لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
مقدمهای بر پیشینه تاریخی باغ ایرانی
انسان کاشف طبیعت و عامل برقراری تداوم و پایداری بقاء و عاملی در تجلی امکانات و استعدادهای نهانی طبیعت شناخته شده و اوست که با تصور در طبیعت، رزاهای نهانی خود را آشکار ساخته و گهگاه از چهره به ظاهر خصمانه و شرارت آلودش، زیبایی، صفا و صمیمت میتراود. در این فلسفه روابط انسان و طبیعت به صورت یکپارچه مشاهده میشود و انسان نه جزئی جداشدنی از طبیعت و نه حاکم مافوق آن است. شعر و ادب هنرهای تزئینی ایران خواه از زمان هخامنشیان و خواه از زمان سامانیان و دورة اسلامی، همیشه سرشار از احترام و علاقه به طبیعت است.
طبیعت کلیت و مظهر تجلی وجود است، مقام خاص و مقدسی دارد و در آن همه چیز در حالت نظم و تعادل قرار دارد. در باغ ـ این طبیعت از پیش اندیشیده ـرابطه انسان و طبیعت در نهایت هماهنگی است. باغ به کمک اشکال منظم هندسی، رابطه میان طبیعت و دنیای درونی تصور میشود. باغ مفهوم عرفانی و مذهبی طبیعت و نظم جهانی را منعکس و مفاهیم فضاها را مطرح میکند.
در باغ، خواه طبیعی و خواه ساخته دست انسان، آدمی با محیط اطراف خود در صلح و صفا بود. در باغ، انسان و طبیعت در همسویی کامل بودند. زمین وحشی و عقیم. در باغ به کمال مقدر خویش دست می یافت. قرآن کریم در آیههای متعددی، خوشیهای بهشت را توصیف میکند. شادی و لذت عمیق کسانی را که به خدای خویش ایمان آوردند و سرانجام آرامش، برکت و آسایش یافتند و برای همیشه در باغهایی جای گرفتند که آب از زیر آنها جاری است؟ در سایههای خنک و برای همیشه، آراسته به چشمههای سرشار.
باغ، ایرانی نه تنها جای امن و آرام که در عین حال جایی است برای تفکر آرام یا مذاکرات فلسفی. جایی است برای تأمل و تحقیق، جایی که روح خسته آدمی میتواند تازه شود و آرامش یابد و منظرههای تازه بر او مکشوف گردد. آرمان باغ بسیار نیرومند و با دوام بود. هر شهر و هر قصری باغهایی داشت که بسیاری از آنها عمومی بودند. همه آنها برای مراسم نوروز باز بودند. کلاریخو توصیف میکند که جادههای زیبا دارای محوطههای باز بودند به صورت چهارراههای بزرگی که در میان آنها، آبنمایی برای نوشیدن آب وجود داشت و میدان مرکزی یک پارک بزرگ بود، گرداگرد آن درختان تبریزی بلند با آلاچیق پوشیده از یاسمن و گلسرخ.
بیشک آرمان باغ در همه هنرها به طور کامل نفوذ کرده به فرشهای بزرگ، همه آفرینشهای شاعرانه و مجسمکننده گل و گیاه کامل بهشت است. نیلوفر آبی در سراسر اعصار و در تمامی آسیا یک نماد مقدس آسمانی بود. آرایش معماری در سراسر اعصار منحصر به گل و گیاه بوده و میباشد.
تاریخچه باغ ایرانی
باغ ایرانی بیشتر حاکی از نیازهای روحی و کمتر متناسب با نیزهای آب قابل سنجش است. از زمانهای قدیم بخش اساسی از زندگی ایران و معماری آن بوده و در موجودیت آتشکدههای بزرگ و تقویت نمادین آنها، سهم داشته است. از زمان سومریان، باغ، معبد و قصر سلطنتی را احاطه میکرد. بیشک باغ در چنین اقلیم خشکی همه چیز از آسایش و زیبایی داشت تا عرضه کند. ولی هنگامیکه مبارزه به خاطر زنده ماندن بیش از لذت شخصی اهمیت داشت. این یک موضوع فرعی بود. از آنجا که همه چیز را از مشیت خداوند میدانستند.
دعا ضرورت داشت. تصور میشد مطمئنترین راه جلب توجه جادوی است: ایجاد فضایی هرچه شبیهتر به آنچه مورد نیاز است و تشویق به تقلید از آن ـ در مقیاس بسیار وسیعتر. به عنوان مثال، ایجاد باغی در کنار یک معبر یا کاخ ممکن است قادر مطلق را به تکمیل تلاش کوچک انسان در راه آبادانی زمین تشویق کند.
زندگی در ایران به آب وابسته و در واقع آب عامل اصلی زندگی است. ایرانیان به منظور بهرهگیری نسبی از منابع آب، با قدرت تخیل و ابداع، چاره اندیشی کرده بودند و کاریزهایی عمیق که از ٨٠ الی ١٦٠ کیلومتر طول داشتند. حفر مینمودند. حتی در ٣٥٠٠ سال پیش از میلاد، آرایش سفال پیش از تاریخ، علاقه شدید به آب و حاصلخیزی را نشان میدهد. این نقش های کهن، همه عناصر آن را به صورت واقعی یا نمادی، ثبت کردهاند : کوه، ابر، برکه، جنگل، پرندگان آبی و درختان که هدف عمده از آنها دریافت پاسخ مساعد از قدرتهای آسمانی بود. در سفال سامرا، طرح نمونهوار باغ دیده شده است؛ به صورت دو نهر متقاطع با پرندگان و درختان در هر یک از چهارگوشه. در مفرغهای لرستان (حدود ١٠٠٠ قبل از میلاد) . باز درخت را همراه با آب روان ترسیم کردهاند که مطلوبترین منظره در یک سرزمین خشک است. پس از آب، درختان مهمترین نقش را در شکلگیری باغ ایرانی دارند. ایرانیان قدیم معتقد به فرشته مقدسی بودند به نام (اوروزا) که صدمه زدن به گل و گیاه، موجب ناراحتی و خشم او میشد.
کوروش کبیر در سارد، باغ بزرگی ساخته و به دست خود در آن درخت کاشته شد. گزنفون yenophon در کتاب خود به نام (اکونومیگوس) نقل کرده است که کوروش شخصاًُ لیزاندر را به تماشای باغ خود در سارد برده است که: لیزاندر از مشاهدة زیبایی درختها، نظم و دقت فواصل آنها و مستقیم بودن ردیفها و زاویهها و روایح معطر و متعددی که هنگام گردش به مشام آن دو می رسیده، تحسین و تمجید میکند.
باغهای هخامنشی دارای طرحهای مستطیل دقیق با خیابانها و درختان متقاطع بود. سنگ نگارههای به جا مانده از دوران هخامنشی با درختان راست قامت، به خوبی اهمیت باغ در میان ایرانیان و نیز نظم هندسی موجود در باغهای ایرانی را نشان میدهند.
باغ در عصر شاهنشاهی ساسانیان نیز بر پایه اصول گذشته شکل میگیرد: ترکیب هندسی منظم، میان اسة اصلی، خیابانهای عمود برهم و کرتهای راست گوشه، باغها بسیار وسیع بودند و با دقت طراحی و مراقبت میشدند: گاه نزدیک به ٢٥ کیلومتر مربع مساحت داشتند. باغی که توسط خسروپرویز پس از هفت سال کار ایجاد شد، اصلاحی جسورانه و زیبا در محیط بود.
در دوران اسلامی، باغهای انبوهی کاخ را احاطه میکرد و از لحاظ معماری به صورت بخشی از آن در نظرگرفته میشد، به صورتی که باغ تمامی جوانب اصلی بنا را به صورت قرینه فرا میگرفت. سراسر محوطه به قطعات مستطیلی تقسیم میشد که از میان آنها جویهای کوچکی میگذشت . این باغها به پیروی از پیشینیان ایرانی ساخته میشدند. از همان سدههای نخستین هجری، باغسازی به شیوة ایرانی به فراسوی مرزها میرود و به مرور زمان گسترة خود را وسیعتر میکند. باغهای زیبای آندلسی (الحمرا) و باغهای باربری کشمیر نمونههایی از باغهایی هستند که تحت تأثیر باغسازی ایرانی شکل گرفتند. شیوة باغسازی در کشورهای شرقی از باغسازی ایران الهام گرفته است.
بابرشاه از شاهان مغولی حاکم بر هند شیوة باغآرایی ایرانی را به سرزمین هند برد و باغهایی در آگرا واقع در شمال هند احداث کرد که معدودی از آنها تا به امروز موجود است و سپس جهانگیر یکی از جانشینان وی چندین باغ در منطقه کشمیر ایجاد نمود.
در کتاب تاریخ تمدن ـ عصر ایمان ـ ویل دورانت آمده که باغ به سبک ایرانی مورد تقلید سایر ملل نیز قرار گرفت و هم در بین اعراب و مسلمین و هم در هندوستان رواج یافته است و در قرون وسطی موجب الهام اروپائیان گردیده است. در اروپای قرون وسطایی که در شهرها به باغ عمومی و فضای سبز مفهومی نداشت، بیشتر شهرهای ایران در محاصرة باغهای سرسبز و انبوه که پناهگاهی برای آسایش ساکنان آنها بوده است و از نظر زیبایی، طراوت و داشتن باغهای بزرگ و بیشمار در دنیای آنروز به خود میبالیدهاند.
باغ ایرانی، نقش زیبا و دل انگیز و رازآمیزی از جهان نگری ایرانی است. باغ در فرهنگ کهن ومعنوی ما، تجلیگاه یکی از دلنشین ترین و چشم اندازهای پیوستگی و ارتباط بین انسان و طبیعت است. ارتباطی که از منظر و دیدگاه عارفانه نگرش ایرانیان به جهان هستی مایه می گیرد. بنابر این باغ ایرانی بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین است.
باغ ایرانی حاصل شعور و ذوق آفرینی آرمانی مردمی است که با شعور مکاشفه در پی وحدت درون و برون هستند. پس باغ تظاهر عالی ترین مرتبه تعالی و یگانگی حس و حال درونی و بیرونی ماست و نماد شادی و طراوت روح و جان ما محسوب می شود. باغ در تفکرات ایرانی می تواند تمثیل قطعه ای از بهشت، باغ بهشت ، باشد. بهشتی که از اسطوره های کهن دینی و ادیان آسمانی متولد شده است.
ایجاد مکان و فضای بهشت گونه در باغ سازی نخستین انگیزه ایرانیان در طراحی پردیس ها محسوب می شود، فضایی که با گل و گیاه و درخت و سبزه و آب سرشار از شادابی و احساس زندگی و زنده بودن است. باغ در ادبیات عرفانی و کلاسیک ایران نیز جایگاه و منزلتی رویایی و آسمانی داشته و تمثیل مکانی فرح بخش و روح بخش و پر طراوت برای زیستن آدمی است و سرانجام باغ ایرانی مکانی بی انتهاست برای اندیشیدن و مکاشفه.
مینیاتور و باغ ملکوت
مینیاتور ایرانی عالم خیال ناب است. جادوی جاودانه نقش و رنگ است. افسون قلم است بر پرنیان کاغذ. دریچه ای است گشوده به باغ های بی انتهای خیال. مکاشفه حس و حال هنرمند است برای درک و شهود معنویت ناپیدا و رازآمیز جهان هستی. و سرانجام مینیاتور ایرانی ذات اندیشه های پاک و عارفانه انسانی است که توانسته است بینش معنوی و اشراق اندیشه را به نمایش در آورد. پس مینیاتور یعنی انعکاس شگفت انگیز و سکرآور عوالم (لاهوتی و ناسوتی) بر صفحه ای کوچک و کمترین فضای ممکن.
اما جایگاه و نقش باغ در ترکیب مینیاتورهای ایرانی به مثابه اصلی ترین عنصر بصری در ساختار و کلیت این هنر می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد. در نگاه نخستین به یک مینیاتور با طبیعت دلنشینی روبه رو هستیم که هنرمند با شیوه ای نمادین از اجزایی همچون کوه و صخره، ابر و آسمان، درخت و درختچه(سرو - چنار)، بوته ها و شکوفه های الوان با ظرافت و زیبایی تمام، ترسیم کرده است تا محیطی شاداب و لطیف وشاعرانه را برای بیننده فراهم سازد. برای نمایش طبیعتی چنین زیبا و رؤیایی ، نگارگران ما از حداکثر خلاقیت و مهارت خود بهره می گیرندتا با استقرار صحیح و اصولی این عناصر، باغی بهشت گونه بیافرینند در خور ادراک معنوی.
سابقه چنین تفکری (ایجاد عالم ملکوتی) از زمانهای کهن همراه اسطوره ها و ادیان آسمانی وارد تفکر فلسفی ما شده و بخشی از فرهنگ هنری ما را شکل داده است. این سنت و اعتقاد دینی در طی تاریخ به یک نظام قابل قبول در باغ سازی و باغ آرایی نگارگری تبدیل شده است. از سوی دیگر گل و گیاه و طبیعت به عنوان عناصر اساسی و تزیینی اجتناب ناپذیر همواره در هنر مینیاتور موقعیت خود را حفظ کرده اند.
در نگاه دوم می بینیم که باغ در مینیاتور ایرانی تأکیدی است بر ستایش طبیعت زیبا (گل و گیاه و طبیعت) در فضاهای کوچک مینیاتوری با در نظر گرفتن باورها و اسطوره ها و تفکرات دینی و معنوی در واقع تمثیل بهشت است. این باغ زمانی در قالی های ایرانی نمایان می شود و زمانی دیگر در نقوش اسلیمی و ختایی و گل های شاه عباسی کاشی ها، و گاه در گچبریهایی که با نظم خاص چیده شده اند. به هر تقدیر کشف زیباشناسی مینیاتور قبل از هر عنصر تعیین کننده به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پیشینه ادبیات تحقیق:
تحقیقات انجام شده درباره عملکرد تحصیلی:این تحقیقات به اختصار به موارد زیر اشاره دارند:
1-در کشور های پیشرفته عوامل مربوط به خانواده مثل تعلق طبقاتی،میزان درامد و شرایط اقتصادی و سواد خانواده بیش از عوامل مربوط به مدرسه نظیر معلم،کتب درسی و... در پیشرفت تحصیلی فراگیران مؤثر می باشند.(حکمن1966،پیکر1971)
2-نتایج تحقیقات فولرو هینمن(1989)و البرگ(1991) در کشور های جهان سوم به نقش عوامل مربوط به مدرسه و جریانات حاکم بر ان بیش از تأثیرات محیط خانواده تأکید می ورزند.
3-بین موفقیت و پیشرفت تحصیلی با تصور از خود رابطه متقابل وجود دارد بطوریکه پیشرفت تحصیلی باعث بهتر شدن تصور از خود شده است .(لانر 1992)
4-روزنتال و یاکوسون در تحقیق خود به این نتیجه رسیدندکه انتظار معلم بر عملکرد دانش اموزان تأثیر دارد.علاوه بر این برانی و توماس گود(1974) نیز در تحقیق خود به نتیجه فوق دست یافتند.
5-بنجامین بلوم(1982)در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که تأثیر ویژگیهای دانش اموزان بر یادگیری انها به مراتب بیشتر از تأثیر اموزشی است که می بینند.
6-نتیجه و عملکرد تحصیلی دانش اموز نتیجه مستقیم نگرش و اعتقاد او به توانایی های خود است.(باتلر1995)
7-میزان پیشرفت تحصیلی تحت تأثیر مستقیم توانایی قبلی،تصور از خود،انگیزه پیشرفت و بعد خانواده و نوع نظام اموزشی است.(مختاری،پایان نامه کارشناسی ارشد).. علاوه بر موارد بالا،در تحقیق حاضر به تحقیقات دیگری که مقایسه مدارس دولتی و غیر دولتی پرداخته اند نیز اشاره شده اند.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین میزان سواد خانواده بر پیشرفت تحصیلی و ة توانایی دانش آموز را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و سواد والدین کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر و سواد پدر و مادر دانش آموز، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379، انتشارت ناقوس ، ج 1 چ 3 ، ص 84)
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.
بی سوادی، عاملی است که مبارزه علیه فقر، نا برابری ها و ناهنجاری ها را محکوم به شکست می کند. بی سوادی هر چند که خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی و تربیتی است، ولی در اینجا نقش تشدید و تعیین کننده ای دارد.
درصد مردودی و ضعف تحصیلی در بین کودکانی که بدون صبحانه، به مدرسه می روند، بیشتر از کودکانی است که مسئله ی سوء تغذیه دارند. در محیطهای فقیر، کودکانی که با شکم گرسنه به مدرسه می روند، وضعیت مدارس نیز، چندان تعریفی ندارد. در خانواده های سطح پایین، چون والدین نیز معمولاً از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند، در رسیدن به درس و مشق و تربیت فرزندان، با مشکل رو به رو می شوند.
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست.
مشاغل و گرفتاری های روزمره ی پدران و سواد و تحصیلات اندک، پرجمعیت بودن خانواده ها، اختلاف های خانوادگی، دوستان ناباب و فقر اقتصادی، با انحرافات از رفتار به هنجار، رابطه ای قابل ملاحظه دارد.
یافته های عمده ی پژوهش:
برطبق بررسی های انجام شده از پرسش نامه ها، نظرات دانش آموزان مبنی بر عوامل بروز ناهنجاری رفتاری آنان به شرح ذیل عنوان گردیده است:
عدم تربیت صحیح والدین ـ برخورد بد اولیا ـ تنبیه بدنی توسط والدین ـ سرزنش و سرکوب از طرف اولیا ـ ترس از پدر و مادر ـ سخت گیری بیش از حد والدین ـ دعوا در خانواده ـ عدم آرامش در خانواده ـ خانواده های پر جمعیت ـ والدین معتاد ـ طلاق و جدایی پدر و مادر ـ فوت پدر و یا مادر ـ بیکار ی والدین ـ بی توجهی به فرزندان ـ به تفریح نبردن فرزندان ـ سفرهای طولانی پدر و مادر ـ داشتن ناپدری یا نامادری ـ سادیسم در خانه ـ کمبود محبت ـ حسرت خوردن و حسادت نسبت به برادر و خواهر ـ اضطراب ـ انزوا و گوشه گیری ـ محبت زیاد پدر و مادر و لوس شدن فرزند و زیاد بها دادن ـ بی سوادی والدین ـ فقر و بدبختی و گرسنگی ـ عقده های دوران کودکی ـ عدم جذابیت درس ها ـ عدم انگیزه و اشتیاق درس خواندن ـ تنفر از درس و مدرسه ـ تنبیه کردن توسط معلمان ـ شوخی کردن معلمان با دانش آموزان ـ اعتیاد برخی از دانش آموزان ـ زورگویی و زورگیری برخی از دانش آموزان ـ فرار از خانه و مدرسه ـ دعوا با هم کلاسی ها ـ غیبت های مکرر ـ حضور کودکانی که مشکل روحی و جسمی دارند در مدارس عادی ـ جلب توجه دیگران شهرت و معروف شدن ـ تفریح و بازی گوشی و شوخی و شاد کردن خود و دیگران که احتمال آسیب رساندن به دیگران نیز وجود دارد ـ عصبانیت از درس و معلم ـ افسردگی ـ نمایش فیلم های خشن و عکس های بد در گوشی تلفن همراه و نشان دادن به همدیگر ـ دوستی با افراد ناباب ـ استفاده از کامپیوتر و پلی استیشن ـ فساد اخلاقی پدر یا مادر ـ مشکلات روحی و روانی والدین ـ وضعیت مالی و اقتصادی بد خانواده.( انورالخولی،امین.(1381).روانشناسی اجتمایی .ترجمه حمید رضا شیخی.چاپ اول .مشهد .انتشارات آستان قدس رضوی
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد،انتشارات سمت 1380چاپ 1 ، ص 65 )
الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پیشینه تحقیق
در دنیای صنعتی امروز،سلامت جامعه بخصوص سلامت دختران از اهمیت زیادی برخوردار است.آنها در مسیر رشدوتکامل خود بعد از گذر از دوران کودکی،دوران های مختلفی را تجربه می کنند و نسلهای آینده در دامن آنها رشد میکنند،بنابراین مادران سالم هستند که با پرورش نسلهای سالم،جامعه توسعه یافته را پایه گذاری میکنند(اوجی،1382). اما هنوز هم در برخی از جوامع دخترها قربانی انبوهی از سنتهای غلط حاکم برخانواده خود هستند.به طوری که به بهداشت،تغذیه و آموزش آنها در مقایسه با پسرها توجه کمتری میشود.بدیهی است این امرتهدیدی جدی در جهت سلامت مادران آینده بشمار میآید(نیکو بخت،1380).
2-2 .نظریات قشربندی اجتماعی
مطالعه و بررسی تطبیقی آراء عمدة جامعهشناسان در زمینة قشربندی اجتماعی ما را به یک رهیافت کلی رهنمون میکند که آنرا به عنوان چارچوب نظری تحقیق درنظر گرفتهایم.
جوامع بشری از گروههای وسیعی ساخته شدهاند که نسبت به یکدیگر روابط مبتنی بر سلسله مراتب دارند و این جوامع تنها زمانی از ثبات و تداوم برخوردارند که قشرهای گوناگون ترکیب کنندة آن در هماهنگی به سر برند.
2-2-1.نظریه کارل مارکس
به اعتقاد مارکس طبقه عبارت است از گروهی از مردم که در رابطة مشترکی با وسایل تولید قرار دارند. اوبراساس این معیار جوامع را به دو گروه مالکان وسایل تولید و افرادی که به تولید محصول اشتغال دارند تقسیم مینماید. به نظر او رابطة بین این دو طبقه بصورت بهرهکشی است. که جمعیت خانواده بر میزان درآمد روزانه همان خانواده رابطه نزدیکی دارند. مفهوم کلیدی و اساسی در نظریات مارکس برای قشربندی اجتماعی مبتنی بر مالکیت است و علاوه بر این مفهوم کلیدی،او سه مفهوم دیگر را نیز در نظریات خود ارائه میکند که عبارتند از آگاهی طبقاتی، همبستگی طبقاتی و ستیزه طبقاتی(کاظمی پور ـ 1378).
2-2-2 .نظریه ماکس وبر
ماکس وبر که نظرات عمدهای درمورد قشربندی ابراز نموده تحت تأثیر مارکس بعد اقتصادی و درآمد خانواده و جامعه قشربندی را درنظریهاش محور قرار داد و علاوه برآن حیثیت یا منزلت و قدرت را نیز به عنوان معیارهای اساسی تعیین طبقه درنظر گرفته است. اساس تعریف وبر از طبقة اجتماعی مبتنی بر وضعیت اقتصادی است.او معقتد است افراد از نظر خانواده، شغل، سرمایه و منطقه سکونت یا هر نوع عامل تعیین کنندهای شانسهای نامساوی در تملک اموال اقتصادی دارند (کاظمی پور ـ 1378).
طبقه در تعریف و بر یک مفهوم جامعهشناختی نیست و به قول خود او طبقات جماعات حقیقی نیستند. طبقات فقط بنیاد ممکنی برای عمل مشترکاند و این وضعیت مشترک باعث خود آگاهی بین آنها نیز میشود. به نظر وبر وضعیت طبقاتی وضعیتی است که نسبت به بازار موجودیت پیدا میکند.
از دید وبر آحاد جامعه را میتوان از حیث شانسهای اقتصادی، شیوة زندگی و یا جایشان در نظم سیاسی(قدرت) طبقهبندی نمود. ولی این سه نوع طبقهبندی را نمیتوان به یک نوع واحد برگرداند. به عنوان مثال دربعضی از جوامع معیارهای اقتصادی، برخی سیاسی و در بعضی دیگر حیثیت اجتماعی نقش مهمتری دارند( فرد رو،1378).
2-2-3 .نظریه هالبواکس
جامعهشناس دیگری که به میزان زیادی به بحثهای طبقات اجتماعی پرداخته موریس هالبواکس است. به اعتقاد او طبقات اجتماعی بر مبنای آگاهی طبقاتی بوجود میآیند. وی میگوید که طبقات در پرتو حافظه جمعی خاص خود باقی میمانند. تجلی اساسی آگاهی طبقاتی از دید هالبواکس « روانشناسی نیازهای یک طبقه » است. دومین نکتة اساسی از دید هالبواکس وجود نوعی سلسله مراتب در بین طبقات اجتماعی است و میگوید که طبقه فقط در جامعة دارای سلسله مراتب وجود دارد. از دید هالبواکس آگاهی طبقاتی عبارتست از اینکه طبقه بداند که در چه سطحی از جامعه قرار دارد و این طبقه در جامعه نسبت به چه چیز، چه حقوق و چه امتیازاتی اندازهگیری میشود. نکته مهم در نظریات هالبواکس اینست که او طبقات سیاسی، طبقات حقوقی و طبقات اقتصادی را از طبقات اجتماعی تفکیک نموده و میگوید که در میان طبقهبندیهای فوق، فقط طبقات اجتماعی دارای سلسله مراتب هستند و بنیان سلسله مراتب طبقات اجتماعی نیز بر « تصورات جمعی » و « قضاوتهای ارزشی » قرار دارد(نوغانی،1380).
هالبواکس اصل حقیقی جدائی طبقات را بر مبنای حرفه یا ثروت و نوع اشتغال و درآمد نمیداند و تأکید اساسی او بر شیوه ارضاء کامل نیازهای گوناگون افراد و سلسله مراتب نیازها در داخل هریک از طبقات است و عامل تعیین کننده طبقات را در همین زمینه نیازها جستجو میکند(منصوری،1386).
2-2-4 . نظریه سوروکین
آراء سوروکین درمورد قشربندی اجتماعی به میزان زیادی متأثر از نظریات ماکس وبر است و او نیز سه معیاراقتصادی، سیاسی و شغلی را جهت تعیین طبقات اجتماعی درنظر میگیرد، و معتقد است که جوامع از نظرمعیارهای فوق تفاوت دارند. اگر موقعیت اقتصادی افراد جامعه نابرابر باشد یعنی درمیان آنان ثروتمند و فقیر یافت شود، جامعه از نظر معیار اقتصادی قشربندی شده است. اگر مراتب اجتماعی براساس اقتدار و وجهه اجتماعی و افتخارات و عناوین افراد در سلسله مراتب اجتماعی قرار گرفته شود و فرمانروایان و فرمانبران در جامعه وجود داشته باشند جامعه از نظر سیاسی قشربندی شده و سرانجام اگر افراد یک جامعه در گروههای شغلی متفاوت قرار گرفته باشند و برخی مشاغل دارای افتخار بیشتری از دیگران باشند این جامعه از نظر قشربندی تقسیمبندی شده است(نوغانی،1380).
سوروکین در تعاریف خود کمتر از کلمه طبقه استفاده میکند و بیشتر بطور جداگانه از قشرهای اقتصادی، سیاسی و شغلی نام میبرد. از دید سوروکین طبقة اجتماعی، مجموعهای از مردم است که دارای موقعیت همسانی از نظر شغلی یا اقتصادی یا سیاسی هستند. او مانند هالبواکس تعداد زیادی از ملاکها را برای تعریف طبقه و تحدید مرزی آنها با هم تلفیق میکند. بنیان عینی طبقه اجتماعی از دید سوروکین در « حرفه »، در « وضعیت اقتصادی » و « وضعیت حقوقی » است(کاظمیپور ـ 1378).
درمورد ساختار طبقاتی جامعه ایران باید گفت که اولاً این جامعه دارای نوعی طبقهبندی اقتصادی است یعنی در جامعه ما همیشه اقشارثروتمند و فقیر، دارا و ندار وجود داشته و دارند. در ضمن همواره یک نوع طبقهبندی سیاسی وجود داشته، عدة کمی بنام حکام، دولتمردان وکارگزاران حکومت بر سریر قدرت بوده و بقیه افراد بنام مردم دراین جامعه به سر میبردند. البته ضوابط تعیین قدرت در اعصار مختلف متفاوت بوده است. از دید اجتماعی نیز همواره آحاد جامعه از نظر شغل و منزلت شغلی به طبقات مختلف تقسیم میشوند و مشاغلی در جامعه از ارزش و اعتبار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ۱ .تلادو۱ و همکاران ۱۹۷۴ دریافتند که توانایی بیشتر در حل مسأله با افزایش عزت نفس و پایگاه درونی رابطه دارد. به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹ ۲. نتایج پژوهشی که اثر آموزش مهارت های زندگی را در زمینه خودآگاهی بررسی نمود، نشان داد که به دنبال این آموزش، دانش آموزان صداقت بیشتر، نوعدوستی بیشتر و پرخاشگری کمتر نشان می دهند. ویک لانگ۲، ۱۹۷۹ به نقل از نوری و محمد خانی، ۱۳۷۹۳.بوتوین و همکاران ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ ده مقاله مستقل را در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر کاهش سوء مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در دبیرستان های امریکا انجام دادند، نتایج نشان داد که اجرای این برنامه یک کاهش۴۰ تا۸۰ درصدی را در مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل بوجود آورده بودبه نقل از خاکپور، ۱۳۸۰۴) .بوتوین و همکاران(۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی را بر مصرف الکل، سیگار و دارو بررسی نمودند. این برنامه شامل آموزش مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری، اضطراب و استرس بود. نتایج نشان داد که آموزش ها در کاهش مصرف سیگار، الکل و دارو مؤثر بوده اند. به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹۵. در بسیاری از بررسی های انجام شده، در زمینه اثر مهارت های زندگی بر عملکرد تحصیلی، از طرح های غیر تجربی استفاده شده است. مثلاً در برنامه آموزش مهارت های لایونز کوئست دو تغییر چشم گیر به دست آمد: ۱ افزایش اعتماد به نفس کودکان ۲ بهبود رابطه معلمان و شاگردان. تمام معلمان و شاگردان شرکت کننده در این طرح از برنامه رضایت داشتندکوئست زیر چاپ، به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹. ۶. در مطالعه پارسونز و همکاران ۱۹۸۸ در مورد مهارت های زندگی، رابطه معلمان و شاگردان بهتر و رفتار شاگردان در کلاس سازگارانه تر شد. ۷ .مطالعه دیگری در پرتوریکو نشان داد که پس از اجرای برنامه مهارت های زندگی، غیبت شاگردان از مدرسه کاهش یافت کوئست چاپ نشده. همچنین بررسی های دیگر نشان داده اند که به دنبال اجرای چنین برنامه هایی، حضور دانش آموزان در مدارس و میانگین نمرات کلاسی آنان افزایش و بدرفتاری آنان کاهش چشمگیری یافت. نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹. ۸. در پژوهش مهم دیگری که بر روی ۹۰۰ دانش آموز در ونزوئلا صورت گرفت، مهارت فکرکردن به کودکان گروه آزمایشی،آموزش داده شد و سپس این افراد با یک گروه کنترل همتا مقایسه شدند.هر دو گروه،در ابتدا و انتهای بررسی،آزمون های هوشی وآزمون های تحصیلی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که هوش گروه آزمایش،بطور معنادار و رضایت بخشی افزایش یافت، نگرش معلمان نسبت به فرایند آموزش تغییر نمود و علاقه بیشتری به شاگردان نشان دادند. ۹ . پژوهش وسیع تری که روی یک نمونه ۲۴۰۰۰ نفری صورت گرفت نیز چنین تغییرات معناداری را پس ازاجرای آموزش نشان داد. گونزالس۱،۱۹۹۰به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹۱۰ .نتایج پژوهشی نشان داد که پس از آموزش مهارتهای حل مسأله به گروه آزمایشی، اکتساب این مهارت نسبت به گروه کنترل افزایش یافت تلادو و همکاران، ۱۹۸۴؛ کاپلان۲ و همکاران، ۱۹۹۲ به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹۱۱. آموزش مهارت های زندگی، در برنامه های گوناگون مؤثر و مفید بوده است. مثل برنامه های پیشگیری از سوء مصرف دارو بوتوین و همکاران، ۱۹۸۴ و ۱۹۸۰؛ پنتر۳، 1983؛ بارداری نوجوانانزابین و همکاران، ۱۹۸۶؛ شینک۵،۱۹۸۶؛ارتقای هوشگونزالس، ۱۹۹۰؛ پیشگیری از بی بند و باری جنسی اولویس۶، ۱۹۹۰؛ پیشگیری از ایدز سازمان جهانی بهداشت،۱۹۹۴؛ آموزش صلح پراتزمن۷ و همکاران، ۱۹۸۸ و ارتقای اعتماد به نفس تکید۸، ۱۹۹۰ به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹. ۱۲. مطالعاتی در زمینه آموزش مهارت های زندگی در مقاطع راهنمایی و متوسطه انجام شد، که نتایج تمامی آن ها حاکی از کاهش میزان مصرف سیگار،الکل و مواد مخدر، افزایش نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و افزایش عزت نفس در مهارت های اجتماعی بوده است پنتر۹ و همکاران، ۱۹۸۸؛ انیسکویچ۱۰ و همکاران، ۱۹۹۰؛ کروتر۱۱ و همکاران، ۱۹۹۱؛ ایگرت و همکاران، ۱۹۹۴؛ باکر۲ و همکاران، ۱۹۹۵؛ تامپسون و همکاران، ۱۹۸۸ علاوه بر این، برنامه آموزش مهارت های زندگی برای پیشگیری از خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و کاهش افت تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گرفته که نتایج حاکی از کاهش میزان اقدام به خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و افت تحصیلی بوده است الیاس و همکاران، ۱۹۹۱؛ گینر۳ و همکاران، ۱۹۹۳؛ لافروم بواز۴، ۱۹۹۴؛ ایگرت و همکاران، ۱۹۹۴؛ تامپسون و همکاران، ۱۹۹۸؛ پنتر و همکاران، ۱۹۹۸ به نقل از خاکپور، ۱۳۸۰ ۱۳. یکی از اهداف اصلی برنامه مهارت های زندگی، ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است. مطالعات بسیاری در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارت ها سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطات بین فردی، افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است شور۵، ۱۹۸۲؛ بوتوین، ۱۹۸۲؛ پارت۶، ۱۹۸۵؛ کروتر، ۱۹۹۱؛ الیاس و همکاران، ۱۹۹۱؛ لارسون۷، ۱۹۹۲؛ گیلبرت۸، ۱۹۹۶ به نقل از خاکپور، ۱۳۸۰۱۴ .برنامه های پیشگیری مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی، بر اساس مطالعات انجام شده بسیار مؤثرتر از گرایش های سنتی است. مثلاً پری۹ و کلدر۱۰ ۱۹۹۲دریافتند که گرایش های جامع در پیشگیری از سوء مصرف مواد شامل آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای توانائیهای اجتماعی در به تعویق انداختن شروع مصرف الکل و ماری جوانا بسیار مؤثرتر از گرایش های مبتنی بر ارائه دانش و اطلاعات و گرایش های مبتنی بر رهبری همسالان بوده اند. همچنین گلین ۱۹۸۹در مروی بر گرایش های مؤثر در پیشگیری از مصرف سیگار به این نتیجه رسید که آموزش مهارت ها، جزء ضروری برنامه های موفق و مؤثر است( به نقل از نوری و محمدخانی،۱۳۷۹ ).
15.پژوهش کنترل شده وسیعی درباره پیشگیری از سوء مصرف مواد بر روی جمعیت ۶۷۸ نفری از دانش آموزان کلاس پنجم صورت گرفت. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که مهارت های مقابله گروه آزمایشی در مقابل افراد گروه کنترل، افزایش چشمگیری یافت. (انیسکویچ ـ وایسونگ۱، ۱۹۹۰ به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹) 16.متیک۲ و همکاران( ۱۹۸۷) بر اساس پژوهشی بر روی ۱۶۸۴ دانش آموز گزارش دادند که سوء مصرف دارو با استرس ارتباط دارد. پژوهش دیگری د رمورد عوامل زمینه ساز مصرف سیگار بر روی ۸۱۰ دانش آموز نشان داد که همرنگی با جماعت۳ و فشار ناشی از همسالان از عوامل میانجی اساسی است که رابطه استرس و پاسخ های مقابله ای ناسازگارانه را تحت تأثیر قرار می دهد
17.کاسترو و همکاران، ۱۹۸۷و ماگودی۵ و ناستازی۶ ۱۹۸۸ دریافتند اعتیاد به مواد مخدر در مراحل ابتدایی، با ناتوانی در برقراری ارتباط با والدین و همسالان رابطه دارد . به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹18. کاپلان و همکاران ۱۹۹۲آموزش هایی را در زمینه های اختصاصی و پیشگیری از مصرف مواد الکلی ارائه دادند. نتایج نشان داد که آموزش ها در پیشگیری از مصرف مواد مؤثر است و تمایل به استفاده از مواد الکلی را کاهش می دهد
. همچنین یافته ها، به اثرات مثبت این آموزش بر مهارت دانش آموزان در حل مشکلات بین فردی و مقابله با اضطراب دلالت دارند. به دنبال چنین آموزش هایی، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری می یابند. این پژوهش مؤثربودن آموزش مهارت های زندگی را در ارتقای سطح بهداشت روان و پیشگیری اولیه نیز نشان می دهد. یافته ها تأثیر آموزش مهارت های زندگی را در پیشگیری از خودکشی نشان داده اند.(منابع موجود در دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش. ) 19.پژوهش ها حاکی از آنند که عزت نفس ضعیف با موارد زیر ارتباط دارد:
**سوء مصرف الکل و دارو: کامفر و ترنر،( ۱۹۹۰) ؛ سینگ و مصطفی (۱۹۹۴)؛ بزهکاری دوکز و لورچ، (۱۹۸۹) پژوهش در زمینه سوء مصرف مواد نشان داده است که سه عامل مهم با سوء مصرف مواد رابطه دارند که عبارتند از: عزت نفس ضعیف، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارت های ارتباطی مک دانالد و همکاران، ۱۹۹۱) به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹ (**بی بند و باری جنسی کدی، (۱۹۹۲)؛ پلات نیک (، ۱۹۹۲)؛ افکار مربوط به خودکشی چوکت و همکاران (، ۱۹۹۳)،( به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹)
20.برنامه آموزش مهارت های زندگی برای پیشگیری از خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و افت تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گرفته که نتایج حاکی از کاهش میزان اقدام به خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و کاهش افت تحصیلی بوده است) الیاس و همکاران، ۱۹۹۱؛ گینر و همکاران، ۱۹۹۳؛ ایگرت و همکاران، ۱۹۹۴؛ تامپسون و همکاران، ۱۹۹۸؛ پنتر و همکاران، ۱۹۹۸ ،به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹( 21.پژوهش( ارکارت و همکاران،۱۹۹۱ ) که به صورت پژوهش تجربی و کنترل شده اجرا شد، ۲۵۳۰ دانش آموز در گروه کنترل و ۲۵۳۰ دانش آموز در گروه آزمایشی را مورد بررسی قرار داد. گروه آزمایشی در مورد مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری و مراحل حل مسأله آموزش داده شدند. نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی، مصرف سیگار، الکل و سایر مواد مخدر کاهش چشمگیری یافت( منابع موجود در دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش) چنین برنامه ای در فنلاند، بر روی ۴۵۲۳ دانش آموز اجرا شد و نتایج مشابهی به دست داد(وارتیانین و همکاران، ۱۹۸۶)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پیشینه تحقیق
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد/ دوره 9، شماره 2/ تابستان 1386/ 19-14 تأثیر ورزشهای هوازی با شدت پایین بر فشارخون سید محسن حسینی بروجنی
1، زیبا فراهانی**، حسین شیری**، دکتر ژیلا عابد سعیدی***، دکتر حمید علوی مجد†، سعید حمیدی زاده†† *مربی گروه پرستاری- دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، ** مربی گروه پرستاری – دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، *** استادیار گروه پرستاری – دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، †استادیار گروه آمار زیستی – دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ††کارشناس ارشد پرستاری – دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد.
کاهش فعالیتهای جسمی (کم تحرکی) و پرفشاری خون هر دو از عوامل خطر در ایجاد بیماریهای قلبی و عروقی و سکته های مغزی می باشند. کنترل فشارخون در محدوده طبیعی می تواند از ایجاد این عوارض پیشگیری کند یا آنها را به تعویق اندازد. استفاده از روشهای غیر دارویی یکی از اقدامات مهم در کنترل فشارخون می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ورزش پیاده روی با شدت پایین بر فشارخون کارمندان مبتلا به پرفشاری خون اولیه، انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در آن 36 کارمند مبتلا به پرفشاری خون اولیه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بروجن در یک برنامه ورزشی پیاده روی با شدت پایین به مدت 4 هفته، هر هفته 3 بار و هر بار به مدت 30-20 دقیقه شرکت کردند. سرعت پیاده روی در حدی تعیین شد که ضربان قلب در محدوده 60-50 درصد حداکثر ضربان قلب باشد. قبل از ورود به برنامه ورزشی، بلافاصله بعد از آن و یک هفته بعد متغیرهای پژوهش (فشارخون، نبض، وزن و شاخص توده بدنی) مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری t زوجی و آنالیز واریانس با اندازه گیریهای مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 5±13/46 سال بود. قبل و پس از مداخله به ترتیب میانگین فشارخون سیستولیک 12±04/150 و 11±5/149 (05/0p>)، فشارخون دیاستولیک 6±6/88 و 5±6/84 (001/0p<) و فشارخون متوسط شریانی 6±4/109 و 6±3/106 (01/0p<) میلی متر جیوه به دست آمد. همچنین قبل و پس از مداخله در تعداد ضربان قلب، وزن و شاخص توده بدنی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه پیاده روی با شدت پایین می تواند اقدام مؤثری در کنترل بیماری فشارخون باشد. واژه های کلیدی: فشارخون، پیاده روی، کارمند، ورزش هوازی. مقدمه: شهرنشینی و زندگی صنعتی باعث ایجاد تغییراتی در سبک زندگی امروزی گردیده که بسیاری از این دگرگونی رفتار، تأثیرات منفی بر روی بهداشت و سلامت فرد دارد. نداشتن برنامه ورزشی منظم و کم تحرکی یکی از این پیامدها می باشد (1). در بــررسی شهـر تهــران، 80 درصــد مــردان و 85 درصد زنان هیچگونه فعالیت بدنی در خارج از محیط کار یا منزل حتی به صورت قدم زدن منظم را ذکر نکردند (2). کم تحرکی در بالغین به عنوان یک عامل خطر برای بروز بیماری دیابت نوع 2 و در دوران کودکی باعث افزایش شیوع چاقی می شود (3،4). در شخص کم تحرک غلظت کلسترول LDL و تری گلیسریدها افزایش و کلسترول HDL کاهش پیدا میکند (1). فعالیت فیزیکی باعث کاهش خطر تبدیل اختلال تحمل گلـــوکز به دیـــابت، افزایش برداشت گلوکز توسط سلول های عضلانی و بــافت چربی، حساسیت به انســـولین و ذخیره گلوکز توســط کبـــد (3،4). پیشگیری یا تأخیر در شروع اختلالات شناختی مرتبط با سن یا دمانس (5) افزایش ذخیره جریان خون کرونری در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر (6) کاهش هایپرتروفی بطن چپ، بهبود کیفیت زندگی و کاهش فشارخون در بیماران مبتلا به پرفشـــاری خون میشود (4، 10-7). پرفشاری خون نیز یک عامل خطر برای بروز بیماریهای قلبی عروقی بوده و می تواند منجر به فیبریلاسیون دهلیزی، نارسایی احتقانی قلبی و سکته مغزی و نارسایی کلیوی شود. همچنین پرفشاری خون یک جزء مهم سندرم متابولیک می باشد (4). بر اساس آخرین تعریف، پرفشاری خون فشار سیستولیک بیشتر از 140 میلیمتر جیوه و فشار دیاستولیک مساوی یا بیشتر از 90 میلیمتر جیوه در یک دوره مداوم و حداقل در 2 اندازه گیری جداگانه می باشد (11). حفظ فشارخون سیستولیک در حد 140 میلی متر جیوه بسته به سن بیمار، منجر به کاهش 44-28 درصدی سکته مغزی و 35-20 درصدی بیماری ایسکمیک قلبی می شود (4). تعدیل در سبک زندگی شامل ورزش، کاهش وزن و محدود کردن سدیم دریافتی نقش مهمی در کنترل فشارخون ایفا میکند (9). ورزش هــوازی با شدت متوسط (70%-40% حداکثر اکسیژن مصرفی) باعث کاهش معنیدار فشارخون در بیماران مبتلا به پر فشاری خون و همچنین در افراد دارای فشارخون طبیعی دارای اضافه وزن یا وزن طبیعی می شود (4). ورزشهای منظم هوازی از درمانهای غیر دارویی در کنترل فشارخون میباشند. ورزش منظم هوازی باعث کاهش فشارخون سیستولیک به میزان 11 میلیمتر جیوه و کاهش فشارخون دیاستولیک به میزان 8 میلیمتر جیوه میشود. یک برنامه فعالیت فیزیکی منظم باید به تدریج شروع شود و به مدت 45-30 دقیقه در اغلب روزهای هفته تداوم پیدا کند. این سطح از فعالیت میتواند فشارخون را بدون درمان دارویی کنترل کند (12). با توجه به اینکه تأثیر ورزشهای هوازی بر فشارخون عموماً در برنامه های ورزشی طولانی مدت (حداقل 3 ماه) و شدت بالا (70%-60% حداکثر سرعت قلب) و تعداد جلسات زیاد در هفته (5 روز در هفته) مورد بررسی قرار گرفته است (14،13) و از آنجا که افزایش تعداد جلسات ورزشی در هفته و بالا بودن شدت ورزش در افرادی که وقت کافی برای انجام برنامه های ورزشی ندارند (به علت مشغله کاری) یا از نظر جسمی قادر به انجام ورزش با شدت بالا نیستند ممکن است مانعی در شرکت در این گونه برنامه های ورزشی شود، این مطالعه با هدف بررسی تأثیرات یک برنامه ورزشی با شدت پایین و حداقل جلسات توصیه شده (از نظر فرکانس و طول مدت ورزش) بر فشارخون کارمندان مبتلا به پرفشاری خون اولیه انجام گرفت. عدم مشاهده تفاوت معنی دار بین دو گروه سنی ممکن است ناشی از کم بودن تعداد نمونه و کوتاهتر بودن طول مدت برنامه ورزشی در این پژوهش باشد. از نگاه دیگر می توان به این نتیجه رسید که ورزش در هر دو گروه سنی مفید بوده و اختصاص به گروه سنی خاصی ندارد. در این مطالعه داشتن سابقه فامیلی پر فشاری خون یا فقدان آن پاسخ فیزیولوژیک به برنامه ورزشی را تغییر نداد. اما در مطالعه دیگری مشاهده شد در افرادی که سابقه فامیلی پر فشاری خون دارند، کاهش فشارخون ناشی از ورزش به مراتب کمتر از افرادی می باشد که این سابقه را در اقوام خود نداشتند (17). متا آنالیزی نشان داد که در 76 درصد مطالعات انجام شده کاهش معنیداری در فشارخون بعد از ورزش مشاهده شده است. این کاهش در مورد فشارخون سیستولیک حدود 10 میلیمتر جیوه و در مورد فشارخون دیاستولیک حدود 8 میلی متر جیوه بوده است. این متاآنالیز نشان داد کاهش فشارخون در بین هفته های یک تا ده اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر زمان زیادی برای مشاهده اثرات مفید ورزش در پرفشاری خون لازم نیست. همچنین کاهش فشارخون سیستولیک در افراد میانسال نسبت به افراد مسن تر یا جوانتر بیشتر است اما کاهش فشار خون دیاستولیک در تمام سنین مشابه می باشد (18). به نظر می رسد تفاوت های موجود بین نتایج این پژوهش با دیگر مطالعات در ارتباط با تفاوت های نژادی، جنسی و معیارهای انتخاب واحدهای مورد پژوهش، روشهای اندازهگیری فشارخون، شدت و طول مدت برنامه ورزشی باشد. به هر حال با توجه به عدم وجود گروه کنترل و محدودیت های نسبتاً زیاد در این پژوهش، پیشنهاد می گردد مطالعات با تعداد نمونه بیشتر و گروه کنترل انجام شده و تأثیر آن در کیفیت زندگی بیماران مورد ارزیابی قرار گیرد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه پیاده روی با شدت پایین می تواند اقدام مؤثری در کنترل هر چه بیشتر بیماری فشارخون باشد. تشکر و قدر دانی: در پایان از زحمات پرسنل محترم شبکه بهداشت درمان شهرستان بروجن کمال تقدیر و تشکر داشته و آرزوی سلامت و موفقیت برای این عزیزان دارم. منابع: Hambrecht R, Gielen S. Essay: h
نتیجه گیری
یک مشکل جهانی برای سلامت جامعه است. زندگی بی تحرک علت عمده مرگ و میر،بیماری و ناتوانی میباشد.حدود 2 میلیون مرگ هر سال به علت عدم فعالیت بدنی اتفاق می افتد و یافته های اولیه از تحقیق سازمان بهداشت جهانی حاکی از آنست که زندگی بی تحرک یکی از 10 علت عمده مرگ و میر در جهان می باشد.عدم فعالیت بدنی باعث افزایش تمام انواع مرگ ومیر،دو برابر شدن خطر بیماریهای قلبی عروقی،نوع 2 دیابت و چاقی میشود.همچنین خطر سرطان روده و پستان،بالا رفتن فشار خون،اختلالات چربی،استئوپروز،افسردگی و اضطراب را افزایش