لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مصاحبه با کاظم قلم چی: شرکت کانون فرهنگی آموزش
نام و نام خانوادگی: کاظم قلم چی
شرکت: کانون فرهنگی آموزش
نام محصول: انواع کتابهای کنکور تقویتی و تستهای مربوطه
تحصیلات: لیسانس مهندسی معدن
در یک خانواده فرهنگی متولد شدم مادر من سرگذشت جالبی داشتند، تحصیلات ایشان تا پنجم ابتدایی بیشتر نبود و با وجود اینکه هم پدر خانواده بود هم مادر، تحصیلاتشان را ادامه دادند. ایشان دوره ی شش ساله ی دبیرستان را در سه سال تمام کردند و در رشته ی ادبیات دانشگاه تهران قبول شدند. مادرم فوق لیسانس را زمانی گرفتند که من تازه وارد دانشگاه شده بودم. مادر من الگوی سخت کوشی و تلاش بودند ایشان هم درس می خواندند و هم کار می کردند فضای فرهنگی که در دوران کودکی در خانواده ما حاکم بود من را در مسیر آموزش قرار داد. من سه سال آخر دبیرستان را در مدرسه ی شبانه گذراندم، وقتی که من کلاس چهارم دبیرستان بودم بیشتر همکلاسیهایم از من بزرگتر بودند. خیلی از همکلاسیهای من شاغل بودند و می خواستند صرفاً دیپلم بگیرند به همین دلیل معلم های آن دبیرستان نکات کنکوری و تستی را به ما نمی گفتند. در آن زمان دانشگاه تهران موقعیت فعلی دانشگاه شریف را داشت و نابغه های ایران به آنجا می رفتند. من خیلی علاقه داشتم به دانشگاه تهران بروم به همین دلیل پایین ترین رشته ای را که ممکن بود یعنی مهندسی معدن را انتخاب کردم، اگر چه بعداً متوجه شدم که در تمام رشته ها پذیرفته شده ام به این ترتیب در سال 1352 وارد رشته مهندسی معدن دانشگاه تهران شدم.
من کار را با تدریس خصوصی شروع کردم ولی به مرور زمان به دنبال راههای جدیدتری می رفتیم که جزئیات تهیه و طراحی جدید آموزش را ارائه دهیم. اولین شاگردی که داشتم کلاس پنجم دبستان بود. در آن زمان دانش آموز دبیرستان بودم. شاگرد من جزو کسانی بود که جهشی درس خوانده بود و افت تحصیلی داشت قرار شده من به او ریاضی درس بدهم.
طرحی که امروز به این شکل وجود دارد از ابتدا به شکل منسجم و جامع طراحی نشده بود و بخش عظیمی از آن در طول سالهایی که تدریس می کردم شکل گرفته بود.
سال 70 ما کانون فرهنگی آموزش را در وزارت ارشاد ثبت کردیم کاری که انجام دادیم یک کار جدید و نوآورانه بود که تا به آن روز در ایران انجام نشده بود. ما توانستیم مقوله برنامه ریزی و آزمونهای منظم را وارد سیستم آموزشی نمائیم بدون اینکه نیاز به فضای درسی داشته باشیم. قبل از این که ما کار را در سال 71 شروع کنیم به صورت تدریس خصوصی کار می کردیم. بعد از آن به تدریج به این سمت رفتیم، سال 71-70 ما آزمون را با پنجاه نفر شروع کردیم که سال بعد ده برابر شد. این روند صعودی در سالهای بعد ادامه داشت چون موفقیت بچه ها زیاد بود فقط قبول شدن در کنکور برای ما ملاک نبود بلکه افرادی که می آمدند تحولی نو در آنها بوجود می آمد.
من در کارم به این مسأله معتقد هستم که باید از آموخته های دیگران استفاده کرد ولی به الگو برداری معتقد نیستم به این معنا که هر کس باید سبک و روش خود را داشته باشد جالب اینکه من از همکاران خودم و دوستانی که به آنها یاد می دهم نیز آموزش می گیریم. اعتقاد من بر این است که در درس نباید یک رابطه ی یک طرفه وجود داشته باشد به این معنا که همانطور که آموزش می دهیم آموزش نیز بگیریم.
من یک مسیر اکتشافی را طی می کنم بسیاری از همکاران ما یا داوطلب بودند یا دانش آموزان نخبه ی خود بودند. این افراد اصولاً با اعتقاد و علاقه کار می کنند چون تجربه ی هر دو طرف بودن را دارند در حال حاضر هم که با ما کار می کنند جزء بهترین همکاران ما هستند.
ما تقریباً مجموعه کار را از صفر شروع کردیم. من زمانی که شروع به کار کردم با خودم عهد بستم که حتی یک ریال هم وام نگیرم و به میزانی که می توانم روی پای خود بایستم. قبل از شروع کار من به همراه گروهی از همکارانم تدریس خصوصی می کردیم بنابراین همکارانی بودند که موفقیت و تجربه شان در حوزه ی تدریس مشخص بود.
برنامه ای را که ما برای دوره های آتی داریم این است که اگر کسی نام قلم چی یا کانون فرهنگی آموزش را بشنوند یاد آموزش به مفهوم کلی اش بیافتند. من آرزو دارم به جایی برسم که دانش آموزان روش فکر کردن را بیاموزند و بتوانند برای خودشان برنامه ریزی کنند.
دانش آموزان در این دوره درست درس خواندن را یاد می گیرند تا وقتی که به سالهای بالاتر می روند استرس نداشته باشند و بهتر بتوانند نتیجه بگیرند. برنامه ی ما اینست که کاری را به صورت فشرده و در یک سال انجام می گیرد با یک برنامه طولانی در سالهای تحصیل انجام می دهیم. من از این کاری که می کنم بسیار راضی هستم و از آن لذت می برم و دیگر نیازی نمی بینم که کار دیگری را شروع کنم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اثر تبلیغات در اسنک چی توز
- چی توز نام انگلیسی اسنک های یک کمپانی انگلیسی است. میمون چی توز کاراکتر شناخته شده ی بین المللی این برند است.
- چی توز محصولی از شرکت صنایع غذایی دنیاست که معروفترین نام تجاری شناخته شده در ایران در زمینه تولید اسنک است.
- ماده اصلی تشکیل دهنده محصول اسنک ذرت است.
- انواع اسنک
1- اسنک توپی 6- اسنک با پنیر
2- اسنک کرانچی 7- اسنک چرخی
3- اسنک طلایی 8- اسنک موتوری
4- اسنک حلقه ای 9- مانچی تند و آتشین
5- اسنک جنگلی 10- سالسا تند با لیمو
- ساختار لوگوی نوشتاری چی توز در بسته بندی
- انتخاب لوگوی چی توز با استفاده از فونت های آماده چاپی نیست بلکه توسط طراح طراحی شده است.
هماهنگی بین لوگوی فارسی و انگلیسی برقرار است و طراحی لوگو با فرم های نرم و متناسب با یک محصول غذایی انجام شده.
- استفاده از رنگ ثابت قرمز در لوگو که تحریک کننده اشتها است در همه ی بسته بندی به چشم میخورد و احاطه آن با خطوط پهن سفید برای گیرایی بیشتر مخاطب و تفکیک لوگو از زمینه، که در بسته، زمینه متناسب با نوع محصول متفاوت است . سایه ی زیر لوگو برای برجسته کردن لوگو از رنگ تخت زمینه استفاده شده است.
- انتخاب اندازه ی بزرگ لوگو در بسته بندی برای جذب مشتری است .
- در بعضی از بسته بندی های محصولات اسنک چی توز لوگو به صورت لاتین و در بعضی محصولات به صورت لوگوی فارسی طراحی شده است و این امر باعث نامفهوم شدن این محصول برای مخاطب نمیشود زیرا لوگوی لاتین و فارسی فرمی شناخته شده برای مخاطب است و هر دو مفهوم و محتوای داخل بسته را به یک اندازه به مخاطب میرسانند . پس این فرم نشان دهنده ی محتوای این محصول شده است.
- رنگ های انتخابی در بسته بندی های اسنک چی توز براساس استاندارد اصلی شرکت و طعم خاص آن است.
- تبلیغات
- اولین و شناخته شده ترین تبلیغات محصول چی توز تیزهای تلویزیونی است که برنامه ریزی آن از سال 1375 شروع شده است. تیزهای تلویزیونی که با طراحی کاراکترهای جذاب و قوی توانست علاوه بر سنین کودک و نوجوان بر جوانان و حتی سنین بالاتر اثر گذاشت.
- بنا به برآورد خود شرکت تاثیر گذاری تیزرهای چی توز خوب بوده و باعث استقبال مردم شده است افت فروشی در محصولات وجود نداشته است. اما به مقتضای زمان نوع تبلیغات متفاوت شده ونیز برای محصولات جدید برنامه های تبلیغاتی جدید طراحی شده است.
- شکل و فرم ظاهری و کیفیت محصول متناسب با استانداردهای بین المللی است و بسته بندی آن به صورت پیلوپک است شناخته شده مثل چی توز موتوری و توپی در همه شهرها توزیع میشود و توزیع بقیه در شهرهای بزرگ صورت میگیرد.
بهترین محصول اسنک این کارخانه که بیشترین فروش داشته چی توز موتوری است به دلیل توزیع بیشتر در شهرها و البته طعم خوب آن.
نتایج تحقیق میدانی در مورد اسنک چی توز
سؤالات: بله تا حدودی نه
1- آیا محصولات اسنک چی توز را میشناسید؟ 70% 25 % 5%
2- از چه طریق با این محصول آشنا شدید؟ از طریق تلویزیون65% مغازه 15% دوستان 20%
3- کدام یک از این نوع محصول اسنک چی توز را دوست دارید؟
موتوری %50 طلائی5% همه10% کرانچی15%
4-نظر شما راجع به بسته بندی آن چیست؟ خوب 85% متوسط15% ضعیف -
5-نظر شما راجع به رنگ بسته چیست؟ خوب 85% متوسط 10% ضعیف 5%
6- نظر شما راجع به توزیع آن چیست؟ خوب 50% متوسط30% ضعیف20%
7- کدام یک از تبلیغات چی توز را دیده اید؟ تلویزیون 80% هیچ کدام20%
8- از نظر شما تبلیغات چی توز تا چه اندازه صحیح است؟
خوب 70% متوسط15% ضعیف5% بدون نظر15%
9- کدام یک ازشیوه های تبلیغاتی آن بیشتر مورد پسند شماست؟تیزر80% هدایای تبلیغاتی5% بدون نظر15%
10- چقدر تبلیغاتی که در مورد اسنک چی توز صورت گرفته بر روی شما تاثیر گذار بوده است؟
خیلی 45% متوسط35% ضعیف20%
11- اگر فرض کنیم که شما اسنک چی توز را نمی شناسید آیا داخل یک فروشگاه بسته بندی آن نظر شما را به خود جلب میکند؟ بله70% متوسط25% ضعیف5%
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مصاحبه با کاظم قلم چی: شرکت کانون فرهنگی آموزش
نام و نام خانوادگی: کاظم قلم چی
شرکت: کانون فرهنگی آموزش
نام محصول: انواع کتابهای کنکور تقویتی و تستهای مربوطه
تحصیلات: لیسانس مهندسی معدن
در یک خانواده فرهنگی متولد شدم مادر من سرگذشت جالبی داشتند، تحصیلات ایشان تا پنجم ابتدایی بیشتر نبود و با وجود اینکه هم پدر خانواده بود هم مادر، تحصیلاتشان را ادامه دادند. ایشان دوره ی شش ساله ی دبیرستان را در سه سال تمام کردند و در رشته ی ادبیات دانشگاه تهران قبول شدند. مادرم فوق لیسانس را زمانی گرفتند که من تازه وارد دانشگاه شده بودم. مادر من الگوی سخت کوشی و تلاش بودند ایشان هم درس می خواندند و هم کار می کردند فضای فرهنگی که در دوران کودکی در خانواده ما حاکم بود من را در مسیر آموزش قرار داد. من سه سال آخر دبیرستان را در مدرسه ی شبانه گذراندم، وقتی که من کلاس چهارم دبیرستان بودم بیشتر همکلاسیهایم از من بزرگتر بودند. خیلی از همکلاسیهای من شاغل بودند و می خواستند صرفاً دیپلم بگیرند به همین دلیل معلم های آن دبیرستان نکات کنکوری و تستی را به ما نمی گفتند. در آن زمان دانشگاه تهران موقعیت فعلی دانشگاه شریف را داشت و نابغه های ایران به آنجا می رفتند. من خیلی علاقه داشتم به دانشگاه تهران بروم به همین دلیل پایین ترین رشته ای را که ممکن بود یعنی مهندسی معدن را انتخاب کردم، اگر چه بعداً متوجه شدم که در تمام رشته ها پذیرفته شده ام به این ترتیب در سال 1352 وارد رشته مهندسی معدن دانشگاه تهران شدم.
من کار را با تدریس خصوصی شروع کردم ولی به مرور زمان به دنبال راههای جدیدتری می رفتیم که جزئیات تهیه و طراحی جدید آموزش را ارائه دهیم. اولین شاگردی که داشتم کلاس پنجم دبستان بود. در آن زمان دانش آموز دبیرستان بودم. شاگرد من جزو کسانی بود که جهشی درس خوانده بود و افت تحصیلی داشت قرار شده من به او ریاضی درس بدهم.
طرحی که امروز به این شکل وجود دارد از ابتدا به شکل منسجم و جامع طراحی نشده بود و بخش عظیمی از آن در طول سالهایی که تدریس می کردم شکل گرفته بود.
سال 70 ما کانون فرهنگی آموزش را در وزارت ارشاد ثبت کردیم کاری که انجام دادیم یک کار جدید و نوآورانه بود که تا به آن روز در ایران انجام نشده بود. ما توانستیم مقوله برنامه ریزی و آزمونهای منظم را وارد سیستم آموزشی نمائیم بدون اینکه نیاز به فضای درسی داشته باشیم. قبل از این که ما کار را در سال 71 شروع کنیم به صورت تدریس خصوصی کار می کردیم. بعد از آن به تدریج به این سمت رفتیم، سال 71-70 ما آزمون را با پنجاه نفر شروع کردیم که سال بعد ده برابر شد. این روند صعودی در سالهای بعد ادامه داشت چون موفقیت بچه ها زیاد بود فقط قبول شدن در کنکور برای ما ملاک نبود بلکه افرادی که می آمدند تحولی نو در آنها بوجود می آمد.
من در کارم به این مسأله معتقد هستم که باید از آموخته های دیگران استفاده کرد ولی به الگو برداری معتقد نیستم به این معنا که هر کس باید سبک و روش خود را داشته باشد جالب اینکه من از همکاران خودم و دوستانی که به آنها یاد می دهم نیز آموزش می گیریم. اعتقاد من بر این است که در درس نباید یک رابطه ی یک طرفه وجود داشته باشد به این معنا که همانطور که آموزش می دهیم آموزش نیز بگیریم.
من یک مسیر اکتشافی را طی می کنم بسیاری از همکاران ما یا داوطلب بودند یا دانش آموزان نخبه ی خود بودند. این افراد اصولاً با اعتقاد و علاقه کار می کنند چون تجربه ی هر دو طرف بودن را دارند در حال حاضر هم که با ما کار می کنند جزء بهترین همکاران ما هستند.
ما تقریباً مجموعه کار را از صفر شروع کردیم. من زمانی که شروع به کار کردم با خودم عهد بستم که حتی یک ریال هم وام نگیرم و به میزانی که می توانم روی پای خود بایستم. قبل از شروع کار من به همراه گروهی از همکارانم تدریس خصوصی می کردیم بنابراین همکارانی بودند که موفقیت و تجربه شان در حوزه ی تدریس مشخص بود.
برنامه ای را که ما برای دوره های آتی داریم این است که اگر کسی نام قلم چی یا کانون فرهنگی آموزش را بشنوند یاد آموزش به مفهوم کلی اش بیافتند. من آرزو دارم به جایی برسم که دانش آموزان روش فکر کردن را بیاموزند و بتوانند برای خودشان برنامه ریزی کنند.
دانش آموزان در این دوره درست درس خواندن را یاد می گیرند تا وقتی که به سالهای بالاتر می روند استرس نداشته باشند و بهتر بتوانند نتیجه بگیرند. برنامه ی ما اینست که کاری را به صورت فشرده و در یک سال انجام می گیرد با یک برنامه طولانی در سالهای تحصیل انجام می دهیم. من از این کاری که می کنم بسیار راضی هستم و از آن لذت می برم و دیگر نیازی نمی بینم که کار دیگری را شروع کنم.