لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
23 نکته برای یک ارائه خوبعلی افتخاری
هنگامی که می خواهید یک موضوع را در جلسه ای (با هر تعداد شرکتکننده) توضیح دهید، و یا گزارشی از فعالیتهای انجام شده در یک پروژه را ارائه کنید و یا حتی در یک جمع دوستانه صحبت کنید مطمئنا کار سختی خواهید داشت تصور کنید چندین جفت چشم کوچکترین حرکات شما را زیرنظر دارند و چندین جفت گوش حرف به حرف شما را می شنوند و براساس این دیده ها و شنیده ها درمورد شما و مطالبی که ارائه می کنید قضاوت می کنند، ازسوی دیگر شما ملزم به اقناع آنها و یا دفاع از عملکردتان و یا حتی اثبات خودتان هستید در هر جایگاهی که قرار دارید فرقی نمی کند، شما در موقعیت خطیری قرار گرفته اید. پس سعی کنید بهترین باشید، دو اصل بسیار مهم را فراموش نکنید اول تسلط کامل به مطالبی که می خواهید ارائه دهید و دوم حفظ خونسردی و آرامش. شما با رعایت این دو اصل و توجه به نکاتی که درپی خواهدآمد علاوه بر یک ارائه خوب، یک جلسه زیبا را برگزار می کنید.1 – مخاطبان را شناسایی کنید.اگر شما سطح علمی، فرهنگی و حتی شخصیتی مخاطبان را بدانید، ارتباط بهتری با آنان برقرار می کنید و آنچه را که آنها دوست دارند یا می خواهند بشنوند ارائه می دهید و این یعنی اثرگذاری بهتر و بیشتر.2 – یک پیام مشخص داشته باشید.قبل از اینکه کار تهیه مطالب خود را شروع کنید، پیام کلیدی خود را مشخص کنید. درواقع پیام شما باید بتواند مخاطبان را به یک راه مشخص رهنمون و امکان تفکر درمورد راههای دیگر را فراهم سازد.3 – برای هر تصویر متن کوتاهی آماده کنید.هر تصویر (متن یا عکس) که پخش می شود. خلاصه ای از موضوع آن باید ارائه شود. این خلاصه می تواند شفاهی باشد یا به صورت زیرنویس ارائه شود. این باعث خواهدشد تا در وقت صرفه جویی شود.4 – مطالب و مفاهیم خاص را برجسته کنید.مطالبی را که توضیح آنها برای «پذیرش» مخاطب «اهمیت» بیشتری دارد را مشخص کنید.5 – قبل از جلسه، تمرین کنید.6 – ساختار اثربخشی برای ارائه طراحی کنید.طرح «مسئله» و «حل» آن بهترین روش برای ارائه قدرتمند یک مطلب است. اول «مسئله» را بیان کنید بعد «راهحل» را ارائه دهید و آن را با یک مثال توضیح دهید.7 - «همه تیزهوش نیستند» را فراموش نکنید.همه مخاطبان شما افراد تیزهوش نیستند. پس سعی کنید مطالب را خیلی ساده و غیرپیچیده ارائه کنید، در هر ساعت صحبت کردن 3 الی 4 نکته را شرح دهید.8 – محکم و خوب شروع کنید.یک شروع خوب، موفقیت را تضمین می کند. از روشهای مختلف استفاده کنید گاهی یک حکایت یا قصه یا یک خاطره و در بعضی مواقع پرداختن به اصل مطلب میتواند شروع خوبی باشد.9 – از نمودار و چارت استفاده کنید.بسیاری از مخاطبان شما نمی توانند همزمان با شما اعداد و آمار ارائه شده را تجزیه و تحلیل کنند. نمودار کمک میکند تا سریعتر به موضوع دست پیدا کنند و با شما همراه شوند.10 – پایانی با شکوه داشته باشید.بسیاری از مخاطبان آخرین مطلبی را که شما می گویید به خاطر می سپارند مطمئن شوید که آخرین مطالبی که میگویید همانهایی هستند که می خواهید مخاطبان به آن بیشتر توجه کنند.11 – بر نکات مهم تسلط داشته باشید.اگر شما نکات مهم را بدانید راحتتر می توانید مخاطبان را قانع کنید و علاوه بر آن با آرامش و بدون استرس خواهیدبود.12 – خوب تنفس کنید.13 – از چشمانتان استفاده کنید.حتما از چشمانتان برای برقراری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
سرخک یک بیماری عفونی، مسری، ویروسی و واگیردار در اثر یک ویروس RNA از خانواده پارامیکسوویریده ایجاد میشود. توسط ترشحات تنفسی گسترش پیدا میکند. که بیشتر در اطفال خردسال دیده میشود، شاید بیشتر کودکان قبل از ورود به کودکستان به این ناخوشی مبتلا شده باشند ولی این احتمال وجود دارد که عدهای در دوران کودکستان یا دبستان بدان مبتلا میآیند سرخک در کودکان خردسال (از شش ماهگی تا دو سالگی) سبکتر میباشد ولی بعد از آن بصورت شدیدتری بروز میکند. قبل از تهیه واکسن و تزریق آن ، همه کودکان به این بیماری مبتلا میشدند.
علایم بیماری
در صورت دیدن سرفه ، توکسیک ، تب کم شدت و دیدن راش بر روی صورت و تنه و اندامها باید به بیماری سرخک مشکوک شد. که این راشها بعدا بصورت لکههای قهوهای درمیآید. بیماری سرخک شدیدا مسری است و سرایت آن اغلب بطور مستقیم یعنی از راه تماس صورت گرفته و کمتر اتفاق میافتد که بیماری بطور غیرمستقیم یعنی بوسیله اسباب بازی و وسائل بکار رفته بیمار به دیگر کودکان سرایت کند. علت آن این است که میکروب سرخک در خارج از محیط بدن استقامت کمی دارد. دوران نهفتگی مرض 8 تا 19 روز (بطور متوسط 12 روز) است یعنی افراد سالم 8 تا 19 روز بعد از این که به بیماران نزدیک شده و تماس گرفتند علائم بیماری را هویدا میسازند. در دوره نهفتگی معمولا علامت مهمی وجود ندارد. ممکن است در اخر دوران نهفتگی مختصر تبی وجود داشته باشد. ویروس در خون بیماران و ترشحات گلو و بینی و چشم آنان وجود دارد. برخلاف تصور عوام ، سرخک بو ندارد یعنی سرعت انتشار آن در نقاط دور دست شدید نیست. در بیمارستان از یک تخت به تخت دیگر به توسط پرستار و پزشک یا خود بیماران میتواند انتقال یابد، انتقال آن از یک اطاق به اطاق دیگر نیز امکانپذیر است ولی انتقال از یک عمارت به عمارت دیگر و از همسایه به همسایه دیگر نادر است و بعبارت دیگر اگر مادر از یک طفل سرخکی در همسایگی خود دیدار کند نمیتواند ناخوشی را به فرزند خود پس از مراجعت در منزل انتقال بدهد برای اینکه عامل بیماری بزودی در محیط خارج از بین میرود. تلفات سرخک بیشتر در اطفال 3 تا 5 سال در گروه فقرا با شرایط تغذیه و زندگی بد است. بیماری بیشتر در فصل سرما دیده میشود تمام ملل و نژادها به این ناخوشی مبتلا میگردند. سرخک قبل از پیدایش علائم بطور واضح و کامل ، مسری است ولی در دوران پوستهریزی قابل سرایت نیست. در کلاسها آموزگاران باید دقت کنند اطفالی را که دچار آبریزش بینی و چشم باشند و یا اینکه سرفه و عطسه کنند اگر سابقه ابتلا به سرخک نداشته بطور موقت از آموزشگاه خارج نمایند و سپس در منزل چگونگی بیماری آنها را تحقیق کنند در صورتی که علائم سرخک تظاهر کند تا شانزده روز از ورود آنان به کودکستان یا آموزشگاه ممانعت نمایند.
مراحل بروز بیماری
دوران پنهانی
دورانی که ویروس وارد بدن میشود و در بدن تکثیر پیدا میکند و 10 تا 12 روز طول میکشد و کودک نشانهای از بیماری ندارد.
مرحله یورش مرض (دوران آبریزش(
در این دوران تب کودک شدید است و به 40 درجه سانتیگراد میرسد. در این زمان در دهان کودک در مجاورت دندانهای آسیای پایین ، دانههای سفید رنگ مانند دانههای نمک برروی زمینه قرمز رنگ ظاهر میشود که آنرا دانههای کوپلیک مینامند. این دانهها معمولا در خلال 12 تا 18 ساعت از بین میرود. فاصله بین شروع تب تا پیدایش شدن گلگونهها را دوران یورش مینامند این دوره معمولا سه تا چهار روز طول میکشد ولی ممکن است کمتر باشد. مهمترین علامت این دوره ناخوشی ریز آب از چشم و بینی و سرفه است که بیشتر موارد با تب 5/38 تا 5/39 همراه میباشد. تب اشکال مختلف دارد گاهی طفل خردسال در ضمن این تب تشنج و هذیان دارد. قریب 2 ساعت بعد از شروع تب در گوشه چشم در روی برآمدگی آن گاهی نقاط برجسته سفید رنگ دیده میشود، چشمها و پلکها قرمز و برافروخته است و بیمار از نور ناراحت میشود (آماس ملتحمه و حتی قرنیه) در این موقع روی لوزهها و حلق و مخاط کام تورم و گاهی طاولهای کوچک دیده میشود. غدههای گردنی ممکن است کمی بزرگ شود.
در هنگامی که 24 ساعت از شروع مرض گذشت حالت مریض سنگینتر شده سرفه ، عطسه و ریزش اشک واضحتر میگردد ضمنا مبتلا به سرفه خشک و خستهکننده است. گاهی سرفه با صدای خروسکی همراه میباشد و علائم ریوی را طبیب میتواند درک نماید. سرفه مدتها پس از خوابشدن مریض نیز ادامه مییابد. یک تا دو روز بعد از جمله بیماری دانههای برجسته و سفیدرنگی در داخل مخاط گونه مقابل اولین دندان آسیا دیده میشود و شبیه به خاک قندی است که در ناحیه پاشیده باشند و چون مخاط دهان قرمز است بخوبی میتوان آنها را ملاحظه کرد و بیمار با نوک زبان هم میتواند آنها را حس کند گاه این دانهها همراه پورپورا در سقف دهان میباشد (نشانه کوپلیک).
مرحله گلگونهها
قریب 2 روز بعد از ظاهر شدن دانههای خاک قندی دانههای قرمز رنگی در روی پوست پیدا میشود. قبل از پیدا شدن این دانهها معمولا شب هنگام همان روز تب بالا رفته و حالت عمومی مریض بدتر میشود. گلگونهها هنگام شب در پشت گوش ظاهر شده سپس در صورت ، پیشانی ، گردن ، شانه ، دستها ، شکم و سرانجام در پاها منتشر میشود. گلگونهها معمولا روی تنه زیادتر بوده و در دست و پا کمتر است دانههای سرخکی کمی برجسته و نرم بوده و قرمز رنگ میباشد، با فشار انگشت از بین رفته و مجددا ظاهر می شود، در فاصله بین گلگونهها پوست سالم است در پشت و کفل لکههای سرخکی تیرهتر میباشد، دانهها در عرض 5 تا 6 روز از بین میروند. ابتدا از صورت پریده و سپس از تنها و در مرحله آخر از پاها محو میگردد ولی تا چند روز در روی بدن بیمار لکههای قهوهای رنگی بعد از محو شدن گلگونهها مشاهده میشود که ممکن است تا مدت زیادی پس از خاتمه بیماری برقرار بماند. بعد از بروز بثورات علائم عمومی تا حدی تخفیف مییابد و تب در عرض 3 تا 4 روز پائین میآید و علائم نزله بینی و چشم از بین میروند.
دوران پوست ریزی (پیدایش دانههای سرخک(
پنج تا 6 روز پس از برآمدگی گلگونهها پوستریزی شروع میشود. پوستههایی که میریزند خیلی ریز بوده (آردی شکل) و ظاهرا پیدا نیستند ولی اگر دقت شود در صورت و تنه میتوان تا حدی آنها را تشخیص داد از طرفی اگر ملافه سیاهی زیر بیمار پهن کنیم پوستریزی بخوبی آشکار خواهد شد. دانهها ابتدا از قسمت فوقانی و طرفی گردن و پشت گوش شروع میشود و سپس به تمام صورت منتشر میشود سپس در خلال 24 ساعت به بالای قفسه سینه و به پشت و رانها و روز سوم به ساق پاها انتشار مییابد. در این موقع تب کودک قطع میگردد. موقعی که دانههای سرخک محو میشوند رنگ پوست در محل دانهها قهوهای رنگ میگردد و بعدا از بین خواهد رفت. گاهی اوقات سرخک شکل خونی (دانههای خونریزی) بخود میگیرد و سبب مرگ میشود.
عواقب مورد انتظار
بندرت سرخک مادرزاد هم دیده میشود که عاقبت وخیمی دارد. در افراد سالمند سرخک با بثورات زیاد و حالت عمومی خوب همراه است. سرخک ممکن است یا بیماریهای دیگر مانند آبله مرغان ، سیاه سرفه ، دیفتری و غیره همراه باشند. سرانجام یادآوری میکنیم که سرخک بیماری ضعیف کنندهای است و کودک را برای ابتلای به سل و امراض دیگر آماده میسازد و گاهی اوقات هم عوارض سختی دربردارد مانند ، ورم حنجره ، آماس گوش ، ورم مغز ، اسهالهای وبایی شکل ، خونریزی از بینی ، عوارض ششی ، چشمی (کوری) و عفونتهای متعدد ثانوی.
در خلال بیماری سرخک ممکن است غدد لنفاوی زیر فک و گردن بزرگ شود و همچنین اختلال گوارشی به صورت اسهال و استفراغ مخصوصا نزد شیرخواران دیده شود. اگر پس از 3 تا 4 روز که از زمان پیدایش دانهها سرخک گذشت و هنوز کودک تب دارد باید امکان پیدایش یکی از عوارض بیماری سرخک را در نظر داشت. سرخک یکی از بیماریهای خطرناک و ناراحت کننده است که نه فقط کودک را در دوران بیماری ناراحت میکند و خواب و آرامش او را برای دو سه هفته میگیرد، بلکه ممکن است کودک دچار عوارضی مانند انواع ذات الریه که ممکن است منجربه مرگ کودک گردد یا کودک دچار گوش درد چرکی و از همه بدتر مبتلا به عوارض مغزی شود و ضایعات همیشگی برای او به جا گذارد. یکی از عوارض شناخته شده و مهم بیماری سرخک کم شدن فعالیت مغز و هوش و استعداد فکری و ذهنی کودک است، بطوری که ممکن است این ضایعه زمانی که کودک به دبستان و دبیرستان میرود، خودنمائی کند و کودک از نظر فراگیری عقب باشد. بنابراین وظیفه پدر و مادر است که به کودک در موقع خود واکسن سرخک تزریق کنند.
راه سرایت بیماری
بیماری سرخک یک بیماری ویروسی بسیار مسری است. بدین ترتیب که کودک مبتلا به سرخک در موقع عطسه و سرفه کردن همراه ترشحات دهان و بینی خود تعداد زیادی ویروس به اطراف خود منتشر مینماید. این ویروس قادر است حتی تا 34 ساعت در اتاق بیمار به صورت زنده و فعال باقی بماند. اگر به هر کودکی واکسن سرخک تزریق نشده باشد و با بیمار مبتلا به سرخک تماس پیدا کند، ویروس مزبور وارد دستگاه تنفسی او میگردد و پس از گذشت 10 تا 12 روز که دوران کمون مینامند علایم بیماری ظاهر میشود.
دوران مسری بودن بیماری
دوران واگیری سرخک از اولین روزی است که علایم سرخک (تب ، آبریزش بینی و سرفه ) شروع میشود تا پنجمین روز پیدایش دانههای سرخک. در این مدت کودک باید به مدرسه نرود و کاملا از کودکان دیگر جدا باشد.
پیشگیری و درمان
بیماران سرخکی باید از شروع بیماری تا شانزده روز از دیگران مجزا بوده در این مدت مانع به مدرسه رفتن آنها شد. بستری کردن بیماران سرخکی در بیمارستان دور از احتیاط است. سرخک را ممکن است با تزریق 25/0 میلیلیتر بر حسب هر کیلوگرم وزن بدن گاماگلوبین تا 5 روز بعد از قرار گرفتن در معرض آلودگی متوقف ساخت با مصرف واکسن بدست آمده از ویروس زنده یا ضعیف شده سرخک بدون آلوده کردن محیط میتوان ایمنی فعال ایجاد کرد. گرچه کودک مبتلا به سرخک را باید در دوران مسری بودن آن از دیگران کاملا جدا کرد. ولی کودک مبتلا به بیماری سرخک مخصوصا در مرحله کاتارال (آبریزش از بینی ، عطسه و سرفه) که هنوز بیماری مشخص نشده است، نیز واگیردار میباشد. بنابراین بهترین اقدام تزریق واکسن سرخک است که باید به همه کودکان تزریق گردد. واکسن سویههای ضعیف شده (Attenovax ,Schwarz) که از پاساژ سویه B ادمونیتون اولیه در کشت سلولی جوجه تهیه شده اخیرات توصیه شده است آنتی واکسن با چند واکنش موضعی یا عمومی همراه است. واکسیناسیون حداقل 20 سال مصونیت میدهد ولی دوره کامل ایمنی معلوم نمیباشد. واکسن زنده سرخک را نباید به زنان باردار ، مسئولیت درمان نشده بیماران مبتلا به لوسمی یا لنفوما و یا افرادی که داروهای متوقف کننده واکنش ایمنی دریافت میدارند تجویز کرد. مهیا ساختن مایعات ، تجویز داروهای ضد تب در صورت بستری شدن در بیمارستان ، ایمنیسازی بیمار الزامی است. جز در موارد خاص واکسن سرخک را میباید در 15 ماه اول زندگی کودک تزریق کرد معهذا در صورت اپیدمی مرض میتوان واکسن را در سن کمتر از 15 ماه تزریق کرد ولی لازم است تزریق دوم در سن 24-15 ماهگی انجام گیرد. هنگامی که واکسن به تنهایی یا همزمان همراه با واکسن سرخجه و اوریون تزریق شود اثر یکسان خواهد داشت. در میان افراد واکسینه نشده که غالبا از طبقه پائین اجتماعی ، اقتصادی میباشند سرخک شایع میباشد. بیماری بندرت در افراد واکسینه شده گزارش شده است. علت شکست واکسیناسیون را به تزریق زودتر بچهها یعنی هنگامی که هنوز آنها دارای آنتیکور خنثی کننده مادری هستند و یا واکسن کهنه و نامطلوب نسبت میدهند. چون این بیماری ویروسی است دارویی که دوران بیماری را کوتاه یا درمان کند وجود ندارد. بنابراین دوران بیماری سرخک باید طی شود و کودک بهبود یابد. پدر و مادر باید تب کودک را هر 6 ساعت اندازه گیری نمایند و داروهای پایین آورنده تب را در زمانی که تب کودک بالا است به او بدهند اما سرخک پس از خوب شدن، ایمنی دائمی میدهد یعنی دیگر ابتلای مجدد به این بیماری امکان ندارد. ایجاد بخار آب در اتاق کودک برای کاهش یافتن سرفههای خشک کودک موثر میباشد. چون در زمانی که کودک دچار قرمزی و ورم چشم است نور زیاد او را ناراحت میکند، بنابراین بهتر است اتاق او را تاریک نمایید و او را به خوردن مایعات تشویق کنید، ولی اگر کودک غذای ساده دیگری خواست به او بدهید. دادن آنتیبیوتیک در بیماری سرخک اثری ندارد و نباید داده شود. درمان با ویتامین A خوراکی به مقدار 100 هزار واحد در سنین 6 ماهگی تا یک سالگی و 200 هزار واحد برای کودکان بزرگتر از یک سال ، عوارض بیماری را کم خواهد کرد. اگر کودک دچار عوارضی گردید باید در بیمارستان بستری و درمان شود.
پرسشها و پاسخها
آیا کودک قبل از 6 تا 7 ماهگی مبتلا به سرخک میشود؟ شیر خواران در خلال 4 تا 6 ماه اول عمر خود در مقابل بیماری سرخک مصون هستند و به این بیماری مبتلا نمیشوند، زیرا ماده ضد بیماری سرخک که در خون مادر وجود دارد، از راه جفت از مادر به جنین میرسد و خون نوزاد در موقع تولد دارای این ماه میباشد. این حالت در صورتی است که مادر در دوران کودکی خود مبتلا به سرخک شده باشد. این ماده مصونیتزا که از مادر به کودک میرسد به تدریج کاهش مییابد و در سن یک سالگی کاملا از بین میرود. زمانی که این ماده مصونیتزا از بین رفت، باید واکسن سرخک به کودک تزریق گردد.
اگر کودک سالم با کودک مبتلا به سرخک ، تماس پیدا کرد چه باید بکند؟ اگر کودک سالمی که قبلا واکسن سرخک به او تزریق شده است با کودک مبتلا به بیماری سرخک تماس پیدا کند، هیچ اقدامی ضرورت ندارد، ولی اگر واکسن سرخک به او تزریق نشده باشد، اگر در خلال 1 تا 2 روز اول تماس باشد، با توصیه پزشک میتوان به کودک واکسن سرخک تزریق کرد. اگر در خلال 5 روز اولی است که تماس پیدا کرده است باید گاماگلوبین به عنوان پیشگیری به او تزریق گردد، در نتیجه کودک مبتلا نخواهد شد، ولی اگر بیش از 5 روز از تماس گذشته باشد، مقدار گاماگلوبین زیادتری باید تزریق گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 158
قلب به عنوان یک منبع پتانسیل
قلب، عضله ای است که ساختمان آن اجازه می دهد به عنوان پمپی برای خون عمل کند. قلب با یک محرک الکتریکی در سیستم هدایت الکتریکی منقبض می شود (یعنی پمپ می شود).
زمانی که سلول های عضلانی تشکیل دهندۀ دیوارۀ قلب منقبض می شود و پتانسیل عمل را تولید می کند قلب، خون را پمپ می کند، این پتانسیل، جریان های الکتریکی بوجود می آورد که از قلب به سرتاسر بدن منتشر می شوند.
جریان های الکتریکی انتشار یافته، اختلاف هایی در پتانسیل الکتریکی بین محل های گوناگون در بدن بوجود می آورند و این پتانسیل ها را می توان از طریق الکترودهای سطحی متصل شده به پوست، تشخیص داد و ثبت کرد.
شکل موج تولید شده به وسیله این بیوپتانسیل ها، الکتروکاردیوگرام (ECG یا به هجی آلمانی EKG ) نامیده می شود، یعنی، یک ثبت نوشته شده (... گرام) از شکل موج پتانسیل الکتریکی قلب.
شکل موج ECG
مثالی از شکل موج ECG معمولی در شکل 1-1 نشان داده شده است. این شکل موج ویژه، نمونۀ یک اندازه گیری از بازوی راست به بازوی چپ می باشد. در شکل a1-1، فاصله های زمانی مختلفی دیده می شوند که اغلب به وسیله پزشکان اندازه گیری می شوند، در حالی که شکل b1-1، ارتباطات دامنه ولتاژ را نشان می دهد. یک پالس کالیبراسیون 1mv نیز در شکل b1-1 نشان داده شده است.
شکل 1-1- اندازه گیریهای دامنه و زمان ECG ، (a) اندازه گیریهای زمان، (b) اندازه گیریهای دامنه
معمولاً دامنه های ضعیفی که در ثبت ECG بوجود می آید، مشکلات متعددی را بوجود می آورند.
سیستم لید استاندارد
در ثبت ECG استاندارد، پنج الکترود متصل به بیمار وجود دارند : بازوی راست (RA)، بازوی چپ (LA)، پای چپ (LL)، پای راست (RL) و قفسه سینه (C). این الکترودها از طریق سوئیچ انتخاب گر لید به ورودی یک تقویت کننده بافر تفاضلی متصل می شوند.
ثبت به دست آمده از دو سر جفت الکترودهای مختلف، به شکل موج ها و دامنه های مختلفی منتج می شود؛ این (view) نقاط مختلف، لید نامیده می شود. هر لید، مقدار معینی از اطلاعات واحدی که در لیدهای دیگر در دسترس نیست را منتقل می کند. شکل 2-1، محور الکتریکی قلب را نشان می دهد که به وسیله شش لید استاندارد امتحان می شود : AVF, AVR, III, II, I و AVL . پزشک اغلب قادر است نوع و محل بیماری قلبی را به وسیله امتحان کردن این نقاط تشخیص دهد زیرا آنورمالی های شکل موج با شرایط بیماری در گذشته مربوط بوده اند.
شکل 2-1- محور قلبی که توسط لیدهای مختلف دیده می شود
اتصالات الکتریکی، برای 12 لید استاندارد در شکل a3-1 نشان داده شده اند. دستگاه ECG ، پای راست بیمار را به عنوان الکترود مشترک استفاده می کند و سوئیچ انتخاب گر لید (به خاطر سادگی حذف شده است)، الکترودهای قفسه سینه ای یا عضوی مناسب را به ورودی تقویت کننده های تفاضلی، وصل می کند.
لیدهای عضوی دو قطبی، آنهایی هستند که لید I ، لید II و لید III نامیگذاری شده اند و آنچه که مثلث Einthoven نامیده می شود را تشکیل می دهند (مراجعه شود به شکل 3-1).
شکل 3-1- لیدهای استاندارد و مثلی انتوون (a) لیدهای عضوی و قفسه سینه ای
شکل 3-1- لیدهای استاندارد و مثلی انتوون (b) مثلث انتون لیدهای سینه ای تک قطبی
لید I : LA ، به ورودی غیرمعکوس کننده تقویت کننده متصل می شود. در حالی که RA ، به ورودی معکوس کننده متصل می شود.
لید II : الکترود LL به ورودی غیرمعکوس کننده تقویت کننده متصل می شود در حالی که RA به ورودی معکوس کننده وصل می شود (LA به RL متصل می شود).
لید III : LL به ورودی غیرمعکوس کننده متصل می شود در حالی که LA به ورودی معکوس کننده وصل می شود (RA به RL متصل می شود).
همچنین لیدهای عضوی تک قطبی که به عنوان لیدهای عضوی افزودنی شناخته شده اند، پتانسیل مرکب از هر سه عضو را در یک زمان امتحان می کنند. در هر سه لید افزودنی، سیگنال ها از دو عضو، در یک شبکه مقاومتی جمع می شوند و سپس به ورودی معکوس کنندۀ تقویت کننده اعمال می شوند. در حالی که سیگنال از الکترود عضوی باقی مانده، به ورودی غیرمعکوس کننده اعمال می شود.
لید AVR : RA ، به ورودی غیرمعکوس کننده متصل می شود. در حالی که LA و LL در ورودی معکوس کننده جمع می شوند.
لید AVL : LA ، به ورودی غیرمعکوس کننده متصل می شود. در حالی که RA و LL در ورودی معکوس کننده جمع می شوند.
لید AVF : LL ، به ورودی غیرمعکوس کننده متصل می شود. در حالی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 137
انتخاب یک سیستم خنک سازی توربین گازی
Boris Glezer
راه حل های توربین بهینه سازی شده, سان دیگو, کالیفرنیا, U.S.A
این فصل عمدتاً روی موضوعات انتقال جرم و حرارت تمرکز می یابد چون آنها برای خنک سازی مولفه های دستگاه توربین بکار می روند و انتظار می رود که خواننده با اصول مربوطه در این رشته ها آشنایی داشته باشد. تعدادی از کتابهای فوق العاده (1-7) در بررسی این اصول توصیه می شوند که شامل Streeter، دینامیک ها یا متغیرهای سیال Eckert و Drake، تجزیه و تحلیل انتقال جرم و حرارت، Incropera و Dewitt، اصول انتقال حرارت و جرم, Rohsenow و Hartnett، کتاب دستی انتقال حرارت, Kays، انتقال جرم و حرارت همرفتی, Schliching، تئوری لایه مرزی، و Shapiro، دینامیک ها و ترمودینامیک های جریان سیال تراکم پذیر
وقتی یک منبع جامع اطلاعات موجود باشد. مولف این فصل خواننده را به چنین منبعی ارجاع میدهد؛ با این وجود وقتی داده ها در صفحات یا مقالات گوناگون پخش شده باشند, مولف سعی می کند که این داده ها را در این فصل بطور خلاصه بیان نماید.
a- سرعت صورت
b- بعد خطی در عدد دورانی
منطقه مرجع, منطقه حلقوی مسیر گاز
Ag – سطح خارجی لایه نازک هوا
- عدد شناوری
BR,M- سرعت وزش
CP- حرارت ویژه در فشار ثابت
d-قطر هیدرولیک
e- ارتفاع آشفته ساز
-عدد اکرت
g- شتاب گریز از مرکز
FP= پارامتر جریان برای هوای خنک سازی
G= پارامتر ناهمواری انتقال حرارت
Gr= - عدد گراشوف
h- ضریب انتقال حرارت
ht- ضریب انتقال حرارت افزایش یافته با آشفته سازها
-نسبت شار اندازه حرکت
k- رسانایی حرارتی
-رسانایی حرارتی سیال
L-طول مربع
m-سرعت جریان جرم
mc- سرعت جریان خنک سازی
M= - سرعت رمش
Ma= r/a- عدد mach
rpm وN- سرعت پروانه
NUL= hL/kf- عدد Nusselt
Pr= -عدد pradtl
PR= نسبت فشار کمپرسور
Ps=فشار استاتیک
Pt= فشار کل
Ptin-فشار کل ورودی
Q- سرعت انتقال حرارت-سرعت انتقال انرژی
شار حرارتی
P- شیب بام آشفته ساز
r- وضعیت شعاعی
R- شعاع میانگین, شعاع احتراق ساز (کمبوستور), مقاومت, ثابت گاز
Ri-شعاع موضعی پره
Rt- شعاع نوکم پره
Rh=شعاع توپی یا سر لوله پره
Rel= - عدد رینولرز براساس قطر هیدرولیک
ReL= - عدد رینولرز براساس L
Ro= wb/v- عدد دورانی
Ros= 1/Ro- عدد Rossby
S-فاصله سطح نرمال شده
St- عدد Stanton
t- زمان
Tc- دمای هوای خنک سازی و نیز دمای تخلیه کمپرسور
Tf- دمای فیلم سطح
Tg- دمای گاز
Tgin- دمای گاز ورودی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه
یکصد سال از امضای فرمان مشروطیت میگذرد،که خود پی آمد حرکات انقلابی گسترده ای بودکه با زمزمهِ "تأسیس عدالت خانه" از طرف علمای تهران آغاز شده و با جانفشانی مردم آذربایجان به بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید و در روند خود، مترقی ترین و سرآمدترین افکار دموکراتیک و انسانی عصر خودرا فراروی خود قرار داد. از سنگلاخ قهرمانی و ایثارگری گذشت و به پیروزی رسید. پیروزیی که به بهای خیلی گران بدست آمد. پیروزیی که درهرگام آن، خون پرطپش عاشق ترین آزادیخواهان زمان برزمین ریخته شد. پیروزیی که در تحقق آن مردم رنجهای بسیار برده و دردهای زیادی کشیدند
انقلاب مشروطه، مثل هر انقلاب دیگری بر بستر زمینه های معین اجتماعی بوقوع پیوست: بحران مالی فئودالیسم و اشرافیت حاکم، تضاد این سیستم فرتوت با مناسبات رو به گسترش سرمایه داری، غلبهِ نظام پولی و شکستن روابط کهنهِ توزیع و مبادلهِ کالا، تشدید ستم ملاکین، خشونت و زورگویی فراشان و تفنگچی های مزدور در برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری به امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت و چپاول و... وبه پی آمد همه آنها، بدبختی و فلاکت دهقانان ودیگر زحمتکشان.
از اواسط قرن نوزدهم زمینه های ذهنی جنبش دقیقا" بر بستر زمینه های عینی فوق شکل گرفت. نیروی اندیشمند جامعه با وجود لمس فجایع موجود نمی توانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعهِ آن روز ایران، بیش از همه بدنبال آن بودند، بهرطریق ممکن به حکومت مطلقه و استبدادی پایان داده، مجلس ملی را بوسیلهِ مردم تشکیل دهند و در آن قوانین مترقی و متناسب با زمان به تصویب رسانند. و با نقطهِ پایان گذاشتن به زورگوییها، قلدریها وعدم امنیت، جامعه را بشکل عادلانه و متمدنانه اداره کنند.
تبریز ولیعهدنشین در واقع امر، دومین شهر ایران بشمار میرفت. ویژگیهایی چند ازجمله قرار داشتن در مسیر راه روسیه و عثمانی و به تبع آن جذب افکار و اندیشه های نو از طریق رفت و آمد، اقامت و اشتغال بخشی از ساکنان خود در آن نواحی، تبریز را در مرکز اهمیتی فراتر از یک ولیعهدنشینی قرار میداد. بطوریکه تبریز اولین شهری بود که مدارس به سبک نوین (دبستان) در آن ایجاد و دومین شهر بعد از تهران بود که در آن روزنامه منتشر شد. در دوره ولیعهدی محمد علی میرزا تبریز در منگنهِ بیرحمی ها و ستم پیشه گیهای این مرد خودخواه و ستمگر قرار داشت و هنگامی که مشروطه خواهی در ایران بصدا درآمد، اهالی تبریز اولین کسانی بودند که به مبارزه روی آورده و به صف آرایی و تجمع نیروها برخواستند. درحالیکه در تهران مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء کرده بود، از امضای نظامنامه انتخابات طفره میرفت و در نتیجه حالت ایستایی به نهضت مشروطیت داده بود. این پدیده مبارزان تهران را دچار بلاتکلیفی و سردرگمی کرده بود اما وقتی در تبریز انعکاس یافت حرکت دیگری را سبب شد و آن تحصن گروهی از مشروطه خواهان در کنسولگری انگلیس بود که ثمرهِ آن تلگراف شاه به محمدعلی میرزا ولیعهد بود که تشکیل مجلس شورای ملی و نظامنامهِ آنرا بشارت میداد. مبارزان تبریزی منتظر وصول نظامنامه و دستور انتخابات از تهران نماندند. حاصل گفتگوها به تشکیل “انجمن تبریز” انجامید و در طی مدت زمان کوتاهی نفوذ و اعتبار انجمن چنان بالا گرفت که به ارگان انتخابی و غیر رسمی قدرت بدل شد و ولیعهد و حاکم آذربایجان ناچار به شناسایی آن شدند و یک دوره حکومت دوگانه در تبریز برقرار شد. انجمن که یک تشکیلات علنی بود، بوسیلهِ “مرکز غیبی” که خود با سوسیال دموکراتهای قفقاز ارتباط داشت، بوجود آمد. “مرکز غیبی”، پیش از صدور فرمان مشروطیت، توسط علی موسیو و با دستیاری حیدرخان عمو اوغلو و شرکت تنی چند از آگاهترین و مترقی ترین افراد تشکیل یافته بود. انجمن تبریز خیلی زود تبدیل به مکتبی مهم در تربیت مبارزان و فعالان و رهبرانی گردیدکه ستارخان یکی از آنها بود.
انقلاب مشروطیت به پایمردی و از خودگذشتگی این مردان فولادین به پیروزی رسید ولی اهداف آن که در وهلهِ نخست عبارت از برچیدن استبداد و خودکامگی و برقراری حکومت قانون بود، در نیمه راه متوقف شد و بدست گرگهایی که به لباس گوسفند درآمده بودند و ارتجاعیونی که لباس مشروطیت بتن کرده بودند، راه انحراف در پیش گرفت و حکومتی روی کار آمد که درآن ملاکان بزرگی چون سرداراسعد(1)، سپهدار تنکابنی(2)،عین الدوله(3) و.. دوله ها و.. سلطنه ها، دست بالا را داشتند. و همین ها چنان عرصه را بر انقلابیون واقعی تنگ کردند که، مجاهدان انقلابی آذربایجان بویژه ستارخان و باقرخان بغیر از مشتی تعریف و تمجیدهای ظاهری در اوایل کار و خواری، محاصره، خلع سلاح و سرکوب در روزهای بعدی نصیبی نبردند و بدینسان از رژیم مشروطهِ ایران جز اسمی باقی نماند و حوادث بعدی نشان داد که دوباره همان مرتجعین کشور را عرصهِ تاخت و تاز خود قرار دادند. رهبران حقیقی انقلاب، که انقلاب در حال اضمحلال به پایمردی و جانفشانی آنها نیرو گرفته و کاخ ظلم را ویران کرده بودند، جز خاکسترنشینی ره بجایی نبردند. و بدینگونه انقلابی که در نوع خود مشعلدار مبارزات آزادیخواهانهِ ملل شرق بود، سیر قهقرایی خود را آغاز کرد.
در طی 57 سال حکومت جبارانه پهلوی ها، تمامی آماجهای انقلابیون صادق مشروطه به شکست کشیده شد. با لگدمال کردن قوانین مصوبه صدر مشروطیت، جامعه چند ملیتی ایران را بیش از پیش بحران وسیعی فراگرفت و بر بستر آن هیولای جمهوری اسلامی از اعماق قرون سر برآورد.
و طنز تاریخ اینکه امروز بعد از اینهمه نابسامانی که جامعه ما از عدم اجرای قوانین توسط شاهان پهلوی گرفتار آن شده است، این آقایان (سلطنت طلب ها و طرفداران مشروطه سلطنتی) خود را تنها مدافعان مشروطه قلمدادکرده و برای آن سالگرد پشت سالگرد می گیرند. انگار که پیشقراولان مشروطیت، علی مسیو ها، حیدر عمواوغلو ها، امیر خیزی ها و ستارخان ها وباقرخان ها و... نبودند که از سلاله انقلابیون بودند نه از اعقاب مستبدین و ارتجاعیون!!
و تراژدی تاریخ اینکه امروز ما، بعد از گذشت 100 سال، هنوز بخاطر تحققِ همان شعارها و افکاری مبارزه می کنیم که در100 سال پیش پدران ما برای رسیدن به آنها از ایثار خونشان دریغ نورزیدند و این بیش از همه سیر قهقرایی جامعهِ ما را در هردو دورهِ استبدادی (رژیم پهلوی و رژیم اسلامی) بروشنی نشان میدهد. امروز هم "آزادی" و „عدالت اجتماعی" مثل 100 سال پیش، در رأس تمام خواسته های ما قرار دارد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ــ سرداراسعد از خوانین ایل بختیاری آدم بسیار فرصت طلبی بود، این سخنان منسوب به اوست: “هرگاه مشروطه خواهان غلبه کردند، بیرق مشروطه را بدوش کشیده، همه قسم استعداد دارم، خدمت به دولت مشروطه بکنم. اگر استبداد استیلاء یافت که ما خود اول مستبد خواهیم بود.(بخشی از تاریخ مشروطیت،علی دیوسالار،ص 46
(2) ــ محمد ولیخان تنکابنی“نصرالسلطنه” که بعدها به سپهدار ملقب شد، از فئودالهای گیلان بود که در نقش بازوی سرکوبگر امین السلطان “اتابک” و سپس عین الدوله دربرابر مردمی که ابتدا “عدالتخانه” وسپس “مشروطه” میطلبیدند، اسلحه کشیده و بسیاری را کشت. او در محاصره تبریز توسط ارتجاع حاکم نیز، ازطرف محمدعلی شاه با عنوان “رئیس کل نظام آذربایجان” برای سرکوب نهضت مأموریت یافت، لیکن بعد از شکست سپاه ماکو از مشروطه خواهان، سپهدار تصمیم گرفت به مشروطه خواهان بپیوندد.