لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمدهای که به هدف مشخص تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بیتوجهی است. اولیای بعضی از خانوادهها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بیتوجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
هدفها و سیاستهای آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورتها و نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص دهد و به صورت مطلوب دنبال کند.
مجموعه این نگرشهای اولیای دانشآموزان و مسوولان مدارس، شرایطی را فراهم میسازد که دانشآموزان تحت تاثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تاثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانشآموزان بر جای میگذارد که کلیه تلاشها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بیثمر میسازد. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر میرسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند.
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. بهطوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمیگنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه بهموقع و بهسادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
مدرسه معمولا به ضرورتهای تربیت فردی کمتر برخورد میکند و کمتر میرسد. چه بسیار ضرورتها که در ارتباط با نیاز تربیتی یکایک کودکان و نوجوانان درخور توجه هستند و مربی و معلم به آنها برخورد نمیکند. بهطوری که آنها را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد یا از آنها با چشمپوشی و اغماض میگذرد و این خانواده است که در مقیاس محدود مراقبت یا در اثر تماس بیشتر و مستقیمتر روزانه با ویژگیهای فرزند، به این نیازها برخورد میکند و فرزند خود را بهتر میشناسد.
خانوادهها اغلب از هدفها و رئوس آموزش و پرورش رسمی و ابعاد آن بیاطلاعند و بنابراین ممکن است از نظر مسائل تربیتی مخالف با تربیت رسمی مدرسهای عمل کنند. این شیوه زمانی تعدیل میشود که بین مدرسه و خانواده تبادل اطلاع و تجربه معمول باشد و جنبه فردی تربیت را با همفکری متقابل شناسایی کنند و به چارهجویی نقصها و کمبودها بپردازند.
همکاری خانه و مدرسه معلم را در شناخت مسائل یاری میدهد و جنبه کلی روشها و مقاصد تربیت عمومی را با ضرورتهای عینی تربیت فرد هماهنگ میکند. شناسایی کودکان و نوجوانان مستلزم آگاه بودن مربی به آن خصوصیات فکری و عاطفی و رفتاری کودک است که در مدرسه ظاهر نمیشوند و از شرایط خانوادگی نشأت میگیرند یا فقط در خانه و در ارتباط با محیط خانوادگی مجال ظهور و رشد دارند. برای مربی و معلمنیز در مساله تربیت و تعلیم گاه و بیگاه مسائلی پیش میآید که چارهجویی آنهامستلزم آگاهی از علتهایی است که از شرایط خانوادگی ناشی میشوند.
در انجمنهای امروزه سعی بر این ست که گروه متجانستری که دید و نظر تربیتی وسیعتر دارند به عنوان اعضای انجمن برگزیده شوند و کار سالانه انجمنها بیش از آنکه با نحوه اداره و تجهیز مدرسه و تهیه وسایل در ارتباط باشد با مسائل تربیتی و دشواریهایی که مربی و معلم در جریان کار روزانه تعلیم و تربیت با آنها برخورد میکنند پیوند داده شود، سعی میشود همکاری و همفکری مستمر اولیا و مربیان به منظور چارهجویی دشواریهای روزمره و در جستوجوی روش بهتر و موثرتر تربیتی برای حل مسائل خاصی باشد که در مجموعه روشهای تربیتی پیشبینی نشدهاند و برای آنها از تجربههای قبلی و مکتوب الگو و علاج مشخص به دست نیامده است. هنوز هم در این زمینه تا حصول مقصود فاصله بسیار است.
از طرفی پیگیری توصیهها و تصمیمهای انجمنها تا حصول نتیجه نهایی و احساس اینکه بررسیها و بحثها و نتیجهگیریها عملا سودبخش بوده است، بر قوام و دوام کار انجمنها میافزاید و ادامه آن تدریجا انجمنها را در جهت مطلوب قرار میدهد. یکی از عمومیترین و موثرترین روشها برای جذب مشارکت والدین و اولیای مدرسه، توسعه انجمنهای اولیا و مربیان در مدارس است. این نشستها و گردهماییها باید محتوای آموزشی داشته باشد.
خلاصه کلام آنکه نظارت، هدایت و حمایت مستمر والدین میتواند موجبات رشد شخصیت و پیشرفت مطلوب تحصیلی فرزندانشان را فراهم آورد. معذلک خیلی از اولیای دانشآموزان به علل گوناگون از کار خود سر باز میزنند و این امر را فقط برعهده خود مدرسه و مربیانش میگذارند.
نکاتی برای جذب اولیای دانشآموزان
انجمن اولیا و مربیان در جذب اولیا نکات زیر را توصیه مینماید:
1 -مدیران مدارس و مسوولان انجمنها با کرامت انسانی و اخلاقی اسلامی با تمام اولیا برخورد نمایند.
2 -در هنگام مراجعه اولیا اگر به علت نداشتن جا از ثبتنام فرزندش معذور هستید این معذوریت را با دلیل و منطق برای آنان اثبات کنید و در عین حال نسبت به ثبتنام فرزندش در آموزشگاههای همجوار او را راهنمایی نمایید. چون در همه حال مردم از ما انتظار یاری دارند.
3 -هر زمان پدر و مادری جهت کاری به مدرسه مراجعه مینمایند از آنها با خوشرویی استقبال و حتیالمقدور نسبت به انجام تقاضایش با وی همکاری نمایید.
4 -عدم توجه اولیا به مدارس را به حساب فرزندشان منظور نکنید. مبادا خدای ناکرده دانشآموزی به علت عدم توجه پدر یا مادرش به مدرسه مورد سرزنش یا تنبیه قرار گیرد.
5 -از نوشتن نامه تند و کنایهزدن به اولیایی که نسبت به تعلیم و تربیت فرزندانشان کوتاهی میکنند شدیدا خودداری کنید.
به امید آن که مدیران محترم آموزشگاههای کشور با رعایت حداقل این نکات بتوانند بیش از پیش اولیا را به کنون باصفای مدرسه فراخوانند و با تعاون و همکاری آنان رسالت خود را که تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت اسلامی بهتر انجام دهند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج بهدستآمده به شرح ذیل اعلام میگردد:
1 -تماس اولیا و شناسایی دانشآموزان محروم از محبت والدین (فوت یا متارکه والدین) به میزان زیادی بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانشآموزان اثر دارد.
2 -رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان میتواند به مقدار قابلتوجهی بر آگاهسازی والدین در پیشگیری از اختلالات عاطفی دانشآموزان کمک کند و در بهبود فرآیند آموزش و پیشرفت تحصیلی موثر باشد.
3 -تماس اولیا با معلمین به منظور شناخت علل ناسازگاری و برخورد مناسب با دانشآموزان به میزان زیادی بر رشد شخصیتی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است.
4 -دایر نمودن کلاسهای تقویتی و جبرانی از سوی انجمن برای دانشآموزان ضعیف از نظر درسی در پیشرفت تحصیلی آنان به میزان قابل توجهی موثر است.
5 -تبادل نظر علمی، حرفهای، فرهنگی و اجتماعی والدین با دبیران در معرفی مشاغل اجتماعی به دانشآموزان دوره راهنمایی میتواند بر تقویت انگیزه تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
6 -توجه به آموزش خانوادهها توسط کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی و روحانیون محترم تا میزان زیادی میتواند به حل مشکلات و مسائل خانوادهها و سرانجام پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان بینجامد.
7 -اتخاذ شیوههای رفتاری متناسب با دانشآموزان از قبیل تنبیه، تشویق، انتظار متناسب با تواناییها از طریق آگاهسازی والدین توسط مربیان مدارس بر بهبود روند آموزش و یادگیری موثر است.
8 -وجود تضاد در شیوههای آموزشی و تربیتی میان اولیا و مربیان تا حد بسیار زیادی بر روند آموزش و یادگیری و در نهایت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان اثر نامطلوب میگذارد.
9 -کمک مالی و فکری اولیای دانشآموزان در غنیسازی اوقات فراغت بر تداوم امر خطیر آموزش و پیشرفت تحصیلی تاثیر بهسزایی دارد.
10 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل اقتصادی و اعطای کمک از سوی انجمن به آنان تا حد زیادی اینگونه دانشآموزان را به تلاش و کوشش واداشته و انگیزه آنان برای ادامه تحصیل تقویت شده و در نهایت بر بهبود روند آموزش و پیشرفت تحصیلی آنان تاثیرگذار است.
11 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل جسمی نظیر ضعف شنوایی، ضعف بینایی، کلامی و... و جلوگیری از گسترش این عارضهها سلامت روان و شخصیت دانشآموزان مذکور را به مخاطره نمیاندازد و به نسبت بر پیشگیری از مشکلات و مفاسد میکاهد و بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
12 -قبول پیشنهادات و طرحهای مفید آموزش که از سوی انجمن ارائه میشود توسط مربیان و اولیای مدرسه میتواند سبب افزایش بازدهی مدرسه و پیشرفت روند امر آموزش در مدرسه گردد.
پیشنهادات
1 -شناخت دانشآموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانشآموزان دیگر مطلع نشوند.
2 -مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید بهگونهای رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یکبار برای جویا شدن از وضعیت تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادلنظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
3 -به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاسهای آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتری صورت گیرد.
4 -به برگزاری هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتری داده شود.
5 -پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
6 -اعطای کمکهای مالی از سوی انجمن به دانشآموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که اینگونه کمکها به صورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانشآموز باشد.
7 -برخورد مناسب و محترمانهای با دانشآموزان دارای مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانشآموزان قرار نگیرند.
8 -مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاری طلبد و روی آنها حساب باز کند.
9 -نشریه پیوند را برای اولیای دانشآموزان ارسال کنیم.
فهرست منابع و مآخذ
1 -آییننامه انجمن اولیا و مربیان واحدهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش
2 -پیوند: نشریه ماهانه آموزشی - تربیتی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، شماره 271
3 -نگاه: نشریه خبری آموزشی - تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، سال پنجم، شماره 61
4 -جهانگرد، یدالله، آشنایی با انجمن اولیا و مربیان، انتشارات دفتر انجمن اولیا و مربیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 164
عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان است.
فرضیات پژوهش عبارتند از:
گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد.
گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان را سبب میشود.
گذراندن درس مهارت های زندگی، موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میشود.
گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.
گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را کاهش می دهد.
به همین منظور از بین 360 نفر دانش آموز دختر سال اول دوره دبیرستان، 60 نفر دانش آموز، بطور تصادفی، انتخاب شدند. سپس با آرایش تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند.
پس از این که، پیش در گروه آزمایشی و کنترل اجراء شد. گروه آزمایشی، آموزش مهارت های زندگی را به مدت 16 هفته و هفته ای یک جلسه دریافت نمود. پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است:
پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان، بطور معنادار افزایش پیدا کرده است.
پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان بطور معنادار افزایش پیدا کرده است.
پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور معنادار بیشتر شده است.
پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب حالت دانش آموزان بطور معنادار کاهش پیدا کرده است.
پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان بطور معنادار کاهش پیدا کرده است.
بین وضعیت اشتغال پدران با اضطراب حالت و عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.
بین سطح تحصیلات والدین با عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.
بین ترتیب تولد دانش ، اضطراب حالت، اضطراب صفت و عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.
مقدمه:
زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرکهای متنوع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازون ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که کودکان ونوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارتهای بازدارنده و تسهیل کننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارتهای مقابله با موقعیتهای تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل میشوند.
بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تامین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، روش موثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تامین بهداشت روانی دانش آموزان است.
آموزش مهارتهای زندگی، نوعی کوشش است که در سایه آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خود جوش راههای موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود بیابند.
به نظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندیهای دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارتهای لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند.
بیان مسئله
کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی وعدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی واستعدادهای بالقوه و سرشار، آنها از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.
آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه این آگاهی به نوجوانان است. بنظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی، افزایش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و برای برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نمایند دانش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مقدمه
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ،تعیین شد .
چکیده :
شرایط اجتمایی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوشش های پدر و مادر ، آن تلاش عمده ای که به هدف مشخصی تربیتی متوجه باشد تقریباً جایی ندارد و دستخوش اغماض و بی توجهی است .
اولیایی بعضی از خانواده هنوز تصور می کنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیاز های اولیه فرزندان است و کار تربیتی را با بایستی به مدارس واگذارکرد .و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است . از مهم ترین نیاز های دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می گذارند .
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چهارچوب هدف ها و برنامه های مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد .
اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چهارچوبی و اعمال روش های خاص نیاز دارد .
در شرایط دشوار حاضر در هنگام ورود به دوره تحولات فرهنگی ، سیاسی جدید ، اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت باید بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیر گذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل باز دارنده اقدام کنند .
نقش مادران در یادگیری
نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهمتر است. این موضوع شاید خلاف تصور عدهای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهمترمیدانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده میتوانند موثر باشند. یادآور میشود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.
مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟
- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندانشان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادیترین سالهای تحصیل را در برمیگیرد، بیشتر مادرها نقش کنترلکننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دورههای راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل میشوند، آن هم به عنوان اهرمهای فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، میتواند بیش از هر کسی باشد.
کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین میآورند؟
- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون میگذرد، سوژههایی را در زندگی دنبال میکنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامهها دنبال صفحه حوادث میروند و مجلاتی را میخرند که شامل مطالب بیخاصیت و خنثی است، بحثها و گفتوگوهایشان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی میدهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه میکنند و...
اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد میتواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهایمان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون میکند، هیچ یک از سریالهای جدی و غیرجدی را از دست نمیدهد، با اشتیاق داستانهای پیش پا افتاده و الکی فیلمها و سریالها را دنبال میکند و به توضیح و تفسیر آنها هم میپردازد، چه تأثیر مثبتی میتواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه میتواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درسهایش را بخواند؟
مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعهاش شامل سوژههای غیرجدی است، چگونه میتواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمیکند، چگونه میتواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه میتواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغهای جدیتر از رشد فکری اوست، چگونه میتواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟
عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبهاند و یا به نوعی از آن فرار میکنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمیدهند که با شیوههای منطقی با درس و مدرسه فرزندانشان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیدهاند، اصرار میورزند.
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
عوامل و موانع پیشرفت
عوامل پیشرفت همه جانبه از نظر رئیس جمهور
همبستگی
وحدت
کار علمی و علم آموزی
ایمان به خدا
دلسوزی برای یکدیگر
عشق به هموطن
عشق به خدا
عشق به ایران عزیز
کار
تلاش و مجاهدت پیگیر
خلاقیت
نگاه به قلههای بلند و آرمانهای الهی
نقش معلمان در پیشرفت جامعه از تبدیل خاک به طلا با ارزشتر است
توسعه فرهنگى یکى از مهمترین عوامل پیشرفت جامعه است
حضرت آیت الله خامنهای اهمیت ویژه معلمان را ناشی از تأثیر بی بدیل «آموزش و پرورش» در حیات فرد و جامعه خواندند و افزودند: همه افراد جامعه در دوران طلایی فراگیری خود یعنی از دبستان تا پایان دبیرستان، وارد کارگاهی عظیم و قرنطینهای عمومی میشوند که نقش آفرین اساسی آن «معلم» است و به همین علت معلمی حقیقتاً شغلی شریف و با عظمت است.
ایشان، برخورداری از جامعهای مستقل، مستعد، با اخلاق، پاکدامن، شجاع، مبتکر، مدبر، نقد پذیر، قانون پذیر، سختکوش و آرمان طلب را آرزوی همه ملتها خواندند و افزودند: تحقق این آرزوی بزرگ در گرو «کار و تلاش» معلمان است و لذا «معلمی» در اذهان جامعه بشری نیز از جایگاهی بی نظیر برخوردار است.رهبر انقلاب اسلامی، «مجموعه آموزش و پرورش» را حساس ترین دستگاه کشور برشمردند و افزودند: تجلیل و تکریم از معلم در نظام اسلامی، تعارف و حرف نیست، بلکه حقیقتی است که از شأن و شرافت معلمی سرچشمه گرفته است.
ایشان، تکریم معلمان را وظیفه آحاد مردم، خانوادهها و مسئولان برشمردند و در عین حال خاطرنشان کردند: معلمان پرتلاش کشور باید بیش از دیگران قدر جایگاه حساس خود را بدانند و به این نکته توجه کنند که اگرچه معلمی مثل دیگر مشاغل، راهی برای گذراندن معیشت نیز هست، اما دغدغه و مسئله اصلی یک معلم، رسالت و مسوولیت عظیمی است که در تحقق سرنوشت روشن جامعه و کشور بر دوش او قرار دارد.
ایشان، فعالیتهای نظام آموزش و پرورش را خوب ارزیابی کردند و افزودند: باید با استفاده از افراد فرزانه و اندیشمند موجود در آموزش و پرورش، حرکتی تحول گونه در این بخش و در «ساماندهی و شکل و محتوای» محیطهای آموزشی و مطالب درسی صورت گیرد، تا آینده روشن این مجموعه در پرتو تدین، علاقه مندی و دلسوزی موجود در معلمان محقق شود.
حضرت آیت الله خامنهای جامعه معلمان کشور را جامعهای دلپذیر، پاکدامن، متعهد، کوشا و صبور خواندند و با اشاره به تلاش دشمن برای تأثیرگذاری برقشرهای مهم مردم افزودند: همان گونه که در پیام سال جدید گفته شد، دشمنان ملت ایران امسال سه هدف اساسی، یعنی جلوگیری از پیشرفت علمی، ایجاد عقب ماندگی اقتصادی و تفرقه افکنی در صفوف متحد مردم را پیگیری میکنند و معلمان به علت اهمیت و حساسیت این شغل، همچون 27 سال اخیر یکی از اهداف اصلی این توطئه ها هستند، اما جامعه معلمان همچون گذشته، مثل کوه در مقابل امواج فشار و توطئه ایستاده است.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به حرکت رو به پیشرفت علمی – سیاسی – اقتصادی و دفاعی کشور خاطرنشان کردند: دیکتاتورهای جهان با توجه به پیشرفت روزافزون ایران و تأثیرپذیری محسوس ملتهای مسلمان از نفوذ معنوی و آرمانی انقلاب اسلامی، همه تلاش و امکانات خود را برای متوقف کردن ملت ایران به کار گرفتهاند، اما ملت و مسوولان نظام با تکیه بر «عقل، شجاعت و احساس مسوولیت جمعی» و با توکل بر خدا این راه افتخارآفرین را ادامه میدهند.
در آغاز این دیدار وزیر آموزش و پرورش با گرامی داشتن یاد معلمان شهید مطهری ، رجایی و باهنر گفت: تدوین لایحه نظام جامع تربیت معلم و افزایش صد درصدی پذیرش دانشجو در مراکز تربیت معلم در سال 1385، احیای معاونت پرورشی، گسترش فرهنگ قرآنی و پیگیری تولید برنامه درسیِ ملی از جمله اقدامات این وزارتخانه برای ارتقای علمی و معنوی معلمان و دانش آموزان است.
فرشیدی افزود برای رفع مشکل معیشتی معلمان، بودجه آموزش و پرورش 60 درصد افزایش یافته است و در سال هشتاد و پنج، 23 هزار واحد مسکونی و زمین به فرهنگیان واگذار شد، ضمن آنکه بودجه وام قرض الحسنه فرهنگیان نیز 12 برابر شده و برای تکمیل پوشش بیمه ای معلمان هم شرکت بیمه معلم ایجاد شده است.
توسعه فرهنگى یکى از مهمترین عوامل پیشرفت جامعه است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
چکیده :
پژوهش حاضر تحت عنوان : بررسی و مقایسه علل وعوامل موثر در پیشرفت تحصیلی از نظر دانش آموزان موفق مقطع متوسطه دختران رشته تجربی با نظر دبیران آنان در سال تحصیلی 89-88 در شهرستان ایذه .
در این پژوهش 400 دانش آموز دختر در پایه اول متوسطه است.
برای جمع آوری داده ها از 2 پرسشنامه استفاده گردید که یکی از پرسشنامه ها مربوط به سنجش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کلاس به آن پاسخ می دادند .
کلید واژه : دختران و پسران ،پیشرفت تحصیلی ، شهرستان ایذه
بیان مسئله
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، 18 کلاس اول به صورت تصادفی طبقهای و 600 دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی شهرستان ایذه انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان ، متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ، شد .
اهمیت مسئله :
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.