بالتازار (به فرانسوی: Balthazar) نام یک کتاب ادبی است که توسط آناتول فرانس، نویسندهٔ اهل فرانسه نوشته شدهاست. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
آناتول فرانس
برگردان احمد جزایری
مبانی نظری و پیشینه صنعت نرم افزار
38 صفحه
همراه با منابع
تعریف و تاریخچه صنعت نرم افزار
نرم افزار در معنای عام کلمه به کلیه روش ها و داده ها و هر آنچه که منجر به ایجاد آگاهی می شود اطلاق می شود. این تعریف کلی است و شامل نرم افزار کامپیوتری نیز می شود.(شورای عالی انفورماتیک، 73)
نرم افزار یکی از دو شاخه علم کامپیوتر می باشد. نرم افزار را می توان برنامه ریزی سخت افزار به منظور استفاده از آن تعریف کرد. یا بعبارتی دیگر"نرم افزار مانند روح انسان است که به کالبد آن جان می بخشد" در دنیای امروز که عصر اطلاعات می باشد، نرم افزار به عنوان بخشی از فن آوری اطلاعات (IT) مطرح است. امروزه فن آوری اطلاعات و فروش آن به عنوان یک صنعت بسیار مهم و پولساز معرفی می شود. به عنوان مثال، در سال 1985 در آمریکا، در آمد ناشی از تولید و فروش نرم افزار بالغ بر 4.9% تولید ناخالص داخلی را تشکیل می داده است. که البته امروزه چیزی بیشتر از این آمار است. امروزه افرادی که در این صنعت مشغول به کارند، به عنوان نسل جدید ثروتمندان معرفی می شوند (مانند بیل گیتس - صاحب اصلی شرکت مایکروسافت - که ثروت وی در 4 اوت سال 1998 بیش از 61 میلیارد دلار برآورد شده است. این شرکت در سال 1986 با سرمایه 80 دلار شروع بکار کرد و در سال 1997 سرمایه آن بالغ بر 482 میلیارد دلار تخمین زده شده است). همچنین سرمایه شرکت های تولیدی و فروشنده بخش فن آوری اطلاعات، قابل مقایسه با سرمایه بزرگترین و سودآورترین شرکت های نفتی در دنیا هستند.
شاید بتوان گفت این صنعت (صنعت نرم افزار) برای اولین بار در سال 1970معرفی شد. در این سال شرکت IBM برای اولین مرتبه، فروش نرم افزارهایش را از فروش سخت افزارهایش جدا نمود. تا قبل از این تاریخ نرم افزار به صورت رایگان همراه سخت افزار ارائه می شد. این کار پیامدهای بسیار مهمی در پیداشت که از جمله به وجود آمدن "صنعت نرم افزار"می توان اشاره نمود. بنابراین هر چند نرم افزار پیش از سخت افزار وجود داشته، اما به عنوان یک صنعت و بخش کاملا" مجزا وجود خارجی نداشته است.
مبانی نظری و پیشینه صنعت گردشگری و جهانگردی
77 صفحه
همراه با منابع
بنا به تعریفی گردشگر به شخصی خارجی جهت سیاحت، گردش و ورزش که اقامت آن کمتر از 24 ساعت نباشد و بیشتر از 2 ماه هم نباشد گردشگر گفته می شود.
کمیته 22 ژانویه سال 1937 تعریف زیر را برای گردشگر ارائه نموده است.
فردی که به مدت 24 ساعت یا بیشتر به کشوری مسافرت می کند و معمولاً حق اقامت در آنجا را دارد.
این کمیته افراد ذیل را جهانگرد محسوب می کند:
1- افرادی که برای تفریح، مسائل خانوادگی، بهداشتی و غیره مسافرت می کنند.
2- اشخاصی که برای شرکت در جلسات و یا هیأت های علمی، اداری، سیاسی، مذهبی و ورزش مسافرت می کنند.
3- افرادی که برای تجارت مسافرت می کنند.
4- کسانی که از طریق مسافرت های دریایی وارد کشوری می شوند وقتی که کمتر از 24 ساعت در آن کشور می مانند.
افراد ذیل در اعداد جهانگردان نیستند (پور خلیلی و استادی، 1387):
1- افرادی که با قرارداد یا بدون قرار داد برای کسب شغل یا اشتغال در تجارت وارد کشوری می شوند.
2- سایر اشخاص که برای اقامت وارد کشوری می شوند.
3- دانشجویان که در مدارس و مؤسسات شبانه روزی اقامت دارند.
4- ساکنان مرزی و افرادی که مقیم کشوری هستند ولی در مملکت مجاور کار می کنند.
5- مسافرانی که بدون توقف از کشوری عبور می کنند و چنانچه حتی این مسافرت بیش از24 ساعت طول بکشد باز در زمره جهانگردان بشمار نمی آیند.
کمیسیون آماری سازمان ملل متحد تعاریف زیر را ارائه می دهد
بازدید کننده
افراد غیر مقیمی که می خواهند بدون اشتغال بکاری به مدت یکسال یا کمتر در کشوری اقامت کنند و این امر شامل افراد وابسته به آنها نیز می شوند.
کمیسیون مذکور تقسیم بندی این مقوله را طبق منظور از بازدید به شرح ذیل توجیه نمود.
ترانزیت، تعطیلی، تحصیل، تجارت یا سایر بازدیدکنندگان.
کنفرانس سال 2011 استرالیا با موضوع صنعت گردشگری در جهان
کنفرانس مذکور تعریف جامعی از اصطلاح بازدید کننده را از لحاظ آماری چنین تعریف می کنند. کسی که از کشوری غیر از مملکتی که در آن اقامت دارد و نیز بغیر از کسب شغل، دیدن کند. این تعریف شامل 2 طبقه می باشد. جهانگردان، سیاحان.
جهانگرد یعنی بازدید کننده موقتی که حداقل24 ساعت در کشور مورد نظر اقامت کند.
و منظور از مسافرت یکی از اهداف زیر است:
1- استراحت، تفریح، تعطیلات، سلامتی، تحقیق، مذهب، ورزش.
2- تجارت، دلایل خانوادگی، مأموریت، شرکت در جلسات.
سیاح : بازدید کننده موقتی که کمتر از 24 ساعت در کشوری می ماند و شامل مسافران دریایی نیز می باشد.
صنعت جهانگردی
جهانگردی به معنی عام
می توان آن را به عنوان پدیده جمعی و تنوع تمدن صنعتی که از سفر و اقامت همزمان غیر بومیان منشأ گیرد تعریف کرد.
مبانی نظری و پیشینه شیوه های فرزند پروری
27 صفحه
همراه با منابع
تعاریف شیوه های فرزند پروری
شیوه های پرورشی کودک در گذر سده ها دگرگون شده است. در جامعه گذشته که دارای قواعد خشک و مستبدانه بود، یعنی همان جامعه ای که والدین امروز در آن پرورش یافته اند، روابط مردم در قالب مافوق و زیردست برقرار بود، پدر خانه قدرت برتر به حساب می آمد و مادر مطیع او و فرزندان مطیع هر دو بودند. جامعه خوب و سازمان یافته بود و هر کس به نقش خود در جامعه واقف بود. اگر جامعه همان ساختار را حفظ می کرد بسیاری از مشکلات عمده ی امروزی به وجود نیامده بود. اما جامعه ایستا نیست و تغییرات وسیع آن منجر به طرح سئوالات اساسی در زمینه پایه ساختار جامعه شده است. تا نیم قرن پیش بسیاری از والدین انتظار داشتند فرزندان آنها بی چون و چرا از اوامر آنها پیروی کنند. ولی در حال حاضر بسیاری از والدین، دیگر چنین انتظاراتی ندارند. با توجه به گسترش اطلاعات در مورد شیوه های فرزندپروری، نگرش والدین نیز در بسیاری از زمینه ها دستخوش تغییر شده است. به نظر می رسد در قرن معاصر والدین نسبت به نیازهای فرزندان خود آگاهتر، هوشیارتر و به مراتب انعطاف پذیرتر هستند(کاستین، لیچت، وانس و لاک[1]، 2012).
هر خانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی - اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود، متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد(باربارا، ریچارد، جولیه و رابرت[2]، 2014).
اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو [3] به معنی "زندگی بخش" گرفته شده است. منظور از شیوههای فرزند پروری، روشهایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود بهکار میگیرند و بیانگر نگرشهایی است که آنها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروههای اقتصادی تغییر میکند(ماش و بارکلی[4]، 2012).
شیوه های فرزند پروری به روش هایی اطلاق می شود که والدین در برخورد بافرزندان خود اعمال می کنند، که می تواند در رشد و تکامل فرد در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت وی تاثیر فراوان و عمیقی داشته باشد(ماش و بارکلی، 2012).
[1] Costin, Lichte, Smith ,Vance & Luk
[2] Barbara, Richard, Julie, Robert & Haward
[3] pario
[4] Mash & Barkley
مبانی نظری و پیشینه شکاف دیجیتالی
24 صفحه
همراه با منابع
نظریات مربوط به شکاف دیجیتالی
نظریهی جبرگرایی تکنولوژیک[1]
سابقهی جبرگرایی تکنولوژیک به مراحل اولیه انقلاب صنعتی بر میگردد. در آن عصر، تکنولوژی یک نیروی کلیدی مهم محسوب میشد و بسیار مورد توجه رهبران روشنگری قرن 18 قرار گرفت و در فرهنگ آمریکایی که ایدهی پیشرفت بسیار ارزشمند شده بود، به سرعت بارور گردید و به پارادایمی تبدیل شد که تحقیقات زیادی را در حوزههای مختلفی مانند ارتباطات، رسانه ها و ... هدایت کرد (مهدی زاده و توکل، 1386: 89). طبق این نظریه، تمدن نوین؛ تاریخ اختراعات نوین است. ماشین بخار، چاپ، تلویزیون، اتومبیل، رایانه و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده است.
برخی مارکس[2] را به دلیل عقایدش در کتاب "فقر فلسفه" (اینکه آسیای بادی، جامعهای فئودال و اربابهای زمیندار و آسیای بخاری، جامعهای با سرمایهدار صنعتی را پدید میآورد) یک جبرگرای تکنولوژیک تلقی کردهاند (مکنزی[3]، 1377: 216). بر خلاف دورکیم[4]، مارکس مستقیماً به مسائل پیرامون فناوری میپردازد. قول به جبریت فناوری به وضوح مبین این امر است که به یک معنا تحول فناوری علت تحول اجتماعی است، و در حقیقت، مهمترین علت تحول اجتماعی است. تحول فناوری خودش امری بیعلت است یا لااقل معلول عوامل اجتماعی نیست (همان، 218). از نظر مارکس، شیوهی تولید زندگی مادی ناظر است بر فرایند عام زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی. این آگاهی آدمیان نیست که وجود آنان را تعیین میکند، بلکه وجود اجتماعیشان است که آگاهی آنان را تعیین میکند (همان، 219).
به طور کلی پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک، تکنولوژی را دارای ماهیت و نیز هویتی خودآیین و مستقل میداند، که توسعه و گسترش آن نیز بر اساس یک منطق درونی منحصر به فرد و در مسیری مربوط به خودش صورت میگیرد که خیلی زیاد از عوامل برونی، متأثر نیست، بلکه آثار جبری نیز بر جامعه دارد (مهدی زاده و توکل، 1386: 90).
[1] -Technological Determinism.
[2] -Marx.
[3] -MacKenzie.
[4] -Durkheim.