انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

مقاله پول و بانکداری

فرمت : WORD                                                   تعداد صفحه :35

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                   صفحه

پول و مبادله از دیدگاه اقتصاد خرد............ 1

وظایف چهارگانه پول........................... 2

استانداردهای پولی ........................... 3

تعریف پول.................................... 4

قیمت و ارزش پول.............................. 6

اسناد مالی................................... 6

بازارهای مالی................................ 8

ریسک مالی.................................... 9

واسطه های مالی............................... 10

نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه و عایدی ها......... 11

بازار پول.................................... 12

ایجاد سپرده های معاملاتی توسط واسطه های سپرده گذاری 13

اهداف بانک مرکزی............................. 14

ساختار اجرایی بانک مرکزی و خدمات ارائه شده... 14

ابزارهای پولی بانک مرکزی..................... 16

ذخایر الزامی................................. 17

عملیات بازار آزاد............................ 18

اهداف سیاست پولی............................. 18

 

پول و مبادله از دیدگاه اقتصاد خرد

به دنبال تقیسم کار و ایجاد تخصص عوامل تولید به مکانیسمی برای توزیع محصول نیاز داریم. دادو ستد به صورت پایاپای، جیره‌بندی دولتی و دخالت پول در اقتصاد، سیستم‌های مختلف و متمایز توزیع را تشکیل می‌دهند. در یک سیستم پایاپای محصول یک دسته از منابع اقتصادی در قبال کالاها و خدمات حاصل از منابع اقتصادی دیگر مبادله می شود. با جیره‌بندی دولتی مقامات مرکزی نوع کالاهائی را که هر واحد مصرف کننده دریافت خواهد کرد معین می‌کنند. در یک سیستم پولی، صاحبان منابع اقتصادی درآمد پولی خود را برای کالاها و خدماتی که انتخاب می‌کنند مصرف می‌نمایند.

مثال : اقتصادی را در نظر گیرید که در آن با تخصص‌های مختلف عمل می‌شود به نحوی که کارگر شماره یک ده واحد از کالای الف، کارگر شماره دو پنج واحد از کالای ب، کارگر شماره سه بیست واحد از کالای ج، کارگر شماره چهار بیست و پنج واحد از کالای دو کارگر شماره پنج ده واحد از کالای ه را تولید می‌کند.

وضعیت اول- در یک سیستم پایاپای، هر کالا در آن کشور بر حسب کالاهای دیگر قیمتی دارد. قیمت کالای الف با چانه زدن بر حسب کالای ب، ج، د و ه معین می‌شود. از آنجائی که هر کارگر به نوبه خود درگیر مبادله محصول خود می‌باشد، لذا در کشوری که در آن پنج قلم کالا مبادله می‌شود ده قیمت نسبی وجود دارد.

وضعیت دوم- در یک سیستم پولی، هر کارگر درآمد پولی خود را به نحوی در انتخاب ترکیبی از کالاهای الف، ب، ج، د، ه به کار می‌برد که رضایت وی را حداکثر نماید. هر قلم از این کالاها یک قیمت پولی دارد و لذا در کشوری که در آن پنج قلم کالا مبادله می‌شود پنج قیمت پولی وجود دارد.

وضعیت سوم- در یک سیستم جیره بندی دولتی، مقامات مرکزی مقادیری از کالاهای الف، ب، ج، د، ه را به ترتیب برای کارگران شماره 1، 2، 3، 4، 5 اختصاص می‌دهند. اگر مقامات مرکزی بنا را بر توزیع برابر محصول بین کارگران بگذارند در آن صورت هر یک از کارگران بدون توجه به اولویت‌های فردی برای این پنج قلم کالا، دو واحد از کالای الف، یک واحد از کالای ب، چهار واحد از کالای ج، پنج واحد از کالای د و دو واحد از کالای ه دریافت خواهند نمود. نظر به این که قدرت مرکزی عهده‌دار توزیع است، لذا در این کشور نه قیمت نسبی وجود دارد و نه قیمت پولی چرا که در این سیستم نه تجارت است و نه مصرف پول.

 



خرید و دانلود مقاله پول و بانکداری


دانلود مقاله نشانه شناسی

فرمت : WORD                                                   تعداد صفحه :27

 

نشانه شناسی (Semiotics) چیست؟

واژه نشانه شناسی دارای ریشه‌ای یونانی است. این علم در قلمرو نشانه (sign) و معنا (meaning) به پژوهش می‌پردازد. این نام در حقیقت از واژگان علم پزشکی که علائم بیماری‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد، برگرفته شده است. از دوران باستان، فیلسوفان، منطق‌دانان و دستورشناسان به تحقیق درباره نشانه‌ها مشغول بوده‌اند و از عصر رمانتیک تا به امروز شاهد تلاش پیگیر زبان‌شناسان، مردم‌شناسان، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و ادبیات‌پژوهان برای تدوین نظریه‌ای منسجم درباره دلالت در ارتباط (signification in communication ) و شناخت (knowledge ) بوده‌ایم و این خود تعریف جدیدی ار این موضوع علم نشانه‌شناسی است.

چالرز پیرس فیلسوف آمریکایی، زیگموند فروید روانپزشک اتریشی، فردینال سوسور زبانشناس سوئیسی و آلژیرداس گرمس معناشناس فرانسوی لیتوانیایی تبار خدمات بی‌شائبه‌ای به نشانه‌شناسی در قرن بیستم نمودند. تکیه آنها بیشتر بر جوانب مختلف ماهیت عینی معنا و نقش انکارناپذیر آن در فرایندهای قیاسی (deductive ) اندیشه، احساسات، ساختار (structure ) زبان‌ انسانی و کنشهای روایت شده (narratated acts) یا قابل روایت بوده است. ما انسان‌ها و در بعضی از موارد حیوانات در قالب نشانه ها اعم از زبانی و غیرزبانی (non-linguistic) می‌اندیشیم، حتی به وسیله آنها احساس می‌کنیم و در واقع در جهانی مملو ار نشانه‌های زبانی (linguistic signs) زندگی می‌کنیم. اما نشانه‌های زبانی تنها بخشی از معضل دلالت را تشکیل می‌دهد. در عصر ما نشانه‌شناسی از یک سو بدل به یکی از شاخه‌های فراگیر علوم انسانی شده و از سوی دیگر به صورت یکی از ابعاد مهم فلسفه باقی مانده است و نقش آن را به عنوان زبان واحد علوم انسانی، می‌توان با نقش ریاضیات در علوم طبیعی مقایسه کرد. پژوهشهای منحصر به فرد نظری و علمی محققانی چون بپتیتو فیلسوف فرانسوی،‌اکو همکار ایتالیایی او و توم ریاضیدان فرانسوی تاثیر به سزایی در پیشرفت نشانه‌شناسی در بین علوم دیگر شده است.

آثار سوسور به همراه آثار رومن یاکوبسن (زبان‌شناس روسی)، علم زبان‌شناسی کشور دانمارک را که دارای بزرگانی چون اتو یسپرسن، ویگو بروندل، کنود تویه‌بوو، پل دیده‌ریکسن(متخصص علم صرف و نحو) و لوییس یلمسلو( زبان‌شناس تطبیقی و پدر نظریه زبان‌شناختی گلوسماتیک (Glossematics) بوده است،‌به شدت تحت تاثیر قرار داد. این محققان البته بجز یسپرین از بنیان‌گذاران حوزه زبان‌شنانسی کپنهاگ(Copenhagen School of Linguistics) مسیر این علم را تغییر داد. نظریات آنان امروزه نیز بخصوص برای پژوهش‌های زبان‌شناختی و نشانه‌شناختی معاصر در زمینه دلالت هماوردی قدر به شمار می‌رود.

همان‌گونه که مطلع هستید، هر چند که تحقیقات نظری فروید، سرنوشت کاملا متفاوتی پیدا کرد ولی تاثیر انکارناپذیری بر متن‌شناسی (textual science) دانمارک که از دهه 60 به بعد تکامل یافته است،‌ برجای گذاشت. از سوی دیگر آثار پیرس در بهره جستن از منطق (logic) و حفظ جنبه فلسفی نشانه‌شناسی نقش عمده‌ای ایفا کرده است. ریاضیات نیز از طریق الگوهای پویا و پرکاربرد رنه تامس در این امر سهیم گردیده است. اولین کسی که این الگوها را با معناشناسی (semantics) ساختارگرای گرمس- که در دهه های 80 و 90 در نشانه شناسی دانمارک متکامل گردیده است- تلفیق کرد، پتیتو بود. نشانه شناسی همیشه الهام بخش مطالعات فرهنگی و زیباشناختی (aesthetic) بوده است و در عین حال این پژوهش ها را مورد نقد و بررسی قرار داده است. شاهد این مدعی مطالعات مستمر و طنزآمیز اکو است که کاربرد این تحقیقات، خصوصا نظریات او دربارة فلسفه نشانه شناختی پیرس، گاه و بیگاه در فلسفه علم نیز به چشم می خورد. پژوهش های زیست شناختی و ادراکی (cognitive) همانند علم اطلاعات (information science) به شکل قابل ملاحظه ای تحت تأثیر پرسش هایی که در علم نشانه شناسی مطرح است قرار گرفته است. تحقیقات تامس و گرمس در برداشتی که نشانه شناسان دانمارکی- براساس نظریة فاجعه (Catastrophe Theory)- از نشانه شناسی پویا و کیفی (modal) داشته اند. نقش به سزایی داشته است و در واقع این نگرش آنها تمامی جوانب حیطة گستردة «معنا» را دربرمی گیرد. خوشبختانه طی سالهای اخیر پژوهش های نشانه شناختی از عمق و گستردگی بیشتری برخوردار گردیده است.

 



خرید و دانلود دانلود مقاله نشانه شناسی


دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن

فرمت : WORD                                                   تعداد صفحه :49

 

نقد ایده دنیوی شدن

جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزه‌های مذهبی شان را با اندیشه‌های همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمال‌الدین، اقبال‌لاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزه‌های خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.

اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً‌ به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعه‌شناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً‌ همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.

الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان می‌کند که «متاسفانه واقعیات به هیچ‌وجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانه‌ای دال بر دنیوی شده به چشم نمی‌خورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام می‌دادند. 150 سال از سخنان توکویل می‌گذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً‌ برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده می‌پردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی می‌شود تا عمده‌ترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.

تعارض علم و دین

در تمامی نظریه‌های دنیوی شدن می‌توان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کرده‌اند.

یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت می‌کرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض می‌کردند. عموم نظریه‌های جامعه‌شناسی دین عنوان می‌کردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم می‌خورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیش‌فرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن می‌داند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از شکل‌گیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح می‌کردند. برگر می‌گفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهان‌بینی علمی که سریعاً‌ مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار می‌کند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین می‌کند.

امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی می‌شوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجسته‌ترین معمار تنش‌زدایی جامعه‌شناسی و دین است. 

 



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن


دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن

فرمت : WORD                                                   تعداد صفحه :49

 

نقد ایده دنیوی شدن

جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزه‌های مذهبی شان را با اندیشه‌های همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمال‌الدین، اقبال‌لاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزه‌های خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.

اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً‌ به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعه‌شناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً‌ همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.

الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان می‌کند که «متاسفانه واقعیات به هیچ‌وجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانه‌ای دال بر دنیوی شده به چشم نمی‌خورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام می‌دادند. 150 سال از سخنان توکویل می‌گذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً‌ برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده می‌پردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی می‌شود تا عمده‌ترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.

تعارض علم و دین

در تمامی نظریه‌های دنیوی شدن می‌توان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کرده‌اند.

یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت می‌کرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض می‌کردند. عموم نظریه‌های جامعه‌شناسی دین عنوان می‌کردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم می‌خورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیش‌فرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن می‌داند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از شکل‌گیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح می‌کردند. برگر می‌گفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهان‌بینی علمی که سریعاً‌ مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار می‌کند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین می‌کند.

امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی می‌شوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجسته‌ترین معمار تنش‌زدایی جامعه‌شناسی و دین است. 

 



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن


دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن

فرمت : WORD                                                   تعداد صفحه :49

 

نقد ایده دنیوی شدن

جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزه‌های مذهبی شان را با اندیشه‌های همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمال‌الدین، اقبال‌لاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزه‌های خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.

اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً‌ به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعه‌شناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً‌ همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.

الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان می‌کند که «متاسفانه واقعیات به هیچ‌وجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانه‌ای دال بر دنیوی شده به چشم نمی‌خورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام می‌دادند. 150 سال از سخنان توکویل می‌گذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً‌ برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده می‌پردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی می‌شود تا عمده‌ترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.

تعارض علم و دین

در تمامی نظریه‌های دنیوی شدن می‌توان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کرده‌اند.

یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت می‌کرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض می‌کردند. عموم نظریه‌های جامعه‌شناسی دین عنوان می‌کردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم می‌خورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیش‌فرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن می‌داند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایه‌دار فرایند عقلانی سازی می‌داند اما پس از شکل‌گیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح می‌کردند. برگر می‌گفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهان‌بینی علمی که سریعاً‌ مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار می‌کند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین می‌کند.

امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی می‌شوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجسته‌ترین معمار تنش‌زدایی جامعه‌شناسی و دین است. 

 



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل درباره نقد ایده دنیوی شدن