لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اثر گذاری میان سیستم های مختلف ترک ها
مسلط بودن یک گروه از ترکها بر دیگری تحت اثر نیروها و نوع رنگ بوده است. در گوشه سمت راست بالا مثلا اگر سیستم مایل پیدا نمی شد تمام منطقه آسمان ترکها چهارگوش پیدا می کرد. چون بیشتر ترکهای بزرگ عمودی در مرکز روی سر درجائی که آسمان شروع می شود متوقف شده به خاطر وجود سفید سربی نسبت به جاهای دیگر است توان پیوستگی سفید سربی باعث شده مقاومت بیشتری در برابر فشار پانل داشته باشد. به طور کلی آنالیز ترکها نشان می دهد که مهمترین نیروئی که بر لایه رنگ وارد شده فشار پانل است اما تحت تاثیر مواد رنگ بوده است.
نتیجه گیری
ما اکنون از ساپورت پانل مونالیزا اطلاعات بیشتری داریم که ضمن مشاهده چشمی با تغییر آزمایشهای اشعه ایکس حاصل شده است. رادیوگرافی ما را قادر ساخت شکاف تابلو را سه بعدی نگاه کنیم. در مورد مطالعه سیستم تابلو و ترکهای آن هم اخلاعات بیشتری از نیروهای وارده بر آن و لایه های رنگ پیدا کردیم.
چند فرضیه هم درباره علت پیدایش شکاف ارائه کردیم و تاریخ قدیم پانل را دانسته تحقیق نمودیم و فهمیدیم که شکاف از زمانی که پیدا شده تغییر نکرده است.
اندازه گیری آزاد شدن ساپورت پانل بدون تماس
روشهای اصلی اپتیکی بر پایه اثر هویره، برای شناسائی اجسام مدتهاست که توسط آزمایشگاه مکانیک جامدات دانشگاه پویتیوز بکار می رود.
در این تحقیق دو تکنیک استفاده شد: سایه هویره و مویره تابش که هر دو تکمیل کننده هم بودند. تکنیک او مناسب تر است اما اجرای آن پیچیده است و عموما برای مطالعه رفتار مواد تحت فشار مکانیکی بکار می رود مثلا برای پیوند دادن ورقه های فلزی یا تعیین شکل اجسام کوچک.
تکنیک دوم نامناسبتر است اما اجرای آن آسان است و برای اجسام بزرگ مصرف دارد. کاربردهای آن از بیو شیمی (مثلا مدل سازی استخوانی) تا اندازه گیری عمق مواد شیمیائی، شناسائی فسیل ها و مطالعه لایه های مواد است.
در این تحقیق برای بررسی مونالیزا از هر دو تکنیک بهره برداری شد چون نمی شد به لایه های رنگ بالو دست زده هر دو تکنیک در وضعیتهای مشکل مربوط به ابعاد جسم و رنگهای تیره تصویر مناسب بود اما به خاطر عوامل ناشناخته تابلو و نورموزه باید در انتخاب یکی از دو روش دقت زیادی می شد. تحقیقی که در اینجا آمده همراه با جمع آوری داده های آزمایشی از تمام سطح پانل، شکل کلی و ضخامت آن بود این مطالعه که از اکتبر 2004 شروع شد درک ما از اثرات مکانیکی چهارچوب تابلو و پشت تابلو دما و رطوبت را بهبود بخشید.
انتخاب تکنیک اندازه گیری
هر دو تکنیک بر پایه اثر مویره است و همواره در تحقیقات علمی کاربرد دارد. به صورت نگاه کردن به دو مجموعه خطوط مایل و جدا (خطوط) است ه به هم نزدیک هستند. وقتی دو گروه خط بشدت تحت تمرکز آیند (تصویر 59) یک رشته سوم ظاهری می شود که نام آن فرینگ مویره است که نشان دهنده دو رشته خط قبلی است (زمان و منشاء) و می توان شکل فرینگ مویره رامحاسبه نمود. اگر تنها یکی از سیستم ها را بدانیم (سیستم مرجع) می توانیم هندسه خط دوم را هم (خط جسم) بدست آوریم.
تابش مویره شامل تابش تصویر خطوطی با پروژکتور و بد بوئی اول روی سطح مرجع و سپس روی خود جسم است. دو تصویر جداگانه آنالیز می شود و سپس مقایسه شده تا تصویر آزاد بدست آید. این روش برای مطالعه اشیاء بزرگ مناسب است ولی دقت آن یک دهم میلی متر در جسم با ابعاد میلی متر بتوان دو است و برای شناسائی بخشهای ریز زیاد مناسب نیست.
راه حل دیگر تکنیک مویره سایه است و شامل قرار دادن یک شبکه از خطوط موازی به نام خط مرجع در جلوی جسم است. یک منبع نور باعث می شود سایه خطوط روی جسم بیافتد و اثر مویره بین خود خطوط و سایه اثر ظاهر شود (تصویر 61) فرینگ مویره خطوطی از سطح جسم به نسبت سطح مرجع می سازد. تفاوت ارتفاع میان دو فرینگ وابسته به هندسه پارامترهای نصب روش کاراست. تکنیک سایه مویره نسبت به مویره تابش کیفیت بهتری دارد زیرا مستقیما خطوط سطوح یا کنتورهای پانل را به دست می دهد. در واقع روش دوم ده برابر روش دیگر دقت دارد. مشکل آن در شبکه مرجع است یعنی حداقل یکی از ابعاد جسم باید با آن مشابه باشد و طرح بندی خطوط مساوی داشته باشد. ما در آزمایشگاه از این روش جز در اجسام ریز (حداکثر ) استفاده نمی کنیم. بنابراین در اجسام بزرگتر از تکنیک سایه مویره استفاده می نمائیم.
جدول زمانی عملیات
در هنگام روز برای تحقیق تابلو با استفاده از مویره سایه چند اقدام نمودیم که از یک طرف با بهبود شات اندازه گیری مطلوب شود و از طرف دیگر رفتار تصویر را وقتی از محفظه برداشته می شود مشاهده کنیم (تصویر 63) اقدام اول اندازه گیری تصویر آزاد درست بعد از برداشتن آن از محفظه و بعدی دو ساعت و نیم بعد بود که یک سری تست تقاطع خطوط تصویر فریم و پشت پانل هنگام باز کردنپیچ ها و دوباره بستن آن بود. آخرین اقدام 6 ساعت بعد از برداشتن تابلو از محفظه و زمانی بود که دوباره به فریم پیچ شده بود. برای بررسی داده ها یک روش دیگر به کار بردیم که محاسبه میانگین سطح پانل بود که منظور تاثیر انبساط و انقباض بود. بدون هیچ پبش فرضی یک عکس از تابلو در حالت ثابت گرفته شد. اندازه میانگین سطحاز لبه بالا و پائین که جابجائی کمتری دارد محاسبه گردید.
اندازه گیری عکس تابلو
فورا یک آزمایش کیفی انجام گرفت. تابلو را پشت خط مرجع قرار دادیم و با چشم عکس را با تابلو روی خطوط کنتور مقایسه کردیم (تصویر 62) بین دو فرینگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
اعتیاد، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بنیادی و انحرافات خاص عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافات اثر گذار و بحران زا مبدل شده است، اعتیاد در میان جوانان و البته به مواد مخدر مختلف، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد در میان دانشجویان از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بی توجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه ما خواهد کرد. در این نوشته سعی می شود ضمن بررسی چیستی و چرایی اعتیاد و نگاهی به نظریات جامعه شناختی موجود در این زمینه، موضوع اعتیاد در میان دانشجویان و بررسی وضعیت فعلی و افقهای آینده در این زمینه از نگاه جامعه شناختی و آماری بررسی شود.
چیستی و چرایی اعتیاد؟
اعتیاد Addictionنوعی ابراز علاقه جسمی و روانی به یک موضوع یا چیز خاص است که بر دستگاه عصبی انسان اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن گشته و نارسایی های زیستی برای بدن ایجاد می کند. اعتیاد کنش، رفتار و سلوکى است که با هنجارهاى اجتماعى در تضاد است و به طریقى با انتظارات مشترک رفتارى در جامعه سازگارى ندارد و دیگر اعضاى جامعه آن را ناپسند و نادرست ارزیابى کنند. به مرور اختیار مصرف و ترک ماده مخدر از اراده شخص خارج شده و به عنوان احتیاج روانی و لذت جسمی برای فرد مطرح است. امروزه در بحث اجتماعی و روانی اعتیاد به مواد و موضوعات گوناگونی اشاره می شود: اعتیاد به هر نوع مواد مخدر از جمله سیگار، الکلیسم یا اعتیاد به اینترنت و چت و.... نیز در بحث اعتیاد مطرح می شود که خارج از بحث ماست.
در مورد اعتیاد به مواد مخدر، سازمان جهانى بهداشت، اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتى مضر براى فرد و اجتماع مى داند که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیر کننده (طبیعى یا مصنوعى) ایجاد مى شود. این مصرف، موجب گرایش جهت اضافه نمودن بیشتر آن در هر روز شده و اغلب باعث انقیاد روانى وجسمى مى شود. این نوع احتیاج شدید به مواد مخدر، حالت وابستگى یا عادت در فرد ایجاد مى کند که براى انسان شکلى مطبوع داشته و آرام بخش دستگاه عصبى اوست، و البته در تحقیقات اثبات شده که این مسئله در جوانی و گروه سنی 15 تا 29 سال که سن دانشجویی نیز هست، رونق و رواج بیشتری دارد. به طور کلی از چند منظر مى توان به پدیده اعتیاد نگریست که در این زمینه روانشناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان با دیدگاه هاى متفاوت بر نظریات مختلفى درباره اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن تأکید دارند.
برخى معتقدند اعتیاد یک بیمارى فردى است. فرد به علل مختلف ناکامى ها و شکست ها تنها راه حل را در پناه بردن به مواد مخدر مى داند و پس از چندى به این مواد معتاد مى گردد و همین باعث تباهى میلیون ها سلول مغزى او مى گردد. بنا بر این نظریه، اعتیاد، ذاتاً یک بیمارى فردى است که مى تواند در جوامع مختلف آثار و تبعات اجتماعى، فرهنگى نیز داشته باشد.
نظریه دیگرى، اعتیاد را نوعى جرم تلقى مى کند. از این منظر معتاد مانند منحرفان دیگر مجرم است و باید به علت همین جرم، متحمل مجازات و زندان شود که این نوع نگاه سابقا در ایران وجود داشت و در فرهنگ و خرده فرهنگ شهری ما حضور فعالی دارد.
اما از دیدگاه اکثر جامعه شناسان و خصوصاً جامعه شناسى انحرافات، اعتیاد یک بیمارى اجتماعى است که البته و به طور ویژه عوارض جسمى و روانى نیز دارد. از آنجا که اعتیاد منجر به انحرافات فراوانى در جامعه مى شود، فرد معتاد و احتمالا خانواده اش را به جرم و انحراف سوق مى دهد، براى فرد و خانواده اش هزینه هاى فراوان مادى، اجتماعى و حیثیتى دارد، تغییرات روانى در فرد به وجود آورده و وى را دچار حالت آنومیک نموده و از مشارکت اجتماعى بازمى دارد و همچنین خرید و فروش آن در جامعه نیز نوعى انحراف اجتماعى و اقتصادى محسوب مى شود، از همین روست که مى توان این پدیده را نوعى مسئله اجتماعى مهم در نظر گرفت. البته از منشأ اجتماعى آن نیز نباید غافل شد چرا که به عقیده بسیارى از محققان، منشأ اصلى اعتیاد در جامعه و شرایط آن نهفته است. با توجه به این مقدمات، معتاد آسیب هاى فراوانى به خود، خانواده، محیط شغلى و نظام هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى وارد مى سازد و نمى توان از اثرات و تبعات آن چشم پوشید و تنها آن را عاملى فردى دانست.
نظریه هاى جامعه شناختی مرتبط با پدیده اعتیاد با نگاه به وضعیت دانشجویان
جامعه شناسان و نظریه پردازان طى یکى دو قرن گذشته نظریات متفاوت و راهگشایى در زمینه انحرافات اجتماعى منتشر کرده اند که هرکدام با توجه به ساختار جامعه و شرایط اجتماعى،فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جوامع توسعه یافته و در حال توسعه مى تواند تبیین کننده انحرافات و ارائه دهنده راه حل در این زمینه باشد. به برخی نظریات در این زمینه که مبین چیستی و چرایی اعتیاد در میان دانشجویان است می توانیم اشاره نماییم.
1 - نظریه انحرافات متعلق به ((رابرت کى مرتون)) جامعه شناس مشهور آمریکایى، علت ریشه اى انحرافات را شرایط ساختى جامعه مى داند. وی معتقد است دو ساخت اساسى در جامعه وجود دارد: «اهداف نهادى شده» و «وسایل نهادى شده» که ارزش ها و امور مطلوب و شیوه هاى استاندارد کنش براى رسیدن به آن اهداف در جامعه است. تعامل بین این دو ساخت موجب بروز رفتارها و شخصیت هاى مختلف و گاه متناقض در جامعه مى شود. به نظر مرتون، چهار تیپ «شعائر گرا» Ritualism، «انزوا طلب» Retreatist، «نوآور» Innovator و «شورشى» Rebelion در کنار «همنوایان» Conformists معلول شرایط جامعه و برخورد این دو ساخت هستند که هرکدام شیوه خاص انطباق فردى با این دو ساخت است. یکپارچگى و انسجام در جامعه هنگامى است که میان این دو ساخت اساسى تعادل وجود داشته باشد. اما اگر اهداف و ارزشهاى نهادى شده مانند منزلت و ثروت در جامعه تبلیغ شود و ارزشها و هنجارها، آموزش و پرورش و رسانه ها و تبلیغات و به طور کلی جامعه پذیری بر آن تأکید ورزند و در کنار آن وسایل دسترسى به این اهداف وجود نداشته باشد، تیپ هاى مختلف شخصیتى و رفتارى بروز و ظهور مى یابند. در ایران و به خصوص در میان دانشجویان به علت همین تعارضات، مواجه با ظهور دو تیپ انزوا طلب و بدعت گذار هستیم که بستر مناسب براى ظهور رفتار انحرافى نیز برایشان فراهم است و در اکثر موارد نیز فرد را با ناکامى روبرو مى سازد که براى جبران ناکامى ها گرایش به مواد مخدر امرى عادى است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
چکیده
مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشتگانه شهر شیراز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
کلید واژه
مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن
1) مقدمه
در سالهای اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعهشناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوریپردازیهای جامعهشناختی آشکار شده است (Howson&Inglis,2001: p1297) در میان جامعهشناسان پیشین، تنها «زیمل»[1] و «وبلن»[2] و بعدها «مارسل موس»[3] و «مید»[4] به میزان زیادی علاقهمند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعهشناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر»[5] بر این باور است که بدن در نظامهای اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارتهای ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن میزند (Wellington,2001: p 933).
وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباسهایی که در آنها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف میکند در تعارض آشکار است.
2) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان میباشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانهای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.
3) اهمیت و ضرورت
در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:
1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛
2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛
3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .
4) مروری برتحقیقات گذشته
1-4) تحقیقات داخلی
تاکنون تحقیقات مشابهای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آنها اشاره میشود. میزان پایبندی مردم به ارزشهای مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانمهای چادری بیشتر از سال 1371 احترام میگذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویتدار و تعیینکننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آییننامه، دوستان، الگوهای رسانهای و اساتید میباشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت میدهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال میکنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحیهای زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوشاندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهمترین ملاک در انتخاب لباس میدانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرفگرا، محروم بودن از استفاده از لباسهای مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی میکنند (ذکایی، 1386: ص19).
2-4) تحقیقات خارجی
تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقولهای فراتر از ویژگـیهـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافتههای همین تحقیق نشان میدهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان میدارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانههای جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع میشود و به دیگر مؤلفههای آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانهها مورد تأکید قرار میگیرد، پدیدهای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوانتر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ میکنند، دچار نوعی افسردگی و خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین میگردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافتههای دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
عالم برزخ، عالم متوسطى میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر مىبرند .
پس از اثبات وجود روح مجرد و بقاى آن پس از مرگ و تخلیه بدن، این مساله اساسى مطرح مىگردد که ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنى در کجا زندگى مىکنند؟
آیا عالمى به نام برزخ که واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است وجود دارد؟ یعنى ما در سلسله عقاید خود و ملاحظه مراحل تکاملى انسانها قبل ا ز این دنیاى مادى، نطفه بودیم و قبل از نطفه عناصرى در زمین، و بعد از نطفه به صورت انسانى در آمدیم و در دنیا زندگى مىکنیم آیا بعد از این دنیا هم به عالم دیگرى وارد مىشویم به نام عالم برزخ یا نه؟
کلمه برزخ در لغتبه معناى فاصله و حائل میان دو چیز راگویند .
مرحوم طریحى (1) در مجمعالبحرین (2) در معناى کلمه برزخ چنین مىنویسد:
«البرزخ: الحاجز بین الشیئین» یعنى «برزخ حائل بین دو شىء است» ، سپس روایتى از معصوم علیه السلام چنین نقل مىکند: «نخاف علیکم هول البرزخ» پس مراد از برزخ در این روایتبین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا رستاخیز مىباشد پس کسى که مىمیرد، داخل برزخ مىشود . این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است: در دو آیه که یکى در سوره فرقان و دیگرى در سوره «الرحمان» است، واژه برزخ به معناى فاصله و حائل میان دو دریا که یکى شور است و دیگرى شیرین و به هم نمىآمیزند، آمده و در آیه سوم که در سوره «مؤمنون» است، در معناى عالم برزخ یا فاصله میان مرگ و رستاخیز ذکر شده است .
آیه اول: «و هو الذی مرج البحرین هذا عزب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا» (3).
«او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت، دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ، و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند» .
آیه دوم: «. . و بینهما برزخ لا یبغیان ...» (4).
«میان آن دو دریا فاصلهاى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمىکنند و به هم نمىآمیزند» .
آیه سوم: «لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون» (5).
«گناهکاران گویند تا شاید به تدارک و جبران گذشته کردار نیک انجام دهم و به آن خطاب شود که هرگز چنین نخواهد شد و گناهکاران کلمه «ارجعننى» را که از سر حسرت بر زبان رانند و نتیجهاى نگیرند، که از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى برانگیخته شوند .
غیر از این آیه، آیات دیگرى نیز در قرآن ذکر شده که از مجموع مطالب آنها استفاده مىشود که عالم برزخ واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است از جمله آنها:
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» (6).
«(اى پیامبر) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزدش پروردگارشان (در عالم برزخ) روزى داده مىشوند» .
در آیه 171 سوره آل عمران مىفرماید:
«و از نعمتخدا و فضل او (نسبتبه خودشان در عالم برزخ) مسرورند و (مىبینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمىکند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان را که شهید شدند)» .
«یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیوة الدنیا و فیالآخرة ...» (7).
خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار مىدارد هم در این جهان و هم سراى دیگر (در عالم برزخ و سراى آخرت) .
از همه این آیات استفاده مىشود که بعد از مرگ، عالم برزخ است تا روزى که مبعوث شوند و این برزخ عالم قیامت نیستیعنى انسان پس از مرگ بلافاصله به روز قیامت منتقل نمىشود .
شخصى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: چه مىفرمایید در آیه «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا ...» (8). «آتش است که هر صبح و شام که آنان بر آن عرضه مىشوند؟» فرمود: «دیگران چه مىگویند؟» عرض کرد: «مىگویند آن آتش جهنم جاوید (آخرت) است و گویند که بین صبح و شام عذابى نباشد» . فرمود: «پس اینها خوشبختاند «که بخشى از روز را در آسایش بسر مىبرند» .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن
چکیده
مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشتگانه شهر شیراز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
کلید واژه
مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن
1) مقدمه
در سالهای اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعهشناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوریپردازیهای جامعهشناختی آشکار شده است (Howson & Inglis,2001: p1297) در میان جامعهشناسان پیشین، تنها «زیمل» و «وبلن» و بعدها «مارسل موس»و «مید» به میزان زیادی علاقهمند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعهشناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر» بر این باور است که بدن در نظامهای اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارتهای ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن میزند (Wellington,2001: p 933).
وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباسهایی که در آنها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف میکند در تعارض آشکار است.
2) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان میباشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانهای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.
3) اهمیت و ضرورت
در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:
1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛
2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛
3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .
4) مروری برتحقیقات گذشته
1-4) تحقیقات داخلی
تاکنون تحقیقات مشابهای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آنها اشاره میشود. میزان پایبندی مردم به ارزشهای مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانمهای چادری بیشتر از سال 1371 احترام میگذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویتدار و تعیینکننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آییننامه، دوستان، الگوهای رسانهای و اساتید میباشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت میدهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال میکنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحیهای زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوشاندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهمترین ملاک در انتخاب لباس میدانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرفگرا، محروم بودن از استفاده از لباسهای مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی میکنند (ذکایی، 1386: ص19).
2-4) تحقیقات خارجی
تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه» طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقولهای فراتر از ویژگـیهـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافتههای همین تحقیق نشان میدهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان میدارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانههای جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع میشود و به دیگر مؤلفههای آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانهها مورد تأکید قرار میگیرد، پدیدهای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوانتر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ میکنند، دچار نوعی افسردگی و خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین میگردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافتههای دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف آرایشی از سوی زنان به منظور احساس جذابیت بیشتر جسمانی میباشد. بر این اساس، دئودورانت با بیش از 82 درصد بیشترین و محصولات روشنکننده پوست با 9 درصد کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. محصولات مربوط به نگهداری مو، عطر و ادکلن، مرطوب کنندهها، محصولات مرتبط با نگهداشت صورت، محصولات رنگی و آرایشی، محـصولات مرتبط با نگـهداری ناخن، مـحصولات ضد آفتاب به ترتیب 75%، 74%، 70%، 68%، 57%، و 21% میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند (Ibid: p 31).
در پژوهش دیگری با عـنوان «زیبایی، نـماد منزلت»، نتـایج به دست آمده نشاندهندة این نکته است که جذابیت صورت، تفاوتهای قابل پیشبینی را در ارتباطات عام و خاص ایجاد میکند و نیز تأثیرات و جذابیت چهره میتواند در ترکیب با ویژگیهای منزلتی دیگر دچار تغییر و تعدیل گردد p 140) (Webster,1983:.
در مطالعهای دیگر با عنوان «مردان واقعی هستند، درحالی که زنان آرایش میشوند» زیبایی درمانی و ساخت زنانگی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. به لـحاظ روششناسی، تحقیق یاد شده بر پایه مصاحبه و مشاهده در یک دانشکده است که در