لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ارزشیابى تکوینى یا مستمر
ارزشیابى تکوینی، آنطور که از اسم آن پیداست، زمانى به اجرا در مىآید که فعالیتهاى آموزشى هنوز جریان دارد و یادگیرى شاگردان در حال تکوین یا شکلگیرى است. معمولاً تحقق هدفهاى آموزشى و پرورشى یا تغییر رفتار شاگردان، بتدریج و بمرور زمان امکانپذیر مىشود. به این دلیل، معلم ناگزیر است تحقق هدفهاى آموزشى هر بخش را در فاصلهٔ زمانى معینی، متناسب با توانایى و امکانات شاگردان انتظار داشته باشد. او براى آنکه از چگونگى تحقق هدفهاى آموزشى هر بخش از مطالب تدریس شده آگاه شود، لازم است در پایان هر بخش، آموختههاى شاگردان را مورد ارزشیابى قرار دهد. این نوع ارزشیابى که به طور مستمر در پایان هر بخش از مطالب تدریس شده و در طول سال تحصیلى انجام مىگیرد، ارزشیابى تکوینی یا ارزشیابى مرحلهای نامیده مىشود. بدیهى است محتواى سؤالات ارزشیابى تکوینی، مستقیماً ناظر به اندازهگیرى آن دسته از هدفهاى آموزشى است که براى هر یک از بخشهاى مختلف و در فواصل زمانى معین پیشبینى شده است. به این ترتیب، معلوم مىشود که شاگردان در رسیدن به حد ملاک تسلط، در یادگیرى بخشهاى معینى از هدفهاى آموزشی، چه وضعى دارند تا در صورت لزوم، از طریق آموزش ترمیمی، براى رفع اشکالات یادگیرى آنان اقدام شود. براى بهرهگیرى کامل از نتایج ارزشیابى تکوینی، بیان دقیق و رفتارى هدفهاى آموزشى ضرورت حتمى دارد. معلم براى اینکه بتواند در جریان یادگیرى هدفهاى مشخص، واحدهاى متوالى درسى را اندازهگیرى و ارزشیابى کند، باید آنها را بهطور دقیق و صریح بیان کند تا اگر شاگردان با اشکال مواجه شدند، بتواند بسادگى آن اشکالات را تشخیص دهد و در رفع آنها بکوشد.
وظایف ارزشیابى تکوینی، تنها به اندازهگیرى پیشرفت تحصیلى شاگردان در مراحل مختلف تدریس ختم نمىشود، بلکه سبب اطلاع بموقع شاگرد و معلم از چگونگى و نوع اشکالهاى آنها مىشود. اگر ارزشیابى تکوینى انجام نگیرد و تنها به ارزشیابى پایانى اکتفا شود، دیگر فرصتى براى تغییر روش تدریس و طرح برنامهٔ ترمیمى پیش نمىآید؛ بنابراین، در ارزشیابى تکوینى باید سعى شود که اساسىترین و بیشترین اطلاعات در زمینه نارسایىهاى یادگیرى و تدریس به دست آید و نیز بهترین روش تحلیل دادهها به کار رود.
تعریف ارزشیابی تکوینی یا مستمر
تعریف ارزشیابی تکوینی یا مستمر : آنچه عمدتا به منظور کمک به اصلاح موضوع مورد ارزشیابی یعنی برنامه یا روش آموزشی ، مورد استفاده قرار می گیرد ، ارزشیابی تکوینی نام دارد.
ارزشیابی تکوینی یا مستمر درآموزش متوسطه :درنظام آموزش وپرورش دوره متوسطه ارزشیابی تکوینی برای اصلاح موضوع ارزشیابی و به منظور تقویت اعتماد به نفس تحکیم آموخته های دانش آموزان ،آگاهی معلمان ازنقاط قوت وضعف درسی ونحوه عملکرد دانش آموزان درفرایندیاددهی. یادگیری و پرورش روحیه تحقیق ، تفکر ،تلاش ، ابتکاروفعالیت های گروهی -تدارک بازخورد مناسب به صورت مستمرازنحوه مشارکت دانش آموزدرفعالیت های یاددهی.یادگیری واتخاذ روشهای مناسب به منظوربهبود فرایند انجام شود.
هدف ارزشیابی تکوینی یا مستمر :
1. فراهم آوردن شواهد معتبری درمورد یادگیری درسی.
2. تعیین نقاط قوت و ضعف دانش آموزان درفرایند یاددهی و یادگیری.
3. تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان.
4. تثبیت اعتماد به نفس فراگیران وایجاد انگیزه برای یادگیری در آنان.
5. پرورش روحیه تحقیق ، تفکر ، تلاش ، ابتکار وخلاقیت دانش آموزان.
6. توجه به جنبه های مهم درس و اهداف آموزشی آن.
7. تشویق به استفاده ازراهبردهای فعال یاددگیری.
8. مشخص کردن نتایج ودادن بازخورد تصحیح کننده به شاگردان.
9. کمک به شاگردان درپی گیری پیشرفت خود و توسعه مهارت های ارزیابی از خویشتن.
10-مطلع کردن دانش آموزان از سطح عملکرد مورد نیاز.
11-ایجاد انگیزه در فراگیران جهت تداوم یادگیری .
12-نمایان ساختن توانایی های بالقوه ی فراگیران ، که این خود موجب خودشناسی و تبین تصویری ذهنی فراگیر از خودش می شود .
13 -ارزشیابی راه کم کاری و خطای گذشته را بازکرده و مراحل جدیدی را برای آغازگری مجدد فراهم می سازد.( خود آغازگری )
14-ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای شناخت توانایی وزمینه های علمی فراگیران و تصمیم گیری برای انجام دادن فعالیت های بعدی آموزشی است.
15-ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای شناساندن هدف های آموزشی در فرایند یاددهی – یادگیری است.
16-ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای بهبود و اصلاح فعالیت های آموزشی است.
برای انجام ارزشیابی تکوینی یا مستمر می توان از شیوه های اجرایی گوناگون در کلاس درس استفاده نمود. بدون شک این شیوه ها از هد ف های دوره تحصیلی ، سطح سنی دانش آموزان موضوع ومحتوای دروس ، روشهای تدریس معلم ، تعداد دانش آموزان کلاس و چندین عامل دیگر تا ثیر می پذیرد.
با این وصف استفا ده از شیوه های زیرپیشنهاد می شود :
1. ثبت رویدادهای مهم از عملکرددانش آموزدریک مجموعه
2. انجام آزمایش به صورت فردی وگروهی
3. انجام پروژه های فردی وگروهی
4. اجرای نمایش
5. مشاهده واستفاده از آن در اندازه گیری
6. یادداشت رویدادهای مهم عاطفی ،روانی وحرکتی
7. اظهار نظرهای کتبی وشفاهی معلم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سنسورهای حرارتی یا ترمیستور چیست؟
ترمیستورها ، حسگرها یا سنسورهای نیمه هادی (نیم رساناهایی) هستند که دارای ضریب مقاومت گرمایی زیادی بوده و در صنعت و مهندسی کاربرد خیلی زیادی دارند. برا ی اندازه گیری و کنترل درجه حرارت از این ترمیستورها استفاده های زیادی می شود.
ترمیستور مقاومت حساس به دما است. کلمه thermistors مخفف و خلاصه شده عبارت temperature sensitive resistors است.
در کنترل خودکار (اتوماتیک) و در علم رباتیک ، فاصله سنجی و نیز در دماسنجهای خیلی دقیق و حساس بکار برده میشوند.
دماسنج مقاومتی یا بارتر barertte دستگاهی است برای اندازه گیری چگالی شار تابشی که مدتها در آزمایشگاهها بکار برده می شد. طرز کار آن بر پایه تغییر مقاومت الکتریکی پیل حساس نیم رسانایی در موقع گرم کردن آن استوار است که قبلا آن ها را از فلز میساختند ولی به سبب گسترده کاربردشان، مشکلات زیادی به بار میآوردند.
برای اینکه مقاومت بارتر را در مقایسه با مقاومت سیمهای رابط بالا ببرند، ناچار بودند بارتر را از سیم نازک و دراز بسازند. به علاوه تغییر مقاومت فلزات با دما خیلی کم است و از این اندازه گیری دما به کمک بارتر فلزی به اندازه گیری خیلی دقیق مقاومت نیاز داشت.
بارترهای نیم رسانایی (ترمیستورها) این معایب را ندارند. مقاومت ویژه الکتریکی آنها آنچنان بالاست که یک بارتر میتواند فقط چند میلیمتر طول داشته باشد. با چنین ابعاد کوچکی ، ترمیستور خیلی زود به دمای محیط بیرون میرسد. همین امر به آن امکان میدهد که دمای اشیای کوچک (مثلا برگ گیاهان یا ناحیههایی روی پوست بدن) را اندازه بگیرد.
ترمیستورهای مدرن (ترمیستورهای نیم رسانا)
حساسیت ترمیستورهای امروزی چنان بالاست که تغییری به اندازه یک میلیونیم کلوین را میتوان به کمک آنها آشکار سازی و اندازه گیری کرد. این وضع عملی بودن کاربرد آنها را در دستگاههای جدید به جای پیلهای ترموالکتریک برای اندازه گیری شدت تابش خیلی ضعیف نشان میدهد.
در ابتدا انرژی لازم برای آزاد شدن الکترون از حرکت گرمایی یعنی انرژی داخلی نیم رساناها ، تأمین میشد. ولی این انرژی را جسم میتواند در ضمن جذب انرژی نور به الکترون انتقال دهد. مقاومت چنین نیم رساناهایی بر اثر نور به مقدار زیادی کاهش مییابد. این پدیده را نور رسانش فوتو رسانش یا اثر فوتو الکتریکی ذاتی گویند.
اصطلاح ذاتی در اینجا تأکید بر این واقعیت دارد که الکترونهای آزاد شده با نور ، مانند انتشار الکترون از فلز درخشانی که به “اثر فوتوالکتریک غیر ذاتی“ معروف است، مرزهای جسم را ترک نمیکنند. این الکترونها در جسم باقی میمانند و دقیقا رسانندگی آن را تغییر میدهند. دستگاههایی که بر پایه این پدیده ساخته میشوند را در مقیاس صنعتی برای دستگاههای اعلان و خودکار بکار میبرند (مانند دزدگیرها و ...).
فقط بخش کوچکی از الکترونهای آزاد نیم رسانا در حالت آزادند و در جریان شرکت میکنند. اما درست این است که بگوییم همین الکترونها بطور دائم در حالت آزادند و دیگران در حالت مقید. بر عکس ، در نیم رساناها همزمان دو فرآیند رخ میدهد:
از یک طرف با صرف انرژی داخلی یا انرژی نورانی فرآیند آزادسازی الکترونها اتفاق میافتد.
از طرف دیگر ، فرآیند ربایش الکترونهای آزاد ، یعنی ترکیب مجدد آنها با بعضی از یونهای باقیمانده (یعنی ، اتمهایی که الکترونهایشان را از دست دادهاند) مشاهده میشود. بطور متوسط ، هر الکترون آزاد شده فقط مدت کوتاهی (از 3-10 تا 8-10 ثانیه) آزاد میماند. همواره الکترونهایی وجود دارد که پیوسته جایشان را با الکترونهای مقید عوض میکنند. تعادل بین الکترونهای آزاد و مقید از نوع تعادل دینامیکی است.
سنسورهای حرارتی یا ترمیستورها چگونه استفاده می شود؟
در بالا اشاره شد که سنسورهای دما به نام ترمیستور معروفند که با تغییرات دما مقاومت آنها تغییر می کند البته در حالت کلی سنسورهای دما (ترمیستورها) المان های غیر خطی هستند اما مدلهایی از سنسورهای حرارتی هم وجود دارند که به صورت آی سی (تراشه) ساخته شده (مثلا LM34 و LM35) که تقریبا بصورت خطی عمل می کنند و با افزایش دما مثلا از 0 تا 100 درجه مقاومت آنها از 29 کیلو اهم تا 8/0 کیلو اهم تغییر می کند (نوع منفی یا ntc) البته بسته به کاربردشان انواع مختلفی از آنها در بازار موجود است.
در ترمیستورهای نوع ptc ، با افزایش درجه حرارت، مقدار مقاومت هم افزایش می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
توسعه دهندگان باید روش های جلوگیری یا مدیریت مقاومت حشره کشی را در آفت های مورد نظر پیدا کنند .
حشره کش های باکتریایی دیگر ، حشره کش هایی که تحت عنوان تجاری " دوم ، جاپیدمیک ، گراب اتک" و نام عمومی " بیماری های هاگ شیری " که حاوی باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس فروخته شد . این باکتری ها نمی توانند در تانک های تخمیر رشد کنند ؛ آنها در آزمایشگاههای حشرات زیرکشت هستند . تولیدات حاوی باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس می تواند برای چمن کردن و آب دادن به زیر خاک برای کنترل مرحله کرمی سوسک های ژاپنی استفاده شوند . وقتی که یک کرم ( نوزاد حشره ) آسیبب پذیر از هاگ های این باکتری ها استفاده می کند ، آنها در آن تکثیر می شوند و اندام های روی کرم آبکی می شوند و به سفیدی شیر می شود و این عارضه به آرامی گسترش می یابد و در طول 3 یا 4 هفته عفونت طول می کشد .
باسیل پوپیلا و باسیل نتیمورباس برخلاف Bt در چرخه محیط قرار می گیرد ، اگر تعداد بسیار زیادی از کرم ها در زمان استفاده وجود داشته باشند . وقتی که کرم ها با این باکتری کشته می شوند ، هاگ های جدیدی در خاک آزاد می شود . این هاگ ها می توانند در زیر خاک های دست نخورده برای مدت 15 تا 20 سال زنده بمانند .
ویروس ها :
نوزاد ( کرم ) بیشتر گونه های حشره ای برای بیماری های واگیردار نابود کننده از بیماری های ویروسی ، آسیب پذیر هستند . ویروس هایی که باعث این شیوع ها می شوند بسیار خاص هستند ، که معمولاً در مقابل یک نوع حشره یا حتی یک گونه فعال است . بیشتر ویروس هایی که ویروس های چند ضلعی هسته ای هستند (NPV ) و ذرات ویروسی بسیار زیادی که با یکدیگر در یک پاکت بلوری در هسته اصلی سلول حشره بسته بندی شده ،یا ویروس های دانه ای ( CV ) که یک یا دو ذره ویروس توسط بلور پروتئین دانه ای محاصره شده است . این گروه ویروس ها ، کرم ها و نوزادان حشره را در مرحله کرمی مگس ها عفونی می کنند .
ویروس ها ، مانند باکتری ها ،باید برای آلوده کردن حشره میزبان خورده شوند . در کرم مگس ، عفونت ویروس ها به دل و روده محدود بافت های دیگر بدن را هم عفونی می کنند . مانند روند عفونت ، اندام های داخلی کرم پروانه مایع می شود . کرم های پروانه با عفونت توسط کرم های دیگر استفاده شود آزاد می کنند . این پاتوژن می تواند در سرتاسر بدن حشره به این طریق گسترش یابد ( مخصوصاً وقتی که گسترش و استفاده از حشره کش های ویروسی محدود شده است . بر خلاف Bt ، ویروس های حشره باید در حشره زنده تولید شوند . بنابراین تولید هم گران و هم وقت گیر است . به خاطر اینکه ویروس ها یک نوع یا گونه خاص هستند ، هر حشره کش ویروسی یک علامت محدود شده دارد . این عوامل اقتصادی ،به عاملی که بعضی حشره کش های ویروسی به طور قابل توجهی تأثیر کمتری نسبت به حشره کش های شیمیایی و ترکیبی در دسترس دارند پیوند می خورد و توسعه آنا را محدود می کند .
با وجود این ، اگر چه که آنها زیاد شناخته شده و در دسترس نیستند ، اما چندین ویروس های حشره ای به وجود آمدند و ثبت شده اند که به عنوان حشره کش استفاده می شود. بیشترین آنها مخصوص گونه های تنها یا یک گروه کوچک از آفت های جنگلی هستند . آنها از نظر اقتصادی در دسترس نیستند اما توسط خدمات جنگلی ایالات متحده تولید و استفاده می شوند . آفت های جنگلی هدف های خوبی برای پاتوژن های ویروسی هستند زیرا استمرار محیط جنگلی به چرخه پاتوژن کمک می کند( انتقال از یک نسل به نسل بعدی ) .سایبان جنگلی نیز به حفاظت از ذرات ویروسی از ویرانی ناشی از اشعه فرابنفش کمک می کند .
ویروس های حشرة دیگر برای استفاده به عنوان حشره کش بررسی شد ، اگر چه بعضی از این ویروس ها تنظیم شده اند و در آزمایش ها به کار برده می شوند ، اما هیچ کدام ثبت و یا فروخته نشده است . هم شاهپرک GV و هم هلیوتیس NPV در یک زمان نوسط USEPA ثبت و تولید شوند ، اما این محصولات دیگر ثبت نمی شوند و در دسترس نیست .
اگر حشره کش های ویروسی ثبت یا محصولات ثبت شده بیشتر در دسترس باشد ، استفاده موثر آنها به مصرف کنندگانی بستگی دارد که حقایق اصلی زیر را به یاد داشته باشند : بیشتر ویروس ها خاص میزبان هستند و فقط در مراحل اولیه گونه ها مؤثر هستند . مصرف کنندگان باید مطمئن باشند که پاتوژن و آفت مورد نظر را به درستی مقایسه کرده اند . ذرات ویروسی با اشعه فرابنفش کشته می شوند که در عصرها و یا روز های ابری تأثیر خود را افزایش می دهند .
قارچ ها :
قارچ ها مانند ویروس ها ، به عنوان عوامل کنترلی بسیار مهم و طبیعی عمل می کنند و جمعیت حشرات را کنترل می کنند . بیشتر گونه هایی که باعث بیماری حشرات می شوند و از طریق هاگ های غیر جنسی که گونیدیا نامیده می شود گسترش می یابد . اگر چه کوندیای قارچ های مختلف در توانایی زنده ماندن در شرایط محیطی متفاوتند ، اما خشک کردن و اشعة فرابنفش ، دلایل اصلی و مهم تلفات در بیشتر گونه هاست . جایی که کوندیای زیستا به میزبان آسیب پذیر می رسد ، آب آزاد یا رطوبت بالا معمولاً برای رشد و نمو لازم است . برخلاف هاگ های باکتریایی یا ذرات ویروسی ، کوندیای قارچی می تواند در کوتیکول حشره رشد کند و ساختار های خاصی را که به قارچ ها اجازه می دهد تا در کوتیکول نفوذ کند و وارد بدن حشره شود را تولید کند .
قارچ ها برای ایجاد عفونت ثبت نمی شوند در بیشتر موارد ، مانند روند عفونی قارچ ها ، حشرات آلوده شد ، با سم های قارچی می میرند با تأثیرات دائمی انگل .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟
دوستان گرامی، اجازه دهید سخنانم را با یکی از پارگرافهای مشهور نوشته شده به زبان فارسی آغاز کنم. این یک پدیدهی نادر است که ما در زبان فارسی پاراگراف مشهوری داشته باشیم. ابیات منظوم و برخی جملات قصار و قطعات کوتاه سعدی و خواجه عبدالله انصاری برای ما امور آشنا و روزمرهاند اما کمتر میتوان نوشتهای منثور و بخصوص معاصر را یافت که، لااقل در بین اهل نظر، شناخته شده باشد. مثل: «من اینها را برای سایهام که روی دیوار افتاده است مینویسم» به قلم صادق هدایت. باری، یکی از این معدود پارگرافها اینگونه آغاز میشود: «غربزدگی میگویم همچون وبازدگی، و اگر بمذاق خوش آیند نیست بگوئیم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی ست در حدود سن زدگی. دیدهاید که گندم را چگونه میپوساند؟»این نخستین جملاتی ست که جلال آل احمد کتاب غربزدگیاش را با آن شروع کرده است. و بنظر من بیان همین کلمات است که امروز ما را دور از وطن خویش در اینجا زیر یک سقف گردآورده، تا به ضرب و دنگ تحقیق و «پی پِر» و کنفرانس و سمینار بکوشیم دریابیم که چه بلائی به سر ما آمده است. شاید آنچه گفتم بنظر شما اغراق آمیز بیاید؛ اما آنانی که در دو دههی ١٣٤٠ و ١٣٥٠ جوانی خود را در جریانات روشنفکری ایران گذرانده باشند خوب میفهمند که من چه میگویم. اصلا بگذارید در چند جمله آن جریان را خلاصه کنم و برای این کار کمی از خود و همنسلانم بگویم: در سرآغاز دههی ٤٠ ایرانی (که مصادف بود با سرآغاز دههی ٦٠ میلادی و در مغرب زمین همراه بود با جریان هیپیها، سنت شکنیها، خیزشهای دانشجوئی و رادیکالیسم فرهنگی) من، همراه با یارانی همچون داریوش آشوری، بهرام بیضائی، محمدعلی سپانلو، نادر ابراهیمی، اکبر رادی، احمدرضا احمدی و چند تن دیگر، نخستین ایام بیست سالگیمان را آغاز میکردیم و سقفی که ما را بدور هم جمع میکرد دانشگاه تهران بود. هشت/نه سالی از کودتای ٢٨ مرداد میگذشت. یعنی، ما اغلب کودک بودیم وقتی که آن جریان رخ داد. پس، کینهی سقوط مصدق و بازگشت شاه در دل ما چندان جائی نداشت. و اگر مشکلی هم با شاه داشتیم مشکلی مربوط به خود او بود. آن روزها در آمریکا، که از پس ٢٨ مرداد ٣٢ در کشور ما حرف اول را میزد، چهرهی جدیدی به تخت ریاست جمهوری نشسته بود که برنامههایش با برنامههای ژنرال آیزنهاور و معاونش نیکسون متفاوت بود. او از مسائلی همچون حقوق بشر و دموکراسی دم میزد ـ حرفهائی که در آن روزگار بیشتر به شوخی شبیه بود. یادم است یک روز داریوش آشوری بطعنه پیشنهاد کرد که نامهای به پرزیدنت جدید، آقای جان اف کندی، بنویسیم و بگوئیم حالا که حضرتعالی در حال تأمین حقوق بشر هستید یک فکری هم برای اضافه حقوق بشر بفرمائید. منظورم این است که بگویم کسی باور نداشت که آدمی در آن سوی دنیا به تخت بنشیند و منشاء تغییراتی عمیق در سوی دیگر دنیا شود. اما چنین شده بود. مثل این بود که منتظر بودهاند تا ما دبیرستان را تمام کنیم و پا به دانشگاه بگذاریم تا سکوت وحشت زده و هشت/نه سالهی بعد از ٢٨ مرداد شکسته شود. دانشگاهی که ما در آن پا گذاشته بودیم یکپارچه آتش بود. همین زنده یاد پروانه اسکندری (قبل از آنکه همسر داریوش فروهر شود) را که بچاقوی وزارت اطلاعات اسلامی تکه تکه شد من اولین بار در همان سالها جلوی دانشکده هنرهای زیبا دیدم که روی پلهها ایستاده بود و علیه دیکتاتوری سخن میگفت. دیکتاتوری هم بنظر میرسید که رفته رفته دارد وا میدهد. نشانهاش اینکه مطبوعات هم آغاز به سخن گفتن کرده بودند. خبر رسید که موسسهی کیهان در پی انتشار دو نشریهی جدید است یکی بنام «کتاب هفته» و دیگری بنام «کتاب ماه». قرار بود اولی را احمد شاملو سردبیری کند و دومی را جلال آل احمد. یکی تودهای از حزب توده برگشته اما وفادار به سوسیالیسم و دیگری نیروی سومی از نیروی سوم برگشته اما وفادار به سوسیالیسم. انتشار کتاب ماه به آل احمد فرصت داد که کتابی را که به تازگی تمام کرده بود و «غربزدگی» نام داشت بصورت جزوه جزوه و ماه به ماه در همین کتاب ماه منتشر کند. قسمت اولش هم همینگونه منتشر شد اما در شمارهی دوم جلویش را گرفتند و کتاب ماه شمارهی سومی هم نداشت. آل احمد ظاهراً کتاب ماه دوم را بیجزوهی غربزدگی منتشر کرد و آرام کنار کشید. اما در این کنار کشیدن داستان دیگری هم در کار بود.در پی انتشار همین شمارهی دوم بود که، در یک عصر بهاری، من و بهرام بیضائی به دفتر کتاب ماه و بدیدار آل احمد رفتیم. آن روزها بهرام با او بیشتر محشور بود تا من. و او خواسته بود بهرام را ببیند و بهرام هم مرا با خود برده بود. آنجا بود که معلوم شد که آل احمد، در همان ابتدای شروع کار در کتاب ماه، همهی جزوهها را چاپ کرده بود و فقط قرار بود در هر شماره یک جزوه را به کتاب ماه الصاق کنند. و حالا که الصاق جزوهها ممنوع شده بود، آل احمد شتابزده جزوهها را بصورت کتاب سنجاق کرده و بدون برش لب کتابها آنها را از صحافی خارج کرده بود و تصمیم گرفته بود که آنها را، که از تعدادشان خبر ندارم اما نباید بیش از ١٠٠٠ جلد بوده باشد، از طریق «برو بچهها» پخش کند. آنروز عصر از دفتر کتاب ماه که بیرون آمدیم زیر بغل من و بهرام چند جلد کتاب بود پیچیده در کاغذهای کاهی. و ما پخش کنندهی کتاب ممنوعهای شده بودیم که فقط از محتویات فصل اول یا جزوهی اولش با خبر بودیم.کتاب مثل نقل و نبات بین رفقا پخش شد و بحث «غربزدگی» برای ما شد همان چیزی که امروزیها به آن «گفتمان» میگویند. (و همینجا، بعنوان نکتهی معترضه بگویم که دیدهام این روزها بسیارانی خیال میکند که «گفتمان» واژهی شیک تری است برای گفتگو و گپ و مصاحبه؛ و اغلب در رادیو و تلویزیونها میشنوم که به هم میگویند بیائید با هم گفتمانی داشته باشیم. اما آنروز هم، مثل واقعیت امروز، گفتمان غربزدگی امری بود بسا وسیعتر از گفتگو ـ چیزی همچون موضوع عام گفتگوی روشنفکران و نجبگان. کتاب میگفت که ما در درازای مدتی بیش از پنجاه سال کوشیدهایم خودمان را با موشک انقلاب مشروطه به قرن بیستم برسانیم و، اگرچه اختیارات شاه و شیخ را بر روی کاغذ قانون اساسی مشروطه محدود کردهایم اما، هرکجا که کار به حقوق ملت و اِعمال دموکراسی کشیده، همانجا سرمان به سنگ خورده است. ما تازه قرار بود که این حرفها را بفهمیم اما نسل شاملو و آل احمد دیر زمانی نبود که از داغی جنبش ملی کردن صنعت نفت و دست و پنجه نرم کردن با غول بیشاخ و دم امپراطوری بریتانیا ـ شکسته و پر ریخته ـ بیرون آمده بودند. آنها دیده بودند که رفیق استالین چگونه دستشان را توی پوست گردو گذاشته و رویش را آن سو کرده تا تودهایها را تیربارن کنند. من سالها بعد تلخی این تجربه را در کام رفیق اخیراً از دست رفتهام ـ شاهرخ مسکوب ـ هم دیدم، آنجا که از شکنجه قپانی و آویزان شدن از سقف میگفت. ملیون و نیروی سومیها هم دیده بودند که آمریکا، در جنگ آنان با بریتانیا، برایشان چندان پناهی نبوده است. آنها هم باید از خامی یک سوء تفاهم تاریخی بیرون میآمدند. آمریکا در آخرین لحظه مصدق را تنها گذاشته و در زیرزمین سفارتخانهاش سپهبد زاهدی را برای کودتا آماده کرده بود. نسل بزرگتر ما نسلی بود تلخ و شکسته. شعرش شعر زمستان اخوان ثالث بود، روشنفکرش در تریاک و هروئین غرق میشد و نصرت رحمانی، همچون بلندگوی این پوچی عمیق، از جانب آن نسل سخن میگفت. و حالا آدمی از آن نسل بر آن شده بود تا توضیح دهد که چرا ملت ما بار دیگر در جهش خویش بسوی آزادی و دموکراسی شکست خورده است. او پزشکی شده بود که مرض ما را اینگونه تشخیص میداد: «ما به بیمارگی غربزدگی دچاریم. یعنی در برخورد با غرب بجای اینکه بتوانیم تمدن غربی را بشناسیم (یا بقول تقیزاده، «سراپا غربی شویم») و ارزشهای خوب فرهنگی آن را اخذ کنیم (یعنی، بقول دکتر شادمان «اخذ تمدن فرنگی» کنیم) نه تنها در این کار توفیقی نداشتهایم بلکه ارزشهای خوب خودمان را هم در این چالش از دست دادهایم و در نتیجه موجودی شدهایم بیهویت؛ یک شتر-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
کشاورزی یا برزگری فرآیند فراوری خوراک، الیاف و دیگر فراوردههای دلخواه از راه کاشت گیاهان ویژهاست.
کشاورزی در کل سه مرحله دارد به نامهای کاشت، داشت و برداشت.
کشاورزی فرایند تولید غذا، علوفه، الیاف و دیگر محصولات بوسیله ازدیاد اصولی گیاهان بومی و حیوانات اهلی است. امروزه واژه کشاورزی تمام فعالیت های لازم جهت تولید غذا، علوفه و الیاف را تحت پوشش قرار میدهد، که شامل همه روش های ازدیاد و فراوری دام نیز می شود.
تاریخچه کشاورزی در ایران
گفته می شود که ایران یکی از اولین کشورهای دنیاست که در آن کشاورزی و تمدن شروع شده و انسان اولیه برای نخستین بار در فلات ایران به کشت و زرع و پرورش دام دست زده است.همچنین گفته می شود که مهاجرت آریایی هابر خلاف مهاجرت مشهور چوپانی و در جستجوی چراگاههای جدید نبوده بلکه مهاجرتی دهقانی و در جستجوی زمین بهتر برای کشاورزی بوده است. ] به نظر می رسد منظومه درخت آسکوریک که از زمان ساسانیان باقی مانده (ترجمه ماهیار نوابی- بنیاد فرهنگ ایران) ودر آن از رجز خوانی یک بز در برابر یک نخل سخن می رود_ نمایشگر اختلاف بین کشاورزان ودامداران اولیه است. اینکه منظومه به نفع بز که قادر به حرکت (کوچ) است پایان می پذیرد حاکی از قدمت ریشه های این منظومه است در آغاز ایجاد باغهای باستان[ .
حفاری هایی که در اطراف کاشان به عمل آمده نشان می دهد که در شش هزار سال پیش ایرانیان متمدن بوده و سیستم زراعی پیشرفته ای داشته اند. در حفاریهای نقاط مختلف ایران مشخص گردیده که در حدود 3300 سال پیش از میلاد مسیح درخت را در ری – کاشان و دامغان به طرز مشابهی نقاشی می کرده اند و بنابراین در آن زمان از لحاظ باغبانی میان نقاط مختلف ایران رابطه برقرار بوده است
دین زرتشت به کشاورزی اهمیت فراوان داده و در اوستا آمده است که سومین جایی که زمین شادمانترین است آنجاست که کی از خدا پرستان یشترین غله را کشت کند
و بیشترین گیاه و میوه را بکارد .
پطروشفسکی از استراسبون روایت می کند که در قرن اول پیش از میلاد مسیح ایرانیان کلیه ی درختان میوه ای که در یونان وجود داشته به استثنای زیتون کشت
می کرده اند . گزنفون از قول سقراط نقل کرده است که در عصر هخامنشیان باغهایی در ایران وجود داشته که آنها را پارادیس یا پردیس (این کلمه در زبانهای رایج اروپایی به معنای بهشت است) می نامیدند و در آنها در ختان از حیث ارتفاع مساوی و روی خطوط منظم کشت شده و به وسیله چرخ چاههای بزرگی که توسط گاو گردانده می شدند آبیاری می گشت. از میوه های مهم این زمان ایران می توان انگور-
خرما و انجیر را نام برد.
با حمله اسکندر مقدونی کشاورزی ایران رو به افول گذاشت و بسیاری از کاریز ها و باغها و مزارع اطراف آنها از بین رفت و این وضع تا زمان به حکومت رسیدن اردشیر بابکان ادامه یافت. ساسانیان به احیای قنوات و تشویق و توسعه زراعت و باغبانی و دامپروری همت گماشتند و ایران مجددا " آباد شد . همچنانکه پتروشفسکی هم متذکر شده در کتاب پهاوی بوندهشن که مربوط به زمان ساسانیان است و امروزه آن را بن دهش می نامیم از کشت انواع میوه مانند پرتقال – سیب – انگور – خرما – به – لیمو – انار – هلو – فندق – سنجد – بادام –توت – گلابی –پسته – زرد آلو – گردو – شاه بلوط و نیز انواع سبزی و گل و مانند تره تیزک – تره – گشنیز – خیار – نرگس – یاسمن – نسترن – لاله – بنفشه همیشه بهار – گل سرخ و گل زعفران صحبت رفته است.
بعد از ساسانیان تا زمان حمله مغول کشاورزی ایران به تناوب دچار رکود (در زمان بنی امیه) و رونق (در زمان بنی عباس و حکومتهای محلی) گشت. در زمان دیلمیان باغبانی یران به حداکثر توسعه خود رسید و برای اولین بار کشت مرکبات در اطراف دریای خزر آغاز گشت.جالب اینجاست که در این عصر بعضی از انواع سبزی مثل مار چوبه وگل کلم به مقدار زیاد در ایران کشت و مصرف می شدند ولی بعد ها کشت آنها منسوخ شد و با وجود آنکه هنوز بعضی از کشاورذان آنها را تولید می کنند هنوز مصرف آنها عمومیت نیافته و جزوگیاهان تفننی محسوب می گردند .
در اثر حمله مغول همراه با ویران شدن ایران باغبانی نیز از رونق افتاد و وضع بدین منوال بودتا آنکه غازان خان تیموری(اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری) همت به آبادی مملکت و توسعه کشاورزی گماشت . در قلمرو وی انواع درختان میوه و سبزی هادر تمام نقاط کشت می شدند و باغبانی آنقدر رونق داشت که از اصفهان انواع میوه به هندوستان وآسیای صغیر وازکرمان خرما به سایر ممالک صادر می گشت
در این دوره اقلید و سورمق مرکز تولید برگه زردآلو وخراسان منطقه مهمی برای کشت انواع میوه به شمار می آمد . از زمان غازان خان (سال700 هجری قمری)کتابی به نام کتاب درعلم فلاحت و زراعت که نویسنده آن ناشناس است باقیمانده که درسال1323
هجری قمری توسط عبد الغفارخان نجم الدوله با چاپ سنگی منتشر شده است.
بنا به گفته پتروشفسکی در کتاب مذکور که دارای فصول متعدد است در باره حفاظت بذر ها – غلات و اینکه کدام درخت وگیاه از بذر می روید و کدام را باید به صورت نهال کاشت .خواص انگور و دیگر درختان میوه دار و بی ثمر اقسام نباتات زینتی و شایط کود (ربل)دادن صحبت گردیده و به هر گیاهی بخشی تخصیص یافته است .نویسنده در این کتاب به مشاهدات تجارب و امتحان خویش در تیلستن(قلمه زدن)پیوند زدن انواع درختان مثمر و غیر مثمر و نیز بذر افشانی نهال کاری و غرس اشجار استفاده کرده و چنین بر می آیدکه شخصا آزمایشهای فنی زیادی در کشاورزی به عمل آورده است. دانشمندان این خطه در عین مطالعه درباره خواص دارویی گیاهان به امور کاملا فنی نیز می پرداختند و دستگاههایی برای بهره برداری از آب تهیه دیدند که از آن جمله می توان چرخ چاه خودکار (چرخ آب عین)را مثال آورد که محمد اصفهانی در قرن دهم هجری قمری جزو چهارده اختراع خود ذکر کرده می نویسد:
(... هشتم- چرخاب عین است که آب از چاه عمیق در غایت آسانی کشیده میشود و دلو که بر لب چاه رسید خود خالی می گردد ) .
با این همه پس از غازان خان تا اوایل قرن دهم هجری یعنی شروع حکمرانی صفویان دوباره کشاورزی ایران سیری نزولی راطی نمود که دلیل اصلی آن عدم وجود یک حکومت مرکزی و ضعف قوای محلی و جنگهای مداوم بین آنها بود . با مستولی شدن صفویان بر سراسر ایران و تشکیل یک حکومت مرکزی با قدرت بار دیگر کشاورزی در ایران رونق گرفت . هر چند که با وجود تمام کوششها حتی در زمان شاه عباس نیز به رونق قبل از حمله مغول نرسید .
در این زمان در تمام ایران درختان میوه بویژه زرد آلو – به – انار – بادام و انگور کشت می شدند . کشت خرما در خوزستان – فارس- کرمان و سیستان مرسوم بود و خرمای ایران (به ویژه خرمای جهرم )بهترین خرمای جهان به شمار می آمد و مقدار زیادی از آن به هندوسستان صادر می شد.کشت مرکبات در مازندران و زیتون در مازندران و خوزستان معمول بوده . در این دوره خرمای کرمان – پیاز خراسان – انار یزد و شیراز و نیز پرتقال مازندران به خارج صادر می گشت.
لوژن فالاندن که در آن عهد به ایران آمده در سفرنامه خود می نویسد :زراعت ایران مانند زراعت اروپا است .
از زمان صفویان نیز کتابهای کشاورزی مختلفی باقی مانده که مهمترین آنها ارشاد الزراعه تالیف فاضل هروی در سال921 هجری قمری است که در سال 1323 هجری قمری توسط عبد الغفارخان نجم الدوله با چاپ سنگی منتشر گشته است.بعد از صفویان حکمرانان هر کدام بر حسب قدرت و ضعف خود اثراتی بر روی کشاورزی ایران داشتند که روی هم رفته اثرات منفی بیشتر بود و ایران مانند بسیاری از کشورها از قافله تمدن عقب افتاد و کشاورزیش صفویان نیز عقب تر رفت.اولین جنبش به سوی کشاورزی نوین در زمان صدارت شادروان میرزا تقی خان امیرکبیر بوجود آمد.
این مرد کاردان ضمن سایر اقدامات اصولی خود سعی وافری نیز در پیشبرد کشاورزی نمود و علاوه بر وارد کردن انواع بذرهای اصلاح شده با متخصصین خارجی هم قرار دادهایی منعقد ساخت و کشاورزی ایران را به سوی پیشرفت سوق داد.
در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری با تاسیس اولین مدرسه کشاورزی ایران به نام مدرسه فلاحت مظفری و وارد کردن سیب زمینی و انواع نهالهای میوه بخصوص سیب و گیلاس از خارج باغبانی ایران توسعه بیشتری یافت و سپس با ایجاد مدارس متوسطه و عالی و دانشکده های کشاورزی موسسه اصلاح و تهیه بذر ونهال و غیره به وضع کنونی در آمد .