لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بررسی نظریه های مربوط به پیدایش شهرها :
نظریه های مربوط به پیدایش شهرها در تاریخ علوم سابقه ی طولانی دارد. حتی قبل از به وجود آمدن رشته ی جغرافیایی شهری نظام یافته (سیستماتیک)، این موضوع همواره مورد تاکید جغرافیدانان بوده است و بیشتر در نوشته های جغرافیایی قرن نوزدهم و اوایل بیستم دیده می شود.
اولین پایگاه تفکر در منشا پیدایش شهرها "مکتب جبر جغرافیایی" است که فردریک را تزل از پایه گذاران آن به شما می رود. در دوره ی توجه به جبر جغرافیایی و قبول نقش قاطع و تعیین کننده ی عوامل طبیعی در رویدادها و پدیده های جغرافیایی و تاریخی، شهر و تمدن شهری نیز حاصل عوامل ویژه ی طبیعی قلمداد می شد.
دومین پایگاه تفکر در زمینه ی پیدایش شهرها، به موازات جبر جغرافیایی، نظریه ی "پخش گرایی" است که در علوم اجتماعی، بویژه در مردم شناسی و جغرافیا مورد تاکید قرار گرفته است و ارتباط نزدیکی با محیط گرایی دارد. در نظریه ی پخش گرایی، سیر مدنیت و گسترش تمدنهای شهری به وضعیت مساعد طبیعی بستگی دارد. این سیر مدنیت، ابتدا از کانون اصلی خود به قلمروهای ویژه ای در نواحی مجاور گسترش می یابد، سپس با وجود آمدن شرایط خاصی، فاصله های طولانی را می پیماید و به نواحی مختلف جغرافیایی می رسد. براساس این نظریه، تمدن شهری، ابتدا بصورت دولتشهر یا واحدهای نسبتاً مستقل دردشتهای جنوب غربی آسیا ظاهر می شود، سپس به سوی مشرق یعنی حوزه ی سند و به سوی مغرب یعنی ناحیه ی کرت گسترش می یابد ودر این مسیریابی به یونان و روم می رسد. با تسلط یونان بر بعضی از شهرها (مستعمرات) و توسعه ی امپراطوری روم، زندگی شهری به اروپا می رسد سومین تفکر جغرافیایی که در قرن نوزدهم که مورد توجه قرار می گیرد، پایگاه انقلاب و تکامل، است. بر اساس این نظریه، سیر تمدن از ساده ترین شکل آن شروع می شود و در نهایت به تمدن شهری می انجامد. در همه ی دوره های تحول، اوضاع جغرافیایی محیط نیز در نظر گرفته می شود. از سکونتگاههای موقتی گرفته تا زندگی راه شکار و تا تهیه ی الوار برای ساختن مسکن، همچنین از روستاهای کشاورزی تا ایجاد شهرها و مطرح شدن تقسیم کار و شغلهای تخصصی همه و همه بررسی می گردد.
از آنچه گفتیم می توان نتیجه حاصل کرد که در پیدایش شهرها سه پایگاه فکری ایجاد، تکامل و پخش، نزدیک به هم و تقریباً شبیه به هم عمل می کنند و به قطعاتی می مانند که در برریهای علمی با پیوند آنها به هم می توان به یک بررسی منطقی دست یافت؛ البته برخی از محققان در شناخت شهر از روستا هنگام آغاز تمدن انسانی، بیشتر بر ارتباطات تجاری به همراه پنج عامل تاکید می کنند:
برج و بارو و استحکامات
وجود یک بازار
دارا بودن یک دادگاه با بعضی قوانین ویژه
وجود شیوه ای از تعاون و همکاری
حاکمیت شیوه ای دولتشهری، یا دارا بودن یک نقش نسبتاً مستقل
همه ی ویژگیهای مذکور را نمی توان به منزله ی یک الگوی جهانی در شهرهای نواحی مختلف جغرافیایی به کار گرفت؛ اما بیشتر این عوامل، شیوه ی زندگی شهری را در شناخت شهر از روستا بخوبی نشان می دهد.
در اینجا با توجه به اهمیت و نقش شیوه ی دولتشهری، این موضوع را کمی روشنتر بیان کرده، از دولتشهرهای سومری یاد می کنیم:
دولتشهرهای سومری، واحدهای سیاسی کوچک و خود گردانی بودند که زبان و مذهب مشترک داشتند و از نظر اقتصادی نیز به یکدیگر وابسته بودند. هر واحد شهری، شهر و مزمینهای زراعتی حومه ی آن و گاهی چند شهر کوچک روستا و آبادی را شامل می شد. مرکز هر واحد، خود شهر بود و مورفولوژی آن را بندر، کانال، معبد، واحدهای مسکونی، کارگاهها، مغازه ها و مراتع اطراف تشکیل می داد. در دولتشهرهای سومری، با پیشرفت اقتصاد شهری، تقسیم کار صورت می گرفت و طبقه ی متوسط شهری پدید می آمد. تجارت در اختیار گروه بازرگانان بود. مدار امور در دولتشهرها بر تعاون و همکاری اجتماعی استوار بود. شعر، هنر و ادبیات به کمال رسیده بود. تجارت زمینی، دریایی و رودخانه ای پایه اقتصاد دولتشهرها را تشکیل می داد. طرحهای وسیع آبیاری، زهکشی و خشکاندن باتلاقاه و تبدیل آن به زمینهای آباد، با کار دسته جمعی و تعاون انجام می گرفت. علم ریاضی، خط و هندسه پایه گذاری شد و معماری، تکامل یافت. نظام سیاسی دولتشهرهای سومری را دموکراسی بدوی گفته اند؛ نظامی که بنیاد آن بر سه دستگاه استوار بود:
مجمع عمومی شهر که قدرت سیاسی را در اختیار داشت.
شورای معمرین که امور روزمره ی جامعه ی شهری را اداره می کرد.
حاکم شهر که هیچگاه قدرت مطلق و فطذت استبدادی نداشت.
ویژگیهای شهرها در سیر مدنیت :
گوردن چایلد در مقاله ای که در سال 1950، با عنوان (انقلاب شهری) منتشر ساخت، هنگام شناخت شهرها از روستاهای دوره ی نئولیتیک، به ده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظریه برونر
جروم برونر یکى از روانشناسان آمریکاست که در زمینهٔ یادگیرى شناختی، بویژه دربارهٔ فعالیت آموزشى و کلاس، به مطالعه و تحقیق پرداخته است. او صاحب نظریهٔ یادگیرى اکتشافی (discovery learning) است. برونر بیشتر به مطالعهٔ فرایند یادگیرى در کلاس درس مىپردازد و به مطالعهٔ یادگیرى حیوانات از جمله موش، میمون و پرندگان کمتر رغبت نشان مىدهد. او دیدگاههاى خود را در کتابى به نام به سوى یک نظریهٔ آموزشى (Toward a Theory of Instruction) مطرح کرده است. وى معتقد است که نظریات آموزشى باید جوابگوى این سؤال باشند که چگونه مىتوان بهتر و بیشتر آموخت، نه آنکه تنها به توصیف و تشریح یادگیرى بپردازند. به اعتقاد او، شاگردان را نباید در برابر دانستهها قرار داد، بلکه باید آنان را با مسأله روبرو کرد تا خود به کشف روابط میان امور و راهحل آنها اقدام کنند. برونر مىگوید: برنامه باید به قدرى منظم و سازمان یافته باشد که شاگرد را به فعالیت وادارد؛ زیرا اگر ما پاسخ را مستقیماً در اختیار شاگردان قرار دهیم، آنان را به کتاب و معلم متکى مىسازیم و سبب مىشویم که از خود کوششى نشان ندهند و در نتیجه، رضایتخاطر از یادگیرى به دست نیاورند و انگیزههاى یادگیرى در آنان تضعیف شود.
رشد ذهنى از دیدگاه برونر
برونررشد ذهنى کودک را به یکسرى گامهاى پیاپى (A series of stairsteps) که هر کدام داراى قابلیتهاى معینى است، تشبیه مىکند که رشد هر یک از این قابلیتها پیشنیاز (Prerequisite) رسیدن به گام بالاتر است. محیطهاى متفاوت در تسریع و کند کردن این گامها نقش مؤثرى دارند. بنابراین، اختلافنظر دو دانشمند در میزان تغییرى است که از محیط حاصل مىشود. پیاژه عقیده داردکه تغییر به مقدار متوسط حاصل مىشود، در حالى که برونر به عظمت این تغییر اعتقاد دارد.
برونر علاوه بر تأکید نقش محیط، مىخواهد تغییراتى در این نقش بهوجود آورد، جائى که پیاژه فقط ناظر به رشد در مراحل مختلف بوده و مىخواهد شواهدى از ادراک کودک در این مراحل بهدست آورد. هدف کوششهاى برونر این است که فهم کودکان را فزونى بخشیده و حرکت آنها را در طى این مراحل تسریع نماید.
با وجودى که برونر معتقد است تغییرات آشکار تفکر کودک یکى در زمانى است که او صحبت کردن را مىآموزد و تغییر دیگر در ۵ تا ۷ سالگى و سومین تغییر آشکار در آغاز دورهٔ نوجوانى بهوجود مىآید، معهذا مىگوید مراحل متوالى رشد ذهنى کودک بهطور روشن با سن او ارتباط ندارند. این نکات با سنین موردنظر پیاژه براى انتقال از مرحلهاى به مرحلهٔ دیگر، تقریباً مطابقت دارند.
او روشهاى پیاژه را بهصورتهاى گوناگون ضمن پارهاى از کارهاى خویش در هاروارد بهکار برده است. بهطور مثال، آزمایش پیاژه را دربارهٔ ابقاء ذهنى کمیّت بدینصورت تکرار نمود که پردهٔ کوتاهى بین کودک و لیوانها قرار داد تا فقط قسمت فوقانى لیوانها قابل رؤیت باشند.
او یک لیوان نیمه پر از آب رنگى و یک لیوان خالى بزرگتر از لیوان قبلى را به کودک نشان داد. سپس تمام محتواى لیوان کوچک را در پشت پردهٔ داخل لیوان بزرگتر ریخت. کودکان قسمت فوقانى لیوان را که آب به داخل جریان داشت، مشاهده مىکردند. لیکن به سبب وجود پرده، قادر به دیدن ارتفاع آب در داخل لیوان نبودند. وقتى دربارهٔ تساوى مقدار آب داخل لیوان با مقدار قبلى از کودکان سؤال شد، نصف کودکان چهار ساله و تقریباً تمام کودکان دیگر جواب صحیح دادند.
سپس او پرده را کنار زده و سؤال خود را دربارهٔ تساوى مقدار مایع تجدید کرد. وقتى کودکان چهار ساله عملاً ارتفاع آب را که در لیوان بزرگتر پائینتر از لیوان قبلى بود دیدند، عقیدهٔ خود را عوض کردند و اظهار داشتند که میزان آب کمتر شده است. لیکن کودکان بزرگتر همان جواب قبلى را دادند. کودکان چهار ساله به سبب بستگى به ادراک (Perception-Bound) خود، تحت تأثیر ظاهر امر قرار گرفته بودند. کودکان بزرگتر و افراد بالغ در برابر ظاهر فریبندهٔ این آزمایش نوعى مصونیت در خود بهوجود مىآوردند.
طبیعت این مصونیت چه بوده و از کجا بهوجود آمده است؟ توضیح برونر دربارهٔ این مطلب بستگى به این نظریهٔ او دارد که انسان در فرآیند تجسم از سه نظام متفاوت استفاده مىکند: یکى ضمن عمل، دیگرى از راه تصویرهاى بصرى (Visual images) و بالاخره از طریق بهکار بردن علائم. بزرگسالان به آسانى قادر هستند از یک وسیله به وسیلهٔ دیگر متوسّل شده و یا به اقتضاء موقعیت از ترکیب هر سه آنها استفاده بهعمل آورند. لیکن کودکان از این توانائى برخوردار نیستند.
از آنجائى که نظام علائم سختترین و بغرنجترین فرآیند تفکر است، لذا کودکان به دو نظام اولی، متوسل مىشوند.
در آزمایش از آنجائى که کودکان نمىتوانستند بیشترین قسمت لیوان را مشاهده کنند، لذا تصور بصرى که معمولاً براى آنها اولویت دارد، از کار افتاده بود. در نتیجه بهطورىکه برونر عقیده دارد، آنها نظام علائم (Symbolic system) را بهکار بردند تا نمایشگر آب غیرقابل رؤیت باشد و بدینوسیله توانستند مسئله را در ذهن خود حل نمایند.
برونر چنین تفسیر کرد که وقتى پرده کنار برود، نظام علائم کودک که هنوز ضعیف است، تحت تأثیر آنچه که به چشم مىبیند از بین مىرود. مصونیت کودکان بزرگتر ناشى از پیشرفت کافى نظام علائم است، بهطورىکه آنها قادر هستند در برابر خطاى چشم (Optical illusion) مقاومت کنند.
علائم که اساساً نوعى رمز و یا کوتاهترین راه نشان دادن اشیاء هستند، احتمالاً انواع گوناگونى دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
همواره برای انسان این سئوال مطرح بوده که اجسام موجود در اطراف وی و هر آنچه که در این جهان مشاهده می شود از جه تشکیل شده اند و می اندیشیده که سنگ بنای اولیه جهان چیست؟ نخستین نظریه حاکی از آن بود که جهان از چهار عنصر آب، آتش، خاک و هوا ساخته شده است. همچنین این سئوال مطرح بود که آیا عناصر تشکیل دهنده جهان پیوسته هستند و به هر اندازه که بخواهیم می توانیم آنها را به اندازه های کوچکتر تقسیم کنیم یا نه؟ همین امر موجوجب پیدایش نظریه اتمی دموکریتوس شد که مدعی بود همه اجسام از جزء کوچکی به نام اتم تشکیل شده اند و اتمها قابل تجزیه نمی باشند
رچند نظریه اتمی ماده در طول تاریخ مورد شک و تردید بود، ولی در قرن نوزدهم شواهد تجربی اتمی بودن ماده را اثبات کرد و علاوه بر آن نشان داد که اتم نیز از ذرات دیگری که آنها را ذرات زیر اتمی می نامند، تشکیل شده است. الکترون با بار الکتریکی منفی نخستین ذره ای بود که کشف شد و متعاقب آن پروتون با بار الکتریکی مثبت و نوترون بدون بار الکتریکی کشف شدند. آزمایشهای بعدی نشان داد که تعداد زیاد دیگری ذرات زیر اتمی وجود دارد. بالا رفتن تعداد ذرات زیر اتمی نگرش انسان را به سنگ بنای اولیه جهان تغییر داد و سر انجام مجبور شد ذرات زیر اتمی را نیز جدول بندی کند. همراه با جدول بندی ذرات زیر اتمی مسئله کنش بین آنها نیز مطرح شد. مشاهدات تجربی نشان داد که نظریه های کوانتوم مکانیک و نسبیت قادر به توضیح کامل جهان نمی باشند و بتدریج نظریه های جدیدی مطرح شد که برخی از آنها که اهمیت بیشتری دارند، موضوع بحث این مقاله است
ذرات بنیادی و مدل استاندارد
شیمی را می توان با سه ذره بنیادی پروتون، نوترون و الکترون و نیروی الکترومغناطیس فهمید و مباحث مختلف آن را توضیح داد. فیزیک هسته ای را می توان با چهار ذره بنیادی پروتون، نوترون، الکترون و نوترینو-الکترون و نیروهای هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و الکترومغناطیس فهمید و تشریح کرد. در عین حال باید توجه داشت که مکانیک کوانتوم نظریه ی ساده ای نیست، زیرا رفتار ذرات مانند رفتار اجسام بزرگ نیست. ما برای شناسایی رفتار ذرات در مکانیک کوانتوم، به یک بینش جدید نیاز داریم. برای شکل دادن به پایه بینش خود در مکانیک کوانتوم، باید به خصوصیات اتمها، ملکولها و سایر ذرات زیر اتمی توجه کنیم. این ذرات به سادگی و به سرعت از مکانی به مکان دیگر حرکت می کنند. این امر پایه اصل عدم قطعیت هایزنبرگ را تشکیل می دهد به طوریکه همواره رابطه زیر بین اندازه حرکت، مکان و ثابت پلانک بر قرار است
X .P > or =h
مدت زیادی این طور تصور می شد که پروتونها و نو ترونها ذرات بنیادی هستند و بنابراین گمان می رفت مثل الکترون دیگر قابل تقسیم نبوده و دارای یک ساختار داخلی نیستند. اما امروزه می دانیم که نوکلئونها یعنی پروتونها و نو ترونها خود از ذرات کوچکتری ساخته شده اند که کوارک نامیده می شوند
در دهه های اخیر فیزیکدانان یک مدل تحت عنوان مدل استاندارد ارائه کردند تا یک چوب بست نظری برای فهم ذرات بنیادی و نیروهای طبیعت فراهم آورند. لذا مدل ستاندارد شامل دوازده ذره فرمیون با سپین نیمه درست که شش تای آن کوارک و شش تای دیگر لپتون و چهار ذره بوزون با اسپین یک هستند شکل 1. و یک هگز بوزون با اسپین صفر است که هنوز مشاهده نشده است. بسیاری از فیزیکدانان اعتقاد دارند بزرگترین چالش فیزیک در قرن بیست و یکم به تحقیقات روی ذرات هگز مربوط می شود
نیاز به علم برای تهیه زمینه ها و مسئله های جدید فلسفی
هر علمی از تعدادی مسائل کلی و اساسی آغاز شده و با پیدایش زمینه ها و نظریات جدید، گسترش می یابد؛ زمینه هایی که گاهی به کمک علوم دیگر پدید می آید.فلسفه نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه مسائل اولیه آن در آغاز تاریخ فلسفه بسیار محدود بود و از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کرد؛ اما با پیشرفت رشته ها و نمایان شدن افقهای جدید، گسترش یافت؛ تا جایی که اکنون تعداد این مسائل از هزار نیز فراتر رفته است.
برای مثال، مسائلی مانند وحی و اعجاز از طرف ادیان و مسائلی دیگری مانند عالم مثال از طرف عرفا زمینه را برای تحقیقات فلسفی جدیدی فراهم نمود و یا نظریه تبدیل ماده به انرژی که در قرن بیستم ارائه گردید، مسائلی جدید پیش پای فلاسفه گذاشت. مانند این که:
آیا ممکن است که چیزی در عالم ماده تحقیق یابد که فاقد صفات اساسی ماده باشد و مثلا حجم نداشته باشد؟ آیا ممکن است یک شیئ حجم دار (ماده) به شیئی بی حجم تبدیل گردد؟ و غیره... .
بنابراین، یکی از خدماتی که علم برای این دسته از مسائل فلسفی انجام می دهد و موجب وسعت دید و گسترش مسائل و رشد آنها می شود، این است که موضوعات جدیدی را برای تحلیلها و تحقیقهای فلسفی فراهم می آورد.اساسا، تا جایی که علم پیشرفت می کند، فلسفه نیز هر روزه با پرسشهای جدیدی مواجه خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
خلاصه مطالب بحث نظریه سیستم ها
نظریه سیستم ها
نگرش سیستمی طرز فکر کل گرا ،مجموعه نگر که مسائل را از زوایای متفاوت مورد بررسی قرار می دهد.
بر اساس نظریه و طرز تفکر سیستمی می توئان چارچوبی به دست آورد تا بر اساس آن هر یک از عوامل یا اجزائ سیستم را مورد بررسی قرار داده و نقش و جایگاه آن را و درجه ارتباط و وابستگی بین آنها را پی برد.
معنی و مفهوم سیستم
سیستم یعنی کل نظام یافته پیچیده که دافعه وسیعی از مفاهیم را در بر می گیرد.
1-سیستم کوه 2-سیستم رودخانه 3-سیستم بدن انسان
بنابراین سیتم مجموعه ای از واحد های مرتبط به یکدیگر است که به منظور تامین هدف معین طراحی شده است. عناصر سیسنم ممکن است فیزیکی و مادی و یا ارگانیک و یا اینکه نظری باشد. عناصر فیزیکی مانند قطعات موتور یک اتومبیل –ارگانیک مانند اعضاء و جوارح بدن انسان و نظری مانند مجموعه ای از قواعد و اصول نظام یافته و یکپارچه.
5 نکته وست چرچمن –درک بهتر از معنی و مفهوم سیستم
1-هدف ها و مقاصد کل سیستم –بویژه معیارها و سنجش عملکرد مجموع سیستم.
2-محیط سیستم و محدودیتهای آن.
3-منابع سیستم.
4-اجزاء و عناصر تشکیل دهنده سیستم و معیار ها و سنجش عملکرد هر یک .
5-مدیریت سیستم
نظریه عمومی سیستم ها
نظریه عمومی سیستم ها بیان کننده یک چارچوب تئوریک ایت تشریح و توصیف روابط کلی دنیای تجربی از طریق پی جویی تشابهات رفتاری ساختار تئوریک نظام های مختلف علمی.
هدف نهایی این نظریه بدست آوردن چارچوبی است تا بر اساس آن کلیه نظام های علمی را به طریقی منطقی به یکدیگر مرتبط کرد.
سایبر تیکس
سایبر تیکس از جمله علومی است که بیان کنده مفهوم و معنی نظری عمومی سیستم ها است .
سایبرنتیکس یعنی علم ارتباط و کنترل و رشته های مختلف علمی را از قبیل مهندسی برق-زیست شناسی- مدیریت- فیزیک و 0000 را در بر می گیرد.
نظریه بولدنیک(یا طبقه بندی 9 گانه)
در نظریه بولد نیک سیستم ها از نظر سطح پیچیدگی 9 طبقه تقسیم می شوند به نحوی که خواص و ویژگی هایی سطوح پایین تر سیستم ها در سطوح بالاتر وجود دارد.
1-سطح اول-سطح ساختار ایستا-سطح چارچوبی است مانند نقشه زمین
2- سطح دوم –سطح سیستم های پویای ساده –در این نوع سطح نوعی حرکت ساده که از قبل پیش بینی شده است وجود دارد.مانند منظومه شمسی –حرکت دوچرخه.
3-سطح سوم-سطح سیستم های سایزتیکس یا مکانیزم کنترل است ویژگی این سطح توانایی انتقال اطلاعات و تعبیر و تفسیر اطلاعات و ایجاد نوعی کنترل خودکار است مانند ترموستات یا موشک های قاره پیما.
4-سطح چهارم- سطح سیسنم های باز است.در این سطح حیات آغاز می شود .
5-سطح پنجم-سطح رستنی یا نباتات است .در این سطح نوعی تقسیم کار بین اجزاء و عناصر موجود است.
6-سطح ششم-سطح حیوان است و موجودات این سطح از گیرنده های اطلاعاتی از قبیل چشم و گوش و سیتم های اعصاب و مغز برخوردارند.
7- سطح هفتم-سطح انسان است.ویژگی این سطح خود آگاهی است.
8- سطح هشتم-سطح سازمانهای اجتماعی است .که بحث عمده مدیریت است. اداره این سیتم ها نیازمند تکنیک و فنون پیشرفته در زمینه های برنامه ریزی،سازمان دهی،هماهنگی رهبری،انگیزش و نوآوری است.
9-سطح نهم- سطح سیستم های ناشناخته است .گیرنده های اطلاعاتی بیشتر قادر به گرفتن اطلاعات از این سیستم ها نیست. پدیده هایی از قبیل مرگ جزءموجودات این سطح می باشند.
اجزا و عناصر سایبرتیکس:
دستگاه آشکار ساز یا عیب یاب
دستگاه هدایت کننده یا انتخاب کننده
دستگاه اجراء کننده
مراحل 4 گانه سیستم سایبر نتیکس
1-اطلاع از وضع مطلوب سیستم
2- اطلاع از وضع موجود سیستم
3-مقایسه وضع مطلوب سیستم و تعیین اعزاف و معیار
4-اقدام در جهت تصحیح اغرافات و مغایرتها و تبدیل وضع موجود سیستم به وضع مطلوب سیستم ترموستات –رله های
انطباق مراحل 4 گانه سیستم سایبرنتیکس
اطلاع از وضع مطلوب –سازمانهای پیشرفته ابتدا هدفهای برنامه را به صورت کمی تعیین و به کامپیوتر می دهند هدف های برنامه در واقع وضع مطلوب سیستم می باشد. .
اطلاع از وضع موجود-وضع موجود سازمان در پایان هر دوره (روزانه،هفتگی،000)
بصورت منظم به کامپیوتر وارد می شود.
3-مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب سیستم
کامپیوتر بر اساس برنامه ای که قبلا به او داده شده این مقایسه را انجام دادهلیستی از مغایرت ها و انحرافات را استخراج می کند.
4-اقدام در جهت تصحیح انحرافات.
قسمت کنترل مدیریت این مغایرت ها را مورد ارزیابی قرار داده و اقدام لازم را در جهت تصحیح انحرافات و تبدیل وضع موجود سیستم به وضع مطلوب به عمل می آورد.
طبقه بندی سیستم ها
سیستم باز
سیستم بسته
سیستم های باز با محیط خود در حال تبادل و تعامل هستند و سیستم های بسته هیچگونه داده ای را از بیرون در یافت نمی کنند .سیستم های باز جهت ادامه حیات خود نیازمند محیط خود هستند.سیستم های بسته فاقد باز خور بوده و نسبت به عملکرد خودشان آگاهی ندارند. بنابراین سازرمانهای اجتماعی تماما سیستم های باز هستند.
مشخصات سیستم های باز:
1-وارد کردن مواد و انرژی از محیط (داده ها)