لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب
ویرانگری سیلها زاییدة سرعت زیاد آنها می باشد، چه مهمترین نیروی مخربة آب در حالت آرامش فشار ناشی از وزن آن است. چنانچه آب روان گردد، جرم پویای آن توانایی انجام کار را دارد، نیروی ضربه ای (و فشار منتجه از آن)، و کار مایة جنبشی دو ویژگی مهم آب روان و توابعی از سرعت آن می باشند. پیامدهای سیلها نه تنها خرابی ساختمانهایی چون خانه ها، پلها، جاده ها، اسکله ها، ...، بلکه فرسایش خاکهای زراعی و حمل آنها به اماکن ناخواسته، چون شهرها، کاریزها، کشتزارها و مخازن سدهاست.
نتایج مشاهدات و بررسیهایی بی شمار که دربارة علل فرسایش و بالأخص نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب صورت گرفته حاکی از آن است که سرعت آب عامل مهم شستگی و جابجایی خاک به شمار می رود. پژوهشگرانی چند نیز فرسایندگی آب پویا را با تنش برشی آن وابسته یافته اند، که این نیرو خود نیز تابعی مستقیم از ارتفاع جریان و شیب خط کار مایه می باشد، که همبستگی شیب و سرعت جریان نیز به ثبوت رسیده است. بنابراین، مهار سیلاب از طریق کاهش سرعت و ارتفاع، و افزایش سطح تأثیر میسر می گردد. شرحی کوتاه از این مطالب، نه به ترتیبی که در بالا یاد شده اند، در صفحات آینده خواهد آمد.
شستن خاک بستر رود و اراضی مجاور آن و انتقال رسوب از مهمترین زیانهای سیل به شمار می روند. دستاورد مشاهدات و پژوهشهای پرشمار محققین هیدرولیک حاکی از آن است که نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب، تابعی از سرعت جریان می باشند. Branson و همکاران (1972، ص 48، به نقل از Twenhofel ) برآنند که نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آب به ترتیب با توانهای پنجم و سه و دودهم تا چهارم سرعت آن (V5 و V3.2-4 ) بستگی دارند. Bell (1983 ، ص ص 310 – 309) توانهای ششم و سوم را برای دو عامل مزبور پیشنهاد کرده است. نتایج بررسیهای Mavis (Schwab و همکاران، 1966، ص ص 170 – 169) در مورد آستانة فرسایش بسترها با استفاده از ذراتی دارای قطرهای مساوی (یکدست)، که قطر آنها، d ، و چگالی نسبی آنها، G ، به ترتیب بین 70/5-35/0 میلی متر، و 64/2-83/1 نوسان داشته اند، دلالت بر وجود رابطة تجربی زیرین سرعت آب و جدایی ذرات از بستر می کند.
که در آنVt سرعت آستانة فرسایش برحسب فوت بر ثانیه می باشد. Strand (1973، به نقل از Mavis و Laushey ) سرعت مزبور را 7/0 میانگین سرعت نهر دانسته است. به عقیدة Brater و King (1976، ص ص 27 – 23 : 7) ، پژوهشگرانی از این دست سرعت آب را عامل عمدة فرسایش به حساب آورده، و نقش ژرفای جریان را به هیچ شمرده اند؛ در حالی که، تنش برشی آب، که سبب جدایی ذرات از بستر می گردد، تابعی است از عمق جریان :
که در آن ( تنش برشی (نیوتن بر متر مربع) ، W ، وزن مخصوص واحد آب (نیوتن بر مترمکعب)، D عمق جریان (متر) و ( زاویة کف بستر نسبت به افق بوده، و از آن جا که سینوس و ثانژانت زاویای کوچک تقریباً برابرند، معمولاً ، tan( یعنی شیب کف، S، در رابطة فوق الذکر قرار می گیرد، بدین ترتیب، تنش برشی آب نیز تابعی از شیب بستر می باشد. Sandor (1983، ص 77 به نقل از Leopold و همکاران)، تنش برشی آب را عامل فرسایندگی ، و مقدار آن را متناسب با مجذور سرعت جریان دانسته است.
چنانچه از مطالب بالا و دیگر مطالعات مستفاد می شود، نیروی فرسایندگی آب تابعی است از سرعت و ارتفاع آن، و سرعت ، بر اساس رابطة مانینگ ()، خود تابعی است از : خشونت بستر n ، شیب نهر s ، و شعاع آبی آن، R ؛ بنابراین ، کاهش نیروی فرسایندگی آب از طریق افزایش ضریب خشونت و کاستن شیب، شعاع آبی و ارتفاع جریان میسر می گردد. این فرآیند در شبکه های گسترش سیلاب در حوضچه های آرامشی که، اصطلاحاً نهرهای آبرسانی گسترشی، و گسترشی نامیده می شوند، تحقق می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب
ویرانگری سیلها زاییدة سرعت زیاد آنها می باشد، چه مهمترین نیروی مخربة آب در حالت آرامش فشار ناشی از وزن آن است. چنانچه آب روان گردد، جرم پویای آن توانایی انجام کار را دارد، نیروی ضربه ای (و فشار منتجه از آن)، و کار مایة جنبشی دو ویژگی مهم آب روان و توابعی از سرعت آن می باشند. پیامدهای سیلها نه تنها خرابی ساختمانهایی چون خانه ها، پلها، جاده ها، اسکله ها، ...، بلکه فرسایش خاکهای زراعی و حمل آنها به اماکن ناخواسته، چون شهرها، کاریزها، کشتزارها و مخازن سدهاست.
نتایج مشاهدات و بررسیهایی بی شمار که دربارة علل فرسایش و بالأخص نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب صورت گرفته حاکی از آن است که سرعت آب عامل مهم شستگی و جابجایی خاک به شمار می رود. پژوهشگرانی چند نیز فرسایندگی آب پویا را با تنش برشی آن وابسته یافته اند، که این نیرو خود نیز تابعی مستقیم از ارتفاع جریان و شیب خط کار مایه می باشد، که همبستگی شیب و سرعت جریان نیز به ثبوت رسیده است. بنابراین، مهار سیلاب از طریق کاهش سرعت و ارتفاع، و افزایش سطح تأثیر میسر می گردد. شرحی کوتاه از این مطالب، نه به ترتیبی که در بالا یاد شده اند، در صفحات آینده خواهد آمد.
شستن خاک بستر رود و اراضی مجاور آن و انتقال رسوب از مهمترین زیانهای سیل به شمار می روند. دستاورد مشاهدات و پژوهشهای پرشمار محققین هیدرولیک حاکی از آن است که نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب، تابعی از سرعت جریان می باشند. Branson و همکاران (1972، ص 48، به نقل از Twenhofel ) برآنند که نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آب به ترتیب با توانهای پنجم و سه و دودهم تا چهارم سرعت آن (V5 و V3.2-4 ) بستگی دارند. Bell (1983 ، ص ص 310 – 309) توانهای ششم و سوم را برای دو عامل مزبور پیشنهاد کرده است. نتایج بررسیهای Mavis (Schwab و همکاران، 1966، ص ص 170 – 169) در مورد آستانة فرسایش بسترها با استفاده از ذراتی دارای قطرهای مساوی (یکدست)، که قطر آنها، d ، و چگالی نسبی آنها، G ، به ترتیب بین 70/5-35/0 میلی متر، و 64/2-83/1 نوسان داشته اند، دلالت بر وجود رابطة تجربی زیرین سرعت آب و جدایی ذرات از بستر می کند.
که در آنVt سرعت آستانة فرسایش برحسب فوت بر ثانیه می باشد. Strand (1973، به نقل از Mavis و Laushey ) سرعت مزبور را 7/0 میانگین سرعت نهر دانسته است. به عقیدة Brater و King (1976، ص ص 27 – 23 : 7) ، پژوهشگرانی از این دست سرعت آب را عامل عمدة فرسایش به حساب آورده، و نقش ژرفای جریان را به هیچ شمرده اند؛ در حالی که، تنش برشی آب، که سبب جدایی ذرات از بستر می گردد، تابعی است از عمق جریان :
که در آن ( تنش برشی (نیوتن بر متر مربع) ، W ، وزن مخصوص واحد آب (نیوتن بر مترمکعب)، D عمق جریان (متر) و ( زاویة کف بستر نسبت به افق بوده، و از آن جا که سینوس و ثانژانت زاویای کوچک تقریباً برابرند، معمولاً ، tan( یعنی شیب کف، S، در رابطة فوق الذکر قرار می گیرد، بدین ترتیب، تنش برشی آب نیز تابعی از شیب بستر می باشد. Sandor (1983، ص 77 به نقل از Leopold و همکاران)، تنش برشی آب را عامل فرسایندگی ، و مقدار آن را متناسب با مجذور سرعت جریان دانسته است.
چنانچه از مطالب بالا و دیگر مطالعات مستفاد می شود، نیروی فرسایندگی آب تابعی است از سرعت و ارتفاع آن، و سرعت ، بر اساس رابطة مانینگ ()، خود تابعی است از : خشونت بستر n ، شیب نهر s ، و شعاع آبی آن، R ؛ بنابراین ، کاهش نیروی فرسایندگی آب از طریق افزایش ضریب خشونت و کاستن شیب، شعاع آبی و ارتفاع جریان میسر می گردد. این فرآیند در شبکه های گسترش سیلاب در حوضچه های آرامشی که، اصطلاحاً نهرهای آبرسانی گسترشی، و گسترشی نامیده می شوند، تحقق می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 206
کلیات
تعریف تکنولوژی آموزشی
تکنولوژی آموزش در طول سالهایی که کارشناسان آن را به کار بردهاند، دستخوش تغییراتی شده است ک علاوه بر تغییر در جنبههای ظاهری، در محتوا و معنای آن نیز تغییرات رخ داده است. برای درک بهتر تعریف و معنای اصطلاح تکنولوژی آموزشی، لازم است به معنای هر یک از واژههای تشکیل دهنده آن توجه کنیم.
الف) تعریف تکنولوژی
شناخت دقیق تعریف، موضوع و قلمرو رشته تکنولوژی آموزشی تا حدود زیادی به ریشهیابی کلمه تکنولوژی بستگی دارد. این واژه از کلمه تکنولوژیا در یونانی به معنای انجام دادن سیستماتیک یک هنر یا حرفه گرفته شده است. بخش اول این کلمه (techno) تلفیقی از معنای یک هنر و یک فن مشتمل بر دانش مربوط به اصول و توانایی دستیابی به نتایج مورد نظر است. به عبارت دیگر فن به معنای مهارتهای عملی مانند دانستن و انجام دادن است. ریشه کلمه (logos) نیز به معنای استدلال، تبیین، اصل و ارائه دلیل است. بنابراین تکنولوژی به معنای بکارگیری مستدل با منطقی دانش خواهد بود.
بنابراین تکنولوژی به معنی هر گونه مهارت عملی است که در آن از نتایج و یافتههای علمی استفاده میشود. به عبارت دیگر، تکنولوژی به معنی دانش کاربردی در مقابل علم محض است. این کلمه در اصل از دو کلمه «تکنیک و لوژی» تشکیل شده است. «تکنیک» به معنای انجام دادن ماهرانه هر کار و «لوژی» - معادل پسوند «شناسی» و به معنای «علم و دانش» است. بنابراین، تکنولوژی را میتوان روش شناسی یا دانش و علم به روشهای ماهرانه انجام دادن امور دانست، این معنای دوم چیزی است که واژه تکنولوژی بیشتر برای بیان آن به کار رفته است.
دانش تکنولوژی دارای مفاهیم، قواعد و ساختار و تغییرات خاص خود است که برخاسته از، و نهفته در فعالیت انسانی است. در مقابل دانش محض یا دانش علمی که به بیان جهان طبیعی و پدیدههای موجود در آن میپردازد، دانش تکنولوژیک درباره روشهای انجام دادن امور است، که از طریق فعالیت تعریف میشود و با فعالیت به وجود میآید و به کار گرفته میشود.
ب) تعریف آموزش از دیدگاههای مختلف
کلمه «آموزش» و اضافه شدن آن به تکنولوژی به توضیح بیشتری نیاز دارد، آموزش چیست؟ آیا توضیحات شفاهی فرد به فرد یا افراد یا گروهش از شاگردان را میتوان آموزش نامید؟ آیا اینکه معلم کتاب یا جزوهای در اختیار شاگرد قرار دهد معنای آموزش میدهد؟
آموزش از دیدگاههای مختلف تعاریف گوناگونی دارد. در اینجا به بررسی نظریههای چند تن از صاحبنظران تعلیم و تربیت پرداخته و پس از جمع بندی این نظریهها تعریف جامعی از آموزش ارائه خواهیم داد.
دوبوا، آموزش را «مرتب و منظم کردن دقیق محیط فراگیر به منظور دستیابی به نتایج مورد نظر در وضعیتهای مشخص» تعریف کرده است. این تعریف گرچه بسیار کلی است، به نکات متعددی مانند دانشهای قبلی او یا انگیزه و نیاز او به یادگیری، منظور نشده است.
برونر معتقد است در آموزش باید به چهار سوال مهم پاسخ داده شود:
1- پیش فرضها و پیش دانستههای فراگیر کدامند؟
2- برای یادگیری بیشتر، ساختار و ترکیب موضوع یادگیری باید به چه صورت باشد؟
3- ترتیب و توالی مواد یادگیری برای تسهیل در یادگیری چگونه است؟
4- کاربرد تشویق، تنبیه و بازخورد برای دستیابی به اهداف آموزش به چه نحو است؟
برونر در واقع جزء اولین کسانی است که با طرح سوالاتی مانند سوالات مذکور، دستاندرکاران امور آموزشی را در مسائلی مانند پیش دانستههای فراگیر، ساختار موضوع تدریس، ترتیب و توالی موضوع و زمان و شرایط، به تفکر واداشت و بکارگیری عواملی مانند تشویق، تنبیه، ارائه بازخورد و طرح سوال را مطرح کرد.
طرح این گونه سوالات بعد از برونر نیز ادامه یافت و تکامل کمیت و کیفیت سوالات، باعث دستیابی به تعریفی جامع و همه جانبه از آموزش شد. برای مثال، گلیسر سوالات زیر را در زمینه آموزش مطرح کرد:
1- تجزیه و تحلیل موضوع تدریس را معلم یا طراح آموزشی چگونه باید انجام دهد؟ به عبارت دیگر، تعیین تواناییهای لازم برای یادگیری یک موضوع پیچید درسی چگونه صورت میگیرد؟
2- در تجزیه و تحلیل تواناییهای فراگیر به چه عواملی باید توجه شود، یعنی به کدامیک از تواناییهای فراگیر باید بیشتر دقت شود؟
3- به منظور افزایش میزان یادگیری باید چه شرایط محیطی هنگام ارائه آموزش فراهم باشد؟
4- بهترین راه برای اندازهگیری یادگیری فراگیر کدام است؟
بدین ترتیب سوالات فرق در سه مورد، مشابه پیشنهادات برونر است، ولی اندازهگیری میزان یادگیری به آن اضافه شده است که در فهرست سوالات برونر وجود ندارد. در همین زمینه آندرسون عوامل موثر در آموزش را به دو دسته تقسیم کرده است:
الف) عوامل آموزشی. عوامل آموزشی شامل نحوه ارائه و نمایش محتوای آموزشی و مدت زمان اختصاص یافته به یادگیری هر موضوع از سوی معلم است.
ب) عامل تفاوتهای فردی. عامل تفاوتهای فردی شامل توانایی عمومی فراگیر برای یادگیری است که میزان درک و فهم شاگرد را از دستورالعملها و توضیحات معلم تعیین میکند و همچنین زمان یادگیری که برای فراگیران مختلف متفاوت است. عامل زمانی را مشخص میکند که هر فراگیر عملاً آن را صرف یادگیری میکند.
آندرسون همچنین کیفیت آموزش را منوط به رعایت نکاتی میداند که عبارت است از:
1- مطلع کردن فراگیر از آنچه در حال آموختن آن است؛
2- ایجاد ارتباط حسی بین فراگیر و مواد آموزشی؛
3- ارائه آموزش به نحوی که هر مرحله آموزش، زمینه ساز مراحل بعدی باشد؛
4- هماهنگ کردن آموزش با خصوصیات و احتیاجات ویژه فراگیران.
لازم است ذکر شود که هر یک از فهرستها، زاویههای جدیدی از آموزش را مطرح میکند. برای مثال، در فهرست مذکور، مساله زمان اختصاص یافته به یادگیری هر موضوع از سوی معلم، زمان لازم برای یادگیری شاگرد و زمان عملی صرف شده برای یادگیری هر فراگیر مشخص شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مبانی نظری تحقیق
مقدمه
آنچه تحت عنوان فصل دوم پژوهش آمده است، در واقع بدنه اصلی تحقیق است که تنها برای حفظ الگوی مرسوم و رعایت توصیه بزرگان و الزام به هماهنگی، در محدوده یک فصل محصور شده است. این فصل که بخش اعظم پژوهش را تشکیل میدهد، خود به سه بخش تقسیم شده است که به ترتیب به سازمان جهانی تجارت، صنعت برق، و تجارت برق ایران میپردازد.
با مطالعه کتب، مقالات، پایاننامهها، نشریات تخصصی صنعت برق، نشریات مربوط به سازمان جهانی تجارت، و نیز با مراجعه به سایتهای مختلف فارسی یا لاتین در اینترنت و ترجمه منابع، و سرانجام با تماس حضوری و گفتگو با کارشناسان محترم صنعت برق و دستاندرکاران مسایل مربوط به سازمان جهانی تجارت در ایران به ویژه دفتر نمایندگی تامالاختیار تجاری جمهوری اسلامی ایران، و بالاخره با استفاده از راهنماییهای استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر ختایی، مجموعه با ارزش و پرحجمی از مبانی تئوریک فراهم آمد و به تدریج غنیتر شد.
پژوهشگر اذعان دارد که در ابتدای پژوهش هم در زمینه مسایل فنی صنعت برق و هم در عرصه تجارت بینالملل بضاعتی بس ناچیز داشته است. اما حساسیت، اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش و راهنمایی و همکاری اساتید و مسئولین محترم، این امکان را فراهم آورد که در مدت زمان کوتاه پژوهش، انبوهی از مطالب گردآوری، مطالعه، بررسی و درک شود و چکیده طبقهبندی شده آن در قالب یک مدخل و سه بخش به محققین بعدی ارائه گردد.
در ابتدای این فصل، پس از بیان مختصر پیشینه تحقیق، برخی از نظریههای تجارت بینالملل بیان میگردد. این اختصار از آن جهت است که نظریههای مربوطه در کتب مختلف اقتصادی به سهولت در دسترس میباشد. لذا در پژوهش حاضر تلاش شده است در این مورد به نظریههای جدیدتر، بیشتر پرداخته شود.
در بخش اول سازمان جهانی تجارت معرفی شده است. تلاش شده است به جای تکرار دانستههای عام، با ترجمه مطالب از آدرس اینترنتی این سازمان WWW.WTO.ORG)) نکات تازهای مطرح گردد. به ویژه تفاوتهای اصلی WTO با گات، مزایای دهگانه سازمان جهانی تجارت، معرفی مخالفان جهانی شدن، و تمایز تجارت کالا و تجارت خدمات مورد بحث قرار گرفته است. در همین بخش استانداردهای مرتبط با تجارت جهانی به ویژه در مورد صنعت برق مورد اشاره قرار گرفته است و برخی از مباحث مطرح شده در سازمان جهانی تجارت که به الکتریسیته به صورت کالا یا به خدمات برق مربوط میباشد، ترجمه شده است.
در بخش دوم، صنعت برق و جایگاه آن در اقتصاد ایران معرفی شده است و با ارائه آخرین آمار مربوط به تولید، انتقال، توزیع، مصرف و بهای برق در ایران و جهان، اهمیت و دورنمای رشد صنعت برق ترسیم گردیده است. در این بخش انواع نیروگاهها، منابع انرژی و آلودگی آنها، و نیز انواع انرژیهای تجدیدپذیر به اختصار بیان شده است و ویژگیهای عمومی و خاص صنعت برق ایران ذکر شده است.
در بخش سوم، برق ایران در عرصه بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است و با بیان انواع سرمایهگذاری، موانع موجود در راه مشارکت سرمایه خارجی و واردات و صادرات برق یا خدمات مربوطه ذکر شده است و اقداماتی که برای رفع موانع یاد شده از طریق آزادسازی و خصوصی سازی آغاز شده، بیان گردیده است. همچنین با ذکر نمونههایی در سطح جهانی یا منطقهای، تأثیر آزادسازی بر رشد صنعت برق نشان داده شده است.
پیشینه تحقیق
منابع مختلفی در عرصههای گوناگون صنعت برق، محیط زیست، تجارت بینالملل، گات و WTO وجود دارد، اما هیچ پژوهشی تا کنون در زمینه خاص مورد بحث این رساله صورت نگرفته است. حدود بیست پایاننامه در دانشکدهها و مراکز علمی مختلف مورد مطالعه قرار گرفت که در برخی از آنها تأثیر این الحاق در عرصه صنعت و بخش خاصی نظیر فولاد، کشاورزی، چای، منسوجات، فرش، چرم و پوشاک مورد بررسی قرار گرفته است. تقریباً در همه این موارد، دو بخش نسبتاً مجزا به شناخت WTO و شناخت صنعت مورد بحث اختصاص یافتهاست و تأثیر الحاق به صورت مشخص و مستقیم بررسی نشده است.
برای نمونه در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، یک پایان نامه در ارتباط با WTO وجود داشت که با عنوان « بررسی تأثیر پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت (WTO) بر صادرات محصولات نساجی ایران» توسط آقای هادی سوادیان در سال 1379 تهیه شده است. نامبرده ضمن معرفی سازمان جهانی تجارت، آثار مثبت و منفی پیوستن ایران به WTO را به صورت عام ذکر کرده و موانع و مشکلات این الحاق را نام میبرد و منجمله برقراری روابط دیپلماتیک ایران با آمریکا را شرط لازم جهت ورود ایران میداند. محقق به طور ضمنی، تعدیل و اصلاح اصول 44 و 81 قانون اساسی را پیشنهاد میکند. در نتیجهگیری با اطمینان 99 درصد گفته میشود که حذف موانع غیر تعرفهای باعث افزایش صادرات محصول نساجی خواهد شد.{511}
گرچه دانشجویان ما کمتر به انتظار یادشده پاسخ دادهاند، اما لزوم شناخت آثار و پیامدهای ناشی از الحاق ایران به WTO بر بخشهای مختلف اقتصادی کشور مورد توجه مسئولین محترم قرار گرفته است. لذا وزارت بازرگانی و نمایندگی تامالاختیار تجاری با هماهنگی تعدادی از وزارتخانهها و دستگاههای دولتی ذیربط، اقدام به تدوین چهارده فقره طرح پژوهشی با شرکت محققان و دستاندرکاران آن وزارتخانهها کردهاست که همگی ناظر بر اثرات پیوستن احتمالی ایران به این سازمان هستند.{230} بنا به گفته وزیر محترم بازرگانی در همایش جهانی شدن اقتصاد در بهمن ماه سال80 برخی از این طرحها پایان یافته و برخی دیگر در آن تاریخ هنوز در دست اجرا بوده است.
به هر حال در پیگیری گفت و گوی مدیر محترم هماهنگی مطالعات تخصصی سازمان جهانی تجارت با روزنامه همشهری{610} و پس از حضور در بخش مربوطه در وزارت بازرگانی، از محضر کارشناسان محترم به ویژه سرکار خانم ماندانا فاضل استفاده شد و مشخص گردید که هنوز در ارتباط با وزارت نیرو و صنعت آب و برق اقدامی صورت نگرفته است. لذا اقدامات اولیه در این زمینه انجام شد و مکاتبات مورد نیاز صورت گرفت و امید میرود پس از تکمیل این پایان نامه، کار اصلی به صورت عملی در توانیر آغاز شود.
سیری در نظریههای تجارت بینالملل
از زمانهای بسیار دور، تجارت برای رفع نیاز و مصرف یک منطقه، از محل اضافه موجودی یا اضافه تولید منطقه دیگر صورت میگرفته است. در عصر سوداگری [1] و قبل از آن، چنین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 50 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول:
موانع نظری و علمی سیر و سلوک
ضرورت آشنایی با موانع سیر
صاحبنظران علم اخلاق بر آنند که بخشهای آغازین علم اخلاق را آشنایی با رذایل اخلاقی و راههای زدودن آنها تشکیل میدهد؛ انسان، نخست باید رذایل اخلاقی و نفسانی را شناسایی و آنها را دفعا یا رفعا طرد کند؛ به این معنا که، اگر ندارد، بکوشد به آنها مبتلا نشود و اگر به آنها آلوده است، تلاش کند آنها را برطرف کند.
بسیاری از بزرگان علم اخلاق گفتهاند: ترک رذایل و اجتناب از آن تخلیه ، یعنی خالی کردن نفس از رذایل اخلاقی است و بر تحلیه ، یعنی آراستن نفس به زیورهای فضایل اخلاقی، مقدم است. تخلیه از رذایل با تحلیه به فضایل کاملا فرق دارد؛ زیرا فضایل در نهاد آدمی ریشهدار است، لیکن رذایل، امری عارضی است؛ در حالی که انسان از نظر علوم حصولی، نادان به دنیا آمده است.
غفلت
در فن اخلاق، غفلت به عنوان مانع ، و بیداری به عنوان شرط لازم تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که ناقص است و باید کامل شود و مسافر است و به زاد و راحله و راهنمانیاز دارد و بدیهی است که اگر کسی غافل باشد و نداند مسافر است، در جای خود میماند، چنانکه جناب مصلحالدین سعدی گفته است: حرم در پیش است وحرامی در پس؛ اگر رفتی، بردی و اگر خفتی، مردی کسانی که اهل سیر و سلوک نیستند به عنوان خوابیده یا مست یاد میشود. به هر تقدیر، کسی که نداند ناقص است و کاملی باید او را تکمیل کند و یا نداند نیازمند است و بی نیازی باید نیازش را رفع کند و یا نداند مسافر است و باید حرکت کند، او در خواب است و سهمی از اخلاق ندارد و در حالت خواب هم میمیرد و در همان حال او را به جایی که نمیخواهد، میبرند؛ چون حرکت ضروری و یقینی است. انبیا هم آمدهاند تا مردم خوابیده را بیدار کنند، ولی اگر خواب کسی، سنگین باشد، صدای انبیا هم چنین انسان خوابیده را بیدار نمیکند. غفلت درون ماست و اگر در درون ما قلعه اعتقاد و التفات وجود داشته باشد آسیبی به ما نمیرسد؛ چون: هر آن غافل زید غافل خورد تیر. غفلتهایی که در مورد حفظ مال و مانند آن است، ضرر دنیایی دارد؛ ولی غفلت از تزکیه و نزاهت روح، غفلت از جان است و خسارت بزرگی در پی دارد؛ چون سرمایه از دست میرود.
فضول و عقول
یکی از موانع مهم تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله آن است که ما همواره به بیرون از خود مینگریم و از خود غافلیم و در حقیقت فضول هستیم نه عقول. انسان عقول، ابتدا به درون و آنگاه به بیرون، ولی انسان فضول، همواره به بیرون از خود مینگرد.
امام علی (ع) می فرماید: فضول کسی است که کار زاید میکند؛ ولی اگر عقل حاکم باشد و انسان خود را اصلاح کند، اصلاح دیگران، جزو حسن خلق میشود. ما وقتی موظفیم دیگران را اصلاح کنیم که خود را اصلاح کرده باشیم؛ اما این، مقدمهای تحصیلی است نه حصولی و بهانه به دست تارکان امر به معروف و نهی از منکر نمیدهد؛ هیچ کس حق ندارد بگوید: چون خود را اصلاح نکردهام نباید جامعه را اصلاح کنم؛ زیرا انسان، موظف است هر چه سریعتر خود را اصلاح کند.
اصلاح نفس، آسان است و انسان میپندارد دشواراست.از این رو وجود مبارک امیرالمؤمنین ( علیه السلام) میفرماید: آیا دیدهاید هیچ عاقلی به حال دیگران گریه کند و به حال خود ننالد؟
زمینه ساز غفلت
غفلت عوامل گوناگونی دارد و یکی از مهمترین عوامل آن خاطرات ناخوانده است. غفلت در عبادت بهترین وسیله برای ندا و نجوای بنده با خداست، متوجه نیست که چه میگوید. او نه تنها از معارف نماز، آگاه نیست و نه تنها مفاهیم آن را در ذهن نمیگذراند بلکه به خارج از آن میپردازد. تأمین حضور قلب در نماز، بسیار مشکل است. با این که هر نماز چند دقیقه، بیشتر طول نمیکشد، این هنر در نمازگزار نیست که موقع نماز خود را ضبط کند . اگر انسان همان چند دقیقه، خود را ضبط کند و بداند با چه کسی سخن