انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد داریوش شاه بزرگ هخامنشی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

داریوش شاه بزرگ هخامنشی

داریوش شاهنشاهی خردمند و توانا بود و رفتارش با مردم مغلوب ملایم و معتدل . او پس از کمبوجیه به تخت سلطنت نشست و توانست دولت بزرک ایران را از نو بنیاد گذارد . سازماندهی و تشکیلات حکومتی او مورد تقلید ساسانیان نیز واقع شد ، و اساسی که او پی افکند بقدری محکم و استوار بود که با وجود ناتوانی دیگر شاهان هخامنشی 200 سال پا بر جا ماند . در زمان او کشور ایران به حد اعلی وسعت و پهناوری خود رسید . در کتیبه های مصری ، داریوش را بسبب ایجاد بیمارستانها و آموزشگاه ها و تکمیل نخستین آبراه میان دریای سرخ و مدیترانه که همه از کارهای ایرانیان بود ((نکوکار بزرگ ))لقب دادند .

   هخامنشیان نخستین کسانی بودند که وحدت ایران را تحقق بخشیدند ، هم چنانکه آنان نخستین کسانی بودندکه وحدت عالم شرق ، بعبارت دیگر ، جهان متمدن آنروز را تحت یک نظارت سیاسی مقتدر و بی هیچ تردید عادلانه بهم مرتبط ساختند .

((الواح زرین ))

   در سال 1312 خورشیدی ، ضمن خاکبرداری گوشه جنوب شرقی کاخ آپادانا ، جعبه سنگی پیدا شد که درون آن و لوح زر و سیم به اندازه 33.33 و قطر 15 میلی متردر دوران هخامنشی و شاهنشاهی داریوش است تا جهانیان بدانند که چه مردمان بیشمار با نژاد گوناگون و چه سرزمین های دوری توسط هخامنشیان و داریوش بزرگ اداره میشد .

    شاهنشاهی هخامنشی از رود سند تا رود نیل در مصر ، گسترش یافته ، و سراسراین سرزمین پهناور در آسایش و نعمت بود .

(( سربازان هخامنشی ))

    دکتر ویلسن ، نویسنده کتاب تاریخ ایران درباره ارتش هخامنشیان چنین می نگارد : (( تصویر سربازان و اسبان ایرانی ، مانند سربازان و اسبان آشوری بی روح نبوده ، ودر آن از خشونت و وحشیگری اثری نیست . ))

     طبق نوشته های یونانی می دانیم که جوانان ایرانی بیش از هر چیز تیراندازی ، سوارکاری و حقیقت گویی را می آموختند ، این آرمانها در سنگ نبشته آرامگاه داریوش چنین آمده است :

    ( در حقیقت مهارت من در این است که بدن ام توانا است ، در نبرد هماورد خوبی هستم با هوشمندی در آوردگاه می نگرم که در برابر خود دشمنی دارم یا یک دوست . هر گاه نا فرمان و ستمگری را دیدم آن گاه نخستین کسی هستم که با هوش و فرمان و کردار خود عمل می کنم ، در سوارکاری و کشیدن کمان و نیزه افکنی ورزیده هستم .)

    اما قدرت اصلی پارسی ها بر اصول دین زرتشت استوار بود ، چنانکه داریوش شاه می فرماید :( دروغ نگو واز راه راست منحرف مشو ، نه به ناتوان و نه به توانا زور نگو . به خواست اهورامزدا ، من راستی را دوست دارم ، و از دروغ رو می گردانم ، من بر خشم و هوس خود فرمانروا هستم . )

    اما به هر حال میدانیم که تمام دین ها و مذهب های گوناگون که در سراسر کشورشان وجود داشت ، آزاد بودند و مورد احترام واقع می گردیدند . داریوش شاه در سال 486 پیش از میلاد درگذشت و آرامگاه او در نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید است .

 

     

وصیت نامه داریوش هخامنشی                                                                                           اسفند 1383           

     

        اینک که من از دنیا می روم بیست وپنج کشور جزو امپراتوری ایران است و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند و مردم کشور ها نیز در ایران دارای احترام می باشند. جانشین من خشایار باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد و راه نگهداری این کشور ها این است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنها را محترم بشمارد.

اکنون که من از این دنیا می روم دوازده کرور زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد. زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش که تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی. من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند. اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان. مادرت آتوسا برمن حق دارد. پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن.

ده سال است که من مشغول ساختن انبار های غله در نقاط مختلف کشور هستم. من روش ساختن این انبار ها را که با سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه است در مصر آموختم و چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این انبار ها چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و تو باید پس از من به ساختن انبار های غله ادامه دهی تا اینکه همواره آذوقه دو یا سه سال کشور در آن موجود باشد و هر ساله پس از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبار ها برای تامین کسر خواروبار استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما. به این ترتیب تو هرگز برای آذوغه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود.

هرگز دوستان و ندیمان خود را به کار های مملکتی نگمار. برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است. چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند، نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری رعایت دوست بنمایی.

کانالی که من می خواستم بین رود نیل و دریای سرخ به وجود بیاورم هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگ بسیار اهمیت دارد تو باید آن کانال را به اتمام برسانی. عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آن قدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند.

اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ایران، نظم و امنیت برقرار کند، ولی فرصت نکردم سپاهی به یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی. با یک ارتش نیرومند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند.

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغ گو و متملق را به خود راه نده. چون هردوی آنها آفت سلطنت هستند پس بدون ترحم دروغ گو را از خود دور نما. هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن. برای اینکه عمال دیوان بر



خرید و دانلود تحقیق در مورد داریوش شاه بزرگ هخامنشی


مقاله چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی

در ناحیه جنوبی ایران و در شمال خلیج فارس ، ایالتی واقع شده است که از روزگار باستان « پارس » (فارس) نام داشته و از آغاز دوره اسلامی ، مرکز آن شیراز بوده است.

/

در ناحیه جنوبی ایران و در شمال خلیج فارس ، ایالتی واقع شده است که از روزگار باستان « پارس » (فارس) نام داشته و از آغاز دوره اسلامی ، مرکز آن شیراز بوده است. این ایالت در چند هزار سال پیش توسط اقوام بومی ایران ، و به ویژه ایلامیان مسکون بوده است از این قوم آثار زیادی در گوشه و کنار فارس مثلا در کورنگون ، ممسنی ، نقش رستم تخت جمشید ، تپه سبز و تپه ملیان ، هر دو در ناحیه مرو دشت ، به جای مانده است و معلوم می شود که این جا، ناحیه آباد و با فرهنگی بوده . سه هزار سال پیش از این ، گروهی از مردمان هند و اروپایی که خود را آریائی می خواندند ، از روسیه امروزی به درون فلات ایران سرازیر شدند و پس از زد و خورد های فراوان با بومیان آن سامان ، پیروزی یافته ، اینجا و آنجا برای خود شهرکها و آشیان هایی درست کردند.

بیشتر این آریائیها چوپان و گله دار و کوچ نشیتن بودند و زندگی قبیله ای داشتند. دین آنان مبتنی بر یک نوع توحید بود ، یعنی به خدای بزرگی به نام اهورا مزدا ایمان داشتند ، ولی نیروهای طبیعی مانند آب ، آتش ، باد ،خاک ،خورشید و... را دارای قوه ایزدی می دانستند و سر چشمه بدیها و تاریکیها را در وجود خبیثی به نام اهریمن جستجو می کردند.

این آریائیها قبیله های بزرگ داشتند که معروفتر از همه « پارسیان »، « مادها»، « سکاها » ، « بلخیان » ، «خوارزمیان» ، « سغدیان» ،« هراتیان» و « پارتیان » بودند.

همه اینها به یک زبان بزرگ ، اما در لهجه های متفاوت ، سخن می گفتند، و سرزمین خود را به نام « اریانوئیج» ( ایران ویج) می خواندند. بعدها که دارای شاهنشاهی شدند، میهنشان را «کشور ایرانیان» خواندند که به زبان اصلی شان ائیریانوخشتر می گفتند و این اصطلاح بعدها ائران شتر و ایران شهر شده است و کوتاه شده اش «ایران» می باشد.

در اواخر سده هشتم پ.م مادها در ایران غربی ایرو گرفتند و گردهم جمع شده با آشوریان تاراجگر به زد و خورد پرداختند صد سال بعد هم آنها را از پای درآوردند و یک شاهنشاهی بزرگ درست کردند که ۱۲۰ سال پایدار ماند و سپس تسلیم کورش شد. این کورش، پسر کمبوجیه (پادشاه پارسیان) و یک شاهدخت مادی بود او با کارهای درخشان اش بزرگ ترین شاهنشاهی جهانی را به وجود آورد. پارسیان هم چنان که دیدم یکی از اقوام ایرانی بودند و در سه هزار سال پیش به فارسی امروزی سرازیر شدند و چند نقطه، از جمله در آنشان (= ملیان در ۴۶ کیلومتری شمال شیراز) و پاسارگاد (۱۳۵ کیلومتری شمال شرقی شیراز) و غیره مسکن گرفتند.

پایتخت آنان نخست پاسارگاد بود ولی بعدا به همدان انتقال یافت. کورش پس از نزدیک به ۳۰ سال فرمانروایی، در جنگ با کوچ نشینان ماساگتی (از اقوام سکائی آسیای میانه) کشته شد و پسرش کمبوجیه جای او را گرفت و به مصر لشگر کشید و آن سامان را بچنگ آورد، ولی با طغیان مغان رو به رو شد، و پیش از گرفتن کین خویش در گذشت. آن گاه داریوش (پسر عموی کوروش) تاج و تخت هخامنشی را از چنگ غاصبان مغ بیرون آورد و ۳۶ سال بر ایران شاهنشاهی کرد. پسرش خشیارشا ۲۰ سال و پسرزاده اش ـ اردشیر اول ـ ۴۲ سال شاهی کردند. سپس داریوش دوم ۲۰ سال و اردشیر دوم ۴۳ سال، و اردشیر سوم ۲۱ سال و داریوش سوم ۶ سال فرمان راندند، تا این که اسکندر بر ایران تاخت و شاهنشاهی هخامنشی را سرنگون کرد و خواست که بر این کشور اهورائی سلطنت کند، اما دولتش هفت سال بیشتر نپائید و آرزوهایش نیز با خودش برباد رفت.

شاهنشاهی هخامنشی شاهنشاهی که هخامنشیان بنیان نهادند بسیار پهناور بود، یعنی از رود سند در هندوستان تا رود نیل و ناحیه بن غازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را در بر می گرفت. در این کشور بزرگ، اقوام بسیاری می زیستند که آداب و رسوم خود را نگه می داشتند و فرهنگ ایالتی و قومی آنان رایج بود ۲۰ ایالت یا استان سیاسی ـ اقتصادی هم وجود داشت که به آنان خشترپه می گفتند و یونانیان به ساتراپی تبدیل کرده اند.

مشخصه اصلی این دولت، احترام به آزادی فردی و قومی، بزرگداشت نظم و قانون، تشویق هنرها و فرهنگ ولایتی و ترویج بازرگانی و هنر بود. گفته ر.گیرشمن در مورد ایجاد شاهنشاهی هخامنشی آن چنان دقیق و کلی است که جای دارد به نقل آن بپردازیم: تاریخ شاهنشاهی که هخامنشی بر اثر دلاوری خود ایجاد کردند، طی ثلث دوم هزاره اول پ.م است. ملل و تمدن های دیگر هب حیات خود ادامه می دادند، اما در مجموعه جهان مسکون صف اول را شاهنشاهی مذکور اشغال کرده بود و مورخ هم موظف است که تقریبا همیشه حوادث را در جریان تاریخ مذکور مورد مطالعه قرار دهد. تصور اینکه یک دولت در ایران مدیون هخامنشیان است و آنان این تصور را به حقیقت مقرون ساختند. دوام و استقلال این دولت، میراثی بود که ایشان برای اخلاف به جا گذاشتند. روش اداری هخامنشیان در داخله به هیچ وجه شباهتی با روش رومیان ندارد، چه در امپراتوری اینان، ملل مغلوب مجبور بودند خود را به پایه فرهنگ عمومی برسانند و در اقتصاد مشترک سهیم باشند. این امر غالبا مستلزم آن بود که مردمی که اصل و منشا آنان مانند سنن و استعدادهای ایشان مختلف بود، خود را به درجات عالی تر برسانند.

وضع امور در زمان کوروش و داریوش، با آنچه گفته شد اختلاف دارد. صرف نظر از بعضی نواحی دور دست که سطح فرهنگ مردم پایین بود، پادشاهان مزبور در شاهنشاهی خود، که وسیع ترین شاهنشاهی در تاریخ دنیاست، ترکیبی از تمدن های قدیم به وجود آوردند، زیرا کشور آنان شامل بین النهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر و جزایر یونانی و قسمتی از هند بود.

اگر هخامنشیان این ممالک را با سطح تمدن مخصوص خود تطبیق می دادند، سیر قهقرایی به شمار می رفت. آنان به منزله تازه واردان در اجتماع ملل، از تفوق تمدن های قدیم مزبور آگاه بودند. بنابر استقلال داخلی وسیعی که در زمان کورش اعطا شد و بنابر سیاست زیرکانه داریوش، این فرهنگ های قدیم محفوظ ماندند و شاید هم در توسعه ثبات و استقرار مملکت مؤثر شدند. در سرتاسر تاریخ شاهنشاهی، این فقدان تعادل، ضعفی پنهان و گاه خطرناک بود و در برابر تمایلات توسعه طلبانه قوم جوان و پرحرارت پارس، یکی از علل شکست های بزرگ و سقوط نهایی به شمار می رفت. امپراتوری روم نتیجه توسعه تدریجی بود که در طی قرون وسعت یافته بود و از قوت و ثابت و دوام برخوردار بود. هخامنشیان از یک پادشاهی کوچک گمنامی که در دامنه های جنوب غربی ایران مستقر بود، بیرون آمدند و شاهنشاهی وسیعی، فقط در دوران یک نسل به وجود آوردند اما هر چه که به سرعت رو به ترقی گذارد، مشکل است بر شالوده مستحکمی دوام یابد. آشوب های نخستین که بر اثر مرگ پسر کورش در این شاهنشاهی رخ دادف چندان شدید بود که فقط مردی مقتدر مثل داریوش می توانست اوضاع را سر و صورت بدهد ... مع هذا، با وجود موازین عاقلانه و دوراندیشانه فرار اقوام و مللی که شاهنشاهی را تشکیل می دادند، از بین نرفت و عاقبت موجب انقراض آن شد.



خرید و دانلود مقاله چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی


تحقیق درمورد؛ استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت

هرودت مورخ قدیم در کتاب خود بیست استان ( خشتره ) برای شاهنشاهی هخامنشی بر شمرد و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است .

به اختصار به چند مورد اشاره شده است :

استان اول : مشتمل بر مردم ایرانیان LONIENS ما گنت های آسیایی MAGNETS اِلیان FOLIENS کاریان ، لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقۀ مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهار صد تالان نقره می پرداختند

استان دوم : استان مشتمل بر مردم می سیان ، لی دیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان ، HYCENNES مالیات این ایالت 500 تالان بود .

استان سوم : استان که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگۀ که مشتمل بر این مردمان بود : فیگیها ، تراکیهای آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندنییان ، سریانی ها ، انیان 360 تالان می پرداختند . باید دانست که مردم آخری سریانی نبودند ولی یونانیان آنان را چنین می نامیدند .

استان چهارم : استان تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز 500 تالان نقره می شد .

و به علاوه میبایستی به تعداد روزهای سال 360 اسب بدهند . از این مبلغ 140 تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .

استان پنجم : استان از شهر سدیه در حدود کیلیکیه و سوریه و تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین امتداد می یافت و 350 تالان می پرداختند . این ایالت با بودن فنقیقه ثروتمند در جزء آن به نیسه کمتر می دادند . شاید از این جهت بود که فنقیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریایی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .

قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران ، انتشارات بی جا ، « ناشر معلوم نیست » ، چاپ اول و دوم ، تابستان ، و پائیز 1384 ، ص 44 کتابخانه شهید مفتح ایذه

ساتراپ و ساتراپی ها

داریوش به منظور اعمال حاکمیت مطلق خود از اختیاراتی که ساتراپ ها در زمان کوروش داشتند،کاست.داریوش همچنین برای اینکه ساتراپ ها را کاملا در اختیار خود داشته باشد مسئولان که سمت معاونت ساتراپ را بر عهده داشتند در حقیقت چشم و گوش پنهان شاه بودند و نهانی و مرتب رویدادهای حوزه های ماموریت خود و ساتراپ را به شاه گزارش می کردند.یکی دیگر از شیوه های کنترل ساتراپ ها این بود که داریوش را هرازگاهی بازرسانی را به ساتراپی های خود می فرستاد. این بازرسان کسانی بودند که از عهده کنجکاوی در کارهای نیرومندترین ساتراپ ها نیز بر می آمدند و هر ساتراپ منطقه ای را به وسعت چند فرمانداری زیر نظر داشت.اگر به نوشته کتاب استر اعتماد کنیم از حبشه تا هند به 127 اصطلاح تقسیم می شده است.فرمانداری به فارسی باستان «رتَرَگه» تقریبا به معنی ناظر- نامیده می شود.هر فرمانداری خود به 7 ناحیه تقسیم می شد از وادی حمات در مصر چند نبشته هیروگلیف به دست آمده است که در بررسی آن در می یابیم که اعضای یک خانواده در حدود 51 سال پیاپی در اینجا فرماندار بوده اند.

رجبی،پرویز.هزارۀ گمشده،جلد سوم،انتشارات توس،«ناشر معلوم نیست»،چاپ:حیدری،چاپ نخست:بهار1381،ص288،کتابخانه شهید مفتح ایذه

شهرسازی و معماری هخامنشیان

از معماری و خانه سازی پارتیان تاکنون در نجد ایران نمونه ای به دست نیامده اما از بقایای که در ایالات غربی کشور به جا مانده می توان تصویری درست از آن در ذهن ایجاد کرد معماری مزبور،مانند عهد هخامنشی دارای دو طرح است طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط،این طرح از آن بین النهرین است چنان دردورا-اورپوس یا قصر داریوش در شوش دیده می شود.به عکس در آشور(ش80)هتره(3)و فیروزآباد طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته است.شامل سرایی است با ایوان این طرح از طرف ساسانیان بسیار رواج یافت و علاوه بر آن تا عصر ما نیز در معماری ایران پایدار مانده است طرح مزبور در عهد پارتیان به شکل سه اتاق در آمده که قسمت مرکزی،عریض تر از جناحین بود کاخ تیسفون با بعضی تغییرات به طرح اخیر متعلق است.استعمال مواد بنّا نیز متغیر است.

گریشمن،رومن.ایران از آغاز تا اسلام،ترجمه:محمد معین،ناشر:دنیای کتاب،«بی جا»،«بی تا»،چاپ پیک ایران،نوبت پنجم،سال84،ص354و355 .کتابخانه شهید مصطفی خمینی

ساتراپی و رعایا(ایالات و کنترل مرکزی)

کل سرزمین امپراتوری ایران به ایالاتی تقسیم می شد که آنها را معمولا «ساتراپی» از کلمه پارسی باستان «خشچپاون» یا [خشرپاون] به معنای «حافظ قلمرو پادشاهی» می نامیدند.والیان و استانداران- این ساتراپی ها را ساتراپ می گفتند.اما این واژه همیشه دقیق نیست.چون آن را می توان برای والیان کم قدرت تر نیز به کار برد و نویسندگان یونانی نیز در مناسب های از مقامات عالی پیرامون امور شاه یا این عنوان نام برده اند.با این حال الگوی کلی ساتراپی ها کاملا روشن است،اگرچه تردیدهایی در مورد مرزهای دقیق آنها وجود دارد.در مورد آسیای مرکزی بدین ترتیب تک تک نواحی مختلف شاهنشاهی هخامنشی در ساختار سیاسی واحدی گرد آمدند و الگوی ساتراپی نوعی وحدت و یکپارچگی اداری ایجاد می کرد.و به موازات این امر هر منطقه از نوع حاکمیت و درجه و ماهیت وابستگی اش و به دولت مرکزی تفاوت هایی ایجاد می کرد.مثلا گله داران رشته کوه های زاگرس هرگز به هیچ یک از استان های ایران نپیوستند و با حاکمان نظام حکومتی یکپارچه نشدند!

آملی،کورت.هخامنشیان،ترجمه:مرتضی ثاقب فر،«ناشر معلوم نیست»،انتشارات:ققنوس،چاپ دیبا،تهران،چاپ اول 1378،ص108و109، کتابخانه شهید مفتح ایذه

وسعت تمدن ایران در دوره ی هخامنشی

وسعت دولت ایران در دوره ی هخامنشی به روایت هرودت قسمت های اداری ایران بنا بر مالیات های که به خزانه دولت می دادند معین کرده و جمعا بیست و شش ایالت را اسم برده ولی نوشته های هرودت راجع به زمان بعد از داریوش اول است یعنی وقتی ترکیه و مقدونی از ایران مجزا شده بودند چون



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت


تحقیق درباره؛ استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت

هرودت مورخ قدیم در کتاب خود بیست استان ( خشتره ) برای شاهنشاهی هخامنشی بر شمرد و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است .

به اختصار به چند مورد اشاره شده است :

استان اول : مشتمل بر مردم ایرانیان LONIENS ما گنت های آسیایی MAGNETS اِلیان FOLIENS کاریان ، لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقۀ مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهار صد تالان نقره می پرداختند

استان دوم : استان مشتمل بر مردم می سیان ، لی دیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان ، HYCENNES مالیات این ایالت 500 تالان بود .

استان سوم : استان که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگۀ که مشتمل بر این مردمان بود : فیگیها ، تراکیهای آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندنییان ، سریانی ها ، انیان 360 تالان می پرداختند . باید دانست که مردم آخری سریانی نبودند ولی یونانیان آنان را چنین می نامیدند .

استان چهارم : استان تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز 500 تالان نقره می شد .

و به علاوه میبایستی به تعداد روزهای سال 360 اسب بدهند . از این مبلغ 140 تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .

استان پنجم : استان از شهر سدیه در حدود کیلیکیه و سوریه و تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین امتداد می یافت و 350 تالان می پرداختند . این ایالت با بودن فنقیقه ثروتمند در جزء آن به نیسه کمتر می دادند . شاید از این جهت بود که فنقیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریایی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .

قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران ، انتشارات بی جا ، « ناشر معلوم نیست » ، چاپ اول و دوم ، تابستان ، و پائیز 1384 ، ص 44 کتابخانه شهید مفتح ایذه

ساتراپ و ساتراپی ها

داریوش به منظور اعمال حاکمیت مطلق خود از اختیاراتی که ساتراپ ها در زمان کوروش داشتند،کاست.داریوش همچنین برای اینکه ساتراپ ها را کاملا در اختیار خود داشته باشد مسئولان که سمت معاونت ساتراپ را بر عهده داشتند در حقیقت چشم و گوش پنهان شاه بودند و نهانی و مرتب رویدادهای حوزه های ماموریت خود و ساتراپ را به شاه گزارش می کردند.یکی دیگر از شیوه های کنترل ساتراپ ها این بود که داریوش را هرازگاهی بازرسانی را به ساتراپی های خود می فرستاد. این بازرسان کسانی بودند که از عهده کنجکاوی در کارهای نیرومندترین ساتراپ ها نیز بر می آمدند و هر ساتراپ منطقه ای را به وسعت چند فرمانداری زیر نظر داشت.اگر به نوشته کتاب استر اعتماد کنیم از حبشه تا هند به 127 اصطلاح تقسیم می شده است.فرمانداری به فارسی باستان «رتَرَگه» تقریبا به معنی ناظر- نامیده می شود.هر فرمانداری خود به 7 ناحیه تقسیم می شد از وادی حمات در مصر چند نبشته هیروگلیف به دست آمده است که در بررسی آن در می یابیم که اعضای یک خانواده در حدود 51 سال پیاپی در اینجا فرماندار بوده اند.

رجبی،پرویز.هزارۀ گمشده،جلد سوم،انتشارات توس،«ناشر معلوم نیست»،چاپ:حیدری،چاپ نخست:بهار1381،ص288،کتابخانه شهید مفتح ایذه

شهرسازی و معماری هخامنشیان

از معماری و خانه سازی پارتیان تاکنون در نجد ایران نمونه ای به دست نیامده اما از بقایای که در ایالات غربی کشور به جا مانده می توان تصویری درست از آن در ذهن ایجاد کرد معماری مزبور،مانند عهد هخامنشی دارای دو طرح است طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط،این طرح از آن بین النهرین است چنان دردورا-اورپوس یا قصر داریوش در شوش دیده می شود.به عکس در آشور(ش80)هتره(3)و فیروزآباد طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته است.شامل سرایی است با ایوان این طرح از طرف ساسانیان بسیار رواج یافت و علاوه بر آن تا عصر ما نیز در معماری ایران پایدار مانده است طرح مزبور در عهد پارتیان به شکل سه اتاق در آمده که قسمت مرکزی،عریض تر از جناحین بود کاخ تیسفون با بعضی تغییرات به طرح اخیر متعلق است.استعمال مواد بنّا نیز متغیر است.

گریشمن،رومن.ایران از آغاز تا اسلام،ترجمه:محمد معین،ناشر:دنیای کتاب،«بی جا»،«بی تا»،چاپ پیک ایران،نوبت پنجم،سال84،ص354و355 .کتابخانه شهید مصطفی خمینی

ساتراپی و رعایا(ایالات و کنترل مرکزی)

کل سرزمین امپراتوری ایران به ایالاتی تقسیم می شد که آنها را معمولا «ساتراپی» از کلمه پارسی باستان «خشچپاون» یا [خشرپاون] به معنای «حافظ قلمرو پادشاهی» می نامیدند.والیان و استانداران- این ساتراپی ها را ساتراپ می گفتند.اما این واژه همیشه دقیق نیست.چون آن را می توان برای والیان کم قدرت تر نیز به کار برد و نویسندگان یونانی نیز در مناسب های از مقامات عالی پیرامون امور شاه یا این عنوان نام برده اند.با این حال الگوی کلی ساتراپی ها کاملا روشن است،اگرچه تردیدهایی در مورد مرزهای دقیق آنها وجود دارد.در مورد آسیای مرکزی بدین ترتیب تک تک نواحی مختلف شاهنشاهی هخامنشی در ساختار سیاسی واحدی گرد آمدند و الگوی ساتراپی نوعی وحدت و یکپارچگی اداری ایجاد می کرد.و به موازات این امر هر منطقه از نوع حاکمیت و درجه و ماهیت وابستگی اش و به دولت مرکزی تفاوت هایی ایجاد می کرد.مثلا گله داران رشته کوه های زاگرس هرگز به هیچ یک از استان های ایران نپیوستند و با حاکمان نظام حکومتی یکپارچه نشدند!

آملی،کورت.هخامنشیان،ترجمه:مرتضی ثاقب فر،«ناشر معلوم نیست»،انتشارات:ققنوس،چاپ دیبا،تهران،چاپ اول 1378،ص108و109، کتابخانه شهید مفتح ایذه

وسعت تمدن ایران در دوره ی هخامنشی

وسعت دولت ایران در دوره ی هخامنشی به روایت هرودت قسمت های اداری ایران بنا بر مالیات های که به خزانه دولت می دادند معین کرده و جمعا بیست و شش ایالت را اسم برده ولی نوشته های هرودت راجع به زمان بعد از داریوش اول است یعنی وقتی ترکیه و مقدونی از ایران مجزا شده بودند چون



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ استان های ایران در دورۀ هخامنشی به روایت هرودت


خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش

1) نیاکان کوروش

خاندان هخامنشی با این که در ذکر همة اسلاف صاحب اعتبار کوروش ، در نزد محققان مختلف اتحاد نظر وجود ندارد و کسانی نیز به تعداد فرمانروایان پیشین و البته محلی و منطقه ای بودن برخی از آنان تأکید ورزیده اند ، ولی شکل قابل قبول این است که پس از هخامنشی جد خاندان ، شاهان ذیل دارای نام و نشان بوده اند :

چیش پش

کمبوجیه

کوروش

چیش پش

کوروش

کمبوجیه

کوروش سوم ( بزرگ )

به تعبیر هرودت قبایل پارسی در زمان استقرار در منطقه ای که نام آنها را بر خود پذیرفته و از کرمان تا خوزستان امتداد داشته است ، ده طایفه بوده اند که عبارتند از :

پاسارگادی ها ، مرفی ها ، ماسپیان ها ، پانتالی ها ، دروزی ها و گرمان های شهرنشین ، و همچنین ساگارتی ها ، مردها ، دروپیک ها ، ودائین های شبانکاره ، این که چنین ترکیبی در همة ادوار عمر سلسلة مزبور حفظ شده باشد محل تردید است ولی بی شبهه کوروش از دودمان پاسارگادی های شهرنشین بوده و در زمرة نجیب ترین و برجسته ترین اقوام پارسی به شمار می رفته است .

تعلقی که شاهان هخامنشی به محیط و مسکن مألوف خویش نشان می دادند و در همان معدود کتیبه ها و آثاری که به طور مستقیم از آنان باقی مانده ، آشکار است ، کنایه از شناختی دیرپا و سازگار با کل منطقة وسیع پارس کهن دارد و از احساسات درونی شده قرن های طولانی اقامت آنان سخن می گوید . در همان حال ، پیوستگی های تثبیت شده و هویت یافتة تاریخی آنها با دیگر اقوام ایرانی جا گرفته در سرتاسر فلات ایران هم مأخوذ از پشتوانه های زبانی ، فرهنگی ، عقیدتی اخلاقی و قومی مردمی است که اگر نه پیش تر دست کم در خلال نزدیک به دو سده و نیم فرمانروایی بی چون و چرای سلسلة مزبور ، یک جهتی و همداستانی و وحدت آریایی خود را کسب کرده بودند .

به عبارت دیگر ، کوروش بزرگ و سلسله ای که او جهانی شدنش را بنیاد نهاد حافظ منافع همة ایرانیان مستقر در نجد پهناور ایران و مبشر و مبین مجموعه آداب و اصول انسانی بی نظیری بود که به مرور ایام در وجود فرد فرد ایرانیان نهان و نهادینه شده بود و تنها در انتظار ناجی نیرومند و مظهر کامل عیاری می نمود که اراده و عزم ملی ایرانیان را برای قبول مسئولیت جهانداری و ارائه تصویری کامل از خصوصیات ایرانی نشان دهد .

تاریخ جانشینی کوروش را حدود سال 557 ق . م رقم زده اند و اگر جابجایی قدرت مادها با نوادة آژیدهاک را در همان محدودة سال 550 ق . م بدانیم ، یک نکته محرز است که کوروش پیش از دست زدن به چنان اقدام بزرگی که با سهجن خونری زیعمده همراه بوده ، به مدت دست کم هفت سال ، تجربة اداره سرزمین های پارس و انزان ( انشان ) را داشته است . کمبود منابع تحقیق مانع از آن نیست که بگوییم بدون شک توسعة متصرفات ایران در زمان کمبوجیه دوم و بعد هم دوران طلایی سازماندهی امپراتوری در عصر داریوش بزرگ ، مدیون پایه های مستحکمی است که بنیاد گذار سلسله پی افکنده است ، به تعبیر هرودت ، ایرانیان آن اندازه به مقام والای انسانی او نازش داشته اند که : « هیچ فرد پارسی تا امروز خود را در حد آن ندیده است که با کوروش برابر شود » ( ک . سوم ، 160 ) بریان ، همان ، ص 169 ) .

2) آغاز پادشاهی کوروش

نخستین کاری که کوروش پس از پیروزی بر پادشاهی ماد انجام داد ، انتخاب شهر بزرگ و با سابقة همدان به عنوان پایتخت دولت رو به توسعة خود بود . درست است که او و خلاف او ، در تمامی دوران حکمرانی خود از پایتخت های دیگری نظیر شوش و ری و پارسه استفاده کردند و فرضاً ایام بهار را در ری و تابستان را در همدان می گذرانیدند و پاییز و زمستان را هم به تناوب در پارسه و شوش به سر می آوردند ولی اهمیت همدان به عنوان خاستگاه نخستین دولت مقتدر آریایی در شرق و آن هم با قدمتی چند صد ساله بر کسی پوشیده نبود ، و دودمان سلطنتی هخامنشی هم که خود را وامدار و وارث بر حق برادران مادی خویش می دانست ، جداً این پیوستگی ها را محفوظ می داشت . به تعبیر دیگر با حفظ عمال مادی در مشاغل خود ، تبدیل قدرت چنان مخفیانه و زیرکانه و شاید هم بتوان گفت طبیعی و منطقی انجام گرفت که در نظر ملل غربی ، حکومت پارسی همان حکومت مادی جلوه می کرد و هرودوت و مورخان دیگر ، تا روزگار خود ، که 150 سال با آغاز کار کوروش فاصله داشت ، جنگ های پارسیان با یونانیان را جنگ های مادی می نامیدند .

البته نظیر این تحولات در حوزه های مدنی دیگری نیز که متعاقباً تحت تسلط پارسی ها درمی آمدند صورت گرفت ، چنان که بابل ، سارد ، مصر و غیره نیز حکومت جهانی ایرانیان را به رغبت پذیرا شدند و با حضور مستمر و مثبت خود در بنای امپراتوری ، آن را ، پل ارتباطی و میانی تمدن های شرق و غرب عالم کردند .

پادشاهی کوروش و فتوحات او

1) تسخیر لیدی

بی گمان ظهور قدرت جوان هخامنشی به رهبری مرد با کفایتی چون کوروش ، دلواپسی های بسیاری در کشورهای همسایه ایران می آفرید . جملگی پی بردند که دولت جوان هخامنشی با سرعت عمل و توانی که از خود نشان داده ، به صورتی ناگزیر درصدد بسط متصرفات خویش است . بر همگان روشن بود که جنگ یک علامت استثنایی از شیوه های کارایی دولت هاست ، حتی اگر این کارایی را از نظر دامنة بسیج نیروهای مولده انسانی ، مادی ، نظامی ، فنی و 000 که ضرورت آن را تحمیل کند ، قضاوت کنیم . حکومت و



خرید و دانلود  خاندان هخامنشی و آغاز زندگی کوروش 34 ص