لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ربات هایی که سیستم بینایی آن ها از چشم مگس الگوبرداری شده، می توانند از مزایای سیستم بینایی این حشره، برای تشخیص لبه ها و مرزهای اجسام بهره ببرند. این قابلیت می تواند به ربات ها کمک کند تا انواع و اقسام کارها را سریع تر و دقیق تر از زمانی که در بینایی آن ها از سنسورهای سنتی استفاده می شد، انجام دهند.
به گزارش خبرگزاری برق، الکترونیک و کامپیوتر ایران (الکترونیوز) و به نقل از فیزورگ، پژوهشگران مرکز جنگ هوایی دریایی در چاینا لیک کالیفرنیا، به همراه دانشگاه وایومینگ، سنسور فیبر نوری را با الگوبرداری از چشم مرکب مگس توسعه داده اند. یکی از بزرگ ترین مزایای این طرح، تشخیص سریع و دقیق لبه ها و مرزهای تصاویر می باشد. دستگاه هایی مانند وسایل نقلیه ی بدون سرنشین، موشک های هدایت شونده و ربات های صنعتی سریع مخصوص جستجو و کاوش، می توانند از مزایای این طرح برای تشخیص دقیق اجسام ریز و متحرک استفاده کنند.
دکتر رایلی و سایر پژوهشگران در مقاله ی اخیری در مجله ی «بیواینسپریشن و بیومیمتیکس»، توضیح دادند که چگونه سیستم بینایی مگس ها به طور منحصر به فردی می تواند اجسام ریز را با دقت بالایی تشخیص دهد. در واقع، مگس ها بر خلاف محدودیت وضوح بیناییشان، از دقت زیادی برخوردارند. این ویژگی که فرا تیزبینی نامیده می شود، در خیلی از موجودات و انسان ها امری عادی به شمار می رود.
پژوهشگران اظهار داشتند: "مگس مزایای مهمی در رابطه با ردیابی دارد. زمان واکنش مگس خیلی سریع است. آن ها می توانند خیلی بهتر از انسان های آموزش ندیده، واکنش نشان دهند و ردیابی کنند. هر چند، ما در مورد کیفیت بقیه ی بخش های بینایی مگس ها مردد هستیم. احتمالاً کیفیت بقیه ی بینایی آن ها شبیه ویژگی های ردیابی و واکنش آن هاست. روی هم رفته، کیفیت بینایی مگس ها (و فن آوری سنسور بینایی ربات که الهام گرفته از آن هاست) هنوز پایین تر از بینایی انسان هاست و احتمالاً همیشه هم این گونه خواهد بود."
پژوهشگران توضیح دادند که جالب ترین جزء سازنده ی سیستم بینایی مگس این است که میدان دید هر «گیرنده ی نور» واقع در چشم مگس، با گیرنده های نور کناریش، بالای 90 درصد هم پوشانی دارد. هر چشم مگس حدود 3000 اوماتیدیوم (واحد اصلی سازنده ی چشم) دارد و هر اوماتیدیوم، 8 گیرنده ی نور را شامل می شود. عملکرد اصلی گیرنده های نور، تبدیل نور به جریان یونی است. این جریان بعداً به سیستم پردازش سیستم وارد می شود.
بر خلاف سیستم های پردازش تصویر معمولی که اغلب دیجیتال هستند، سیستم پردازش تصویر مگس آنالوگ است. سیستم های دیجیتال، داده ها را پیکسل به پیکسل دریافت می کنند و عموماً به زمان پردازش طولانی و همچنین پردازش محاسباتی سنگین احتیاج دارند. سیستم آنالوگ به مگس کمک می کند تا اطلاعات لبه ها را خیلی سریع تر استخراج کند و همچنین توانایی پردازش موازی را می دهد. این دو ویژگی مگس ها، منجر به سیستم بینایی دقیق و پرسرعت آن ها می شود.
پژوهشگران سنسورشان را برای تقلید از گیرنده های نور مگس ها (که با یکدیگر هم پوشانی دارند) و سیستم پردازش آنالوگ و موازی آن ها طراحی کردند. این سنسور شامل یک لنز کروی با قطر یک میلی متر می باشد که نور را بر روی تعدادی گیرنده ی نور متمرکز می کند. میدان دید گیرنده های نور این سنسور، حدود 70 درصد با یکدیگر هم پوشانی دارند. در آزمایش های انجام شده مشاهده شد که سنسور توانست با کم ترین خطا، یک رشته نخ با پهنای یک میلی متر را که در میدان دید سنسور یعنی در فاصله های تا حداکثر 200 میلی متر از لنز، حرکت می کرد، تشخیص دهد.
سیستم بینایی مذکور با چنان وضوح و کیفیت بالایی، می تواند در زمینه های مختلفی از جمله پزشکی، تجاری، صنعتی و دفاعی کاربرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آب سیاه چشم
این مبحث دربارة چشم و بیماریهای چشم و راه جلوگیری از این بیماریها و آسیب های بینایی است . در سراسر جهان متمدن از هر 20 نفر یک نفر در سال به چشم پزشک مراجعه می کند . در آمریکا هر 11 دقیقه یک نفر کور می شود . این کشور 500 هزار نابینا دارد . 5/3 میلیون آمریکایی فقط از بینایی یک چشم برخوردارند و بینایی 12 میلیون آمریکایی کافی نیست و معیوب است .
در گذشته در طول قرنها می گفتند که ازدواجهای همخونی مثلاً دختر عمو و پسر عمو ممکن است به بینایی نوزادی که حاصل این ازدواج است لطمه بزند ، در بسیاری از کشورها ، قانونی و اخلاقی ، این گونه ازدواجها منع شده است . امّا بررسیهای اخیر تا حدّی از شدت آن کاسته و نشان می دهد که این ازدواجها آن چنان عامل قوی که تصور می رفت نیست البته اگر انجام نشود بهتر است .
این مشکلات از کجا ناشی می شود ؟ و چه می توان کرد تا از بیماریهای چشم جلوگیری کرد ؟
اگر قبل از 35 سالگی هر یک بار و بعد از این سن ، هر سال دو بار به یک چشم پزشک مراجعه کنید و آسیبهای احتمالی چشم خود را قبل از آنکه دیر شود توسط او رفع کنید هرگز مشکلی در این زمنیه برایتان پیش نخواهد آمد .
اولیّن عامل کوری بین بزرگسالان ( بالای 35 سال ) آب سیاه است این بیماری در صورتی قابل پیشگیری است که به موقع تشخیص داده شود . آب سیاه هنگامی بوجود می آید که فشار مایع در کرة چشم زیاد می شود و کرة چشم را سفت می کند . این فشار به شبکیه درونی ترین پوشش کرة چشم و حادی عصب ها منتقل میشود . وظیفة شبکیه دریافت اشعة نورانی وارده به چشم و انتقال آن به مغز است چنانچه فشار داخلی چشم بالا رود سلولهای عصبی شبکیه و تارهای آنها از وظایف عادی خود باز می مانند و دید چشم دچار اختلال می شود و این اختلال ادامه می یابد . عموماً این بیماری به تدریج گسترش می یابد ولی دیده شده است که گاهی بسیار سریع حادث می شود یعنی یک فرد در چشم خود احساس درد ناگهانی می کند و سپس چشم تار می شود . چنانچه فوراً و بلادرنگ به چشم پزشک مراجعه نشود . دید چشم به تدریج بدتر شده به طوری که چشم در جاهای تاریک به سختی می تواند حالت تطابق ( هماهنگی ) را انجام دهد . و همه چیز برای او نامرئی خواهد بود درست مثل این که یک شخص سالم از زیر نور آفتاب درخشان وارد سالن سینما شود. چنین بیمارانی ممکن است در اطراف نقاط نورانی مثلاً لامپ حلقه هایی شبیه قوس و قزح ببینند و تصویرها به تدریج تیره و مه آلود به نظر برسند .
مرحلة بعدی آب سیاه از دست دادن دید طرفین است . در این حالت شخص فقط می تواند روبرو را ببیند .
چرا دید طرفین زودتر از دید روبرو از بین می رود ؟
برای اینکه فشار مایع داخل کرة چشم نخست به سلولهای شبکیه و تارهای عصبی آن صدمه می زنند مرحله آخر این بیماری نابینایی کامل است و آن هنگامی اتفاق می افتد که کار همة سلولهای عصبی و تارهای آنها مختل می شود .
اگربه همان اندازه که نیست به شیک پوشی خود وسواس دارید مراقب دید چشمان خود هم باشید یعنی همیشه به دید چشم خود شک و تردید کنید همین شک شما رابه مطب دکتر بکشاند بینایی خود را از دست نخواهید داد .
آب سیاه بندرت قبل از 35 سالگی بروز می کند و معمولاً بین افراد 40 تا 70 ساله دیده شده است . و همچنین افرادی که نزدیک بین هستند و یا بیماری قند دارند وهمین طور کسانی که در خانوادة آنها افراد مبتلا به آب سیاه وجود داشته اند باید بیشتر از دیگران مراقب خود باشند زیرا مبتلا شدن آنها بیشتر است .
در ضمن آب سیاه بر اثر فشار داخلی چشم است به معنی فشار خون نیست و این دو ارتباطی به هم ندارند .
آب مروارید
آب مروارید که موضوع گفتار ماست یکی از بیماریهای عمده و قابل پیشگیری و درمان پذیر چشم است . در این مورد باید گوش به زنگ باشید و خود را به پزشک ماهر بسپارید تا بیماری شما را تحت کنترل درآورد .
هم اکنون در سراسر جهان 42 میلیون انسان بالای 40 سال گرفتار آب مروارید هستند . اگر یک فرد همان طور که به خورد و خوراک روزانة خود توجّه کند به چشم خود هم برسد و به موقع به چشم پزشک مراجعه کند چنانچه احتمال آب مروارید هم برود فقط 5 در صد موارد نیاز به جراحی پیدا می کند . باوجود این هر سال در سراسر جهان 600 هزار عمل جراحی آب مروارید انجام می شود که 97 درصد آنها موفقیّت آمیز است در تشریح این بیماری باید بگوییم که عدسی چشم شما تصویرهایی را که می بینید برای واضح دیدن تنظیم و میزان می کند ، از خود عبور می دهد و به شبکیه منعکس می کند . سپس تأثیر آنها از طریق سلولهای عصبی شبکیه به مغز می رسد و شما تصویر و شئ را می بینید . ولی گاهی عدسی چشم که شفاف و پشت مردمک قرار گرفته ، کدر می شود و به صورت سفیدة تخم مرغ پخته در می آید که در این صورت اشیاء رؤیت نمی شوند و یا کدر دیده می شوند . این حالت را آب مروارید می گویند . موقعی که آب مروارید در حال پیدایش و پیشرفت است و دید کدر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
فعالسازی چشم سوم
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی میباشد. از طریق آنجا میتوان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آنجا میتوان هالهها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این کار شما را قادر میسازد که انرژی اطراف سوژه را دریافت کنید. البته بدون انجام این کار هم دیدن هالهی تکرنگ ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هالهی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسودهاید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیدهاید و به سختی میتوانید چشمهایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشمهایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمیدارند؟ به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشمهایتان میجنگید تا آنها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالتها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمیانگیزد، مانند اینکه تلاش میکنید یک پردهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند کنید. در چنین حالتی ماهیچههای چشمهایتان خوب پاسخ نمیدهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید. کوشش برای باز نگهداشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد میکند و به تدریج باعث باز شدن آن میشود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز میکند. هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز میشود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار میدهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک میکنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد ( و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید ) انجام دهید، دید هالهای خودبخود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در اینجا شرح داده شد، شبیه تکنیکهای دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس میشود. فقط به مراتب قویتر و مؤثرتر است. تمرینهای دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید. با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید. چنان که گویی تلاش میکنید پلکهایتان را به زور باز کنید. اما به ماهیچههایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور کنید که چشمهایتان خیلی سنگین شدهاند؛ به آنها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلکهایتان را بههم بزنید. توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچهها استفاده میکنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچههای پلکهایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند میکنید.
این کار را بارها تکرار کنید، اما به خودتان ( یا هیچ یک از ماهیچههایتان ) اجازهی انقباض یا پاسخ ندهید. این کار در آغاز کمی دشوار است، اما با کمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا میکنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر میخواهید به روشنبینی و سایر تواناییهای روحی دست پیدا کنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری کنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممکن است احساس کنید که ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا میکشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشکالی ندارد و باز هم میتواند تأثیر لازم را برای باز کردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزهی تمرکز فعالیت ذهنی خود را کاهش دهید و آن را به ناحیهی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود کنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریک کرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمرکز یکنواخت و آرام شما روی یک شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد کرد. این انرژی به مرکز بینایی مغز شما ارسال میشود و در آنجا بعنوان یک تصویر ( یک نوار روشن از نور رنگی ) تفسیر میشود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملکرد گشایشی ذهنی، تمرکز و تسلط کافی کسب کرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا کنید، متوجه خواهید شد که وزنهی خیالی پشت چشمهای شما در یک سمت آسانتر از سمت دیگر بالا کشیده میشود،که معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولاً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمکرهی مغز شما است که استفاده از یکی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمکرهی غالب ). اگر این مورد برای شما ایجاد اشکال میکند، با یک فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربههای ساعت در ناحیهی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریک کنید. منظور از جهت چرخش عقربههای ساعت این است که صورت خود را به عنوان صفحهی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده کنید که قبلاً برای باز کردن چشمهای خسته به کار میبردید. اما اکنون آنرا برای چرخش به کار ببرید، چنان که گویی با حرکت چرخشی یک مداد، این ناحیه را تحریک میکنید. بهترین روش این است که برای فعال کردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یک در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ کردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
توجه: به یاد داشته باشید که همهی این تمرینهای محرک انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابستهاند. برای اینکه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس کنید که آنها واقعاً اتفاق میافتند.
معرفی به دوستان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چشمانداز جهانی جامعهی اطلاعاتی
از اوایل دههی 1990، با پیشرفت و گسترش شبکهها و بزرگراههای اطلاعاتی جدید الکترونی و افزایش کاربرد تکنولوژیهای نوین ارتباطی در سراسر جهان، مسائل بینالمللی ناشی از آنها، اهمیت خاصی پیدا کردهاند. به همین جهت، در سالهای اخیر، به موازات توسعهی استفاده از شبکههای اطلاعاتی و به ویژه شبکهی «اینترنت» ، توجه به این مسائل بیشتر شده است. به طوری که علاوه بر تصمیمها و اقدامهای تازهای که در بعضی از کشورهای پیشرفتهی صنعتی دربارهی چگونگی کاربرد ارتباطات و اطلاعات الکترونی و ایجاد جامعهی اطلاعاتی صورت گرفتهاند، برخی سازمانهای بینالمللی و منطقهای، مانند «سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی»، «شورای اروپا»، «اتحادیهی اروپایی» و گروه «8 کشور بزرگ صنعتی» نیز به ارزیابی و تصمیمگیری در زمینههای مختلف کاربرد این گونه ارتباطات و اطلاعات و مسائل جامعهی اطلاعاتی آینده، پرداختهاند. برای شناخت عوامل و شرایط زمینهساز فعالیتها و برنامههای جدید کشورها، سازمانها و نهادهای مذکور، یادآوری چگونگی پیدائی و پیشرفت تکنولوژی شبکهی اطلاعاتی «اینترنت» در ایالات متحدهی آمریکا و سیاستها و برنامههای مهم این کشور و سایر کشورهای بزرگ غربی دربارهی بزرگراهها و زیرساختهای اطلاعاتی و جامعهی اطلاعاتی طرف توجه آنها، ضروری است. 1- «اینترنت» و «جامعهی اطلاعاتی» پیدائی و پیشرفت «اینترنت»، در ایجاد شرایط گذر از «جامعهی صنعتی»، به «جامعهی اطلاعاتی» جایگاه برجستهای پیدا کرده است. شبکهی «اینترنت»، که اکنون به قول برخی از محققان ارتباطی ، ستون فقرات ارتباطات اطلاعاتی سراسری کرهی زمین و به عبارت دیگر، «شبکه شبکههای اطلاعرسانی» جهان شناخته میشود، معرف ساختار تحول یافتهی یک شبکهی اطلاعاتی نظامی است. این شبکه، در اوایل دههی 1960 به دنبال پرتاب نخستین قمرهای مصنوعی اتحاد جماهیر شوروی به فضای ماوراء جو زمین و افزایش نگرانی ایالات متحدهی آمریکا از خطرات حملات هستهای آن کشور، به منظور حفظ و حراست اسرار نظامی ارتش آمریکا در شرایط بسیار مخوف جنگ هستهای، از طرف «آژانس طرحهای پژوهشی پیشرفته» (آرپا)1، در وزارت دفاع ایالات متحده، پایهگذاری شد. شبکهی یاد شده، که بر اساس سیستم تکنولوژی کلیدهای ارتباطی مستقل و مرتبط به بستههای اطلاعاتی جداگانه، استوار گردیده بود، به منظور جلوگیری از هدف قرار گرفتن آنها در یک جنگ هستهای احتمالی، از دسترسی مراکز فرماندهی و کنترل نظامی برکنار گذاشته شده بود. به گونهای که هر مجموعهی اطلاعاتی، مسیر خاص خود را در میان مدارهای ارتباطی مختلف شبکهی موردنظر، به صورت افقی طرح میکرد و در عین حال، امکان گردآوری تمام آنها، از هر واحد خاص نیز وجود داشت. مدتی بعد، تحت تأثیر پیشرفت تکنولوژی دیجیتال، امکان جمعآوری و بستهبندی هرگونه پیام و از جمله اصوات، تصویرها و دادهها و ایجاد شبکههای اطلاعاتی منتقلکنندهی انواع نمادها، بدون نیاز به هرگونه مزکر کنترل، پدید آمد و به این ترتیب، با استفاده از فراگیری بسیار گستردهی زبان دیجیتال و شبکهبندی نظام ارتباطی، شالودهی تکنولوژیک ارتباطات افقی جهانی، فراهم شد. نخستین شبکهی اطلاعاتی از این نوع، که به عنوان قدردانی از مؤسسهی بنیانگذار آن، «آرپانت»2 نامگذاری گردید، در سال 1969، به روی مراکز تحقیقاتی همکاری کننده با وزارت دفاع ایالات متحدهی آمریکا و از جمله دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه هاروارد، گشوده شد و در پی آن، پژوهشگران برای برقراری ارتباط علمی متقابل با یکدیگر، از این شبکه به بهرهبرداری پرداختند. در سال 1983، برای جدا ساختن کامل کاربردهای نظامی و غیرنظامی شبکهی مذکور، در کنار «آرپانت»، که از آن پس منحصراً به وسیلهی محققان دانشگاهی و مراکز علمی مورد استفاده قرار میگرفت، شبکهی مستقلی موسوم به «میلنت»3، برای پژوهشگران نظامی، تأسیس گردید. در طول سالهای بعد دههی 1980، «بنیاد ملّی علوم» ایالات متحده نیز به تقـویت و توسعهی شبکهی «آرپانت» کمک کرد و علاوه بر ایجاد یک شبکهی خاص علمی4، شبکهی دیگری با همکاری کمپانی مشهور «ای. بی. ام»5 ، به نام «بیت نت»6 ، برای استفادهی محققان زمینههای غیرعلمی، تأسیس نمود. با توجه به آن که تمام شبکههای مذکور، در فعالیتها و تماسهای ارتباطی خود، از سیستم اطلاعات «آرپانت» بهرهمند میشدند، مدتی نام این شبکهی میان شبکهای، ( آرپا ـ اینترنت)7 گفته میشد و سرانجام، به «اینترنت» 8، موسوم گردید. به موازات این تحولات و برای پاسخگوئی به رشد فعالیتهای ارتباطی از طریق شبکههای اطلاعاتی و به ویژه «اینترنت»، تکنولوژی کامپیوتری نیز رو به تکامل و توسعه گذاشت. به این معنا، که از یک طرف، دستگاههای «کامپیوتر شخصی»9 ، به بازار آمدند و امکان گسترش شبکهها را افرایش دادند و از طرف دیگر، توانائیهای فنی کامپیوتری نیز بالا رفتند. شبکهی «آرپانت» در سالهای دههی 1970 ، از ارتباطهای دارای 56 هزار بیت10 در ثانیه استفاده میکرد. در سال 1987، خطوط ارتباطی این شبکه، از توانائی انتقال، 5/1 میلیون بیت در ثانیه برخوردار شدند. سرعت انتقال پیامهای «اینترنت»، در سال 1992، به 45 میلیون بیت در ثانیه ـ معادل 5 هزار صفحه در ثانیه ـ افزایش یافت و درسال 1995، تکنولوژی کامپیوتری مورد استفادهی «اینترنت»، به حد بسیار فوقالعادهای از پیشرفت رسید. به طوری که برای آن، امکان انتقال اطلاعاتی معادل مجموعهی دهها میلیون کتابها و نشریات کتابخانهی کنگرهی ایالات متحدهی آمریکا در هر دقیقه، فراهم گردید. درعین حال، افزایش توانائی فنی انتقال پیامهای ارتباطی از طریق «اینترنت»، به تنهائی برای گسترش شبکههای اطلاعرسانی در سطح جهانی کافی نبود و به این منظور، ارتباط متقابل رایانهها نیز ضرورت داشت. به همین لحاظ، برای از میان بردن این مانع، از سیستم ارتباطی ویژهای معروف به «یونیکس»11، که در سال 1969در آزمایشگاههای کمپانی معروف «بل»12 اختراع گردیده بود، کمک گرفته شد. کاربرد سیستم «یونیکس»، از سال 1983، که کوششهای محققان دانشگاه کالیفرنیا در «برکلی»، با مساعدت مالی «آژانس طرحهای پژوهشی پیشرفته» وزارت دفاع آمریکا، برای انطباق مجموعهای از پروتکلهای علمی، موسوم به «پروتکل کنترل انتقال بر پروتکل ارتباط متقابل»13 با این سیستم، به موفقیت رسیدند، رو به گسترش گذاشت و به این ترتیب، رایانهها امکان یافتند که علاوه برایجاد ارتباط متقابل با یکدیگر، به رمزگذاری و رمزگشائی مجموعههای دادههای مورد انتقال بسیار سریع در شبکهی «اینترنت» نیز اقدام کنند. از آن زمان، شبکههای اطلاعاتی محلی و منطقهای، توانائی پیدا کردند با هم ارتباط متقابل برقرار سازند و دادهها و پیامهای خود را به هر کجا که خطوط تلفنی و رایانههای مجهز به دستگاه «مودم»14 ـ برای اتصال رایانه به تلفن ـ وجود دارند، انتقال دهند. به این گونه، شبکهسازیهای اطلاعاتی در سراسر جهان توسعه یافتند و مقدمات استفاده از «بزرگراههای اطلاعاتی» نیز فراهم گردیدند. باید یادآور شد که از اوایل دههی 1990، همراه با پیشرفت و گسترش تکنولوژی رایانهای «اینترنت»، کاربرد آن بیشتر