لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
چکیده
ما رفتار کارتل منابع غیرقابل تجدید را آنالیز می کنیم که پیش بینی می شود که در برخی تاریخها در آینده اجباری شود تا به بازاری با اعضاء چند جانبه oligapolisitic منحل شود که در آن، اعضای آن ناچار هستند بصورت رقبایی با هم رقابت کنند. تحت فرضیه های معقول و مناسب در مورد تابع ارزش شرکتهای خاصی در تعادل oligopolistic که در پی این انحلال می آیند، ما نشان می دهیم که این کارتل، در فاصله زمانی مشابه، مقداری بیشتر نسبت به حالتی تولید می کند که هیچ تهدید تجزیه و انحلالی وجود ندارد و نشان می دهیم که نرخ استخراج آن، تابعی رو به کاهش از دوام (طول عمر) کارتل است، که اوضاع و شرایطی وجود دارند که تحت آن اوضاع و شرایط ، این کارتل، یک مقدار جانبی منفی به موجودی منابع ضمیمه می کند؛ در کدام مورد، نرخ تخلیه به مرور زمان در طول فاز کارتل، رو به افزایش خواهد بود، که در مورد یک تاریخ معین تجزیه و انحلال، سهام تعادلی اختصاص یافته به فاز بعد از کارتل، بصورت تابعی از موجودی اولیه، افزایش می یابد، در حالیکه موجودیهای تعادلی اختصاص یافته به فاز کارتل، در ابتدا افزایش خواهند یافت اما بالاتر از سطح موجودی اولیه کلی، شروع به کاهش می کنند.
واژه های کلیدی : کارتلها ، تجزیه ، منابع طبیعی غیر قابل تجدید
طبقه بندی JEL : L13 , Q3
مقدمه
تئوری استاتیکی کارتلها به ما می آموزد که یک کارتل تشکل می شود تا خروجی مربوط به صنعت oligopolistic یا کاملاً رقابتی را محدود کرده و بدین ترتیب قیمتها و سود را افزایش دهد. این نتیجه به مورد کارتلی گسترش می یابد که با مسئله ای موقتی intertemporal مثل کارتلهای منابع طبیعی مواجه می شود: راجع به صنعت oligopolistic یا کاملاً رقابتی، آن تابع مسیر خروجی است که به مرور زمان، تا زمان اتمام و تخلیه کامل، کاهش می یابد، اما اعمال نیروی انحصاری آن عموماً باعث می شد موجود منابع نسبت به موجودی صنعت oligopolistic یا کاملاً رقابتی، با سرعت کمتری تخلیه می شود. (هاتلینگ ، 1931 ، سویینی ، 1977، پیندیک، 1978، استیگلیتز و داسگوپتا ، 1982) .
نوشته ها و متون تئوریکی در مورد کارتلهای منابع عمدتاً روی مطالعه بازده مسیرهای قیمت گذاری صنعت تا حدی کارتلی با یک ریشه رقابتی، متمرکز شده اند. برخی، روش ناش – کورنات را برای این مسئله، اتخاذ کرده اند (سالانت، 1976؛ لویس واشمالنسی ، 1979؛ اولف و فولی ، 1980)، برخی دیگر روش استاکلبرگ را اتخاذ کرده اند همراه با کارتلی بصورت یک راهنما عمل می کند و با توجه بسیار زیادی که به مشکل عدم انطباق زمانی موازنه حلقه باز در چنین موردی معطوف می شود (گلیبرت ، 1978؛ نیوبری ، 1981؛ اولف، 1982 ، گروت ، ویتاژن و زی اوو Zeeuw ، 1992 ، 2003).
در همه این مقالات ، فرض می شود که این کارتل تا زمانی ادامه می یابد که موجودی منابع تحت کنترل آن، تمام شوند. اما دلایل مختلفی وجود دارند که چرا این نمی تواند، مثال و استدلال باشد: تنظیم کننده ها ممکن اسعت باعث تجزیه یک کارتل شوند یا اعضای کارتل ممکن است در سواری رایگان (تسلط آزاد) روی محدودیتهای بازدهی اعضایی که به هدف آن، وفادار می مانند، شکست بخورد. پس این سؤال پیش می آید که نتایج ولازمه های مسیر خروجی بهینه کارتل چیستند در حالیکه می دانیم که در برخی زمانها در آینده، آن ناچار است به صنعتی oligopolistic تجزیه شود؟ در مورد یک کارتل استاتیکی ، هیچگونه نتیجه ای وجود ندارد: آن به سادگی در مدت وجودش، خروجی (بازده) انحصاری مشابه وقتی که هیچ تجزیه ای صورت نگرفته، ایجاد می کند و سپس صنعت به بازده تعادل oligopoly استاتیک برگشت می کند. اما وقتی که کارتل با مشکلی موقتی intertepcral مواجه می شود، پاسخ ، زیاد آسان نیست، زیرا وضعیت اولیه ای که بعد از تجزیه با oligopolsti مواجه شده به تصمیمات کارتل در طول حیاتش، بستگجی دارد. ما روی کارتلی کردن صنعتی که منبعی غیر قابل احیاء را استخراج می کند، متمرکز می شویم. اینها N شرکت یکسان هستند فرض می شود که موجودی های اولیه، اندازه یکسانی داشته باشند. کارتلی که توسط این N شرکت تشکیل می شود، پیش بینی می شود که بعضی وقتها در آینده، ناچار است تجزیه و منحل شود. بعد از انحلال، همه شرکتها، رقبای کورنات (Cournot) می شوند. به نظر می رسد که تحت چنین اوضاع و شرایطی، این کارتل ممکن است بخواهد موجودی باقیمانده را برای کاهش رقابت و همچشمی آنها از آن تاریخ به بعد، انتخاب کند. هدف این مقاله، مطالعه استدلالهای این، برای مسیر استخراج کارتل می باشد. ما نشان می دهیم که یک کارتلی که تجزیه و انحلالی را پیش بینی می کند را قبل از اینکه موجودیهای منبع تمام شوند، نه تنها برمی گزیند که در طول حیاتش با سرعتی بیش از حالت دیگر تولید کند، به این سرعت، تابعی رو به کاهش از طول عمر کارتل است، بلکه حتی ممکن است بخواهد منبع را با سرعتی روز افزون برعکس آنچه که معمولاً از یک صنعت منبع غیر قابل احیاء تحت توابع سود مقعر، چه کارتلی باشد، چه نباشد، تخلیه و مصرف کند. ضمناً نشان می دهیم که تا چند سطح موجودی اولیه ، هرچه موجودی اولیه بیشتر شود، مقدار موجودی تخلیه شود (مصرف شده) در طول فاز کارتل، بیشتر می شود، اما اینکه بالاتر از این سطح موجودی های اولیه، این رابطه، معکوس می شود: بیشتر موجودیهای اولیه، موجودی تخلیه شده کمتری را در طول فاز کارتل نشان می دهند و بیشتر آن برای فاز بعد از کارتل، باقی مانده است. این مدل در بخش 2، توسعه می یابد. در بخش 3، ما معادله (تعادل) کارتل موقتی و زودگذر را مشخص می کنیم. بخش 4 به برخی ملاحظات و نتایج اختصاص می یابد.
مدل :
ما فرض می کنیم که کارتل باید تقارن اولیه اش را با اختصاص سهمیه هایی برابر به اعضایش در طول فاز کارتل، حفظ کند و برای آسانی بیان، توجهش را به معادلات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
علم ریاضیات
ریاضیریاضیات عموما مطالعه الگوی ساختار، تحول، و فضا تعریف شده است؛ بصورت غیر رسمی تر، ممکن است بگویند مطالعهاعداد و اشکال است.تعریف ریاضیات بر حسب وسعت دامنة آن و نیز بسط دامنة فکر ریاضی تغییر کرده است. ریاضیات زبانی خاص خود دارد،که در آن به جای کلمات و علائم نقطه گذاری از اعداد و نمادها استفاده میشود. در منظر صاحبان فکر، تحقیق بدیهیات ساختارهای مجرد تعریف شده، با استفاده از منطق و نماد سازی ریاضی میباشد. نخستین اعداد ثبت شده خطوطی بودند که روی یک چوب کشیده میشدند،که اصطلاحا آنها را چوبخط مینامیدند.این خطوط به شکل دسته های کوچک دو یا پنج تایی کشیده میشدند.سرانجام به این دسته ها نمادهای خاصی اختصاص داده شد(5،2 و غیره)و یک دستگاه حساب ایجاد شد. ریاضیدانان نمادهای خاصی را به جای کلماتی از قبیل به اضافه و مساوی است با وضع کردند،همچنین کلمات خاصی را برای بیان مفاهیم جدید ابداع کردند. چنانکه زمانی آن ار علم عدد ، زمانی علم فضا ، گاه علم کمیات ، و زمانی علم مقادیر متصل و منفصل خوانده اند.ریاضیات درباره حساب ، هندسه ، جبر و مقابله بحث می کند که ما در اینجا به سراغ تاریخ هر یک از آنها می رویم. ساختارهای بخصوصی که در ریاضیات مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرند اغلب در علوم طبیعی منشاء دارند، و بسیار عمومی در فیزیک، ولی ریاضیات ساختارهای دلایلی را نیز بررسی می نماید که بصورت خالص در مورد باطن ریاضی است، زیرا ریاضیات می توانند برای مثال، یک عمومیت متحد شده را برای زیر-میدانهای متعدد، یا ابزارهای مفید را برای محاسبات عمومی، فراهم نماید. در نهایت، ریاضیدانان بسیاری در مورد مطالبی که مطالعه می نمایند که منحصرا دلایل علمی محض داشته، ریاضیات را بصورت هنری برای پروراندن علم، صرف نظر از تجربی یا کاربردی، می نگرند. حساب ، علم اعداد است. واژه انگلیسی حساب ، از کلمه ای یونانی به معنای اعداد گرفته شده است. در آغاز شهرنشینی ، انسان گوسفندان ، گاوها و سایر حیوانات خود را با انگشتانش می شمرد. در واقع کلمة دیژیت که برای شمارش اعداد از 0 تا 9 به کار می رود، از یک کلمة لاتین به معنای انگشت گرفته شده است. بعدها انسان با علامت زدن روی چوب یا درخت ، اشیاء را می شمرد. اما این روش به زودی جای خود را به استفاده از علامتهایی باری هر یک از اعداد داد. هندسه مطالعه انواع مختلف اشکال و خصوصیات آنهاست. همچنین مطالعه ارتباط میان اشکال ، زوایا و فواصـل است.
تاریخچه
انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجههایش را میداند انجام میداد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده میباشد قدیمیترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهنترین مدارک موجود یعنی نوشتههای سومری مشاهده میشود.سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بینالنهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند. در این موقع مصریها نیز در سواحل سفلای رود نیل تمدنی درخشان پدید آورده بودند. طغیان رود نیل هر سال حدود و ثغور زمینهای زراعتی این قوم را محو میکرد. احتیاج به تقسیم مجدد این اراضی موجب رهبری آنها به اولین احکام سادة هندسی گردید. همچنین مبادلات تجارتی و تعیین مقدار باج و خراج سالیانه آنها را وادار به توسعه علم حساب نمود این اطلاعات همگی از روی پاپیروسها و الواحی است که در نتیجه حفاریها بدست آمده و به خط هیروگلیفی میباشد. قدیمیترین آنها که مربوط به 1800 سال قبل از میلاد است شامل چند رساله دربارة علم حساب و مسائل حساب مقدماتی میباشد، از آن جمله رسالة پاپیروس آهس است که درسال 1868 توسط ایسنلر مصرشناس مشهور ترجمه شد. سایر تمدنهای شرقی نظیر چینی و هندی در ترویج دانش نقش مؤثری نداشتهاند و جز برخی نتایج پراکنده که در زیر فشار مفاهیم ماوراءالطبیعه خرد شده است چیزی از آنان در دست نیست. قریب هزار سال پس از نابودی فرهنگ قدیم مصر و محو تمدن آَشور، یونانیان از روی مقدمات پراکنده و بیشکل آنها علمی پدید آوردند که در واقع به عالیترین وجه مرتب و منظم گردیده و عقل و منطق را کاملاً اقناع مینمود. نخستین دانشمند معروف یونانی طالس ملطلی (639_548ق.م) است که در پیدایش علوم نقش مهمی بعهده داشته و میتوان ویرا موجد علوم فیزیک ، نجوم و هندسه «تشابه» به او کاملاً بیاساس است.در اوایل قرن ششم ق.م. فیثاغورث (572_500 قبل از میلاد) از اهالی ساموس یونان کمکم ریاضیات را بر پایه و اساسی قرار داد و به ایجاد مکتب فلسفی خویش همت گماشت. فیثاغورثیان عدد را بخاطر همآهنگی و نظمی که دارد اساس ومبدأ همه چیز میپنداشتند و بر این عقیده بودند که تمام مفاهیم را به کمک آن میتوان بیان نمود. پس از فیثاغورث باید از زنون فیلسوف و ریاضیدان یونانی که در 490ق.م در ایلیا متولد شده است نام ببریم. در اوایل نیمه دوم قرن پنجم بقراط از اهالی کیوس فضاهایی متفرق آن زمان را گردآوری کرد و در حقیقت همین قضایا است که مبانی هندسة جدید ما را تشکیل میدهند. در قرن چهارم قبل از میلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعداز او نیز همچنان برپا ماند. وی ریاضیات مخصوصاً هندسه را بسیار عزیز میداشت، تا جائی که بر سردر مکتب خود این جمله را حک کرده بود: «هرکس هندسه نمیداند به اینجا قدم نگذارد». این فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد منجم و ریاضیدان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبتها نشان داد که کمیات اندازه نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیر عادی ندارد و میتوان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها بکار برد. در این احوال اسکندر کشورها را یکی پس از دیگری فتح میکرد و هرجا را که بر روی آن انگشت مینهاد مرکزی از برای پیشرفت تمدن یونانی میشد. پس از مرگ این فاتح مقتدر در 323ق.م و تقسیم امپراطوری عظیم او، مصر بدست بطلیموس افتاد و امپراطوری بطالسه را تشکیل داد. بطالسه که اسکندریه را به پایتختی برگزیده بودند تمام دانشمندان را بدانجا پذیرفتند و همین دانشمندان در صدد ایجادکتابخانة بزرگی در این شهر ساحلی برآمدند و به توسعه و تکمیل آن همت گماشتند. اکنون به زمانی رسیدهایم که بایستی آنرا عصر طلائی ریاضیات یونان نامید. اهمیت فوقالعاده این دوره به سبب ظهور سه عالم بزرگ ریاضی یعنی اقلیدس ، ارشمیدس و آپولونیوس است که هم در دوران خود و هم برای قرون بعد از خویش شهرتی عالمگیر کسب نمودند. در قرن دوم ق.م نام تنها ریاضیدانی که بیش از همه تجلی داشت ابرخس یا هیپارک بود. این ریاضیدان و منجم بزرگ که بین سالهای 161تا 126ق.م در رودس متولد شد گامهای بلند و استادانهای در علم نجوم برداشت و مثلثات را نیز اختراع کرد.هیپارک نخستین کسی بود که تقسیمبندی معمولی بابلیها را برای پیرامون دایره پذیرفت. به این معنی که دایره را به 360 درجه و درجه را به 60 دقیقه و دقیقه را نیز به 60 قسمت برابر تقسیم نمود و جدولی تابع شعاع دایره بدست آورد که وترهای بعضی از قوسها را میداد و این قدیمیترین جدول مثلثاتی است که تاکنون شناخته شده است.
در سال 47ق.م که ژول سزار نیروی دریایی مصررا آتش زد، در کتابخانه بزرگ اسکندریه نیز حریقی ایجاد شد که قسمت اعظم آنرا نابود ساخت. بالاخره در سال 30ق.م به هنگام امپراطوری ملکه کلئوپاترا کشور مصریکی از ایالات امپراطوری روم شد. در این دوره کوتاه از کشفیات جدید خبری نبود و دانشمندان متوسطی نظیر بطلیموس، منلائوس و باپوس نیز که ظهور کردند تنها به تعلیم و انتشار آثار قدما اکتفا نمودند. بطلیموس که به احتمال قوی با امپراطوران بطالسه هیچگونه ارتباطی ندارددر تعقیب افکار هیپارک کوشش بسیار کرد.کتاب مشهور او به نام اصلی«ترکیب ریاضی» شامل یک دستگاه هیأت بیان حرکت دورانی اجسام سماوی و یکدورة کامل مثلثاتکروی و مستقیمالخط و توضیح و محاسبة نمودهای حرکت بومی است. این کتاب را درسال 827 از یونانی به عربی ترجمه کردند ونام آنرا مجسطی یعنی «بسیار بزرگ» نهادند و از آن پس به همین نام باقی ماند. منلائوس که در اواخر قرن اول میلادی در اسکندریه میزیست به امر امپراطور دومی سین کتابی تألیف کرد که قضیه معروف منلائوس دربارة چهارضلعی محاطی در آن ذکر شده است. پاپوس که دورة زندگانیش در حدود 350 میلادی بوده است دارای کتابی است به نام «مجموعة ریاضیات». هدف وی از تدوین این کتاب آن بوده است که به اختصار نتایجی را که از بدو پیدایش علم هندسه تا آن زمان حاصل شده بود برای خود بیان نماید. با این حال در موارد بسیار احکام جدید و جالبی که از اکتشافات خودش میبود و بر آن افزود. مسألة معروف پاپوس که در همه کتابهای هندسة ما وجود دارد و قضیه بسیار مهم تعیین مرکز نقل سطوح و احجام که برخلاف واقع آنرا به گولدن نسبت دادهاند. در این احوال هندوستان به منزلة یک مرکز جدید روشنفکری توسعه مییافت و چنین به نظر میرسید که علم بدانجا فرار کرده و یا به عبارت بهتر فقط آنجا را مقام خود ساخته است. زیرا سابق براین در زمان یونانیها نیز در آنجا وجود داشته است. علوم هندی بیش از علوم تمام ممالک دیگر که تاکنون از ایشان سخن گفتیم در خدمت مذهب بود وشامل بعضی مقدمات علم طب یعنی همانقدر که برای ساختن مشروبات مقدس کفایت میکردو مختصری از علوم نجومیعنی درست همان اندازه که برای تشکیل تقاویم مذهبی مورد نیاز است و اندکی هندسه، مرکب از بعضی طرق عملی که برای ساختن مسجد و محراب لازم است بیش نبود. در نخستین قرون تاریخ چهار ریاضیدان مشهور در این کشور وجود داشت که عبارت بودند از:آپاستامبا(قرن پنجم)، آریاب هاتا (قرن ششم)، براهماگوپتا (قرن هفتم) و بهاسکارا (قرن نهم) که در کتب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
ابتدا بحث پرسشی را مطرح میکنیم. این پرسش ممکن است بیفایده و سطحی به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگی دارد. پرسش این است:
تعریف شهر چیست؟
بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون، تعریفهایی متفاوتی از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافیدانان پدیده تمرکز اقوام و تجمع آنان را بیشتر با ملاحظه شرایط محیطی مجاور و مقتضیات زمینی که شهر در آن پا میگیرد، ارزیابی میکنند. آنها این مطالعه را بیشتر به تقسیمبندی زمینهای تحت ساخت و ساز، و زمینهای آزاد اختصاص میدهند و کمتر به جنبههای شهری آن توجه میکنند.
جامعهشناسان به روابط انسانی میان شهروندان توجه نشان میدهند.
حقوقدانان و سیاستمداران مسأله اصلی را ساختارهای اجتماعی و سیاسی و قوانین و مقرراتی ارزیابی میکنند که زندگی جمعی شهروندان را سامان میدهد.
اقتصاددانان برنامهریزی سرمایهگذاری و استفاده بهینه از استعدادهای اقتصادی جامعه را هدف مطالعه خود قرار میدهند.
همان گونه که ملاحظه میشود، همه جا سخن از دیدگاه مختلف و یک سویه است که البته همگی قابل احترامند ولی جامع نیستند. اما، شهرساز (مهندس یا معمار) تعریفی جامع از شهر بیان میکند.
از دید شهرساز، شهر همواره خود را با افرادی که در آن زندگی میکنند، تطبیق میدهد و ساکنان شهر، آن را تغییر میدهند. این انطباق و رابطه متقابل در حال انجام یافتن و شکل گرفتن دائمی است.
از مجموعه علوم یاد شده، شهرسازی یا به تعریف دیگر، علمی که ساماندهی شهر یا ساماندهی تودههای مستقر در قطعهای از زمین را به عهده دارد، (که از آن در زبانهای مختلف Town Planing وStadtebau و غیره تعبیر میشود.) تولید مییابد. به این طریق شهرسازی چهره سهگانه علم، تکنولوژی و هنر را به خود میگیرد:
علم: زیرا مطالعه پدیدههای طبیعی وانسانی برای کشف قوانین مورد نیاز جهت هدایت ما برای تحقق ما را به عهده دارد.
تکنولوژی: از این جهت که پیشرفتهای بدست آمده در علم، کاربردی جهت پاسخگویی به نیازهای بسیار متنوع زندگی داشته باشد.
هنر: بدین سبب که همواره از احساسات بشری استفاده میکند و به زیبایی و هماهنگی و همسازی توجه دارد، و با تلاش برای خلق جذابیتهای محیطی در زندگی روزمره، به آسایش دست مییابد و روح و نشاط را کشف مینماید.
از مباحث بالا بر میآید که شهرساز به تنهایی قادر نخواهد بود همه کارها را انجام دهد ولی میتواند و باید نقش هماهنگ کننده تخصصهای مختلف را به منظور دستیابی به مناسبترین برنامه ریزی و تقسیمبندی ایفا کند. شهرساز باید تواناییهای مختلف را در خود ایجاد نماید. و دارای حس مشاهده قوی باشد. همواره به خاطر داشته باشید که مسئولیتی سنگین بویژه در برابر نسلهای آینده برعهده دارد.
شهرسازی را در یک جمعبندی میتوان به مثابه مقرراتی دانست که به جمعیتها میپردازد و از این طریق به نسبت به ساماندهی منطقی شهرها، سرزمینها، حومه آنها، ابزار تولید و ارتباط جمعی و ... به منظور دستیابی به شرایط بهتر زندگی فردی و اجتماعی اقدام مینماید.
شهرسازی به عنوان یک علم، پیشینه چندانی ندارد ولی به عنوان هنری که تا کنون موفق به ارائه راه حلهایی بسیار مطلوب برای مشکلات شهری شده است بسیار قدیمی است.
در گذشته اعتقاد بر آن بود که هیپوداموس (Hypodamous) اولین کسی بوده است که قسمتهای مختلف شهر را آگاهانه در ارتباط با هم دیده و او را پدر شهرسازی میدانستند ولی اکثریت این باور را مردود دانستهاند و اعتقاد دارند که هنر شهرسازی برای اولین بار در یونان مطرح نشده است. و احتمال میدهند که هیپوداموس شخصی ناشناس در هاراپا بوده است. با توجه به روابط منظمی که بین قسمتهای مختلف شهرهای هاراپا (Harappa) دیده شده است. در این محدوده به دنبال بانیان هنر شهرسازی میگردند البته نظام شبکههای شطرنجی در کاهون (Kahun) در 2670 قبل از میلاد و سپس در تلالعمارانه (Tel-el amarna) و دیگر نقاط مطرح میگردد که با توجه به دارا نبودن معیارهای خاص در شهرسازی آنها را مورد قبول نمیدانند.
معروف است که نخستین پیامبری که به امر شهرسازی توجه خاص داشته حزقیال نبی بوده است که حدود 600 سال قبل از میلاد منطقهبندی را در شهر معمول نمود و دستور داد بیتالمقدس از لحاظ شهرسازی به مناطقی چند تقسیم و در هر منطقه قسمتی از تأسیسات عمومی و خصوص بنا شود و شاید بتوان گفت نخستین بار بود که بشر در شهر خود قسمتی را به تأسیسات مذهبی و قسمت دیگر را به ساختمانهای دولتی و بخشی را به محل سکونت اختصاص داد.
شکل شهر
کار اصلی طراحی شهری تعیین شکل مطلوب برای شهر است. گرچه طراحی شهری به غیر از مقیاس شهر و مناطق شهری در دو مقیاس طراحی پروژه و طراحی شبکه نیز کاربرد دارد لیکن مباحث نظری مربوط به شکل شهر عمدتاً در مقیاس کل شهر مطرح شده است.
مواد خامی که طراح شهر از آنها به منظور شکل دادن به شهر استفاده میکند عبارتند از: فضا به مفهوم فضاهای عمومی شهر نظیر خیابانها، میدانها، پارکها و مکان، مقیاس، شکل و ارتباط بین آنها. واژگان فضا در ادبیات طراحی شهری نسبتاً غنی است. محور دید، حیاط، فضای تنگ، فضای پر پیچ و خم، دالان، مسیر، رؤیه، سقف، فضای باز طبیعی، پارک، کاسه، تاج، دره واز این قبیل نمونهها از این واژگانند.
فعالیتهای مرئی که میتواند در جذابیت و عملکرد بهتر فعالیتها و فضاها مؤثر باشند.
توالی: فضای شهر متشکل از شبکهای از فضا ها است با دیدهای متوالی. یک دید واحد آنقدر اهمیت ندارد تا مجموعهای مرتبط از دیدها بیرون آمدن از یک فضای تنگ و باریک و وارد شدن به یک فضای گشاد تأثیر عمدهای بر تجربهکننده میگذارد. یکی از کارهای اساسی طراحی شهری اینست که فضاهای شهری را به عنوان فضاهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که شخص در آنها به حرکت میپردازد.
ارتباطات: هر فضا معانی خاصی را به استفاده کنندگان آن منتقل میکند. خواه این کار از طریق نمادهای صریح صورت گیرد و یا بر اساس معلومات مشاهدهگر از معانی اشکال و حرکات مشهود. این معانی بصور گوناگون در فضا پخش شدهاند.
سطوح: رویة دیوارها، سقفها و کفها از مشخصات بارز و کاملاًُ مرئی هر فضای شهری است با عملکردها و معانی نمادی گوناگون.
عناصر طبیعی: (نظیر سنگ، خاک، آب) اینها بستر اصلی زیستگاها را تشکیل میدهند و بصور و معانی مختلف میتوانند در شکلدهی شهر نقش داشته باشند.
گیاهان: گیاهان نیز یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده و شکلدهند محیطاند که بیش از هر عامل دیگری از جذابیت برخوردارند.
جزئیات: در یک فضای ساخته شده، بسته به مقیاس، بسیاری از جزئیات ممکن است مد نظر قرار گیرد نظیر:نرده، نیمکت، علائم، تیر، سطل آشغال، شیر آتشنشانی، سیمکشی، چراغ، صندوق پست، پله، جدول، اطاقک تلفن و امثال آن.
طراح شهری با توجه به عملکرد و نقش هر یک به مکانیابی و پیدا کردن شکل مناسب برای آنها میپردازد. این اجزاء معمولاً ابزار کار طراحی شهری در پایینترین مقیاس است.
اهمیت دادن به شکل شهر بخاطر نقشی است که شکل شهر میتواند در تحقیق اهداف یک شهر داشته باشد. ارتباط برخی از اهداف شهر، با شکل شهر از گذشته برای ما روشن است. برای مثال نیاز به امنیت و دفاع از شهر در تعیین مکان اندازه و شکل و جزئیات آن شامل حصار و خندق، فشردگی بافت، وسعت معابر اصلی جهت حرکت ابزار جنگی، قرار گرفتن فعالیتهای خاص در مرکز و از این قبیل اثر تعیینکنندهای داشته است.
بعضی از این روابط آگاهانه صورت میگیرد و برخی نظیر تأثیر عوامل اقلیمی ـ جغرافیایی بطور ضمنی اثر خود را بر شکل شهر میگذارند. لیکن امروز با گسترش و پیچیدگی شهرها طبعاً اهداف به مراتب بیشتری برای شهرها در نظر گرفته میشود و طراحی شهری نیز باید حتیالمقدور زمینه تحقق آن اهداف را فراهم سازد. مسائل زیست محیطی، رفتاری، هویت، تنوع، خوانایی، معنی، ادراک و محدودیت های مختلف فضایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی عواملی هستند که باید در فرایند شکلدهی به محیط مورد توجه قرار گرفته و شکل حاصله متناسب و در رابطه با مسائل و اهداف فوق باشد. کوینلینچ در مورد جامعه غربی هدف نهایی را رفاه انسان قرار داده و اجزاء آن را پنج دسته عامل شامل: الف) سلامتی، برابری، بقا، تداوم و قابلیت انطباق؛ ب) انسجام، معنی، عکسالعمل، ج) توسعه، رشد، انگیزه، انتخاب و آزادی، د) مشارکت، استفاده فعالانه از قدرت، کارآئی، مهارت، کنترل و هـ) راحتی و آسایش دانسته و سپس آنها را در دو دسته عوامل مربوط به رابطه بین انسان و اشیاء و رابطه بین انسان و انسان تقسیم میکند.
فرم شهرها:
همانگونه که قبلاًُ بیان گردید بحث شهر و شهرسازی بحث واقعیتهای طبیعی و اجتماعی و یا بحث تجمع انسانهاست ضمن اینکه شهر زمینی است که انسان بر روی آن رشد و نمو میکند و بر اساس نیازهای خود آن را تغییر میدهد و میسازد.
طراحی شهری و شهرسازی، به منظور ایجاد محیط مناسب جهت زندگی انسان و نظام دادن(واقعی ـ عملکردی) به فضای زیست او، انجام میگیرد. همچنین جهت دستیابی به استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دی اکسید کربن محلول ، PH ، قلیائیت ، سختی
اگر چه Co2 بسیار محلول در آب می باشد در اتمسفر جزء کوچکی بحساب می آید . کمتر از 1% دی اکسید کربن در آب به شکل اسید کربنیک می باشد و این اجزاء به سختی از هم تفکیک می شوند .
H2o + co2 = H2co3 H2co3 = (H+) + (Co3 - - )
در آب خالص در دمای c25 غلظت کل دی اکسید کربن حدود mgil 48% می باشد . در غلظتهای بالای co2 ، PH کاهش می یابد . در غلظت دی اکسید کربنی معادل mgil 30 ، ph حدود 8/4 می باشد . دی اکسید کربن نباید سبب کاهش PH به زیر 5/4 شود .
PH استخرهای پرورش ماهی بدلیل فتوسنتز و تنفس در طی روز متغیر است . از آنجا که بعد از غروب خورشید فتوسنتز متوقف می شود و نیز اینکه همه گیاهان و جانوران موجود در استخر پرورش ماهی مصرف کننده اکسیژن هستند لذا مقدار اکسیژن محلول در آب کاهش می یابد . در استخرهایی که تراکم ماهی زیاد است ممکن است مقدار co2 حاصل از تنفس افزایش یابد . این co2 با آب ترکیب شده و اسیدکربنیک بوجود می آید و در نتیجه PH کم می شود ( 3 ) .
اثر PH روی استخر ماهیان
نقاط مرگ آور اسید و باز برای ماهیان در حدود PH 4 و 11 می باشد . هر چند ، اگر آبها بیشتر از 5/6 اسیدی شوند و یا قلیایت آنها بیشتر از 5/9 _ 9 شود و این برای مدتهای طولانی صورت گیرد تولید مثل و رشد متوقف خواهد شد . ( 1973 , swingle , 1961 , mount )
مشکلات ناشی از PH دراستخرهای ماهیان غیرمعمول نیستند . در نواحی که معدن وجود دارد تراوشهای ناشی از معدن که اسیدی هستند باعث اسیدی شدن جویبارها و دریاچه ها می شود . اسیدی شدن طولانی مدت دریاچه ها و جویبارها باعث ایجاد بارانهای اسیدی خواهد شد که اثرات خطرناکی روی جمعیت ماهیان در نواحی اروپا و امریکای شمالی داشته است ( 1975 و همکاران , Beamish ) ( 6 ) .
یکی از عوامل عمده و مهم تغییر PH در استخرها ، وجود یا عدم وجود ترکیبات کلسیم در آب آنها می باشد . کربنات کلسیم یکی از فراوانترین مواد معدنی طبیعی است که بصورت نسبتاً خالص و یا بصورت ذراتی در سنگها و خاک وجود دارد . این ماده در آب خالص نسبتاً غیر محلول است و تنها به میزان 13 قسمت در میلیون در آب حل می شود . آبیکه از کربنات کلسیم اشباع شده است دارای PH حدود 3/9 است ( 3 ) .
کربناتها و بیکربناتها می توانند با اسید ها و نیز بازها واکنش نشان داده و منجر به تغییر PH گردند . زی شناوران گیاهی با تثبیت PH در قلیائیت 5/6 یا بیشتر توان تولید خود را بدلیل افزایش دسترسی به مواد معدنی ( مقدار فسفات محلول ) بهبود می دهند . قلیائیت به مقدار لیتر / میلی گرم 20 یا بیشتر co2 را به دام می اندازد و به این ترتیب مقادیر co2 موجود برای فتوسنتز را افزایش می دهد ( 7 ) .
* تغییر در سیستم کربنات بر اساس دما و PH و شوری 34.325 % . ( 7 ) .
درصد اجراء به صورت مولار
آب شور
Co3- -
Hco3 -
H2 co3
Temp . C
PH
2.1
94.0
3.9
8
7.5
6.6
92.2
1.2
8
8
3.2
93.9
2.9
24
7.5
8.4
90.7
0.9
24
8
آب شیرین
0.0
91.2
8.8
8
7.5
0.3
96.7
3.0
8
8
0.2
92.9
6.9
24
7.5
0.4
97.3
2.3
24
8
بدلیل استفاده زی شناوران گیاهی از Co2 در فتوسنتز ، PH آب استخر افزایش می یابد . زیرا اسید کربنیک از بین می رود . هم چنین ، زی شناوران گیاهی و سایر گیاهان می توانند جهت تشکیل Co2 برای فتوسنتز ، بیکربناتها را جذب کنند که در نتیجه کربناتها آزاد می شود . آزاد سازی کربنات از بیکربناتها توسط اعمال حیاتی گیاهان می توانند PH را شدیداً افزایش داده و نیز از طریق شکوفائی زی شناوران در طول دوره فتوسنتز ، موجب افزایش بارز PH می گردد . ( بیش از 9 )
این افزایش PH می تواند در آبی با قلیائیت کم ( 20 تا 50 لیتر/میلی گرم ) و یا قلیائیت متوسط به بالا ( 75 تا200 میلی / لیتر ) که سختی آن از لیتر/ میلی گرم 25 کمتر است روی دهد ( 2 ) .
دی اکسید کربن به طور قابل ملاحظه ای ، برای ماهیان سمیتی ندارد . بیشتر گونه ها در آبهای با غلظت لیتر / میلی گرم 60 از Co2 برای چندین روز به بقا خود ادامه می دهند . هنگامیکه غلظت اکسیژن محلول پائین است درصد قابل قبولی از دی اکسید کربن از جذب اکسیژن بوسیله ماهی جلوگیری می کند . متاسفانه ، غلظتهای دی اکسید کربن بطور نرمال به حد کافی بالاست وقتی که اکسیژن محلول کم است ( 1979 و Boyd ) . هنگامیکه اکسیژن محلول پائین است فتوسنتز سریع صورت نمی گیرد . بعلت رابطه دی اکسید کربن با فتوسنتز تنفس غلظت دی اکسید کربن در طول شب افزایش و در طول روز کاهش می یابد غلظتهای بالای دی اکسید کربن در استخرها بعد از مرگ فیتوپلانکتونها و بعد از کاهش لایه بندی دما و در طول روزهای ابری رخ می دهد ( 6 ) .
سمیت چندین آلوده کننده معمولی مانند آمونیاک و سیانید اثر روی تغییرات PH می گذارند . سمیت PH هم چنین بستگی به محتوی مواد معدنی و ظرفیت باکتری آب دارد . وجود فلزاتی مانند آهن می تواند خطر کاهش PH را زیاد کند بعلت اینکه نفوذ هیدرواکسید فریک روی آبشش ها سبب چنین حالتی می شود . ( EIFAC, 1969)
برای مثال ، ماهیانی که 4/8 = PH را تحمل کردند در 5/6 = PH در وجود آهن معادل 09/0 گرم درلیتر همگی مردند .
آلومینیم در آبهای اسیدی به آبشش ماهیان آسیب می رساند و موکوس را پوشش می دهد . اثرات PH در رنج های مختلف آن و تاثیر آن بر روی ماهیان در جدول زیر آورده شده است : ( 7 ) .
رنج
اثر بر ماهی
3.5-3
مرگ بیشتر گونه های ماهی به سرعت صورت می گیرد .
4.5-4
احتمالاً به بیشتر گونه ها آسیب می رسد ولی باعث سازگار شدن آنها نمی شود . پایداری ماهی با سن و اندازه بیشتر می شود .
6-5
آسیبها متفاوت هستند گر اینکه Co2 آزاد بیشتر از لیتر/میلی گرم 20 باشد یا نمکهای آهن موجود باشند . تغذیه در بعضی از گونه های دریازی کاهش و ممکن است سبب مرگ و میر شود .
6.5-6
آبهای مربوط به ماهی متفاوت هستند گر اینکه Co2 آزاد بیشتر از میلی گرم / لیتر 100 شود .
8-6.5
آسیبی وجود ندارد . اگر چه تغییرات درون این رنج ممکن است اثر مستقیم داشته باشد . سمیت دیگر سم ها تغییر می یابد .
9-8
تعدیه ممکن است روی ماهیان دریا اثر کند بخصوص لارو آنها . اگر چه جوانها سازگار می شوند .
9.5-9
احتمالاً آسیبها روی لارو ماهیان دریایی است .
10.5-9.5
مرگ ماهیان دریایی در طولانی مدت صورت می گیرد ، اما ممکن است برای دوره ای کوتاه مقاومت ایجاد بشود .
11-10.5
تماس طولانی مدت در محدودیت های بالا در این رنج مرگ و میر ایجاد می کند بخصوص در کپور ماهیان .
11.5-11
مرگ و میر سریع در تمام گونه های ماهی صورت می گیرد .
مقدار باز موجود در آب تحت عنوان قلیائیت کل شناخته می شود . بازهائی که اغلب در استخرهای پرورش ماهی یافت می گردند شامل کربناتها ، بیکربناتها ، هیدرواکسیدها ، فسفات ، و بوراتها می باشند . قلیائیت کل بر حسب میلی گرم در لیتر یا قیمت در میلیون کربنات کلسیم بیان می گردد . در استخرهای حاصلخیز پرورش ماهی ، قلیائیت کل معادل لیتر/میلی گرم 20 یا بیشتر مورد نیاز است . دامنه مطلوب قلیائیت کل برای پرورش ماهی بین 75 تا 200 میلیگرم / لیتر کربنات کلسیم می باشد ( 2 ) . آبهای طبیعی که محتوی لیتر / میلی گرم 40 یا بیشتر از قلیائیت باشند بیشتر برای آبزی پروری و تولید مورد نیاز هستند ، نسبت به آبهائیکه قلیائیت کمتری دارند ( 1966 و Mairs و 1945 و Moyle ) . بر طبق ( 1946 ) Moyle تولیدات بیشتر در آبهای با قلیائیت بالا در نتیجه تاثیر مستقیم قلیائیت نیست بلکه بیشتر به علت فسفر و دیگر مواد غذایی است که با افزایش قلیائیت کل زیاد می شوند . رابطه بین قلیائیت کل و محصول vitereum stizostedion در استخرهای کود دهی نشده در Minnasota آورده نشده است :
محصول سالیانه ماهی فوق در استخرهائی که قلیایت ها کل آنها متفاوت است ( 1946 و Moyle ).
هکتار/کیلو متوسط محصول
شماره استخر
قلیائیت کل
19
7
20-8
32
7
40-21
71
20
80-41
70
15
120-81
54
20
120 <
در استرهای کود دهی شده مقدار قلیائیت کل در بخشی حدود 120-20 لیتر / میلی گرم می باشد که اثر کمی روی تولید می گذارد ( 1975 و Boyle , Walley ) .
هر چند در استخرهای کود دهی شده محتوی قلیائیت کلی معادل لیتر / میلی گرم 20-0 تولید ماهی با افزایش قلیائیت افزایش می یابد ، بنابراین در استخرهایی بارور قلیائیت کلی معادل لیتر / میلی گرم 20 مناسب و مطلوب می باشد ( 6 ) .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
حفاظت کاتدی
عملیات گالوانیزاسیون ، از روشهای حفاظت کاتدی
دید کلی
بطور کلی ، فلزات سه دستهاند. یک دسته ، آنهایی که مثلا طلاو پلاتین ، در مجاورت هوا اکسید نمیشوند و نیازی به محافظت ندارند.دسته دوم ، آنهایی که وقتی در مجاورت هوا قرار میگیرند، اتمهای سطحشان اکسید میشوند، ولی اکسید آنها مقاوم است و چسبیده به فلز باقی میماند و خود لایه محافظی برای فلز میشود. این گونه فلزات هم نیازی به محافظت ندارند. مثل Zn ، Al ، CO ، Ni ، Sn ، Cr و نظیر آنها.دسته سوم فلزاتی که وقتی سطح آنها در مجاورت هوا اکسید میگردد، اکسید آنها متخلخل است و به فلز نمیچسبد و از بدنه فلز کنده میشود که فلز به تدریج فاسد شده ، از بین میرود؛ مثل آهن. اینگونه فلزات را به روشهای متفاوت از زنگ زدن محافظت مینمایند، روشهایی مثل رنگ زدن ، زدن ضد زنگ ، چرب کردن سطح فلز بوسیله یک ماده روغنی مانند گریس ، لعاب دادن ، آب فلز کاری و حفاظت کاتدی.
اصول حفاظت کاتدی
در کنار فلز فاسد شدنی ، یک فلز با پتانسیل احیاء کمتر قرار میدهند تا اگر این دو فلز باهم یک پیل الکتروشیمیایی تشکیل دادند، فلز دارای E احیای بیشتر، در نقش کاتد پیل قرار گیرد و خورده نشود. در این پیل ، فلز دارای E کمتر خورده میشود و فلز مقابلش را ازخطر زنگ زدن میرهاند. این طریقه حفاظت را حفاظت کاتدی مینامند.امروزه ، بدنه کشتیها ، پایههای اسکلهها و لولههای انتقال نفت و گاز را که در زیر زمین کار میگذارند، با همین روش حفاظت مینمایند. مثلا در کنار آهن ، فلز منیزیم قرار میدهند که منیزیم ، الکترون میدهد و خورده میشود.
گالوانیزاسیون به روش غوطهوری
آب فلز کاری
آب کاری فلزات به دو روش صورت میگیرد:
گالوانیزاسیون
در این روش ، فلز فاسد شدنی را در مذاب یک فلز فاسد نشدنی فرو میبرند و بیرون میآورند تا سطح آن از یک لایه فلز فاسد نشدنی پوشیده شود. مثلا ورقههای نازک آهنی را در مذاب فلز روی فرو میبرند و بیرون میآورند تا سطح آنها از فلز روی پوشیده شود و به این طریق ورقههای آهن سفید یا آهن گالوانیزه تهیه مینمایند که در ساختن لوازمی مثلا لوله بخاری ، کانال کولر ، شیروانی منازل و از این قبیل بکار میرود. لولههای آب هم ، آهن سفید هستند.اگر ورقههای آهنی را در قلع مذاب بزنیم و بیرون آوریم و سطح آنها را قلع اندود کنیم، حلبی بدست میآید که از آن در ساختن قوطی مواد غذایی ، نظیر کنسروها استفاده میگردد.
الکترولیز
در این روش ، فلز آب گیرنده یا فاسد شدنی را بجای کاتد و فلز پوشش دهنده را بجای آند قرار میدهند و در ظرف الکترولیز ، محلولی از یک نمک فلز آب دهنده (فلز پوشش دهنده) را به عنوان الکترولیت میریزند. با برقراری جریان ، اتمهای فلز آب دهنده (فلز پوشش دهنده) به صورت یون مثبت از آند کنده میشود و از طریق الکترولیت ، بطرف کاتد یا آب گیرنده (فلز مورد آبکاری) رفته ، از آن الکترون میگیرند و مجددا به صورت فلز در آمده ، بر سطح فلز (مورد آبکاری) مینشینند و تمامی سطح آن را میپوشانند.به عنوان نمونه در آب فلز کاری یک قاشق مسی در نقش کاتد و نقره در نقش آند است. قاشق مسی را به کاتد وصل میکنیم و الکترولیت میتواند محلول نیترات