لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
تهیه کنندگان :مرتضائی –مجرب –خیرخواه –طیبی
موضوع:برق هسته ای
دبیر محترم:
راکتورهای با نوترون سریع ، راکتوره ای زاینده
مقدمه
یک راکتور هستهای گرمایی تولید میکند که منشأ آن در شکافت دو هسته قابل شکافت 235U یا 239Pu قرار دارد. تنها ماده موجود قابل کشافت در طبیعت ، 235U است که 1.140 اورانیوم طبیعی را تشیل میدهد و بقیه اساسا 238U غیر شکافتی است. هر شکافت اتم اورانیوم در اثر یک نوترون ، 2 تا 3 نوترون با انرژی بالا (بطور متوسط 2Mev) یعنی نوترونهای سریع (20000Km/s) را تولید میکند. این نوترونها به نوبه خود میتوانند با سایر هستههای اورانیوم شکافت انجام دهند که نوترونهای گسیل شده شکافتهای دیگری را تولید میکنند و به این ترتیب واکنش زنجیرهای ایجاد میشود. اگر قطعه ماده قابل شکافت به حد کافی بزرگ باشد، تولید نوترونها تقویت شده و سبب انفجار میشود: این اساس بمب اتمی است. در یک راکتور هستهای یک عده پدیدههای دیگر را برای انجام واکنش مورد نظر قرار میدهند: تعدادی از نوترونها در اورانیوم بویژه در 238U بدون تولید شکافت ، تعدادی دیگر توسط مواد ساختاری جذب میشوند و بالاخره عده دیگری به بیرون مغز راکتور فرار میکنند و ناپدید میشوند.
شرایط ایجاد شکافت زنجیری
یک راکتور فقط با یک حجم معین که کمترین ماده قابل شکافت را داشته باشد، میتواند کار کند: کمترین مقدار ماده قابل شکافت را جرم بحرانی مینامند. در یک قطعه اورانیوم طبیعی ، هر چه قدر بزرگ هم باشد، واکنش زنجیرهای غیر ممکن است: مقدار ماده قابل شکافت (235U) بسیار کم است و اکثریت نوترونهای جذب شده با 238U تلف میشوند. بنابراین باید بطور مصنوعی شکافتها را در مقابل جذبهای بدون شکافت در شرایط مساعدی قرار داد. دو راه امکان پذیر است:
یا بطور قابل ملاحظهای مقدار ماده قابل شکافت را افزایش میدهند (اورانیوم را با 235U غنی کرد یا به آن 239Pu افزود)، یا انرژی نوترونها را توسط کند کننده کاهش میدهند و آن نقش 235U را (مقطع شکافت 235U) در مقابل 2358U (مقطع جذب 238U) تقویت میکند. به این ترتیب دو دسته راکتور شکل میگیرند.
انواع راکتور شکافتی
از یک طرف راکتورهایی که بطور مستقیم نوترونهایی با انرژی زیاد ناشی از شکافت را مورد استفاده قرار میدهد و این راکتورها به راکتورهای با نوترونهای سریع معروفند که ماده قابل احتراق آنها شامل یک نسبت زیادی از ماده شکافتی (در راکتورهای بزرگ 15%) است، از طرف دیگر راکتورهایی که کند کنندهها را مورد استفاده قرار میدهند (راکتورهای با نوترونهای حرارتی) و ماده قابل احتراق آن میتواند اورانیوم طبیعی باشد.لازم به یادآوری است که در راکتورهای با نوترونهای حرارتی نمیتوان اورانیوم طبیعی را مورد استفاده قرار داد، مگر آنکه مواد ساختاری و سیال خنک کننده که گرمای تولیدی را برای راه اندازی توربین آلترناتور انتقال میدهد، جذبهای اتلافی بسیار زیادی را سبب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه فقط چیزی بر معلومات مخاطب نمیافزاید بلکه از شدتِ وضوح و ظهورِ این واقعیت همیشگی و همهجایی و همگانی میکاهد. امورِ واقعِ دردانگیز و رنجآور را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی آن گروه از امور واقع دردانگیز و رنجآور که تغییرپذیر و، به تعبیری، قابلِ اِمحاءاند، و دیگری آن گروه که چنین نیستند .این که هر امر واقع دردانگیز و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه فقط چیزی بر معلومات مخاطب نمیافزاید بلکه از شدتِ وضوح و ظهورِ این واقعیت همیشگی و همهجایی و همگانی میکاهد. امورِ واقعِ دردانگیز و رنجآور را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی آن گروه از امور واقع دردانگیز و رنجآور که تغییرپذیر و، به تعبیری، قابلِ اِمحاءاند، و دیگری آن گروه که چنین نیستند .این که هر امر واقع دردانگیز و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه فقط چیزی بر معلومات مخاطب نمیافزاید بلکه از شدتِ وضوح و ظهورِ این واقعیت همیشگی و همهجایی و همگانی میکاهد. امورِ واقعِ دردانگیز و رنجآور را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی آن گروه از امور واقع دردانگیز و رنجآور که تغییرپذیر و، به تعبیری، قابلِ اِمحاءاند، و دیگری آن گروه که چنین نیستند .این که هر امر واقع دردانگیز و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
طبقه بندی بودجه
مقدمه
بودجه موارد استفاده متعدد و گوناگونی دارد، بودجه می تواند به عنوان ابزار برنامه ریزی ، عامل کنترل و یا به عنوان وسیله ای جهت برقراری ارتباط بین دستگاههای دولتی مورد استفاده قرار گیرد. به طور کلی سیاستهای کوتاه مدت و بلند مدت دولت در سند بودجه اعلام می شود. برای تامین نیازهای اطلاعاتی هر یک از موارد استفاده فوق، اطلاعات مربوط پیش بینی درآمد و هزینه به انحاء و اشکال مختلف در لایحه بودجه طبقه بندی می شود . طبقه بندی هزینه ها و درآمد ها زمینه لازم را برای تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری فراهم می کند و به طور کلی طبقه بندی بودجه سبک و ترتیب ادامه اطلاعا ت را در سند بودجه مشخص می کند.
اهداف طبقه بندی بودجه ای
برقراری یک سیستم طبقه بندی نتایج زیر را در بر دارد:
به لحاظ تفکیک برنامه مه ، عملیات ، درآمد ها و هزینه های دولت و همچنین مشخص شده دستگاههای اجرایی خاص که عهده دار وظایف مشخص هستند، برنامه ریزی و تصمیم گیری امکان پذیر می شود.
با ایجاد طبه بندی درآمد ها و هینه ها و تفکیک برنامه ها و عملیات در دستگاههای اجرایی ، ضمن فراهم آمدن امکانات لازم برای برقراری یک سیستم حسابداری صحیح در جهت کنترل و نظارت مالی و غیر مالی و مقایسه کارآیی دستگاهها با برنامه های مصوب ، مدیریت نیز به طور چشم گیری بهبود می یابد .
طبقه بندی بودجه ای اطلاعات لازم را به منظور تجزیه و تحلیل عملیات اقتصادی دولت فراهم می نماید. به طوری که دولتها از این اطلاعات در زمینه برقراری سیاستهای اقتصادی خاص و جهت دستیابی به اهداف و وظایف خویش سود می جویند .
طبقه بندی بودجه ای به لحاظ مشخص نمودن وظایف ، برنامه و عملیات و همچنین درآمد ها و هزینه های دولت ، مکانیزم لازم را برای نظارت بر عملیات دولت مهیا می سازد .
طبقه بندی بودجه در سیر تکوین بودجه
بررسی اجمالی تاریخ تکامل بودجه بندی نشان می دهد که به موازات افزایش نقش های گوناگون دولت و به تبع آن تغییر تکامل نقش بودجه، همانطور که تعاریف مختلف بودجه شکل گرفته است، طبقه بندی جدیدی نیز در بودجه نویسی پدید آمده است و هر کدام از این طبقه بندی ها به دلایل خاصی معرفی شده و توسعه یافته اند.
ازشروع بودجه بندی تا سال 1965 بودجه دولت به صورت سنتی یا متداول تهیه می شد و تاکید عمده روی کنترل هزینه های هر وزارتخانه یا سازمان معطوف بود.
زمانی که از بودجه فقط کنتل مالی منظور بود، طبقه بندی هزینه ها و طبقه بندی سازمانی عمده ترین طبقه بندی بودجه ای به شمار می رفت . وقتی که عامل مدیریت و بهبود و کفایت در اداره امور بودجه نویئس وارد شد، طبقه بندی برنامه ای و عملیاتی پدیدار شد و با پیشرفت استفاده از بودجه در اداره اقتصادی ملی و ارتباط بودجه با برنامه ریزی و حسابداری ، طبقه بندی اقتصادی معرفی شد.
سیر تکوین بودجه
تعریف بودجه
طبقه بندی بودجه
بودجه به عنوان ابزار محاسباتی
سند دخل وخرج که برای یک سال پیش بینی و تصویب شده باشد
طبقه بندی هزینه ها و سازمانی
بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی
طرحی جامع در قالب اصطلاحات مالی
طبقه بندی عملیات
بودجه به عنوان ابزار برنامه ریزی
برنامه مالی دولت برای یک سال آتی
طبقه بندی اقتصادی
رابطه میان سیر تکوین بودجه با تعریف و طبقه بندی بودجه
انواع طبقه بندی بودجه ای
به طور کلی طبقه بندی بودجه ای را می توان به شرح زیر تقسیم بندی نمود:
طبقه بندی درآمد ها و سایر منابع تامین اعتبار
طبقه بندی هزینه ها
طبقه بندی عملیاتی
طبقه بندی سازمانی
طبقه بندی اقتصادی
طبقه بندی درآمد ها و سایر منابع تامین اعتبار
درآمد ها و سایر منابع تامین اعتبار در بودجه کل کشورمان به سه گروه طبقه بندی می شوند:
درآمد عمومی
درآمد اختصاصی
درآمد شرکتهای دولتی
درآمد عمومی
برابر ماده 10 قانون محاسبات عمومی ، درآمد عمومی عبارت است از درآمد های وزارتخانه ها و موسسات دولتی و مالیات و سود و سهام شرکتهای دولتی و درآمد حاصل از انحصارات و مالکیت و سایر درآمد هایی که در قانون بودجه کل کشور تحت عنوان درآمد عمومی منظور می شود.
درآمد عمومی پس از وصول ، باید در حسابهای خزانه داری کل متمرکز شود. پرداختها از محل این درآمد ، در قالب دو عنوان کلی « اعتبارات جاری » و « اعتبارات عمرانی » ( سرمایه گذاری ثابت ) به حساب هزینه مربوط منظور می شوند. به عبارت دیگر ، در ایران ، کلیه وزارتخانه و موسسات دولتی وجوه لازم را برای اناجم هزینه های جاری و عمرانی خود، با توجه به اعتبارات مصوب تخصیص یافته ، از خزانه وزارت امور اقتصادی و دارایی دریافت و طبق مقررات به مصرف می رسانند.