انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد هنر نگار گری ایران 28 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 29 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

1-آل جلایر :بغداد

(حدود 84-730/82-1330)

هر نوع ارزیابی از هنر نگارگری کهن ایران را باید با گزارش دوست محمد شروع کرد که در سال 951/1544 آلبومی برای ابراهیم میرزا شاهزاده صفوی ترتیب داد و مقئمه ای بر آن نگاشت ؛این آلبوم امروزه در موزه کتابخانه توپ قاپی در استانبول (2154.ﻫ) محفوظ است . خود دوست محمد برای مدتی نقاش ثابت دربار شاه طهماسب بود و در تهیه صفحات پایانی شاهنامه هاتن ارشد (روچیلد سابق) دست داشت . بنابراین وی یکی از صاحبان سنن سینه به سینه ای هنر نگار گری بوده که از نسلی به نسل دیگر نقاشان درباری مکتقل می شده است و از اینجاست که گزارش و گفته های وی از اعتماد و اطمینان

ویژه ای برخوردار است . او درباره نقاشانی که از نظر زمانی چندان فاصله با هاگارث( )و سرجاشوا رینولدز ( )نقاشان انگلیسی نداشت و با توجه به تاریخ طولانی هنر مقطع وسیعی را در بر نمی گرفت.

دوست محمد پس از یک مقدمه افسانه گونه که در آن هنر نقاشی را به دانیال نبی نسبت داده و سپس به مانی و شاپور در دوره ساسانی پرداخته ، به بررسی نقاشی سده عشتم / چهاردهم همت گماشته است:

«هنر نقاشی تا سلطنت ابوسعید (34-717/34-1317) در کشور ختا ودر دیار فرنگ شکوفا شد . سپس استاد احمد موسوی صنعت نقتشی را از پدرش آموخت و حجاب از چهره نقاشی بر گرفت و نوعی از آن را که تا به زمان ما ادامه یافته ،بوجود آورد . ابوسعید نامه ،کلیله و دمنه و معراجنامه که به وسیله مولانا عبدالله مثنی برداری شده ، از رشحه قلم این نقاش است؛ و تاریخ چنگیز که در کتابخانه سلطان حسین میرزا (912-872/1506-1468) موجود است نیز از آثار اوست...دز میان شاگردان استاد احمد موسوی ،یکی استاد شمس الدین بود که هنر خود را در زمان سلطان اویس (75-757/74 – 1356) یاد گرفت از آثار او شاهنامه ای بود که خواجه امیر علی آنرا مثنی برداری کرده است . هنگامی که سلطان اویس در گذشت ،شمس الدین برای ارباب دیگری کار نکرد . خواجه عبدالحی شاگرد شمس الدین ،در وضع فلاکت باری می زیست ولی شمس الدین او را از این وضع نجات داد و به تعلیم او پرداخت . عبداحی در زمان سلطنت سلطان احمد بغدادی (812-784 / 1410-1382) بر همه پیشی گرفت . او نقاشی را به سلطان تعلیم داد وسلطان یک موضوع قلم سیاهی از ابوسعید نامه پرداخت . زمانیکه سپاه ظفر نمون تیمور بغداد را فتح کرد (791/1389) تیمور عبدالحی را به خدمت گرفت و وی را همراه خود به سمرقند برد . خواجه عبدالحی در سمرقند در گذشت .پس از مرگ او همه استادان از آثار او تقلید کردند . یکی دیگر از شاگردان شمس الدین ،استاد جنید بغدادی بود »

بعید نیست که دست کم پاره ای از نسخ خطی فوق الذکر باقی مانده باشد . مرحوم اریک شرویدر () همه این مسائل را در مقاله استادانه ای در مجله () بررسی کرده و نتیجه گیریهای او بسیار استوار و محکم و قابل قبول به نظر می رسد . او درباره دوست محمد می گوید :«آنچه از این دوره در دست داریم همانهایی است که گزارش وی با اعتماد کامل موید آنست. لذا دلیلی ندارد که درباره گزارش وی چون چرا بکنیم و یا در مورد داوریهای او تردید روا داریم.» با فلسفه اوخامی ()که شرویدر مقاله خود را با آن آغاز کرده، به هویت های زیر می توان اشاره کرد :

الف : آثار احمد موسوی

1- ابوسعیدنامه . تا کنون به قطع شناخته نشده است ، اما احتمال دارد که بعضی از صحنه های جنگ و سایر نگاره های تاریخی و آلبوم های استانبول و برلین از آن تقلید شده است .

2-کلیله و دمنه . مجموعه استادانه ای از نگاره های آلبوم شماره 1422.ف در کتابخانه دانشگاه استانبول (نگاره شماره یک)

3- معراج نامه . مجموعه از نگاره های آلبوم بهرام میرزا (2154.ﻫ)در کتابخانه توپ قاپی .

4- تاریخ چنگیز. شبیه ابوسعید نامه فوق الذکر است .

تعدادی دیگر از نگاره های آلبوم های توپ قاپی منسوب به احمد موسوی است و بایستی در این زمینه در نظر گرفته شود.

ب: آثار شمس الدین

شاه نامه ای که خواجه امیر علی از روی آن مثنی برداری کرده است . شرویدر نتیجه می گیرد که نگاره ای این شاهنامه شبیه نگاره های شاهنامه دموت() است ،ولی در آلبوم های توپ قاپی تعدادی از نگاره های مستقل شاهنامه وجود دارد که از نظر تاریخ و سبک شبیه هم است .

ج: آثار عید الحی

یک نگاره تراز اول (آلبوم شماره 2154.ﻫ و ب.2. ف توپ قاپی) که جوان خوابیده ای را نشان می دهد و فرشتگان به دیدار او آمده اند . انتساب این نگاره و سایر نگاره های آلبوم بهرام میرزا به عبدالحی از روی گزارش دوست محمد است که خوش نویسی ظیف قرن دهم / شانزدهم در داخل قاببندیهای تذهیب شده ،همراه است . وی این نگاره ها را طوری انتخاب کرده که گزارش تاریخی اش را تصوید سازد و از اینجاست که این انتساب را باید با اطمینان و اعتماد کامل پذیرفت .

د : آل جنید

مجموعه برجسته ای ازنگاره هایی که اشعار و دیوان خواجوی کرمانی را به تصویر کشیده و در نسخ خطی شماره18113اد کتابخانه بریتانیا به تاریخ 798/1396 موجود است (به مطالب زیر رجوع کنید) .

و اما با توجه به گزارش دوست محمد و نقاشیهای باقیمانده مرتبط بدان ، تصویر کلی نگارگری ایران در دوره شکل گیری خود چه بود ؟بدیهی است که آغاز مطلوب و مساعد آن و پیشرفت سریع اش در نتیجه حمایت سلسله آل جلایر بوده و طبق گزارش دوست محمد و همه شاهان این سلسله تعلق خاطری ویژه به نگار گری داشته اند (البته تیمور یک استثنا است ) . در این دوره پایتخت آل جلایر ، بغداد بود . از طرف دیگر علت دیکر پیشرفت سریع نگار گری ایران ، نبوغ هنری احمد موسی بوده است . نگاره ای کلیله و دمنه اودر میان نگاره های دیگر ایران و در تاریخ نگار گری آن از درخشندگی و پیچیدگی خاصی برخوردار است . توجه ویژه نگارگران نسل های بعدی ایران به نگاره های احمد موسی از نقطه ای با شکوه ( در حدود دوره دوست محمد ) معلوم می شود که نگاره های اصلی او را با زیبا ئی و امانت کامل باز نمایی کرده است ؛این نسخه مثنی برداری شده در کتابخانه دولتی رامپور هند محفوظ است. آن حس وحالی که احمد موسی با آن « نقاب از چهره نقاشی به یک سو نهاد و نوعی از نقاشی را بوجود آورد که تا به روز گار ما ( منظور روزگار دخست محمد ) رواج دارد » از نقایسه نگاره های کلیله و دمنه و معراجنامه وی با نگاره های آثار نسل پیشین نظیر نسخ خطی مرگان بستی یری() از سال 695/1295 و رشیدالدین در لندن و ادینبورو(705/1306و714/1314 ، نگاه کنید به کتاب شناسی کامل رشیدالدین) معلوم می شود . در ان نگاره ها عناصر چینی و بیگانه جذب و با دقت تمام هضم شده است ؛ تکنیک آن بسیار گسترش و صیقل یافته است؛ طراحی آن به طرز با شکوهی پر احساس و حس پذیر گردیده و هیچ یک از توانائیهای سابق خود را از دست نداده ؛ رنگ پردازی آن ، غنی و موزون و همساز شده است ؛و ترکیب بندیها ابعاد تازه و وسیع تری پدا کرده است .

سبکی را که احمد موسی به شاگردانش القاء کرد یک چنین شکوه و عظمت داشت و به گفته شرویدر ما باید در لابلای برگهای پراکنده شاهنامه سترگ دموت به دنبال آثار آنها باشیم. دموت دلال کعروف این نسخه از شاهنامه را در سالهای نخستین قرن بیستم از ایران به دست آورد و این دوره ، دوره ای بود که تعدادی از نسخ خطی کتابخانه سلطنتی ایران وارد بازارهای غربی شده بود . مارتین می نوسد (در کتاب نسخه های خطی نظامی در کتابخانه شاه ایران ، وینه، 1927 م . ص8 ) هنگامی که محمد علی شاه در تنگنای مالی قرار گرفت این نسخه های نفیس را به زنان خود بخشید تا با فروختن آنها عطر لباس برای خود تهیه کنند ؛ مارتین گزارش فراموش نشدنی از دیدار صبحگاهی خود با یک نفر تاجر ارمنی نیمه عریان در اتاق زیر شیروانی یکی از هتل های وا رفته پاریس ارائه می دهد که در طی آن یکی از زیباترین نسخ سلطنتی صفوی را از چمدان کهنه و پاره اوره ای بیرون آورده است. دموت شاهنامه خود را به موزه هنری



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر نگار گری ایران 28 ص


هنر نگار گری ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 29 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

1-آل جلایر :بغداد

(حدود 84-730/82-1330)

هر نوع ارزیابی از هنر نگارگری کهن ایران را باید با گزارش دوست محمد شروع کرد که در سال 951/1544 آلبومی برای ابراهیم میرزا شاهزاده صفوی ترتیب داد و مقئمه ای بر آن نگاشت ؛این آلبوم امروزه در موزه کتابخانه توپ قاپی در استانبول (2154.ﻫ) محفوظ است . خود دوست محمد برای مدتی نقاش ثابت دربار شاه طهماسب بود و در تهیه صفحات پایانی شاهنامه هاتن ارشد (روچیلد سابق) دست داشت . بنابراین وی یکی از صاحبان سنن سینه به سینه ای هنر نگار گری بوده که از نسلی به نسل دیگر نقاشان درباری مکتقل می شده است و از اینجاست که گزارش و گفته های وی از اعتماد و اطمینان

ویژه ای برخوردار است . او درباره نقاشانی که از نظر زمانی چندان فاصله با هاگارث( )و سرجاشوا رینولدز ( )نقاشان انگلیسی نداشت و با توجه به تاریخ طولانی هنر مقطع وسیعی را در بر نمی گرفت.

دوست محمد پس از یک مقدمه افسانه گونه که در آن هنر نقاشی را به دانیال نبی نسبت داده و سپس به مانی و شاپور در دوره ساسانی پرداخته ، به بررسی نقاشی سده عشتم / چهاردهم همت گماشته است:

«هنر نقاشی تا سلطنت ابوسعید (34-717/34-1317) در کشور ختا ودر دیار فرنگ شکوفا شد . سپس استاد احمد موسوی صنعت نقتشی را از پدرش آموخت و حجاب از چهره نقاشی بر گرفت و نوعی از آن را که تا به زمان ما ادامه یافته ،بوجود آورد . ابوسعید نامه ،کلیله و دمنه و معراجنامه که به وسیله مولانا عبدالله مثنی برداری شده ، از رشحه قلم این نقاش است؛ و تاریخ چنگیز که در کتابخانه سلطان حسین میرزا (912-872/1506-1468) موجود است نیز از آثار اوست...دز میان شاگردان استاد احمد موسوی ،یکی استاد شمس الدین بود که هنر خود را در زمان سلطان اویس (75-757/74 – 1356) یاد گرفت از آثار او شاهنامه ای بود که خواجه امیر علی آنرا مثنی برداری کرده است . هنگامی که سلطان اویس در گذشت ،شمس الدین برای ارباب دیگری کار نکرد . خواجه عبدالحی شاگرد شمس الدین ،در وضع فلاکت باری می زیست ولی شمس الدین او را از این وضع نجات داد و به تعلیم او پرداخت . عبداحی در زمان سلطنت سلطان احمد بغدادی (812-784 / 1410-1382) بر همه پیشی گرفت . او نقاشی را به سلطان تعلیم داد وسلطان یک موضوع قلم سیاهی از ابوسعید نامه پرداخت . زمانیکه سپاه ظفر نمون تیمور بغداد را فتح کرد (791/1389) تیمور عبدالحی را به خدمت گرفت و وی را همراه خود به سمرقند برد . خواجه عبدالحی در سمرقند در گذشت .پس از مرگ او همه استادان از آثار او تقلید کردند . یکی دیگر از شاگردان شمس الدین ،استاد جنید بغدادی بود »

بعید نیست که دست کم پاره ای از نسخ خطی فوق الذکر باقی مانده باشد . مرحوم اریک شرویدر () همه این مسائل را در مقاله استادانه ای در مجله () بررسی کرده و نتیجه گیریهای او بسیار استوار و محکم و قابل قبول به نظر می رسد . او درباره دوست محمد می گوید :«آنچه از این دوره در دست داریم همانهایی است که گزارش وی با اعتماد کامل موید آنست. لذا دلیلی ندارد که درباره گزارش وی چون چرا بکنیم و یا در مورد داوریهای او تردید روا داریم.» با فلسفه اوخامی ()که شرویدر مقاله خود را با آن آغاز کرده، به هویت های زیر می توان اشاره کرد :

الف : آثار احمد موسوی

1- ابوسعیدنامه . تا کنون به قطع شناخته نشده است ، اما احتمال دارد که بعضی از صحنه های جنگ و سایر نگاره های تاریخی و آلبوم های استانبول و برلین از آن تقلید شده است .

2-کلیله و دمنه . مجموعه استادانه ای از نگاره های آلبوم شماره 1422.ف در کتابخانه دانشگاه استانبول (نگاره شماره یک)

3- معراج نامه . مجموعه از نگاره های آلبوم بهرام میرزا (2154.ﻫ)در کتابخانه توپ قاپی .

4- تاریخ چنگیز. شبیه ابوسعید نامه فوق الذکر است .

تعدادی دیگر از نگاره های آلبوم های توپ قاپی منسوب به احمد موسوی است و بایستی در این زمینه در نظر گرفته شود.

ب: آثار شمس الدین

شاه نامه ای که خواجه امیر علی از روی آن مثنی برداری کرده است . شرویدر نتیجه می گیرد که نگاره ای این شاهنامه شبیه نگاره های شاهنامه دموت() است ،ولی در آلبوم های توپ قاپی تعدادی از نگاره های مستقل شاهنامه وجود دارد که از نظر تاریخ و سبک شبیه هم است .

ج: آثار عید الحی

یک نگاره تراز اول (آلبوم شماره 2154.ﻫ و ب.2. ف توپ قاپی) که جوان خوابیده ای را نشان می دهد و فرشتگان به دیدار او آمده اند . انتساب این نگاره و سایر نگاره های آلبوم بهرام میرزا به عبدالحی از روی گزارش دوست محمد است که خوش نویسی ظیف قرن دهم / شانزدهم در داخل قاببندیهای تذهیب شده ،همراه است . وی این نگاره ها را طوری انتخاب کرده که گزارش تاریخی اش را تصوید سازد و از اینجاست که این انتساب را باید با اطمینان و اعتماد کامل پذیرفت .

د : آل جنید

مجموعه برجسته ای ازنگاره هایی که اشعار و دیوان خواجوی کرمانی را به تصویر کشیده و در نسخ خطی شماره18113اد کتابخانه بریتانیا به تاریخ 798/1396 موجود است (به مطالب زیر رجوع کنید) .

و اما با توجه به گزارش دوست محمد و نقاشیهای باقیمانده مرتبط بدان ، تصویر کلی نگارگری ایران در دوره شکل گیری خود چه بود ؟بدیهی است که آغاز مطلوب و مساعد آن و پیشرفت سریع اش در نتیجه حمایت سلسله آل جلایر بوده و طبق گزارش دوست محمد و همه شاهان این سلسله تعلق خاطری ویژه به نگار گری داشته اند (البته تیمور یک استثنا است ) . در این دوره پایتخت آل جلایر ، بغداد بود . از طرف دیگر علت دیکر پیشرفت سریع نگار گری ایران ، نبوغ هنری احمد موسی بوده است . نگاره ای کلیله و دمنه اودر میان نگاره های دیگر ایران و در تاریخ نگار گری آن از درخشندگی و پیچیدگی خاصی برخوردار است . توجه ویژه نگارگران نسل های بعدی ایران به نگاره های احمد موسی از نقطه ای با شکوه ( در حدود دوره دوست محمد ) معلوم می شود که نگاره های اصلی او را با زیبا ئی و امانت کامل باز نمایی کرده است ؛این نسخه مثنی برداری شده در کتابخانه دولتی رامپور هند محفوظ است. آن حس وحالی که احمد موسی با آن « نقاب از چهره نقاشی به یک سو نهاد و نوعی از نقاشی را بوجود آورد که تا به روز گار ما ( منظور روزگار دخست محمد ) رواج دارد » از نقایسه نگاره های کلیله و دمنه و معراجنامه وی با نگاره های آثار نسل پیشین نظیر نسخ خطی مرگان بستی یری() از سال 695/1295 و رشیدالدین در لندن و ادینبورو(705/1306و714/1314 ، نگاه کنید به کتاب شناسی کامل رشیدالدین) معلوم می شود . در ان نگاره ها عناصر چینی و بیگانه جذب و با دقت تمام هضم شده است ؛ تکنیک آن بسیار گسترش و صیقل یافته است؛ طراحی آن به طرز با شکوهی پر احساس و حس پذیر گردیده و هیچ یک از توانائیهای سابق خود را از دست نداده ؛ رنگ پردازی آن ، غنی و موزون و همساز شده است ؛و ترکیب بندیها ابعاد تازه و وسیع تری پدا کرده است .

سبکی را که احمد موسی به شاگردانش القاء کرد یک چنین شکوه و عظمت داشت و به گفته شرویدر ما باید در لابلای برگهای پراکنده شاهنامه سترگ دموت به دنبال آثار آنها باشیم. دموت دلال کعروف این نسخه از شاهنامه را در سالهای نخستین قرن بیستم از ایران به دست آورد و این دوره ، دوره ای بود که تعدادی از نسخ خطی کتابخانه سلطنتی ایران وارد بازارهای غربی شده بود . مارتین می نوسد (در کتاب نسخه های خطی نظامی در کتابخانه شاه ایران ، وینه، 1927 م . ص8 ) هنگامی که محمد علی شاه در تنگنای مالی قرار گرفت این نسخه های نفیس را به زنان خود بخشید تا با فروختن آنها عطر لباس برای خود تهیه کنند ؛ مارتین گزارش فراموش نشدنی از دیدار صبحگاهی خود با یک نفر تاجر ارمنی نیمه عریان در اتاق زیر شیروانی یکی از هتل های وا رفته پاریس ارائه می دهد که در طی آن یکی از زیباترین نسخ سلطنتی صفوی را از چمدان کهنه و پاره اوره ای بیرون آورده است. دموت شاهنامه خود را به موزه هنری



خرید و دانلود  هنر نگار گری ایران


تحقیق در مورد نگارگری (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

آشنایی با هنر نگار گری

در تعریف واژه « نگارگری » که برخی از صاحب نظران از آن با نام « مینیاتور » یاد کرده اند نظرات متفاوت و گاهی کم و بیش شبیه به هم نیز ارائه شده است . از جمله در « فرهنگ معین » ذکر شده است : « مینیاتور ، تصویری کوچک است که در آن ریزه کاری به کار رفته باشد. نوعی نقاشی خاص در مشرق زمین که در آن قواعد علم مناظر ومرایا و کالبدشناسی رعایت نمی شود و در آن رنگ جنبه تزیینی دارد و ضمناجزئیات با ریزه کاریهای خاص نشان داده می شود. »

« در فرهنگ عمید » آمده است که : « مینیاتور ، نقاشی همراه با ریزه کاری و استفاده از لاجورد ، طلا و آب روی کاغذ یا فلز است که بیشتر در مشرق زمین معمول است. »

گروه دیگری از صاحبنظران هم مینیاتور را کلمه ای فرانسوی می دانند کمه از ترکیب دو واژه « مینی موم »( به معنی کوچک و خرد ) و « ناترال » ( به معنی طبیعت ) مشتق شده که نهایتاً به معنای « طبیعت کوچک » است.

« ویل دورانت » ( نویسنده کتاب تاریخ تمدن ) در تعریف مینیاتور می گوید :« کلمه ی مینیاتور مشتق از واژه ایبری » مینیوم « به معنای سرنج است که رومی ها از اسپانیا وارد کردند. رنگ آن ارغوانی روشن و در تذهیب کتاب بس مطلوب است. »

« اکبر تجویدی » در کتاب خود اصطلاح مینایتور را برگرفته از « مینیوم » ( به معنای رنگ قرمز خاصی که از شنگرف و مینیوم است ) می داند که در آغاز کتابها را نز د ملل مغرب با چنین رنگی می آراستند.

گروهی از محققان ، واژه فارسی نگارگری را به جای « مینیاتور» پیشنهاد داده و برکاربرد آن به جای مینیاتور ( که در غرب هم به تصویر کوچک تزیینی توام با برخی ریزه کاریها اطلاق می شود. ) اصرار می ورزند.

با عنایت به آنچه گفته شد باید ذکر شود که : « نگار گری تصویر عالم خیال است به معنی فلسفی آن و رنگهای غیر واقعی ». یعنی غیر از آنچه که در عالم جسمانی محسوس است و احتراز از نشان دادن دورنماهای سه بعدی همان اشاره به تصویر عالمی است غیر از عالم سه بعدی مادی که ظاهر بینان ممکن است تصور کنند موضوع نقاشی نگارگری است.

نگارگران ایرانی با این اعتقاد و بینش و با تغییرات در عناصر و فضای مادی کوشیدند راهی برای القای جهانی غیر مادی و معنوی باز کنند. نگارگری ایران تجسم و خلق هر چه بیشتر زیبایی هاست که در خیال روشن هنرمند نقش می بندد و این چنین است که هنرمند سعی می کرده تصویری خلق کند که توجه بیننده را جلب کند و به طبیعت اعتنایی نداشته است. نگارگر بعد را می دید و می شناخت ، ولی از ان دوری می کرد چرا که دوری اجسام و کوچک شدن آن را خطای چشم سر می دانست. پس به چشم دل روی می آورد.

او به طور ارادی از به کاربردن علم مناظر و مزایا دوری می جست. نگارگری ایرانی به آثار نور چندان توجهی ندارد، چرا که آنان را شکوه نور الهی مجذوب ساخته و تمامی صفحات را نورالهی برای آنان یکسان روشن کرده است.

منظره سازی در نقاشی نگارگری ایرانی اغلب خیالی و افسانه آمیز است. تخته سنگها بیشتر مرجانی شکل ، رنگارنگ و تیره فامند. ریگهای بیابان طلای گداخته است. جویبارهای رشته مانندی از میان آن می گذرد که در کنارش سبزه و شاخه های لرزان به طرز معجره آسایی روییده است.

تصاویری که در حوزه فرهنگ اسلامی – به خصوص در سده های پانزدهم وشانزدهم ( نهم و دهم ه . ق.) به دست نگارگران ایرانی آفریده شده ، به سبب خصوصیات معنایی، صوری و فنی شان از سایر آثار تصویری مربوط به فرهنگ های دیگر کاملاً متمایزند.

نگارگری ایرانی تفاوتی اساسی و ذاتی با نقاشی طبیعت گرایانه اروپایی دارد ونیز در اصول فلسفی و معیارها و قواعد زیبایی شناختی با هنر تصویری خاور دور و هند متفاوت است. همچنین به غلط بر آن نام « مینیاتور» نهاده اند، چرا که جزء در مورد کوچکی اندازه و برخی ظرافتهای فنی ، وجه تشابه دیگری بامینیاتورهای اروپای قرون وسطی ندارد.

اگر چه شروع نقاشی درایران را می توان مربوط به هزاره های پیش ارز میلاد دانست که در « میر ملاس»( در لرستان ) کشف شده و نگاره هایی از رزم ، شکار ، انسان و حیوان را به تصویر کشیده است ، اما آغاز نگارگری به مفهوم دقیق آن را باید به دوره ساسانی مربوط دانست که توسط « مانی » نقاش و نگارگر چیره دست آن زمان موجودیت می یابد .

مانی که مدعی نبوت می شود ، هنر نقاشی و نگارگری را برای تبلیغ و ترویج آیین خود به کار می گیرد. به دستور او تالارهایی به نام « نگارستان » ساخته می شود. بر دیوار این تالارها داستان خلقت آدمی و سرنوشت وی بر پایه اعتقادات آیین او نقاشی می شود با سیر در نقاشی های نگارستان فلسفه ی وی را در می یابند.

با ظهوردین مبین اسلام ، نگارگری ایرانی تا مدتی دچار توقف شد ، اما دیری نپایید که هنر نگارگری ایرانی ( البته با تغییراتی ) اساس و مبنای نگارگری اسلامی شد.

با روی کار آمدن عباسیان و حمایت ایرانیان، بغداد به عنوان مرکز اصلی نگارگری و تصویرگری کتب درآمد و مکتب بغداد یا عباسی این امکان را یافت که نخستین نمونه های تصویرگری در کتب پس از اسلام را که بیشتر جنبه علمی و فنی داشت ،به وجود آورد.

از مکتب بغداد ( مکتب عباسی ) که بین سالهای ١٣١ تا ٦٥٦ ه . ق رواج داشت ، آثاربسیاری بر جای مانده که از جمله می توان به کتب گوناگونی تصویر شده در این دوره به ویژه « التریاق » « رسائل اخوان الصفا » ، « عجایب المخلوقات قزوینی » و « نسخه قابوس نامه » ، « دیسقوریدوس » ( مختص دارو شناسی ) ، « فی معرفت الخیال الهندسیه » ، « کلیله و دمنه » و « مقامات حریری » اشاره کرد .

از خصوصیات نگاره های این دوره آن است که نقوش و شکل جانوران و اشخاص قدری درشت تر ترسیم شده است. در مجالس ، رنگ زمینه یا اصلاً نیست و یا بسیار اجمالی است. رنگهایی که در نگاره ها به کاررفته است، محدود اما تناسب آنها با یکدیگر بسیار دقیق ولطیف صورت گرفته است ،چهره افراد به نژاد« سامی » ( عربی ) تعلق دارد ، اما نفود شایان توجه هنرمندان بیزانسی را نیز در این تصاویر می توان مشاهده کرد. صاحبنظران « عبدالله بن فضل» را مشهورترین نقاش شیوه عباسی می دانند و نسخه خطی کتاب « خواص عقاقیر » گیاهان از آثار اوست. مصور ساختن کتاب در مکتب سلجوقی به شیوه ای خاص و با خصوصیاتی بیشتر ایرانی و کنار گذاشتن خصلتهایی که در شیو ه عباسی رواج داشت ( مثل خصوصیات نژادی و لباسهایی به سبک مسیحی ) ادامه یافت.

از جمله کتب مصور شده در این دوره می توان « صورالکواکب » ،« اندرزنامه » ،« مفید الخاص » (تـألیف زکریای رازی درباره خواص گیاهان و دفع بیمارریهای گوناگون ) ، « خواص الاشجار »، «طب جالینوس »، «سمک عیار »،«کلیله و دمنه »، « الاغانی » و « شاهنامه کاما» را نام برد.

در مکتب سلجوقی ، نقوش و تزئینات در متن رنگ آمیزی شده پدیدارگشته اند. معمولاً زمینه را با رنگ سرخ می پوشاندند . در صورتی که تصاویر در مکتب بغداد بدون رنگ آمیزی زمینه نقش می شده است. در نسخ خطی دوران سلجوقی ، نقاشی روی صفحه کتاب مستقیماً انجام می گرفته و از چین و چروک ها ی لباس به شیوه مسیحی رایج در مکتب عباسی اثری نیست. لباسها را با گل و گیاه و نقوشی به سبک اسلیمی تزیین می کردند. از نگارگران شاخص این دوره می توان از « ابوتراب» و « فخرالدین حسین بدیع نقاش » نام برد.

در دوره ایلخانان شاهد تأثیر پذیری نگارگری ایران ، از نگارگران چینی هستیم که همراه با فرهنگ و هنر چین (که به تصرف مغول ها در آمده بود) به سرزمین ما راه یافت . مکتب مغول ( =مکتب تبریز اول ) تلفیقی از نگارگری چین و ایران است. در جایی بیشتر خصوصیات نگارگری چینی و در جای دیگر خاصه های نگارگری ایرانی به چشم می خورد. ، اما آنچه مسلم است نفوذ طبیعت گرایی چینی در این آثار زیاد بوده و بسیاری از عناصر آن از هنرِ خاور دور ، خصوصاً چین به عاریت گرفته شده است.

از جمله آثار هنری به جای مانده از این دوران که در تبریز موجودیت و مرکزیت یافت، چند کتاب مصور« منافع الحیوان » ، « جامع التواریخ »، « کلیله و دمنه » و « شاهنامه » است که در موزه ها و مجموعه ها نگهداری می شود.

از نگارگران مکتب مغول می توان از « محمود بن محمد علی توسی کاتب » ، « استاد احمد موسی »، « امیر دولتیار» و « مولانا ولی ا... » نام برد.

مصون ماندن شیراز از هجوم مغول ها موجب شد شیراز به عنوان محلی امن مورد توجه بسیاری از هنرمندان و دانشمندان قرار گیرد. درآغاز انحطاط ایلخانان ، هنرمندان و نگارگران در دو مرکز عمده- شیراز وبغداد – که کانون هان هنری دوران مذکور به شمار می آمدند. از آن جا که بسیاری از هنرمندان و نگارگران که در بغداد و در حکومت جلایریان بودند از شاگردان و پرورش یافتگان استادان شیراز بودند. نگاره ها و کتب مصور شده در این دو شهر را به عنوان « مکتب شیراز » بررسی می کنیم ، مکتبی که نگاره ها ونسخ مصور به دست آمده از ان چنان زیبا و متنوع است که خود پژوهش و نگارش مستقلی رامی طلبد.

بررسی مدارک موجود در زمینه نقاشی کتاب در زمان تیموریان نشان می دهد، کهنترین کتابهای مصور این دوران نیز در شیراز نگاشته و تزیین شده است. بدین ترتیب ملاحظه میشود که این مرکز توانسته است با حفظ اصالت شیوه های کهن الهام دهنده سایر مراکز هنری نیز باشد.

امروزه چند نسخه از شاهنامه که پیش از استیلای تیمور بر ایران در شیراز رقم زده شده ، در دست است، تصاویر آن از تداوم سنتهای عصر ساسانیان حکایت میکند.همچنین تصویرهای « شاهنامه ٧٣٣ ه. ق » (موجود در کتابخانه دولتی سن پطرزبورگ ) نمونه های خوبی از نقاشی نسخ در شیراز در آن زمان است، این کتاب دومین نسخه از کهنترین کتب خطی و مصور شاهنامه فردوسی به شمار می آید.

در مکتب شیراز ، نسخ دیگری نیز از شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده شده که از آن جمله می توان به « نسخه کتابخانه توپقاپوی اسلامبول » (٧٧٢ه.ق ) ، « نسخه کتابخانه سلطنتی قاهره » (٧٩٦ه .ق.) «نسخه موزه بریتانیا »( ٨٠٠ ه. ق)اشاره کرد. همجنین در موزه



خرید و دانلود تحقیق در مورد نگارگری (word)