لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
« موضوع اخلاق »
اخلاق موضوعی فلسفی ، سیاسی ، تربیتی و اجتماعی است . متفکران در فلسفه به ماهیت تفکر اخلاقی تکیه می کنند و در سیاست آن را به کار می برند و درسطح فردی نوع سلوک آدمی و روابط اجتماعی او را تعریف وتبیین می کنند و در سطح اجتماعی (محلی وجهانی ) نیز بر اساس آن قانون می نویسند .
در غرب سنت فکری 2300 ساله ای ، پیرامون اخلاق که آن را به درستی فلسفه اخلاق می خوانند ، وجود دارد . غایت و هدف این موضوع راه یافتن به راهکارهایی ویژه برای زندگی بهتر است . و هر دیدگاه یا مکتبی در اخلاق تعبیر خاص و ویژه ای از زندگی بهتر ارائه کرده است که تاریخ فلسفه خود گواه این مدعا است .
فلسفه اخلاق پایه نظری ساختار سیاسی و خوراک اصلی یا گوهر علوم سیاسی در هر جامعة متمدن است . نیاکان ما به درستی ، آن را سیاست مدن و آئین شهری نامیدند و از راه تفکر اخلاقی است که نظام حقوقی یک جامعه پی ریزی می شود که آن هم انواع گوناگون دارد .
یکی از آن دو نظام اخلاقی دینی است که پایه داوری اخلاق « را بر وحی » استوار می کند و نظام اخلاقی غیر دینی ( سکولار) که پایه داوری اخلاق را بر خرد بنا می نهد .
مکتب های دیگری هم هستند که به اخلاق از زاویة جدا و مستقل می نگرند . به عبارت دیگر اگر کمی محلی سخن بگوییم بحث و جدل میان دو جهان انقلابی و غیر انقلابی موضوع اخلاقی است . مفهوم اخلاق تنها در آن حد سادة عامیانه نیست که قبلا در فرهنگ تربیتی ایرانی یا شرقی ، فرزند مطیع ، رام و بدون شخصیت را انسان با تربیت و اخلاقی می شناسد . اخلاق هم دربارة نیک و بد سخن می گوید وهم دربارة فراسوی نیک و بد . قانون گرچه از فلسفه اخلاق جداست ولی زادة آن است . اساساً بحث حقوق بطور تام وتمام بستگی به اخلاق یا دقیقتر به دید خاصی از اخلاق دارد . از اینجاست که نظام های حقوقی گوناگونی در جهان بوجود آمده اند . زاویه دید ما در جهان اخلاق نوعی خاص از لوایح قانونی را می نویسد و تنظیم می کند و در آن مرجعی که آن لوایح را تصویب و تبدیل به قانون می کند موضع کاملا روشن و خاصی در اخلاق دارد . به زبان دیگر ، نظام های دادگستری محصولات فلسفة اخلاق هستند . این تنوع مکتب های اخلاقی است که مآلاً نظام های دادگستری گوناگون را در جهان آفریده و می آفرینند . اگر در نظامی حقوق فردی چندان رعایت نشده است این نشان می دهد که دید اخلاقی عامه ی مردم که از زبان ، فرهنگ ، دین ، شرع و عرف و حتی در مجموعه ی واژگان مورد استفاده ، نمایان می شود ، فاقد تعریف روشنی از حقوق فردی است . در نتیجه قانون ، آن حق و حقوق فردی را نادیده می گیرد پس یک رابطه ی علّی میان تفکر اخلاقی و شیوه ی قانون مندی یک جامعه وجود دارد . در نهایت قانون از اخلاق جداست زیرا مجازات های مادی ، فیزیکی و نهایی وجود دارند (مانند زندان ، جریمه ) که قانون را اجرا می کنند اما تنها عوامل اجرایی اخلاق ضمیر باطن و وجدان هستند .
اخلاق همچنین از اتیکت و آداب اجتماعی جداست که به واقع متوجه است به قالب و سبک و آن را بر ماهیت وجود اجتماعی برتری می نهد .
اتیکت مشخص می کند که چه چیز رفتار مؤدبانه است مهمتر اینکه آیا این رفتار ، در یک نگاه عمیقتر ، درست است یا خیر؛ ؟ آداب و رسوم به ما می گویند که چطور لباس بپوشیم ، چگونه به یکدیگر تبریک بگوییم ، چگونه غذا بخوریم و مراسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
استاندارد روش اندازهگیری ید ( بر حسب ید ور پتاسیم ) در خوراک دام و طیور
1- هدف
هدف از تدوین این استاندارد ارائه روش تعیین مقدار ید ( بر حسب ید ور پتاسیم ) در خوراک دام و طیور میباشد .
2- دامنه کاربرد
این استاندارد برای تعیین مقدار ید در خوراک دام و طیور کابرد دارد :
3- روش اندازهگیری مقدار ید
تعیین مقدار ید در خوراک دام و طیور به یکی از دو روش زیر انجام میگیرد ,
3-1- روش الف .
3-1-1- معرف ها
3-1-1-1- تاکادیاستاز
3-1-1-2- شناساگر متیل اورانژ برای تهیه آن 0/5 گرم متیل اورانژ را در آب حل کرده و تا یک لیتر رقیق کنید .)
3-1-1-3- اسید سولفوریک رقیق 2 نرمال
3-1-1-4- آب بروم : محلول مائی اشباع شده : غلظت تقریبی را ( میلی گرم در میلی لیتر ) با افزودن حجم معینی ( توسط بورت ) به بالن محتوی 5 میلی لیتر از محلول ید ور پتاسیم 10 درصد تعیین کنید . 5 میلی لیتر از محلول اسید سولفوریک رقیق اضافه کنید و یذ آزاد شده را با محلول نرمال تیوسولفات سدیم عیارسنجی کنید .
3-1-1-5- محلول تقریبا یک درصد سولفیت سدیم ( وزن به حجم )
3-11-6- محلول تقریبا 5 درصد فنل ( وزن به حجم )
3-1-1-7- محلول تقریبا 10 درصد ید ور پتاسیم ( وزن به حجم )
3-1-1-8- محلول استاندارد تازه تهیه دشه 0/005 نرمال تیو سولفات سدیم
3-1-1-9- محلول یک درصد نشاسته ( وزن به حجم ) تازه تهیه شده
3-1-1-10- محلول کلرور سدیم برای تهیه آن 10 گرم کلرور سدیم را در آب حل کرده و حجم آن را به 100 میلی لیتر برسانید .)
3-1-1-11- محلول ید ور پتاسیم شاهد : 0/328 گرم ید ور پتاسیم را در آب حل کرده و حجم آن را به 250 میلی لیتر برسانید . 5 میلی لیتر از این محلول را تا 250 میلی لیتر رقیق کرده و 5 میلی لیتر آن را به عنوان شاهد مورد استفاده قرار دهید که معادل یک میلی گرم ید و یا 0/308 میلی گرم ید ور پتاسیم است .
3-1-2- آماده کردن محلول نمونه :
3-1-2-1- بدقت حدود 50 گرم از نمونه را وزن کرده و آن را در 100 میلی لیتر آب مقطر حل کنید . 2 گرم تاگادیاستاز به آن بیافزایید و بگذارید در حرارت 37 درجه سانتی گرادبه مدت 2 ساعت بماند محلول را صاف کرده و باقی مانده را با آب بشویید محلول صاف شده و آبهای شستشو صاف شده را روی هم بریزید و حجم آن را در یک بالن ژوژه به 250 میلی لیتر برسانید .
3-1-3- طرز عمل :
50 میلی لیتر محلول مورد آزمون (3-1-2-1) را به وسیله پی پت به یک ارلن مایر 200 میلی لیتری منتقل نموده و سپس به وسیله اسید سولفوریک رقیق شده در حضور شناساگر متیل اورانژ خنثی کنید , سپس به وسیله بورت قطره قطره آب برومی که حاوی 20 میلی گرم برم باشد به محلول اضافه کنید بعد از چند دقیقه بوسیله افزودن قطره قطره سولفیت سدیم و بهم زدن مداوم برم آزاد باقی مانده را از بین ببرید . قسمت دهانه و دیوارههای ارلن مایر را با آب مقطر شستشو و کاملا برم آزاد را بوسیله افزودن یک تا 2 قطره محلول فنل خارج کنید . یک میلی لیتر اسید سولفوریک رقیق و 5 میلی لیتر محلول ید ور پتاسیم افزوده و ید آزاد شده را به وسیله محلول تیو سولفات سدیم استاندارد در حضور یک میلی لیتر معرف نشاسته که در انتهای عمل تیتره کردن اضافه کرده عیارسنجی نمایید .
همراه با این آزمون یک یا چند آزمون شاهد با معرفها بکار برید که از 50 میلی لیتر محلول کلر ور سدیم که به آن مقدار کافی محلول شاهد ید ور پتاسیم افزوده شده استفاده نمایید .
3-1-4- محاسبه :
3-1-4-1- درصد ید به صورت ید ور پتاسیم بر اساس ماده خشک مساویست با :
که در آن
= V1 حجم محلول تیو سولفات سدیم استاندارد مورد احتیاج برای آزمون محلول نمونه آماده شده بر حسب میلی لیتر
= V2 حجم محلول تیوسولفات سدیم مورد احتیاج برای آزمون شاهد بر حسب میلی لیتر
= N نرمالیته محلول تیوسولفات سدیم استاندارد
= W وزن ماده مورد آزمون ( بند 3-1-2-1)
= M درصد رطوبت
3-2- روش ب
3-2-1- روش اندازهگیری ید ( روش C.A.O.A) Elmslie - Calwell
3-2-1-1 معرفها
3-2-1-2- کربنات سدیم
3-2-1-3- محلول سود (1+1)
3-2-1-4- الکل اتیلکیک
3-2-1-4- محلول اشباع شده آب برم Br-H2O
3-2-1-5- اسید فسفریک 85 درصد
3-2-1-6- معرف متیل اورانژ
3-2-1-7- کریستال اسید سالسیلیک
3-2-1-8- ید ور پتاسیم
3-2-1-9- تیو سولفات 0/005 نرمال
3-2-1-10- معرف نشاسته تازه تهیه شده
3-2-2- وسایل :
3-2-2-1- بوته پلاتینی یا نیکلی
3-2-2-2- کوره الکتریکی
3-2-3- طرز عمل :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
گوجه فرنگی «داروئی »
گوجه فرنگی از هزاران سال پیش وجود داشته است ولی البته باندازه یک گیلاس بوده است و کم کم در اثر پرورش درشت تر شده است . وطن اصلی این گیاه آمریکای جنوبی است . درقرن شانزدهم در کشور پرو به مقدر زیاد کشت می شده است . در قرن هفدهم گوجه فرنگی به انگلستان و هلند راه یافت و چون بسیار گران بود فقط مردم ثروتمند می توانستند از آن استفاده کنند و بنام سیب عشق معروف شد . گوجه فرنگی در حال حاضر در تمام مناطق دنیا کشت می شود و تقریبا در تمام فصول سال وجود دارد گوجه فرنگی انواع مختلف درد و در حدود شانزده نوع آن در بازار بفروش می رسد .یک نوع آن گوجه فرنگی سفید است که دارای اسید نمی باشد. گوجه فرنگی را باید هنگامیکه کاملا رسیده استداز بوته چید و مصرف کرد زیرا گوجه فرنگی نارس و سبز است و برای بدن مخصوصا کلیه ها مضر است البته در کشورهای صنعتی گوجه فرنگی را کال می چینند تا هنگامیکه به مقصد می رسد و یا در انبار می رسد و قرمز می شود . اگر گوجه فرنگی کاملا قرمز باشد ولی هنگامیکه آنرا باز می کنند تخم آن سبز باشد نشانه این است که گوجه فرنگی را کال چیده اند و بعدا رسیده است . گوجه فرنگی گیاهی است یکساله دارای شاخه های زیاد که ارتفاع آن تا حدود یک متر می رسد .
گلهای آن زرد رنگ است که از کنار شاخه ها و یا ساقه آن بیرون می آید . مویه آن گرد و یا تخم مرغی و برنگ زرد و یا قرمز دیده می شود .
ترکیبات شیمیایی:
گوجه فرنگی از هزاران سال پیش وجود داشته است ولی البته باندازه یک گیلاس بوده است و کم کم در اثر پرورش درشت تر شده است . وطن اصلی این گیاه آمریکای جنوبی است . درقرن شانزدهم در کشور پرو به مقدر زیاد کشت می شده است . در قرن هفدهم گوجه فرنگی به انگلستان و هلند راه یافت و چون بسیار گران بود فقط مردم ثروتمند می توانستند از آن استفاده کنند و بنام سیب عشق معروف شد . گوجه فرنگی در حال حاضر در تمام مناطق دنیا کشت می شود و تقریبا در تمام فصول سال وجود دارد گوجه فرنگی انواع مختلف درد و در حدود شانزده نوع آن در بازار بفروش می رسد . یک نوع آن گوجه فرنگی سفید است که دارای اسید نمی باشد. گوجه فرنگی را باید هنگامیکه کاملا رسیده استداز بوته چید و مصرف کرد زیرا گوجه فرنگی نارس و سبز است و برای بدن مخصوصا کلیه ها مضر است البته در کشورهای صنعتی گوجه فرنگی را کال می چینند تا هنگامیکه به مقصد می رسد و یا در انبار می رسد و قرمز می شود . اگر گوجه فرنگی کاملا قرمز باشد ولی هنگامیکه آنرا باز می کنند تخم آن سبز باشد نشانه این است که گوجه فرنگی را کال چیده اند و بعدا رسیده است . گوجه فرنگی گیاهی است یکساله دارای شاخه های زیاد که ارتفاع آن تا حدود یک متر می رسد . گلهای آن زرد رنگ است که از کنار شاخه ها و یا ساقه آن بیرون می آید . میوه آن گرد و یا تخم مرغی و برنگ زرد و یا قرمز دیده می شود . خواص داروئی: گوجه فرنگی گر چه دارای اسید سیتریک است اما بدن را قلیایی می کند
گوجه فرنگی درجه قلیایی بودن خون را بالا برده و به دفع مواد سمی خون کمک می کند بطور کلی تصفیه کننده خون است.
به دفع اسید اوریک کمک می کند.
گوجه فرنگی ملین است .
برای درمان ورم ملتحمه چشم مفید است .
سنگ کلیه را دفع می کند .
آقایان با خوردن مرتب گوجه فرنگی می توانند خود را در مقابل سرطان پروستات بیمه کنند .
گوجه فرنگی از ورم آپاندیس جلوگیری می کند .
برای رفع دندان درد ، ریشه و شاخه برگهای گوجه فرنگی را با آب بجوشانید و این جوشانده را مزمزه کنید .
از جوشانده برگ گوجه فرنگی برای دفع شته و حشرات می توانید استفاده کنید . بدین منظور باید یک کیلو گرم برگ تازه گوجه فرنگی را در یک لیتر سرکه خیس کرده و در داخل ظرفی که 2 لیتر آب جوش دارد بریزید و ظرف را روی چراغ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
کاربرد نانو سنسورها در بخش لرزهنگاری ( Seismic ) صنایع بالادستی نفت
خلاصه
نانوتکنولوژی به مواد و سیستمهایی مربوط میشود که ساختار و اجزای آن به دلیل ابعاد نانومتری، خواص، پدیدههای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، رفتار جدیدی را نشان میدهند. مواد دارای اندازه ذره نانومقیاس در حوزهای بین اثرات کوانتومی اتمها و مولکولها و خواص توده قرار میگیرند. با توانایی ساخت و کنترل ساختار نانوذرات میتوان خواص حاصل را تغییر داده و خواص مطلوب را در مواد طراحی کرد. امروزه تاثیرگذاری نانوتکنولوژی بر همه صنایع همچنین صنعت نفت پوشیده نیست. در این مجال بررسی تاثیرگذاری نانوسنسورها برروی بخش لرزه نگاری در صنایع بالادستی نفت ارایه می شود.
مقدمه
یکی از تکنیکهای رایج در اکتشاف نفت و گاز ، لرزه نگاری است .لرزه نگاری عبارتست از ایجاد انفجار در نقاط مختلف روی زمین و ثبت لرزههای ایجاد شده، ساختار کلی لایههای زمین و مخزن بدست آورده میشود. این فرآیند بر اساس تفاوت سرعت حرکت صوت در لایههای مختلف انجام میگیرد. لرزهنگاری به صورت یک بعدی، دو بعدی، و سه بعدی انجام میشود. از این طریق میتوان تشخیص داد که لایههای مختلف حاوی گاز، نفت یا آب هستند. لرزهنگاری چهاربعدی همان لرزهنگاری سهبعدی است که در زمانهای مختلف انجام میشود و از طریق آن میتوان نحوه پیشروی سیالات مختلف را تشخیص داد.
کاربرد نانوسنسورها در این بخش
به نظر میرسد با کاربرد نانوتکنولوژی در ایجاد سنسورهای جدید می توان ثبت لرزهها را به صورت دقیقتر انجام داد زیرا امکان وارد کردن نانوسنسورها در لایههای مختلف زمین و ثبت لرزهها از موقعیتهای متنوعتر وجود دارد.
در این بخش یک نوع سنسورهای صوتی مورد استفاده قرار میگیرد، که ژئوفون نام دارد. این سنسورها با ثبت اطلاعات به صورت صوتی و بازیابی آنها پس از عملیات لرزه نگاری مورد استفاده قرار می گیرند. نانوتکنولوژی می تواند علاوه بر پیشرفت فوق با نانوساختار کردن ژئوفونها به عملکرد سریع و ثبت اطلاعات صوتی دقیق تر منجر گردد.
ونگ و مادو (Wang and Madau) نشان دادند که یکی از انواع سنسورهای میکرو الکترومکانیکی کربنی کارآیی مناسبی در گستره وسیعی از بیومواد و مواد شیمیایی دارد. با استفاده از روش تولید این سنسورها میتوان ساختارهای کربنی میکروالکترومکانیکی با "ضریب طول"[ نسبت طول به عرض جسم] بزرگتر از10 تولید کرد.
باتکنیک تولید [Carbon Microelectro Mechanical Systems]C – MEMS میتوان گستره وسیعی از MEMS ها و NEMS ها با "ضریب طول" بالا که قابلیت شارژ / دشارژ شدن توسط یون Li را دارند، تولید کرد. این سیستمها پتانسیل تولید آرایه باتریهایی از مواد هوشمند قابل سوئیچ را خواهند داشت. تکنیک تولید C – NEMS ها با استفاده از Nano Fabrication و با کنترل روش پیرولیز میباشد.
نیاز به مینیاتوری کردن ساختارها، سرعتهای بالاتر، اتلاف حرارت بهتر، مصرف توان کمتر وسازگاری بیشتر بامحیط زیست در تولید این سنسورها باعث اقبال عمومی زیاد آنها شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis
هخامنشیان همچون نیاکان خود عادت به کوچ کردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یک جا به سر نمیبردند، بلکه بر حسب اقتضای آبوهوا، هر فصلی را در یکی از پایتختهای خود سر میکردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان میرفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوای تازه و خنکی داشت .
این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار میرفتند، یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار میشد، و دیگری « پارسَه » که برای پارهای تشریفات دیگر به کار میآمد.
این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار میرفت، و گور بزرگان و نامآوران آنان در آنجا بود و اهمیت ویژهای داشتند؛ به عبارت دیگر، اینها مراکز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیکان، که نظر به اهمیت آیینی خود، مرکز ثقل بسیاری از حوادث بودهاند. البته از این دو تختجمشید بیشتر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تکیهگاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.
نام راستین این شهر پارْسَهْ بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس میخواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحههای عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تختجمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشتهاند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده است، و در جریانهای تاریخ سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمیگرفته. به علاوه، احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبودهاند به مکانهای مذهبی رفت وآمد کنند و در باب آن آگاهیهایی به دست آورند؛ همچنان که تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر میتوانستند در باب مشاهد و امامزادههای ایرانی تحقیق کنند. بعضی گمان کردهاند که در برخی از نوشتههای یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.
پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )
نام مشهور غربی تختجمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْپُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویرانکننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به کار برده است (سُوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت سادهترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند چون کتیبهها را دیگر نمیتوانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» میخواندند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده است، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم میشناختهاند. در دورههای بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهلستون» و «چهلمنار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی که این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْلمِنار (چهلمنُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره شان با یاد پادشاهان افسانهای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت، و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید پادشاه افسانهای که ساختمانهای پرشکوه و شگرف را به او نسبت میدادند دانستند و کمکم این نام افسانهای را بر آن بنا نهادند.
صفه ی پارسه
تختجمشید بر روی صفهای بنا شده است که کمی بیشتر از یکصد و بیستو پنج هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متکی به صخرهای است که از سمت شرق پشت به کوه میترا یا مهر (= کوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شکل آن را میتوان یک چهار ضلعی دانست که ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی میدهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.
کارهای ساختمانی تختجمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه میبایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن کوشک شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودیها را با خاک و تختهسنگهای گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تختهسنگهای کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگهای بزرگ بر هم استوار بمانند آنها را با بستهای دم چلچلهای آهنی به هم پیوستند و روی بستها را با سرب پوشانیدند (این بستهای فلزی را دزدان و سنگربایان کنده و بردهاند؛ تنها تعداد کمی از آنها را بر جای ماندهاند). این تخته سنگها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپههای اطراف صفه استخراج میشده و یا سنگهای آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تختجمشید میآوردهاند. خرده سنگها و سنگهای بیمصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که با آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه مهر (= کوه رحمت) به عمق 24 متر کندند.
پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودیها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آنگاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند و در همان زمان دستگاه آب دَرکُنی تختجمشید را ساختند بدین معنی که در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است آبراهههایی کندند و یا درست کردند، و سر این آبراههها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و به دَر رَوَد. بدینگونه خطر ویرانی بناهای روی تخت ناشی از سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت، اما بعدها که این خندق پُر شد آب باران کوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخها ریخت و آنها را انباشت، تا این که در هفتاد سال گذشته؛ باستانشناسان این خاکها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند. بر روی خود صفه، آبراهههای زیرزمینی کندهاند که از میان حیاط و کاخها میگذشت و آب باران سقفها از راه ناودانهایی که مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون