لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اتوکد
اجزا اصلی صفحه اتوکد :
طریقه اجرای فرامین در اتوکد :
- استفاده از خط فرمان - منوی کرکره ای - منوی صفحه ای
نکته : در اتوکد 14 از نوار ابزارنیز می توان انتخاب نمود .
نکته : درصورت نصب موس منوی کرکره ای فعال می گردد .
کلیدها :
کلیدهای Enter - Space وکلید راست موس یک عمل را انجام می دهند
روشهای مختصات دهی :
1- مختصات دکارتی
2- مختصات قطبی
نکته : هرکدام از روشهای فوق دارای دو حالت مختصات نسبی ومطلق می باشد
روش مختصات دهی دکارتی :
- این مختصات با دو عدد بیان می گردد که به صورت (x , y ) بوده که x طول نقطه در محور افق و y عرض نقطه براساس محور عمودی می باشد . مقدار x یعنی فاصله افقی در سمت راست یا شرق ˝ + ˝ بوده ودر سمت چپ ˝ - ˝ فرض می گردد مقدار y نیز به سمت بالا ˝ + ˝ وبه جهت پایین یا جنوب ˝ - ˝ منظور می گردد .
اگر مقدار y , x نسبت به نقطه مبدأ (0و0 ) باشد آنرا مختصات دکارتی مطلق گویند واگر مقدار آن نسبت به آخرین نقطه ترسیمی باشد آنرا مختصات دکارتی نسبی گویند که با علامت @ درابتدای قابل تمیز می باشد @x ,y
مختصات دهی قطبی :
قالب این نوع مختصات به شکل θ > L فاصله نقطه تا مبدأ بوده و θ زاویه میان نقطه با راستای شرق .
اگر مقدار فاصله و زاویه داده شده نسبت به آخرین نقطه باشد مختصات قطبی نسبی ( θ > L @ ) نامیده می شود در غیر این صورت اگر نسبت به مبدأ (0 و0 ) می باشد مطلق گفته می شود .
دستور Line : command : Line
رسم پاره خط :
از نقطه : from point : به نقطه to point :
جهت پاک کردن ترسیمات Erase
انتخاب موضوع : select object:
رسم دایره Circle
2P/ 3P/TTR/< center> :
Diameter /< Radius>
شعاع قطر
مختصات نقطه دوم → مختصات نقطه اول → 2P
نقطه سوم → نقطه دوم → نقطه اول → 3P
شعاع → انتخاب مماس دوم → مماس اول یا انتخاب کنید →TTR
(باموس) (باموس)
رسم کمان Arc
مشخصات واجزاء یک کمان
start point : نقطه شروع
seeond point : نقطه دوم
End point : نقطه پایان
center : مرکز کمان
Angle : زاویه کمان
chord : اندازه وتر
Arc
:/ center
↓
: / End / center → : start point
ترسیم نیم دایره : Arc
Center : start point
< start point > :
( انتخاب نقطه ای که در راستای خط مماس به انتهای کمان باشد )
کمک رسم ها :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
همزیستی انقلاب و نظام در انقلاب اسلامی
مروری بر تاریخ بیست ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که دست اندرکاران انقلاب خواسته و یا ناخواسته مسیری را طی کرده اند که نه تنها نظام جمهوری اسلامی را بعنوان یک نظام نوین ، بر پایه های مستحکم نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی استوار و تدریجاً قوام بخشیده بلکه از رهگذر ایجاد زمینه های لازم برای تداوم حرکتهای بالنده ، مانه ایستائی جنبش اسلامی نیز شده است .
در اولین سال پیروزی انقلاب و علیرغم وجود بحرانهای متعاقب آن به همت رهبری انقلاب ، کلیه نهادها قانونی انقلاب طی انتخاباتهای متعدد تاسیس و تکوین گردید . در حالیکه با توجه به محبوبیت و مقبولیت رهبری انقلاب که می توانست بدون مراجعه به مردم نهادهای مزبور را تاسیس نماید امام خمینی از نظر استحکام رای و قدرت خارق العاده آینده نگری ، در همه زمینهها از جمله تعیین حکومت ، انتخاب خبرگان قانون اساسی ، تصویب قانون مزبور ، انتخاب رییس جمهور و نمایندگان مجلس به آراء مردم مراجعه و بنیادهای نظام سیاسی را تشکیل داده و مستقر نمود . این شیوه عمل در تاریخ انقلابها فوق العاده نادر می باشد و انقلاب اسلامی اولین انقلابی است که در شرایط بحرانی بصورتی دمکراتیک زمینه مشارکت مردمی را در تاسیس نظام سیاسی فراهم کرد تا آیندگان نتوانند بسادگی و با یک فرمان و نشست و برخاست آنرا تغییر داده و متزلزل نمایند .
جنگ تحمیلی و قبل از آن بحرانهای داخلی در اکناف کشور توسط عوامل ضدانقلاب داخلی و با حمایت خارجی موقعیتی را بر انقلاب تحمیل کرد که بناچار می بایست اساسی مستحکم در ارکان نظام کشور بوجودآورد و جامعه را آماده دفاع و رویارویی با دشمنان داخلی و خارجی نمود . رهبر انقلاب ، بموازات تصفیه ناسالم از ارگالنهای نظامی و انتظامی کشور ، اعاده حیثیت به ارگانهای مزبور و جلوگیری از فروپاشی این ارگانها نهادهای انقلابی و نظامی و انتظامی و بسیج همچون سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب اسلامی را که بر پایه حضور داوطلبانه نیروهای انقلابی شکل گرفته و در نتیجه پیراسته از ضعفهلا و کاستیهای نیروهای مسلح رسمی و آراسته به مقابله و ستیز مجدانه تر و مسئولانه تر با دشمن بود ، بوجود آورد و به همین جها علی رغم حمایت قدرتهای بزرگ از رژیم عراق ، هوشیاری و واقعبینی و مآل اندیشی رهبر انقلاب در جلوگیری از فروپاشی ارگانهای نظامی و انتظامی کشور و ایجاد نهددهای انقلابی بشرح فوق توانست ضمن ناکام ساختن دشمن ، بیرون راندن خصم از خاک کشور و تقویت و انسجام هر چه بیشتر نروهای مسلح ، اندوخته های بسیار گرانبهای حاصل از هشت سال دفاع مقدس را وسیله استحکام نظام نوپای جمهوری اسلامی نیز قرار دهد و این حقیقتی است مورد اعتراف اغلب صاحبنظران و استراتژیستهای جهانی .
رهبران انقلاب در دهه اول انقلاب بخاطر بحگرانهای سیاسی و نظامی بعد از انقلاب همه تلاش خود را مصروف حل و فصل مشکلات سیاسی و نظامی نموده و در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی نیز که بطور طبیعی همه امکانات خود را در خدمت جنگ قرار داده و امکان رسیدگی و سر و سامان بخشیدن به اقتصاد بیمار و وابسته کشور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
فلسفه عاشورا
در حادثه کربلا ما به مسائل زیادی بر می خوریم در یک جا سخن از بیعت خواستن یزید از امام حسین و امتناع امام از بیعت، در یکجا دعوت مردم کوفه از امام حسین و پذیرفتن امام ولی در جایی بدون توجه به مسئله بیعت و بدون توجه به درخواست دعوت کوفیان حضرت حسین (ع) از اوضاع حکومت انتقاد می کند.
از فساد و حرام خواریها و ظلم و ستم انتقاد می کند و اینجا امر به معروف و نهی از منکر را لازم می بیند.
البته حقیقتاً باید گفت همه این سه مورد تاثیر داشته است چون پاره ای از عکس العملهای امام بر اساس امتناع از بیعت پاره ای بر اساس دعوت مردم کوفه و پاره ای بر اساس مبارزه با منکرات و فسادهای آن برهه از زمان صورت گرفته است.
حال باید دید دو عامل اصلی قیام چه بوده است. و باید دید کدام عامل تاثیری به سزایی داشته است.
توضیح عکس العمل اول را همه شنیده ایم که معاویه با چه وضعی به حکومت رسید وقتی اصحاب امام حسن مجتبی (ع)، آنقدر سستی کردند امام یک قرارداد موقت با معاویه امضاء کردند در مفاد این صلحنامه آمده بود که بعد از مرگ معاویه مقام خلیفه مسلمین به امام حسن برسد و اگر ایشان به شهادت رسیده بودند به برادرش امام حسین منتقل شود برای همین معاویه امام حسن مجتبی را مسموم نمودند تا مدعایی نماند و خود معاویه می خواست حکومت را به شکل سلطنت و موروثی در بیاورد. تا زمان معاویه ، مسئله خلافت و حکومت یک مسئله موروثی نبود و فقط دو طرز تفکر بود:
الف: یک طرز تفکر که خلافت، فقط شایسته کسی است که پیغمبر او را منصوب کرده باشد.
ب: یک طرز تفکر دیگر این بود که مردم حق دارند خلیفه ای برای خودشان انتخاب کنند و این مسئله در میان نبود که یک خلیفه برای خود جانشین معین کند اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که نگذارد خلافت از خانه اش خارج شود ولی خود معاویه احساس می کرد این کار فعلا زمینه مساعدی ندارد و کسیکه او را به این کار تشویق و تشجیع نمود مغیره بن شعبه (لعنه ا…) بود چون مغیره خودش طمع حکومت کوفه را داشت مغیره همان شخصی بود که با غلاف شمشیر به پهلوی خانم زهرا (س) زد و همان مغیره ای که قبلا هم حاکم کوفه بوده است و از اینکه معاویه او را عزل نموده بود ناراحت بود. برای همین مغیره به شام رفت و به یزیدبن معاویه گفت نمی دانم چرا معاویه درباره تو کوتاهی می کند دیگر معطل چیست؟ چرا تو را جانشین خودش نمی کند یزید گفت پدر فکر می کند این قضیه عملی نیست مغیره گفت عملی است چون هر چه معاویه بگوید مردم شام اطاعت می کنند و مردم مدینه را مروان حکم و از همه جا مهمتر و خطرناکتر کوفه (عراق کنونی) است این هم بعهده من.
یزید به نزد معاویه رفت و مطالب مغیره را گفت وقتی معاویه ، مغیره را احضار نمود مغیره با تملق گویی و منطق قویی که داشت معاویه را قانع می سازد معاویه هم برای بار دوم به او ابلاغ حکومت کوفه را می دهد (البته این جریان بعد از شهادت امام حسن مجتبی یعنی سالهای آخر عمر معاویه بوده است) مردم کوفه و مدینه با پیشنهاد مغیره و مروان مخالفت کردند لذا معاویه مجبور شد خودش به مدینه برود . معاویه پس از تسلط کامل بر محیط داخلی و پهناور اسلام که از افریقای شمالی تا حدود چین توسعه یافته بود اولین و بزرگترین اشتباه خودش راجع به سیاست خارجی را مرتکب شد چون وقتی تصمیم گرفت پسر جوان و نالایقش را ولیعهد کند ولی مردم نپذیرفتند و او شکست خورد برای رسیدن به این قصد شومش مرتکب جنایت بزرگی شد و آن این بود که با امپراطور روم که نیرومندترین دشمن خونین اسلام و مسلمانان بود به نفع قصد شومش صلح کرد و با این عمل جلوی پیشروی اسلام را در اروپا متوقف ساخت و برای تهدید یک طرفردار نیرومند که تاج و تخت یزید را پشتیبانی کند حاضر شد باجی هم به دولت روم بدهد.
معاویه زمانیکه که خودش به مدینه رفت سه نفر که مورد احترام مردم بودند را خواست (امام حسین –(ع) عبدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم ، عبدالله بن زییر، همان شخصی که به امام علی خیانت کرد و مسبب جنگ جمل شد) معاویه سعی کرد با چرب زبانی به آنها برساند که صلاح اسلام ایجاب می کند حکومت ظاهری در دست یزید باشد ولی کار در دست شما تا اختلافی میان مردم رخ ندهد حتی به آنها گفت شما فعلا بیعت کنید ولی آنها قبول نکردند.
معاویه هنگام مردن، سخت نگران وضع پسرش یزید بود و به او نصایحی کرد که اگر یزید جامه عمل می پوشاند یقیناً بیشتر می توانست حکومت کند نصایح این بود (ای پسر جان، من رنج بار بستن را از تو بر داشتم، کارها را برایت هموار کردم و دشمنانت را راحت نمودم و رقیبان عرب را زیر فرمانت آوردم مردم حجاز را منظور دار که اصل تو هستند هر کس از آنها به نزد تو آمد گرامیش دار و هر کدامشان را هم غایب بود احوالش را بپرس اهالی عراق را منظور دار.
و اگر خواستند حاکمی را از آنها عزل کنی دریغ نکن چون عزل یک حاکم، آسانتر از برابری با صد هزار شمشیر است اهل شام را هم منظور دار که اطرافیان نزدیک و ذخیره تو هستند و اگر از دشمنی در هراس یودی از آنها یاری بجو و چون موفق شدی آنها را به وطن خودشان برگردان زیرا اگر در سرزمین دیگر بمانند اخلاقشان بر می گردد. سپس معاویه می نویسد پسرم من نمی ترسم که کسی در حکومت با تو نزاع کند مگر 3 نفر حسین بن علی – عبدالله بن زییر- عبدالله بن عمر ]چون هر سه خلیفه زاده بودند[.
حسین بن علی شخصی است که اهل عراق او را رها نکنند و او را وادار به خروج می کنند اگر خروج کرد و برابر او پیروز شدی از او درگذر که با تو خویشی نزدیک دارد و احترام و خلق او بسیار است و او نوه پیامبر است.
اما عبدالله بن عمر اهل عبات است و اگر تنها بماند با تو بیعت می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
فضیلت قرآن
قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «فضلالقرآن على سائرالکلامکفضلاللَّه على خلقه». برترى قرآن بر سایر سخنان مانند برترى خداوند بر خلق خود مىباشد . (بحار/92/19)2 - رهبرى قرآنقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «علیکم بالقرآن فاتخذوه اماماً و قائداً». بر شما باد به قرآن و آن را به عنوان رهبر و پیشواى خود قرار دهید . (کنز العمال / 4029)3 - قرآن بهترین سخنقال علىعلیه السلام: «تعلّموا کتاب اللَّه تبارک و تعالى فانه احسن الحدیث و ابلغ الموعظة و تفقهوا فیه فانّه ربیع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء لما فى الصدور».کتاب خداوند متعال را فرا گیرید زیرا بهترین سخن و رساترین پند و اندرز است و در آن تفقه کنید (و معارف آن را بفهمید) زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن شفا بگیرید چون مایه شفاى سینههاست.(تحفالعقول/150)4 - قرآن سفرهى آمادهى الهىقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «القرآن مأدبة اللَّه فتعلموا مأدبته ما استطعتم». قرآن سفره آماده و مهمانى خدا است تا مىتوانید آن را فرا بگیرید (و از معارف عالى آن بهره ببرید).(بحار / 92 / 19)5 - رمضان بهار قرآنعن الباقرعلیه السلام: «لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان». براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است . (بحار / 92 / 213)6 - ثواب قرائت قرآن در ماه رمضانقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «و من تلا فیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فى غیره من الشهور». هرکسى در ماه رمضان آیهاى از قرآن را تلاوت کند مزد او مانند کسى است که تمام قرآن را در غیر ماه رمضان تلاوت کرده است . (بحار / 93 / 357)7 - جاودانگى قرآنعن الرضاعلیه السلام: «ان رجلاً سأل ابا عبداللَّهعلیه السلام ما بال القرآن لایزداد عند النشر و الدراسة الاّ غضاضة فقال لان اللَّه تبارک و تعالى لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهوفى کل زمان جدیدوعند کل قوم غض الى یومالقیامة».== شخصى از امام رضا علیه السلام سؤال کرد: چرا قرآن همیشه تازگى دارد؟ حضرت فرمود: زیرا خداوند آن را براى تمام زمانها و همه مردم قرار داده و منحصر به یک زمان نیست، بنابراین قرآن در هر زمانى جدید و تا قیامت براى هر گروهى تازگى دارد . (بحار/92/15)== 8 - جامعیت قرآن== قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «من اراد علم الاولین و الاخرین فلیقرأ القرآن».== کسى که دانش اوّلین و آخرین را مىخواهد، قرآن را بخواند . (کنزالعمال/2454)== 9 - تکامل در پرتو قرائت قرآن == قال الصادقعلیه السلام: «فانّ درجات الجنة على قدر آیات القرآن فیقال لقارئ القرآن اقرأ وارق». == به درستى که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است، در روز قیامت به قارى قرآن گفته مىشود بخوان و بالا برو . (بحار / 92 / 188)10 - عمل به قرآنقال الصادقعلیه السلام: «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الکرام البررة». کسى که حافظ قرآن و عامل به احکام آن باشد، همراه با سفیران بزرگوار نیکوکار است.(کافى / 2 / 603)11 - اصناف قاریان قرآنقال الصادقعلیه السلام: «القرّاء ثلاثة: قارى قرأ (القرآن) لیستدّر به الملوک و یستطیل به على الناس فذاک من اهل النار و قارى قرأ القرآن فحفظ حروفه و ضیّع حدوده فذاک من اهل النار و قارى قرأ القرآن ... فهو یعمل بمحکمه و یؤمن بمتشابهه و یقیم فرائضه ... فهو من اهل الجنة».قاریان قرآن بر سه دسته هستند: گروهى قرآن را تلاوت مىکنند تا بدینوسیله از پادشاهان و حاکمان مال طلب کنند و بر مردم تکبّر کنند که اینها اهل دوزخ هستند، بعضى قرآن را قرائت مىکنند و حروف آن را حفظ و حدود آن را ضایع مىسازند، اینها نیز اهل دوزخ هستند و گروهى قرآن را قرائت مىکنند و به آیات محکم عمل مىکنند و به آیات متشابه ایمان دارند و واجبات آن را به جا مىآورند، اینها اهل بهشتند. (خصال / 143)12- آداب تلاوت قرآنالف - طهارت دهانقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «طیّبوا افواهکم فانّ افواهکم طریق القرآن». دهانهاى خود را پاک گردانید زیرا دهانهاى شما مسیر و راه براى تلاوت قرآن است.(کنز العمال/2752)ب - استعاذهقال الصادقعلیه السلام: «لمّا سئل عن التعوّذ عند افتتاح کل سورة : نعم فتعوّذ باللَّه من الشیطان الرجیم». از پناه بردن هنگام آغاز هر سورهاى از امام صادق علیه السلام سؤال شد، فرمود: آرى به خدا از شیطان رانده شده پناه ببرید . (تفسیر عیاشى / 2 / 270)ج - ترتیلقال علىعلیه السلام: «عند قوله تعالى «و رتّل القرآن ترتیلاً» بینه تبیاناً و لا تهذّه هذّ الشعر و لا تنثره نثر الرمل ولکن اقرع به القلوب القاسیة و لا یکن همّ احدکم آخر السورة». (ترتیل) یعنى آن را بطور روشن بیان کن نه مانند اشعار سریع و پشت سر هم بخوان و نه مانند دانههاى شن آن را پراکنده ساز لکن چنان بخوان که دلهاى سنگین را با آن بکوبى و بیدار کنى هرگز هدف شما این نباشد که حتماً به آخر سوره برسید. (هدف شما این باشد که معارف آن را بفهمید و عمل کنید). (کافى / 2 / 614)د - تدبرقال علىعلیه السلام: «الا لاخیر فى قرائة لیس فیها تدبّر الا لاخیر فى عبادة لیس فیها تفقّه». آگاه باش خیرى نیست در قرائت قرآنى که در آن تدبر نباشد، آگاه باش خیرى نیست در عبادتى که در آن فهم نباشد. (بحار / 92 / 211)ه - صوت زیباقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «زیّنوا القرآن باصواتکم». به وسیله صدایتان قرآن را زینت دهید . (بحار / 92 / 190)و - خشوعقال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله وسلم : «اقرأوا القرآن بالحزن فانّه نزل بالحزن». قرآن را با حزن و اندوه بخوانید زیرا آن با حزن و اندوه نازل شده است . (کنز العمال / 2777)اشارهالف - نفیسه نوه امام مجتبى علیه السلام در مدت عمر خویش شش هزار مرتبه قرآن کریم را ختم نمود و در لحظه احتضار روزه بود و مشغول تلاوت قرآن کریم بود تا به آیهى شریفهى «و لهم دار السلام عند ربهم» رسید از دنیا رفت. (تحفة الاحباب / 393)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد 12
موضوع تحقیق :
کاریکاتور
استاد راهنما :
جناب آقای صادقی یگانه
گرد آورنده :
مهرزاد محمدی
پاییز 87
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کاریکاتور چه معنا دارد 1
هدف کاریکاتور 2
انواع کاریکاتور و مختصر توضیحی در مورد آنها 2
جایگاه کاریکاتور در مطبوعات ایران 7
زندگی نامه هنرمند « اردشیر محصص » 8
مروری بر پیشینه و سیر تحولی کاریکاتور چهره 11
چهره پردازان ایران و تاریخچه کاریکاتور 14
منابع و مآخذ 18
کاریکاتور به چه معنا می باشد ؟
کاریکاتور ارائه تصویری است که از اشخاص و اشیاء که در آن صفات و خصوصیات فرد یا شئی به نحوی مضحک ، اغراق آمیز و غیر طبیعی به تصویر در آید . البته ممکن است تنها یک طرح تمثیلی و کنایه ای باشد با این هدف که به جای خنداندن بیننده وی را به تفکر وا دارد .
آنچه که از کلمه کاریکاتور بر می آید این است که یک اثر کاریکاتور معمولا مقداری تخیل و اغراق را در خود آمیخته دارد و مهم تر از آن این است که در بیان هدف خود از اصطلاحات روزمره و عامه به همان شکل متداول بهره می گیرد . شاید اولین کاریکاتور ها در زمان های بسیار قدیم به وجود آمده باشد . اکثر تاریخ دانان نیز همین عقیده را دارند و به نظر آنها انسان ابتدایی اشکالی را مانند ( گاو ) با طراحی ساده و اغراق آمیز بدون شناخت کاریکاتور رسم می کرد . نقابهایی هم که برای ترساندن یا خنداندن ساخته می شوند جزء کاریکاتور محسوب می شوند ، در هنر باستان کاریکاتور لحن جدیدتری به خود می گیرد و کم کم هویت می یابد مانند کاریکاتور امپراتور کاراکالا که در موزه ایگنون نگهداری می شود همه هنرهای عصر باستان که در آن ها اغراق توام است ولی گویای این نیست که آنها از مالک فقط به دلیل شوخی و خنده استفاده می کردند و نمی توان آنها را یک کاریکاتور دانست . چرا که در پشت همین اغراق ها خصوصیت باطنی افراد را به نمایش می گذاشتند . مثل معروفی راجع به این پدیده در بین رومی ها وجود دارد که می گوید :
« ماسک خود را بگذار تا بگویم که هستی »
معنی کاریکاتور : کاریکاتور یعنی گفت و گوی تمدن ها
هدف کاریکاتور : بیان کردن مشکلات دیدگاه های شخصی و شاید هم بشود گفت جنگیدن با گروهی که حرف منطقی نمی زنند شاید هم دفاع کردن از مردم در مقابل موانع و مشکلاتی که در برخی موارد خود مردم هم آنها را نمی بینند و به تعبیری دادن حق مردم به آنها و آشنا کردن مردم با حق و حقوقشان که چه حقی دارند و جایگاه آنها کجاست .
آثار کسانی چون اردشیر محصص ، مرتضی ممیز و کامبیز درم بخش در مطبوعات معتبر جهان بسیار منتشر شده و می شود .
با کاوشهایی که روان شناسان انجام داده اند نتیجه جالبی به دست آمده است . روانشناسان اعتراف می کنند مردم به خواندن و مطالعه سطرها تنبل تر شده اند و خواهان رسانه های تصویری هستند . علت گرایش مردم در چند سال اخیر به کاریکاتور نیز همین عامل بوده است . مردم در یک نگاه به کاریکاتور چیزهایی را مطالعه می کنند که شاید در دهها صفحه نتوان آن پیام را به خواننده منتقل کرد . انواع کاریکاتور را می توان این گونه مطرح کرد .
1- کاریکاتور روزنامه ای 2- کاریکاتور سیاسی