لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مراحل ازدواج
ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد 1ـ آشنایی 2ـ نامزدی و 3ـ عقد رسمی.
آشنایی به طور سنتی از طریق خواستگاری انجام میشود. گاهی اوقات افراد قبل از نامزدی یا عقد رسمی، فرصت کافی برای آشنایی دارند و گاهی این فرصت بسیار محدود است. برخی افراد با خواستگاری دورهی آشنایی را آغاز میکنند و برخی دیگر قبل از خواستگاری فرایند آشنایی را شروع میکنند و سپس برای رسمی شدن آشنایی، خواستگاری انجام میشود. در واقع دو حالت را میتوان در جامعه مشاهده کرد.
الف ـ خواستگاری ـ آشنایی
ب ـ آشنایی ـ خواستگاری.
گام دوم ازدواج یا نامزدی، زمانی شروع میشود که دو نفر به یکدیگر وعدهی ازدواج میدهند. این دوره با یک جشن کوچک، حلقه در دست کردن، مراسم بله برون و سنتهای دیگری همراه است.
گام سوم ازدواج زمانی است که عقد رسمی بین نامزدها جاری میشود و به عقد یکدیگر درمیآیند. برخی افراد به سرعت هرسه مرحله را پشت سر میگذارند و ازدواج میکنند. گاهی مشاهده میشود که فاصلهی آشنایی تا عقد رسمی کمتر از یک ماه است. در چنین شرایطی طبیعی است که فرصت آشنایی و نامزدی در حد چند روز باشد. اطلاعات و دانستنیهایی که در هرکدام از مراحل آشنایی، نامزدی و عقد بدست میآید با دیگری تفاوت دارد. شناختی که در دوره آشنایی کسب میشود، با شناختی که در دوره نامزدی بدست میآید بسیار متفاوت است و به نظر میرسد که لازم است برای ازدواج موفق، هرکدام از این مراحل در حد خودش تجربه شود.
برخی اوقات در ازدواجهای فامیلی، احساس میشود که نیاز به گذران دوره آشنایی نیست؛ چرا که طرفین از قبل باهم آشنا هستند و یکدیگر را به خوبی میشناسند. اما دوران آشنایی این امکان را فراهم میکند، که با یکدیگر به طور خصوصیتر و به قصد ازدواج آشنا شوند. امکانی که ممکن است قبلاً هرگز وجود نداشته باشد.
زندگی مشترک نیاز به یکسری آمادگیهایی دارد. به غیر از آمادگی اقتصادی، آمادگی عاطفی و فکری نیز لازم است. فردی که برای حداقل 20 سال با خانوادهی خود زندگی کرده، برای اینکه بتواند از آنها جدا شود و تمام اوقات خود را با فردی دیگر بگذراند، حقیقتاً نیاز به زمان دارد. فرایند نامزدی فرصت و مهلت زمانی لازم را برای جدایی از خانوادهی اصلی و پیوستن به نامزد ایجاد میکند.
در دوران نامزدی فرد این فرصت را دارد که تصمیم خود را بازنگری کند. با شناخت بیشتری که نسبت به نامزد خود پیدا میکنیم به درستی و نادرستی انتخاب خود بهتر پی خواهیم برد و در صورتیکه تصمیم درستی گرفته باشیم، طبیعتاً با اطمینان بیشتری آن را پی خواهیم گرفت. اما اگر احیاناً متوجه شویم که انتخاب ما انتخاب درستی نبوده است، این فرصت وجود دارد که بدون آسیب جدی از یکدیگر جدا شویم. بنابراین نامزدی این امکان را فراهم میکند که انتخاب همسر در دو مرحله اتفاق بیفتد. مرحلهی اول ابتدای نامزدی است که افراد به یکدیگر قول ازدواج میدهند و باهم نامزد میشوند و مرحلهی بعدی در پایان نامزدی است که افراد تصمیم به عقد رسمی میگیرند.
اما افرادی که تشنهی تعهد هستند برای ازدواج بسیار عجله میکنند. آنها شتاب زیادی دارند تا از فرد مقابل خود قول ازدواج بگیرند. این افراد با تعجیل و سرعت خود معمولاً باعث میشوند که رابطه، آن گونه که باید و شاید، رشد نکند. معمولاً این افراد نیاز عمیق و ناخود آگاه به احساس تعلق به فردی دیگر دارند. معمولاً ذهن چنین افرادی بیشتر مشغول این است که «به کسی تعلق داشته باشند» تا اینکه «به چه کسی» تعلق داشته باشند. این افراد معمولاً از همان ابتدا که وارد رابطهای میشوند، برای گرفتن تعهد و قول ازدواج فرد مقابل خود را تحت فشار قرار میدهند. کیفیت ارتباط و موفقیت ازدواج معمولاً برای این افراد اهمیت کمتری دارد. برای این افراد خود ازدواج مهم است. آنها میخواهند هرچه سریعتر متأهل شوند و به کسی تعلق داشته باشند.
بسیاری از خانوادهها دوره نامزدی را با صیغه محرمیت شروع میکنند. صیغه محرمیت، همان صیغه عقد موقت است اما شرایط صیغه محرمیت با صیغه عقد موقت متفاوت است. در صیغه محرمیت، یکی از شرطهای اساسی، نبود رابطه جنسی است که دو طرف آن را میپذیرند و به همین دلیل است که صیغه محرمیت برای نامزدی از طرف عموم و عرف مورد پذیرش قرار گرفته است. در صیغه محرمیت شرایط محرم شدن، لحاظ شده است. شروع نامزدی با صیغه محرمیت، نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه به لحاظ شرعی نیز از آنجا که نام خداوند جاری میشود و نام خداوند مقدس است، هیچ محلی از تردید و شک ندارد. با صیغه محرمیت، حرامهای شرعی در مورد لمس و نگاه به نام خداوند و موافقت دو طرف حلال میشود. با خواندن صیغه محرمیت به نامزدها اجازه داده میشود که بتوانند رابطه بیشتری داشته باشند، بدون آنکه به لحاظ شرعی، گناهی مرتکب شوند و بدون اینکه به سمت ارتباط جنسی گام بردارند.
برخی از خانوادهها به خوبی فرایند نامزدی را میپذیرند و به دختر و پسر جوان اجازه میدهند که این دوره را قبل از عقد رسمی طی کنند. اما برخی از خانوادهها سعی میکنند، حتی المقدور از نامزدی پرهیز کنند و سریعاً این دوره را با عقد رسمی خاتمه دهند. در عین حال مهمترین مخالفان نامزدی خانوادهی دختر هستند. نامزدی در شرایط فعلی، بیشتر برای خانمها و خانوادهی آنها ایجاد نگرانی میکند.
دلایلی که خانمها و خانوادههای آنها برای ترس از نامزدی عنوان میکنند عبارتند از: نامزدی رسمیت ندارد، ممکن است پسر، دختر را رها کند و برود. حرف و سخن زیاد است، ممکن است به هم بخورد، اسم روی دختر میماند، ممکن است پسر از دختر خسته شود، همه متوجه میشوند و اینکه دختر در صورت جدایی مثل یک زن مطلقه میشود؛ اما شرایط یک زن مطلقه، مثل دریافت مهریه، را ندارد.
طبیعتاً جدایی در دورهی نامزدی بسیار بهتر از طلاق است. اما بسیاری از افراد به این دلیل که از طلاق و جدایی میترسند از دورهی نامزدی پرهیز میکنند، چرا که احساس میکنند قید و بندی برای پیشگیری از جدایی در این دوره وجود ندارد و ممکن است یکی از آنها به راحتی دیگری را رها کند و برود. به همیل دلیل سعی میکنند تا با عقد رسمی و حتی مهریه سنگین، دیگری را مجبور کنند که در قید ازدواج باقی بماند و هرگز به فکر جدایی و طلاق نیفتد. این افراد نامزدی را به دلیل سهولتی که برای جدایی ایجاد میکند، رد میکنند چرا که احساس میکنند باید از هرگونه جدایی، پرهیز شود.
تحقیقات نشان میدهد که اگر طول زمان آشنایی، نامزدی و عقد کمتر از شش ماه یا بیشتر از سه سال باشد؛ طلاق و جدایی افزایش می¬یابد. بنابراین پیشنهاد میشود که دورهی نامزدی به گونه ای برنامه ریزی شود که همراه با زمان آشنایی و عقد، مجموعاً کمتر از شش ماه یا بیشتر از سه سال نباشد.
همان گونه که نامزدی در ادامهی آشنایی باعث می¬شد تا اهداف و کارکردهای آشنایی در عین تداوم، عمیق¬تر و شفاف¬تر شوند، دوران عقد هم باعث میشود که اهداف و کارکردهای نامزدی در عین تداوم، عمیق¬تر و شفاف¬تر شود. بنابراین بسیاری از ضرورتها و کارکردهای دوران عقد شبیه ضرورتها و کارکردهای دوران نامزدی است با برخی تفاوتها که در پی خواهد آمد. اگر دورهی نامزدی باعث عمیق تر شدن آشنایی و آمادگی برای ورود به زندگی مشترک و قطعی شدن تصمیم به ازدواج میشد دوران عقد نیز همین اهداف را در سطحی عمیق تر و جدی¬تر، سبب خواهد شد.
ورود به خانواده جدید و تعامل با اعضای خانواده همسر یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین وظایف همسران است. خانواده همسر، خانواده جدیدی است که به واسطه همسر، عضو آن می شویم. هرچه خانواده همسر به خانواده ما شباهت بیشتری داشته باشد رفتار اعضای خانواده همسر برای ما قابل پیش بینی تر است چرا که از قبل رفتارهای مشابه آنها را در خانواده خود درک کرده ایم. اما هرچه خانواده همسر با خانواده ما تفاوت بیشتری داشته باشند درک رفتارها و روابط آنها برای ما پیچیده تر و سخت تر است. در این شرایط وظیفه همسر است که ما را با رفتارها و نگرش های خانواده اش بیشتر و بیشتر آشنا کند.
ازدواج با عضوی از یک خانواده به طور استعاری به معنای ازدواج با آن خانواده است و در سطح بالاتر به معنای ازدواج دو خانواده است. یکی از مهمترین روابطی که همسران را تحت تأثیر قرار می دهد، رابطهی خانوادههای آنها با یکدیگر است. زمانی که مادر داماد با مادر عروس، رابطهی