لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
احساس عظمت هستی در یک گودال عظیم
عظمت همیشه جذاب و تکان دهنده است. برای همین است که وقتی کنار دریایی می ایستم بخصوص وقتی امواج خروشان دارد، محو عظمت و زیبایی اش می شویم و وقتی به کوهستان می رویم و از روی قله به زمین زیر پای خود می نگریم بی اختیار در مقابل بخشی از عظمت هستی دهانمان از حیرت بازمی ماند. همه آنها که عظمت کاینات را به شکلی در وجود خود حس می کنند فروتن ترند و در مقابل خالق هستی سپاسگذارتر و تسلیم تر و برعکس آنها که بزرگی و بی نهایتی و عظیم بودن جهان هستی را درک نکرده اند در خودخواهی و خودپرستی و خود بینی شناورند. یکی از این عظیم های جهان هستی گودالی است در ولگای روسیه، عرض این گودال 55 متر و کمترین ارتفاع آن از سطح زمین بیش از 330 متر است. ماجراجویان زیادی برای پائین رفتن از این گودال و تماشای آن لحظه شماری می کنند. چرا؟ برای اینکه وقتی در دل آن هستی یکجور حس عظیم و جالب وجود انسان را می گیرد.در زیر صحنه هایی از این حفره عظیم را می بینیم.
/
/
/
/
/
/
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
به نام بزرگ منقلب کننده جهان هستی
انقلاب اسلامی ایران ، حوادث و دشمنی ها ، ادامه نهضت
مقدمه :
بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که بعد از وفات پیغمبر مسیر انقلاب اسلامی که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد . در اثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانی که تا دیروز با اسلام می جنگیدند ، اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف مسلمانان داخل کرده بودند ، مسیر این انقلاب و شکل و محتوای آن تا حدود زیادی عوض گردید ، بدین ترتیب که از اواخر قرن اول هجری ، تلاشهایی آغاز شد تا از این انقلاب ماهیتاً اسلامی یک انقلاب ماهیتاً قومی و عربی تعبیر بشود . وارثان میراث پیامبر به عوض این که اعتقاد داشته باشند که دین اسلام و ارزشهای اسلامی بود که پیروز گردید و به عوض آنکه به حفظ و تداوم دستاوردهای انقلاب اسلامی با همان معیارها و با همان اصول اعتقاد داشته باشند ، اعتقاد پیدا کردند به اینکه انقلاب ماهیتی قومی و عربی داشته و این ملت عرب بوده است که با ملل غیر عرب جنگیده و آنها را شکست داده است . بدیهی است که همین امر برای ایجاد شکاف در درون جامعه اسلامی کافی بود .
در سالهای پس از پیروزی انقلاب ما نیز درست در وضعی قرار داشتیم نظیر ایام آخر عمر پیامبر ، یعنی وقتی که آیه "... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون..." نازل شد . البته امروز نیز مشکلاتی نظیر آن روزها وجود دارد . پیام قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونی پیروز شده و نیروهای او را متلاشی کرده اید ، دیگر از او ترسی نداشته باشید بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید ، از منحرف شدن نهضت و انقلاب است که باید ترس داشته باشید . اگر ما با واقع بینی و دقت کامل با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم و در آن تعصبات و خود خواهی ها را دخالت دهیم ، شکست انقلابمان بر اساس قاعده " واخشون " و بر اساس قاعده " ان الله لا یغیر ... " حتمی الوقوع خواهد بود درست به همانگونه که نهضت صدر اسلام نیز بر همین اساس با شکست روبرو شد .
اصلی که در بسیاری از موارد صدق می کند این است که نگه داشتن یک موهبت از بدست آوردنش اگر نگوییم مشکلتر ، مطمئناً آسانتر نیست . قدما می گفتند جهان گیری از جهانداری ساده تر است و ما باید بگوییم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب نگاهداشتن سهلتر است . در همین انقلاب خودمان بوضوح می بینیم که از وقتی که به اصطلاح شرایط سازندگی پیش آمده بود ، آن نشاط و قوت و قدرتی که انقلاب در حال کوبیدن دشمن بیرونی داشت ، تا حدود زیادی از دست داده و یک نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است . البته این تفرقه یک امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینی نبود ، از قبل حدس زده می شد که با رفتن شاه آن وحدت و یک پارچگی که در میان مردم بود تضعیف شود .
از اینجا معلوم می شود که بررسی ماهیت این انقلاب به عنوان یک پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد . ما می باید انقلاب خودمان را بشناسیم و همه جنبه هایش را به بهترین نحو تحلیل کنیم . تنها با این شناختن و تحلیل کردن است که امکان تداوم بخشیدن به انقلاب و امکان حفظ و نگهداری آنرا پیدا خواهیم کرد .لازم است ابتدا یک بحث کلی درباره انقلابها مطرح کنیم و بعد از آن انقلاب ایران را بطور اخص مورد بررسی قرار دهیم . در اولین قدم باید ببینیم انقلاب یعنی چه ؟
انقلاب
انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین ، علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب . به عبارت دیگر انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم ، بمنظور استقرار وضعی دیگر به این ترتیب معلوم می شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است ، یکی نارضایی و خشم از وضع موجود ، و دیگر آرمان یک وضع مطلوب . شناختن یک انقلاب یعنی شناخت عوامل نارضایی و شناخت آرمان مردم .
در مورد انقلاب ها بطور کلی دو نظریه وجود دارد ، یک نظریه این است که اصلاً همه انقلابهای اجتماعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ای «معلم هستی و هو»
ای اسطوره عشق و صفا
و ای معمار جهان هستی
اندیشه ، تفکر ، شناخت ، قلم و گفتار مان از توست .
تو سرود عشق را سرداری و ایثار را به ما آموختی .
تو راهنمای همه هستی مائی ، تو قافله سالار و دلاوری .
تو«علم الاسماء» و موشری .
بر ما منت گزاردی و دانستن و شناخت را به ما عطا کردی .
رسولان و هدایت گران را آفریدی تا چراغ هدایت ما شوند .
از تو می خواهم مرا یاری دهی تا در این باقیمانده هستی قدم و قلم را در راه تو بردارم . و خدمتی هر چند ناچیز به مردم عزیر کرده باشم شاید به اندازه وسعت توانایی خود تکلیفی را ادا کرده باشم و بهانه ای باشد برای آموزش روز واپسین .
و من الله التوفیق و علیه الکلان .
بسم اله الرحمن الرحیم
فصل اول
کلیاتی درباره آموزش ریاضی
اهمیت ریاضی در زندگی بشری
پیشرفت دانش و تمدن بشری مرهون علم ریاضی است به طوریکه ریاضی پایه واساس کلیه علوم اعم از علوم انسانی (روان شناسی ، جامعه شناسی ، فلسفه ، تاریخ ، جغرافیا ، ادبیات ، شعر و موسیقی ، هنر و…..) و علوم تجربی (زیست شناسی ، زمین شناسی ، فیزیک ، شیمی ، پزشکی، نجوم ، فنون ، مکانیک ، عمران ، ساختمان ….. )و ریاضی جزئی از اجزاء لاینفک زندگی معمولی در معا ملات ، تغذیه و فنون و کارهای معمولی که بشر در روزمره با آن سر و کار دارد ، به حساب می آید .
در علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی ،ارزش و قطعیت معتبر است چنانکه از آمار بعنوان یکی از وسایل مهم تحقیق استفاده می گردد و محققین در اغلب موارد مانند تحقیق در موضوع خود کشی ها ، کثرت ازدواج ها ، شیوع وافزایش طلاقها و بالا رفتن و یا پائین آمدن نرخ ها و موارد زیادی مانند آنها با استفاده از اطلاعات آماری تحقیقات خود را ارزش علمی می بخشد .
اهمیت و لزوم هندسه در معماری ، حساب در بانکداری و صدها موارد کاربرد ریاضیات در زندگانی عملی می توان سخن به میان آورد .
در مورد ارزش و قطعیت و اعتبار ریاضیات در علوم نیز کافی است تکرار نمائیم که دانشمندان اغلب کشفیات و معلومات حاصله را هنگامی روشن و قطعی می شمارند که می توان آنها را به صورت اعداد یا فرمولهای ریاضی نشان داد و به عبارت دیگر کیفیت را به صورت کمیت عرضه داشت و در این راه به اندازه ای پیش رفته اند که گفته اند:
(شناخت عبارتست از اندازه گیری ) اگر امروز قسمت عمده وسایل و لوازم کار گاهها و آزمایشگا هها را وسایل اندازه گیری تشکیل می دهند علتش همین قطعیت علوم ریاضی است که موضوع آن کمییت و مقدار است.
زمان را نیز با استفاده از جنبش حرکت متحدالشکل که در مکان صورت می گیرد اندازه می گیرند ـ چنانچه ساعت و دقیقه و ثانیه را از جنبش حرکت متحدالشکل عقربه ای در روی صفحه ساعت اندازه می گیرند در حقیقت در اینگونه موارد ، مکانی که چند متحرک یکنواخت طی می نمایند اندازه گرفته میشود.
چنانکه می دانیم مکانیک نیز در بدو پیدایش خود صورت دانش تجربی داشته است و بعد استنتاجی و عقلانی گردیده است چنانکه گالیله بنیانگذار مکانیک خود قانون سقوط اجسام را به وسیله تجربه و آزمایش معلوم داشته و اثبات کرده است .
ستاره شناسی نیز که مطالعات اجسام آسمانی و حرکات آنها است امروزه کاملا جنبه ریاضی دارد ، بعبات دیگر ، ستاره شناسی که قسمت عملی مکانیک ومورد اعمال قوانین مکانیکی است در بدو پیدایش خود دانشی بود که روش آن منحصرا مشاهده بوده است . زیرا کرات آسمانی را نمی توان تحت آزمایش در آورد ، ولی بعدا به صورت استنتاجی و عقلانی در آمده و در قالب ریاضیات ریخته شده و بدین ترتیب جنبه تجربی و ریاضی پیدا کرده است .چنانکه قانون جاذبه نیوتون (Newton) (1727-1642 ریاضیدان و فیریسین و ستاره شناس ) کاشف قانون مزبور به وسیله آن حرکت ستارگان را تعیین کرده است قانونی است تجربی که به صورت فرمول ریاضی بیان شده است1 .
وقتی در آثار باستانی و تاریخی نظیر تخت جمشید و مسجد شیخ لطف اله اصفهان و چهل ستون و دیگر آثار باستانی نظری بیفکنیم در آن آثار با عظمت علم ریاضی کاملا مشهود است .
علما و دانشمندانی نظیر (محمد بن طوسی الخوارزمی ) که در آثار وی سنت های ریاضی یونانی و هندی با هم ترکیب شده است و در قرن نهم میلادی سوم هجری چندین اثر از خود برجای گذاشته است که کتاب «المختصر حساب الجبر و المقا بله از خود به جای گذاشته » این کتاب به نام (Liber Algorism) لیبرالگوریسمی یعنی کتاب الخوارزمی به لاتین ترجمه شده که کلمه انگلیسی ( Algorism ) به معنی حساب و محاسبه و روش محاسبه را از آن گرفته اند . ( ص 147 علم و تمدن در اسلام . نوشته سید حسن نصر ) گذشته تاریخ ایران مشحون از این است که علما و دانشمندان به علم ریاضی اهمیت فراوانی قائل بوده اند .
علمائی همچون ابن سینا ، خیام ، ابوالوفای بوزجانی شارح کتاب جبر خوارزمی – ابن هثیم – اخوان الصفا – ابوسهل کوهی که یکی از علمای جبر اسلامی است . فارابی که نظریة موسیقی ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقاشی کودک واکنشی به هستی
گاه میبینیم که کودک در نقاشیاش تمایل به رنگ تیره دارد، گاه رنگ روشن را ترجیح میدهد و برخی مواقع نیز تصویری را نقش میکند که پدر و مادرها را نگران میکند همه کودکان نقاشی میکشند، اما نقاشی همهشان مثل هم نیست. در عین حال نقاشی یک کودک در دوران مختلف و در شرایط مختلف روحی روانیاش نیز یکی نیست.گاه میبینیم که کودک در نقاشیاش تمایل به رنگ تیره دارد، گاه رنگ روشن را ترجیح میدهد و برخی مواقع نیز تصیری را نقش میکند که پدر و مادرها را نگران میکند. به عنوان مثال "ماندانا.س" مادر گلچهره 3 ساله میگوید: هیچ وقت ندیدهام در نقاشیهای گلچهره فردی به عنوان پدر وجود داشته باشد. او یک خانه میکشد که در آن من هستم، خودش، عروسکها و اسباببازیهایش هست، اما همسرم نیست. این را میدانم که گلچهره بیشتر ساعات روز با من تنها است و پدرش ساعات طولانی سرکار است و وقتی هم می آید معمولا گلچهره خواب است، اما اگر واقعا نقاشی تصویری از دنیای درون بچهها باشد میتوانم چنین نتیجه بگیرم که پدر در ذهن گلچهره کوچک ما نقش اندکی دارد و این نگرانم میکند. این که کودکان داری ذهن خلاق و سرشار از یده هستند شکی نیست و گاه میشنویم که برخی آهنگسازان برای ساختن یک آهنگ جدید از ابتکار کودکانی استفاده میکنند که مشغول آموختن موسیقی هستند ولی در عین حال نباید فراموش کرد که هنر نقاشی مثل سیر هنرها از روح ریشه میگیرد و هرآنچه در ضمیرناخودآگاه هست روی کاغذ می آید. کودکان نیز با نقاشی خود روح خود را عریان میکنند و همین امر لزوم توجه پدر و مادرها را براین کار در مورد همه کودکان ضروری میکند و خانواده باید که علاوه بر حفظ خلاقیت کودکان خود بر تغییراتی که در نقاشی آنها روی میدهد توجه کنند. الیوریو فراری روانشناس در کتاب "نقاشی کودکان و مفاهیم آن" درباره مراحل نقاشی کودکان میگوید: نخستین مراحل نقاشی خط خطی کردن و سپس تکامل چهرهنگاری و قصهپردازی در نقاشی است. وی همچنین معتقد است: نقاشی و زندگی عاطفی کودک مثل بررسی رنگها، موضوعها، نقاشی خانواده، رابطه محیط و نقاشی و نقاشی و ناسازگاری از جمله مولفههی مورد بحث روانشناسان است. این روانشناس یادآور میشود: در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیتها رها میسازد و با مادر حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههیش صحبت میکند. به همین دلیل ین نویسنده اصرار دارد که اگر آموزش نقاشی را بر پیه تصحیح نقاشی قرار دهیم و به آنها تمرین کپی و تقلید را بیاموزیم به از بین بردن خلاقیت در فرزندمان کمک کردهیم. یا باید به کودک آموزش نقاشی بدهیم؟باران دختری است هوشیار و بازیگوش. او هیچ وقت نه در مهد کودک نه در بازیهی گروهی به مشکل برنخورده است و حس همکاری و دوستپذیری قوی دارد، اما مادرش نگران است. میگوید در نقاشیهی باران نظم منطقی به چشم نمیخورد مثل ین که خانه را روی آسمان میکشد و ابرها را روی زمین یا هیچ وقت خورشید نقاشیهی او بالی صفحه نیست. او میخواهد کودکش را به کلاس آموزش نقاشی ببارد. در عین حال فکر میکند از این طریق راه را بر خلاقیت او خواهد بست. مرضیه قرهداغی مترجم کتابهی آموزشی کودکان در ین مورد معتقد است: بهترین راه بری پرورش خلاقیت کودکان آزاد گذاشتن آنها در نقاشی است. حتی اخیرا ین نظریه قوت گرفته است که مداد، کودک را محدود میکند. کپی کردن یا رنگ کردن تصاویر چاپی او را بشدت محافظه کار بار میآورد. بید بری آزاد گذاشتن حس کودک وسیل دیگر مثل قلم یا پنبهدارو از او بخواهیم در صفحات بزرگ هر آنچه دلش میخواهد بکشد. وی همچنین معتقد است هنگام نقاشی نبید کودک را زیر رگباری از اطلاعات قرار داد و به او توضیح داد که مثلا درخت چه شکلی دارد یا ین که من درخت را میکشم و بعد تو آن را بکش. به نظر او بهترین روش آشنا کردن کودک با طبیعت و مظاهر آن به صورت نزدیک است. به ین صورت که مثلا در یک گردش به او کاملا توضیح داده شود که ین درخت است و برگها و ساقههی آن داری ین اشکال هستند و بعدا با یادآوری آن روز گردش از کودک بخواهند که یک درخت نقاشی کند. نکته مورد توجه بعدی که خانوادهها بید به آن توجه داشته باشند همذات پنداری کودک با اشیا یا انسانها و حیوانات کارتونی و انعکاس آنها در نقاشی است. کودک به محض آن که بتواند ویژگیهی موارد گفته شده را تشخیص بدهد میتواند با آنها همذات پنداری بکند و ین در نقاشیهی او نیز متجلی میشود. رویا کوچک انتظار، روانشناس درباره ین واکنش که به بحث هیجانهی کودک مربوط میشود میگوید: هیجانها زمانی شکل میگیرد که بچه بتواند آنها راتشخیص بدهد. فرزند از بدو تولد خشم، شادی و خوشحالی را میتواند در چهره مادرش ببیند و به مرور آن را در چهره دیگران نیز میتواند پیدا کند و اگر جیی برود که چهره دیگران به جز چهره مادرش شاد است میداند که در یک میهمانی یا شادی قرار گرفته است و او هم شاد میشود. کودک قبلا حالتهای هیجانی را در چهره مادرش تجربه کرده است و میتواند آن را با نقاشی نشان بدهد در عین حال در مبحث همذات پنداری هم باید گفت که کودک در 2 تا 6 سالگی وانمود سازی میکند و خود را جای کسانی میبیند که بیشترین علاقه را به آنها دارد یا وقتی نقاشی میکشد مثلا شکل پدر را میکشد و میگوید این من هستم. رویا کوچک انتظار، درباره نزدیک شدن برخی نقاشی کودکان به کاریکاتور میگوید: برخی کودکان در نقاشیهای خود اغراق به خرج میدهند و مثل کفشهای پاشنه بلند مادرشان را در بزرگترین اندازه میکشند که ین به هنر کاریکاتور خیلی نزدیک است و این هنر یا ویژگی بید تقویت بشود و لازمه تقویت و هدیت آن تشخیص است. یعنی پدر و مادر بید تشخیص بدهند که وقتی کودک چهره پدرش را ترسیم میکند و در آن مثلا عینک میکشد در حالی که تمام چهرهاش را پوشانده است این یعنی نوعی کاریکاتور و نبید بیتوجه به آن بود یا روش درست نقاشی کردن به او آموزش داده شود. و از یاد نبریم که آموزش مقوله مهمی است و هرچه بگوییم کودک ابید در نقاشی رها باشد، اما مشاهده میشود که کسانی که آموزش میبینند و هدایت میشوند میتوانند زودتر از همسالان خود هنری را شروع کنند. با همه این اوصاف آنچه مهمترین نکته به نظر میرسد شناخت کودک، میزان استعداد و علاقه اوست و پدر و مادر باید هوشیار و مبتکر باشند و اطلاعات کافی داشته باشند چرا که غفلت از کودک و دنیی درونی او که اغلب زمینه بروز آن در صفحه کاغذ سفید و به وسیله نقاشی است استعدادهی نهفته کودک را در همان ابتدا از بین میبرد. در عین حال اگر به نقاشی او بیتوجه باشیم نمیدانیم که او از چیزی در رنج است یا خیر یا شاید او ترسیده است و با نقاشیاش آن را به سادگی به ما میگوید و ما باید با توجه کامل و دقت به آن همیشه بنگریم و بدانیم که از کودک 3 چیز میتوان آموخت: سرگرم شدن با هر چیز، شادی بدون دلیل و شعور خواستن.
نقاشی کودکان
4-): چراغ:چراغ علامت عشق ومحبته ،اگه درخانه ای که کودک نقاشی میکنه چراغی آویزانه وپرتونوری ازآن می تابه میتوان ازروشنی دل کودک باخبر شد .5-):درخانه:درخانه که کودک تصویرمیکنه سمبل رفت وآمد وعلاقه مندی کودک به رفت وآمد خانوادگیه.اگه تمام نقاشی های کودک که خونه کشیده درنداره ،یک دیوار نداره،یاپنجره ای سیاه رنگ وتاریک