لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تجدد یا مدرنیته
مقدمه
کلیات تحقیق
1ـ طرح مسأله
تجدد یا مدرنیته ، موضوعی است که اندیشه و عمل انسان را ، در سرتاسر جهان در سدههای اخیر به خود مشغول داشته است . بنابر این ، موضوعی با این حد از اهمیت ، قطعاً نمیتواند از بررسی و نقد برکنار باشد . بر این اساس ، از نیمه دوم قرن نوزدهم و در طی قرن بیستم ، نقد مدرنیته جوهرة اندیشه سیاسی را تشکیل داده است . اندیشهها ، اصول و مبانی مدرنیته از همه سو به نقد کشیده شدهاند . از نیمه قرن نوزدهم سه جریان نقادِ() رادیکال ،لیبرال و ُپست مدرن ؛ هر یک با رویکرد خاص خود ، به انتقاد از اختلالات مدرنیته پرداخته و جانشینهای خاصی را برای رفع تعارضهای جامعه مدرن عرضه کردهاند .
در این تحقیق به طور عمده ، به جریان نقد ُپست مدرن با تأکید بر اندیشههای ، نیچه ، فولوولیوتار پرداخته و مضمون واکنش آن را در قبال مبانی و مدرنیته به ویژه انسان گرایی ، اخلاق و سیاست ، و همچنین بدیلهای مدرنیته را از این دیدگاه بررسی مینماییم .
این جریان فکری ( پسا مدرنیسم ) ، برای پژوهشهای خود هیچ مرزی نمیشناسد . قلمرو بحث آن ، گسترهایی به وسعت رشتههای فلسفه ، زبان شناسی ، نشانه شناسی ، نقد ادبی ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، سیاست ، انسان شناسی ، روان کاوی ، تاریخ ، ادبیات ،سینما، علوم تجربی ، پزشکی ، و دیدگاههای مارکیستی و فمینیستی است . بنابراین با توجه به طرح گستردهی اندیشههای ُپست مدرنیستی توسط اندیشمندان وفیلسوفان غربی ، به ویژه در حوزهی اندیشه و فلسفه سیاسی که در این تحقیق مورد نظر است ، همچنین پیامدهای این رویکرد در عرصهی اندیشه و عمل انسان امروز ، کوشش در کنار گذاشتن این بحث ( اندیشههای پسا مدرنیسم ) یا قانع کردن دیگران به این که چنین بحثی زائد است ، به هر دلیل فکری و سیاسی که صورت پذیرد ، ناموجه و به گمان نگارنده واپسگرایانه خواهد بود .
2ـ اهداف پژوهش
با توجه به این نکته که تحولات جهان ، حداقل پس از دوران مدرن در غرب تعیین میشوند و ما ، در ایجاد تحولات یاد شده تأثیر گذار نمیباشیم ، نوشتار حاضر در راستای باروری و تناوری تفکر فلسفی ایران و همچنین ،ضرورت در اختیار گذاردن متنی برای روشنفکران و فرهیختگان عرضه میگردد . از سوی دیگر ، نباید فراموش کرد که اندیشههای غربی به گونههای مختلفی وارد فرهنگ ما میشوند ، پس بهتر است تا تصویری اصیل و صحیح از این متون ارائه گردد ؛ هر چند برخی از افراد به این اعتقادند که جامعه ما حتی وارد دوران مدرن نیز نشده ،بنابراین پرداختن به این مسائل لزومی ندارد : اما با این حال لازم است که روشنفکران با پیشروترین نظرات ادبی و فلسفی جهان آشنا باشند ، تا بتوانند مشکلات جامعه را به حداقل تقلیل دهند . در ضمن اهداف دیگر تحقیق حاضر ، شامل اهداف علمی ـ کاربردی و ضرورتهای خاص انجام تحقیق به شرح ذیل میباشد :
اهداف علمی
الف ـ کسب شناخت آشنایی و آگاهی بیشتر از مفاهیم و مضامین اندیشههای سیاسی و فلسفی دوران مدرن و ُپست مدرن .
ب ـ بسط ادبیات موجود پژوهش در زمینه یاد شده به منظور تکمیل کوششهای انجام شده در جهت بیان بدیهی و توضیح بیشتر، پیرامون چشم انداز موضوع مورد بررسی .
اهداف کاربردی
الف ـ کسب شناخت و آگاهی از چالشها و بحرانهای فرا روی انسان مدرن ، درجهت یافتن فرصتهایی که به تعدیل بحرانهای یاد شده کمک نماید .
ب ـ ارزیابی موقعیت کشورهای در حال گذار از جمله ایران در ارتباط با چالشهای بر آمده از تقابلهای سنت ـ مدرنیته ، مدرنیته پسامدرنیته ـ و رهیابی به شرایط مساعدتر
ضرورتهای خاص انجام تحقیق
الف ـ در شرایط جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات ، لزوم شناخت مؤلفههای نظری ، سیاسی و فرهنگی دوران مدرن و مباحث ُپست مدرن به منظور آگاهی و هماهنگی کشورهای در حال توسعه ، از جمله ایران با یکدیگر ، در شرایط موجود ضروری مینماید.
ب ـ ضرورت بسط پژوهشهای بهنگام و مطابق با شرایط روز در حوزهی اندیشههای سیاسی
3ـ اهمیت پژوهش
یکی از اهمیتهای این پژوهش ، افزون بر معرفی اندیشهی ُپست مدرن و طرح نکات انتقادی دربارهی آن ، تأکید بر وجهی از اندیشه و نگارش فلسفی است ، که در فرهنگ ما حتی برای بسیاری از دست اندر کاران نیز بی اهمیت یا بیگانه میباشد؛ به عبارت دیگر ، همان روش اندیشیدن و تعهد به وجه استدلالی در اندیشهی فلسفی است .
به گمان نگارنده ، وجه مشترک اندیشهی فلسفی و اندیشه سیاسی همانا ویژگی عقلی ـ انتقادی آنهاست . بدین ترتیب میتوان ادعا نمود که ، این دو و روح دمکراسی شباهتهای مهم و ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد . از این رو ، تلاش در ترویج اندیشه انتقادی در نهایت ، تلاشی است در جهت تحکیم مبانی دمکراسی در جامعه ما ، به بیان دیگر از آنجا که در فرهنگ ما وجه استدلالی ـ انتقادی فلسفه ، به شکلهای مختلف تخفیف یافته ، تأکید به آن دارای اهمیت و ضرورت ویژه است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
پدیدهٔ کِشَند یا جزر و مد اساساً زاییده نیروی گرانش کره ماه است، آشکار است که دریاها در سنجش با خشکیهای زمین نرمشپذیری بیشتری دارند و از این روی در برابر نیروی کشش ماه کمتر ایستادگی میکنند، به همین مناسبت تودههای آب در زیر پای ماه انباشته میگردند و پدیدهای را به نام «برکشند» (مد) ایجاد میکنند.
همزمان با «برکشند» رو به ماه، «برکشند» دیگری در آن سوی کره زمین ایجاد میگردد بدینسان که آبهای آن سوی کره زمین که از ماه بدورند، کمتر متأثر گردیده و به اصطلاح عقب میمانند و آب-توده کلانی را ایجاد میکنند، بنابراین روزانه هر نقطه از سطح دریا دوبار دستخوش برکشند و دو بار هم دستخوش «فروکشند» (جزر) میگردد.
بنابراین، بهطور میانگین بازه زمانی میان دو برکشند و فروکشند پیاپی ۱۲ ساعت و ۵/۲۵ دقیقه است، درست نیمه زمانی که طول میکشد، تا ماه ظاهراً یک دور کامل گرد زمین بپیماید یعنی ۲۴ ساعت و ۵۱ دقیقه.
کشند همراه با حرکت ظاهری ماه از افق شرقی ناظر، به سمت افق غربی او پیش میروند.
اثر گرانش خورشید در کشند نسبت به ماه در رده دوم اهمیت برخوردار است، زیرا بازه آن بیشتر (فاصله خورشید از زمین یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر) است، از اینرو نسبت نیروی کشندزای خورشید تنها پیرامون ۷ درصد نیروی ماه است.
هنگامی که نیروهای کشندزای ماه و خورشید هماهنگ عمل میکنند، مثلاً هنگام ماه نو که هر دو در یک طرف زمین هستند، جزر و مدها در بیشینه خود هستند و به نام کشند بهاری یا «مهکشند» (spring tide) نامیده میشود، حد دیگر وقتی است که خورشید و ماه باهم زاویه ۹۰ درجه (تربیع) میسازند در این هنگام جزر و مد را به کمینه و به کشندهای کوچک یا «کهشکند» (neap tide) بدل میسازند.
نزدیکی ماه نیز تأثیری در بلندی کشند دارد، هنگامی که ماه در فرودینه (حضیض) زمینی قرار دارد نیروی کشندزای آن به اندازه ۲۰% بیش از حد عادی است.
گرانش ماه سبب میشود افزون بر آماسیدن آبهای کره زمین، خشکیها نیز دستخوش تورم گردند که در سنجش با آماس آبها نامحسوس است.
نیروی برآمده از گرانش ماه و لنگری که از جانب انباشته شدن آبها به وجود میآید، سبب میشوند چرخش محوری زمین به آرامی ایست (ترمز) کند و بدینسان بر طول شبانهروز زمینی میافزایند.
بررسی خطوط رشد و نمو سنگوارههای مرجانی بیانگر آن است که در ۳۵۰ میلیون سال پیش طول شبانهروز حدود سه (۳) ساعت کوتاهتر از شبانهروز کنونی بوده و طول سال خورشیدی به چیزی حدود ۴۰۰ روز افزون میگردیده است.
بررسیهایی که از روی پیشینههای بجا مانده از خورشیدگرفتگیها و ماه گرفتگیهای گذشته به اجام شده، نشان میدهد که روند افزایش طول روزهای زمینی ۰۰۱۶% ثانیه در هر سده است.
جزر و مد
جزر و مد بلندی های ادواری می باشد که در قسمت های بزرگ آبی روی می دهد جزر و مد دلیلی بر جاذبه زمین و ماه می باشد . کشش جاذبه ماه دلیلی می باشد تا اقیانوس ها در مسیر ماه بر آمده شوند . اقیانوس بر آمده دیگر در طرف متضاد قرار دارد زمانی که زمین همچنین به طرف ماه کشیده می شود از زمانی که زمین می چرخد دو جزر ومد اتفاق می افتد .
اسحاق نیوتن ( 1727- 1642 ) اولین کسی بود که جزر و مد را شرح داد شرح او از جزر ومد در 1686 منشر شد در کتاب دوم پرینسپیا .
کنش متقابل خورشید با جزر و مد ها :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تِرمِه ، نوعی پارچة نفیس غالباً از کرک یا پشم یا ابریشم با نقوش تزیینی سنّتی ، بیشتر بته جقه . در واژه نامه های فارسی ذکر شده که واژة ترمه فارسی است . ترمه را به صورت تِرمَه و تیرمه نیز ضبط کرده و تِرمِه و تِرما را معادل شال کشمیری آورده اند (دهخدا، ذیل واژه ). در دورة قاجار جلدی را که روکش مقوای آن از ترمه بود و بیشتر برای جلد بیاض * های ادعیه به کار می رفت ، «جلد ترمه ای » می خواندند (مایل هروی ، ص 610ـ611). ترمه به معانی دیگری نیز به کار می رود ( رجوع کنید به د. ازبکستان شوروی ، ج 11، ص 62؛ قدری ؛ ردهاوس ، ذیل واژه ).در خصوص اینکه خاستگاه ترمه بافی ، ایران یا کشمیر است ، اختلاف نظر وجود دارد. به گفتة گلوک (ص 214)، در کتابهای راجع به تاریخ کشمیر آمده است که منسوجات پشمی کشمیر اصل بیگانه (ایرانی ) دارند. برخی نیز معتقدند ترمه از کشمیر به ایران آمده است («تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، ص 4)، اما در اینکه طرح شالهای ترمة کشمیر منشأ ایرانی دارد، تردیدی نیست (ذابح ، ص 139؛ دیماند ، ص 255). در دورة صفوی نقش بته جقه و دیگر نقشهای ایرانی به هند برده شد و در شالهای کشمیر به کار رفت و پس از آنکه شال کشمیر با نقش بته جقه به ایران آمد، این نقش به بتة کشمیری و بتة ترمه معروف شد (آذرپاد و حشمتی رضوی ، ص 129؛ نیز رجوع کنید به بته * ). به نوشتة بیکر ، در ابتدای سلطنت فتحعلی شاه (1211ـ1250) شالهای کشمیر نایاب شد، ازینرو به دستور وی در کرمان کارگاههای شال بافی دایر کردند. این کار به همت امیرکبیر توسعه یافت . در منابع ، در اشاره به انواع شالهای کرمان ، از شال ترمه نیز نام برده شده است (ص 131ـ132).گفته شده است بافت ترمه در کرمان شروع شد و در یزد به کمال رسید. در بدو ورود در انحصار زردشتیان یزد بود که از آن برای تهیة شلوارهای مخصوص مراسم ازدواج استفاده می کردند و گاه نیز نوعِ «مُحَرَّماتِ» (نوعی شال راه راه ) آن را به کمر می بستند («تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، همانجا؛ یزد نگین کویر ، دفتر نخست ، ص 179). برخی ترمة یزد را تکامل یافتة پارچه ای بافت کرمان به نام رضا ترکی / ترک دانسته اند (بیکر، ص 131؛ «بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 14ـ16؛ «تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، همانجا). ترمه در یزد به «انگشت باف » هم شهرت داشته است ( یزد نگین کویر ، همانجا).از نخستین سالهای قرن سیزدهم ، مالیاتهای سنگینی برای کشاورزان ایران مقرر شد که سبب رکود تولید مواد اولیة ترمه ، چون پنبه و پشم و ابریشم ، گردید و ادامة کار ترمه بافان را دشوار ساخت (حسن بیگی ، ص 226ـ227). در همین دوران مقرر شد که شال بافان کشمیر عوارضی به نام «عوارض داغ » بپردازند (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به رینا ، ص 26). در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه ، غلبه سلیقه اروپایی بر سلیقه ایرانیان و وجود طرحهای متنوع و رنگهای درخشان شالهای کشمیر، موجب تفوق شال کشمیری در بازار ایران و دیگر کشورها شد (مک داول ، ص 169). جنس ترمه ابتدا از پشم بود و بعد نخی ، زری و ابریشمی آن نیز بافته شد («بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 49ـ50). بافت ترمه های ابریشمی ، احتمالاً به سبب مقاومت بیشتر ابریشم در برابر بید و رطوبت ، رواج بیشتری یافت (عناویان ، ص 7)؛ چنانکه امروزه نیز اغلب ترمه های ماشینیِ یزد ابریشمی است .ترمه به رغم ظرافت نخهای تار و پود آن ، نسبتاً ضخیم است ، زیرا تعداد این نخها بسیار است و گاه به دوازده تا می رسد («بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 18ـ19).برای بافتن ترمة پشمی ، پشم را با دست می ریسیدند (عناویان ، ص 3؛ گلوک ، ص 214)، سپس آن را می شستند و سفید می کردند و بعد با رنگهای گیاهی رنگ می کردند (عناویان
ترمه بافی
ترمه بافی " از صنایع دستی مشهور استان کویری یزد است که با سخت کوشی مردمانش در گذر تاریخ با دقت و ذکاوت فراوان انجام میشود.
از سالها پیش ، عمدهترین دست بافتهای این سرزمین کویری " ترمه" بوده که از شهرت ویژه در ایران و جهان نیز برخوردار است.
این هنر ظریف و اصیل ایرانی بین صنایع بافندگی بیشتر از هر صنعت دستی خودنمایی میکند. ترمه واژهای هندی است به معنای درخت سروی که در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهی سر فرود آورده است.
در فرهنگ لغت این چنین معنا شده که ترمه نوعی پارچه برای لباسهای فاخر است که از پشم لطیف با طرحهای تزئینی گوناگون میبافند.
ترمه را یکی از قدیمیترین منسوجات دست بافی میخوانند که قرنها معرف هنر و صنعت بافندگان یزد بوده و با قدمتی بیش از ۲۵۰سال در این استان است. رواج این صنعت در منسوجات کشورمان را ، به اوایل دوره صفویه نیز نسبت دادهاند. ترمهبافی در آغاز به زری بافی مشهور بوده که نخستین بار توسط استاد " خواجه غیاثالدین نقشبند" ( حدود ۴۰۰سال قبل ) بوجود آمدهاست. به لحاظ این که ترمه در رنگهای مختلف و متنوع بافته میشود و بافت آن هم با زحمت همراه بوده ، همه گیر نشده و همواره از منزلت ویژهای برخوردار بوده و به همین دلیل اغلب برای تنپوش اعیان و ثروتمندان استفاده شدهاست.
تار مورد استفاده در ترمه بافی از ابریشم طبیعی و گاه نخ پنبه و پود آن نیز از ابریشم ، نخ و یا کرک همراه با رنگهای متنوع است. گاهی نیز ترمه توسط انگشت بافته میشده که به ترمه انگشت باف معروف بوده است.
درگذشته نه چندان دور برای رنگ آمیزی پشم و کرک یا ابریشم مورد مصرف در ترمهبافی از رنگهای طبیعی که اکثرا گیاهی است استفاده میشد. رنگهای مصرفی در ترمهبافی بویژه متن آن را عنابی ، قرمز روشن ، سبز ، نارنجی ، و سیاه تشکیل میدهند.
از مهمترین عواملی که در بافت ترمه مورد توجه بافنده یزدی است انتخاب رنگها و هماهنگی بین آنهاست. در برخی از ترمههای قدیمی رنگهای متضاد نیز به چشم میخورد که در عین داشتن تضاد، در کنار یکدیگر به خوبی نوعی ایجاد هماهنگی و زیبایی میکند به گونهای که ببننده را مسحور خود میسازد.
ترمه در انواع شال چارقدی ، شال بندی ، شال راه راه ، شال محرمات ، شال اتابکی ، شال کشمیری ، شال رضایی ، شال امیری و شال یزدی و در نقوش بته جقه ، بته خرقه ، بته بادامی ، بته سروی و گل شاهعباسی بافته میشود.
امروزه از کارگاههای سنتی ترمهبافی در یزد اثری به جای نمانده است و بافندگان دستباف این هنر زیبا به علت پا به سن گذاشتن چونان گذشته توان بافت این پارچه زیبای ایرانی را ندارند.
تهران _ میراث خبر جاذبههای گردشگری: ترمههای دستباف کرمان 60 سالی است که از کوچههای غبار گرفته این شهر رخت بربسته تا ترمههای ماشینی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
انــقلاب, پدیده اى غربى یا جهانى؟
پیش درآمد؛
انقلاب، مقوله اى نوپدید در جامعه انسانى است که علل مختلف و تبعات فراوانى برای آن قابل تبیین است. تضاد اقتصادى، عدم تعادل میان ساختارها، نهادها و روابط اجتماعى و بحران در کارکرد جامعه از یکسو و نیز بسیج سیاسى، سازماندهى و رهبرى و ایدئولوژى خاص در فرصت سیاسى مناسب از دیگر سو، وضعیت یک جامعه را انقلابى مى کند و عدم مدیریت صحیح حاکمان و سیاستمداران، فضا را به سمت پیروزى انقلاب سوق مى دهد.
در طول تاریخ سیاسی اجتماعی بشر، انقلاب از هنگامى به عنوان یک مفهوم و واقعیت اجتماعى پذیرفته شد که در فرانسه در قرن هجدهم میلادى، اکثریت مردم توانستند حکومت وقت را ساقط کنند، قانون جدیدى روى کار آورند و خود، آینده سیاسى خویش را رقم زنند. پس از آن، انقلاب ها و نهضت هاى سیاسى فراوانى در جوامع مدرن و جهان سوم روى داده است که هرکدام نقش عظیمى در خود آن جوامع و جهان پیرامون آن به جای گذاشته اند. در این میان اسلام و کشورهاى اسلامى نیز از انقلاب و نهضت هاى سیاسى مبرا نبوده اند. مصر، ترکیه، سوریه، لبنان، عراق و خصوصاً ایران تجربیاتى از دست را داشته اند و نقش دین اسلام در این وقایع غیر قابل انکار است.
این واقعیتی غیر قابل انکار است که اسلام دینى اجتماعى و پویا است و کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بسیارى در جامعه ایفا مى کند و از همین رو بررسى جامعه شناختى انقلاب در کشورهاى اسلامى بدون توجه به اسلام و کارکردها و ایده هاى آن، ناقص به نظر مى رسد. بر همین مبنا در این مقال ابتدا ضمن تبیین مفهوم انقلاب و انواع آن، مدلهاى مختلف و نظریات متفاوت اندیشمندان سیاسى و اجتماعى درباره انقلاب تشریح شده و رابطه هرکدام با دین نیز سنجیده میشود و سپس به تحلیل وضعیت ایران، انقلاب اسلامى ایران و مقایسه تطبیقى آن با دیگر انقلاب ها پرداخته شده است؛ شاید در نهایت بتوانیم این سوال را پاسخ دهیم که ((انقلاب پدیده ای غربی است یا جهانی؟))
مفهوم انقلاب
بررسى مفهوم انقلاب، در اندیشه ها و مکاتب مختلف به نتایج و تعاریف متفاوتى منجر شده است. برخى متفکرین، انقلاب سیاسى را از انقلاب اجتماعى متمایز کرده اند و در نتیجه تعاریف متفاوتى براى هرکدام قائل شده اند. برخى اندیشمندان، انقلاب صلح آمیز را از انقلاب خشونت آمیز تفکیک کرده اند. برخى دیگر به تمایز میان انقلاب های بزرگ و کوچک قائل هستند و به هرحال بر مبناى هرکسى از ظن خود شد یار من، اندیشمندان و صاحبنظران در حوزه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، نظامى و بسیارى از دیگر عرصه ها، سعى کرده اند انقلاب را برمبناى آن چه مى پندارند، تعریف کرده و به تقسیم بندى آن روى آورند.
لیکن در تعریفی نسبتا جامع می توان انقلاب را نوعى دگرگونى ساختارى و اساسى در سیاست و اجتماع و فرهنگ یک جامعه دانست که علل متفاوتى از جمله فقر، نابرابری، فساد، ظلم، مقابله با ایده های پذیرفته شده و تضاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، بحران کارکردها و ساختارهای اجتماعی و بسیج سیاسی و ایدئولوژیک و... مى تواند داشته باشد و در طول زمان، نتایج قابل پیش بینى و غیر قابل پیش بینى زیادى را به همراه خواهد داشت. نکته اساسى در انقلاب، تغییر از پایین به بالاست وگرنه تغییر از بالا به پایین و حکومتى، نوعى اصلاح محسوب شده و تغییرات انفجارى چریکى و نظامى نیز در حیطه جنبش ها و بسیج هاى سیاسى مطالعه مى شود. ابعاد مهم انقلاب، آنگونه که استانفورد کوهن ابراز کرده است شامل استحاله ارزشها، دگرگونى ساختارى، تغییر نهادها، تغییر نخبگان، تغییر کانونهاى مؤثر مشروعیت و خشونت است. اما در این بخش از مقاله سعى مى کنیم به تعاریف متفاوتى از انقلاب و تعاریف مصداقى تر از آنچه در بالا اشاره کردیم، بپردازیم.
نگاه سیاسى به انقلاب
در نگاه سیاسى به انقلاب، بیشتر تغییر حکومت و ساختارهاى سیاسى مورد توجه است. یکى از اندیشمندان علوم سیاسى به نام «استفان والت» معتقد است انقلاب، از بین بردن یک دولت مستقل توسط اعضاى جامعه است که منجر به جایگزین کردن دولت جدید و نظام سیاسى جدید مى گردد. «ساموئل هانتینگتون» نیز در همین زمینه معتقد است که انقلاب، تحولى سریع و اساسى و خشونت بار در ارزشها و اسطوره هاى حاکم بر جامعه و نهادهاى سیاسى است.
در این دیدگاه، انقلاب وسیله اى براى تغییر وضع موجود به وضع مطلوب است که علل مختلف سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى موجد و موجب بروز آن است. از این لحاظ انقلاب، در ارتباط تنگاتنگ با مفاهیمى چون جنبش، کودتا و نهضت است. طبق نظرات این گونه متفکرین، حکمرانان جامعه نامتعادل از لحاظ کارکردى در هرکدام از حوزه هاى مختلف نظام اجتماعى، براى حفظ خود دو راه را پیشه مى کند: یا سرکوب مطلق و فشار زیاد بر جامعه، که ممکن است به نوعى انفجار اجتماعى و ایجاد انقلاب منجر گردد و یا آزادى نسبى در گروه هاى مخالف پیشه می گیرند که این راهکار نیز باعث قوت گرفتن انقلابیون و نفوذ بیشترشان بر افکار عمومى و در نتیجه انقلاب مى شود. بنابراین در شرایط عدم تعادل سیاسى، وضعیت انقلابى بر جامعه حکمفرما مى شود و در اکثر مواقع این وضعیت منجر به پیروزى انقلاب خواهد شد.
نگاه اجتماعى به انقلاب
از جنبه جامعه شناختى، انقلاب تنها تغییر دولت و نظام سیاسى نیست و مسئله مهم تر در آن، تغییر ساختها و نهادهاى اجتماعى است که در این صورت رابطه اش با تغییر دولت، عموم و خصوص من وجه است. لذا از نظر جامعه شناسی بسیار انقلاب هایى وجود دارند که با تغییر دولت به معنى واقعى کلمه همراه نبوده است گرچه تغییر حکومت را در پى داشته است. از جمله انقلاب هاى رنگى و مخملى اخیر. و از دیگرسو بسیار تغییر دولت هایى بوده که روند انقلابى را طى نکرده و از طریق جنبش ملى، جنبش قبیله اى، یا جنبش نظامى (کودتا) ایجاد شده است. البته در همین دیدگاه نیز، تفاوت نظراتی وجود دارد؛ از یک سو چپ ها و مارکسیست ها هستند که انقلاب را داراى کارکرد فرض گرفته و جبر تاریخ را به سمت انقلاب مى پندارند و در مقابل ، کارکردگرایان می باشند که انقلاب را امرى غیر کارکردى و خلاف نظم موجود مى دانند که البته اگر به وقوع بپیوندد، آن را علت بى نظمى ها و عدم کارکرد صحیح دولت و نظام اجتماعى موجود مى دانند. اما در کل دو ویژگی مهم در انقلاب اجتماعی، انطباق تغییرات ساختار اجتماعی با شورش های اجتماعی و نیز همزمانی تغییرات سیاسی و اجتماعی با دیگر تغییرات می باشد.
بدین ترتیب برخى جامعه شناسان، انقلاب را معلول اهمال دولت در حفظ نظم مى دانند از جمله «ویلفردو پاره تو» معتقد است: زمانى انقلاب پیروز مى شود که حکام وظیفه خود را درباره حفظ نظم به وسیله اجبار فراموش کنند. یا «آنتونى گیدنز» که سعى دارد با تلفیق سیاست و جامعه شناسى تعریفى جامع از انقلاب ارائه دهد و در کتاب مشهور خویش معتقد است که انقلاب «تصرف قدرت دولتى از طریق وسایل خشن به وسیله رهبران یک جنبش توده اى به منظور استفاده بعدى از آن براى ایجاد اصلاحات عمده اجتماعى» است.
نگاه غیر علمى به انقلاب
علاوه بر نگاه اجتماعى و سیاسى به مقوله انقلاب، در طول تاریخ به وقایع و اتفاقات بسیار دیگرى نیز اصطلاح انقلاب اطلاق شده است. از این منظر هر تغییر محیطى، تغییر ارزشى، تغییر فرهنگى خاص و... که همراه با نوعى انفجار داخلى و تغییر سهمگین باشد، انقلاب فرض مى شود. انقلاب صنعتى، انقلاب علمى، انقلاب جمعیتى، انقلاب در ادبیات و موسیقى و... همه مقولاتى از این قبیل اند که انقلاب به معناى واقعى کلمه نیستند و نوعى تغییر شدید و ساختارى مى باشند که به علت فقر لغت، لفظ انقلاب بر چنین مفاهیمى نیز ذکر مى گردد. بنابراین آن چه در اینجا ما به عنوان انقلاب، مورد بحث و نظر قرار مى دهیم و قصد مقایسه تطبیقى داریم، انقلاب سیاسى و اجتماعى است که از قرن 17 در فرانسه آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد و هرگز دیگر جنبه ها را در بر نمى گیرد.
انواع انقلاب
غیر از تقسیم بندى انتزاعى انقلاب به سیاسى و اجتماعى، در عرصه عمل و واقعیت، انقلاب هاى پیروز شده در طول تاریخ بشر را مى توان در چند دسته تقسیم بندى کرد. که اندیشمند معاصر «جان فوران» به خوبى این تقسیم بندى را به صورت علمى انجام داده است.
1 ـ انقلاب هاى اجتماعى موفق
انقلاب هاى اجتماعى موفق، شامل انقلاب هایى بزرگ در قرن گذشته مى باشد که در آن 5 ویژگى مشترک وجود دارد. در تمامى آن کشورها، 1 ـ توسعه وابسته وجود دارد 2 ـ حکومت سرکوبگر وانحصارگر و متکى به شخص اقتدارگر دارد 3 ـ فرهنگ سیاسى مقاوت در آن شکل مى گیرد 4 ـ رکود اقتصادى غیر قابل انتظار ایجاد شده است و 5 ـ امکان نفوذ خارجى وجود دارد. این شکل از انقلاب ها به ترتیب تاریخى در کشورهاى مکزیک در سال 1920، چین در سال 1949، کوبا در سال 1959، نیکاراگونه و ایران در سال 1979 اتفاق افتاده است.
2 ـ انقلاب هاى اجتماعى ضد استعمارى
انقلاب هاى اجتماعى ضد استعمارى که نوعى بسیج سیاسى ملى محسوب مى شود، پس از جنگ جهانى دوم و به دنبال تغییر سیاست دولت هاى بزرگ اتفاق افتاد. در این انقلاب ها وضع سیاسى داخلى یا دیکتاتورى داخلى مورد توجه و آماج حملات نیست، بلکه حضور یک استعمارگر خارجى است که جرقه مبارزه و اتحاد را شعله ور مى سازد.
این انقلاب ها در طول 50 سال گذشته در کشورهایى رخ داده که توسعه وابسته و زیر سلطه آمریکا، انگلیس، فرانسه یا پرتغال داشته اند. دولت داخلی، تحت استیلاى کامل قدرت یا قدرت هاى غربى و بیگانه است. فرهنگ سیاسى به سمت سوسیالیسم و ملى گرایى نیل پیدا مى کند. و در همه کشورهایى که اینگونه انقلاب رخ داده یعنى الجزایر در سال 1962، ویتنام در سال 1975، آنگولا، موزامبیک و زیمبابوه در دهه 1970 انقلاب از طریق نوعى ائتلاف چریکى گسترده ایجاد شده است.
3 ـ انقلاب هاى اجتماعى واژگون شده
جان فوران، انقلاب هاى شکست خورده و وضعیت انقلابى که به پیروزى نمى انجامد را با نام انقلاب اجتماعى واژگون شده نامیده است. او نماد این وضعیت را فعالیت های سالوادور آلنده و وقایع شیلى مى داند. که معتقد است پس از به قدرت رسیدن سران انقلابى در پى یک انقلاب اجتماعى، مردم پشتیبانى لازم را از آن نمى کنند و از طریق یک کودتا یا شکلى دیگر از اقدامات سیاسى، قدرت انقلابى سرنگون مى گردد.
این شکل از انقلاب که در کشورهاى گوآتمالا در سال 1954، شیلى در سال 1973، گرنادا در سال 1983 و جامائیکا در سال 1980 مشاهده شده است، در وضعیت سیاسى و اجتماعى رخ مى دهد که مانند شکل هاى قبلى، توسعه وابسته جریان دارد. شکل دولت، دیکتاتورى است و فرهنگ سیاسى نیز رادیکال و مردم گرایانه است. و البته در همه موارد ذکرشده رهبر انقلابى شکست مى خورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تجدد یا مدرنیته
مقدمه
کلیات تحقیق
1ـ طرح مسأله
تجدد یا مدرنیته ، موضوعی است که اندیشه و عمل انسان را ، در سرتاسر جهان در سدههای اخیر به خود مشغول داشته است . بنابر این ، موضوعی با این حد از اهمیت ، قطعاً نمیتواند از بررسی و نقد برکنار باشد . بر این اساس ، از نیمه دوم قرن نوزدهم و در طی قرن بیستم ، نقد مدرنیته جوهرة اندیشه سیاسی را تشکیل داده است . اندیشهها ، اصول و مبانی مدرنیته از همه سو به نقد کشیده شدهاند . از نیمه قرن نوزدهم سه جریان نقادِ() رادیکال ،لیبرال و ُپست مدرن ؛ هر یک با رویکرد خاص خود ، به انتقاد از اختلالات مدرنیته پرداخته و جانشینهای خاصی را برای رفع تعارضهای جامعه مدرن عرضه کردهاند .
در این تحقیق به طور عمده ، به جریان نقد ُپست مدرن با تأکید بر اندیشههای ، نیچه ، فولوولیوتار پرداخته و مضمون واکنش آن را در قبال مبانی و مدرنیته به ویژه انسان گرایی ، اخلاق و سیاست ، و همچنین بدیلهای مدرنیته را از این دیدگاه بررسی مینماییم .
این جریان فکری ( پسا مدرنیسم ) ، برای پژوهشهای خود هیچ مرزی نمیشناسد . قلمرو بحث آن ، گسترهایی به وسعت رشتههای فلسفه ، زبان شناسی ، نشانه شناسی ، نقد ادبی ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، سیاست ، انسان شناسی ، روان کاوی ، تاریخ ، ادبیات ،سینما، علوم تجربی ، پزشکی ، و دیدگاههای مارکیستی و فمینیستی است . بنابراین با توجه به طرح گستردهی اندیشههای ُپست مدرنیستی توسط اندیشمندان وفیلسوفان غربی ، به ویژه در حوزهی اندیشه و فلسفه سیاسی که در این تحقیق مورد نظر است ، همچنین پیامدهای این رویکرد در عرصهی اندیشه و عمل انسان امروز ، کوشش در کنار گذاشتن این بحث ( اندیشههای پسا مدرنیسم ) یا قانع کردن دیگران به این که چنین بحثی زائد است ، به هر دلیل فکری و سیاسی که صورت پذیرد ، ناموجه و به گمان نگارنده واپسگرایانه خواهد بود .
2ـ اهداف پژوهش
با توجه به این نکته که تحولات جهان ، حداقل پس از دوران مدرن در غرب تعیین میشوند و ما ، در ایجاد تحولات یاد شده تأثیر گذار نمیباشیم ، نوشتار حاضر در راستای باروری و تناوری تفکر فلسفی ایران و همچنین ،ضرورت در اختیار گذاردن متنی برای روشنفکران و فرهیختگان عرضه میگردد . از سوی دیگر ، نباید فراموش کرد که اندیشههای غربی به گونههای مختلفی وارد فرهنگ ما میشوند ، پس بهتر است تا تصویری اصیل و صحیح از این متون ارائه گردد ؛ هر چند برخی از افراد به این اعتقادند که جامعه ما حتی وارد دوران مدرن نیز نشده ،بنابراین پرداختن به این مسائل لزومی ندارد : اما با این حال لازم است که روشنفکران با پیشروترین نظرات ادبی و فلسفی جهان آشنا باشند ، تا بتوانند مشکلات جامعه را به حداقل تقلیل دهند . در ضمن اهداف دیگر تحقیق حاضر ، شامل اهداف علمی ـ کاربردی و ضرورتهای خاص انجام تحقیق به شرح ذیل میباشد :
اهداف علمی
الف ـ کسب شناخت آشنایی و آگاهی بیشتر از مفاهیم و مضامین اندیشههای سیاسی و فلسفی دوران مدرن و ُپست مدرن .
ب ـ بسط ادبیات موجود پژوهش در زمینه یاد شده به منظور تکمیل کوششهای انجام شده در جهت بیان بدیهی و توضیح بیشتر، پیرامون چشم انداز موضوع مورد بررسی .
اهداف کاربردی
الف ـ کسب شناخت و آگاهی از چالشها و بحرانهای فرا روی انسان مدرن ، درجهت یافتن فرصتهایی که به تعدیل بحرانهای یاد شده کمک نماید .
ب ـ ارزیابی موقعیت کشورهای در حال گذار از جمله ایران در ارتباط با چالشهای بر آمده از تقابلهای سنت ـ مدرنیته ، مدرنیته پسامدرنیته ـ و رهیابی به شرایط مساعدتر
ضرورتهای خاص انجام تحقیق
الف ـ در شرایط جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات ، لزوم شناخت مؤلفههای نظری ، سیاسی و فرهنگی دوران مدرن و مباحث ُپست مدرن به منظور آگاهی و هماهنگی کشورهای در حال توسعه ، از جمله ایران با یکدیگر ، در شرایط موجود ضروری مینماید.
ب ـ ضرورت بسط پژوهشهای بهنگام و مطابق با شرایط روز در حوزهی اندیشههای سیاسی
3ـ اهمیت پژوهش
یکی از اهمیتهای این پژوهش ، افزون بر معرفی اندیشهی ُپست مدرن و طرح نکات انتقادی دربارهی آن ، تأکید بر وجهی از اندیشه و نگارش فلسفی است ، که در فرهنگ ما حتی برای بسیاری از دست اندر کاران نیز بی اهمیت یا بیگانه میباشد؛ به عبارت دیگر ، همان روش اندیشیدن و تعهد به وجه استدلالی در اندیشهی فلسفی است .
به گمان نگارنده ، وجه مشترک اندیشهی فلسفی و اندیشه سیاسی همانا ویژگی عقلی ـ انتقادی آنهاست . بدین ترتیب میتوان ادعا نمود که ، این دو و روح دمکراسی شباهتهای مهم و ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد . از این رو ، تلاش در ترویج اندیشه انتقادی در نهایت ، تلاشی است در جهت تحکیم مبانی دمکراسی در جامعه ما ، به بیان دیگر از آنجا که در فرهنگ ما وجه استدلالی ـ انتقادی فلسفه ، به شکلهای مختلف تخفیف یافته ، تأکید به آن دارای اهمیت و ضرورت ویژه است .