لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
امام مهدی (عج) در کتب مقدس پیشینیان
مساله تشکیل حکومت جهانی واحد و برخورداری جهانیان از یک برنامه کامل حق و عدل ، موضوعی نیست که خاص اسلام و مسلمانان و خصوصاً شیعیان باشد . بلکه مطلبی است که اهل ادیان عموما بدان باید اعتراف داشته باشند ، زیرا در کتب مورد پذیرش و قبول آنان دربارة این مساله مهم بکنایاتی قریب بتصریحات وقوع این حادثه عظیم و بی نظیر در تاریخ بشری بشاراتی ذکر گردیده که ما برای نمونه به بیان برخی از آنها اکتفا می کنیم .
بنا به نوشته ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند در کتب مذهبی هندوان قریب به این مضامین درباره حکومت جهانی قائد عظیم الشان الهی یعنی امام عصر (ع) مطالبی ذکر گردیده است :
« در اواخر جنگ چهارم ( دوران چهارم ) مردم روی زمین به فساد گرائیده و بیشترشان کفر ورزیده و مرتکب گناهان بسیار می شوند و فرومایگان به نامداری رسیده و بسان گرگ درنده به جان دیگران می افتند و هرچه را که بدست بیاورند به یغما می برند . کاهنان و روحانیان هم مانند آنها فاسد می گردند و اکثریت با دزدان می شود و مردم پرهیزکار و پارسا همه جا مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند . آنگاه "برهمن کلا" ( یعنی روحانی نیرومند ) شمشیر آخته و با نیروی مقاومت ناپذیر مفسدان را از میان بر می دارد و زمین را از پلیدیها پاک می سازد و نیکان و پاکان را باقی می گذارد تا به تناسل ادامه دهند . »
در میان آثار زردتشتیان نیز به مطلبی برخورد می نماییم که می تواند مددکار خوبی در دریافت وقوع حکومت حق و عدل برای ما باشد .
سرگرد اورنگ در کتابی تحت عنوان «یکتاپرستی در ایران قدیم» مطالبی را در این مورد ذکر نموده که خلاصه قسمتی از آنرا ذیلاً می آوریم :
" همانطوریکه در همه ادیان به ظهور موعود آخرالزمان وعده داده شده است ، در آئین ایران باستان نیز به آمدن چنین موعودی تحت عنوان "سوشیانس پیروزگر" خبر داده شده که با ظهور او مرده ها زنده می گردند و رستاخیز برپا می گردد . بعلاوه آنچه از اوستا بر می آید و مفسرین در این باره نوشته اند اینست که جنگ دائمی بین سپنتا مینو و انگره مینو یعنی راستی و دروغ پایان نمی پذیرد مگر اینکه سوشیانس پیروزگر ظاهر شود و راستی و درستی را در سراسر جهان حکمفرما نماید . نکته ای که به نظر جالب می آید اینست که زردتشتیان دعایی بنام دعای زود آمدن سوشیانس دارند . ضمناً باید متذکر شد که با آمدن وی عدل و داد در پهنه گیتی گسترده خواهد شد ، بعد از آنکه جهان سراسر در ظلم و جور و جنایت فرورفته باشد "
در کتب مقدسه ادیان قبل از اسلام منجمله تورات و انجیل بشارات فراوانی دربارة حکومت امام عصر(ع) و سرانجام این جهان می خوانیم و چه بهتر که سخن خود را در این مورد با دلالت آیه ای از آیات قرآن مقدس شروع نماییم :
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکران الارض یرثها عبادی الصالحون ( انبیاء ـ 105 )
پس با این دلالت نخست به سراغ زبور داوود یا مزامیر داوود می رویم تا ببینیم این وعدة الهیه بچه صورتی در آن کتاب بیان گردیده است :
" به سبب شریران خویش را مشوش مساز .. زیرا که مثل علف بزودی بریده می شوند .. و بر خداوند توکل نما و نیکویی بکن … زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود ، هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی و سلامتی متلذذ خواهند گردید … شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان را کشیده اند مسکین و فقیر را بیندازند و راست روان را مقتول سازند ، شمشیر ایشان به بدن خودشان فرو خواهد رفت و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد … زیرا که بازوهای شریران شکسته خواهد شد و اما صالحان را خداوند خلاصه و ماحصل این آیات که از عهد قدیم مزامیر داوود نقل شد اینکه زمین از آن صالحان خواهد گردید و بالاخره شریران و بدکاران از بین خواهند رفت .
در مکاشفة یوحنای رسول می خوانیم :
" و هر که غالب آید و اعمال مرا تا انجام نگاه دارد ، او را بر امتها قدرت خواهم بخشید تا ایشان را به عصای آهنین حکمرانی کند و مثل کوزه های کوزه گر خرد خواهد شد چنانکه من نیز از پدرم خود یافته ام و به او ستارة صبح را خواهم بخشید . آنکه گوش دارد بشنود که روح به کلیساها چه می گوید "
راستی بنگریم که روح چه می گوید ، برخی از مفسرین اناجیل گمان برده اند که مقصود از آیات شخص عیسی مسیح (ع) می باشد ولی دقت در آیات فوق الذکر که افعالش همه بلفظ مستقبل است نشان می دهد که مسیح (ع) از شخص دیگری خبر می دهد . آری وی مامور است و ماموریتی الهی دارد که در پرتو ستارة درخشان آئین اسلام و قانون اساسی و زوال ناپذیر قرآن مقدس شب یلدای حیات ظلمانی و زندگی جهنمی بشر را به عصری درخشان و حیاتی روح بخش و بهشتی مبدل سازد . آری مقصود از این بشارات پرچمدار انقلاب عدل جهانی حضرت مهدی (ع) است که به قدرت و نصرت الهی بر جهان حکومت خواهد کرد .
امام مهدی (عج) از نظر قرآن و احادیث اسلامی
در این بخش گزیده أی از آیات قرآن کریم راجع به قیام مهدی منتظر (ع) با تفاسیری که از ائمه اهل البیت (ع) دربارة وی در ذیل آن آیات آمده سخن خواهیم گفت .
قسمت اول آیات
1ـ وعده الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبد لنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون . ( نور ـ 55 )
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند وعده فرموده که آنان را در کره زمین خلافت بخشد همانگونه که پیشینینان آنان را خلافت بخشیده و دین برگزیدة خود اسلام را بر همه ادیان تمکین و برتری عنایت فرماید و وحشت و هراس آنها را بدنبال ترسشان به امنیت مبدل فرماید . آنگاه فقط مرا پرستند و به من شرک نیاورند و هر آنکس که آن هنگام کفر ورزد به حقیقت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
امام مهدی (عج) در کتب مقدس پیشینیان
مساله تشکیل حکومت جهانی واحد و برخورداری جهانیان از یک برنامه کامل حق و عدل ، موضوعی نیست که خاص اسلام و مسلمانان و خصوصاً شیعیان باشد . بلکه مطلبی است که اهل ادیان عموما بدان باید اعتراف داشته باشند ، زیرا در کتب مورد پذیرش و قبول آنان دربارة این مساله مهم بکنایاتی قریب بتصریحات وقوع این حادثه عظیم و بی نظیر در تاریخ بشری بشاراتی ذکر گردیده که ما برای نمونه به بیان برخی از آنها اکتفا می کنیم .
بنا به نوشته ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند در کتب مذهبی هندوان قریب به این مضامین درباره حکومت جهانی قائد عظیم الشان الهی یعنی امام عصر (ع) مطالبی ذکر گردیده است :
« در اواخر جنگ چهارم ( دوران چهارم ) مردم روی زمین به فساد گرائیده و بیشترشان کفر ورزیده و مرتکب گناهان بسیار می شوند و فرومایگان به نامداری رسیده و بسان گرگ درنده به جان دیگران می افتند و هرچه را که بدست بیاورند به یغما می برند . کاهنان و روحانیان هم مانند آنها فاسد می گردند و اکثریت با دزدان می شود و مردم پرهیزکار و پارسا همه جا مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند . آنگاه "برهمن کلا" ( یعنی روحانی نیرومند ) شمشیر آخته و با نیروی مقاومت ناپذیر مفسدان را از میان بر می دارد و زمین را از پلیدیها پاک می سازد و نیکان و پاکان را باقی می گذارد تا به تناسل ادامه دهند . »
در میان آثار زردتشتیان نیز به مطلبی برخورد می نماییم که می تواند مددکار خوبی در دریافت وقوع حکومت حق و عدل برای ما باشد .
سرگرد اورنگ در کتابی تحت عنوان «یکتاپرستی در ایران قدیم» مطالبی را در این مورد ذکر نموده که خلاصه قسمتی از آنرا ذیلاً می آوریم :
" همانطوریکه در همه ادیان به ظهور موعود آخرالزمان وعده داده شده است ، در آئین ایران باستان نیز به آمدن چنین موعودی تحت عنوان "سوشیانس پیروزگر" خبر داده شده که با ظهور او مرده ها زنده می گردند و رستاخیز برپا می گردد . بعلاوه آنچه از اوستا بر می آید و مفسرین در این باره نوشته اند اینست که جنگ دائمی بین سپنتا مینو و انگره مینو یعنی راستی و دروغ پایان نمی پذیرد مگر اینکه سوشیانس پیروزگر ظاهر شود و راستی و درستی را در سراسر جهان حکمفرما نماید . نکته ای که به نظر جالب می آید اینست که زردتشتیان دعایی بنام دعای زود آمدن سوشیانس دارند . ضمناً باید متذکر شد که با آمدن وی عدل و داد در پهنه گیتی گسترده خواهد شد ، بعد از آنکه جهان سراسر در ظلم و جور و جنایت فرورفته باشد "
در کتب مقدسه ادیان قبل از اسلام منجمله تورات و انجیل بشارات فراوانی دربارة حکومت امام عصر(ع) و سرانجام این جهان می خوانیم و چه بهتر که سخن خود را در این مورد با دلالت آیه ای از آیات قرآن مقدس شروع نماییم :
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکران الارض یرثها عبادی الصالحون ( انبیاء ـ 105 )
پس با این دلالت نخست به سراغ زبور داوود یا مزامیر داوود می رویم تا ببینیم این وعدة الهیه بچه صورتی در آن کتاب بیان گردیده است :
" به سبب شریران خویش را مشوش مساز .. زیرا که مثل علف بزودی بریده می شوند .. و بر خداوند توکل نما و نیکویی بکن … زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود ، هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی و سلامتی متلذذ خواهند گردید … شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان را کشیده اند مسکین و فقیر را بیندازند و راست روان را مقتول سازند ، شمشیر ایشان به بدن خودشان فرو خواهد رفت و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد … زیرا که بازوهای شریران شکسته خواهد شد و اما صالحان را خداوند خلاصه و ماحصل این آیات که از عهد قدیم مزامیر داوود نقل شد اینکه زمین از آن صالحان خواهد گردید و بالاخره شریران و بدکاران از بین خواهند رفت .
در مکاشفة یوحنای رسول می خوانیم :
" و هر که غالب آید و اعمال مرا تا انجام نگاه دارد ، او را بر امتها قدرت خواهم بخشید تا ایشان را به عصای آهنین حکمرانی کند و مثل کوزه های کوزه گر خرد خواهد شد چنانکه من نیز از پدرم خود یافته ام و به او ستارة صبح را خواهم بخشید . آنکه گوش دارد بشنود که روح به کلیساها چه می گوید "
راستی بنگریم که روح چه می گوید ، برخی از مفسرین اناجیل گمان برده اند که مقصود از آیات شخص عیسی مسیح (ع) می باشد ولی دقت در آیات فوق الذکر که افعالش همه بلفظ مستقبل است نشان می دهد که مسیح (ع) از شخص دیگری خبر می دهد . آری وی مامور است و ماموریتی الهی دارد که در پرتو ستارة درخشان آئین اسلام و قانون اساسی و زوال ناپذیر قرآن مقدس شب یلدای حیات ظلمانی و زندگی جهنمی بشر را به عصری درخشان و حیاتی روح بخش و بهشتی مبدل سازد . آری مقصود از این بشارات پرچمدار انقلاب عدل جهانی حضرت مهدی (ع) است که به قدرت و نصرت الهی بر جهان حکومت خواهد کرد .
امام مهدی (عج) از نظر قرآن و احادیث اسلامی
در این بخش گزیده أی از آیات قرآن کریم راجع به قیام مهدی منتظر (ع) با تفاسیری که از ائمه اهل البیت (ع) دربارة وی در ذیل آن آیات آمده سخن خواهیم گفت .
قسمت اول آیات
1ـ وعده الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبد لنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون . ( نور ـ 55 )
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند وعده فرموده که آنان را در کره زمین خلافت بخشد همانگونه که پیشینینان آنان را خلافت بخشیده و دین برگزیدة خود اسلام را بر همه ادیان تمکین و برتری عنایت فرماید و وحشت و هراس آنها را بدنبال ترسشان به امنیت مبدل فرماید . آنگاه فقط مرا پرستند و به من شرک نیاورند و هر آنکس که آن هنگام کفر ورزد به حقیقت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
امام زمان (عج)
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.
تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسکری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال ٢٦٠ هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنکه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند.
بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را که تا سال 329 هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند. در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت. این چهار تن که آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) می خوانند عبارتند از:
١- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) او به دستور امام حسن عسکری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.
٢- ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسکری که پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال ۳۰۴ یا ۳۰٥ هـ ق در بغداد درگذشت.
۳- حسین بن روح نوبختی که دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال ۳۲٦ در بغداد درگذشت.
٤- علی بن محمد سُمری که بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان ۳٢۹ در بغداد درگذشت.
ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد. این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:
ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن.
زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعای مشاهده کنند، هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی بشود کذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»
ـ دوره غیبت کبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند. در این دوره کسی مستقیماً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.
ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است. حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشکار خواهد شد. اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است. گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است.
در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است که ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده نمی شود، اما انوارش به زمین می رسد وبه آن سود می رساند، همه مسلمانان، به دلیل حدیث هایی که از پیامبر (ص) روایت شده است، معتقدند که مهدی (عج) روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. امام تنها شیعیان هستند که به امامت او در دوران غیبت نیز معتقدند.....
ـ در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد.....
ـ فرهنگنامه کودکان و نوجوانان/ جلد سوم/ ص 269/ چاپ اول سال 1367
ـ دائره المعارف تشیع/ جلد دوم/ ص 374/ چاپ دوم سال 1372
اندیشه پیروزی نهایی نیروهای حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل، و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی از او به «مهدی» تعبیر شده است، اندیشه ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی – با تفاوتها و اختلافهایی – بدان مومن و معتقدند؛ زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است؛
این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشه، و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشریت است که طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها فوق العاده تاریک و ابتر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
در راستای انتظار حضرت مهدی (عج) واپسین بخش
معنای انتظار
اشاره: در شماره قبل، بخش نخست مقاله «قدر اصغر و قدر اکبر»، که در آن به ارزش و اهمیت نیمه شعبان از زوایای مختلف پرداخته شد از نظر خوانندگان گرامی گذشت، واپسین بخش این مبحث به فلسفه انتظار اختصاص دارد.گروه اندیشهآیت الله محمدرضا مهدوی کنیامروزه برخی از علمای علوم سیاسی قائل اند که مردم خودشان حکومت را انتخاب می کنند و به آن مشروعیت می بخشند. اما در مورد ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام چنین نمی گوییم. گرچه برخی چنین پنداشته اند، ولی این مطالب درباره ولایت ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین قطعاً نادرست است. لذا شما ملاحظه کنید تعبیر روایت را که می فرماید:«بنی الاسلام علی خمس: الصلاه و الزکوه و الحج و الصوم و الولایه و لم یناد احد بشی کمانودی بالولایه»(۹)این ولایت دایر مدار ضرورت اجتماعی و نشأت گرفته از خواست مردم نیست تا مردم تأسیسش کنند و به آن مشروعیت ببخشند.شگفت تر آن که برخی اشتباه بزرگتری مرتکب شده اند و گفته اند که مشروعیت ولایت الله هم به پذیرش مردم است! و به آیه «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»(۱۰) استناد جسته اند، که ما راه را به انسان نشان داده ایم، می خواهد بپذیرد یا نپذیرد. یعنی این مردم اند که می توانند به اختیار خود ولایت خود را بپذیرند و یا نپذیرند. پس ولایت خدا نیز وابسته به اراده مردم است، ولی بطلان این استدلال روشن است. زیرا آیه شریفه در مقام نفی جبر است نه در مقام نفی تکلیف و الزام. یعنی انسان در عین حال که مختار آفریده شده، ولی شرعاً ملزم است که راه راست را اختیار کند و ولایت خدا را بر ولایت دیگران مقدم بدارد. این آیه هیچ ربطی به تغییر تشریعی و مشروعیت ندارد، بلکه اشاره بر یک واقعیت عینی و خارجی است که انسان تکویناً با اراده و اختیار آفریده شده است. لذا در آیه بعد می فرماید: «انا اعتدنا للکافرین سلاسل و...» یعنی ما برای کافران غل ها و زنجیرها در دوزخ آماده کردیم. انسان بالطبع آزاد است، ولی شرعاً مکلف است. اصولاً تا انسان دارای اختیار نباشد تکلیف معنی ندارد. یعنی چون قادر به انجام کارهای خوب و بد است، خداوند او را مکلف به کارهای نیک کرده و از کارهای زشت بازداشته است، تا با اختیار به خوبی ها عمل و از بدی ها پرهیز کند.تأسف حقیر از این است که این مطالب در مرکز تشیع و در مرکز حکومت اسلامی گفته می شود. آنگاه که ما اعلام خطر می کنیم، متوسل به مسأله آزادی بیان می شوند و بانگ و فریاد برآرند که مسلمانی نیست. بحث بر سر این نیست که نظریات طرح نشود. بحث بر سر این است که بی پایه ترین مطالب و پایین ترین مطالب از لحاظ سطح علمی، به عنوان مطالب باارزش علمی به مخاطبی که در این امور آگاهی کافی ندارد، ارائه می شود. این نوعی خیانت به مخاطب و تضییع حقوق آنان است. مقصود ما احساس خطر از شخص یا افراد یا اصل طرح یک مطلب نیست. مقصود ما احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت مردم است.اولین اصلی که در طرح مطالب علمی باید رعایت شود، رعایت حق مخاطب است. مخاطب باید بداند که این مطلبی که ارائه شده، تا چه حد از سطح علمی قابل قبول برخوردار است. طرح هر مسأله علمی نیاز به اصول موضوعه و مشترکی دارد که مورد قبول باشد. بدون آن اصول، ایراد این گونه مباحث به سفسطه و مغالطه نزدیک تر است. شما امروز با نمونه هایی از آن آشنا شدید. مطالب به گونه ای مطرح می شود که گویی مطالب ارائه شده از بدیهیات است! لذا ما نسبت به این مخاطب و این مردم احساس مسئولیت می کنیم. والا مسأله مخالفت با شخص یا گروه مطرح نیست. این گونه افراد، هر زمان که با واکنش عمومی روبه رو می شوند و از پاسخ منطقی در می مانند، اعتراض و انتقادها را سیاسی و یا گروهی جلوه می دهند!نکته آخر، مسأله «انتظار» است. «انتظار» به معنای امید خام نیست. بلکه مفهوم درست آن «چشم به راه بودن» است. حالا ببینیم چشم به راه بودن چه آثاری دارد؟آیا ما در حکومت حضرت مهدی علیه السلام نیازی به عالم، حوزه و دانشگاه نداریم؟! آیا در زمان آن حضرت تمام حوزه ها و دانشگاه ها بسته می شود؟ خیر این گونه نیست. گرچه در حدیث آمده است:(۱۱) «هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه وآله و سلم ظهور کند، خداوند دست عنایت بر سر بندگانش می نهد تا عقول آنها مجتمع و رشدشان به کمال برسد.»یعنی: موانع از سر راه برداشته و استعدادها شکوفا می شود، ولی این مطلب ظاهراً از طریق اعجاز و خرق عادت رخ نمی دهد که مدرسه و دانشگاه ها را ببندند و مردم دست از کار و کوشش بکشند. پس معنی انتظار آن نیست که دست روی دست بگذارید و هیچ گونه آمادگی نداشته باشید و آن حضرت بیاید و همه چیز را یک دفعه درست کند. چنین نیست. این انتظار برای ما آنقدر جدی و مهم است که در دعای عهد از خدا می خواهیم: اگر «مرگ» میان من و آن حضرت جدایی افکند، خدایا مرا از آرامگاهم برانگیز، در حالی که شمشیر و نیزه ام در دستم باشد، (۱۲) یعنی کاملاً آماده باشم.در حدیث آمده: «ولیعد احدکم لخروج القائم و لو سهماً».(۱۳) یعنی با فراهم کردن یک تیر هم که شده، برای ظهور آن حضرت آماده باشید. پس جوانها باید از لحاظ علمی و فنی و نظامی آموزش ببینند و مهمتر از همه، تقوا داشته باشند، تقوا از همه امور بالاتر است. این معنای «انتظار» است که فرمود:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرج«(۱۴)من روایات «افضل الاعمال» را در معجم بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی بررسی کردم. در میان عبادات، اعمال بسیاری است که افضل شمرده شده است. ولی تفاوت اساسی آن اعمال با مسأله انتظار فرج در این است که همه آن اعمال جنبه فردی دارد. ولی مسأله انتظار، انتظار جمعی است. یعنی انتظار امت برای امر مهمی که مربوط به امت است. حدیثی که من دیدم، دنباله ای هم دارد:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرح من الله» (۱۵)لذا ما باید این انتظار را از جنبه فردی فراتر بدانیم و جنبه امتی و جمعی به آن بدهیم تا «انتظار الامه» محقق شود.پس آن چه برخی گفته اند که همه کارها را باید به حضرت حواله دهیم تا تشریف بیاورند و اصلاح کنند، سخن درستی نیست. این گونه انتظار و این گونه حوالت دادن راحت ترین اعمال است، نه افضل اعمال. که فرموده اند: «افضل الاعمال، احمزها» (۱۶)«بالاترین عمل آن است که سخت باشد.»پس باید برای این امر مهم، انتظار سختی کشید و ضررها مادی و جانی را تحمل کرد تا افضل الاعمال صدق کند.جمله آخر من به شما طلاب و دانشجویان عزیز این است که جامعه اسلامی به عالم متقی نیاز مبرم دارد. لذا شما باید خود را برای رفع این نیازها آماده کنید. دانشگاهها، قوه قضاییه، مردم، نیروهای انتظامی و نظامی، کشورهای خارج از لحاظ درک معارف دینی، همه و همه به عالم متقی نیازمندند. امروز باید به یک یا چند زبان خارجی مسلط شد. غفلت نکنید و فرصت ها را غنیمت بشمارید. من به عنوان کسی که بیش از پنجاه سال تجربه دارم می گویم که اگر درست درس بخوانید و تقوا داشته باشید و خود را در مسیر خدمت به قرآن و اهل بیت علیهم السلام و مردم قرار بدهید، زندگانی دنیای شما نیز بهترین زندگانی خواهد بود. غصه دنیا را نخورید که در دنیا و آخرت آبرومند خواهید بود.یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره (۱۷)خداوند مؤمنان را با قول ثابت در دنیا و آخرت استوار می دارد.حضرت مهدی روحی له الفدا خادمان خود را رها نمی کند. به شرط این که ما در خادم بودن صادق باشیم. البته ممکن است که نوسانات و مشکلاتی در زندگی هر کس پیدا شود که برای امتحان است. خداوند فرموده است:«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون (۱۸)آیا مردم گمان دارند همین که بگویند ما ایمان آورده ایم آنها را رها می کنیم و آنها مورد آزمایش قرار نمی گیرند.این آزمایش های الهی برای ساخته شدن ما لازم است. اگر در زندگی مشکلات نداشته باشیم و همواره در رفاه و آسایش باشیم، در آینده نمی توانیم با مسائل و مشکلاتی که در جهان هست، مبارزه کنیم. قهراً باید طعم سختی ها را بچشیم. اما اگر در این راه ثابت قدم باشیم، یقین داشته باشیم که آبرومند و سربلند خواهیم بود.برادران من، هوشیار باشید. ما باید بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشیم و مواظبت کنیم. مبادا یک قلم خطا، یک قدم، یک سخن خطا و یک نگاه خطا موجب سقوطمان بشود. امید است که همه ما از یاران صادق و منتظران واقعی امام منتظر علیه السلام باشیم. ان شاءالله تعالی.پانوشتها:۹- بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۶۸، ص ۳۳۱.۱۰- سوره انسان، آیه ۳. ۱۱. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۱، ص ۳۵.۱۲. مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عهد. متن عربی آن چنین است:«اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی مجرداً.»۱۳. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص ۳۶۶.۱۴. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۵. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۶. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۷۰، ص۲۳۷؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۱۲۶، حدیث ۱۴۳۱۲، حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.۱۷. سوره ابراهیم، آیه ۲۷.۱۸. سوره عنکبوت، آیه ۲.
ظهورت روشنی بخش نظرباد...
موعود مقدس فرهنگ ساز است چراکه همه فضایل عالی انسانی را در خود مجتمع می سازد فضایلی که در همه ادوار مورد تقدیس مردان و زنان ایرانی بوده است. شجاعت، سخاوت، جوانمردی، عدالت، صفا، رحمت، شفقت و ماندن بر سر عهد و پیمان، بی گمان رمز ماندگاری آثاری چون شاهنامه، خمسه نظامی، الهی نامه عطار، فتوت نامه ها، داستان های عامیانه سمک عیار، گلستان و بوستان، مثنوی، بهارستان جامی و حتی آثار عبید زاکانی در این است که جملگی آئینه مرام و سنتی هستند که مردم این سرزمین در طول تاریخ، حافظ آن بوده اند؛ به همان سان که همه این آثار نامردی، جبن، ریا، زهدفروشی و دروغ را در زمره لشکریان اهریمن معرفی می کنند و با همه توان و با زبان و عمل قهرمانان با آن می ستیزند.این مردم، رسم فتوت را در سینه داشتند و خاطره اش را در ضمیر ناخودآگاه و یادش را در حضور پهلوانان، تا آن که، جملگی را در سنت و سیره علی و فرزندان او یافتند و اهل بیت را از خود دانسته و با جان در خدمتش درآمدند؛ در سوگشان به سوگ نشستند و با سورشان به شادی برخاستند تا شیعه باشند و پیرو.شیعگی، مترادف با جوانمردی شد و از شیعه بودن علی وار زیستن و حسین وار بودن و زینب وار پای در رکاب مردی گذاردن را فهمیدند تا به امروز که مهدی(ع)، موعود ادیان، فرزند علی، تمثال سوشیانت، نماد اسم رحمت، فتی و جوانمرد اهل بیت با شمشیر آخته علی، اسب محمد، منتقم خون حسین، هادم ابنیه شرک و نفاق، گریزان از دروغ و نیرنگ و ریا، چونان شهاب ثاقب می آید تا آرزوهای مانده در سینه ها را مبدل به واقعیتی انکارناپذیر کند؛ او که عموم یارانش جوانند و مشاورانش از ایرانیان اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
در راستای انتظار حضرت مهدی (عج) واپسین بخش
معنای انتظار
اشاره: در شماره قبل، بخش نخست مقاله «قدر اصغر و قدر اکبر»، که در آن به ارزش و اهمیت نیمه شعبان از زوایای مختلف پرداخته شد از نظر خوانندگان گرامی گذشت، واپسین بخش این مبحث به فلسفه انتظار اختصاص دارد.گروه اندیشهآیت الله محمدرضا مهدوی کنیامروزه برخی از علمای علوم سیاسی قائل اند که مردم خودشان حکومت را انتخاب می کنند و به آن مشروعیت می بخشند. اما در مورد ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام چنین نمی گوییم. گرچه برخی چنین پنداشته اند، ولی این مطالب درباره ولایت ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین قطعاً نادرست است. لذا شما ملاحظه کنید تعبیر روایت را که می فرماید:«بنی الاسلام علی خمس: الصلاه و الزکوه و الحج و الصوم و الولایه و لم یناد احد بشی کمانودی بالولایه»(۹)این ولایت دایر مدار ضرورت اجتماعی و نشأت گرفته از خواست مردم نیست تا مردم تأسیسش کنند و به آن مشروعیت ببخشند.شگفت تر آن که برخی اشتباه بزرگتری مرتکب شده اند و گفته اند که مشروعیت ولایت الله هم به پذیرش مردم است! و به آیه «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»(۱۰) استناد جسته اند، که ما راه را به انسان نشان داده ایم، می خواهد بپذیرد یا نپذیرد. یعنی این مردم اند که می توانند به اختیار خود ولایت خود را بپذیرند و یا نپذیرند. پس ولایت خدا نیز وابسته به اراده مردم است، ولی بطلان این استدلال روشن است. زیرا آیه شریفه در مقام نفی جبر است نه در مقام نفی تکلیف و الزام. یعنی انسان در عین حال که مختار آفریده شده، ولی شرعاً ملزم است که راه راست را اختیار کند و ولایت خدا را بر ولایت دیگران مقدم بدارد. این آیه هیچ ربطی به تغییر تشریعی و مشروعیت ندارد، بلکه اشاره بر یک واقعیت عینی و خارجی است که انسان تکویناً با اراده و اختیار آفریده شده است. لذا در آیه بعد می فرماید: «انا اعتدنا للکافرین سلاسل و...» یعنی ما برای کافران غل ها و زنجیرها در دوزخ آماده کردیم. انسان بالطبع آزاد است، ولی شرعاً مکلف است. اصولاً تا انسان دارای اختیار نباشد تکلیف معنی ندارد. یعنی چون قادر به انجام کارهای خوب و بد است، خداوند او را مکلف به کارهای نیک کرده و از کارهای زشت بازداشته است، تا با اختیار به خوبی ها عمل و از بدی ها پرهیز کند.تأسف حقیر از این است که این مطالب در مرکز تشیع و در مرکز حکومت اسلامی گفته می شود. آنگاه که ما اعلام خطر می کنیم، متوسل به مسأله آزادی بیان می شوند و بانگ و فریاد برآرند که مسلمانی نیست. بحث بر سر این نیست که نظریات طرح نشود. بحث بر سر این است که بی پایه ترین مطالب و پایین ترین مطالب از لحاظ سطح علمی، به عنوان مطالب باارزش علمی به مخاطبی که در این امور آگاهی کافی ندارد، ارائه می شود. این نوعی خیانت به مخاطب و تضییع حقوق آنان است. مقصود ما احساس خطر از شخص یا افراد یا اصل طرح یک مطلب نیست. مقصود ما احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت مردم است.اولین اصلی که در طرح مطالب علمی باید رعایت شود، رعایت حق مخاطب است. مخاطب باید بداند که این مطلبی که ارائه شده، تا چه حد از سطح علمی قابل قبول برخوردار است. طرح هر مسأله علمی نیاز به اصول موضوعه و مشترکی دارد که مورد قبول باشد. بدون آن اصول، ایراد این گونه مباحث به سفسطه و مغالطه نزدیک تر است. شما امروز با نمونه هایی از آن آشنا شدید. مطالب به گونه ای مطرح می شود که گویی مطالب ارائه شده از بدیهیات است! لذا ما نسبت به این مخاطب و این مردم احساس مسئولیت می کنیم. والا مسأله مخالفت با شخص یا گروه مطرح نیست. این گونه افراد، هر زمان که با واکنش عمومی روبه رو می شوند و از پاسخ منطقی در می مانند، اعتراض و انتقادها را سیاسی و یا گروهی جلوه می دهند!نکته آخر، مسأله «انتظار» است. «انتظار» به معنای امید خام نیست. بلکه مفهوم درست آن «چشم به راه بودن» است. حالا ببینیم چشم به راه بودن چه آثاری دارد؟آیا ما در حکومت حضرت مهدی علیه السلام نیازی به عالم، حوزه و دانشگاه نداریم؟! آیا در زمان آن حضرت تمام حوزه ها و دانشگاه ها بسته می شود؟ خیر این گونه نیست. گرچه در حدیث آمده است:(۱۱) «هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه وآله و سلم ظهور کند، خداوند دست عنایت بر سر بندگانش می نهد تا عقول آنها مجتمع و رشدشان به کمال برسد.»یعنی: موانع از سر راه برداشته و استعدادها شکوفا می شود، ولی این مطلب ظاهراً از طریق اعجاز و خرق عادت رخ نمی دهد که مدرسه و دانشگاه ها را ببندند و مردم دست از کار و کوشش بکشند. پس معنی انتظار آن نیست که دست روی دست بگذارید و هیچ گونه آمادگی نداشته باشید و آن حضرت بیاید و همه چیز را یک دفعه درست کند. چنین نیست. این انتظار برای ما آنقدر جدی و مهم است که در دعای عهد از خدا می خواهیم: اگر «مرگ» میان من و آن حضرت جدایی افکند، خدایا مرا از آرامگاهم برانگیز، در حالی که شمشیر و نیزه ام در دستم باشد، (۱۲) یعنی کاملاً آماده باشم.در حدیث آمده: «ولیعد احدکم لخروج القائم و لو سهماً».(۱۳) یعنی با فراهم کردن یک تیر هم که شده، برای ظهور آن حضرت آماده باشید. پس جوانها باید از لحاظ علمی و فنی و نظامی آموزش ببینند و مهمتر از همه، تقوا داشته باشند، تقوا از همه امور بالاتر است. این معنای «انتظار» است که فرمود:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرج«(۱۴)من روایات «افضل الاعمال» را در معجم بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی بررسی کردم. در میان عبادات، اعمال بسیاری است که افضل شمرده شده است. ولی تفاوت اساسی آن اعمال با مسأله انتظار فرج در این است که همه آن اعمال جنبه فردی دارد. ولی مسأله انتظار، انتظار جمعی است. یعنی انتظار امت برای امر مهمی که مربوط به امت است. حدیثی که من دیدم، دنباله ای هم دارد:«افضل اعمال امتی، انتظار الفرح من الله» (۱۵)لذا ما باید این انتظار را از جنبه فردی فراتر بدانیم و جنبه امتی و جمعی به آن بدهیم تا «انتظار الامه» محقق شود.پس آن چه برخی گفته اند که همه کارها را باید به حضرت حواله دهیم تا تشریف بیاورند و اصلاح کنند، سخن درستی نیست. این گونه انتظار و این گونه حوالت دادن راحت ترین اعمال است، نه افضل اعمال. که فرموده اند: «افضل الاعمال، احمزها» (۱۶)«بالاترین عمل آن است که سخت باشد.»پس باید برای این امر مهم، انتظار سختی کشید و ضررها مادی و جانی را تحمل کرد تا افضل الاعمال صدق کند.جمله آخر من به شما طلاب و دانشجویان عزیز این است که جامعه اسلامی به عالم متقی نیاز مبرم دارد. لذا شما باید خود را برای رفع این نیازها آماده کنید. دانشگاهها، قوه قضاییه، مردم، نیروهای انتظامی و نظامی، کشورهای خارج از لحاظ درک معارف دینی، همه و همه به عالم متقی نیازمندند. امروز باید به یک یا چند زبان خارجی مسلط شد. غفلت نکنید و فرصت ها را غنیمت بشمارید. من به عنوان کسی که بیش از پنجاه سال تجربه دارم می گویم که اگر درست درس بخوانید و تقوا داشته باشید و خود را در مسیر خدمت به قرآن و اهل بیت علیهم السلام و مردم قرار بدهید، زندگانی دنیای شما نیز بهترین زندگانی خواهد بود. غصه دنیا را نخورید که در دنیا و آخرت آبرومند خواهید بود.یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره (۱۷)خداوند مؤمنان را با قول ثابت در دنیا و آخرت استوار می دارد.حضرت مهدی روحی له الفدا خادمان خود را رها نمی کند. به شرط این که ما در خادم بودن صادق باشیم. البته ممکن است که نوسانات و مشکلاتی در زندگی هر کس پیدا شود که برای امتحان است. خداوند فرموده است:«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون (۱۸)آیا مردم گمان دارند همین که بگویند ما ایمان آورده ایم آنها را رها می کنیم و آنها مورد آزمایش قرار نمی گیرند.این آزمایش های الهی برای ساخته شدن ما لازم است. اگر در زندگی مشکلات نداشته باشیم و همواره در رفاه و آسایش باشیم، در آینده نمی توانیم با مسائل و مشکلاتی که در جهان هست، مبارزه کنیم. قهراً باید طعم سختی ها را بچشیم. اما اگر در این راه ثابت قدم باشیم، یقین داشته باشیم که آبرومند و سربلند خواهیم بود.برادران من، هوشیار باشید. ما باید بیش از دیگران مراقب اعمال خود باشیم و مواظبت کنیم. مبادا یک قلم خطا، یک قدم، یک سخن خطا و یک نگاه خطا موجب سقوطمان بشود. امید است که همه ما از یاران صادق و منتظران واقعی امام منتظر علیه السلام باشیم. ان شاءالله تعالی.پانوشتها:۹- بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۶۸، ص ۳۳۱.۱۰- سوره انسان، آیه ۳. ۱۱. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۱، ص ۳۵.۱۲. مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عهد. متن عربی آن چنین است:«اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی مجرداً.»۱۳. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص ۳۶۶.۱۴. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۵. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۵۲، ص۱۲۸.۱۶. بحارالانوار، چاپ المکتبه الاسلامیه، ج ۷۰، ص۲۳۷؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۱۲۶، حدیث ۱۴۳۱۲، حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.۱۷. سوره ابراهیم، آیه ۲۷.۱۸. سوره عنکبوت، آیه ۲.
ظهورت روشنی بخش نظرباد...
موعود مقدس فرهنگ ساز است چراکه همه فضایل عالی انسانی را در خود مجتمع می سازد فضایلی که در همه ادوار مورد تقدیس مردان و زنان ایرانی بوده است. شجاعت، سخاوت، جوانمردی، عدالت، صفا، رحمت، شفقت و ماندن بر سر عهد و پیمان، بی گمان رمز ماندگاری آثاری چون شاهنامه، خمسه نظامی، الهی نامه عطار، فتوت نامه ها، داستان های عامیانه سمک عیار، گلستان و بوستان، مثنوی، بهارستان جامی و حتی آثار عبید زاکانی در این است که جملگی آئینه مرام و سنتی هستند که مردم این سرزمین در طول تاریخ، حافظ آن بوده اند؛ به همان سان که همه این آثار نامردی، جبن، ریا، زهدفروشی و دروغ را در زمره لشکریان اهریمن معرفی می کنند و با همه توان و با زبان و عمل قهرمانان با آن می ستیزند.این مردم، رسم فتوت را در سینه داشتند و خاطره اش را در ضمیر ناخودآگاه و یادش را در حضور پهلوانان، تا آن که، جملگی را در سنت و سیره علی و فرزندان او یافتند و اهل بیت را از خود دانسته و با جان در خدمتش درآمدند؛ در سوگشان به سوگ نشستند و با سورشان به شادی برخاستند تا شیعه باشند و پیرو.شیعگی، مترادف با جوانمردی شد و از شیعه بودن علی وار زیستن و حسین وار بودن و زینب وار پای در رکاب مردی گذاردن را فهمیدند تا به امروز که مهدی(ع)، موعود ادیان، فرزند علی، تمثال سوشیانت، نماد اسم رحمت، فتی و جوانمرد اهل بیت با شمشیر آخته علی، اسب محمد، منتقم خون حسین، هادم ابنیه شرک و نفاق، گریزان از دروغ و نیرنگ و ریا، چونان شهاب ثاقب می آید تا آرزوهای مانده در سینه ها را مبدل به واقعیتی انکارناپذیر کند؛ او که عموم یارانش جوانند و مشاورانش از ایرانیان اند.