لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
لیتوگرافی، هنر ساختن در ابعاد کوچک
موضوع: نانو دانش و فنون مقیاس نانو
خلاصة مقاله• توسعة نانوفناوری بستگی به توان محققان در تولید کارآمد ساختارهایی با ابعاد کمتر از 100 نانومتر (کمتر از یک هزارم قطر موی انسان) دارد. • فوتولیتوگرافی، فناوریای است که هماکنون برای ساخت مدار روی میکروچیپها به کار گرفته میشود. کاربرد این فناوری را میتوان به تولید نانوساختارها تعمیم داد، ولی تغییرات لازم بسیار گران و از نظر تکنیکی دشوارند.• روشهای ساخت سیستمهای نانومتری دو دستهاند: بالا به پایین که با کندن مولکولها از سطح ماده صورت میگیرد و پایین به بالا که با نشاندن اتمها و مولکولها در کنار هم ساختار نانویی به وجود میآورد.• لیتوگرافی نرم و لیتوگرافی قلمی دو مثال از روشهای مربوط به بالا به پایین هستند. محققان با استفاده از روشهای پایین به بالا در حال ساخت نقاطی کوانتومی هستند که میتوانند به عنوان رنگهای بیولوژیک به کار روند. یادتان هست آخرین بار کِی رایانهتان را ارتقا دادهاید یا به جای رایانة کُندِ قدیمی، رایانة جدیدی گرفتهاید؟ اگر سرعت پردازندهها را بر اساس سالی که اولینبار به بازار عرضه شدند یادداشت کنید، شما هم میتوانید با رسم یک نمودار در کاغذ نیملگاریتمی، به کشفِ دوبارة «قانون مور» نائل آیید! قانون مور نشان میدهد که از سال 1970 تا کنون، سرعت پردازندهها هر 18 ماه دو برابر شده است. سرعت یک پردازنده ارتباط مستقیمی با تعداد ترانزیستورهای بهکاررفته در مدار مجتمع آن دارد. فکر میکنید اندازة پردازندة سریعِ امروزِ شما از پردازندة کُندِ سه سال پیش بزرگتر است؟ مسلم است که نه! علت این رشد سرسامآور، پیشرفت فناوری و قابلیت دسترسی بشر به توان طراحی و گنجاندن تعداد بیشتری ترانزیستور در واحد سطح است. این رقم برای پردازندههای امروزی به بیشتر از 10 میلیارد ترانزیستور در یک سانتیمتر مربع میرسد. میتوانید طول یک ترانزیستور را تخمین بزنید؟ اگر به عدد 100 نانومتر رسیدهاید، محاسبة شما درست است. اما 100 نانومتر طول رشتهای است که فقط از 500 اتم سیلیکون تشکیل شده باشد. با این اطلاعات فکر میکنید آیا باز هم بشر قادر است به این رشد سریع ادامه دهد؟اگر بخواهیم به همین ترتیب پیش برویم، تا سال 2010 طول هر ترانزیستور از 50 اتم و تا سال 2015 حتی از 5 اتم هم کمتر خواهد شد. همین واقعیت است که ایدة ساختن نانوساختارها با ابعاد چند اتم را هم برای دانشمندان و هم برای شرکتها بسیار جذاب کرده است.روش معمول تولید در سالهای اخیر دانشمندان روشهای مختلفی برای ایجاد نانوساختارها پیدا کردهاند، اما این روشها در حال حاضر در مرحلة آزمونِ کارآیی و توانمندیاند. «فُتولیتوگرافی»، فناوریای که امروزه برای ساخت پردازندههای رایانه و میتوان گفت تمام انواع مدارهای مجتمع به کار گرفته میشود، قابلیت ارتقا برای تولید ساختارهایی در ابعاد کمتر از 100 نانومتر دارد. اما انجام این کار بسیار مشکل، گران و پردردسر است. برای پیدا کردن روشهای جایگزین، محققانِ ساخت سیستمهای نانومتری, در حال بررسی هزاران ایده و صدها روش هستند، تا شاید یکی از آنها جواب بدهد.ابتدا به سراغ سودمندیها و کاستیهای فُتولیتوگرافی میرویم. تولیدکنندگانِ مدارهای مجتمع در دنیا از این شیوة بسیار کارآمد برای تولید بیش از 10 میلیارد ترانزیستور در هر ثانیه استفاده میکنند. ارزش تولیدات صنعتی با استفاده از تنها این یک فناوری، به بیش از 140 میلیارد دلار در سال میرسد. فُتولیتوگرافی در اصل تعمیمیافتة عکاسی است. ابتدا چیزی شبیه نگاتیو عکاسی از شِمای مدار مجتمع تهیه میشود. این نگاتیو ــ که در اینجا «ماسک» نامیده میشود ــ برای تکثیر طرح بر روی هادیها و نیمههادیها به کار گرفته میشود. تهیة نگاتیو به سادگی عکاسی نیست، اما با داشتن آن میتوان بهراحتی هزاران نسخه تکثیر کرد. بنابراین، روند کار به دو بخش اصلی تقسیم میشود: اول تهیة ماسک (که میتواند کُند و هزینهبر باشد)، و دوم استفاده از ماسک برای تهیة نسخههای بعدی (که باید سریع و ارزان باشد). برای تولید ماسکِ یک قطعة رایانهای، ابتدا شِمای مدار در مقیاس بهنسبت بزرگ طراحی میشود. سپس این طرح به صورت لایة نازکی از فلز (اغلب کُروم) روی صفحة شفافی (اغلب شیشه یا سیلیکون) درمیآید که در مجموع به آن «ویفر» گفته میشود.
سپس فُتولیتوگرافی، در فرآیندی شبیه آنچه در تاریکخانة عکاسی اتفاق میافتد، ابعاد طرح را کوچک میکند. برای این کار یک دسته پرتو نور (اغلب نور فرابنفشِ یک لامپ جیوه) از ماسک عبور میکند و با استفاده از یک عدسی، تصویری روی سطح سیلیکون تشکیل میدهد. روی سیلیکون با لایهای از جنس پلیمرهای آلی حساس به نور (فُتورِزیست) پوشانده شده است. قسمتهایی که نور دیدهاند در فرآیند تثبیت حذف میشوند و طرحی معادل طرح اولیه روی سطح سیلیکون پدیدار میشود.سؤال این است: چرا از فُتولیتوگرافی برای تولید نانوساختارها استفاده نکنیم؟ دو محدودیت در مقابل این فناوری وجود دارد. اول اینکه کوچکترین طول موج فرابنفشی که در فرآیند تولید استفاده میشود 250 نانومتر است. سعی در تهیة ساختارهای با ابعاد کمتر از این طول موج، مانند سعی در خواندن نوشتههای بسیار ریز است. پدیدة «پراش» باعث محو شدن نوشتهها میشود.
اگر تا کنون پدیدة پراش را ندیدهاید کافی است از شکاف لابهلای انگشتان دستتان به یک لامپ مهتابی نگاه کنید. نوارهای تیره و روشنی که میبینید خاصیت موجی نور و پراشیده شدن آن را نشان میدهد. اپلت ذیل پدیده پراش را نشان میدهد برای دیدن ان نیاز به نصب برنامه جاوا دارید.
پیشرفتهای تکنیکی مختلف، محدودیتهای فُتولیتوگرافی را کمی عقب راندهاند. کوچکترین ساختارهایی که تولید انبوه شدهاند، ابعادی در حدود 100 نانومتر دارند. با این حال، این ابعاد هنوز برای دستیابی به بسیاری خواص جالب نانوساختارها به اندازة کافی کوچک نیستند.محدودیت دوم هم پیامد محدودیت اول است. چون از نظر تکنیکی تولید این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
علم شناخت و استخراج فلزات و هنر کار روی آنها را متالوژی میگویند. این علم جداسازی مواد معدنی از سنگ معدن آنها ، ذوب ، تصفیه و تولید شمش ، بهبود خواص و تهیه آلیاژها و فن کاربر روی فلزات و شکل دادن آنها را دربر میگیرد
مقدمه
از زمانی که انسان فلز را شناخت، متالوژی را به عنوان یک هنر فرا گرفت. صنعت متالوژی از دیر باز در جهان به عنوان یک صنعت مادر شناخته شده و با پیشرفتهای روز افزون تکنولوژی نقش آن اشکار میگردد. تحقیقات باستان شناسی نشان میدهند که اولین اقوامی که موفق به کشف و استفاده از آن شدند، ساکنان فلات ایران بودند. با در نظر گرفتن این سابقه کهن ، همچنین نقش روز افزون فلزات در زندگی بشر و وجود معادن غنی متعدد در ایران ، شایسته است که دست اندرکاران صنعت متالوژی در شناسایی این رشته و افزایش آگاهی عمومی در این زمینه کوشا باشند.
تاریخچه
دوره فلزات بعد از عصر حجر و از حدود 6 تا 7 هزار سال قبل از هجرت آغاز شده است. شاید مس اولین فلزی است که بطور خالص و طبیعی و جدا از مواد معدنی مورد استفاده بشر قرار گرفته است. انواع سنگهای مس از ظاهری فلزی با رنگهای مختلف مانند نیلی ، لاجوردی ، سبز ، طلایی و سرخ برخوردار میباشند. این امر میتواند یکی از عوامل توجه بشر اولیه به ترکیبات حاوی مس باشد.
برخی معتقدند که گویا اولین بار ذرات طلا که در کنار ماسههای کنار رودخانهها پراکنده بودند، توسط بشر شناسایی شدند. مصریان و شاید هندیان بیشتر از سایر ملل در استخراج طلا از سنگهای آن توفیق داشتند، اما در ایران از دوره هخامنشی ، آثار متعددی از طلا و نقره خصوصا در کنار رود جیحون و در شهر همدان کشف شده است. با گذشت زمان فلزات دیگری مانند نقره ، سرب ، آنتیموان و قلع نیز کشف شدند و بشر توانست با استفاده از آتش ، ذوب فلزات را تجربه نموده و آلیاژهای مختلف را بدست آورد. به عنوان مثال ، از مخلوط کردن قلع و مس ، مفرغ بدست آمد و به این ترتیب عصر مفرغ شروع شد.
روشهای تولید مصنوعات فلزی
ریختهگری
ریختهگری عبارت از شکل دادن فلزات و آلیاژها از طریق ذوب ، ریختن مذاب در محفظهای بنام قالب و آنگاه سرد کردن و انجماد آن مطابق شکل محفظه قالب میباشد. این روش قدیمیترین فرآیند شناخته شده برای بدست آوردن شکل مطلوب فلزات است. اولین کورههای ریختهگری از خاک رس ساخته شده که لایههایی از مس و چوب به تناوب در آن چیده شده است و برای هوا دادن از فوتک بزرگی استفاده میکردند.
ریختهگری هم علم است و هم فن و هم هنر است و هم صنعت. به هر میزان که ریختهگری از حیث علمی پیشرفت میکند، ولی در عمل هنوز تجربه ، سلیقه و هنر قالب ساز و ریختهگر است که تضمین کننده تهیه قطعهای سالم و بدون عیب است. این فن از اساسیترین روشهای تولید میباشد. به دلیل اینکه بیشتر از 50 درصد از قطعات انواع ماشین آلات به این طریق تهیه میشوند. فلزاتی که خاصیت پلاستیکی کمی دارند با قطعاتی که دارای اشکال پیچیده هستند، به روش ریختهگری شکل داده میشوند.
متالوژی پودر
با وجود اینکه از نظر تاریخی متالوژی پودر از قدیمیترین روشهای شکل دادن فلزات است، اما تولید در مقیاس تجارتی با این روش ، از جدیدترین راههای تولید قطعات فلزی است. در دوران باستان از روشهای متالوژی پودر برای شکل دادن فلزاتی با نقطه ذوب بالاتر از آنچه در آن زمان داشتند، استفاده میشد. اولین بار در اوایل قرن نوزدهم بود که پودر فلزات با روشی مشابه آنچه امروزه بکار میرود، با متراکم نمودن به صورت یکپارچه در آورده شد.
متالوژی پودر فرایند قالب گیری قطعات فلزی از پودر فلز توسط اعمال فشارهای بالا میباشد. پس از عمل فشردن و تراکم پودرهای فلزی ، عمل تف جوشی در دمای بالا در یک اتمسفر کنترل شده ، انجام پذیرفته که در آن فلز متراکم ، جوش خورده و به صورت ساختمان همگن محکمی پیوند میخورد.
شکل دادن
در فرآیند شکل دادن با استفاده از روشهای مختلف مانند نوردکاری ، آهنگری ، اکستروژن ، کشیدن ، پرس کاری ، چرخشی ، الکترومغناطیسی و الکتروهیدرولیکی و غیره محصول به صورت نهایی شکل داده میشود.
جوشکاری
بطور کلی جوشکاری عمل اتصال دادن قطعات فلزی به یکدیگر ، توسط گرم کردن محلهای تماس تا حالت ذوب و تخمیر است که اتمهای هر دو قطعه فلز در منطقه جوش در هم نفوذ کرده و پس از سرد شدن اتصال محکمی ایجاد میشود. جوشکاری و لحیم کاری از هنرهای قدیمی محسوب شده و در زمانهای گذشته توسط رومیان برای اتصال ذرات طلا در زیورآلات بکار گرفته میشده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
دانشگاه پیام نور واحد خمین
موضوع تحقیق :
تأثیر آموزش هنر در مدارس دوره ی ابتدایی
استاد راهنما :
جناب آقای محزونی
درس روانشناسی تربیتی
تهیه و تنظیم :
ابوالفضل قربانی
بهار 1387
مقدمه :
اسکاروایلد : هنر کلید فهم زندگی است .
آدمی در دوران حیات و در جهت رشد و کمال ابعاد وجود خود و برقرار سازگاری و تعادل لازم با موقعیت ها ، می باید قادر باشد به حل مسائل پرداخته و بر موانع یا مشکلاتی که بر سر راه رسیدن به هدف مورد نظر موجود است ، غلبه ند . مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان ، شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد . فعالیت های هنری وسیله ارتباط فکر و بیان است بنابراین از طریق آن می توان ارتباط مؤثری با دیگران برقرار کرده و آن را برای تربیت عقلانی ، عاطفی و اجتماعی افراد بکار برد . این امر موجب بروز تمایلات ، افکار ، احساسات و تجارب فردی می گردد . هنر در فرآیند خلاقیت هنری شخصیت را پرورش داده و آنچه را به زبان نمی آید ، بیان می کند زیرا وسیله بیان خویشتن است و به عنوان صمیمانه ترین زبان احساسات محسوب می شود .
زبان هنر ، اصیل ترین ، خالص ترین و رساترین زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی سوق داد . بنابراین به اقتضای وسعت و جنبه های متفاوت هنر باید از آن بحث و گفتگو شود تا ارزش واقعی آن آشکار گردد . زمانی که پهنای گیتی به روی انسان گشوده می شود ، پرورش تصور خلاق در کودکان و هدایت آنها به قدرت درک و تشخیص رویدادهای اطراف اهمیت ویژه ای می یابد .
رشد حافظه احساسی و حس زیبا شناختی و پرورش تصورات عینی و خلاق دانش آموزان یکی از مسایل ضروری مدارس کنونی است و درس هنر همچون سایر درس ها ، اهمیت زیاد در پرورش این ویژگی ها دارد .
آشنایی کودکان با اساس هنرها نه تنها به آنان یارای بیان اندیشه با شیوه های هنری ( زبان هنر) را می دهد ، بلکه قدرت تجزیه و تحلیل رویدادهای اطراف و همچنین دقت را در آنها تقویت می کند . سیر تکاملی هنر با فعالیت چوپای ذهن ، رشد اندیشه های پر بار و ذوق هنری ، دقت حافظه نظری ، فعالیت فیزیکی و سنجش نظری ، ارتباط نزدیک دارد . در مدارس می توان از طریق آموزش هنر به پرورش گرایش های مطلوب تقویت ارزشها و فرهنگ های مورد نظر در دانش آموزان پرداخت و از آن بعنوان وسیله ای مؤثر در جهت آموزش مفاهیم و اصول رشد از جنبه های عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی و اخلاقی افراد بهره مند شد .
با درس هنر پیش از سایر دروس می توان به ارتقاء قدرت خلاقیت و تخیل فراگیران پرداخت چرا که هنر کوشش زیبایی است و می تواند در کنار دنیای واقعی ، دنیایی خیالی مملو از نقش ها و احساسات بی شائبه خلق کند .
هنر شکننده ی سدهایی است که میان آدمیان در ملل مختلف بوجود آمده است ، یک رابطه بین المللی است که موجب نزدیکی میان نخبگان ملل و نژادها می گردد .
با در نظر گرفتن گرایش انسان به زیبایی ها و میل به کمال در آنان و مطابقت دادن آن با
کارکردهای آموزشی ، پرورشی هنر ، به راحتی می توان دریافت که انسان چه آگاهانه و چه ناآگاه خواستار زیبایی است کسی که در محیط کار و زندگی خود سعی می کند محیط دلپذیر ، منظم و آراسته ایجاد کند . معلمی که با استفاده از گچ های رنگی در ترسیم تصاویر فرمها و . . . بر روی تابلوی کلاس تدریس می کند ، مادری که با وسواس زیاد درصدد انتخاب لباسی با رنگ و شکل مناسب و دلخواه برای فرزند خویش است . هر کدام چه بدانند و چه نه به نوعی هنرمند هستند .
از سوی دیگر گفتیم که هنر در زمینه تعلیم و تربیت و کشف استعدادهای خلاقه دانش آموزان نقش حیاتی داشته و قادر است یک انسان کوچک را به سوی جهان نوآوری ها و خلاقیت ها رهنمون ساخته و او را با گنج های گرانبهای فرهنگ و هنر آشنا سازد .
امروزه دانشمندان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت اهمیت مسئله را به وضوح دریافته و درصدد بهره گیری از ویژگی های درس هنر ، برای آموزش مهارت های هنری ، شادی آفرین و لذتبخش نمودن فرآیند یاددهی- یادگیری هستند . توجه به پرورش ابعاد چند گانة هوش ، برنامه ریزی برای پرورش خلاقیت ها از طریق فعالیت های گروهی ، مشارکتی و آزادانه دانش آموزان مصادیقی به این مطلب می باشد .
پس باید قابلیت های آن را در گستره های مختلف شناخت و تناسب با آن از این موهبت بهره مند شد . گروهی از زبان هنر برای توسعه آموزش و پرورش ، تعدادی نیز برای توسعه
اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و . . . استفاده می نمایند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن .doc :
1-پیش گفتار:
«ای حسن تو در کل مظاهر، ظاهر وی چشم تو در کل مناظر، ناظر
از نور رخ و ظلمت زلفت دایم قومی همه مومنند و قومی کافر»
یکی از ویژگیهای انسان که او را از سایر موجودات ممتاز می کند، تشخیص ظرافت و نظم و اعتدال و احساس حسن و جمال است. بدین جهت است که مناظر زیبای طبیعت و نظام آفرینش و صفحات جالب و دواوین و لوحههای دل انگیز شعر و نقاشی و خط که از دست سحر آفرین استادان چیره دست، ظهور یافته، او را مجذوب و مشعوف ساخته و نظرش را به سمت خود معطوف میدارد.
جمال و زیبائی و کمال ورهیافت در محضر نقاش و قلم ساز و صحنه پرداز و معمار و مبدع جمیلة هستی است که منشاء هنرهای زیباست. علاقة به زیبائی که فطری آدمی است، ذوق را می شکوفاند تا هر آنچه نشانی از زیبائی و جمال دارد و دفتری از معرفت کردگار همراه، او را ملهم کند و ذوق هنرمند آنرا با اندیشههای عمیق و دقیق خود درامیخته، به صورت اثر و هنر در منظر و مرآی باهوشان و سرمستان می ناب هستی که معرفت تام و تمام است قرار دهد.
جمال شاهد مقصود چشم بر راه است بکوش و پاک کن آئینه از غبار اینجا
هنر همچون مقولة عشق است که رفتن در وادی آن وتحقیق پیرامونش ابتدا سهل می نماید: اما وقتی دستی بر آن گرفتی حرارتش وجود را می سوزاند و تنها آنان که صابرند و به پایمردی ثابت و جانشان مجذوب معشوق ازلی تا شهر حق الیقین پیش می رانند.
الا یا ایها ساقی ادرکاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
در این مجموعه گردآوری شده من سعی کردم تاثیر سبکها و شیوههایی که بر روی کار من اثر گذاشتهاند را بررسی کنم و مقدمهای باشد برای آشنا شدن بیشتر شما با سبک شخصی من و مکتبهایی که راهگشای سبک من بودهاند.
با پرداختن به سبک کوبیسم و اکسپرسیونیسم و شیوة کولاژ سعی کردهام تاثیر این سبکها و تکنیک را بر روی آثارم شرح دهم و اینکه به وسیله آشنایی با این سبکها و شیوه های هنری چه راهکارهایی در پیش روی من قرار گرفته است و به چه صورت راهگشای آثار هنری من بودهاند.
2-معنی هنر:
در ابتدا با بیان معنی هنر و بررسی آن از نظر علمی و معنایی این مجموعه را آغاز می کنم:
«هنر به ضم اول و فتح دوم، اوستا hunara. عظمت،استعداد، قابلیت هنری باستان Sunara] انسان فاضل[ سانسکریت Sundara زیبا، قشنگ. پهلوی hunar- ارمنی hnar- افغانی و بلوچی henar- کردی huner (فن و معرفت) صنعت، معرفت امری توام با ظرافت و ریزه کاری. هنرهای زیبا- صنایع مستظرفه»
«هنر ART در معنای عام و انتزاعی، به هر گونه فعالیتی اشاره دارد که هم خود انگیخته و هم مهار شده باشد. بنابراین، (هنر) از فرایندهای طبیعت متمایز است (برخی هنرمندان اروپایی سدة بیستم با گزینش شیء یافته به عنوان اثر هنری، این مرز را از میان برداشتهاند). در این معنای کمتر مصطلح، تمامی ابداعات و ساختههای مبتنی بر قوه خلاقه بشری در زمرة (هنر) به شمار میآیند.
ولی اصطلاح هنر، در معنای مشخص، به فعالیتهای چون نقاشی، پیکره سازی، طراحی گرافیک، معماری، موسیقی، شعر،رقص، تئاتر و سینما اطلاق می شود. در گذشته، سعی بر این بود که هنرها را به دو دسته هنر زیبا و (هنر سودمند)
تقسیم کنند: هنر زیبا در خدمت هیچ مقصودی آجل نیست، و فراوردة آن ارزشی در خور دارد (مثلا: نقاشی)، هنر سودمند واجدهدفی فراتر از خود فراورده است (مثلا: سفالینة منقوش). امروزه، این نوع تقسیم بندی منسوخ نشده است». در اینجا می توانم سخنی از تولستوی بیاورم که به عقیده من بسیار درست است که : «به رغم خروارها کتابی که درباره هنر نوشته شده، تاکنون هیچ تعریف دقیقی از هنر در دست نیست. سببش این است که در شالودة مفهوم هنر، مفهوم زیبایی را قراردادهاند»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هنر محیطی :
«اُسکارواید» اظهار می داشت که «طبیعت از هنر تقلید می کند» او چگونگی ارتباط بین هنر و محیط را که به وسیله یک امر فوق العاده هنر محیطی «Environmental Art» در دهه های 1970 تغییر شکل یافته بود را نمی توانست تصور کند.
یکی از مهمترین جنبه های هنری بی پیرایه یا بی چیز که کمتر مورد تحلیل قرار گرفته و غالباً از نظرها پنهان می ماند، جابه جایی توجه بیننده از یک شیء تنها، به روی مجموعه یک چیدمان است.
هنر محیطی اصطلاحی برای توصیف آثار سه بعدی که تماشاگر بتواند به فضای آنها داخل شود و خود را در محیطی ساخته شده حس کند.
سابقه تچربیات جدی در هنر محیطی (Environmental Art) یا هنر چیدمان (Installation Art) به دهه 1920 و کارهای دادائیست ها همچون کرت شوئیترز و سپس سورئالیست ها و پیشگامان هنر پاپ باز میگردد.
ولی این اصطلاح (هنر محیطی) به صورت هنری مستقل از اواخر دهه 1950 رایج شد.
کشف عمیق آرمانی تکنیکی که کارهای هنری تجربه کرده اند، ارتباط بین هنر و محیط را معنا می بخشد. در هنر محیطی طبیعت، هنر است. کوهها، دره ها و پدیده های طبیعی و فضاهای عمیق و باز، پایه و اساس پروژه های هنری جدید هستند. هنرمند از محدودیتهای کارهای محبوس در موزه ها یا گالری ها رهایی یافته است و این امر سبب افزایش دید یا منظر هنری هنرمند گردیده است.
در اوایل دهه های هفتاد، شماری از هنرمندان که مورد عنایت اقتصاد گشاده دست اما به شدت مشکوک ارزشهای فراگیر هنری و فرهنگی قرار می گرفتند، از طریق کار با فضاهای محیطی به کشف دیگر باره ی برخی از ویژگیهای بدیع هنر، که در اثر پیشرفتهای تمدن مدفون شده بود، همت گماشتند و مجدداً آنرا شکوفا ساختند. این هنرمندان، بر این باور بودند که انگیزه اولیه آفرینش هنری نه در تزئین، سرگرمی گذرا یا کسب مقام و مال، بلکه در فعالیت پرمعنایی ریشه دارد که هنرمند و مخاطبش را از راههای خاص در تماس با جهان قرار میدهد. این هنرمندان از زندگی بصری فاصله گرفتند و با محیط های طبیعی ارتباط نزدیکی برقرار کردند.
هنرمندان محیطی ایفای نقش های مستقیم در طبیعت را انتخاب کردند؛ زیستن، تجربه و کنش متقابل با آن و نه فقط نمایش آن. در نتیجه علاقه واقعی هنرمندان محیطی (روند) آفرینش هنری است، نه فقط محصول و کار تمام شده اش. موضوع، مواد خام یا روشهای کار مدّنظر این هنرمندان نیست، بلکه علاقه ی آنها به دیدگاهی گسترده تر از آفرینش هنری و از این راه کشف خود است.
بر اثر کنش های متقابل این عناصر، فضاهای شخصی، روانی و جسمانی آفریده شده که همانند هنرمندان سازنده آنها منحصر به فرد و تکرار نشدنی هستند.
یک مفهوم از هنر محیطی از نظریات هنر و از مفاهیمی از هنری که با طبیعت پیوند دارد بسط پیدا کرده است. در اینجا منظور از طبیعت (محیطی) است که «هنر محیطی» در آن به وقوع می پیوندد.
اصطلاح هنر محیطی و هنرمندانی که در این زمینه کار می کنند به همان اندازه که طبیعی هستند، فرهنگی هم هستند. انسانها هنر را به عنوان یک عمل فرهنگی خلق کردند که شامل طبیعت نیز می شود.
آنچه که هنر محیطی نامیده می شود، به عنوان یک فرم هنری که درگیر ارتباط گونه ی ما و اجتماعات ما با سیاره ای که روی آن زندگی می کنیم. هنر محیطی برای موفق بودن باید با تمامی شرایط خارجی، فیزیکی یا اجتماعی ـ فرهنگی که می توانند فرد یا گروهی را تحت تأثیر قرار دهند، سروکار داشته باشند.
برخی از هنرمندان محیطی زمین را به عنوان هسته اصلی کار خود انتخاب می کنند نه به عنوان یک ماده فیزیکی.
آنها زمین را به عنوان یک مفهوم درک می کنند. هنرمندان معاصر، به طریقی مشابه، محیط را به عنوان نقلی تاریخی در نظر می گیرند.
(Robert Smithson) رابرت اسمیتسون، تفکراتی است درباره ی زمان زمین شناسی و تاریخ مدفون در درون لایه های زمین.
کار اسمیتسون ادراکات تازه ای را درباره ی چشم انداز معاصر و چگونگی ارتباط ما با آنها به روشی مثبت ممکن می سازد.
رابرت اسمیتسون یکی از هنرمندان هنر محیطی است که به هنر زمینی مشهور شده است.
کارهای این قسمت به هنرمند به عنوان فردی که دارای ارتباط مستقیم با زمین است می پردازد.
بعضی از هنرمندان محیطی از بدن خود استفاده می کنند تا یک ارتباط کنشی با محیط ارگانیک برقرار سازند.
آنها بر ارتباطی مهم و سمبلیک با زمین تأکید کرده و یک نوع آئین معاصر خلق می کنند.
رابرت اسمیتسون هنرمندی که در شکل سنجیده تفکر درگیر است، آثار زمینی او به عنوان خدماتی عمل می کردند که ادراک ها و احساسات تازه ای را درباره زمین، رشد صنعتی و ارتباط ما با جامعه برای ما به ارمغان می آورد.
اسمیتسون نخستین هنرمند آمریکایی در زمینه آثار زمینی است. هنر اسمیتسون، هنری همگانی بود. زیرا در دسترس همه مردم قرار داشت.
اسکله حلزونی در دریاچه Salt lake یکی از کارهای فوق العاده اسمیتسون است.
بعد از پنج سال خشکسالی پیاپی چیزی بزرگتر از توده ی مارپیچ سیاه رنگ بازالتی نبود، اما رسوب نمک آنرا مبدل به حجم سفید رنگی کرده بود.
تغییری که طراحان این گونه آثار هیچ گاه از قبل نمی توانند برای آن تصمیم گیری کنند.
اسمیتسون به گونه ای خردمندانه فرم حلزونی را برای حجم خاکریز خود انتخاب کرده بود. نشانه ای که باستانی و جهانی است. او جهت چرخش این فرم حلزونی را معکوس کرد. حرکت معکوس آن نه تنها خبر از ابدیت می دهد، بلکه معنای ضمنی آب روان و اُدیه انسانی را همراه خود دارد.
خط افقی ساحل به تشابه جهان حاکی است.