تأثیر مسایل مربوط به حسن صباح و جانشینان او بوده است.
در زمان حکومت ایلخانان با استقرار پایتخت در سلطانیه این منطقه درخشان ترین تاریخ خود را سیر می کند. و به صورت شبکه راه ها در می آید. در زمان کوتاهی هم که قزوین پایتخت صفویان بود همچنان از اهمیت زیاد برخور دار بود. در دوره قاجار هم به لحاظ ارتباط ایران و روسیه اهمیت خود را حفظ کرد. با آغاز حکومت رضاخان و توجه به رشد تهران از اهمیت افتاد.
در دوران صفویه بازار پر رونق قزوین با دارا بودن کاروانسراهای بزرگ و راستاهای متنوع مرکز مبادله کالاهایی بود که از روسیه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
کاربرد ریاضی در معماری
پیر لوئیجی نروی
تولد در سوندریو لومباردی به سال 1891،مرگ در رم به سال 1979.در سال 1913 در رشته مهندسی ساختمان از دانشگاه بولونا فارغ التحصیل شد.از 1946 تا 1961 استاد مهندسی سازه در دانشکده معماری رم بود.
مهندس محاسب و معمار بزرگی که ردیف" فوی ساینت" و"مایار" قرار داردکه در نتیجه ی تسلط برمحاسبات دقیق ریاضی در معماری به شیوه ی زیبا و حیرت انگیزی دست یافت و با فرم هایی که از طبیعت الهام می گرفت همراه با کاربرد تکنیکی مصالح،چشم اندازی موسیقایی در معماری به وجود آورد.او بارها و بارها در نوشته هایش،فرآیند خلاقه ی فرم را در یکسانی،چه در زمینه ی کارهای تکنیکی مهندسی و چه در زمینه های مختلف کارهای هنری به عنوان یک اصل می دانست.روشی که با استناد به آن زیبایی الگوی سازه ای تنها حاصل پی آمدهای روش های محاسباتی نیست،بلکه نوعی روش شهودی است که چگونگی کاربرد محاسباتی آن را معلوم می کند،و بدین ترتیب به آن هویت می بخشد.
نروی متخصص بتن آرمه بود.اولین پروژه ای که طراحی کرد ساختمان سینما ناپل بود که به سال 1927 ساخته شد.روش ساختاری این بنا در عمل رابطه ی بین فرم و عملکرد را به اثبات رساند(روندی که در آینده به نوعی با کژفهمی مواجه شد).این سبک و سیاق را نروی از طریق محاسبات سازه ای به دست آورد و آن را در معماری امری ضروری می دانست.اولین کار مهم او پروژه ی استادیم ورزشی فلورانس بود که در بین سالهای 1930 تا 1932 ساخته شد.پوشش ساده ای که شیوه ی نمایان سازه ای آن از اهمیت خاص برخوردار بود و در اغلب جراید به عنوان الگوی معماری قرن معرفی شد و حالت نمایشی شورانگیزآن با طراحی های لوکوربوزیه قابل مقایسه بود که به نحوی بسیار صریح و روشن امکانات کاربری بتن آرمه را به نمایش درآورد.نروی با طراحی پروژه های آشیانه هواپیما اورویتو(8-1935)و اوربتللو و همچنین ساختمان برج دل لاگو(3-1940)،به مطالعه در زمینه ی روش های سقف پوسته ای شبکه تیرچه های باربر پرداخت.این شیوه ی ساختاری همواره به مثابه یک هدف ثابت دنبال شد و در تحقیقاتش گستره وسیع تری یافت ودر ابعاد بسیار عظیم به صور مختلف ادامه پیدا کرد ودر فرآیند خلاقه ی شخصی اش مورد استفاده قرار گرفت.با اجرای این پروژه های آشینه هواپیما (که تاکنون ویران شده اند)،نروی به فرآیند درخشان سازه ای خود مقام و منزلتی بخشید که در کل به زیبایی تکنیک ساختاری اش متکی بود.
در حدود 1940،به مطالعه تجربی در زمینه ی مقاومت فرم پرداخت،و به نتایج موفقیت آمیزی نایل شد؛روند اینترنشنال استیل بسیار نیرومندی که در پوشش سقفهای پوسته ای کاربرد داشت؛در کل جذبه های تکنیکی و شاکله ی بسیار زیبا از دستاوردهای عظیمش بود.این روش را در پوشش سقف تالار بزرگ نمایشگاه تورین به کاربرد(9-1948)،که یکی از آثار ماندگار و از شاهکارهای معماری قرن بیستم است،هرچند که این پروژه از طرف کسانی که وظیفه ی معماری را اهمیت عملکردی جزئیات داخلی آن می دانند،مورد برداشت های نادرستی واقع شد،در نتیجه ساختمان بسیار مهم وارزشمندی که نروی آن را در زمره ی مهمترین آثارش می دانست،تا حدودی مورد بی توجهی قرار گرفت.ساختمان عظیمی که شامل یک پوشش سازه ای بود که با اجزای پیش ساخته ی بتنی به حالت کج و موجی ساخته شد.
او چند ساختمان پوسته ای بتنی در ابعاد کوچکتر به اجرا درآورد،به نحوی که زیر سقف به طور کامل آزاد بود،بعضی از این پروژه ها پلان دایره ای شکل دارند،از جمله ساختمان کازینوی رم لیدو(1950) و ساختمان تالار اجتماعات و ضیافت "چیانچینو ترم" که بین سالهای 1950 تا 1952 ساخته شد.در همین زمان نیزبه تحقیقاتش در زمینه بتن آرمه ادامه داد،کاربرد قطعات پیش ساخته ی بتنی به صورت تولید انبوه را در رابطه با پوشش سقف سالن های نمایش به عنوان اختراع به ثبت رساند.این ابداع در انواع مختلف سازه های طاق تویزه پشت بنددار کاربرد داشت و همچنین به اغلب پروژه های خیالی و آرمان گرایانه قابلیت اجرایی داد.اختراع مهم دیگراو در عرصه تکنیک،سیستم هیدرولیکی پیش کشیده ی بتن آرمه بود.به هیچ روی دست از تلاش و تحقیق بر نمیداشت.حتی با آزادی عمل هرچه بیشتر روش سازه ای اش را تکامل و بهبود بخشید،با ساده گرایی و سرعت در اجرا،به نحوی متفاوت به تحقیقاتش ادامه داد،شیوه ی ساختاری بسیار زیبایی که از المان های سازه ای ریتمیک تشکیل میشد.نمونه های شاخص این روش،ساختمان ورزش رم بود که با همکاری "آنیباله ویته لوزی"از سال 1956 تا 1957 به اجرا درآمد و مهم تر از همه ساختمان تالار کنفرانس یونسکو در پاریس (که با همکاری مارسل بروئه و زرفوس در فاصله سال های 1953 تا 1957 ساخته شد(.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه:
طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است.
یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل اورده اند، پیشینة تمدن و فرهنگ مصر باستان نیز تاکنون روشن نشده است.
تاریخ نویسان متعصب و تندروی مصری بر پایة گفته های کاهنین مبدأ تاریخ این کشور باستانی را همزمان با آغاز فرمانروائی سلسله خدایان به سال554/30 ق.م دانسته اند. این در حالی است که تاریخ نویسان بی طرف شروع تمدن و فرهنگ این کشور را سال 5619 ق.م با آغاز فرمانروایی منس و تشکیل نخستین سلسله از فراعنه می دانند. از این رو نگارنده نیز در این نوشتار میانگین تاریخهای یاد شده را که از سوی اکثر تاریخ نویسان و مصرشناسان پرآوازه پذیرفته شده است، برگزیده و سال 4800 ق.م را تاریخ آغاز عملیات ساختمانی هرم گیزا قرار داده است.
کشور باستانی مصر یا به گفته ای گهواره تمدن جهان میان 23 تا 32 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 25 تا 35 درجه طول جغرافیای شرقی قرار دارد (شکل 1).
این کشور به طول تقریبی 1500 کیلومتر از شمال به دریای مدیترانه، از جنوب به کشور سودان، از باختر به کشور لیبی و از خاور به دریای سرخ راه دارد. از گستره 990 هزار کیلومتر مربعی که در بر دارد، تنها 250/31 کیلومتر مربع یا نزدیک به 3 درصد آن قابل کشاورزی و 500/32 کیلومتر آن قابل سکونت است.
از آنجا که بیشترین بخش از خاک کشور مصر را بیابانهای سوزان و بی آب و علف تشکیل داده، تنها کرانه های رود نیل و بویژه دلتای آن بهترین وموقعیت برای کشاورزی و سکونت در مصر و بخضی از قاره آفریقا را دارا می باشد (شکل 2).
با درنظر گرفتن این موقعیت جغرافیایی استثنایی، مصر مناسبترین منطقه برای مهاجرت اقوام گوناگون از کشورهای همسایه بوده است.
جمعیت این کشئر هم اکنون نزدیک به 60 میلیون نفر می رسد و پایتخت آن شهر قاهره است. این شهر در مصر باستان به نام هایاپولیس نامیده یم شده است و ویرانه های آن نیز در نزدیکی شهر قاهره مشاهده یم شود.
یادآوری می شود که فرمانروایان سلسله نوزدهم فراعنه پایتخت خود را به شهر تانیس در شمال شرقی دلتای نیل جابجا نمودند، ولی پس از تسلط اعراب به مصر و به دستور عمر خلیفه مسلمانان، پایتخت مصر بار دیگر به شهر قاهره که از مرکزیت بیشتری برخوردار بود انتقال یافت.
رود نیل با ویژگیهای استثنائی خود پس از سرچشمه گرفتن از مناطق استوائی و گذشتن از کشورهای مجاور به طول تقریبی 1000 کیلومتر در خاک مصر جریان دارد (شکل 3).
سطح آب نیل که یکی از طولانی ترین رودهای جهان بشمار می رود، با طغیان سالیانه خود که از اواسط خردادماه آغازب و تا پایان آذر ادامه دارد، نزدیک به 9 متر بالا آمده و مواد رسوبی و حاصلخیز را همراه با جریان خود به کرانه ها و بویژه دلتای آن حمل و شش تا ده هزار کیلومتر از هر سو کرانه ها را جهت کشاورزی آماده می نماید.
وزش بادی که در کشور مصر به مدت سال از شمال به جنوب ادامه دارد، جابجایی اهالی و حمل و نقل فرآورده های کشاورزی را از راه رود نیل آسان می نماید.
مهمترین فرآورده های کشاورزی مصر عبارتند از گندم، جو، حبوبات، کنف و پنبه که صادرات کشور رتا در بر می گیرد. شایان گفتن است که مصریان شاید نخستین قومی باشند که پنبه را شناخته و آن را برای پوشش و لباس بکار برده اند (شکل 4).
فرآورده های کشاورزی و کانی در مصر باستان بازار تمامی کشورهای کرانه دریای مدیترانه را به دست گرفته و با نظام رایج داد و ستد به گونه پایاپای این فرآورده ها در برابر طلا و عاج معامله می شده اند.
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان و بازدیدمنندگان
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان مغرب زمین
اهرام سه گانه و بویژه هرم بزرگ که در جهان به نام یکی از عجائب هفتگانه نامیده شده است، پس از پایان ساختمان که متأسفانه از تاریخ دقیق آن آگاهی در دست نیست، بارها و بارها مورد تخریب افراد و گروههای گوناگون قرار گرفته و دیگر بار به فرمان فراعنه و بزرگ مردان تاریخ مصر بهسازی و نوسازی گشته است.
در روند این فراز و نشیب ها، برای آخرین بار پس از 2000 سال در سلسله نوزدهم فراعنه، به فرمان رامسس دوم فرعون دانشمند و هنرپرور، هرم مورد بهسازی بنیادین قرار گرفت، بخشهایی از این ساختمان شگفت انگیز که گمان می رفت برای همیشه باید از دیدی همگان پنهان بماند، برابر طرح اولیه ساختمان که کاهنین مورد اعتماد به دست آمده بود، مهر و موم گشت و بدین سان ورود و بازدید از هرم ممنوع گردید. با روی کار آمدن سلسله بیست و هفتم یا سلسله فراعنه ایرانی هرم بار دیگر بازگشائی و بازدید از آن برای همگان آزاد اعلام شد.
هرودت نخستین تاریخ نویسی می باشد که هنگام عزیمت به ایران به دعوت خشایارشاه در سال 420 ق.م از مصر و اهرام بازدید نموده است. پس از بازدید هرودت از مصر، تاریخ نویسان پرآوزاة جهانی گزارشهای گوناگونی در بارة اهرام منتشر نموده اند، ولی متأسفانه در این راستا کمتر گزارشهای مستندی که بر پایه برگردان حروف هیروگلیف استوار باشد مشاهده می شوند.
در این نوشتار کوشش بعمل آمده است که تا حد امکان سخنان و دیدگاههای نویسندگان و تاریخ نویسانی را که به برگردان حروف هیروگلیف دسترسی داشته اند گردآوری و چکیدهای از آنها را در اختیار خوانندگان گرامی فرار دهیم.
هرودت که شاید بتواذن به گفته هایش در مقایسه با سخنان دیگر تاریخ نویسان در سده های پیش از میلاد بهای بیشتری داد، در پاسخ به این پرسش که چرا جسد فرعون در نخستین طبقه از واحد پنج اشکوبه ای که به نام وی نامگذاری شده یافت نگردیده است می گوید:
مصریان بر این باور بودند که روح پس از مدت زمان بسیار کوتاهی دیگر بار به کالبد حلول خواهد نمود. از این رو جسد فرعون را نخست به صورت امانت در نخستین طبقه قرار دادندذ، تا در فرصتی مناسب به منزلگاه همیشگی خود که سردابی در ژرفای 10/58 متری از کف هرم می باشد جابجا نمایند. آنان با تدابیری که اندیشیده بودند می توانستند هنگام نیاز این سرداب را به وسیلة کانالی که به رود نیل پیوند داشت از آب پر نموده و بدین سان جسد را از دستبرد و تاراج یغماگران برهانند.
از آنجا که هرودت برای نخستین بار از احتمال وجود این سرداب سخن گفته و محل ورود به سرداب نیز تا کنون کشف نشده است، سرداب یاد شده به نام سرداب فرضی هردوت نامیده شده است.
هردوت به نقل از قول کاهنین و متولیان هرم می افزاید، با تمامی پیش بینیها و تدابیری که اندیشیده شد، گروه دزدان با کمک و راهنمائی پاره ای از کاهنین و متولیان به درون هرم راه یافته، نه تنها اشیاء گرانبها بلکه احتمالاً جسد فرعون را نیز ربوده اند. از آنجا که پس از گذشت خزاران سال، هنگامی که تابوت گرانیت فرعون به وسیله ژنرال بارون دس ورنوآ کشوده شد، هیچ گونه نشانه ای از اشیائ گرانبها و همچنین کوچکترین آثاری از جسد در آن یافت نشد، سخنان هرودت در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه:
طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است.
یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل اورده اند، پیشینة تمدن و فرهنگ مصر باستان نیز تاکنون روشن نشده است.
تاریخ نویسان متعصب و تندروی مصری بر پایة گفته های کاهنین مبدأ تاریخ این کشور باستانی را همزمان با آغاز فرمانروائی سلسله خدایان به سال554/30 ق.م دانسته اند. این در حالی است که تاریخ نویسان بی طرف شروع تمدن و فرهنگ این کشور را سال 5619 ق.م با آغاز فرمانروایی منس و تشکیل نخستین سلسله از فراعنه می دانند. از این رو نگارنده نیز در این نوشتار میانگین تاریخهای یاد شده را که از سوی اکثر تاریخ نویسان و مصرشناسان پرآوازه پذیرفته شده است، برگزیده و سال 4800 ق.م را تاریخ آغاز عملیات ساختمانی هرم گیزا قرار داده است.
کشور باستانی مصر یا به گفته ای گهواره تمدن جهان میان 23 تا 32 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 25 تا 35 درجه طول جغرافیای شرقی قرار دارد (شکل 1).
این کشور به طول تقریبی 1500 کیلومتر از شمال به دریای مدیترانه، از جنوب به کشور سودان، از باختر به کشور لیبی و از خاور به دریای سرخ راه دارد. از گستره 990 هزار کیلومتر مربعی که در بر دارد، تنها 250/31 کیلومتر مربع یا نزدیک به 3 درصد آن قابل کشاورزی و 500/32 کیلومتر آن قابل سکونت است.
از آنجا که بیشترین بخش از خاک کشور مصر را بیابانهای سوزان و بی آب و علف تشکیل داده، تنها کرانه های رود نیل و بویژه دلتای آن بهترین وموقعیت برای کشاورزی و سکونت در مصر و بخضی از قاره آفریقا را دارا می باشد (شکل 2).
با درنظر گرفتن این موقعیت جغرافیایی استثنایی، مصر مناسبترین منطقه برای مهاجرت اقوام گوناگون از کشورهای همسایه بوده است.
جمعیت این کشئر هم اکنون نزدیک به 60 میلیون نفر می رسد و پایتخت آن شهر قاهره است. این شهر در مصر باستان به نام هایاپولیس نامیده یم شده است و ویرانه های آن نیز در نزدیکی شهر قاهره مشاهده یم شود.
یادآوری می شود که فرمانروایان سلسله نوزدهم فراعنه پایتخت خود را به شهر تانیس در شمال شرقی دلتای نیل جابجا نمودند، ولی پس از تسلط اعراب به مصر و به دستور عمر خلیفه مسلمانان، پایتخت مصر بار دیگر به شهر قاهره که از مرکزیت بیشتری برخوردار بود انتقال یافت.
رود نیل با ویژگیهای استثنائی خود پس از سرچشمه گرفتن از مناطق استوائی و گذشتن از کشورهای مجاور به طول تقریبی 1000 کیلومتر در خاک مصر جریان دارد (شکل 3).
سطح آب نیل که یکی از طولانی ترین رودهای جهان بشمار می رود، با طغیان سالیانه خود که از اواسط خردادماه آغازب و تا پایان آذر ادامه دارد، نزدیک به 9 متر بالا آمده و مواد رسوبی و حاصلخیز را همراه با جریان خود به کرانه ها و بویژه دلتای آن حمل و شش تا ده هزار کیلومتر از هر سو کرانه ها را جهت کشاورزی آماده می نماید.
وزش بادی که در کشور مصر به مدت سال از شمال به جنوب ادامه دارد، جابجایی اهالی و حمل و نقل فرآورده های کشاورزی را از راه رود نیل آسان می نماید.
مهمترین فرآورده های کشاورزی مصر عبارتند از گندم، جو، حبوبات، کنف و پنبه که صادرات کشور رتا در بر می گیرد. شایان گفتن است که مصریان شاید نخستین قومی باشند که پنبه را شناخته و آن را برای پوشش و لباس بکار برده اند (شکل 4).
فرآورده های کشاورزی و کانی در مصر باستان بازار تمامی کشورهای کرانه دریای مدیترانه را به دست گرفته و با نظام رایج داد و ستد به گونه پایاپای این فرآورده ها در برابر طلا و عاج معامله می شده اند.
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان و بازدیدمنندگان
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان مغرب زمین
اهرام سه گانه و بویژه هرم بزرگ که در جهان به نام یکی از عجائب هفتگانه نامیده شده است، پس از پایان ساختمان که متأسفانه از تاریخ دقیق آن آگاهی در دست نیست، بارها و بارها مورد تخریب افراد و گروههای گوناگون قرار گرفته و دیگر بار به فرمان فراعنه و بزرگ مردان تاریخ مصر بهسازی و نوسازی گشته است.
در روند این فراز و نشیب ها، برای آخرین بار پس از 2000 سال در سلسله نوزدهم فراعنه، به فرمان رامسس دوم فرعون دانشمند و هنرپرور، هرم مورد بهسازی بنیادین قرار گرفت، بخشهایی از این ساختمان شگفت انگیز که گمان می رفت برای همیشه باید از دیدی همگان پنهان بماند، برابر طرح اولیه ساختمان که کاهنین مورد اعتماد به دست آمده بود، مهر و موم گشت و بدین سان ورود و بازدید از هرم ممنوع گردید. با روی کار آمدن سلسله بیست و هفتم یا سلسله فراعنه ایرانی هرم بار دیگر بازگشائی و بازدید از آن برای همگان آزاد اعلام شد.
هرودت نخستین تاریخ نویسی می باشد که هنگام عزیمت به ایران به دعوت خشایارشاه در سال 420 ق.م از مصر و اهرام بازدید نموده است. پس از بازدید هرودت از مصر، تاریخ نویسان پرآوزاة جهانی گزارشهای گوناگونی در بارة اهرام منتشر نموده اند، ولی متأسفانه در این راستا کمتر گزارشهای مستندی که بر پایه برگردان حروف هیروگلیف استوار باشد مشاهده می شوند.
در این نوشتار کوشش بعمل آمده است که تا حد امکان سخنان و دیدگاههای نویسندگان و تاریخ نویسانی را که به برگردان حروف هیروگلیف دسترسی داشته اند گردآوری و چکیدهای از آنها را در اختیار خوانندگان گرامی فرار دهیم.
هرودت که شاید بتواذن به گفته هایش در مقایسه با سخنان دیگر تاریخ نویسان در سده های پیش از میلاد بهای بیشتری داد، در پاسخ به این پرسش که چرا جسد فرعون در نخستین طبقه از واحد پنج اشکوبه ای که به نام وی نامگذاری شده یافت نگردیده است می گوید:
مصریان بر این باور بودند که روح پس از مدت زمان بسیار کوتاهی دیگر بار به کالبد حلول خواهد نمود. از این رو جسد فرعون را نخست به صورت امانت در نخستین طبقه قرار دادندذ، تا در فرصتی مناسب به منزلگاه همیشگی خود که سردابی در ژرفای 10/58 متری از کف هرم می باشد جابجا نمایند. آنان با تدابیری که اندیشیده بودند می توانستند هنگام نیاز این سرداب را به وسیلة کانالی که به رود نیل پیوند داشت از آب پر نموده و بدین سان جسد را از دستبرد و تاراج یغماگران برهانند.
از آنجا که هرودت برای نخستین بار از احتمال وجود این سرداب سخن گفته و محل ورود به سرداب نیز تا کنون کشف نشده است، سرداب یاد شده به نام سرداب فرضی هردوت نامیده شده است.
هردوت به نقل از قول کاهنین و متولیان هرم می افزاید، با تمامی پیش بینیها و تدابیری که اندیشیده شد، گروه دزدان با کمک و راهنمائی پاره ای از کاهنین و متولیان به درون هرم راه یافته، نه تنها اشیاء گرانبها بلکه احتمالاً جسد فرعون را نیز ربوده اند. از آنجا که پس از گذشت خزاران سال، هنگامی که تابوت گرانیت فرعون به وسیله ژنرال بارون دس ورنوآ کشوده شد، هیچ گونه نشانه ای از اشیائ گرانبها و همچنین کوچکترین آثاری از جسد در آن یافت نشد، سخنان هرودت در این