لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انسان اولیه چگونه می شمرد؟
در آغاز، انسان اولیه برای نشان دادن عدد مورد نظر خود از زبان اشاره استفاده می کرد. شاید به ببری که کشته بود یا به سر نیزة همسایه اش اشاره می کرد. یا شاید از انگشتانش برای نشان دادن عدد استفاده می کرد. سه انگشت دست معنی» سه« می داد، خواه سه نیزه یا سه ببر دندان دشنه ای، یا سه غار یا سه سر نیزه.
می دانیم که در زندگی روزمره» عدد« کلمه یا نشانه ای است که بر مقدار و تعداد معینی دلالت می کند.اما لازم نیست آنچه را که ما درباره اش گفتگو می کنیم، مشخص کند. مثلاَ» سه« یا» 3« می تواند یه معنی سه هواپیما، سه قلم یا سه کتاب باشد.
در ابتدا، انسان اولیه می توانست تا دو بشمارد.امروزه هنوز در جهان، قبایلی ابتدایی مانند بومیان بدوی استرالیا» ابورجین« ها وجود دارند که فقط سه عدد می شناسند:یک،دو و بسیار. اگر یک نفراز این قبیله سه عدد بومرانگ(*) یا بیشتر داشته باشد، برای شمارش آن فقط عد بسیار را به کار می برد. البته بیشتر انسانهای اولیه تا ده، یعنی مجموع تعداد انگشتان دستان می شمردند. بعضی فقط تا 20 یعنی مجموع تعداد انگشتان دست و پایشان می شمردند.
هنگامی که با انگشتان دست شماره می کردند، تفاوتی نمی کند که از انگشت کوچک دست یا از انگشت شست شروع کنید. اما بین برخی از اقوام برای این کار قاعده هایی وجود داشت. مثلاَ» زونی« ها (قبیله ای از سرخپوستان آمریکای شمالی) شمردن را از انگشت کوچک دست چپ شروع می کردند.یا سرخپوستان اتوماک آمریکای جنوبی شمردن را با انگشت شست آغاز می کردند.
آدمی چون متمدن تر شد، از ترکه چوب، ریگ و گوش ماهی برای نمایش اعداد استفاده می کرد.آنها سه ترکه یا ریگ را در کنار هم ردیف می کردند که معنی»سه«را برساند. عده ای باایجاد شیار هایی بر روی چوب یا گره هایی که به یک طناب می زدند منظورشان را از عددی که می خواستند بیان کنند
می رسانیدند. به این ترتیب همیشه چوبخط یا طناب حساب را با خودشان همراه داشتند یا آن را جایی حفظ می کردند.
انسان از چه وقتی ارقام عددی را به کار برد؟
تا آنجا که بر ما معلوم است در حدود 3000 سال پیش از میلاد، مصریان قدیم و مردمان بین النهرین (سرزمین بین دجله و فرات در عراق امروز) علاماتی برای نوشتن اعداد داشتند. این مردمان با آنکه بسیار دور از هم می زیستند،هر یک مستقلاَ موفق به اختراع یک رشته از ارقام شدند. ارقام سادة آنها چون 1،2و3 المثنای چوب و چوبخط انسانهای نخستین بود. جالب اینجاست که در بسیاری از دستگاههای ارقام که در سراسر جهان کشف شده است رقم 1 به شکل یک خط کوتاه (مانند یک چوب)یا به شکل یک نقطه (مانند ریگ) نوشته می شد.
مردم باستان اعداد را چگونه می نوشتند؟
مصریان باستان ارقام را روی پاپیروس می نوشتند. پاپیروس نوعی کاغذ بود که از نی نیزارهای کناره رود نیل تهیه می شد، یا آنها را روی کوزه ها نقش می کردند یا بر دیوارهای معبدها و هرمهایشان می کندند.
بابلیها از سومریها آموختند که چگونه ارقام را بر لوحه های گلی بنویسند.
چینیهای قدیم با مرکب و قلم خیزران یا قلم پر بر روی پارچه می نوشتند. مایاهای آمریکای مرکزی، بی آنکه با دیگر تمدنهای دنیا ارتباط داشته باشند، یکی از جالبترین دستگاهای عددی را به وجود آوردند. آنها برای نمایش ارقام فقط از سه علامت استفاده می کردند، یک تقطه. ، یک خط مستقیم ـ ، . یک شکل بیضی .
در گذشته برای نوشتن یک میلیون چقدر وقت لازم بود؟
مصریان باسنان، بابلیان و چینیها مانند یونانیان و رومیان باستان علامات مخصوصی را برای بیان اعداد بسیار بزرگ به کار می بردند. این اختراع در به کار بردن علامات خاص برای اعداد بزرگ، نخستین پیشرفت در نوشتن ارقام بود. برای درک اهمیت این پیشرفت، کافی است در نظر مجسم کنید که نشان دادن یک میلیون به روش بریدن چوبخط یا ردیف کردن دانه های شن، چقدر دشوار است و چه زمانی را نیاز دارد.اگر برای کندن هر شیار برچوب یا چیدن هر ریگ، یک ثانیه وقت در نظر بگیریم، برای نوشتن عدد یک میلیون مجبور بودید یک میلیون ریگ را یک به یک(هر ثانیه یکی) بشمارید،278 ساعت یا 11روز و 14ساعت بدون درنگ وقت لازم داشتید تا به یک میلیون برسید.
در قدیم اعداد بزرگ را چگونه می نوشتند؟
در اینجا چند نمونه از روش نوشتن اعداد بزرگ توسط مردمان باستان می آوریم مصریان باستان 100 را این طور و 1000 را به این شکل می نوشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ترمزهای ضد قفل چگونه کار می کنند؟
نگه داشتن ناگهانی یک اتومبیل در جاده ی لغزنده می تواند بسیار خطرناک باشد.ترمزهای ضد قفل خطر های این واقعه ی ترسناک را کاهش می دهد.در واقع روی سطوح لغزنده حتی راننده های حرفه ای بدون ترمزهای ضد قفل نمی توانند به خوبی یک راننده ی معمولی با ترمزهای ضد قفل ترمز کنند.
مکان ترمز های ضد قفل
در این مقاله ما همه چیز را درباره ی ترمز های ضد قفل یاد می گیریم:اینکه چرا به آنها نیاز داریم،چه چیز هایی در آنها به کار رفته است،چگونه کار می کنند،بعضی از انواع رایج و بعضی از مشکلات مربوط به آن.
بدست آوردن یک مفهوم کلی از ترمزهای ضد قفل:
تئوری ترمز های ضد قفل بسیار ساده است.یک چرخ در حال لیز خوردن(به طوری که سطح تماس تایر نسبت به زمین سر بخورد) نسبت به چرخی که لیز نمی خورد نیروی اصطکاک کمتری دارد.اگربا اتومبیل خود در یخ گیر کرده باشید می دانید که اگر چرخها بچرنخد هیچ نیروی جلو بری به اتومبیل وارد نمی شود زیرا سطح تماس چرخ نسبت به یخ لیز می خورد.
ترمزهای ضد قفل با جلوگیری کردن از سر خوردن چرخ ها در هنگام ترمز کردن،دو مزیت را بوجود می آورند:اول اینکه خودرو زود تر متوقف می شود و دوم اینکه می توان خودرو را هنگام ترمز کردن نیز هدایت کرد.
در ترمز های ضد قفل چهار بخش اصلی وجود دارد:
● حسگر های سرعت
●پمپ
●سوپاپ ها
●کنترل کننده
پمپ وسوپاپ های ترمز ضد قفل
حسگرهای سرعت:
سیستم ترمز ضد قفل باید بداند چه موقع چرخ در حال قفل کردن است،حسگرهای سرعت که در هر چرخ یا در بعضی مواقع در دیفرانسیل قرار گرفته اند این اطلاعات را فراهم می کنند
سوپاپ ها:
در هر لوله ی ترمز که به هر ترمز می رود یک سوپاپ وجود دارد که با کنترل کننده کنترل می شود،در بعضی از سیستم ها سوپاپ سه حالت دارد:
●در حالت اول سوپاپ باز است و فشار از سیلندر اصلی مستقیما به ترمز می رسد
●در حالت دوم سوپاپ لوله ی ترمز را می بندد و ترمز را از سیلندر اصلی جدا می کند،این حالت از افزایش بیش از حد فشار ترمز وقتی راننده روی پدال فشار می آورد،جلو گیری می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آثار و ثمرات تقواطبیعت آدمی منفعت جو و طالب سود و فایده است و تا فایده کاری را نداند به آن دست نمی زند. از این رو داشتن انگیزه نخستین گام برای حرکت در یک مسیر است. قرآن و روایات علاوه بر آن که به ارزش و اهمیت تقوا، تفسیر آن و عوامل و موانع خویشتنداری و اوصاف و ویژگی های متقین اشاره می کند به طور گسترده به تبیین آثار و ثمرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی این مساله پرداخته و از این طریق در راستای تحریک انگیزه ها قدم برمی دارد. تقوا را مراتبی است که دانستن آن به کمال روحی آدمی و پیشگیری از ایستائی و رخوت در خودسازی کمک شایانی می کند. سالکان طریق کمال با پیمودن هر مرحله از قله های رفیع سلسله جبال شامخ پرهیزکاری عزم خود را برای فتح دیگر قله ها جزم می کنند. در کتاب شریف «بحار الانوار» سه مرحله برای تقوا بیان شده است: 1) نگهداری نفس از عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح، 2) پرهیز از هرگونه گناه اعم از ترک واجبات و انجام معاصی، 3) خویشتن داری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول می سازد و از حق منصرف می کند و این تقوای خواص بلکه خاص الخاص است». چنین مرحله ای نتیجه بینش درست آدمی نسبت به ذات اقدس ربوبی است که او را نه فقط به خاطر ترس از عذاب و یا طمع به بهشت عبادت کند بلکه ارزش و لیاقت وشدت عشق و حب به آن ذات مقدس موجب می شود که هر آنچه غیر اوست هیچ تلقی گردد. چنان که مولاعلی(ع) عبادت خود را چنین توصیف می کند آنجا که می فرماید «ما عبدتک خوفا من نارک و لارغبه فی جنتک بل و جدتک اهلا للعباده فعبدتک» «من تو را از ترس آتشت و میل به بهشتت عبادت نمی کنم بلکه چون تو را شایسته پرستش یافتم به عبادتت پرداختم.» آثار و ثمرات تقوا طبیعت آدمی منفعت جو و طالب سود و فایده است و تا فایده کاری را نداند به آن دست نمی زند. از این رو داشتن انگیزه نخستین گام برای حرکت در یک مسیر است. قرآن و روایات علاوه بر آن که به ارزش و اهمیت تقوا، تفسیر آن و عوامل و موانع خویشتنداری و اوصاف و ویژگی های متقین اشاره می کند به طور گسترده به تبیین آثار و ثمرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی این مساله پرداخته و از این طریق در راستای تحریک انگیزه ها قدم برمی دارد.
نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی چگونه است؟
امیر المؤمنین علی (علیهالسلام) درباره تقوا فرمود:شفاء مرض اجسادکم.
تقوی بهبود بیماری تن شما است.
شاید بخواهید بپرسید بین تقوا که امری روحی و معنوی است با سلامت بدن چه رابطهای است؟ میگویم، البته تقوا گرد یا آمپول نیست، ولی اگر تقوا نباشد، بیمارستان خوب نیست، طبیب خوب نیست، پرستار خوب نیست، دوای خوب نیست. اگر تقوا نباشد، آدمی حتی قادر نیست تن خود و سلامت تن خود را حفظ کند. آدم متقی که به حدّ خود و حق خود قانع و راضی است، روحی مطمئنتر و اعصابی آرامتر و قلبی سالمتر دارد و دایماً در فکر نیست که کجا را ببرد و کجا را بخورد و کجا را ببلعد. ناراحتیهای عصبی او را به زخم روده و زخم معده مبتلا نمیسازد، افراط در شهوت، او را ضعیف و ناتوان نمیکند. و عمرش طولانیتر میشود. سلامت تن و سلامت روح و سلامت اجتماع همگی به تقوا بستگی دارد.1
تقوا در زمینه تلطیف احساسات چه نقشی میتواند ایفا کند؟
تقوا و طهارت در یک ناحیه دیگر هم تأثیر دارد و آن ناحیه عواطف و احساسات است که احساسات را رقیقتر و لطیفتر میکند. اینطور نیست که آدم با تقوا که خود را از پلیدیها و کارهای زشت و کثیف، ریا و تملق، بندگی و کاسه لیسی دور نگهداشته، ساحت ضمیر خود را پاک نگهداشته، عزت و مناعت و آزاد منشی خود را حفظ کرده، توجهش به معنا بوده، نه به ماده؛ نوع احساساتش با احساسات یک آدم غرق در فحشا و پلیدی و غرق در مادیات یکی باشد. مسلماً احساسات او عالیتر و رقیقتر و لطیفتر است. تأثرات او در مقابل زیباییهای معنوی بیشتر است. دنیا را طور دیگری و با زیبایی دیگری میبیند. آن جمال عقلی را که در عالم وجود است، بهتر حس میکند.
گاهی این مسئله طرح میشود که چرا دیگر شعرایی مثل سابق پیدا نمیشود؟ چرا دیگر آن لطف و رقت که مثلاً در گفتههای سعدی و حافظ هست، امروز پیدا نمیشود، حال آنکه همه چیز پیش رفته و ترقی کرده، علم جلو رفته و افکار ترقی نموده و دنیا از هر جهت پیش رفته است؟
اگر به شعرای معاصر بر نخورد، عقیده شخصی من این است که علت این امر یک چیز است و آن اینکه علاوه بر ذوق طبیعی و قدرت خلاقه فکری، رقت و لطافت و حساسیت دیگری در ضمیر لازم است. این رقت و لطافت وقتی پیدا میشود که شخص توجه بیشتری به تقوا و معنویت داشته باشد. اسیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
پمپها چگونه کار می کنند؟
ابتدا سیال در لوله و نازل مکش پمپ جریان می یابد. سیال هنگام ورود به پمپها باید دارای انرژی کافی باشد تا پمپ بتواند با انرژی حاصل از آن راه اندازی شود. در غیر این صورت پمپ توان لازم برای مکش را نخواهد داشت .
در پمپهای جابه جایی مثبت (PD:Pisitive Displacement) ، سیال ابتدا به نازل مکش رفته و سپس در فضایی قابل حرکت که بسته به نوع طراحی، با دیافراگم تکانه ای (پالسی) یا یک فضای خالی بین چرخ دنده ها است، در اصطلاح گیر افتاده و محصور می شود.
با باز شدن فضای قابل حرکت، ناحیه ای کم فشار برای ورود سیال به داخل پمپ ایجاد می شود و طبیعتاً سیال از نازل مکشی به طرف نازل تخلیه حرکت خواهد کرد. با جمع و فشرده شدن فضای موجود، ناحیه ای پر فشار ایجاد شده و سیال به سمت لوله تخلیه رانده م شود تا بر مقاومت یا فشار سیستم غلبه کند. جریانی که یک پمپ جابه جایی مثبت ایجاد می کند اغلب تابعی از اندازه محفظه پمپ، سرعت موتور و تلرانس (جابه جایی مجاز) بین قطعات پمپ به لحاظ حرکت نسبی می باشد. همچنین فشار یا هدی که یک پمپ جابه جایی مثبت ایجاد می کند غالباً تابعی از ضخامت محفظه با در نظر گرفتن تلرانس و نیز استحکام دیگر اجزای پمپ خواهد بود.
وقتی از پمپ بیش از اندازه کار کشدیه شود، پدیده های خوردگی و سایش باعث از بین رفتن آب بندی قطعات و فرسودگی آنها خواهد شد؛ این قطعات ممکن است رینگ پیستونها ، واشرهای میله پیستونی ، دیافراگم و دندانه های چرخ دنده ها باشند. با فرسوده شدن این قطعات، بازده پمپ کاهش یافته و پمپ به مرور توانایی پمپاژ را از دست می دهد. با توجه به زمان؛ مقدار سایش و نیز طبیعت روغنکاری سیال باید هرچند وقت یک بار این قطعات را تعویض نمود. تعویض این قطعات را باید به حساب عملیات تولید گذاشت و نه هزینه اضافی در نگهداری و سرویس قطعات، زیرا با انجام این کار پمپ به بهترین بازده یا حداقل بازده اصلی خود می رسد.
در پمپهای سانتریفوژ، سیال هنگام ورود به نازل مکشی باید دارای انرژی کافی باشد. زیرا این نوع پمپها نمی توانند سیال را به داخل محفظه پمپ کشیده تا آن را بمکند. اجزای اصلی پمپ سانتریفوژ، محفظه حلزونی شکل و پره می باشد.
پره پمپ که به شفت (محور) متصل شده است به وسیله موتور یا گرداننده (بعضی از پمپها به جای اتصال مستقیم به موتور به پولی یا گیربکس وصل هستند) راه اندازی شده و می چرخد. سپس سیال وارد چشم پره شده و ین تیغه های پره گیر می افتد. تیغه ها سیال را محصور کرده و سرعت خود را در حین حرکت سیال از چشم پره به سمت قطر خارجی پره به آن منتقل می کنند. هنگامی که سیال شتاب می گیرد، ناحیه ای کم فشار در چشم پره ایجاد می شود(مطابق اصل برنولی، با افزایش سرعت، فشار کاهی خواهد یافت). لذا این نیز دلیل دیگری بر وجود انرژی کافی در مایع هنگام ورود به پمپ می باشد.
سیال از قطر خارجی پره با سرعت زیاد خارج شده (تقریباً هم سرعت با خود موتور) و بسرعت به طرف دیواره محفظه حلزونی پرتاب می شود. در این حین، سرعت گریز از مرکز سیال یکباره متوقف شده و به فشار تبدیل می گردد( اصل برنولی، معکوس خواهد شد). اینجا به خاطر چرخش موتور، سرعت دورانی نیز خواهیم داشت. سیال از سمت زبانه، کنار محفظه داخلی، وارد کانال خروجی (با مقطع متغیر در حال افزایش) می شود. با افزایش قطر، سرعت دورانی کاهش یافته و انرژی و فشار سیال به تدریج افزایش می یابد (دوباره، اصل برنولی). اکنون سیال با خروج ازپمپ در فشار تخلیه، می تواند بر مقاومت سیستم نیز غلبه کند.
دبی جریان، سرعت و یا هد پمپ، اغلب تحت تأثیر سرعت گرداننده و ارتفاع تیغه های پره می بشد. عوامل دیگر مانند تعداد، زاویه (شیب)، ضخامت تیغه های پره، لقی داخلی و نوارهای سایشی نقش کمتری در این کار دارند.
به عبارت ساده تر، پمپهای جابه جایی مثبت (PD) کار لازم را با جابه جایی فضای موجود داخل پمپ و نیز تغییر سرعت سیال هنگام عبور از پمپ به دست می آورند.
اندازه گیری فشار
نیرو، معادل فشار ضرب در سطح (A ) می باشد : F=P(A
فشار، معادل نیرو تقسیم بر سطح (A) می باشد : P=F/A
اگر فشاری به سطح مایع وارد کنیم، این فشار به طور یکنواخت در تمام جهات از سیال کنار دیواره تا سیال ته ظرف، توزیع خواهد شد (قانون پاسکال). واحد فشار به صورت پوند بر اینچ مربع (psi یا lbs/in2) یا کیلوگرم بر سانتی متر مربع (kg/cm2) است.
فشار اتمسفریک (ATM)
فشار اتمسفریک (ATM) نیرویی است که توسط وزن هوا روی واحد سطح اعمال می شود (ATM=17/4Psia) . با افزایش ارتفاع از سطح دریا، فشار اتمسفریک نیز کاهش خواهد یافت.
فشار مطلق (Psia)
فشار مطلق، فشار اندازه گیری شده از مرجع فشار صفر می باشد. این فشار در سطح دریا 14.7psia است. فشار مطلق به وسیله فشارسنجهای مرکب ثبت می شود.
فشار نسبی (Psig)
فشار نسبی، فشاری است که توسط فشار سنج ساده مشخص می شود. فشار سنجهای ساده دارای یک مرجع صفر مصنوعی در فشار اتمسفریک هستند.
خلاء
عبارت خلاء برای فشارهای زیر اتمسفر به کار می رود( گاهی خلاء را به صورت psi منفی روی فشار سنجها نشان می دهند ) . مقیاس دیگری که استفاده می شود اینچ جیوه است : 14.7psia=29.92Hg . اما مقیاسی که عموماً به کار می رود کیلو پاسکال است : 14.7psia=100kp
هد پمپ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بهشت چگونه مکانى است ؟
امام علیه السلام درباره تقوا پیشگان فرمود:
یخلده فیما اشتهت نفسه ، و ینزله منزل الکرامة عنده فى دار اصطعنها لنفسه ، ظلها عرشه ، و نورها بهجته ، و زوارها ملائکته و رفقائها رسله
...خداوند او انسان پارسا و با تقوا را در آنجا که خود مى خواهد زندگى جاوید مى دهد، و در نزد خود در جایگاه گرامى و با ارزش منزل مى دهد، در سرایى که خداوند آنان را براى دوستان خود برپا ساخته است ، سایبان آن عرش او، و روشنایى آن ، خوشنودى او، و دیدار کنندگان آن ، فرشتگان ، و دوستان آن ، پیامبران مى باشند...
خادمان بهشت :
در توصیف فرشتگان فرمود:
...و منهم اءلحظة لعباده ، و السدنة لاءبواب جنانه
...و برخى از آنان فرشتگان نگهبانان بندگان خدا، و خدمتگذاران دروازه هاى بهشت او هستند...
نعمت هاى بهشت :
...فلور میت ببصر قلبک نحوما یوصف لک منها لعزقت نفسک عن بدائع ما اءخرج الى الدنیا من شهواتها و لذاتها، و زخارف مناظرها و لذهلت بالکفر فى اصطفاق اءشجار غیبت عروقها فى کثبان المشک على سواحل اءنهارها، و فى تعلیق تغلیق کبائس اللولوء الرطب فى عسالیجها و اءفنائها و طلوع تلک الثمار مختلفة فى غلف اءکمامها، تجنى من غیر تکلف فتاءتى على منیة مجتنیها و یطاف على نزالها فى اءفنیة قصورها بالاءعسال المصفقة ، و الخمور المروقة قوم لم تزل الکرامة تتمادى بهم حتى حلوا دار القرار و اءمنوا نقلة الاءسفار، فلو شغلت قلبک اءیها المستمع بالوصول الى ما یهجم علیک من تلک المناظر المونفة ، لزهقت نفسک شوقا الیها و لتحملت من مجلسى هذا الى مجاورة اءهل القبور استعجالا بها، جعلنا الله و ایاکم ممن یسعى بقبله الى منازل الاءبرار برحمته . (61)...پس اگر با دیده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى ، جان تو از آنچه از دنیا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زیورها و منظره هاى دل انگیز و زیباى آن که براى تو آفریده شده است بیزارى جسته و با اندیشیدن در صداى برگ هاى درختانى که در اثر وزش نسیم پدید مى آید و ریشه هاى آن درختان در درون تپه هایى از مشک بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گردیده است ، و نیز با اندیشیدن در خوشه هاى مروارید، و شاخه هاى تر و تازه آن ، و ظاهر شدن آن میوه ها به صورت هاى گوناگون ، در پوست شکوفه هاى آن درختان ، جان تو حیران و سرگردان و از خود بیخود مى گردد. اندیشیدن در آن میوه هایى که بدون زحمت چیده شده و به آن گونه که چیننده بخواهد حاضر مى شود و براى ساکنان آن در گرداگرد کاخ هاى آن ، عسل هاى صاف و خالص ، و شراب هاى تصفیه شده به چرخش در مى آید. اهل بهشت گروهى هستند که همواره بزرگوارى شامل آنان شده تا اینکه به سراى آرامش بهشت جاوید رسیده و از نقل مکان ها و سفرها آسوده گردند، پس اى شنونده ! اگر دل خود را از هر چیزى بازداشته ، و به رسیدن به آن منظره هاى شگفت انگیز مشغول گردانى ، جان تو در اشتیاق بهشت پرواز نموده و براى تعجیل در رسیدن به آن ، مجلس سخنرانى مرا رها نموده و همسایگى به گور خوابیدگان را بر خواهى گزید. خداوند ما و شما را از کسانى قرار بدهد که با رحمت خداوند و با تمام وجود براى رسیدن به جایگاه نیکان تلاش مى نمایند....فاما اءهل الطاعة فاثابهم بجواره ، و خلدهم فى داره ، حیث لا یظعن النزال ، و لا تتغیربهم الحال و لا تنوبهم الاءفزاع و لا تنالهم الاءسقام و لا تعرض لهم الاءخطار و لا تشخصهم الاءسفار... (62)
...پس آنان که پیرو و مطیع خداوند هستند، خداوند به آنان پاداش همجوارى با خود را بخشیده و در سراى خود آنان را زندگانى جاوید داده است . آن جایى که وارد شوندگان آن بیرون نیایند و حال آنان دگرگون نشود، ترس ها بدانان روى نیاورد و بیمارى ها به آنان نرسد و به خطرها گرفتار نگردند و سفرها آنان را به رنج نیندازد...کفى بالجنة ثوابا و نوالا.
بهشت به عنوان پاداش و رسیدن به نعمت ها بس است ...
و لیس شى ء بخیر من الخیر الا ثوابه ، و کل شى ء من الدنیا سماعه اءعظم من عیانه ، و کل شى ء من الاءخرة عیانه اءعظم من سماعه فلیکفکم من العیان السماع و من الغیب الخیر، و اعلموا اءن ما نقص من الدنیا و زاد فى الاخرة خیر مما نقص من الاخرة و زاد فى الدنیا .
و هیچ نیکى بهتر از نیکى دیگر نیست جز پاداش خداوند، و هر چیزى از نعمت هاى دنیا شنیدنش بزرگتر مهمتر و با عظمت تر از دیدن آن ، و هر چیزى از آخرت ، دیدن آن ، بزرگتر از شنیدنش است نعمت هاى دنیا وصفشان بهتر از دیدنشان ، ولى نعمت هاى آخرت دیدنشان بهتر از وصفشان است پس هم اکنون که در دنیا زندگى مى کنید و شما را یاراى دیدن نعمت هاى آخرت نیست به