لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
عاشورا و موقعیت تراژیک
تراژدی فرد و نظام در «آنتیگونه»، «مردی برای تمام فصلها»، «جادوگران شهر سالم»، عاشورا: یک مقایسه
کلِّ یومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا
آنان که ملتها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و [آنان] اینسان زندگی را خدمت گزاردند.[۱]
نخست ملتها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازهترین آفریده است.[۲]
نیچه
شاید هیچ مفهومی به اندازهی مفهوم «فرد» در تکوین جهان جدید، جهان بعد از دورهی رنسانس، مؤثر نبوده باشد. مورخانی مانند یاکوب بورکهارت و فیلسوفانی مانند فریدریش نیچه و جامعهشناسانی مانند گئورگ زیمل بهصراحت از آن سخن گفتهاند و آن را مهمترین دستاورد جهان نو دانستهاند. با این همه، نمیتوان گفت که این مفهوم بهتمامی در جهان نو روییده است، گرچه مسلّم است که بهتمامی در جهان نو به بار نشسته است. در این مقاله ابتدا میکوشم چگونگی شکلگیری این مفهوم را روشن سازم و سپس نشان دهم که چگونه میان واقعهی عاشورا (موقعیت مؤثر در شکلگیری این واقعه) و سه نمایشنامهی ماندگار در سنّت غربی از حیث موقعیت تراژیک شباهتهای اساسی وجود دارد، تا آنجا که میتوان از یکی بودن «سرمشق» در آنها سخن گفت.
یاکوب بورکهارت (۱۸۹۷– ۱۸۱۸) و فریدریش ویلهلم نیچه (۱۹۰۰–۱۸۴۴) که زمانی در دانشگاه بازل با یکدیگر دوست و همکار بودند دربارهی منشأ پدید آمدن «فرد» در دورهی نو نظر یکسانی داشتند و تقریباً در سخنان هردو آنان نیز متناقضنمایی مشابه دیده میشود. بورکهارت ظهور «فرد» را در ایتالیا چنین شرح میدهد:
در قرون وسطی چنین مینمود که آدمی در حال رؤیا یا نیمهبیداری به سر میبرد: هردو جهتِ آگاهی او ― آگاهی معطوف به درون و آگاهی معطوف به بیرون ― در زیر پردهای واحد قرار داشت. تار و پود این پرده از ایمان دینی و شرم و حجب کودکانه و وهم و خیال تشکیل یافته بود و از خلال آن جهان و تاریخ به رنگهای عجیبی نمایان بود؛ و آدمی خود را تنها به عنوان عضو یک قوم یا حزب یا خانواده یا گروهی از این قبیل میشناخت. این پرده نخستینبار در ایتالیا از میان برمیخیزد و آدمی آغاز میکند به اینکه دولت و جامعه و همهی چیزهای این جهان را بهطور عینی و چنانکه بهراستی هستند مشاهده کند؛ و در عین حال آگاهی معطوف به درون نیز با تمام نیرو سر بر میدارد و آدمی فردی روحی و معنوی میشود و بدین خصوصیت خود واقف میگردد. در گذشته انسان یونانی به همین سان به فرق خود با غیریونانیان (بربرها) و فرد عرب به فرق خود با آسیاییان دیگر که خود را فقط همچون عضوی از قومی میشناختند، واقف شده است. اثبات اینکه اوضاع سیاسی ایتالیا در این بیداری و دگرگونی بزرگترین نقش را داشته است دشوار نیست.[۳]
انسان یونانی و انسان عرب (مسلمانان قرون اولیهی هجری)، در گذشته، در اینجا بهمنزلهی دو نمونهای معرفی میشوند که بر ظهور مفهوم «فرد» در ایتالیای دورهی رنسانس تقدم دارند، اما چرا؟ بورکهارت در این باره چیزی به ما نمیگوید (جز آنچه پیشتر گفت) و حتی آنچه در خصوص ایتالیای دورهی رنسانس نیز میگوید، اثبات اینکه اوضاع سیاسی ایتالیا در این بیداری و دگرگونی بزرگترین سهم را داشته است، فقط نگریستن به سطح است. متناقضنمای او در همین جاست.
نیچه فیلسوف است و عمق را بیشتر میکاود. او در گفتاری «دربارهی بُت نو»، چنین گفت زرتشت، بخش یکم، چنین میگوید:
جایی هست که هنوز ملتها و رمهها در آن هستند. اما نه اینجا نزد ما، برادران: اینجا دولتها هستند. دولت؟ دولت چیست؟ پس اکنون گوش با من دارید تا کلام خویش را دربارهی مرگ ملتها در میان گذارم. دولت نام سردترینِ همهی هیولاهای سرد است و این دروغ از دهاناش بیرون میخزد که « من دولت، همان ملتام».
این دروغ است! آنان که ملتها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و [آنان] اینسان زندگی را خدمت گزاردند.
اما نابودگراناند آنان که بهر بسیاری دام مینهند و دولت مینامندش: اینان یک تیغ و یک صد آز بر فراز آنان میآویزند.
آنجا که هنوز ملتی برجاست، دولتی در کار نیست و از او چون چشم بد و زیرِ پا نهادن ِ سنّتها و حقوق بیزارند.[۴]
نیچه در چند گفتار فروتر، «دربارهی هزار و یک غایت»، عباراتی مینویسد که بهوضوح با سخن پیشترش، «آنان که ملتها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند»، در تناقض قرار میگیرد:
نخست ملتها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازهترین آفریده است.[۵]
نیچه از آفرینندگانی که ملتها را آفریدند سخنی به میان نمیآورد. آیا این آفرینندگان همان افراد بودند؟ نیچه میداند که «فرد» مفهومی تازه است و برای آنکه به انتساب نادرست تاریخی یا پس و پیش گویی تاریخی (anachronism) متهم نشود از این آفرینندگان با تعبیر «فرد» سخن نمیگوید. اما آیا واقعاً چنین است؟ مسلماً «فرد» به عنوان مقولهای فراگیر در جهان بعد از رنسانس به ظهور رسیده است، اما آیا هیچ طلایهداری در جهان قدیم نداشته است؟ بورکهارت و نیچه بهتلویح از طلایهداران آن سخن میگویند، اما آن را روشن نمیکنند. در فروتر کلام دلیل آن را خواهیم دید.
در همین قرن، قرن نوزدهم، نویسندهای دینی نیز میزیست که مهمترین محرومیت عصر ما را تحقیر فرد میدانست. این شخص سورن کییرکگور (۱۸۵۵– ۱۸۱۳) نام داشت. کییرکگور نیز همچون بورکهارت و نیچه به قدرت و عظمت فرد میاندیشید، اما ریشهی این قدرت را در ایمان و دین میدید، با تأویل و تفسیری که خودش از ایمان و دین میکرد. بورکهارت و نیچه با دین میانهی خوشی نداشتند و بهطور کلی «دین» را با «دین نهادی» یکی میپنداشتند، هرچند نیچه تفاوت این دو را میفهمید و به همین دلیل با مسیح رفتاری دوگانه داشت، یعنی فردیت و فردانیت او را میستود، اما شبانی (گله) او را به تمسخر میگرفت. کییرکگور از همان آغاز معلوم کرد که «دین نهادی» (کلیسا و مراجع دینی) تا چه اندازه با «دین» فاصله دارد. این فاصله را او در فاصلهی میان «فرد» و «خلق» دید. و از نظر او پیامبران نخستین «افراد» بودند، آیا تاریخ جز این میگوید؟
آنچه ما گونهی بشر (homo sapiens) مینامیم حدود هشتاد هزار سال از عمرش میگذرد (انسان امروزی)، گرچه بشر (homo) از دو میلیون سال پیش وجود داشته است. اما از حدود چهار هزار سال پیش بود که تحولی اساسی در زندگی بشر چهره نمود. گلههای انسانی رفتهرفته به صورت اقوام کوچک تشکل مییافتند و زندگی اجتماعی انسانها آغاز میشد. تصورات ابتدایی انسانها، از خودشان و جهان، آیینهای بیهودهای را میساخت که زندگی را از هر جهتگیری تازه و پویایی دور میکرد. در چنین اوضاع و احوالی بود که «جانهای بیابانی» و «کوهنشینان خلوتگزیده»، آنان که دیدگانشان در شبان تاریک خورشید نیمهشب را جسته بود و گوشهایشان در سکوت بیابان و کوهستان آوای دریا را شنیده بود، به میان اقوام آمدند. اما آنان را چه کسی فرستاده بود؟ — خدا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
حوزه آبخیز کمرچه شهرستان تربت جام در موقعیت جغرافیایی 30 35 تا 36 35 ، 42 64، 46 64 واقع شده است. ساده ترین راه دسترسی به حوزه از طریق جاده آسفالته موسی آباد تربت جام می باشد که حدود 20 کیلومتر از این جاده دسترسی شوسه می باشد تحت اعظم این حوزه دارای امتدادی شمالی ـ جنوبی و کمی شرقی ـ غربی می باشد. جزء حوزه های کشیده و پهن به شمار می آید. این حوزه دارای 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی و 2 زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی تفکیک شده است. ساخت حوزه برابر 35/ 45 کیلومتر مربع می باشد. که از 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی زیر حوزه های A1 , A2 دارای شباهت از نظر ارخنمون سنگی – پوشش گیاهی – زمن شناسی.و زیر حوزه های B1, B2, B3 دارای شباهت نزدیک به هم دارند.
نکته قابل توجه و تذکر در رین گزارش ، وقوع تگرگ بهار سال 84 است که باعث کوبیدگی خاک سطحی حوزه و همچنین از بین رفتن گیاهان یکساله چمنی شده است. بطوریکه این تگرگ قسمت اعظم ریزدانه ها و حتی سنگ ریزه های با قطره های مختلف و متفاوت را از مناطق بالادست کنده و به مناطق پایین دست حمل کرده است که وقوع این امر مم را در مطالعه ژوشش گیاهی با مشکل مواجه کرد. بطوریکه تخریب تگرگ ذکر شده در زیر حوزه A1, A2 بسیار مشهود بود که باعث شکسته شدن بندهای خاکی در خروجی این رو زیر حوزه شده بود. برون زدگی سنگی در زیر حوزه A1 بخصوص در دامنه های شمالی ـ جنوبی- در حد 60% به چشم می خورد.
در زیر حوزه های B1, B2 , B3 یک لایه مارنی در فاصله بین اراضی دیمزارها و نقاط ارتفاعی (1440- 1760 متر) قرار داده است که این لایه مارنی از پوشش گیاهی ضعیفی برخوردار می باشد که این لایه به دلیل از بین رفتن خاک، در اثر فرسایش می باشد. بیشتر اراضی حوزه در مناطق تپه ماهوری قرار گرفته است از مسائلی دیگر که در این حوزه به چشم می خورد وجود دیمزارهای فاوان در شیب های مختلف و متعدد می باشد. کل اراضی مرتعی حوزه در چهار سامان عرضی قرار گرفته که سامان عرضی چشمه گل بیشترین سطح اراضی حزه ربا در بر گرفته است به واسطه شدت بهرا برداری از اراضی مرتعی حوزه شرایط کاملاً نامناسبی در اکثریت مراتع حوزه دیده می شود. شرایط اقتصادی دامداران باعث شده تا مراتع حوزه در اکثر اوقات سال مورد بهره برداری و تحت چرای شدید دامها واقع شوند. که در شرایط تخریب شده ها در آنها بواسطه همین شدت بهره برداری و زمان نامناسب چرا می باشد.
از کل سطح حوزه حدود 2/2518 هکتار مراتع را تشکیل می دهند. که در قالب 6 تیپ گیاهی قرار گرفته که در جدول شماره 1 ذکر شده است. منظور از سطح مراتع که در 6 تیپ بیان شده است در واقع مراتعی که در زیر حوزه های هیدرولوژیکی می باشد. از کل مساحت حوزه که 4535 هکتار است از حدود 3454 هکتار حوزه هیدرولوژیکی و حدود 1080 هکتار از سطح حوزه غیر هیدرولوژیکی است . با توجه به نقشه فیزیو گرافی حوزه که توسط گروه آقای محسن ظهوری تهیه شده، 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی و 3 زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی تقسیم شده است . با توجه به اهمیت یکی از زیر حوزه های غیر هیدرولوژیکی جهت مطالعه و برآورد پوشش گیاهی با زیر حوزه B1 هیدرولوژیکی ادغام شده است. و دو زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی دیگر به این قسنت اعظم آن از اراضی دیم تشکیل شده حدود 88% ، و 12% باقی مانده مرتع می باشد که جهت براورد و محاسبات صرف نظر شده است و تأثیر چندانی در کت سطح حوزه ندارد.
مقدمه
در مناطق خشک و نیمه خشک که بخش اعظمی از سطح مراتع کشورها در این گونه مناطق واقع شده است . محدودیت هایی از جهت شرایط اقلیمی و به طبع آن ، شرایط خاک، باعث شده است تا ضعیت پوشش گیاهی این گونه مراتع دارای ثبات زیادی نبوده و تحت تأثیر تغییر بعضی از عوامل اصلی حالت شکننده ای داشته باشد به این صورت که با کمترین فشار بر روی گونه های مرتعی در هنگام بهره برداری از آن ، مراتع مذکور سیر قهقرایی را می پیماید لذا با تمام سعی و تلاش بیشتر که در راستای اصلاح و احیای مراتع صورت می گیرد . بازکشت آنها به شرایط اولیه براحتی مقدور نمی باشد. از حالت ویژگی های مناطق خشک و بعضاً نیمه خشک حضور گونه های گیاهی مقاوم به شرایط خشکی وکم آبی است. که معمولاً دارای مکانیسم های تنظیم شده طبیعی برای سازگاری با این شرایط می باشند و عدم تنوع زیاد در نوع و فراوانی گونه های گیاهی و همچنین وجود گونه های بوته ای و باشتکی در قسمت های مرتفع این مراتع از دیگر خصوصیات این مناطق می باشد. استان خراسان نیز که وسعت زیادی از جنوب وتا حدودی شرق آن در مناطق خشک قرار گرفته است، دارای این شرایط سخت اقلیمی بوده که همواره تأثیرات خود را در وضعیت پوشش داشته است. اینگونه مراتع بواسطه شرایط اقتصادی و اجتماعی ساکنین مناطق وابسته نه تنها تحت تأثیر شدت چرای دامها قرار دارند. بلکه با وجود میزان بارندگی محدود و کاملاً با پراکنش نامناسب تحت تغییر نوع کاربردی به صورت تبدیل به اراضی دیمزار و بعد از مدتی بهره برداری ناچیز رها و تخریب می شود. پس از نتایج این دخالت های غیر معقولانه انسان نسبت به طبیعت می توان به موارد ذیل اشاره نمود.
وقوع سیلابهای مخرب و وحشتناک
وقوع انواع فرسایشهای آبی و بادی
حمل رسوبات ریز دانه به مناطق پایین دست و پر شدن مخازن سدهای خاکی
تخریب پوشش گیاهی
از بین رفتن منابع آبی و خاکی
مهاجرت ساکنین این مناطق به شهرها
(صفحه 4 نانوشته)
هدف:
هدف از مطالعه پوشش گیاهی حوزه آبخیز روستا کمرچه در درجه اول تهیه و جمعآوری اطلاعات لازم از پوشش گیاهی منطقه و ارتباط آن با دامهای تعلیف کننده موجود در حوزه و همچنین اثرات متقابل این دو و تعادل دام و مرتع و سایر عوامل و مسائل دیگر می باشد. در درجه دوم بررسی و نقش دخالتهای مختلف و عوامل اکولوژیک در مرتع ، لذا با عنایت به مساول فوق قبل از تعیین هر نوع خط مشی برای منطقه باید نسبت به شناسایی پوشش گیاهی آن اقدام نمود. روی این اصل بررسی پوشش گیاهی به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام می گیرد.
شناسایی و جمع آوری گیاهان منطقه و تهیه لیست فلور(FLORESTIC LIST)
تهیه نقشه اجمالی پوشش گیاهی و تیپ های رستنی منطقه (Rang type map)
محاسبه درصد پوشش گیاهی منطقه(plant cover)
انجام عملیات آنالیز و ارزیابی مراتع شامل تعیین گرایش ، وضعیت و ظرفیت مراتع منطقه
تعیین فصل و تناوب تعلیف دام از مراتع منطقه و روش های بهره برداری
بررسی تعادل دام و مرتع در کل محدوده و تناسب دام با مراتع
جمع آوری اطلاعات و بررسی نقشه های مورد نیاز اعم از نقشه های توپوگرافی ، زمین شناسی ، شیب، جهت و …
مطالعات پوشش گیاهی شامل پارامترهای مختلفی همچون تهیه لیست فلور ، تیپ بندی مراتع، موقعیت و ساحت تیپ ها ، وضعیت گرایش آن ، مشخص کردن سایر کاربری های اراضی زراعی ( آبی ، دیم) اراضی جنگلی ، بیشه زارها، رخنمون سنگی ، اراضی بدون پوشش گیاهی و بررسی تعادل دام و مرتع ، ارائه برنامه های مدیریتی و اجرایی و… می باشد. لذا جهت بررسی و مطالعه دقیق موارد برآورده شده نیاز به برخی مطالعات پایه حوزه همچون ، فیزیوگرافی، هواشناسی، زمین شناسی، اقتصادی و اجتماعی و نقشه های پایه ، جهت شیب ، شیب، زمین شناسی و ژئومورفولوزی، کاربری اراضی، سامان عرضی و نقشه های توپوگرافی 50000/1 و یا عکس های هوایی 50000/1 یا 20000/1 و تصاویر ماهواره ای 100000/1 حوزه مورد مطالعه می باشد. که قبل از عزیمت به حوزه جهت تهیه اولیه در حین مأمریت به منظور کنترل و پس از انجام عملیات جهت نقشه نهایی و تدوین گزارش لازم می باشد. بدین جهت تمام گزارشات و نقشه های یاد شده در طول انجام مطالعات جهت تدوین و تهیه نقشه پوشش گیاهی مورد بررسی و استفاده قرار می گیرد.
2-روش انجام کار( متدولوژی)
تهیه نقشه تیپ های گیاهی جزء مراحل اولیه انجام مطالعات پوشش گیاهی حوزه مورد نظر می باشد. برای این منظور ابتدا باید نقشه های پایه که در پارامتر اولی ذکر گردید. ( جمع آوری اطلاعات و بررسی نقشه 5) تهیه شود. سپس در عملیات صحرایی با ارزیابی انوانتری مراتع با توجه به ترانسکت گذاری 20 متری و یا پلات اندازی (1.1)یا ( 2.2متری) بصورت تصادفی و سیستماتیک گونه های غالب و همراه مرتعی تعیین و در نتیجه تیپ های مرتعی مشخص می گردد . و مرز مقدماتی در نقشه اولیه با کنترل دقیق و لازم تصحیح شده و نقشه پوشش گیاهی پس از مشخص شدن اراضی زراعی (آبی و دیم ) از نقشه کاربری اراضی بصورت نهایی تهیه می گردد. در عملیات ترانسکت اندازی و یا پلات گذاری لرزیابی و انوانتری مراتع ، فاکتورهای همچون در صد تاج پوشش گیاهی خاک سخت ، سنگ ریزه ، لا شبرگ وضعیت تجربه حیات گونه ها ، توسط روش چهار فاکتوری ( فرسایش خاک ، ترکیب گیاهی ، بنیه و شادابی ، در صد پوشش گیاهی ) و تعیین وضعیت مرتع ، توسط فرم گرایش مرتع با توجه به علائم قهقرا در گیاهان و خاک مرتع ، گرایش هر تیپ مرتعی مشخص می گردد . در این حوزه جهت تعیین میزان علوفه تولیدی و ظرفیت به دلیل چرای بیش از حد و مداوم بناچار از روش تعیین ظرفیت مرتع با توجه به درجات وضعیت مرتع و میزان بارندگی استفاده شده است .
تهیه لیست فلور گیاهی حوزه آبخیز کمرچه علیا و سفلا :
برای رسیدن به این هدف در طی انجام عملیات آنالیز و ارزیابی مراتع و تیپ بندی مراتع و بازدیدهای صحرایی و با استفاده از کتابچه مطالعاتی موسی آباد که در مجاورت این حوزه قرار گرفته است . و همچنین بر اساس تقسیم بندی مناطق ( بیابانی – نیمه بیابانی – استپی – نیمه استپی – مناطق مرتفع – و …) و گیاهان موجود در این ، مناطق حوزه مورد نظر اقلیم استپی قرار گرفته و لیست گیاهان موجود در منطقه بر اساس پارامترهای فوق تهیه گردیده است . لازم به ذکر است با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیستم موقعیت یاب چهانی و کاربرد آن در مریخ
شاید بارها در مقالات علمی و اخبار با نام ( GPS ( Global Positioning System برخورد کرده باشید.GPS ابزاریست جهت تعیین موقعیت نقاط. با توجه به پیشرفت های تکنولوژی GPS و استفاده از این ابزار مهم در دنیا آگاهی از روشهای مختلف تعیین موقعیت توسط این سیستم ضروری بنظر می رسد.دقت بالای این سیستم و جهانی بودن آن دلیلی بر استفاده از این سیستم در علوم مختلف می باشد. این سیستم از سال 1983 با پرتاب نخستین ماهواره GPS آغاز بکار نمود. با روی کار آمدن سیستم GPS تمام سیستم های قبلی تعیین موقعیت ماهواره ای از قبیل دور بین های بالستیک،داپلر،N.N.S.S ، SLR ،LLR ،LONG-C ،SECOR، به تدریج از دور خارج شدند.GPS یک سیستم عملیاتی و همیشه در حال آماده باش است که در تمامی شرایط آب و هوایی دارای کارآیی می باشد؛ زیرا فرکانس امواجی که توسط ماهواره های GPS ارسال می شوند در حد گیگا هرتز است و شرایط آب و هوایی (مه وباران و نزولات جوی ) اثری روی این امواج ندارند. این سیستم در طول 24 ساعت شبانه روز فعال است ودر هر زمان ودر هر مکان که لازم باشد می توان توسط آن تعیین موقعیت کرد.به وسیله گیرنده های سیستم GPS می توان هم به روش مطلق و هم به روش نسبی تعیین موقعیت کرد و برای تعیین موقعیت در هر یک از دو روش فوق می توان از روش های ایستا (Static) ، متحرک(Kinematics) و نیمه متحرک (Semi-Kinematics) استفاده کرد.
در روش مطلق ، موقعیت نسبی نقطه نسبت به یک نقطه مختصات دار معلوم ((DELTA(X),DELTA(Y),DELTA(Z)) بدست می آید. روش تعیین موقعیت نسبی به علت حذف خطاهای سیستماتیک موجود در اندازه گیری های GPS از اهمیت خاصی برخوردار است و برای انجام آن نیاز به دو گیرنده GPS می باشدکه بطور همزمان ماهواره های مشترک را مشاهده و اندازه گیری نمایند. منظور از همزمانی ، بدین معنی است که شرایط اندازه گیری برای هر دو گیرنده مستقر در ایستگاه های استقرار، یکی با مختصات معلوم و دیگری با مختصات مجهول،یکسان باشد. از روش تعیین موقعیت نسبی با GPS اکثرا در کارهای نقشه برداری و گسترش شبکه های ژئودزی استفاده می شود.دقت تعیین مختصات مطلق با سیستم GPS در حال حاضر در بهترین حالت 3 ± متر می باشد و دقت تعیین مختصات نسبی با این سیستم در حد میلیمتر می باشد.
در حال حاضر سیستم GPS شامل 28 ماهواره فعال است که کل سطح کره زمین را بطور همزمان پوشش می دهند و در 6 مدار بیضی شکل با زاویه میل 55 درجه نسبت به صفحه استوای زمین به دور زمین می چرخند و در ارتفاع 20800 کیلومتری از سطح زمین قرار دارند.زمان یکبار چرخش ماهواره های GPS به دور زمین در حدود 12 ساعت نجومی است. به عبارتی در هر 24 ساعت خورشیدی در طول شبانه روز ماهواره دوبار از افق یک محل می گذرد.همان طور که می دانیم شبانه روز خورشیدی 4 دقیقه از شبانه روز نجومی بیشتر است لذا در هر روز نسبت به روز قبل ماهواره 4 دقیقه زودتر در افق یک محل ثابت طلوع می کند. برای تعیین موقعیت x و y یا طول و عرض جغرافیایی (فی و لاندا) حداقل باید 3 ماهواره در آسمان محل باشد.در صورتی که مقدار پارامتر ارتفاع را نیز بخواهیم باید از 4 ماهواره استفاده کرد. امروزه در بعضی مکان های ایران قادر به دریافت اطلاعات تا 10 ماهواره می باشیم و حداقل به 4 تا 5 ماهواره در هر زمان از شبانه روز و در هر مکان دسترسی داریم.
هر قدر تعداد ماهواره های قابل مشاهده بیشتر شود معادلات اساسی تعیین موقعیت بیشتر خواهند شد و بنابراین زمان لازم برای تعیین موقعیت یک نقطه کاهش یافته و دقت تعیین موقعیت نیز افزایش خواهد یافت.نکته مهمی که می بایست مورد توجه قرار گیرد اینست که ارتفاعی که GPS به ما می دهدبا ارتفاع موجود در نقشه ها و اطلس ها فرق میکند.ارتفاع GPS نسبت به سطح مبنایی بنام بیضوی است در حالی که ارتفاع موجود در نقشه ها ارتفاع اورتومتریک می باشدکه از سطح دریاهای آزاد محاسبه می گردد
هر ماهواره GPS بطور مستقل اطلاعات زیر را توسط آنتنهای تعبیه شده بر روی بدنه اش به زمین ارسال می نماید:
1) امواج حامل
الف) موج حامل (L1) با فرکانس f1=1500 MHZ
ب ) موج حامل (L2) با فرکانس f2=1200 MHZ
2)کدهای اطلاعاتی(بصورت دودویی) :
الف) کدغیر نظامی(کد C/A ) ؛ f=1.023 MHZ
ب ) کد دقیق (کد P ) ؛ f=10.23 MHZ
ج ) کد سری (کد Y) ؛ f=10.23 MHZ
برای رسین به حداکثر دقت و کارآیی GPS توسط یک گیرنده باید از گیرنده ای استفاده کرد که هر دو موج حامل L1 و L2 و کدهای فوق را دریافت نموده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
موقعیت جغرافیایی
آستارا، شهری کوچک در ساحل غربی دریای خزر و در شمالیترین نقطه استان گیلان و آخرین نقطه مرزی ایران و جمهوری آذربایجان است. آستارا از شرق به دریای خزر، از شمال به آستارای جمهوری آذربایجان، از غرب به شهرستان اردبیل و از جنوب به منطقه تالش نشین گیلان محدود است. رود آستارا که از کنار راه شوسه آستارا- اردبیل می گذرد، آستارای ایران را از آستارای جمهوری آذربایجان جدا می سازد. آستارا شمالی ترین شهر گیلان به مساحت ۳۳۴ کیلومتر است که از مغرب به کوههای پوشیده از جنگل تالش از مشرق به سواحل شنی دریای خزر می رسد که تخته سنگهای بزرگی زینت بخش سـواحل آن است ایـن شهـرکه در موقعیت َ۵۲ و ْول و َ۲۵ و ْ۳۸ عرض جغرافیایی قرار دارد از شمال نیز به رودخانه «آستارا» یا ، «آستارا چای» منتهی می شود که خط مرزی ایران وجمهوری آذربایجان است .
متوسط میزان بارندگی این شهر ۸/ ۱۲۱۴ میلیمتر بوده و دمای هوای آن بین حداقل ۱۲-تا حداکثر ۵/ ۳۸+ درجه سانتیگراد متغیر است .
در منطقه آستارا علاوه بر زبان ترکی آذربایجان، زبان تالشی نیز رایج است ولی در اثر مهاجرتهای زیاد از اهمیت آن کاسته شده است. آستارا یکی از زیباترین شهرهای شمال استان گیلان است .
جمعیت
آستارا به موجب قانون تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶ش. بخش شهرستان اردبیل بود، در مهرماه سال ۱۳۳۷ش. تابع آذربایجان شرقی شد و از خرداد سال ۱۳۳۹ش. جزو استان گیلان گردید.جمعیت آن بر اساس سرشماری سال 1381ش، 70170 نفر بوده و در حال حاظر نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ نفر میباشد. از اماکن تاریخی شهرستان آستارا میتوان به بقعه شیخ تاج الدین محمود خیوی در لمیر محله آستارا، قلعه شیندان، قبرستان قدیمی ونه بین که در بالای دهکده توریستی حیران بر سر راه فرعی نمین واقع است، قبرستان قدیمی دهکده گنج کشی از آبادیهای نزدیک حیران، بقعه پیر قطب الدین نزدیک دهکده باغچه سرا، بقعه سیدابراهیم و سیدقاسم که گفته میشود پسران امام موسی کاظم در د هکده کانرود اشاره کرد. این شهر از نظر تقسیمات کشوری به یک بخش شامل شهر آستارا ، دهستانهای حیران ، ویرمونی ولوندویل تقسیم میگردد. جمعیت شهر ۶۳۲۵۴ نفر است که ۳۱۷۷۴ نفر مرد و ۳۱۴۸۰ نفر زن می باشند . ساکنان شهر به زبان آذری ودر روستاهای کوهپایه ای وجنوبی به زبان تالشی تکلم می کنند
ویژه گی های خاص بندر مرزی آستارا:
1. به دلیل استفاده بیش از حد سفال به شهر بام های سفالین معروف است.
2. دبیرستان پر افتخار حکیم نظامی نماد فرهنگ بالای شهر می باشد که در سال 1387جشن صد سالگی آن برپا خواهد شد.
3. با داشتن بیش از 8/98% باسواد نخستین شهر با سواد ایران می باشد.
4. می توانید به دلیل واقع شدن دریا در شرق و کوه در غرب طلوع و غروب خورشید را در اوج زیبایی به دیده ی تماشا نگریست.
وجه تسمیه آستارا:
1. دربارهٔ نام این شهر گفته شده که در آغاز آهستهرو بوده زیرا کاروانان و مسافران زمانیکه به این منطقه مردابی ساحلی میرسیدند ناچار به حرکت آهستهتر میشدند. همان نام اوسته رو یا هوسته رو تالشی به مرور تبدیل به آستارا شده است. (در این مورد نگاه کنید به کتاب بستان الساحه). برخی این نام را برگرفته از ریشه استردن یا ستردن به معنای گرفتن حق العبور یا باج دانستهاند که با توجه به دور افتاده بودن منطقه در سالیان گذشته منطقی بنظر میرسد.
2. بر اساس یک نظر گاه دیگر، به دلیل شدت ابری بودن منطقه، اهالی شب ها درزمان دیدن ستاره ها به یکدیگر با عبارت " آی ستاره" خبر می دادند.
3. کلمه آستارا از نام استر یعنی ناهید (آناهیتا) که مورد پرستش مردان ایران باستان بوده، اخذ شده است.
4. کلمه آستارا از ترکیه کلمه های تالشی " اً " بمعنی آب، " ستو" بمعنی کنار ساحل و "راو" بمعنی راه اخذ شده است و معنی آن " راهی در کنار آب" است. دلیل استعمال لین عبارت نیز وجود جاده ای باریک در کناره ساحل در منطقه آستارا قبل از ایجاد جاده های کنونی بوده است.
5. نام آستارا از نام استر Ester نام دختر یهودی و همسر شاهزاده کیخسرو اخذ شده است.
6. آستارا از کلمه " استر رو" بمعنی " یبور با حیوان بارکش" است و دلیل آن کثرت عبور و مرور حیوانات بارکش همراه کاروان ها از معبر تجارتی آستارا در قرن های گذشته بوده است.
نام آستارا
در مورد وجه تسمیه شهر گویند چون سالها پیش در این محل تپه های شنی برکه و مرداب ونیزارهای فراوانی وجود داشته که راه رفتن را شکل و مستلزم احتیاط می نمود . از این رو به این محل به زبان تالشی (آهسته رو) یا (آسته رو) می گفتند . کم کم با ورود مهاجران ترک زبان خصوصا از اردبیل این لفظ به صورت آستارا درآمد .
سیمای فرهنگی
آستارا تا زمان صفویه اهمیت نداشت اما پس از آن به سبب بسط تجارت و موقعیت جغرافیایی ونظامی اهمیت یافت وقلعه های زیادی در آن ساخته شد . در محل کنونی آستارا دهی به نام دهنه کنار بود که از زمان قاجاریه به بعد بخاطر صدور کالا و رفت وآمد تجارتوسعه یافت و سبب شد که تمدن جدید اروپا زودتر وارد این شهر شود به طوریکه همزمان با تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران مدرسه صادقیه در آستارا گشایش یافت ونیز در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی یک باب مدرسه دخترانه ، یک کتابخانه ویک قرائت خانه نیز دایر شد و از نظر میزان سواد در حال حاضر رتبه اول رادر استان دارا است . دانشگاه آزاد آستارا با بیش از۴۰۰۰ دانشجوی رشتههای مختلف دراین شهر فعالیت دارد
اقتصاد
آستارا تا مدتها به دلیل تنگنا های سیاسی و جغرافیایی دچار رکود بود اما در سالهای اخیر وپس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با احداث راه ترانزیت آستارا - اردبیل در مسیر گردنه زیبا وجذاب حیران با جاذبه های طبیعی فراوان خود ونیز به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و رفت وآمدهای مرزی ومبادلات بازرگانی رونق اقتصادی آن تجلی بیشتری یافت . توسعه شهری در سالهای اخیر ورفاه اقتصادی نسبی مردم باعث تغییر شیوه معماری شهرنیزگشته است .آستارا اکنون به خاطر وجود بازارهای روسی ودیگر بازارهای ساحلی ، هرساله پذیرای مسافران و خریداران بیشمار اینگونه کالاهاست که در عین خرید از دیدن مناظر زیبای شهر نیز غفلت نمیکنند واز روحیه خوب و مهمان نواز مردم وطبیعت سرسبز آن هم بهره می برند.
محصولات
آستارا شهری است که محور عمده فعالیتهای مردمش برپایه کشاورزی است . کاشت برنج در ۳۲۰۰ هکتار زمین و شالیکوبی در ۱۰ کارخانه برنجکوبی تولید به ۱۵۱۰۷ تن محصول در سال منجر می شود . نیز از ۳۰۰ هکتار زمین زیر کشت توتون هر ساله ۲۱۰ تن برگ سبز بدست می آید. گندم نیز در ۱۱۰۰ هکتار کشت می شود و ۲۹/۳۸۵ تن در سال محصول میدهد .
از دیگرفراورده های آستارا عسل است که زنبورداران در دامنه های سرسبز و خوش آب وهوای حیران هر ساله ۹۶۵۱۵۰ کیلو گرم عسل تولید می کنند و تعدادکندو های این شهرستان پس از تالش در رتبه دوم قراردارد . وجود دریای خزرعلاوه بر صید ماهی به خاطر وجود صدفهای کنار ساحل ، ماده اولیه ارزان ومناسبی برای کارخانه های تولید خوراک طیور و ماهی
دانلود گزارش کارآموزی تعیین موقعیت در نقشه برداری
رشته: نقشه برداری
محل کارآموزی: شهرداری قرچک
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 52
فهرست مطالب:
پیشگفتار..1
بخش اول:
GPSسیستم مکان یابی جهانی
تاریخچهGPS.1
GPSچیست؟..2
ماهوارههایGPS...3
سیستمGPSچگونهکارمیکند؟......4
ایستگاههای زمینی سیستم GPS .9
کاربردهای GPS .10
چندنمونه از تصاویر حاصل از سیستم GPS .....13
گزارش تکثیر نقاط GPS 14
بخش دوم
کاداستر.15
فصل اول
تعریف.کاداستر.15
تعاریف اصطلاحات در کاداستر....16
انواع.کاداستر....18
اجزای.کاداستر..20
سیرتحول تعیین وضعیت و موقعیت.قطعه.زمین....21
سیستم تحریری همراه باکروکی برای تعیین ابعاد و مکان قطعه ...21
سیستم تحریری بدون کروکی برای تعیین ابعاد و مکان قطعه....21
سیستم خطی برای تعیین ابعاد و مکان قطعه..21
سیستم رقومی برای تعیین ابعاد و مکان قطعه......21
مراحل پیاده سازی کاداستر.....22
مشخصات یک سیستم کاداستر و بسترسازی برای ایجاد کاداستر...22
ثبت واصلاحات زمین......24
مزایای ثبت قطعات زمین...25
انواع سیستم های ثبتی26
کاداسترملکی یا حقوقی......27
پایگاه اطلاعات28
پایگاه اطلاعات کاداستررقومی......29
مراحل اصلی در طراحی پایگاه داده ها....29
نقشه ..30
نقشه برداری کاداستر....30
فصل دوم
انواع خطاهای تعیین کننده دقت در نقشه ...35
عملیات کنترل و تکمیل زمینی ...41
فصل سوم
قلمرو فعالیت نقشه های کاداستر....44
چند سایت معتبر درموردسیستم GPS......62
منابع ومآخذ..46