لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مبنا و هدف حقوق
درباره مبنا و هدف قواعد حقوق اختلاف بسیار است, چندان که می توان گفت تا کنون در هیچ یک از مسائل اجتماعی بدین پایه بحث و گفتگو نشده است. کاوش در این باره که حقوق بر چه مبنایی استوار است و هدف از قواعد آن چیست, پیشینه ای درخشان دارد و از زمان حکیمان یونان تا کنون اندیشه هزاران نویسنده و متفکر و دانشمند را به خود مشغول داشته است.
این اختلاف را اسباب گوناگون دامن میزند؛ چنان که پیروان مذاهب و دانشمندانی که فکر ایجاد حقوق جهانی را در سر میپرورانند سهم بسزایی در این راه دارند, ولی, رابطه اصلی همه گفتگوها را باید در این دو نکته جستجو و خلاصه کرد:
1-تاریخ زندگی بشر ستمهایی را که حکمرانان زورگو بر مردم روا داشته اند هیچ گاه از یاد نمی برد. قربانیان این جنایات همیشه در پی آن بوده اند تا چاره ای برای این درد بیابند و به وسیله ای از خودکامگی فرمانروایان بکاهند. احترام به حقوق فطری یکی از این وسایل است: گروهی از خردمندان کوشیده اند تا با طرح این فکر که << قواعدی برتر از اراده حاکم نیز وجود دارد و حقوق باید از آن قواعد عالی و طبیعی پیروی کند>> مانعی در راه تجاوز حکومت ایجاد کنند و قیام و مقاومت مردم را در برابر بیعدالتیها موجه سازند.
از سوی دیگر, طرفداران حکومت نیز بیکار ننشستهاند و در برابر پیروان حقوق فطری این فکر را پروردهاند که مبنای اصلی حقوق اقتدار دولت است و حاکم نماینده خداوند و مامور اجرای فرمانهای اوست.
2-انسان موجودی است مستقل و با خواستها و نیازهای ویژه خود, شخصیتی ممتاز از دیگران دارد. ولی, زندگی همین فرد مستقل چنان به سرنوشت دیگران آمیخته است که گویی پاره ای از اجتماع است و هیچ وجود مستقلی در برابر آن ندارد. زندگی فردی و اجتماعی انسان دو چهره گوناگون از حقیقت زندگی اوست و مهمترین مساله درباره هدف حقوق این است که چگونه باید ضرورتهای این دو زندگی را با هم جمع کرد و مقصود نهایی از قواعد حقوق تامین کدام یک از آنهاست؟
از همین جاست که دو مکتب اصلی تمام مسائل حقوقی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است: بعضی طرفدار اصالت فرد و تامین آزادی او شده اند و بعضی دیگر منافع جامعه و ضرورتهای زندگی مشترک را بر حقوق فردی برتری دادهاند.
بدیهی ترین مفهومی که همه از حقوق و قانون دارند این است که قواعد آن بر اشخاص تحمیل میشود و ایجاد الزام میکند. پس این پرسش در ذهن هر اندیشمند طرح میشود که چرا باید از قانون اطاعت کرد؟ چه نیرویی پشتیبان آن است و چه جاذبهای ما را به اجرای قواعد آن وادار میسازد؟ این نیرو و جاذبه پنهانی را <<مبنای حقوق>> می نامند.
گفته شد که انسان موجودی اجتماعی است و برای نگاهداری اجتماع خود لازم دیده است که قواعدی بر روابط اشخاص حکومت کند. پس, از لحاظ تاریخی, مفهوم حقوق با دولت (به معنی عام) ارتباط نزدیک دارد و هدف اصلی آن ایجاد نظمی است که این همزیستی را تامین کند. ولی, با از بین رفتن حکومتهای خودکامه, این بحث به میان آمده است, که آیا نقش حقوق تنها نگاهداری اجتماع و تضمین بقای حکومت است, یا باید بر پایه عدالت و انصاف باشد و برای هرکس حق و تکلیفی را شناسد که شایسته و سزاوار است؟
به این پرسش دو پاسخ گوناگون داده شده است:
1-مبنای اصلی حقوق عدالت است: بدین ترتیب, هم قانونگذار باید از قواعد عدالت پیروی کند و هم پیروان قانون در صورتی ناگزیر از اجرای آنند که دستورهای حکومت را عادلانه بیابند. بر پایه این نظر, قاعدهای که با مبنای اصلی خود (عدالت) در تعارض است, فقط صورت قانون را دارد و اگر به ظاهر نیز اشخاص ملزم به اطاعت از آن شوند, در وجدان خویش تکلیفی در این باب ندارند. لزوم احترام به اصول حقوقی ناشی از اراده حکومت نیست؛ به خاطر آن است که انسان به حکم فطرت خویش خواهان دادگستری است و به اصولی که این هدف را تامین کند احترام میگذارد.
به طور خلاصه, قاعدهای به عنوان ((حقوق)) قابل احترام است که علاوه بر تامین آسایش و نظم عمومی, حافظ عدالت نیز باشد.
2-مبنای حقوق قدرت حکومت است نه عدالت: قاعده حقوقی، خود به خود و به دلیل پشتیبانی دولت، همیشه محترم است، خواه هدف آن حفظ نظم یا اجرای اصول عدالت باشد. پس هیچ کس نمیتواند به بهانه بیعدالتی از اجرای قاعده حقوقی سر باز زند یا در برابر آن مقاومت کند.
در این پاسخ, به حقایق مادی و خارجی بیش از آرمانهای حقوقی توجه میشود. گویندگان آن بیهیچ پیرایهای اعلام میکنند که آنچه حقیقت دارد این است که طبقه حاکم سایرین را وادار به اجرای قواعد حقوق میکند و این گروه نیز ناگزیر از رعایت آن هستند.
آنان که عدالت را مبنای حقوق میشمرند, معتقد به وجود قواعدی والا و طبیعی هستند که برتر از اراده حکومت است و دولتها وظیفه دارند که آن قواعد را به دست آورند و حمایت کنند. ولی, طرفداران نظر اخیر حقوق را ناپایدار و ناشی از وضع حکومت و سیر تاریخی هر جامعه میدانند به همین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
1-بسیاری از کارشناسان، صاحبنظران و تحلیلگران مسایلاجتماعی به این نتیجه رسیدهاندکهمجازات زندان در بسیاری از موارد نمیتواند اثر تادیبی و سازنده برافکارواعمالزندانیان داشتهباشد و زندان با شرایط کنونی عاملی بازدارنده در مقابل جرم و جنایت تلقی نمیشود.
این افراد معتقدند:نهتنها زندان عاملی بازدارنده برای کاهش جرم و جنایت تلقی نمیشود بلکه با مشکلاتی که برای خانواده زندانی و جامعه پدید میآورد میتواند به بسیاری از ناهنجاریها و بزهکاریها دامن بزند.
جری شدن زندانی، شکسته شدن قبح منکر و جرم برای زندانی، بازآموزی جرم و ناهنجاری در زندان، شکسته شدن شخصیت و کرامت نفس زندانی و مسایلی از این دست از جمله مواردی است که کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی به عنوان پیامد استفاده از مجازات حبس برای زندانی مطرح میکنند.
همچنین کارشناسان مسایل اجتماعی معتقدند: با زندانی شدن یک فرد و محروم شدن او از فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی، خیل زیادی از کسانی که در جامعه وجود دارند از جمله خانواده زندانی، در معرض تاثیر پذیری قرار میگیرند.
کمترین تاثیری که زندانی شدن یک نفر بر خانواده میتواند داشته باشد آن است که ارتباط اقتصادی و عاطفی یک خانواده با نانآور خانه قطع میشود، هر چند این نان ممکن است از راههای صحیح و اصولی به این خانهوارد نشوداما در عین حال قطع این ارتباط نیز پیامدهای منفی دارد که در جای خود قابل بحث است.
از سویی دیگر کمرنگ دانستن نقش زندان و حبس در تادیب بزهکاران و مجرمان نباید اینطور معنی شود که جامعه اصولا نیازی به زندان و مجازات حبس ندارد.
مجازات حبس در عین حال که ممکن است اثرات ناهنجار بر جامعه و خانواده زندانی داشته باشد در پارهای موارد تنها راه حل تلقی میشود و چارهای نیست مگرآن کهیک مجرم سابقهدار که هرلحظه بودنش در بین مردم و در جامعه تهدیدی برای امنیت عمومی قلمداد میشود، زندانی شود.
نگرش صحیح به این موضوع آن است که جامعه، دستگاه قضایی و قضات پذیرش آن را داشته باشند که در مواردی که میتوان از مجازاتهای دیگر به جای مجازات حبس استفاده کرد برای بزهکاران و کسانیکه در گروه مجرمان خاص و سابقه دار نیستند از سایر مجازاتهای جایگزین استفاده کنند.
اجرای روشهای جدید زندانبانی در جامعه به عنوان یک ضرورت انکار ناپذیر بایدتلقی شود واین روشهاجای حبس و زندان را برای تادیب بسیاریاز بزهکاران بگیرد.
استفاده از روشهای جدید زندانبانی، آثار مخرب اقتصادی اجتماعی و فرهنگی ناشی از زندانی شدن یک فرد به صورت کنونی را کاهش میدهد.
روشهایی مانند زندان درخانه،زندانالکترونیک، زندان منطقهای، زندان بدون حصار، تبعید، زندان نیمه وقت، زندانآخر هفته و زندان آخرماه روشهای نوینی است که معمولا در جوامع مختلف تجربه شده است.
برخی مواقع یک فرد درمقابل کوچکترین دلایل وتخلفات به زندان معرفی میشود در حالی کهاین موضوع برای جامعه ما که از فرهنگاسلامی برخوردار است شایسته نیست.
این موضوع نهتنهاباعث بالا رفتن آمارزندانیان میشودبلکه رسیدگی به وضعیت زندانیان را نیز مشکل کرده است.
استفاده از زندان باید در موارد نادر و مقطعی و بهصورت کوتاه مدت تجویز شود و برای رسیدن به این شرایط نیازبه تغییر قوانین ومقررات جزایی داریم.
بر اساس آمارهای موجود میزان رشد جمعیت ورودی به زندانهای کشور حدود ۹ درصد است که این میزان بسیار بالاتر از میزان رشد جمعیت است.
این موضوع زنگ خطری برای مسوولان وبرنامهریزان در کشور است وباید اهتمام بیشتری برای کاهش رشد جمعیت در زندان اندیشیده شود.
معاون قوه قضاییه در اینباره گفت: زندان زدایی و استفاده ازمجازاتهای جایگزین حبس یکیاز محورهای اصلی و رویکردهای مهم درقوهقضاییه بهشمارمیآید که درسالهای اخیر موفقیتهای چشمگیری در این زمینه به وجود آمده است.
عباسعلی علیزاده با بیان اینکه اکنون حدود ۱۳۴هزار نفر در کل زندانهای کشور زندانی هستند، افزود: این آمار در سال ۱۳۷۸حدود ۱۸۰هزار نفر بود و این درحالی است که درهمین مدت، حجم ورودی پروندهها به محاکم قضایی تقریبا دو برابر شده است.
نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز گفت :زندان و زندانی کردن افراد تاثیر تادیبی و کاهش جرم در مجرمین ندارد و باعث افزایش فساد نیز میشود.
آیتالله محیالدین حائری شیرازی افزود:یک نفر که در رابطه با مواد مخدر دستگیر میشود و به زندان افکنده میشود در رشته تهیه و توزیعموادمخدر مدرک سیکل دارد اما با چند بار زندانی شدن و آزاد شدن، دراین رشته استاد میشود و با مدرک دکترای مواد مخدر آزاد میشود.
وی افزود:کسی که در زمینه توزیع مواد مخدرمدرک دکتری دارددیگراین کارهای کوچک توزیع راانجام نمیدهد،اوبهرییس یک باندمخوف تبدیل میشودوبرنامه ریزی ترانزیت مواد مخدر را به عهده میگیرد.
امام جمعه شیراز افزود: ما در زمینه مبارزه با مواد مخدر فقط با عوامل اجرایی مبارزه کردهایم و مغزهایی که برنامهریزیهای تولیدو تهیهمواد مخدر را میگردانند و عامل اصلی ناامنی و تولید مواد هستند دیده نمیشوند.
وی گفت: از کسی که ۳۷بار در زمینه تهیه و توزیع مواد به زندان رفته و آزاد شدهاست چهانتظاریاست که در زندان تادیب شود و زندان بر اواثر سازنده بگذارد؟ وی اظهارداشت:قاچاقچی مواد مخدر در زندان نان مفت میخورد و کار نمیکند، نان مفت انسان را مفسد میکند ولواینکه آن انسان آیتالله باشد، مشکل زندان ما این است که از زندانی کار نمیخواهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
هدف های اقتصادی یک جمع دیپلماتیک (( اجلاس سران گروه دی 8 ))
گروه دی هشت یا گروه هشت یا گروه هشت کشورمسلمان در حال توسعه که ایران ، ترکیه ، پاکستان ، مالزی ، مصر ، بنگلادش ، و نیجریه در آن عضویت دارند از جمله پیمان های منطقه ای است که به منظور ایجاد روابط مستحکم اقتصادی بین کشورهای در حال توسعه اسلامی وتقویت نفوذ این کشورها در بازارهای جهانی و برقراری گفت وگو با هفت کشور صنعتی تشکیل گردیده است ومبدع آن نجم الدین اربکان نخست وزیر سابق واسلام گرای ترکیه است که با سفر به 8کشور عضو در تیر ماه سال 1375 زمینه تأسیس این گروه را فراهم نمود.نخستین اجلاس سران دی هشت با حضور سه رئیس جمهورازجمله آقای هاشمی رفسنجانی وچهار نخست وزیر ویک وزیر خارجه در خردار 1376 در شهر استانبول ترکیه برگزار شد .
در بیانیه منتشر شده در اولین اجلاس سران اهداف اصلی دی هشت ، چگونگی همکاری و همفکری اعضای گروه ، ایجاد امکان عضویت سایر کشورهای در حال توسعه ، برقراری رابطه با سایر سازمان های بین المللی به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی ونحوه انتصاب مدیر اجرایی آن به تصویب رسید .
چنانچه از این اعلامیه برمی آید اهداف اصلی گروه دی هشت توسعه اقتصادی ،اجتماعی ، تقویت موقعیت کشورهای درحال توسعه در اقتصاد جهانی ، ایجاد تنوع و موقعیت های جدید در روابط بازارگانی تقویت حضور در تصمیم سازی در سطح بین المللی و ارتقای سطح زندگی مردم در کشورهای عضوخواهد بود .
عضویت دراین گروه برای دیگر کشورهای درحال توسعه که به اهداف و اصول آن پایبند باشند امکان پذیر است و همچنین عضویت در آن تأثیر در روابط دوجانبه یاچند جانبه کشورهای عضوبادیگر کشورهای نداشته ومانعی نیز جهت عضویت آنان در سازمان های منطقه ای وبین المللی نیست .
این گروه دارای سه رکن اصلی اجلاس سران ، شورای وزیران وکمیسیون مقام های ارشد است . اجلاس سران با شرکت روسای دولت های کشورهای عضو سالی یکبار تشکیل جلسه می دهد ، وزرای خارجه این هشت کشور نیز شورای وزیران و رکن سیاسی گروه را تشکیل داده و نشست سالانه آنان قبل از اجلاس سران برگزار می شود .
و اما کمیسیون مقامهای ارشدکه سالی دو بار تشکیل جلسه می دهد متشکل از مقام های ارشد وزارت خارجه هشت کشور عضو است ورکن اجرایی گروه را تشکیل می دهند .
در اولین اجلاس سران مقرر شدتا ده موضوع اقتصادی برای همکاری انتخاب شوند که عبارتند از : تجارت و صنعت ،اطلاعات ، مسائل مالی ، بانکداری ، خصوصی سازی کشاورزی وتوسعه روستایی ، علوم و فنآوری ، فقرزدایی وتوسعه منابع انسانی ، انرژی و بهداشت .
بناست که تصمیمات این گروه بر اساس اجماع اتخاذ شود . ایران نیز اهداف کلی خود در گروه دی هشت را به شرح زیر اعلام کرده است : تقویت هر چه بیشتر نقش اسلام در میان اعضای گروه ، همکاری اقتصادی با کشورهای عضو در جهت تحقق اهداف اقتصادی نظام ازطریق بهره گیری از امکانات گسترده آنها ، همکاری وهمیاری با کشورهای عضو در عرضه سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی وتحکیم پیوندهای سیاسی ، همکاری واتخاذ مواضع مشترک اقتصادی در میان کشورهای در حال توسعه مسلمان درعرصه روابط اقتصادی بین المللی ، همکاری وهماهنگی در امور صنعتی و فنآوری ، تحکیم پیوندهای سیاسی از طریق همکاری های همه جانبه ، استفاده از تجارب کشورهای عضودر جهت رفع تنگناهای اجتماعی واقتصادی و بهره گیری از گروه به منظور برخورد با تهدیدها و جالش های بین المللی .
بیانیه ای که درجریان دومین اجلاس سران گروه در داکار منتشر شد ، نشانگر توجه جدی اعضا به مسائل اقتصادی جهانی بود .به عنوان مثال گروه برهمکاری اقتصادی و فنی با سازمان ملل تأکید کرد و خواستار ایفای نقش دولت های عضو در توسعه ومدیریت نهادهای مالی تأکیدکرد وخواستار ایفای نقش دولت های عضودر توسعه و مدیریت نهادهای مالی بین المللی شد .از سوی دیگر به صراحت بر لزوم هماهنمگی اعضا با روند جهانی شدن تأکید گردید و همکاری وهماهنگی باسازمان تجارت جهانی امری در راستای منافع اضعای گروه دانسته شد . لذا میتوان گفت که این سازمان در راستای همکاری های اقتصادی منطقه و با توجه به فرایند کلی جهانی شدن اقتصاد تشکیل گردیده است. اما طرف نظر از بیانیه ها و اهداف ذکر شده باید دیدکه این گروه تا چه حد در دستیابی به اهداف خود موفق بوده است .
مهمترین نکته مثبت در مورد گروه دی هشت هدف از تشکیل آن است نگاهی به تاریخچه فعالیت سازمان های منطقه ای نشان می دهد که این سازمان هامعمولآ با دو هدف تشکیل شده اد ، اهداف ایدئولوژیک در یکسو و اهداف سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و امنیتی در سوی دیگر .تاریخ نشان می دهد آن دسته از سازمان های منطقه ای که با اهداف صرف ایدئولوژیکی تأسیس شده اند در دستیابی به اهداف خود چندان موفقیتی کسب نکرده اند . نمونه عینی این مسئله پیمان ورشو است که نتوانست کشورهای بلوک شرق سابق را یکپارچه وهمگون سازد ، ولی درآن سو ناتو به علت آنکه در پس تشکیل خود هدف مهمتری را پیگیری می کرد ، به نتیجه رسید . این هدف عبارت بوداز ایجاد محیطی امن در اروپای غربی به منظور توسعه و رشد اقتصادی .گروه دی هشت نیز اهدافی اقتصادی دارد ، ولی آیا صرف وجود چنین اهدافی برای موفقیت یک پیمان کافی است ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
هدف تحقیق :
هدف از پژوهش کار بر روی شناخت ، بکارگیری شیوه ها و برنامههایی است که نیاز بازدارنده افراد از مصرف نابجای مواد مخدر ، روان گردان ، الکل و توتون هستند و گروه مخاطب تمام افراد جامعه کشورمان به خصوص اولیاء و مربیان می باشند .
اعتیاد داستان تلخ زندگی انسان هایی است که خود را پای آتش پیر میسازند ودر جهنم تخدیر می سوزند و ندای باطنی خود را گسترش به گوش انسان های سالم وبیدار می رسانند و آنانرا به نجات ودستگیری خود فرا می خوانند هر چند که نواهای آنان دیرتر آغاز گردیده است و این دعوت خالصانه ایست از جوانان و افراد سالمی که گاهی درباره اعتیاد می اندیشند و هیجانات دوران بلوغ و تبلیغات مسمومم ، دود اعتیاد را با مشام آنان نیز مانوس می سازد .
تلفات مواد مخدر :
تنها اجتماع مانیست که از این مواد مخدر می نالد بلکه این پودرها و گردههای سفید و لعنتی در کشورهای مختلف جهان رخنه افکنده است و از هزار نفر و میر بیش از یک نفر قربانی آن شمار می آید . خطر شیوع و گسترش در حدی است که پاره ای از کشورها برای مقابله با آن در کشورهای خود شورای نظامی ترتیب داده اند و رئیس جمهور وقت از کشورهای دیگر با آفت اعتیاد مانند دورانجنگ در افکندن آن از اختیارات
تام خود استفاده کرده است .
«نیکلسون» رئیس جمهور سابق آمریکا اعتراف نمود که مواد مخدر بیش از جنگ ویتنام جوانان ما را نابود می کند و به اعتقاد او : تلفات مواد مخدر در ارتش آمریکا بیش از مواد منفجره و بمب خمپاره دشمن بوده است .
گسترش مواد مخدر در اجتماع ما :
ما با گسترش اعتیاد در کشورهای دیگر جهان کار نداریم . فقط نگاهی گذرا به اجتماع و کشور خودمان می افکنیم که این مواد مخدر چگونه در حال نفوذ و توسعه می باشد تا هم ، از اکنون بفکر جلوگیری و اتخاذ روشهای آگاهانه و سازنده باشیم . اکنون ما با ارزش مادی این مواد ضایعاتی و خسارات ناشی از آن کاری نداریم که با پول آن می توان چندین کار معظم و یا چندین مرکز علمی و پژوهشی و یا چندین واحد مسکونی ایجاد نمود که هزاران نفر از مزایا وثمرات آن بهرهمند گردند ، بلکه آنچه می تواند هدف ما قرار گیرد بررسی ضایعات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .docx :
هدف امام حسین از قیام عاشورا
قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند. و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه، در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند.
و بـا یک حـرکت خـزنده، بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى، حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه، و بـه دنبـال مرگ وى، پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى، و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود.امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع، اعتـراض و مخالفت کند. سخنان، نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده، بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام، پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق، تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنه، آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود. چـند نمونه از تـاءکیدهاى امام در این بـاره یادآورى مى شـود:
ویژگى هاى پیشواى مسلمانان
1 - در نخستین روزهایى که امام حسین(ع)در مدینه، بـراى بـیعت جهت یزید، در فشار بود، در پاسخ ولید که پیشنهاد
بیعت بـا یزید را مطرح کرد، فـرمود: اینک که مسـلمانان بـه فـرمانروایى مانند یزید گرفتار شده اند، باید فاتحه اسلام را خواند.
- امام ضمن پاسخ نامه هاى کوفیان، نوشت:
امام و پیشواى مسلمانان کسـى اسـت که بـه کتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـیش گیرد و از حـق پـیروى کرده بـا تمام وجود خویش مطیع فرمان خدا باشد.3 - امام حـسـین(ع)هنگام عزیمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام ((بیضه)) خطاب به ((حر)) خطبه اى ایراد کرد و طى آن انگیزه قیام خود را چنین شرح داد:
مردم! پـیامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حکومت ستـمگرى مواجـه گردد که حـرام خدا را حـلال شمرده و پـیمان الهى را درهم مى شکند، بـا سنت و قانون پـیامبـر از در مخالفت درآمده در میان بـندگان خـدا راه گناه و معصـیت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـیش مى گیرد، ولى او در مقابـل چنین حکومتى، بـا عمل و یا بـا گفتار اظهار مخالفت نکند، بـرخـداوند است که آن فرد(ساکت)را بـه کیفر همان ستمگر(آتش جهنم)محکوم سازد.
مردم! آگاه باشید اینان(بنى امیه)اطاعت خدا را ترک و پیروى از شیطان را بـر خود فرض نموده اند، فساد را تـرویج و حدود الهى را تعطیل نموده فى را(که مخصوص بـه خـاندان پـیامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدایت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قیام بـر ضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را تغییر داده اند، از دیگران شایسته ترم ...))
حاکمیت بـنى امیه که امام در این سخنان بـه گوشه هایى از آثـار سوء آن اشاره نموده، در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسین(ع)در موارد متعددى انگشت روى این عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت کـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:
محو سنتها و رواج بدعتها
آن حـضرت پـس از ورود بـه مکه، نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنین نوشت:
اینک پیک خود را بـا این نامه بـه سوى شما مى فرستم، شما را به کتاب خدا و سنت پیامبـر دعوت مى کنم، زیرا در شرائطى قرار گرفته ایم که سنت پیامبر به کلى از بین رفته و بـدعتها زنده شده است، اگر سخـن مرا بـشنوید، شما را بـه راه راسـت هدایت خـواهم کرد...)) . دیگر به حق عمل نمى شود.
حسین بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام ((ذى حـسم)) در میان یاران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدین شرح ایراد نمود:
پـیشامدها همین است که مى بـینید، جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتیها آشکار و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است و از فضیلتها جز اندکى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ، و کم علف، به جایگاه سخت و دشوارى تبـدیل شده است.
آیا نمى بینید که دیگر بـه حق عمل نمى شود، و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنین وضعى جـا دارد که شخص بـا ایمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق دیدار پـروردگار بـاشد. در چنین محیط ذلتـبـار و آلوده اى، مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم.
مسخ هویت دینى مردم