لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
4-1- نمودار سازمانی شرکت فرش باستان یزد
1- زمین
طرح مورد نظر در ششدانگ قطعه زمینی به مساحت 50000 متر مربع واقع در بخش 8 ثبتی یزد که طی یک فقره سند مالکیت بشماره ملکی 276 فرعی از 14259 که از قرار هر متر مربع 140 هزار ریال برآورد شده است
2- ساختمانها و محوطه سازی
1-2- زمین کارخانه از چهار طرف توسط دویار آجری بارتفاع حدود 3 متر محصور شده و کلیه هزینه مربوطه شامل حدود 2500 متر مربع دیوارکشی از قرار هر متر مربع 40000 ریال و تسطیح زمین از قرار هر متر مربع 5000 ریال و 2000 متر مربع خیابان کشی و جدول بندی و فضای سبز از قرار هر متر مربع 000/30 ریال جمهاً بمبلغ 426 میلیون ریال کلاً انجام شده است
شرح
مساحت زیربنا
هزار ریال/ متر مربع
ا نجام شده
مورد نیاز
حمع (میلیون ریال)
سالن های تولید موجود
7500
-/300
2250
-
2250
سالن جدید بافندگی در حال ساخت
3960
-/500
1200
780
1980
انبارها
5100
0/300
1530
-
1530
تعمیرگاه و تاسیسات
2500
-/400
1000
-
1000
تاسیسات تهویه جدید در حال ساخت
700
-/500
150
200
350
ساختمان اداری
580
-/400
232
-
232
ساختمانهای رفاهی
420
-/300
126
-
126
نگهبانی
90
-/400
36
-
36
پیش بینی نشده (5% مورد نیاز)
-
-
-
23
23
جمع
21250
6554
1173
7727
لازم بتوضیح است که از مجموع 250/21 متر مربع ساختمان بشرح فوق 190/16 متر مربع موجود و 5060 متر مربع در سال ساخت می باشد. ساختمانهای در حال ساخت از نوع سوله بارتفاع حدود 7 متر و دیوار آجرنما بندکشی شده و کف موزائیک و کانال کشی زمینی با دیواره سرامیکی می باشد
3- ماشین آلات
1-3- ماشین آلات موجود
صورت ریز ماشین آلات موجود طرح با ذکر جزئیات مشخصات آنها بضمیمه گزارش می باشد که خلاصه آنها بشرح زیر تفکیک می گردد: (مبالغ / میلیون ریال)
شرح
سال ساخت
تعداد
فی واحد
انجام شده
موردنیاز تا تکمیل
جمع
ماشین بوبین پیچی 48 کله
1997-90
4
25
100
-
100
ماشین کیس پیچی
1997
1
50
50
-
50
ماشین چله پیچی بخشی
1977
1
100
100
-
100
ماشین چله پیچی مستقیم
1990
1
800
800
-
800
ماشین بافندگی 350 شانه
1977
4
150
600
-
600
ماشین بافندگی 500 شانه
1990
9
800
7200
-
7200
ماشین پانچ و دوخت
1975
1
100
100
-
100
ماشین پشت پاک کن
1977-90
2
125
250
-
250
ماشین آهارزنی
1
500
500
-
500
ماشین تراش
1998
1
3000
3000
-
3000
ماشین دوخت زیگزاگ و کناره
1980
8
180
-
180
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه فرش یزد
یزد در حاشیه جنوبی دشت کویر واقع شده و کوههای متعددی اطراف آن را فرا گرفته اند. آب و هوای آن خشک و باران سالیانه اش اندک است. شاید یکی از علل رواج قالیبافی در آن منطقه، شرایط خاص آب و هوایی باشد. از قدیم الایام مردم ساکن در آن ناحیه، علاقمندی خود را به صنایع دستی و بویژه قالیبافی نشان داده اند
جوزافاباربارو جهانگرد ونیزی که در عهد اوزون حسن به ایران سفر کرده درباره یزد چنین می نوسید
... مردم همه به نساجی و بافتن پارچه های گوناگون ابریشمین مشغول اند و ... یزدیان با کار و کوشش خود مقدار زیادی از این پارچه ها را به هند، ایران، جغتای، چین و ماچین، بخشی از ختا، روسیه و ترکستان صادر می کنند... پارچه بافی که نوع دستی آن را شعربافی می نامند از دیر باز در این منطقه و بین بیشتر خانواده ها رواج داشته و بافتن قالی نیز طی یک قرن گذشته به صورت همگانی متداول گردیده است. به گونه ای که ذکر گردید صنایع دستی بویژه پارچه بافی و قالیبافی از اشتغالات عمده اهالی یزد است
از قدیم الایام مردم ساکن دراین ناحیه، علاقمندی خود را به صنایع دستی و بویژه قالیبافی نشان داده اند.
"جوزافاباربارو" جهانگرد ونیزی که در عهد "اوزون حسن" به ایران سفر کرده درباره یزد چنین گفته است که "مردم همه به نساجی و بافتن پارچه های گوناگون ابریشمیی مشغول اند و محصولات خود را به هند، ایران، جغتای، چین و ماچین، روسیه و ترکستان صادر می کنند.
بافتن قالی نیز طی یک قرن گذشته به صورت همگانی در یزد متداول شده است بطوری که قالیبافی از اشتغالات عمده اهالی یزد است و به گفته مسوولان سازمان بازرگانی این استان حداقل 20 درصد از اشتغال استان را به خود اختصاص داده است.
ساختار قالی یزد که عموماً با دار عمودی و گره نامتقارن فارسی و دو پوده تولید می شود.در گذشته فرش یزد با طرح و نقش هراتی و چهار خانه بافته می شد اما پس از ورود طرح های فرش کرمان، تنوع بیشتری یافت و اینک طرح ها از اصفهان و کرمان و کاشان اقتباس می شود ، تأثیر پذیری قالی یزد از قالی های کرمان بخصوص از زمانی که از نقشه استفاده می شود بیشتر احساس می شود با همه اینها در قالی یزد، نقش گل ها با تزئینات هندسی و نیز نقش ترنج و طرح های باغی متداول تر است ومسوولان حوزه فرش معتقدند که به دلیل قیمت مناسب و ضخامت بیشتر نسبت به سایر فرش های دستباف ایرانی ، بیشترین طرفدار را در میان ایرانیان دارد.
اگر چه قالی یزد عموماً از رنگ بندی تیره تری برخوردار است با اینحال با ایجاد کارگاه های متمرکز در این استان در چند سال اخیر شاهد تغییر رنگ بندی و طرح در فرش های یزدی هستیم و بنظر می رسد تولید کنندگان این استان بیش ازگذشته به فکر سلیقه یابی و بازاریابی در بازارهای جهانی هستند.
به گزارش خبرنگار اعزامی "شابا" به استان یزد، رییس اداره بازرگانی استان یزد معتقداست هم اکنون صادرات فرش در استان یزد رشد چشم گیری داشته است.
"مهراب اسکندری" در این باره گفت: صادارت فرش از این استان به سایر نقاط جهان در سه سال و نیم گذشته رونق بیشتری گرفته است.
اسکندری اظهار داشت: بطوری که بالغ بر سه میلیون دلار صادرات به کشورهای آلمان، عربستان، پاناما، اتریش، کویت وهند از طریق گمرک استان یزد ثبت شده است.
رییس اداره بازرگانی استان یزد قیمت متوسط فرش استان یزد را در حال حاضر به ازای هر مترمربع دو میلیون ریال اعلام کرد.
وی در ادامه به اقدامات سازمان بازرگانی استان درجهت ارتقاء جایگاه فرش اشاره کرد و گفت: آموزش ، هماهنگی و نظارت بر تولید ، ارتقای رفاه و منزلت شاغلان در صنعت فرش و حمایت از حقوق آنان ، اجرای بیمه بافندگان قالی در قالب تفاهم نامه با سازمان تامین اجتماعی ، بیمه درمانی کارگاه های متمرکز ، تجلیل از عوامل موثر در تولید فرش در غالب برگزاری جشنواره از جمله اقدامات این سازمان به شمار می رود.
اسکندری افزود: بسترسازی و تشویق به منظور ایجاد و توسعه کارگاه های قالیبافی، نظم بخشی به فعالان حوزه فرش با تشکیل اتحادیه فروشندگان ، تشکیل اتحادیه بافندگان ، اصلاح ساختار تعاونی تولید کنندگان، صدور کارت شناسایی قالیبافان از جمله اقدامات اداره بازرگانی استان یزد بوده است.
وی تبلیغات و بازاریابی ، برگزاری نمایشگاه های فرش و مشارکت دادن فعالان در این رابطه در نمایشگاه های داخلی و خارجی ، شناسایی سلیقه مشتریان و نیاز سنجی بازارهای جهانی ، اطلاع رسانی به منظور رسیدن به اهداف مذکور از طرق مختلف را از دیگر برنامه های این سازمان عنوان کرد.
رییس اداره بازرگانی استان یزد با بیان اینکه هم اکنون 70 هزار بافنده بالقوه در این استان وجود دارد، اظهار داشت: 42 هزار بافنده بالفعل در حال حاضر مشغول به کار هستند و 20 هزار بافنده روستایی در قالب 13 تعاونی روستایی در عرصه فرش فعالیت می کنند.
وی در تشریح اقدامات سازمان بازرگانی استان یزد در جهت بسط و توسعه تولید فرش نیز گفت: صدور 23 مورد مجوز طراحی فرش با ظرفیت اسمی 14 هزار و450 ورق ، صدور معرفی نامه جهت دریافت دو میلیارد و 270میلیون ریال تسهیلات جهت ایجاد کارگاه طراحی ، صدور 31 مورد مجوز تاسیس کارگاه تولید فرش با ظرفیت اسمی 10 هزار و 650 مترمربع و دریافت سه میلیارد و 750 میلیون ریال ، صدور 32 مورد مجوز مجتمع متمرکز با ظرفیت اسمی 26 هزار و 316 مترمربع و دریافت تسهیلات شش میلیارد و 750 میلیون ریال را از دیگر اقدامات صورت گرفته در این بخش برشمرد. اسکندری صدور 19 مورد مجوز تاسیس کارگاه غیر متمرکز با ظرفیت اسمی 19 هزار و 650 متر مربع و دریافت تسهیلات یک میلیارد و 910 میلیون ریالی، صدور پنج فقره پروانه بهره بردای با ظرفیت دو هزار و 500 مترمربع، صدور 24 هزار و 730 فقره کارت شناسایی جهت بافندگان خانگی ، معرفی چهار هزار و 48 بافنده جهت بهره مندی از خدمات بازنشستگی و از کارافتادگی و تشکیل 9 اتحادیه صنف فرش دستباف در استان را از دیگر اقدامات وزارت بازرگانی در این استان اعلام کرد.
وی همچنین به برگزاری 137 دوره آموزشی معادل 228 هزار و 672 نفرساعت آموزش فرش در سطح بندی های مختلف اشاره کرد و تشکیل جلسات میز فرش استان را از دیگر تلاش های سازمان بازرگانی استان یزد عنوان کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
استان یزد
یزد مرکز استان یزد در کشور ایران است و در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد.
یزد به شهر بادگیرها معروف است. به شهر دوچرخهها و شهر شیرینی نیز شهرت دارد.
میدان امیرچخماق، باغ دولت آباد، زندان اسکندر (مدرسه ضیاییه)، آتشکده زرتشت، ساعت مارکار و مسجد جامع یزد از اماکن دیدنی شهر است.
پیشینه تاریخی
برخی از مورخین بنای اولیّه ی شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آن را چنین نهاده است و به اعتقاد عدهای دیگر از تاریخ نویسان در دورهی ساسانیان به فرمان یزد گرد اول (421-339 م) در این محل شهری بنام «یزدانگرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنی مقدس، فرخنده و در خور آفرین می باشد.
مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را ایساتیس خواندهاند که احتمالا بعد از ویرانی شهر کهن «کته» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شد.
یزد به معنای پاک و مقدس و یزد گرد به معنای داده خدایی است. شهر یزد نیز به معنای شهر خدا و سرزمین مقدس است.
اولین بار نام یزد در کنار اسم چینی تخمه یکی از همرزمان داریوش آورده شد.
فرهنگ، زبان و گویش مردم یزد
مردم یزد به زبان فارسی رایج با پارهای ویژگیهای گویشی سخن می گویند و بسیاری از واژهها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کردهاند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدان به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکانشان سخن میگویند و بویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام میدهند. گویش یزدی بخشی از فارسی دری (فارسی خالص و اولیه ی ایرانیان) است.
از دبیرستانهای قدیمی یزد میتوان به دبیرستان مارکار، دبیرستان ایرانشهر و دبیرستان کیخسروی اشاره کرد.
محله های قدیم استان یزد
بادگیر
مشخصترین وجهه شهر معماری خاص کویری آن است. بادگیرها، منارهها و گنبدها مشخصترین جنبه ظاهری معماری شهر است. در این معماری از بادگیر برای گرفتن جریان باد و خنککردن فضای ساختمان به کار میرفته است. بافت و ساخت معماری ویژهی منطقهی یزد از بارزترین نمونههای معماری خاص اقلیمهای گرم و خشک در جهان است. تناسب آن با نیازها و شرایط اقلیمی- فرهنگی مردم منطقه، گذشته از زیبایی خاص این معماری، از ویژگیهای آن است. در مرکز هر محله معمولاً حمام، بازارچه، آب انبار، مسجد، حسینیه، لرد، کارگاه های کوچک، جوی آب (برای دسترسی به قنات) قرار دارد که بسیاری از این امکانات هنوز پا برجا هستند.
بادگیر
خانههای قدیمی در جهت قبله ساخته شدهاند. با این جهت گیری فضاهای تابستانی و اتاقهای زمستانی به طرزی مفید پیرامون حیاط مرکزی قرار میگیرند.
حیاط مرکزی اصلی ترین فضای خانهی یزدی است. حوض آب در وسط حیاط قرار گرفته است و باغچه ها دور تا دور آن با درختانی که نیاز کمی به آب دارند همچون اَنار، اَنگور، اَنجیر و پسته که علاوه بر سبزی خانه و تامین سایه و خنکی هوا از خشکی هوا نیز میکاهد. از جمله نمونه های بارز معماری قرنهای گذشته محلهی فهادان یا یوزداران است که در گویش محلی جنگل یا محل یوزاران نامیده می شود. قدمگاه منسوب به امام رضا نیز در این گذر واقع شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نخل گردانی در یزد
نخلگردانی از ویژگیهای منحصربهفرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب میشود و در بیشتر نقاط استان یزد در روز دهم محرم بعد از بجاآوردن نماز ظهر عاشورا هیاتهای مختلف به زیر نخل رفته و با صدای یاحسین یاحسین، سه بار نخل را به دور کلک حسینیه میگردانند.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیه آن تحلیلها و تفسیرهای مختلفی وجود دارد:1ـ نخل، برگرفته از خیمه مجمع حضرت موسی(ع) با اقتباس از تابوت عهد است. (صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) فرستاد تا او را در آن قرار دهد، بعدها این تابوت بهدست قوم او افتاد. از آن نگهداری کرده و از آن تبرک میجستند.) 2ـ نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و میخواهد خاطره خیمههای حرم آن امام را در کربلا مجسم کند. 3ـ نخل یادآور گهواره دو گوشواره عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. 4ـ چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همه ساله به جبران، این رسم را تکرار میکنند و حجیم بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت است. بهطور کلی بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی چنان است که چند صدنفر مرد قوی باید آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند. در روزهای قبل از عاشورا اعضای هیاتها به تزئین نخل میپردازند. به این صورت که یک طرف از بدنه آنرا با آینههایی کوچک و بزرگ آذین میبندند که نمایانگر نور افشانی پیکر حضرت امام حسین(ع) در آن است. طرف دیگر نخل روکش پارچه سیاهی دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاه پوش نصب شده است. در سراسر آن سر تیز دشنهها یا شمشیرهایی فرو رفته که نمادی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرو مانند اما حسین وارد شد.در دو طرف دیگر بهصورت قرینه، پرده سیاهی آویخته میشود که روی آن شکل شیر و بدن بیسرِ آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است. درحالیکه شیر بادهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیمانده نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند. هنگام نخل گردانی یکی از سادات بر بلندای نخل قرار میگیرد و با صدای ضربات سنج و یاحسین نخل گردانان را هدایت میکند. گفتنی است در بیشتر محلههای شهر یزد (شاه ابوالقاسم، بعثت، خیرآباد و...) نخلها را آذین میبندند و در عصر عاشورا بعضی از آنان را در مسافت طولانی به حرکت در میآورند.
حسینیه تاریخی شاه ولی مراسم سنتی ویژه خود را در ماه محرم آغاز می کند. سال هاست که مراسم نخل برداری، از ویژگی های منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب می شود و در اکثر نقاط استان یزد در روز دهم محرم، بعد از به جا آوردن نماز ظهر عاشورا هیات های مختلف به زیر نخل رفته و با صدای حسین حسین سه بار نخل را به دور کلک حسینیه می گردانند دو نخل قدیمی واقع در میدان امیر چخماق و بعثت یزد و دو نخل در محله گرمسیری و شاه ولی شهرستان تفت قرار دارند که این 4 نخل در ظهر عاشورا آذین بندی می شوندنخل حسینیه شاه ولی شهرستان تفت قدیمی ترین نخل شناخته شده استان است که جزیی از مجموعه شاه ولی شامل مسجد، بقعه، بازار، آب انبار، مدرسه و نخل است. این مجموعه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و متعلق به قرن نهم هجری است. در منابع تاریخی نیز به پارچه سیاه پوشی اشاره شده که توسط علی اصغر گرجی در سال 1229 هجری قمری وقف شده است. وزن این نخل تقریبا 2500 کیلوگرم و بلندی آن 9 متر است که اخیرا توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد مورد مرمت قرار گرفته است. برخی معتقدند نخل اقتباس از خیمه حضرت موسی (ع) است یا به تابوت عهد ، صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) نازل کرد تا حضرت موسی (ع) را در آن قرار دهد، انتساب دارد. بعدها این تابوت به دست قوم وی افتاد که از آن نگهداری و بدان تبرک می جستند. برخی دیگر عقیده دارند نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و می خواهد خاطره خیمه های حرم آن امام را در کربلا مجسم کند با تشکر از آقای اردوان روزبه این مطلب از وبلاگ ایشان اخذ شده است.
به دلیل مناسبت محرم مجددا مطلب مربوط به حسینیه شاه ولی روی وبلاگ قرار میگیرد.
مباحث تاریخى و فرهنگى عاشورا
● منبع: خبرگزاری - فارس
نمایشهاى غمانگیز
فردریک ریچاردز در شمار سیاحانى است که با داشتن مهارت فراوان در فن نقاشى و ذوق نویسندگى و شاعرى مشاهدات خود را با بیانى لطیف و دقیق در کتابى تحت عنوان یک مسافر ایرانى شرح مىدهد، او مىنویسد در ماه محرم، عزادارى در یزد با چنان شور و حرارتى برگزار مىشود که بعضى اوقات به یک اضطراب و التهاب مذهبى مبدّل مىگردد، در میدان یزد که مقابل مدخل اصلى بازار واقع شده، چوب بست بزرگى تعبیه گردیده که نماینده یک نوع تابوتى است به نام نخل که هر سال آن را با شال و آینه مىپوشانند، این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد، دور میدان حمل مىشود، این مردان در زیر نخل اجتماع مىکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود. در طى مراسم محرم در ایران، سلسلهاى از نمایشهاى غمانگیز در کوچه و خیابان به اجرا در مىآید که همه آنها با خاطره مصیبت بزرگى که در دهم محرم یا عاشورا اتفاق افتاده، پایان مىپذیرد. در روز عاشورا صحنههاى زیادى به معرض نمایش گذاشته مىشود حرکت کاروان کوچک از مکّه و ورود آنها به کربلاو جنگیدن آنها و سرانجام شهادت و اسارت زنها و کودکان امام حسین(ع) توسط هنرپیشگان در نهایت اخلاص نشان داده مىشود، قبل از این مراسم نوحه مىخوانند و عدّهاى به زنجیر زدن و سینه زنى مشغولند. البته در شهر یزد کمتر تعزیه برگزار مىشود اما احساسات مذهبى مردمان این دیار جدىتر از اغلب شهرهاى ایران است. مجالس وعظ و روضه خوانى احساسات مذهبى مردم را تحریک مىکند و موجب مىشود که آنها در حالت هیجان و از خودبیخود شدن زنجیر بزنند.(1)
اوژن اوبن که در در سال 1285 هجرى به ایران آمده است در سفر نامهاش مىنویسد: عاشورا بزرگترین روز ماتم و عزادارى است، از صبح زود دستهها در چهارگوشه شهر تشکیل شده و به سوى بازار سرازیر مىشوند پیش از تجمع در سبزه میدان، ابتدا همه آنها طبق سنت مرسوم به امامزاده زید تهران سرى مىزنند، انبوه جمعیت، سراسر میدان، پشت بامها و بالاى دیوارهاى خانههاى مجاور را از سپیده صبح اشغال کردهاند، دستهها از راستهها و راهروهاى مختلف بازار به این میدان روى مىآورند هر دسته با علامت مخصوص در حرکت است. پنجه حضرت عباس، پرچمهاى سبز و سیاهى که به هم گره خوردهاند یا علمها و کتلهایى که بر بالاى آنها پرهها و تیغههاى فلزى نصب کردهاند احتمالاً نهادهاى تشیع به شمار مىروند، اسبان سیاه پوش نشانهاى از اسبان حسین، فرزندان و برادرانش و اسبى خون آلود با کبوترى بر پشت آن که یادآور صحنهاى از شهادت امام سوم است، سینه زنها با آهنگى موزون بر سینه مىزنند به طورى که جاى ضربان سرخ مىشود، عدهاى زنجیر مىزنند و گروهى بر سرهاى خود گل مالیدهاند. شعارها همراه با نوحه خوان تکرار مىگردد. شیعیان تنها به شنیدن مرثیه قانع نیستند و علاقه شدیدى دارند تا با اجراى نمایشهاى صحنه هایى از مصائب رهبران مذهبى را مجسّم و خوب درک و لمس کنند.(2)
نوحههاى سوزناک
دکتر ویلز که در زمان ناصرالدین شاه قاجار در شیراز بسر مىبرده خاطرنشان مىنماید: در سراسر محرم اغلب شیعیان به احترام امام حسین(ع) در تمامى برنامههاى عزادارى و سینه زنى شرکت مىکردند و لباس اکثریت آنان سیاه بود، غالب مردم حتى چند روز از آغاز محرم ملبس به این جامه مىگردند و تا هفتهها بعد از خاتمه محرم همچنان سیاهپوش هستند، قبل از شروع تعزیه فردى روحانى بالاى منبرى که در کنار صحنه رو به جمعیت قرار داده شده بود رفت و شروع به موعظه و شرح مصیبت حسینى و دلیل مقاومت امام مسلمین و قیام او بر علیه ستمگر زمان نمود. صدایش کاملاً رسا و جملاتش مؤثر، قاطع و گرم و اثر گذار بود، به محض ذکر نام حسین، ناگهان فریاد حاضران بلند شد و سینه زنان، ماتم سرایى مىکردند. صداى «حسین جان حسین جان» صادقانه و توأم با ناله و اشک آنان ولوله شگفتى ایجاد کرد. در این میان نوحهخوانى با تجربه که صداى گیرایى داشت به بالاى چهارپایهاى رفت و شروع به مرثیه سرایى نمود، سینه زنان عاشق حسین(ع) هم ضمن حلقه زدن به دورش، هم آهنگ و همراه با تکان دادن دست راست او، شروع به نواختن ضربه هایى محکم بر سینه هاى عریان خود کردند، با وجود سرخ شدن سینهها ذوق زده همچنان مشغول عزادارى بودند.صحنه آن چنان منقلب کننده و هیجانانگیز گشت که حتى اروپائیان حاضر در مجلس هم عنان اختیار از دست دادند و تحت تأثیر این همه خلوص و آشفتگى، افسرده خاطر شدند پس از آن تعزیه آغاز شد، همه صحنهها مهیّج و منعکس کننده ظلمى بىنظیر از سوى ظالم و مقاومتى تحسین برانگیز از طرف امام مظلوم بود.(3)
صحنههاى سوگوارى چنان در این ایام تأثیر دارد که وقتى سون هدین هلندى براى تحقیق در کویرهاى مرکزى ایران، به این سرزمین مىآید و متوجه مىشود در طبس عزادارى است، مشتاق مشاهده آن مىگردد، و گزارشى از این مراسم در کتاب خود، کویرهاى ایران، مىآورد:
دو روز جلوتر از بزرگترین روز مذهبى شیعیان یعنى ماه محرم وارد طبس شدم، دهه اول این ماه به امام حسین اختصاص دارد، هیچ روزى از سال همچو عاشورا احساسات شیعیان را به این اندازه تحریک نمىکند. یاد حسین در تمام شهرهاى ایران با نوحهها و نالههاى بلند و اشکهاى گرم زنده مىشود و مردم به خاطر مرگ شهید بزرگ و شکست ظاهرى خاندان على گریه مىکنند. دلاورىهاى حسین مورد تقدیر قرار مىگیرد و از دشمنش یزید به نفرت و به بدى یاد مىشود. تمام ماجراى این بخش از تاریخ شیعیان با شبیه خوانى، روى صحنه مىآید.(4)
عزادارى چنان با حیات معنوى و اجتماعى مردم آمیخته است که هرگونه حادثهاى نمىتواند مانع برگزارى آن شود، در سال 1310 ه.ق که مرض وبا در ایران و تهران تعداد زیادى از مردم را تلف نمود به رغم بروز این بیمارى مهلک مردم تهران که در شهر مانده و به شمیرانات رفته بودند، و حتى کسانى که به مناطق خارج از تهران گریخته بودند با وجود از دست دادن عزیزان و بستگان خود و بیم ابتلاء به وبا، در ایام محرم به سوگوارى پرداختند. عین السلطنه مىنویسد: همه چیز گران است، هیچ چیز پیدا نمىشود و اگر هم پیدا شود خیلى گران مىباشد، روضه خوانى و خیرات به حدى در تهران و شمیرانات زیاد شده که چه نویسم، آش زین العابدین در تمام کوچهها و گذرها طبخ مىشود دستجات سینه زن متصل درگردشند این در حالى است که در تبریز 8000 نفر و در تهران 20000 نفر بر اثر بیمارى وبا جان باخته بودند و در آن زمان جمعیت تهران زیاد نبود و این میزان درصد مهمى از سکنه آن را تشکیل مىداد. در سال بعد با وجود خطر وبا، مجالس عزادارى با شکوه هرچه تمامتر برگزار گردید و به علاوه فرنگى مآبى بیمارى دیگرى بود که موریانه وار مىخواست در ایمان و باورهاى مردم رسوخ کند و آنها را از سنتهاى مذهبى جدا کند.(5) اعتماد السلطنه ذیل وقایع محرم 1312 ه.ق به رواج فرنگى بازى و تأثیر سوء آن بر عزادارى محرم اشاره مىکند: مجالس روضه خوانى را کم دیدم، تکایایى بسته بودند بى رونق و بى اسباب و جمعیت در کوچهها کم دیده مىشدند. روى هم رفته فرنگى بازى عقاید را سست کرده و نمىدانم این از براى ملت و دولت ایران خوب است یا بد. با وجود تلاش غرب گرایان در محرم 1312 ه.ق نیز مراسم محرم با شکوه و توأم با هیجان مردم برگزار شد. جمعه دوم محرم 1312ه.ق مسجد شیخ عبدالحسین که چند سال تجار ترک آنجا مفصلاً روضه خوانى مىکنند باز به همان تفصیل برپا بود. امسال با این گرما روضه خوانى از سال گذشته بیشتر است.(6) در دوران حکومت مظفرالدین شاه نیز عزادارى محرم با همان هیجان قبلى برگزار مىگردید و در سال 1316 ه. ق مجالس روضه خوانى بیشتر شده بود: از هر کوچه بگذرى اقلاً چهار پنج چادر زدهاند در گذرها و سقاخانهها و مسجد که الى ماشاءاللّه، دسته امسال زیاد است امّا حکم شده از محله خود به جاى دیگر نروند، تمام دستههاى سینه زن امسال در حال حرکت بود.(7) در این سال افرادى روشنفکرنما و متمایل به غرب و نیز فرقههاى ضاله به شدت مشغول فعالیتهاى تبلیغى بودند تا مردم را از شعائر مذهبى و خصوص عزادارى عاشورا جدا کنند امّا در صفر سال 1320 ه.ق با آن که نان در خراسان و تهران کمیاب شد و تهیه آن بسیار گران بود، عزادارى برپا شد، محرم سال 1321 ه.ق نیز به همین منوال گذشت. محرم سال 1323 ه.ق مصادف با نوروز بود. در این سال مردم عید نگرفتند ومراسم عزادارى باشکوه ویژهاى برگزار شد.(8)
نفرت عزاداران از ستمگران معاصر خود
این گونه نبود که تظاهرات عزادارى در فعالیتهاى سیاسى و قیامهاى مردم بر علیه استبداد کارآیى نداشته باشد، در ماجراى قیام تنباکو وقتى تصمیم مىگیرند میرزاى آشتیانى را تبعید کنند، در منزل این فقیه مبارز عدهاى از مردم اجتماع نمودند، بامداد روز دوشنبه 14 دى 1270 ه.ش بود، در بیت مزبور مراسم روضهخوانى و سوگوارى برپا بود، جمعیت بیشترى به سوى خانه میرزاى آشتیانى در حال حرکت بودند در حالى که عدهاى از آنان پارچه سفیدى را از وسط پاره کرده و به عنوان کفن به گردن انداخته و نگرانى خود را از تصمیم ناصرالدین شاه مبنى بر تبعید مجتهدى مسلّم اعلام مىکردند.
حوالى ظهر وقتى جمعیت رو به کثرت رفت، زنها جلو و مردان دنبال آنان به سوى قصر سلطنتى چون سیلى خروشان روان شدند، بانوان با روبنده سفید و پیچه و چاقچور اغلب روى سر خود لجن مالیده و شیون مىکردند و ذکر یا حسین را با صداى بلند فریاد مىکردند، مردان نیز در فواصل در حالى که زنان سکوت مىنمودند فریاد مىکشیدند یا على یا حسین و بى اختیار اشک مىریختند و گریه مىکردند فریاد اعتراضآمیز مردم که با ذکر یا حسین معطر مىگردید به همراه ناله و شیون تظاهر کنندگان، کامران میرزا نایب السلطنه را در موجى از هراس و نگرانى فرو برد، چهرهاش به زردى گرائید و با صداى گرفته و لرزان خطاب به معترضین گفت: هیچ یک از علما را اجازه نمىدهیم بیرون بروند، خاطرتان جمع باشد، این همه فریاد و فغان نکنید ولى چون مشاهده کرد کسى به گفتارش ترتیب اثر نمىدهد و بیم ضرب و شتم مىرود به داخل ارک سلطنتى گریخت، جمعیت به راهپیمایى خود ادامه داده و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده مىگردید و بدون استثناء همگى از زن و مرد فریاد مىزدند «یا على»، «یا حسین»، «واشریعتا وااسلاما» خروش و خشم مردم که ذکر یا حسین بر آن قداست مىبخشید کاخ سلطنتى را به تزلزل درآورد، برخى از افراد وابسته به دربار از شدت خوف غش نموده و بیهوش شدند کامران میرزا دستور داد توپهاى ته پر کروپ را بیرون آورده، در اطراف عمارات سلطنتى نصب نمایند، در کاخ گلستان شاه بدون آن که سخنى بگوید، آشفته و عصبانى به نظر مىرسید. اگرچه در این ماجرا، دستور شلیک اسلحه به سوى مردم داده شده و عدّهاى را به خاک و خون کشیدند ولى مقاومت مردم با تأثیرپذیرى از فرهنگ عاشورا به رهبرى علماء به پیروزى رسید و امتیاز تنباکو لغو گردید.(9)
سوگوارى و قیام مشروطه
نهضت مشروطیت نیز متأثر از عزادارىهاى محرم مىباشد، قیام مزبور، به رهبرى علماى دینى و به منظور مبارزه با استبداد و اجراى قوانین اسلام، صورت گرفت. البته به دلیل نفوذ عناصر بیگانه و برخى شیفتگان فرهنگ غربى این حرکت از مسیر اصلى خود جدا گشت امّا نمىتوان این واقعیت را انکار کرد که اوج قیام مشروطه از مساجد، مجالس روضه خوانى، و هیأتهاى عزادارى آغاز گردید. در روز سوم محرم سال 1323 ه.ق در منزل آیة اللّه بهبهانى روضه خوانى برپا بود، در عاشوراى همین سال عوامل حکومتى راه اندازى دستههاى سوگوارى را منع کردند امّا مؤثر واقع نشد و مردم ترتیب اثر ندادند. در محرم سال 1324 ه.ق علما در صحن بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنى تحصن کردند و از شاه خواستار برقرارى حکومت قانون گشتند که با موافقت وى روبرو گردید. در هفدهم محرم در تکیه خونگاه، در مجلس روضه سید محمد طباطبایى، شریف الواعظین قمى از غربت اسلام و تلاش علما براى نصرت دین سخن گفت، سال بعد نیز در حالى آغاز گردید که مردم مشغول عزادارى بودند و مسایل مشروطه هم به نحوى جدّىتر مطرح گشت، عدّهاى از خطباى معروف در مجالس روضه خوانى درباره ترغیب مردم به اجراى عدالت و حفظ قانون سخنرانى کردند، در آغاز محرم همین سال (1325 ه.ق) در تبریز در دستههاى سینه زنى هیجانى بوجود آمد و طى آن بر اثر تیراندازى کارگزاران حکومتى پنج نفر کشته شدند شدت تأثیرگذارى روضهها بر قیام مردم بدان حد رسید که در پنجم محرم این سال اعضاى انجمن مخفى مأمور گردیدند به مجالس روضه خوانى بروند و سخنان مخالفین را گوش کرده، گزارش آن را به انجمن مزبور ارائه کنند. روز هشتم محرم ادارات به دلیل انجام مراسم عزادارى تعطیل گردید. در سال 1326 ه.ق حرکت دستههاى عزادارى قابل توجه بود، عینالسلطنه گزارش نموده است. پنج شنبه ده محرم 1326 ه.ق در مسجد شیخ عبدالحسین جا نبود، تمام بازار انبوه از زن و مرد بود، دستههاى سینه زن متصل مىآمدند. در 27 جمادى الثانى 1327 ه.ق تهران به دست مشروطه خواهان تسخیر شد و محرم سال 1328 ه.ق موقعى فرا رسید که این شهر در اختیار مشروطه خواهان بود، بنا به گزارش مورخان، در این ایام برخى افراد به ظاهر ملّى گرا در صدد بودند از ابهت و شکوه مجالس عزادارى بکاهند اما موفق نشدند و در شنبه دهم محرم 1328 ه.ق در مجلس شوراى ملى روضه خوانى برقرار شد، دستجات سینه زن و عزادار نیز در حال ح
رکت بودند، عزیزالسلطان درباره روز بعد، نوشته است: عصرى یک ساعت به غروب مانده پیاده به مجلس رفتم، روضه بود امّا جمعیت موج مىزد، راه بند بود، دسته سینه زن هم مىآمد و مىرفت و توى عمارت و گالرى از جمعیت مملو گشته بود و در بالاخانه در اغلب اتاقها روضه مىخوانند، در محرم سال 1329 ه.ق در منزل سید احمد و سید محمد طباطبایى و مجلس شوراى ملى مراسم ماتم دارى برپا بود، در سال 1330 ه.ق نیز این مراسم با شکوه خاصى منعقد مىشد اما در عاشوراى این سال در تبریز قواى متجاوز روس ثقةالاسلام تبریزى و چند نفر دیگر از مبارزان را به شهادت رسانیدند.(10) گزارشهاى متعددى از رونق مراسم عزادارى در سالهاى 1331 تا 1338 ه.ق
حکایت دارند، احمد کسروى با وجود نفرت از آداب و رسوم شیعیان از مراسم روضه خوانى تبریز سخن گفته است: ذیحجه سال 1337 ه.ق به دلیل انعقاد قرار داد وثوق الدوله نخست وزیر وقت با انگلستان علما از مردم خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را علیه این حرکت استعمارى ترغیب کنند.
جمعى از وعاظ نیز در مجالس روضه خوانى علیه قرارداد ننگین مزبور سخنرانى کردند، بنابراین عزادارىهاى محرم در روند انقلاب مشروطه، پیروزى مردم بر استبداد و تداوم این نهضت نقش اساسى و محورى داشته است.(11)
مبارزه علما با خرافات و آفات عزادارى
رسوخ فرهنگ پادشاهان به عزادارىها و متون نوحهها و نمایشهاى مذهبى تعزیه و نیز آمیخته شدن خرافات و برخى مطالب وهن آلود موجب گردید تا علماى شیعه ضمن حمایت از سوگوارى سنتى و نقش آن در استحکام ارزشهاى شیعه در قلوب مؤمنان، به انتقاد از برخى از آداب و رسوم عزادارى بپردازند میرزا حسین نورى معروف به محدث نورى(1320 - 1254 ه.ق) براى مبارزه با برخى از این عوام زدگىها و آفتهاى ناگوار کتاب پر ارج لؤلؤ و مرجان را
در سال 1319 ه.ق تألیف کرد و چون رودى با صفا و اخلاص خروشید و فریاد زد و برآشفت و در برابر تحریفگران ایستاد و خاطرنشان ساخت نباید براى گریانیدن مردم به دایره عصیان و امور ناروا پاگذارد و در روضهها و نوحهها مطالبى غیر واقع و کذب مطرح کرد، اخلاص و صدق شرط اصلى کسى است که مىخواهد مردم را از مصایب اباعبداللّه و سایر ائمه باخبر سازد و اشک آنان را جارى نماید.(12)
شخصیت دیگرى که در این عصر از وجود خرافات و مطالب وهن آلود در عزادارى ناراحت بود، مرحوم میرزا محمد حسین نائینى (1350 - 1277 ه.ش) مىباشد. او که مبارزه با استبداد را در مکتب امام حسین(ع) آموخته بود، در کنار آخوند خراسانى براى برپایى و اجراى قوانین الهى، پاسدارى از سنتهاى الهى و رعایت حرمت مردم به حمایت از مشروطه برخاست و هنگامى که اشغالگران بخش وسیعى از خاک عراق را تصرف کرده بودند، وارد صحنه گردید و علیه استعمارگران حکم جهاد داد و حتى دولت دست نشانده انگلیس در عراق را نپذیرفت.(13)
آیة اللّه نائینى در پاسخ استفتایى راجع به عزادارى، چنین نوشته است: بدیهى است که بیرون آوردن هیأت عزا و سوگوارى براى اباعبداللّه الحسین(ع) در دهه عاشورا و غیر آن در راهها و خیابانها به نحوى که معمول است از آشکارترین مصادیق عزاى سالار شهیدان مظلوم کربلاست که رجحان آن بر هر مسلمانى روشن است و آسانترین راه براى تبلیغ هدف بزرگ امام حسین(ع) (ترویج قرآن و دین مبین اسلام) براى هر دور و نزدیکى است لکن باید این شعائر بزرگ از هرگونه محرمات مانند آوازه خوانى و استعمال آلات لهو و لعب و نزاع براى جلو و عقب رفتن بین دو هیأت عزا یا دو محله، خالى باشد. باید در هیآت عزا محرمات شرعى رعایت گردد.(14) بنابراین دلیل مخالفت علماء با عزادارى این بوده است که مبادا در این مراسم، از فرهنگ عاشورا فاصله گرفته شود و سوگوارىها با امور خلاف شرع و عقل مخلوط نگردد تا درسى از مبارزه و فداکارى و نمونهاى درست براى امر به معروف و نهى از منکر باشد.
رضاخان و ماتم دارىهاى محرم
هنگامى که رضاخان به قدرت سیاسى نرسیده بود، خود را مسلمان متعصب معرفى مىکرد چون مىدانست مذهب در فرهنگ ایرانیان، ریشهاى عمیق و گسترده دارد و اگر برخلاف آن گام بردارد موفق نخواهد بود بنابراین براى جلب توجه مردم و روحانیون به زیارت عتبات مىرفت و در دستههاى عزادارى محرم شرکت مىکرد و مجالس روضه خوانى ترتیب مىداد. او طى سالهاى 1299 تا 1304 ه.ش که دوران انتقال قدرت بود، چهرهاى مذهبى به خود گرفت و حتى در محل استقرار نیروهاى قزاق مراسم عزادارى به راه مىانداخت.(15) سلیمان بهبودى که سالیان متمادى در دربار پهلوى خدمت کرده و از چاکران مورد اعتماد رضاخان بوده است مىنویسد: دسته که راه مىافتاد معمولاً افراد رسته پیاده در جلو به طور دسته جمعى در حرکت بودند حضرت اشرف (رضاخان) و سایر درجهداران جلوى دسته قزاقان بودند. و شخص معینى که در دامن خود کاه داشت به طور پراکنده بر سر دیگران مىپاشید و موزیک عزا هم بود در یکى از روزها سینه زنهاى قزاق این نوحه را مىخواندند.
اگر در کربلا قزاق بودى
حسین بىیاور و تنها نبودى
در بین تماشاچیان گروهى از اهالى رشت بودند که در زمان قیام کوچک خان در زد و خورد قزاقها با قواى وى، مورد چپاول و غارت قرار گرفتند که در جواب نوحه خوانى قزاقها این نوحه را ساختند و گفتند:
اگر در کربلا قزاق بودى
چادر از سر زینب مىربودى(16)
حسن اعظام قدسى که خود شاهد شرکت رضاخان در مراسم سوگوارى بوده است، مىنویسد: سردار سپه روز دهم محرم، عاشورا را به همراه دسته قزاق با یک هیأت از صاحب منصبان در جلو و افراد با بیرق و کتل با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاقخانه حرکت مىداد، این دسته از میدان توپخانه و خیابان ناصریه به بازار مىآمد. صاحب منصبان در جلو و در جلوى آنها سردار سپه با یقه باز و روى سرش کاه بود و حرکت مىکرد، غالب آنها بر سر خود گل مالیده بودند.(17)
عین السلطنه سالور مىنویسد: یک دسته نظامى با صاحب منصب زیاد که جلو آنها سردار سپه حرکت مىکرد، سرو پاى برهنه در بازار دیده مىشد.(18)
امام خمینى مىفرماید: «من از همان زمان از کودتاى رضاخان تا امروز شاهد همه مسایل بودهام، رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسى و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه به پا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرم مردم را اغفال کرد.»(19) امام در جاى دیگر متذکر مىگردند «...از باب این که قضیه سیدالشهدا سلام اللّه علیه خیلى اهمیت دارد روى آن نقطه خیلى پافشارى کرد، خودش روضه مىگرفت و در تکایایى که روضهها بودند پاى برهنه مىگفتند مىرود آنجاها، تکایا مىرود و مردم را گول مىزد به همین حربه که مردم به آن توجه داشتند که این را مىخواستند لکن او بر ضد مردم مىخواست درست کند.»(20) و در دیدار با دانشجویان مىفرمایند: «رضاخان بعد از این که کودتا کرد و آمد تهران را گرفت، به صورت یک آدم مقدّس اسلامى خدمتگزار ملت درآمد. حتى در جلسه هایى که در محرم انجام مىگرفت در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
استان یزد
یزد مرکز استان یزد در کشور ایران است و در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد.
یزد به شهر بادگیرها معروف است. به شهر دوچرخهها و شهر شیرینی نیز شهرت دارد.
میدان امیرچخماق، باغ دولت آباد، زندان اسکندر (مدرسه ضیاییه)، آتشکده زرتشت، ساعت مارکار و مسجد جامع یزد از اماکن دیدنی شهر است.
پیشینه تاریخی
برخی از مورخین بنای اولیّه ی شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آن را چنین نهاده است و به اعتقاد عدهای دیگر از تاریخ نویسان در دورهی ساسانیان به فرمان یزد گرد اول (421-339 م) در این محل شهری بنام «یزدانگرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنی مقدس، فرخنده و در خور آفرین می باشد.
مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را ایساتیس خواندهاند که احتمالا بعد از ویرانی شهر کهن «کته» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شد.
یزد به معنای پاک و مقدس و یزد گرد به معنای داده خدایی است. شهر یزد نیز به معنای شهر خدا و سرزمین مقدس است.
اولین بار نام یزد در کنار اسم چینی تخمه یکی از همرزمان داریوش آورده شد.
فرهنگ، زبان و گویش مردم یزد
مردم یزد به زبان فارسی رایج با پارهای ویژگیهای گویشی سخن می گویند و بسیاری از واژهها و ترکیبات زیبای فارسی را در گویش خود حفظ کردهاند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدان به آیین زرتشتی در میان خود هنوز به زبان نیاکانشان سخن میگویند و بویژه مراسم مذهبی خود را با این زبان انجام میدهند. گویش یزدی بخشی از فارسی دری (فارسی خالص و اولیه ی ایرانیان) است.
از دبیرستانهای قدیمی یزد میتوان به دبیرستان مارکار، دبیرستان ایرانشهر و دبیرستان کیخسروی اشاره کرد.
محله های قدیم استان یزد
بادگیر
مشخصترین وجهه شهر معماری خاص کویری آن است. بادگیرها، منارهها و گنبدها مشخصترین جنبه ظاهری معماری شهر است. در این معماری از بادگیر برای گرفتن جریان باد و خنککردن فضای ساختمان به کار میرفته است. بافت و ساخت معماری ویژهی منطقهی یزد از بارزترین نمونههای معماری خاص اقلیمهای گرم و خشک در جهان است. تناسب آن با نیازها و شرایط اقلیمی- فرهنگی مردم منطقه، گذشته از زیبایی خاص این معماری، از ویژگیهای آن است. در مرکز هر محله معمولاً حمام، بازارچه، آب انبار، مسجد، حسینیه، لرد، کارگاه های کوچک، جوی آب (برای دسترسی به قنات) قرار دارد که بسیاری از این امکانات هنوز پا برجا هستند.
بادگیر
خانههای قدیمی در جهت قبله ساخته شدهاند. با این جهت گیری فضاهای تابستانی و اتاقهای زمستانی به طرزی مفید پیرامون حیاط مرکزی قرار میگیرند.
حیاط مرکزی اصلی ترین فضای خانهی یزدی است. حوض آب در وسط حیاط قرار گرفته است و باغچه ها دور تا دور آن با درختانی که نیاز کمی به آب دارند همچون اَنار، اَنگور، اَنجیر و پسته که علاوه بر سبزی خانه و تامین سایه و خنکی هوا از خشکی هوا نیز میکاهد. از جمله نمونه های بارز معماری قرنهای گذشته محلهی فهادان یا یوزداران است که در گویش محلی جنگل یا محل یوزاران نامیده می شود. قدمگاه منسوب به امام رضا نیز در این گذر واقع شده است.