لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
استاندارد و کیفیت
کلمه کیفیت ترجمه انگلیسی (Quality) به معنای چگونگی است یعنی، صفت حالت یا وضعیت یک شی. ابتدا که این کلمه در زبان های اروپایی به کار رفت دارای بار مثبت بود یعنی کیفیت به عنوان یک کلمه مفهوم ارزشی به کار می رفت و لذا در فارسی هم غالبا به جای آن کلمه مرغوبیت را به کار می بردند اما به تدریج این دیدگاه تغییر کرد و امروزه کوالیتی نه بار مثبت دارد و نه بار منفی بلکه از نظر ارزشی خنثی است. همانطور که مثلا در فیزیک کلمه دما خنثی است نه گرما را می رساند و نه سرما را بلکه میزان گرما و سرما را به طور کلی نشان می دهد و طبعا ممکن است احساس یکی با احساس دیگری کمی متفاوت باشد، کیفیت، دارای تعریف علمی است و در استاندارد بین المللی 8402 بدین صورت تعریف شده است:
تمامی ویژگی های یک شی (یا مقوله) که در توانایی آن برای برآورده کردن نیازهای تصریح شده یا تلویحی موثر است.
به عبارت دیگر کیفیت یعنی تمام خصوصیات ذاتی یک شی. بدیهی است که در مورد اشیا طبیعی مثل مواد غذایی (سبزیجات، میوه جات و گوشت) یا مواد کشاورزی که در صنعت به کار می رود( مثل پنبه، سویا، لاستیک طبیعی یا کائوچو) و مواد معدنی (سنگ آهن و سایر سنگ های معدنی) خصوصیات آنها در طبیعت به تدریج فراهم شده است. درصد خلوص یک سنگ معدن و موادی که با آن مخلوط است، بلندی و کوتاهی الیاف پنبه و امثال آنها در طبیعت به صورت ساخته شده وجود نداشته است. اگر چه امروزه با استفاده از علم یا مهندسی ژنتیک انواع جدیدی از محصولات غذایی و کشاورزی تولید می شود ولی هنوز عمدتا دست طبیعت تنها عامل یا مهم ترین عاملی است که در آنها موثر است. اما در محصولات صنعتی بشر است که کیفیت را می سازد. اگر مثلا بدنه اتومبیل از ورق آهن نازکی ساخته شده باشد مقاومت آن در برابر حوادث(تصادفات، زنگ زدگی، و ...) کم می شود پس این سازنده اتومبیل است که کیفیت را در محصول می سازد.ساخت کیفیت از طراحی شروع می شود. اگر محصولی خوب طراحی شده باشد باب بازار می شود و رضایت مشتریان جلب می گردد و اگر طراحی آن درست نباشد نارضایتی مشتریان را در پی خواهد داشت و بالمان تولید کننده بازار خود را از دست می دهد و چه بسا که ورشکست شود. در مرحله بعد مواد اولیه و قطعات حرف اساسی را می زند. اگر کارخانه اتومبیل سازی قطعاتی را که از قطعه سازان می خرد کنترل نکند ممکن است آن قطعات با کیفیت نازلی تهیه شده باشد و باعث مشکلات برای مصرف کننده شود. مواد اولیه که برای ساختن یک ماده غذایی (مثل بیسکویت، آدامس، کمپوت و کنسرو) به کار می رود و یا برای ساختن یک کالای صنعتی (مثل ظروف چینی و پلاستیکی و فلزی) مورد استفاده واقع می شود، در کیفیت محصول نهایی اثر بسیار دارد که اگر مطابق با شرایط لازم نباشد عدم رضایت مشتری و از دست دادن بازار و شکایت و دعاوی حقوقی وده ها مشکل دیگر را در پی خواهد داشت. پس تولید کننده باید کیفیتی را در محصول خود بسازد که با توجه به پولی که مشتری می دهد رضایت او را جلب کند.
چنانچه گفته شد، کیفیت کالا باید مطابق با شرایط لازم باشد تا مصرف کننده یا مشتری راضی شود. این شرایط چیست؟ در اغلب موارد می توان حدس هایی از کیفیت محصول زد و آن در مواردی است که مصرف کننده به آسانی می تواند خود قضاوت کند. اما در مورد کالای صنعتی پیشرفته چگونه مصرف کننده از کیفیت کالا اطمینان حاصل می کند؟
مثلا اجاق مایکروویو یا تلویزیون یا رایانه یا یخچال یا فریزر چه کیفیتی باید داشته باشد تا رضایت شما را جلب کند؟ بدیهی است که اکثر مردم نمی توانند پاسخ این سوال را به آسانی بدهند. زیرا که تخصص و اطلاع کافی از آن ندارند. در اینجا استاندارد است که به کمک مصرف کننده می آید و شرایط لازم را برای این کالاها تعیین و معرفی می کند. سازنده در صورتی که این شرایط را برآورده ساخته باشد می توان از موسسه استاندارد آنها را بر روی کالای خود بزند که معنای آن این است که این کالا با استاندارد ایران یا کشور مورد نظر، منطبق است و مصرف کننده اطمینان خاطر پیدا می کند و مطمئن است که در برابر پولی که می دهد جنس با ارزشی دریافت می کند.
اکنون سوال این است که شرایط مندرج در استانداردها بیشتر به چه نوع کیفیت هایی ناظر است؟
در درجه اول عملکرد محصول مهم است. شما باطری را برای ماشین خود، برای تامین برق می خرید اگر باطری که خریده اید این وظیفه را به خوبی انجام ندهد عملکردش بد است یعنی کیفیت عملکردی پایینی دارد. اگر یخچال یا فریزر بخرید چه انتظاری از آن دارید؟
آنها باید مواد غذایی را در دمای مطلوبی نگهداری و در مدت معینی یخ تولید کنند. اگر در این کار اشکالی وجود داشته باشد کیفیت این محصولات رضایت بخش نیست و نیاز مشتری را برآورده نمی سازد. البته شرایط جنبی و فرعی بسیاری مانند رنگ، و اینکه مواد داخلی بکار رفته بو ندهد تا در مواد غذایی اثر بگذارد، دارای حجم کافی باشد، حمل و نقل و استفاده از آنها آسان باشد و غیره در نظر شما دخالت دارد.
بعد از عملکرد، ایمنی توجه شما را جلب می کند. اگر یخچال یا ماشین لباس شویی خوب عایق بندی یا طراحی نشده باشد ممکن است منجر به برق گرفتگی و یا سوختن دستگاه شده در این صورت باز هم مشتری ناراضی خواهد بود.
رعایت بهداشت در مواد غذایی، دارویی و آرایشی بسیار مهم است و اگر رعایت نشده باشد ممکن است باعث بیماری یا حتی مرگ شود و هم چنین رعایت مسایل زیست محیطی حایز اهمیت است تا هر چه ممکن است کمتر آلودگی ایجاد شود و سپس کاهش انواع، تعویض پذیری و همسازی(که مثلا سر پیچ به لامپ و لامپ به سر پیچ بخورد) و امثال آنها اهمیت پیدا می کند.
کیفیت یعنی کلیه خصوصیات یک محصول که در برآورده کردن نیازهای شما موثر است اعم از تاثیر مثبت یا منفی و استاندارد حداقل شرایط لازم را برای رضایت مشتری در نظر می گیرد. یعنی سعی می کند کیفیتی در محصول به وجود آورد که مصرف کننده و مشتری راضی باشند و تولید کننده هم در ساخت آن دچار مشکل فنی و مالی و غیره نشود.
در خاتمه باید یادآوری شود که استاندارد راحت به دست نمی آید بلکه در نتیجه تحقیق و کنکاش و مطالعه و مشاوره اهل فن به وجود آمده و عصاره کوشش ها و مجاهدات دانشمندان و فناوران و صنعتگران در تمام نقاط جهان می باشد.
http://www.smeir.ir/display_interesting.php?id=115
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
کیفیت آموزش زبانهاى خارجى در ایران چگونه است؟
مشکلات ضرورت فراگیرى زبانهاى خارجى
ایرنا
فراگیرى زبانهاى خارجى بویژه انگلیسى به دلیل گستره کاربرد آن در دنیاى امروز از حد یادگیرى صرف زبان فراتر رفته و به نیازى اساسى براى مردم بویژه نسل جدید براى ارتباط با جهان تبدیل شده است.
باتوجه به پیشرفت چشم گیر فناورى ارتباطات درسالهاى اخیر، حتى فقیرترین جوامع ، سرمایه گذاریهاى قابلتوجهى در زمینه آموزش زبان انگلیسى به شهروندان خود انجام داده و برنامههاى جامعى براى این مهم تدارک دیده اند. کشورهاى شیخ نشین حوزه خلیج فارس که در گذشته اى نه چندان دور با زبان انگلیسى کاملا بیگانه بودند، امروز آشنا نبودن با این زبان را یکى از موانع ارتباط با جهان دانسته و با برنامه ریزىهاى دقیق و به سرمایه گذارىهاى کلان درصدد رفع این نیاز برآمدهاند.
ایجاد "شهرکهاى زبان" و تسهیلات ویژه براى دانشجویان و دانش آموزان با دعوت از استادان از کشورهاى انگلیسى زبان ابتکار بسیار جالب و موثرى در امر آموزش زبان است که برخى کشورها به آن روى آورده اند. جذابیت وامکانات رفاهى این شهرکها به حدى است که حتى در افراد غیرعلاقه مند نیز انگیزه یادگیرى زبان انگلیسى ایجاد مىکند و در این شهرکهاى آموزشى فقط از زبان انگلیسى براى انجام کارهاى روزمره استفاده مىشود. البته باید در نظر داشت که آشنایى با فرهنگ زبان انگلیسى به هیچ وجه به معنى فراموش شدن فرهنگ بومى افراد نیست ، بلکه ضرورتى انکار ناپذیر تلقى مىشود.
افرادى که قصد فراگیرى زبان دیگرى غیر از زبان بومى و مادرى خود را دارند، به دو گروه مختلف تقسیم مىشوند : گروه اول افرادى هستند که درکشور خود قصد یادگیرى زبان را دارند.در چنین شرایطى زبان جدید به عنوان یک "زبان بیگانه " تلقى مىشود و معمولا "امکانات طبیعى" براى یادگیرى زبان بیگانه بسیار محدود است.
اما گروه دوم زبان آموزان افرادى هستند که به کشور دیگرى مهاجرت کرده و مجبور به یادگیرى زبان مردم آن جامعه هستند. در چنین شرایطى زبان جدید یک "زبان دوم" و نه بیگانه براى شخص زبان آموز تلقى مىشود.
قرار گرفتن در محیطى که همه مردم به انگلیسى تکلم مىکنند و همه چیز رنگ و بوى فرهنگ زبان انگلیسى را دارد، شرایطى مطلوب را براى زبان آموز ایجاد مىکند که در بالا از آن به عنوان "امکانات طبیعى" نام برده شد. اما در کشور ما وضعیت آموزش زبان انگلیسى چگونه است؟ آیا کیفیت آموزش زبان انگلیسى در مدارس ، دبیرستانها و دانشگاههاى ما به حدى هست که نیاز مبرم نسل آینده ایران به زبان انگلیسى، نه تنها صرفا به عنوان زبان بین المللى، بلکه به عنوان یکى از مهم ترین ابزار شناخت و ارتباط با جهان خارج و دنیاى علم برآورده سازد؟
با نگاهى هرچند کوتاه اما واقع بینانه و بدور از هرگونه اغراق و اغماض به وضعیت آموزش زبان انگلیسى در نظام آموزش و پرورش کشورمان ، به سهولت مىتوان وجود ضعفهایى را در این میان حس کرد.
نتایج تحقیقات و بررسىها حاکىاز آن است که متاسفانه اکثر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان دبیرستانها در ایران با وجود اینکه یادگیرى زبان انگلیسى را از دوره راهنمایى آغاز کرده و حدود هفت سال تحصیلى به یادگیرى این زبان مشغول بودهاند، حتى از استفاده ابتدایىترین ساختارها و جملات به زبان انگلیسى عاجز هستند. البته وضعیت یادگیرى زبان انگلیسى فارغ التحصیلان دانشگاهها در مقاطع کاردانى، و کارشناسى و حتى بالاتر هم چندان بهتر از وضعیت دیپلمهها نیست.
اما علت کدام است و چاره چیست؟ بطور خلاصه باید گفت عمده ترین دلایل ضعف آموزش زبان در نظام آموزش و پرورش کشورمان راباید در "پنج " عامل مهم شامل "کتابهاى درسى، روش تدریس ، مدرسین زبان انگلیسى، انگیزه دانش آموزان و سن یادگیرى" جستجو کرد.
کتابهاى درسى بهتراست تاحدامکان از حالت مصنوعى خارج شده واز ساختارهاى طبیعى و روزمره انگلیسى در آنها استفاده شود. اغلب مطالب کتب انگلیسى در مدارس راهنمایى و دبیرستانهاى ماکاملا رنگ و بوى "ترجمه از فارسى" دارد و در این کتابها سعى شده زبان انگلیسى با فرهنگ فارسى عجین شود که چندان مفید به نظر نمىرسد. همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، هر زبان آموزى نیاز دارد زبان جدید را با فرهنگ مختص همان زبان بیاموزد. روش تدریس زبان درمدارس و دبیرستانها نیز یکى دیگراز عوامل ضعف آموزش زبان انگلیسى است. امروزه تمامى کارشناسان آموزش معتقدند بهترین راه یادگیرى زبان ، ارتباط برقرار کردن با زبان مورد نظر است هرچند جملات داراى اشکال گرامرى یا تلفظى باشد که البته با روشهاى صحیح و صرف زمان مىتوان اینگونه اشکالات "طبیعى و منطقى" را به حداقل رساند.
تحمیل ساختارهاى گرامرى و دستورىزبان در قالب تئورى نه تنها کارساز نیست بلکه کارى خسته کننده بوده و موجب سلب انگیزه از زبان آموزان مىشود. زبان ، ریاضى نیست که فقط و فقط از یک قانون و قائده خاص پیروى کند. در بسیارى از موراد، حتى ابتدایىترین قوانین دستور زبان نقض مىشود اما به هرحال ارتباط با مخاطب برقرار مىشود بدون اینکه لطمه اى به معنا و محتوا وارد شود. چنین پدیده اى کم و بیش در تمامى زبانهاى زنده دنیا مشاهده مىشود و امرى طبیعى تلقى مىشود. علاوه بر اصلاح کتب درسى و تغییر روش تدریس ، مدرسین زبان نیز باید دوره آموزشى ویژه اى را تحت عنوان TTC (Teacher Training Courses به منظور آشنایى با روشهاى نوین تدریس زبان و کاربرد آن در کلاسهاى درس بگذرانند. ایجاد علاقه به یادگیرى زبان انگلیسى و همچنین ایجاد انگیزه کافى براى دانش آموزان ایرانى مىتواند کمک شایانى به وضعیت نه چندان مطلوب آموزش زبان در کشور کند. لازم است مسولان ذیربط و کارشناسان روان شناسى آموزش و پرورش با انجام تحقیقات ومطالعات گسترده ، راهکارهایى را براى بالابردن انگیزه و ایجاد علاقه در دانش آموزان نسبت به یادگیرى زبان انگلیسى ارائه نمایند.
پنجمین دلیلىکه مىتوان براى ناکارآمدى نظام آموزش زبان انگلیسى در ایران مطرح ساخت ، شروع آموزش زبان از سنین بالا است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
استاندارد و کیفیت
کلمه کیفیت ترجمه انگلیسی (Quality) به معنای چگونگی است یعنی، صفت حالت یا وضعیت یک شی. ابتدا که این کلمه در زبان های اروپایی به کار رفت دارای بار مثبت بود یعنی کیفیت به عنوان یک کلمه مفهوم ارزشی به کار می رفت و لذا در فارسی هم غالبا به جای آن کلمه مرغوبیت را به کار می بردند اما به تدریج این دیدگاه تغییر کرد و امروزه کوالیتی نه بار مثبت دارد و نه بار منفی بلکه از نظر ارزشی خنثی است. همانطور که مثلا در فیزیک کلمه دما خنثی است نه گرما را می رساند و نه سرما را بلکه میزان گرما و سرما را به طور کلی نشان می دهد و طبعا ممکن است احساس یکی با احساس دیگری کمی متفاوت باشد، کیفیت، دارای تعریف علمی است و در استاندارد بین المللی 8402 بدین صورت تعریف شده است:
تمامی ویژگی های یک شی (یا مقوله) که در توانایی آن برای برآورده کردن نیازهای تصریح شده یا تلویحی موثر است.
به عبارت دیگر کیفیت یعنی تمام خصوصیات ذاتی یک شی. بدیهی است که در مورد اشیا طبیعی مثل مواد غذایی (سبزیجات، میوه جات و گوشت) یا مواد کشاورزی که در صنعت به کار می رود( مثل پنبه، سویا، لاستیک طبیعی یا کائوچو) و مواد معدنی (سنگ آهن و سایر سنگ های معدنی) خصوصیات آنها در طبیعت به تدریج فراهم شده است. درصد خلوص یک سنگ معدن و موادی که با آن مخلوط است، بلندی و کوتاهی الیاف پنبه و امثال آنها در طبیعت به صورت ساخته شده وجود نداشته است. اگر چه امروزه با استفاده از علم یا مهندسی ژنتیک انواع جدیدی از محصولات غذایی و کشاورزی تولید می شود ولی هنوز عمدتا دست طبیعت تنها عامل یا مهم ترین عاملی است که در آنها موثر است. اما در محصولات صنعتی بشر است که کیفیت را می سازد. اگر مثلا بدنه اتومبیل از ورق آهن نازکی ساخته شده باشد مقاومت آن در برابر حوادث(تصادفات، زنگ زدگی، و ...) کم می شود پس این سازنده اتومبیل است که کیفیت را در محصول می سازد.ساخت کیفیت از طراحی شروع می شود. اگر محصولی خوب طراحی شده باشد باب بازار می شود و رضایت مشتریان جلب می گردد و اگر طراحی آن درست نباشد نارضایتی مشتریان را در پی خواهد داشت و بالمان تولید کننده بازار خود را از دست می دهد و چه بسا که ورشکست شود. در مرحله بعد مواد اولیه و قطعات حرف اساسی را می زند. اگر کارخانه اتومبیل سازی قطعاتی را که از قطعه سازان می خرد کنترل نکند ممکن است آن قطعات با کیفیت نازلی تهیه شده باشد و باعث مشکلات برای مصرف کننده شود. مواد اولیه که برای ساختن یک ماده غذایی (مثل بیسکویت، آدامس، کمپوت و کنسرو) به کار می رود و یا برای ساختن یک کالای صنعتی (مثل ظروف چینی و پلاستیکی و فلزی) مورد استفاده واقع می شود، در کیفیت محصول نهایی اثر بسیار دارد که اگر مطابق با شرایط لازم نباشد عدم رضایت مشتری و از دست دادن بازار و شکایت و دعاوی حقوقی وده ها مشکل دیگر را در پی خواهد داشت. پس تولید کننده باید کیفیتی را در محصول خود بسازد که با توجه به پولی که مشتری می دهد رضایت او را جلب کند.
چنانچه گفته شد، کیفیت کالا باید مطابق با شرایط لازم باشد تا مصرف کننده یا مشتری راضی شود. این شرایط چیست؟ در اغلب موارد می توان حدس هایی از کیفیت محصول زد و آن در مواردی است که مصرف کننده به آسانی می تواند خود قضاوت کند. اما در مورد کالای صنعتی پیشرفته چگونه مصرف کننده از کیفیت کالا اطمینان حاصل می کند؟
مثلا اجاق مایکروویو یا تلویزیون یا رایانه یا یخچال یا فریزر چه کیفیتی باید داشته باشد تا رضایت شما را جلب کند؟ بدیهی است که اکثر مردم نمی توانند پاسخ این سوال را به آسانی بدهند. زیرا که تخصص و اطلاع کافی از آن ندارند. در اینجا استاندارد است که به کمک مصرف کننده می آید و شرایط لازم را برای این کالاها تعیین و معرفی می کند. سازنده در صورتی که این شرایط را برآورده ساخته باشد می توان از موسسه استاندارد آنها را بر روی کالای خود بزند که معنای آن این است که این کالا با استاندارد ایران یا کشور مورد نظر، منطبق است و مصرف کننده اطمینان خاطر پیدا می کند و مطمئن است که در برابر پولی که می دهد جنس با ارزشی دریافت می کند.
اکنون سوال این است که شرایط مندرج در استانداردها بیشتر به چه نوع کیفیت هایی ناظر است؟
در درجه اول عملکرد محصول مهم است. شما باطری را برای ماشین خود، برای تامین برق می خرید اگر باطری که خریده اید این وظیفه را به خوبی انجام ندهد عملکردش بد است یعنی کیفیت عملکردی پایینی دارد. اگر یخچال یا فریزر بخرید چه انتظاری از آن دارید؟
آنها باید مواد غذایی را در دمای مطلوبی نگهداری و در مدت معینی یخ تولید کنند. اگر در این کار اشکالی وجود داشته باشد کیفیت این محصولات رضایت بخش نیست و نیاز مشتری را برآورده نمی سازد. البته شرایط جنبی و فرعی بسیاری مانند رنگ، و اینکه مواد داخلی بکار رفته بو ندهد تا در مواد غذایی اثر بگذارد، دارای حجم کافی باشد، حمل و نقل و استفاده از آنها آسان باشد و غیره در نظر شما دخالت دارد.
بعد از عملکرد، ایمنی توجه شما را جلب می کند. اگر یخچال یا ماشین لباس شویی خوب عایق بندی یا طراحی نشده باشد ممکن است منجر به برق گرفتگی و یا سوختن دستگاه شده در این صورت باز هم مشتری ناراضی خواهد بود.
رعایت بهداشت در مواد غذایی، دارویی و آرایشی بسیار مهم است و اگر رعایت نشده باشد ممکن است باعث بیماری یا حتی مرگ شود و هم چنین رعایت مسایل زیست محیطی حایز اهمیت است تا هر چه ممکن است کمتر آلودگی ایجاد شود و سپس کاهش انواع، تعویض پذیری و همسازی(که مثلا سر پیچ به لامپ و لامپ به سر پیچ بخورد) و امثال آنها اهمیت پیدا می کند.
کیفیت یعنی کلیه خصوصیات یک محصول که در برآورده کردن نیازهای شما موثر است اعم از تاثیر مثبت یا منفی و استاندارد حداقل شرایط لازم را برای رضایت مشتری در نظر می گیرد. یعنی سعی می کند کیفیتی در محصول به وجود آورد که مصرف کننده و مشتری راضی باشند و تولید کننده هم در ساخت آن دچار مشکل فنی و مالی و غیره نشود.
در خاتمه باید یادآوری شود که استاندارد راحت به دست نمی آید بلکه در نتیجه تحقیق و کنکاش و مطالعه و مشاوره اهل فن به وجود آمده و عصاره کوشش ها و مجاهدات دانشمندان و فناوران و صنعتگران در تمام نقاط جهان می باشد.
http://www.smeir.ir/display_interesting.php?id=115
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
استاندارد و کیفیت
کلمه کیفیت ترجمه انگلیسی (Quality) به معنای چگونگی است یعنی، صفت حالت یا وضعیت یک شی. ابتدا که این کلمه در زبان های اروپایی به کار رفت دارای بار مثبت بود یعنی کیفیت به عنوان یک کلمه مفهوم ارزشی به کار می رفت و لذا در فارسی هم غالبا به جای آن کلمه مرغوبیت را به کار می بردند اما به تدریج این دیدگاه تغییر کرد و امروزه کوالیتی نه بار مثبت دارد و نه بار منفی بلکه از نظر ارزشی خنثی است. همانطور که مثلا در فیزیک کلمه دما خنثی است نه گرما را می رساند و نه سرما را بلکه میزان گرما و سرما را به طور کلی نشان می دهد و طبعا ممکن است احساس یکی با احساس دیگری کمی متفاوت باشد، کیفیت، دارای تعریف علمی است و در استاندارد بین المللی 8402 بدین صورت تعریف شده است:
تمامی ویژگی های یک شی (یا مقوله) که در توانایی آن برای برآورده کردن نیازهای تصریح شده یا تلویحی موثر است.
به عبارت دیگر کیفیت یعنی تمام خصوصیات ذاتی یک شی. بدیهی است که در مورد اشیا طبیعی مثل مواد غذایی (سبزیجات، میوه جات و گوشت) یا مواد کشاورزی که در صنعت به کار می رود( مثل پنبه، سویا، لاستیک طبیعی یا کائوچو) و مواد معدنی (سنگ آهن و سایر سنگ های معدنی) خصوصیات آنها در طبیعت به تدریج فراهم شده است. درصد خلوص یک سنگ معدن و موادی که با آن مخلوط است، بلندی و کوتاهی الیاف پنبه و امثال آنها در طبیعت به صورت ساخته شده وجود نداشته است. اگر چه امروزه با استفاده از علم یا مهندسی ژنتیک انواع جدیدی از محصولات غذایی و کشاورزی تولید می شود ولی هنوز عمدتا دست طبیعت تنها عامل یا مهم ترین عاملی است که در آنها موثر است. اما در محصولات صنعتی بشر است که کیفیت را می سازد. اگر مثلا بدنه اتومبیل از ورق آهن نازکی ساخته شده باشد مقاومت آن در برابر حوادث(تصادفات، زنگ زدگی، و ...) کم می شود پس این سازنده اتومبیل است که کیفیت را در محصول می سازد.ساخت کیفیت از طراحی شروع می شود. اگر محصولی خوب طراحی شده باشد باب بازار می شود و رضایت مشتریان جلب می گردد و اگر طراحی آن درست نباشد نارضایتی مشتریان را در پی خواهد داشت و بالمان تولید کننده بازار خود را از دست می دهد و چه بسا که ورشکست شود. در مرحله بعد مواد اولیه و قطعات حرف اساسی را می زند. اگر کارخانه اتومبیل سازی قطعاتی را که از قطعه سازان می خرد کنترل نکند ممکن است آن قطعات با کیفیت نازلی تهیه شده باشد و باعث مشکلات برای مصرف کننده شود. مواد اولیه که برای ساختن یک ماده غذایی (مثل بیسکویت، آدامس، کمپوت و کنسرو) به کار می رود و یا برای ساختن یک کالای صنعتی (مثل ظروف چینی و پلاستیکی و فلزی) مورد استفاده واقع می شود، در کیفیت محصول نهایی اثر بسیار دارد که اگر مطابق با شرایط لازم نباشد عدم رضایت مشتری و از دست دادن بازار و شکایت و دعاوی حقوقی وده ها مشکل دیگر را در پی خواهد داشت. پس تولید کننده باید کیفیتی را در محصول خود بسازد که با توجه به پولی که مشتری می دهد رضایت او را جلب کند.
چنانچه گفته شد، کیفیت کالا باید مطابق با شرایط لازم باشد تا مصرف کننده یا مشتری راضی شود. این شرایط چیست؟ در اغلب موارد می توان حدس هایی از کیفیت محصول زد و آن در مواردی است که مصرف کننده به آسانی می تواند خود قضاوت کند. اما در مورد کالای صنعتی پیشرفته چگونه مصرف کننده از کیفیت کالا اطمینان حاصل می کند؟
مثلا اجاق مایکروویو یا تلویزیون یا رایانه یا یخچال یا فریزر چه کیفیتی باید داشته باشد تا رضایت شما را جلب کند؟ بدیهی است که اکثر مردم نمی توانند پاسخ این سوال را به آسانی بدهند. زیرا که تخصص و اطلاع کافی از آن ندارند. در اینجا استاندارد است که به کمک مصرف کننده می آید و شرایط لازم را برای این کالاها تعیین و معرفی می کند. سازنده در صورتی که این شرایط را برآورده ساخته باشد می توان از موسسه استاندارد آنها را بر روی کالای خود بزند که معنای آن این است که این کالا با استاندارد ایران یا کشور مورد نظر، منطبق است و مصرف کننده اطمینان خاطر پیدا می کند و مطمئن است که در برابر پولی که می دهد جنس با ارزشی دریافت می کند.
اکنون سوال این است که شرایط مندرج در استانداردها بیشتر به چه نوع کیفیت هایی ناظر است؟
در درجه اول عملکرد محصول مهم است. شما باطری را برای ماشین خود، برای تامین برق می خرید اگر باطری که خریده اید این وظیفه را به خوبی انجام ندهد عملکردش بد است یعنی کیفیت عملکردی پایینی دارد. اگر یخچال یا فریزر بخرید چه انتظاری از آن دارید؟
آنها باید مواد غذایی را در دمای مطلوبی نگهداری و در مدت معینی یخ تولید کنند. اگر در این کار اشکالی وجود داشته باشد کیفیت این محصولات رضایت بخش نیست و نیاز مشتری را برآورده نمی سازد. البته شرایط جنبی و فرعی بسیاری مانند رنگ، و اینکه مواد داخلی بکار رفته بو ندهد تا در مواد غذایی اثر بگذارد، دارای حجم کافی باشد، حمل و نقل و استفاده از آنها آسان باشد و غیره در نظر شما دخالت دارد.
بعد از عملکرد، ایمنی توجه شما را جلب می کند. اگر یخچال یا ماشین لباس شویی خوب عایق بندی یا طراحی نشده باشد ممکن است منجر به برق گرفتگی و یا سوختن دستگاه شده در این صورت باز هم مشتری ناراضی خواهد بود.
رعایت بهداشت در مواد غذایی، دارویی و آرایشی بسیار مهم است و اگر رعایت نشده باشد ممکن است باعث بیماری یا حتی مرگ شود و هم چنین رعایت مسایل زیست محیطی حایز اهمیت است تا هر چه ممکن است کمتر آلودگی ایجاد شود و سپس کاهش انواع، تعویض پذیری و همسازی(که مثلا سر پیچ به لامپ و لامپ به سر پیچ بخورد) و امثال آنها اهمیت پیدا می کند.
کیفیت یعنی کلیه خصوصیات یک محصول که در برآورده کردن نیازهای شما موثر است اعم از تاثیر مثبت یا منفی و استاندارد حداقل شرایط لازم را برای رضایت مشتری در نظر می گیرد. یعنی سعی می کند کیفیتی در محصول به وجود آورد که مصرف کننده و مشتری راضی باشند و تولید کننده هم در ساخت آن دچار مشکل فنی و مالی و غیره نشود.
در خاتمه باید یادآوری شود که استاندارد راحت به دست نمی آید بلکه در نتیجه تحقیق و کنکاش و مطالعه و مشاوره اهل فن به وجود آمده و عصاره کوشش ها و مجاهدات دانشمندان و فناوران و صنعتگران در تمام نقاط جهان می باشد.
http://www.smeir.ir/display_interesting.php?id=115
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
ارزیابی
مدیریت کیفیت جامع
در سازمانهای دولتی
منبع :MANAGING/SERVICE/QUALITY
چکیده : این تحقیق کاربرد مدیریت کیفیت جامع را در سازمانهای بخش دولتی مورد بررسی قرار می دهد . ارزیابی ویژگیهای عملی این سازمانها درباره ده بعد مدیریت کیفیت جامع (مثل روابط عرضه کننده و مدیریت نیروی کار ) توسط نویسندگان ویا بکار گیری ادبیات دانشگاهی شناسایی و تعریف شده است . از دیدگاه ارزیابی ، مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای بخش دولتی مفید شاخته شده اما ویژگیهای خاص عملکرد ، به ویژه نارسایی درک موضوعهای رضایت مشتری ، احساس رضایت مدیران و کارکنان برای کار کردن بر اساس قوانین ونظم ومشاهده اولویتها، و کمبود میل درونی وانگیزه برای پیشرفت فرایندها ، مداخله مدیریت کیفیت جامع را مشکل تر می سازند . همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند انگیزه لازم برای پیشرفت را فراهم کرده و همان نقشی را ایفا کنند که مشتریان در یک موقعیت رقابتی دارا هستند .
مقدمه : برخی از نویسندگان مثل فایگنبام (1991) وایشی کاوا (1985) بر اهمیت کیفیت خدمات و محصول د ربازار جهانی و متعاقباً نیاز به بکارگیری رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای اداره امور تجاری به منظور کنار گذاشتن موقت رقابت ، تاکید می کنند . این نویسندگان این موضوع را به دیده تردید نگاه می کنند که آیا برای بکار گیری مدیریت کیفیت جامع در یک موقعیت بی رقیب ، میل یکسان وجود دارد یا خیر .
سازمانهای بخش خصوصی در کشورهای غربی به سرعت در حال از بین رفتن هستند اما تعدادی از آنها هنوز به کار خود ادامه می دهند . همچنین ، سازمانهایی وجود دارند که ویژگیهای یکسان داشته وغالباً در چار چوب خاصی از قوانین فعالیت می کنند (مثل مطلوبیت آب ، گاز و برق ، ارتش اجرای قانون و سازمانهای جمع آوری مالیات ) و سازمانهایی که ضرورتاً هدفشان افزایش سهم بازار نیست (مثل سازمانهای بهداشت عمومی ، موسسات خیریه و عمومی ) . این امر باعث می شود که نویسندگان سوالهای زیر را مطرح کنند .
آیا رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای دولتی جالب است ؟
کدامیک از اصول ، مکانیسم ها و اقدامات مدیریت کیفیت جامع دارای ارزش و کدامیک بی ارزش هستند ؟
آیا تغییرات در اصول ، مکانیسم ها و عملیات مدیریت کیفیت جامع برای ههمخوانی با ویژگیهای سازمان دولتی لازمند ؟
برای ایجاد احساس نیاز و انگیزه برای تغییر چه می توان کرد ؟
این مقاله ، این سوالها را مورد بررسی قرار داده و پاسخهایی را نیز ارائه می کند . این مساله با ارزیابی آنچه که مدیریت کیفیت جامع نامیده می شود و با در نظر گرفتن تفکر موجود بر روی این مفهوم و منابع آن در بخش رقابتی و خصوصی ، بویژه تولید کارگاهی آغاز می شود . شرایطی که در آن سازمانهای دولتی فعالیت می کنند نیز مورد ارزیابی قرار گرفته و یک بررسی در ارتباط با کاربرد مدیریت کیفیت جامع در این نوع سازمانها با بکار گیری ده بعد انتخابی از مبحث مدیریت کیفیت جامع مورد ارزیابی قرار می گیرد .
مدیریت کیفیت جامع
تعریف مدیریت کیفیت جامع آسان نیست در واقع این امر یک فلسفه
مدیریت است که بطور گسترده در شرکتها به اجرا در آمده و به صورت دقیق همراه با جزئیات در ادبیات دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است . بررسی آن نشان می دهد که بیشتر سازمانها و پژوهشگران تعریف خاص خود را از این اصطلاح بیان می کنند .
نویسندگان مختلف سعی می کنند که مدیریت کیفیت جامع را شکل می دهند ، از جمله این نویسندگان اهایر و دیگران (1996) ، دیل واکلند (1994) ، فلاین و دیگران (1994) و سراف و دیگران (1989) که درجدول شماره 1 آمده را می توان نام برد .
تحلیل این ابعاد ، چندنقطه مشترک را نشان می دهد ، مانند پشتیبانی مدیریت عالی ، روابط عرضه کننده ومشتری ، بکار گیری کارکنان از این تحقیقات ، نویسندگان ده بعد مدیریت کیفیت جامع را انتخاب کردند . این ابعاد در جدول شماره 1 شناسایی و تعریف می شود . منافع شرکتهایی که مفهوم مدیریت کیفیت جامع را به کار می گیرند در افزایش کیفیت عملکرد ، همراه با کاهش همزمان در هزینه هاو پیشبرد تولید نهفته است . تعداد زیادی از تحقیقات مثل تحقیق آدام (1994) ، آدام و سایرین (1997) ایستون و جارل (1998) ،