لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
انسان اولیه چگونه می شمرد؟
در آغاز، انسان اولیه برای نشان دادن عدد مورد نظر خود از زبان اشاره استفاده می کرد. شاید به ببری که کشته بود یا به سر نیزة همسایه اش اشاره می کرد. یا شاید از انگشتانش برای نشان دادن عدد استفاده می کرد. سه انگشت دست معنی» سه« می داد، خواه سه نیزه یا سه ببر دندان دشنه ای، یا سه غار یا سه سر نیزه.
می دانیم که در زندگی روزمره» عدد« کلمه یا نشانه ای است که بر مقدار و تعداد معینی دلالت می کند.اما لازم نیست آنچه را که ما درباره اش گفتگو می کنیم، مشخص کند. مثلاَ» سه« یا» 3« می تواند یه معنی سه هواپیما، سه قلم یا سه کتاب باشد.
در ابتدا، انسان اولیه می توانست تا دو بشمارد.امروزه هنوز در جهان، قبایلی ابتدایی مانند بومیان بدوی استرالیا» ابورجین« ها وجود دارند که فقط سه عدد می شناسند:یک،دو و بسیار. اگر یک نفراز این قبیله سه عدد بومرانگ(*) یا بیشتر داشته باشد، برای شمارش آن فقط عد بسیار را به کار می برد. البته بیشتر انسانهای اولیه تا ده، یعنی مجموع تعداد انگشتان دستان می شمردند. بعضی فقط تا 20 یعنی مجموع تعداد انگشتان دست و پایشان می شمردند.
هنگامی که با انگشتان دست شماره می کردند، تفاوتی نمی کند که از انگشت کوچک دست یا از انگشت شست شروع کنید. اما بین برخی از اقوام برای این کار قاعده هایی وجود داشت. مثلاَ» زونی« ها (قبیله ای از سرخپوستان آمریکای شمالی) شمردن را از انگشت کوچک دست چپ شروع می کردند.یا سرخپوستان اتوماک آمریکای جنوبی شمردن را با انگشت شست آغاز می کردند.
آدمی چون متمدن تر شد، از ترکه چوب، ریگ و گوش ماهی برای نمایش اعداد استفاده می کرد.آنها سه ترکه یا ریگ را در کنار هم ردیف می کردند که معنی»سه«را برساند. عده ای باایجاد شیار هایی بر روی چوب یا گره هایی که به یک طناب می زدند منظورشان را از عددی که می خواستند بیان کنند
می رسانیدند. به این ترتیب همیشه چوبخط یا طناب حساب را با خودشان همراه داشتند یا آن را جایی حفظ می کردند.
انسان از چه وقتی ارقام عددی را به کار برد؟
تا آنجا که بر ما معلوم است در حدود 3000 سال پیش از میلاد، مصریان قدیم و مردمان بین النهرین (سرزمین بین دجله و فرات در عراق امروز) علاماتی برای نوشتن اعداد داشتند. این مردمان با آنکه بسیار دور از هم می زیستند،هر یک مستقلاَ موفق به اختراع یک رشته از ارقام شدند. ارقام سادة آنها چون 1،2و3 المثنای چوب و چوبخط انسانهای نخستین بود. جالب اینجاست که در بسیاری از دستگاههای ارقام که در سراسر جهان کشف شده است رقم 1 به شکل یک خط کوتاه (مانند یک چوب)یا به شکل یک نقطه (مانند ریگ) نوشته می شد.
مردم باستان اعداد را چگونه می نوشتند؟
مصریان باستان ارقام را روی پاپیروس می نوشتند. پاپیروس نوعی کاغذ بود که از نی نیزارهای کناره رود نیل تهیه می شد، یا آنها را روی کوزه ها نقش می کردند یا بر دیوارهای معبدها و هرمهایشان می کندند.
بابلیها از سومریها آموختند که چگونه ارقام را بر لوحه های گلی بنویسند.
چینیهای قدیم با مرکب و قلم خیزران یا قلم پر بر روی پارچه می نوشتند. مایاهای آمریکای مرکزی، بی آنکه با دیگر تمدنهای دنیا ارتباط داشته باشند، یکی از جالبترین دستگاهای عددی را به وجود آوردند. آنها برای نمایش ارقام فقط از سه علامت استفاده می کردند، یک تقطه. ، یک خط مستقیم ـ ، . یک شکل بیضی .
در گذشته برای نوشتن یک میلیون چقدر وقت لازم بود؟
مصریان باسنان، بابلیان و چینیها مانند یونانیان و رومیان باستان علامات مخصوصی را برای بیان اعداد بسیار بزرگ به کار می بردند. این اختراع در به کار بردن علامات خاص برای اعداد بزرگ، نخستین پیشرفت در نوشتن ارقام بود. برای درک اهمیت این پیشرفت، کافی است در نظر مجسم کنید که نشان دادن یک میلیون به روش بریدن چوبخط یا ردیف کردن دانه های شن، چقدر دشوار است و چه زمانی را نیاز دارد.اگر برای کندن هر شیار برچوب یا چیدن هر ریگ، یک ثانیه وقت در نظر بگیریم، برای نوشتن عدد یک میلیون مجبور بودید یک میلیون ریگ را یک به یک(هر ثانیه یکی) بشمارید،278 ساعت یا 11روز و 14ساعت بدون درنگ وقت لازم داشتید تا به یک میلیون برسید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
اقتصاد آمریکا چگونه کار میکند؟
کار در آمریکا: نقش کارگر
نیروی کار آمریکا در طول تکامل این کشور از جامعه ای کشاورزی به کشوری مدرن و صنعتی تغییرات بسیار اساسی ای کرده است.ایالات متحده تا اواخر قرن 19 کشوری عمدتا کشاورزی بود. کارگران غیر ماهر در اقتصاد ایالات متحده دستمزدهایی ناچیزی که تنها نیمی از دستمزد پرداخت شده به صنعتگران ماهر، استادکاران، و مکانیک ها بود دریافت می کردند. تقریبا 40 درصد از کارگران را کارگران کم مزد یا خیاط های کارخانه های لباس تشکیل می داد که معمولا در شرایطی سخت به زندگی خود ادامه می دادند. با زیاد شدن تعداد کارخانه ها، این بچه ها، زن ها، و مهاجرین فقیر بودند که معمولا برای کار کردن با دستگاه ها استخدام می شدند.
اواخر سده 19 و اوایل سده 20 رشد صنعتی چشمگیری را به دنبال داشت. بسیاری از مردم آمریکا مزارع و شهرهای کوچک را برای کار در کارخانه هایی که برای تولید انبوه سازماندهی شده و متکی به کارگران نسبتا غیر ماهر بوده و دستمزدهای ناچیز پرداخت می کردند ترک گفتند. در چنین شرایطی بود که اتحادیه های کارگری به تدریج قدرت پیدا کردند. آنها سرانجام در محیط های کاری کارگران بهبودهای چشمگیری ایجاد کردند. آنها همچنین موجب تغییر سیاست های کشور آمریکا شدند؛ اتحادیه های کارگری که در اغلب موارد با حزب دموکرات همسو بودند، رای دهندگان کلیدی بسیاری از قوانین اجتماعی که از زمان معامله جدید (1) رئیس جمهور فرانکلین دی روزولت (2) در دهه 1930 تا دولت های کندی (3) و جانسون (4) در دهه 1960 به تصویب رسید را تشکیل می دادند.با وجود اینکه کار سازمان یافته تا به امروز هنوز نیروی سیاسی و اقتصادی مهمی به شمار می رود، نفوذ آن به میزان چشمگیری کاهش یافته. تولید اهمیت خود را نسبتا از دست داده و بخش خدمات رشد کرده است. امروز بخش فزاینده ای از نیروی کار آمریکا صاحب مشاغل اداری است تا مشاغل کارگاهی و غیر ماهر. اما در عین حال، صنایع جدیدتر به دنبال نیروی کار بسیار ماهری می گردد که بتواند خود را با تغییرات دائم در رشته کامپیوترها و فن آوری های جدید وفق دهد. تاکید در حال رشد بر سفارشی سازی و نیاز به تغییرات پی در پی در محصولات به منظور پاسخگویی به تقاضای بازار برخی کارفرمایان را بر آن داشته تا از سلسله مراتب افراط آمیز کاسته و در عوض به تیم های کارگران خود فرمان میان رشته ای تکیه کنند.
کار سازمان یافته که ریشه در صنایعی همچون فولاد و ماشین آلات سنگین دارد، در پاسخگویی به این تغییرات دچار مشکل بوده. کار اتحادیه ها از بعد از جنگ جهانی دوم رونق گرفت اما با کاهش تعداد کارگرهای استخدام شده در صنایع تولیدی سنتی، تعداد اعضای اتحادیه ها نیز کاهش یافت. کارفرمایان در رویارویی با چالش های روز افزون رقبای خارجی کم درآمد، به دنبال سیاست های استخدامی انعطاف پذیرتری هستند تا از کارکنان موقت یا پاره وقت استفاده بیشتری کرده و بر برنامه های حقوق و مزایا که به منظور ایجاد روابط بلند مدت با کارکنان طراحی شده اند تاکید نشود. آنها همچنین با حرکت های انجام شده در جهت سازماندهی اتحادیه ها و اعتصاب ها با تهاجم بیشتری مبارزه کرده اند. سیاستمداران که زمانی میل به مقاومت در برابر قدرت اتحادیه ها نداشتند امروز قوانینی به تصویب رسانده اند که پایگاه اتحادیه ها را بیش از این تضعیف کند. در همین حال، بسیاری از کارگران ماهر جوان تر اتحادیه ها را رویداد تاریخی ای می دانند که استقلال آنها را محدود می سازد. تنها در بخش هایی که عمدتا به صورت انحصاری عمل می کنند - مانند مدارس دولتی و عمومی - است که اتحادیه ها ترقی داشته اند.
علی رغم تمام قدرت از دست رفته اتحادیه ها، کارکنان ماهر در صنایع موفق اخیرا از تغییرات به وجود آمده در محیط های کار خود بهره های فراوان برده اند. اما کارگران غیر ماهر در صنایع سنتی تر معمولا با مشکل روبرو هستند. دهه های 80 و 90 میلادی شاهد به وجود آمدن شکاف در حال گسترشی میان دستمزد کارگران ماهر و غیر ماهر بود. با وجود اینکه کارگران آمریکایی در اواخر دهه 90 دهه پر رونقی که مولود رشد اقتصادی قوی و نرخ بیکاری پایین بود را پشت سر می گذاشتند، بسیاری از آنها با بی اطمینانی به آینده می نگریستند.
استانداردهای کار
اقتصاددانان بخشی از موفقیت اقتصادی آمریکا را به انعطاف پذیری بازار کار این کشور نسبت می دهند. به کارفرمایان می گویند توان رقابتی آنها تا حدودی وابسته به داشتن آزادی برای استخدام و خاتمه خدمت دادن همگام با تغییرات بازار است. در عین حال، کارگران آمریکایی خود به طور عرفی متحرک هستند؛ بسیاری از آنها تغییر شغل را وسیله ای برای بهبود زندگی خود می بینند. اما از سوی دیگر، کارفرمایان نیز می دانند که امنیت کاری از مهم ترین اهداف اقتصادی کارگران است و اینکه کارگران بسیار ثمربخش تر خواهند بود اگر باور کنند که مشاغل آنها فرصت های پیشرفت بلند مدت در اختیار آنها می گذارد.
تاریخ کار آمریکا همواره شاهد تنش در میان این دو ارزش بوده - انعطاف پذیری و تعهد بلند مدت. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تاکید کارفرمایان بر انعطاف پذیری از اواسط دهه 80 میلادی بیشتر شده. شاید رابطه میان کارفرمایان و کارکنان به این دلیل ضعیف شده باشد. با این حال هنوز مجموعه وسیعی از قوانین ایالتی و فدرال از حقوق کارگران دفاع می کنند. بعضی از مهم ترین قوانین کار فدرال به شرح زیر است.· قانون استانداردهای عادلانه کار (5) مصوب 1938 حداقل دستمزد و حداکثر ساعات کار را تنظیم، و همچنین مقرراتی برای پرداخت اضافه کاری و استانداردهایی برای جلوگیری از سوء استفاده از کار کودکان تعیین می کند. این قانون در 1963 اصلاح شد تا از هرگونه تبعیض در تعیین دستمزد زن ها جلوگیری به عمل آید. کنگره حداقل دستمزد را مرتبا تعدیل می کند، اگرچه این مسئله معمولا از لحاظ سیاسی بحث انگیز است. بااینکه حداقل دستمزد در 1999، 5.15 دلار بود، تقاضای برای کارگر در آن زمان تا حدی رشد کرد که بسیاری از کارفرمایان - حتی آنهایی که کارگران غیر ماهر استخدام می کردند - دستمزدهای بالاتر از حداقل می پرداختند. برخی از ایالت ها حداقل دستمزدهای بیشتری دارند.
· قانون حقوق مدنی (6) مصوب 1964 می گوید کارفرمایان اجازه ندارند در امور استخدامی بر مبنای نژاد، جنسیت، دین، و ملیت اصلی تبعیض قائل شوند (این قانون اعمال تبعیض را همچنین در رای دادن و تامین مسکن ممنوع می سازد).· قانون سن و تبعیض در استخدام (7) مصوب 1967 از کارگران مسن تر در برابر تبعیض شغلی دفاع می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
شیعه چگونه شکل گرفت؟
آشنایی با فرقه های اسلامی (7)آفتاب: شیعه یکی از فرقه های اسلامی است و تأثیرات شگرفی بر تفکر اسلامی و حتی فقه سایر فرقه های اسلامی داشته است. نحوه شکل گیری مذهب شیعه را به روایت استاد علامه طباطبایى (از کتاب شیعه در اسلام ایشان) نقل می کنیم.آغاز پیدایش«شیعه»را که براى اولین بار به شیعه على علیه السلام (اولین پیشوا از پیشوایان اهل بیت علیهم السلام) معروف شدند،همان زمان حیات پیغمبر اکرم باید دانست و جریان ظهور و پیشرفت دعوت اسلامى در 23 سال زمان بعثت،موجبات زیادى در بر داشت که طبعا پیدایش چنین جمعیتى را در میان یاران پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ایجاب مىکرد (1) .
الف:پیغمبر اکرم در اولین روزهاى بعثت که به نص قرآن مأموریت یافت که خویشان نزدیکتر خود را به دین خود دعوت کند (2) صریحا به ایشان فرمود که هر یک از شما به اجابت دعوت من سبقت گیرد،و زیر و جانشین و وصى من است.على علیه السلام پیش از همه مبادرت نموده اسلام را پذیرفت و پیغمبر اکرم ایمان او را پذیرفت ووعدههاى خود را (3) تقبل نمود و عادتا محال است که رهبر نهضتى در اولین روز نهضت و قیام خود یکى از یاران نهضت را به سمت وزیرى و جانشینى به بیگانگان معرفى کند،ولى به یاران و دوستان سر تا پا فداکار خود نشناساند یا تنها او را با امتیاز وزیرى و جانشینى بشناسد و بشناساند ولى در تمام دوره زندگى و دعوت خود،او را از وظایف وزیرى معزول و احترام مقام جانشینى او را نادیده گرفته و هیچگونه فرقى میان او و دیگران نگذارد. ب:پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به موجب چندین روایت مستفیض و متواترـکه سنى و شیعه روایت کردهاندـتصریح فرموده که على (4) علیه السلام در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است،هر سخنى که گوید و هر کارى که کند با دعوت دینى مطابقت کامل دارد وداناترین (5) مردم است به معارف و شرایع اسلام.
ج:على علیه السلام خدمات گرانبهایى انجام داده و فداکاریهاى شگفتانگیزى کرده بود،مانند خوابیدن در بستر پیغمبر اکرم در شب هجرت (6) و فتوحاتى که در جنگهاى بدر و احد و خندق و خیبر به دست وى صورت گرفته بود که اگر پاى وى در یکى از این وقایع در میان نبود،اسلام و اسلامیان به دست دشمنان حق،ریشه کن شده بودند (7) .
د:جریان«غدیر خم»که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در آنجا على علیه السلام را به ولایت عامه مردم نصب و معرفى کرده و او را مانند خود متولى قرار داده بود (8) .
بدیهى است این چنین امتیازات و فضائل اختصاصى دیگر که مورد اتفاق همگان بود (9) و علاقه مفرطى که پیغمبر اکرم بهعلى علیه السلام داشت (10) ،طبعا عدهاى از یاران پیغمبر اکرم را که شیفتگان فضیلت و حقیقت بودند بر این وا میداشت که على علیه السلام را دوست داشته به دورش گرد آیند و از وى پیروى کنند،چنانکه عدهاى را بر حسد و کینه آن حضرت وا مىداشت.
گذشته از همه اینها نام«شیعه على»و«شیعه اهل بیت»در سخنان پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بسیار دیده مىشود (11) .
سبب جدا شدن اقلیت شیعه از اکثریت سنى و بروز اختلاف هواخواهان و پیروان على علیه السلام نظر به مقام و منزلتى که آن حضرت پیش پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و صحابه و مسلمانان داشت مسلم مىداشتند که خلافت و مرجعیت پس از رحلت پیغمبر اکرم از آن على علیه السلام مىباشد و ظواهر اوضاع و احوال نیز جزء حوادثى که درروزهاى بیمارى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به ظهور پیوست (12) نظر آنان را تأیید مىکرد.
ولى بر خلاف انتظار آنان درست در حالى که پیغمبر اکرم رحلت فرمود و هنوز جسد مطهرش دفن نشده بود و اهل بیت و عدهاى از صحابه سرگرم لوازم سوگوارى و تجهیزاتى بودند که خبر یافتند عدهاى دیگرـکه بعدا اکثریت را بردندـبا کمال عجله و بى آنکه با اهل بیت و خویشاوندان پیغمبر اکرم و هوادارانشان مشورت کنند و حتى کمترین اطلاعى بدهند،از پیش خود در قیافه خیرخواهى،براى مسلمانان خلیفه معین نمودهاند و على و یارانش را در برابر کارى انجام یافته قرار دادهاند (13) .على علیه السلام و هواداران اومانند عباس و زبیر و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار پس از فراغ از دفن پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و اطلاع از جریان امر در مقام انتقاد بر آمده به خلافت انتخابى و کارگردانان آن اعتراض نموده اجتماعاتى نیز کردهاند ولى پاسخ شنیدند که صلاح مسلمانان در همین بود (14) .
این انتقاد و اعتراف بود که اقلیتى را از اکثریت جدا کرد و پیروان على علیه السلام را به همین نام«شیعه على»به جامعه شناسانید و دستگاه خلافت نیز به مقتضاى سیاست وقت،مراقب بود که اقلیت نامبرده به این نام معروف نشوند و جامعه به دو دسته اقلیت و اکثریت منقسم نگردد بلکه خلافت را اجماعى مىشمردند و معترض را متخلف از بیعت و متخلف از جماعت مسلمانان مىنامیدند و گاهى با تعبیرات زشت دیگر یاد مىکردند (15) .
البته شیعه همان روزهاى نخستین،محکوم سیاست وقت شده نتوانست با مجرد اعتراض،کارى از پیش ببرد و على علیه السلام نیز به منظور رعایت مصلحت اسلام و مسلمین و نداشتن نیروى کافى دست به یک قیام خونین نزد،ولى جمعیت معترضین از جهت عقیده تسلیم اکثریت نشدند و جانشینى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و مرجعیت علمى را حق طلق على علیه السلام مىدانستند (16) و مراجعه علمى و معنوىرا تنها به آن حضرت روا مىدیدند و به سوى او دعوت مىکردند (17) .
دو مسئله جانشینى و مرجعیت علمى «شیعه»طبق آنچه از تعالیم اسلامى به دست آورده بود معتقد بود که آنچه براى جامعه در درجه اول اهمیت است،روشن شدن تعالیم اسلام و فرهنگ دینى است (18) و در درجه تالى آن،جریان کامل آنها در میان جامعه مىباشد.
و به عبارت دیگر اولا:افراد جامعه به جهان و انسان با چشم واقع بینى نگاه کرده،وظایف انسانى خود را (به طورى که صلاح واقعى است) بدانند و بجا آورند اگر چه مخالف دلخواهشان باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بمب هسته ای چگونه کار میکند؟
شما احتمالاً در کتابهای تاریخ خواندهاید که بمب هستهای در جنگ جهانی دوم توسط آمریکا علیه ژاپن بکار رفت و ممکن است فیلمهایی را دیده باشید که در آنها بمبهای هستهای منفجر میشوند. درحالیکه در اخبار میشنوید، برخی کشورها راجع به خلع سلاح اتمی با یکدیگر گفتگو میکنند، کشورهایی مثل هند و پاکستان سلاحهای اتمی خود را توسعه میدهند. ما دیدهایم که این وسایل چه نیروی مخرب خارقالعادهای دارند، ولی آنها واقعاً چگونه کار میکنند؟ در این بخش خواهید آموخت که بمب هستهای چگونه تولید میشود و پس از یک انفجار هستهای چه اتفاقی میافتد؟ فیزیک هستهای انرژی هستهای به 2 روش تولید میشود: 1- شکافت هستهای: در این روش هسته یک اتم توسط یک نوترون به دو بخش کوچکتر تقسیم میشود. در این روش غالباً از عنصر اورانیوم استفاده میشود. 2- گداخت هستهای: در این روش که در سطح خورشید هم اجرا میشود، معمولاً هیدروژنها با برخورد به یکدیگر تبدیل به هلیوم میشوند و در این تبدیل، انرژی بسیار زیادی بصورت نور و گرما تولید میشود. در شکل زیر نمونه ای از شکافت هسته اتم اورانیوم نمایش داده شده است: و در شکل زیر گداخت هستهای اتمهای هیدروژن و تبدیل آنها به هلیوم 3 و الکترون آزاد نمایش داده شده است: طراحی بمبهای هستهای: برای تولید بمب هستهای، به یک سوخت شکافتپذیر یا گداختپذیر، یک وسیله راهانداز و روشی که اجازه دهد تا قبل از اینکه بمب خاموش شود، کل سوخت شکافته یا گداخته شود نیاز است. بمبهای اولیه با روش شکافت هستهای و بمبهای قویتر بعدی با روش گداخت هستهای تولید شدند. ما در این بخش دو نمونه از بمب های ساخته شده را بررسی می کنیم: بمب شکافت هستهای : 1- بمب هستهای (پسر کوچک) که روی شهر هیروشیما و در سال 1945 منفجر شد. 2- بمب هستهای (مرد چاق) که روی شهر ناکازاکی و در سال 1945 منفجر شد. بمب گداخت هستهای : 1- بمب گداخت هستهای که در ایسلند بصورت آزمایشی در سال 1952 منفجر شد. بمبهای شکافت هستهای: بمبهای شکافت هستهای از یک عنصر شبیه اورانیوم 235 برای انفجار هستهای استفاده میکنند. این عنصر از معدود عناصری است که جهت ایجاد انرژی بمب هستهای استفاده میشود. این عنصر خاصیت جالبی دارد: هرگاه یک نوترون آزاد با هسته این عنصر برخورد کند ، هسته به سرعت نوترون را جذب میکند و اتم به سرعت متلاشی میشود. نوترونهای آزاد شده از متلاشی شدن اتم ، هستههای دیگر را متلاشی میکنند. زمان برخورد و متلاشی شدن این هستهها بسیار کوتاه است (کمتر از میلیاردم ثانیه ! ) هنگامی که یک هسته متلاشی میشود، مقدار زیادی گرما و تشعشع گاما آزاد میکند. مقدار انرژی موجود در یک پوند اورانیوم معادل یک میلیون گالن بنزین است! در طراحی بمبهای شکافت هستهای، اغلب از دو شیوه استفاده میشود: روش رها کردن گلوله: در این روش یک گلوله حاوی اورانیوم 235 بالای یک گوی حاوی اورانیوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد. هنگامی که این بمب به زمین اصابت میکند، رویدادهای زیر اتفاق میافتد: 1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر میشوند و گلوله به پائین میافتد. 2- گلوله به کره برخورد میکند و واکنش شکافت هستهای رخ میدهد. 3- بمب منفجر میشود. در بمب هیروشیما از این روش استفاده شده بود. نحوه انفجار این بمب در شکل زیر نمایش داده شده است: روش انفجار از داخل: در این روش که انفجار در داخل گوی صورت میگیرد، پلونیم 239 قابل انفجار توسط یک گوی حاوی اورانیوم 238 احاطه شده است. هنگامی که مواد منفجره داخلی آتش گرفت رویدادهای زیر اتفاق میافتد: 1- مواد منفجره روشن میشوند و یک موج ضربهای ایجاد میکنند. 2- موج ضربهای، پلوتونیم را به داخل کره میفرستد. 3- هسته مرکزی منفجر میشود و واکنش شکافت هستهای رخ میدهد. 4- بمب منفجر میشود. بمبی که در ناکازاکی منفجر شد، از این شیوه استفاده کرده بود. نحوه انفجار این بمب، در شکل زیر نمایش داده شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بیابان زایی چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ -
اجازه می خواهم از تشریح عوامل بیابان زایی نظیر بوته کنی، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع ، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بی رویه آب از سفره های آب زیرزمینی، معدن کاوی و بهره برداری از معادن، جاده سازی و توسعة شهرها و روستاها و امثال آن که سالیان سال گفتیم و نوشتیم خودداری کنم و به یکی دو مورد از موارد حاد آن بپردازم و سپس راههای مهار و کنترل آن را از نگاهی دیگر (اگر نگویم جدیدتر) بیان کنم. اگر بیابان زایی را بر اساس تعریف کنوانسیون بیابان زایی تعریف کنیم؛ می گوید تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عواملی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی. در زمان حاضر عوامل طبیعی، آنچنان نقشی در بیابان زایی ندارند البته خشک سالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابان زایی را تشدید میکند ولی در ایران ما این عوامل انسانی هست که بیشتر باعث بیابان زایی میشود و شاید مهمترینش افزایش جمعیت باشد. ما در سی چهل سال پیش این جمعیت را نداشتیم. ببینید جمعیت ما در چهل سال پیش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار این جمعیت هم مخصوصا جمعیت روستایی روی زمین هست . اجازه بدهید مثال ملموس تری در ارتباط با این موضوع و ارتباطش با بیابان زایی ارایه کنم. هرچند امکانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پیش تغییرات قابل توجهی داشته است و حقیقتا از لحاظ تامین آب و برق و امکانات مشابه با قبل قابل مقایسه نیست ولی آیا در همین مناطق، بیابان زایی نسبت به قبل کمتر شده است ؟ 20-30 سال قبل روستایی که 20 یا 30 خانوار جمعیت داشت اکنون دو برابر شده است مسلما این تعداد افراد در روستا به کار کشاورزی یا دامداری مشغولند. از طرفی برای کشاورزی در مناطق بیابانی زمین و آب محدود است پس با این وجود روستایی یا باید به شهر بیاید و جذب کارهای کاذب شود و یا در روستا زمین بیشتری اضافه کند و کار کشاورزی کند. زمین بیشتر هم آب بیشتر می خواهد در بیابان که نمی شود دیم کاری کرد! آنگاه بدون توجه به امکانات سفره آب زیرزمینی و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عمیق می کنیم! آب پمپاژ می شود ، با پمپاژ بی رویه آب، علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پائین میرود ، تعادل هیدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین بهم میخورد. آب شیرین که پمپاژ شد آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم می آورد و در پمپاژهای بعدی یواش یواش آب شور میشود، آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند خاک که شور شد محصول کم میشود کیفیت محصول که پایین آمد زمین همجوار و جدید بزیر کشت می رود و این روند ادامه می یابد تا وقتی که به خود می آییم و می بینیم که در روی زمین شوره زار و کویر درست کرده ایم و در زیر زمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کف شکنی کنیم. ایکاش که کار به همین جا ختم می شد. (همه حرف من این است که دولتی که می گوید مردم در روستا بمانید و به شهر نیایید و روستا را آباد کنید اگر برنامه ریزی درستی برای روستایی نداشته باشد عاقبتش این است. پس باید اشتغال دیگری برای روستائیان ایجاد کند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبیعی برداشته شود). در حال حاضر این پدیده بیابانزایی و کویر زایی در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالشاساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به 300 متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آبهای شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چارهای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضهای آب) تخریب باغات و سفرههای آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از 300 متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوختهای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد.پس در این بخش ما دو معضل داریم یعنی با افزایش سطح کشاورزی ، سطح بیابانها و شوره زارها را گسترده تر کرده ایم ؛ دوم اینکه علاوه بر افت سطح آبخوانها، کیفیت آب را هم بدتر کرده ایم و خواسته یا ناخواسته در جهت بیابان زایی گام برداشته ایم. در این مورد وزارت نیرو آماری ارایه کرده است که بر اساس آن از 400 دشتی که در کشور داریم حدود 176 دشت با تراز منفی آب روبرو هست و در جای دیگری گفته است 67 درصد آبخانههای کشور با تراز منفی آب روبروست. تاسف بار تر از آن این است که 70 درصد این آب کمیاب و پر هزینه تا رسدن به سر مزرعه تلف می شود بعبارت دیگر راندمان آب کشاورزی در کشور ما حدود 30 درصد برآورد می شود . از طرفی در طول این سی چهل سال که حدود 9 متر افت آب داشته ایم متاسفانه تعداد سیلابها از 202 مورد در دههی سی به حدود2000 در دهه ۸۰ رسیده است یعنی بر خلاف این که ما افت آب در زیر زمین داریم در روی زمین سیلاب داریم و این حکایت از مسائلی میکند که به هر حال این آبی که باید در عرصه نفوذ بکند و آبخانهها را تغذیه کند منجر به سیلاب شده است پس یک شاخص دیگر هم از آثار و عوارض بیابان زایی پیدا شد. سیلخیزی !! دلیلش چه چیزی می تواند باشد؟ کاربری نادرست اراضی و تخریب پوشش گیاهی!! متاسفانه آمار دامی هم که الان در کشورمان ارایه می شود تقریبا سه برابر ظرفیت چرایی مراتع است چیزی حدود 107 میلیون راس واحد دامی و در طول مدت هفت یا هشت ماه از مراتع استفاده میکنند. به این ترتیب مهمترین عوامل بیابان زایی و یا موثرترین آنها شناخته شد. البته تمام تقصیر را نباید به گردن جامعه روستایی گذاشت بلکه در اطراف همین پایتخت (پایاب حوضه) آثار بیابان زایی کاملا مشهود است.
کنترل بیابان زایی در این زمینه روش هایی برای کنترل بیابان اعم از نهالکاری، بذرپاشی، قرق و امثال آن تا کنون بسیار گفته شده و نوشته شده است، ولی آیا با استفاده از این روش ها توانسته ایم بر مشکلات بیابانزایی غلبه کنیم؟ می بینیم بازخورد آنها آنچنانکه شایسته است نتیجه زضایت بخشی نداشته است. البته این مسئله را نباید کتمان کرد که کار در مناطق بیابانی بسیار سخت و طاقت فرساست چرا که سالها در اینگونه مناطق بیابانی کار کرده ام و سختی و مرارت کار را از نزدیک با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده ام اما از برآیند کار راضی نیستم هر چند که موفقیت های خوبی هم داشته ایم. شاید یکی از دلایل موفقیت کمتر کارهای بیابان زدایی توجه بیشتر به امور فنی و توجه نکردن یا به عبارتی توجه کمتر به مسایل اجتماعی و اقتصادی و بافت جامعه حاکم در مناطق کاری بوده است و حتی فراتر از آن شاید بتوان گفت ما تک بعدی کار کرده ایم چه بسا منابع طبیعی کار خودش را و کشاورزی نیز کار خودش را بدون توجه به اشتراکات بسیار نزدیک این دو بخش از بدنه یک وزارتخانه برای رفع مشکلات بیابان زایی انجام داده اند. در این مورد اگر به توضیحات قبلی رجوع کنیم آثار مدیریت درست امور کشاورزی و آبیاری در کاهش اثرات بیابان زایی کاملا قابل درک است یعنی می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند. در ارتباط با مسایل اجتماعی و اقتصادی بیابان زایی نیز این واقعیت را باید قبول کرد که مسایل و مشکلات فعلی بیابان و بیابان زایی در ایران صرفا مشکلات فنی و تکنیکی نیست بلکه مسایل ساختاری و اجتماعی و چه بسا سیاسی است. در حوزه وسیع و گسترده بیابان سر و کار ما بیشتر با جامعه روستائی است بنابراین شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفیقات کاری محسوب می شود. وضع جوامع روستائی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی ویژگیهای خاص خود را دارد ارتباط این جامعه با محیط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصی در سطح روستا گردیده که بسته به شرایط محیط در مناطق مختلف متفاوت است. بنابراین در هر برنامه ای که در ارتباط با جامعة روستایی باشد، شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا و عملکرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحی نه تنها با موفقیت همراه نخواهد بود بلکه باعث بروز ناهماهنگی و بر هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد، فعالیتهای چند دهه اخیر بیابان زدایی تا حدودی گویای این واقعیت است زیرا در اغلب طرحهایی که تاکنون به مرحله اجرا در آمده به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم کمتر توجه شده است به طوری که مردم در مقام معارضه با منابع طبیعی بوده اند. در این زمینه بایستی خلاء ناشی از ضعف فرهنگی بویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود ضمن آنکه اقدامات قانونی در برابر متجاوزین به منابع طبیعی برای هر قشری از جامعه با قاطعیت اجرا شود. - اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابان زایی: در ایران با زمینه مناسب اقلیمی و تابش آفتاب در بیشتر مناطق و در اکثر فصول سال همچنین وجود مناطق واجد پتانسیل بالای باد و قابلیت های تولید انرژی زمین گرمایی زمینه لازم و مناسبی برای استفاده و گسترش انرژیهای نو و پاک فراهم است. انرژی خورشیدی و باد ، از جمله منابعی هستند که در کشور ما بویژه در مناطق بیابانی به فراوانی یافت می شوند، با شناخت مکانهای مناسب این منابع و بکارگیری ابزار مناسب برای تبدیل آنها به انرژی های دیگر می توان از این منابع غنی به عنوان یک نیروی تکمیل کننده و یاری رسان برای تامین انرژی گرمایی و سرمایی استفاده کرد. در صورت توسعه بیشتر و بهتر این انرژی ها می توان قسمت اعظم