لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
اعتیاد
اعتیاد چیست؟اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می گردد.اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه هاى مختلف مىگـــــردد همچنین ویــرانگری هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزشها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مىاندازد.پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنکه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بین المللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر کشورهاى توسعه نیافته است. تحلیلگران مسائل سیاسى و اجتماعى بر این باورند که در تهاجم و نفوذ فرهنگی، پدیده موادمخدر مهمترین عامل به تباهى کشیدن و انحطاط اخلاقى جوامع به شمار می رود. متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزى به حدى است که حتى قشر متفکر و تحصیل کرده را نیز به سمت خود کشانده است. مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنکه ماموریتى در راستاى وظایف مصرحه نیروى انتظامى باشد، اقدامى است استراتژیک در مقابله با ابزار نظام سلطه جهانى در انحطاط اخلاقى جوامع با اهداف خاص سیاسی.اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه بطور کامل ریشه کن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل میتوان آنرا به کنترل در آورد. در این راستا تلاش ما بر این است تا با ارتقاء سطح آگاهى اقشار مختلف جامعه پیشگیرى از اعتیاد را بر درمان معتادین مقدم بداریم. به امید روزى که جامعه اى داشته باشیم که اگر هم در آن فرد معتادى وجود دارد، درصدد نجات خویشتن باشد.
آنچه در مورد اعتیاد و موادمخدر باید بدانیم :اعتیاد به موادمخدر یکى از عوامل اصلى شیوع بیماریهاى ایدز و هپاتیت میباشد. موادمخدر آنچنان آرام و بی صدا برجسم و روان مصرف کننده مستولى میگردد که هیچ معتادى آغاز اعتیاد خود را به یاد نمی آورد.اعتیاد سبب تباهى میلیونها مغز فعال میشود که سرمایه هاى آینده جامعه بشرى بشمار می روند.اگر درصد کمى از کودکانى که والدین آنها معتاد هستند به سوى بزهکارى سوق داده شوند، بعد از گذشت چندین سال تعداد بزهکاران در این مملکت به هزاران نفر خواهد رسید.اعتیاد بیش از یک میلیارد نفر از اعضاء خانواده معتادان را در جهان بطور مستقیم با مشکلات ناشى از این آسیب مواجه نموده است.موادمخدر منشاء وقوع بسیارى از جرائم اجتماعى نظیر قتل، تجاوز، سرقت و ... میباشد .موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می کند که این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما و بسیارى دیگر از کشورهاى بزرگ دنیاست. سالانه مقادیر قابل توجهى ازثروت ملى کشور به جیب سوداگران موادمخدر میرود.قاچاقچیان بین المللى موادمخدر براى رسیدن به مقاصد شوم خود به مدرنترین تجهیزات تسلیحاتى و ارتباطى مجهز هستند. 75% از زندانیان کشور را بطور مستقیم و غیرمستقیم مجرمین موادمخدر تشکیل میدهند. کشور ما در همسایگى بزرگترین تولیدکنندگان انواع موادمخدر جهان (افغانستان و پاکستان) موسوم به «هلال طلائی» و در مسیر ترانزیت موادمخدر قرار گرفته است و در ین راه خود نیز قربانى آن میگردد.کشور ما در مقابله با ورود و شیوع این مواد خانمانسوز، بمنظور کنترل و حفاظت مرزهاى شرقى اقدام به احداث بیش از هزار کیلومتر جاده، دهها پاسگاه مرزی، برجک و دیدهبانى و حفر چندین کیلومتر کانال و ... نموده است و هزاران نفر از فرزندان این مرز و بوم نیز به فجیع ترین وضع به شهادت رسیده اند.مراحل اعتیاد :1- مرحله آشنایى این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روى غرور و کنجکاوى خود فرد شروع می شود.2 ـ مرحله شک و تردید : در این مرحله فرد با مبارزه با امیال خود می پردازد.3 ـ مرحله اعتیاد واقعى :در صورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید فرد به مرحله اعتیاد واقعى مى رسد. در این مرحله پدیده «تحمل» باعث میشود که فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگى قبلى برسد.
اعتیاد و خانواده
بیشترین تأثیر مخرب اعتیاد بر ارکان خانواده وارد مى آید، همانطورى که مؤثرترین عامل پیشگیرى از اعتیاد نیز نهاد خانواده است.
توصیه پیشگیرانه به والدین
1. درباره مواد اعتیادآور (علل و عوامل مؤثر در مصرف مواد، خطرات، عوارض و علائم آن) اطلاعات کافى کسب کنید.
2. مهارتهاى تربیتى خود را افزیش دهید.
3. الگوى مناسبى براى فرزندان خود باشید و هرگز بر خلاف گفته خود عمل ننمائید.
4. فضایى ایجاد کنید که فرزندانتان در آن احساس آرامش کنند.
5. به صحبتهاى فرزندانتان خوب گوش کنید. با لبخند، تکان دادن سر و استفاده از جملات مثبت نظیر «چقدر جالب»، «من این را نمیدانستم» و ... آنها را به گفتن بیشتر تشویق کنید.
6. شرایطى ایجاد کنید که شما را محرم اسرار خود بدانند.
7. از فرزندانتان انتظار نداشته باشید آرزوهاى برآورد نشده شما را تحقق بخشند.
8. از قبل، خود را براى پاسخگویى به سئوالات کنجکاوانه فرزندانتان آماده نمائید.
ممکن است روزى از شما بپرسند که آیا تاکنون مواد مصرف کرده اید؟ این فرصت خوبى است که علت عدم مصرف خود را به زبان سالهاى جوانى به آنها منتقل کنید، یا اگر احیاناً قبلاً مصرف کرده اید علت گرایش خود به مواد و سپس کنار گذاشتن آن را به ایشان بگوئید و اینکه حالا چرا میخواهید ایشان اشتباه شما را تکرار نکنند. بیاد داشته باشید که نباید مسائل را بیش از اندازه تشریح کنید مبادا کنجکاوى آنها برانگیخته شود.
9. با تقویت قدرت اعتماد به نفس، تصمیم گیرى و از بین بردن افسردگى وکم رویى فرزندان، آنها را در برابر شرایط آسیب زا مقاوم سازید.
10. راه مقاومت و پایدارى در برابر فشار همسالان را در خصوص مصرف موادمخدر به فرزندانتان بیاموزید تا از «نه» گفتن به آنها نهراسند.
11. موانع رابردارید. به فرزندانتان انگیزه داده و از آنها حمایت کنید.
12. وقت بیشترى را با فرزندانتان صرف کنید. با آنان به رستوران، پارک، کوه، سینما و ... بروید. باتفاق آنان به موسیقى گوش دهید و از همه مهمتر به آنان ابراز عشق کنید و بگویید که دوستشان دارید.
13. سعى کنید حتى آهنگ صدایتان ملایم و دوستانه باشد.
14. مواضع خود را برابر سیگار، موادمخدر و الکل مشخص نموده، صریحاً آنرا به زبان بیاورید.
15. عقاید خود را به زور به آنها تحمیل نکنید.
16. نظم و قانون مناسب و سازنده مشخصى در خانواده برقرار سازید و براى سرپیچى از آن تنبیهات مناسبى در نظر بگیرید و قاطعانه آنرا به مرحله اجرا در آورید.
17. سعى کنید در ساعات غذا خوردن همه اعضاء خانواده را دور هم جمع کنید.
18. فرزندان خود را قبل از رسیدن به سنین بحرانى نسبت به مضرات و عواقب ویرانگر مصرف موادمخدر آگاه سازید.
19. آنان را بیش از اندازه و بطور اغراق آمیز نترسانید.
20. از چگونگى دوستیابى و معاشرت فرزندان خود با دیگران آگاه باشید. با والدین دوستانشان ارتباط برقرار کنید. در صورتى که به منزل دوستشان رفتند حتماً از حضور والدین ایشان در منزل مطمئن شوید و به حضور سایر اعضاء خانواده اکتفا نکنید.
21. به نحوه خرج کردن پول توسط فرزندانتان اهمیت بدهید.
22. براى اوقات فراغت آنان برنامه ریزى کنید. همواره آنان رابه مطالعه، ورزش و تفریحات سالم ترغیب نمائید و زمینه این امور را برایشان فراهم کنید.
23. زمان مناسبى را به گفتگو اختصاص دهید. چرا که فرزند شما ارزش نصایحتان را با ارزش زمانى که به آن اختصاص داده اید می سنجد.
24. راهنماییهاى خود را از طریق مربیان و دبیرانشان به آنها منتقل کنید. جوانان باورها و ارزشهاى خود را دارند. طبیعتاً اگر والدین بهترین نصایح را هم بگویند ممکن است آنها را نپذیرند. شنیدن نصایح شما از زبان مربیان و دبیرانشان تأثیر بیشترى بر آنها می گذارد.
25. بین فرزندانتان تبعیض قائل نشوید.
26. تفکر انتقادى را که از ویژگیهاى دوران بلوغ و نوجوانى است، در فرزندان خود سرکوب نکنید.
27. آنان را به رعایت اصول مذهبى و انجام فرائض دینى تشویق کنید.
28. در انجام فعالیتهاى منطقى به فرزندان خود استقلال و آزادى بدهید.
29. در رفتارهاى خود بیشتر دقت کنید. ممکن است با تمسخر یک معتاد و یا صحبت کردن با لحن افراد معتاد پیامى نادرست به فرزندتان منتقل کنید.
30. اگر میخواهید مانع پویایى و رشد جسم و روان فرزندانتان نشوید، از انتقاد غیرسازنده، تمسخر و شرمنده کردن آنان مخصوصاً درمقابل دیگران جداً بپرهیزید.
31. فرزندانتان را به خاطر رفتارهاى مثبت آنان تشویق کنید.
32. در موقعیتهاى بحرانی، فشارها و تنشهاى روحی، راهنما و همراه فرزندان خود باشید.
33. هرگز فضاى خانه را متشنج ننموده و از مشاجره و بحثهاى بیهوده بپرهیزید.
34. مسئولیت و تکلیفى به فرزندان خود بدهید که با توان آنان متناسب باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
ورزش در کاهش موارد سزارین و اضافه وزن کمتر در این دوران نیز موثر است.
زنان ایرانی در دوران بارداری به طور معمول به زندگی بیتحرک روی میآورند این درحالی است که نتایج مثبت فعالیت بدنی بطور کلی شناخته شده است. بیتحرکی در این دوران مشکلات زیادی شامل کمردرد، یبوست، اضافه وزن بیش از حد، ورم، مشکلات روحی و روانی به همراه دارد.
مطالعات مختلف در مورد تاثیر ورزش در دوران بارداری بر سلامت مادر و جنین نتایج ضد و نقیضی به دنبال داشته است. در مطالعه جدید محققان تاثیر یک دوره ورزش هوازی و غیرتحملکننده وزن مانند دوچرخه سواری را که از خطر کمتری نسبت به ورزشهای تحملکننده وزن مانند دویدن برخوردار است بر پیامد بارداری در مادر و نوزاد بررسی و با گروه شاهد مقایسه کردند.
محققان ۹۰زن باردار نخستزا را به طور تصادفی به دو گروه ۴۰نفره تجربی و ۵۰نفر شاهد تقسیم شدند. این زنان سالم غیرورزشکار ۲۰تا ۳۰سال داشتند که به درمانگاه مراقبتهای بارداری شهرستان قم مراجعه کرده بودند و سن حاملگی آنها ۲۰تا ۳۴هفته بود.
در گروه تجربی برنامه تمرین هشت هفتهای رکاب زدن با دوچرخه کارسنج با شدت ۵۰تا ۶۵حداکثر درصد ضربان قلب اجرا شد.
این زنان هر هفته دو جلسه تمرین داشتند که مدت هر جلسه هفته اول ۱۵ دقیقه بود که به تدریج افزایش یافت و در هفته هشتم به ۳۰دقیقه رسید.
هر جلسه تمرین شامل مراحل گرم کردن و سرد کردن بود.
میانگین افزایش وزن دوران بارداری و طول مدت مرحله دوم زایمان در گروه تجربی به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود.
وزن نوزادان حین تولد تفاوت معنیداری نداشت و در هر دو گروه در حد طبیعی ۲۳۰۰تا ۴۰۰۰گرم بود.
این یافتهها نشان میدهد فعالیت ورزشی دوران بارداری بر وزن حین تولد نوزاد تاثیر منفی ندارد و مادران باردار سالم میتوانند با نیازهای فیزیولوژیک فعالیت ورزشی و رشد نوزاد سازگاری پیدا کنند.
همچنین زایمان سزارین در گروه شاهد افزایش آماری معنی داری داشت که نشاندهنده این است که فعالیت بدنی دوران بارداری با کاهش تعداد سزارین همراه است.
مادران غیر ورزشکار و سالم میتوانند با اطمینان برنامه ورزشی هوازی مشخصی را که طی این پژوهش ارایه شد از هفته سیزدهم بارداری آغاز کنند و تا پایان بارداری ادامه دهند.
ورزش منظم هوازی دوران بارداری پس از رفع احتمال خطر تهدید به سقط، با رعایت اصول و ایمنی تحت مراقبت متخصصان میتواند طول مرحله فعال زایمان را کوتاهتر و میزان سزارین، و ناراحتی جنین حین زایمان را کاهش دهد.
زنان با پیروی از این برنامه روحیه شاداب تری خواهند داشت دردهای زایمانی را بهتر و آسانتر تحمل میکنند شیردهی موفق تری را تجربه میکنند.
ورزشهای دوران بارداری و پس از زایمان
آنچه اهمیت دارد، تغییراتی است که طی چند دهه اخیر در مراقبت های دوران بارداری به وجود آمده است. در گذشته، مادران را از هر نوع ورزش و تحرکی منع می کردند و حرکات نرمشی و پیاده روی را باعث سقط یا زایمان زودرس می دانستند. امروز با تشکیل کلاسهای آمادگی برای زایمان و آموزش تمرین های تنفسی و آماده سازی بدن برای زایمان، بیش از پیش اهمیت ورزش مشخص شده است.
گذشته از مساله آمادگی برای زایمان، اعتقاد بعضی مردم بر این است که بارداری تناسب اندام را خراب نمی کند. افزایش وزن، تغییر رفتارهای جسمانی، تغییر وزن بدن، کاهش نسبی شکم و بزرگی سینه ها موقتی است و مادر عاقل کسی است که این تغییرات را به عنوان یک پدیده موقتی بپذیرد و با ورزش و نرمشهای مناسب در دوران بارداری و پس از زایمان در رفع آن بکوشد.
در دوران بارداری، مرکز ثقل بدن تغییرمی کند و به جلوی ستون فقرات متمایل می شود. به این علت مادر باردار تمایل دارد شانه های خود را به عقب بکشد و در نتیجه حالت فرورفتگی بیش از اندازه ای در ستون فقرات او به وجود می آید که موجب دردهایی در کمر خواهد شد. کم تحرکی، تاثیرهورمون های مثمر ثمر جفت، تغییر در نحوه خوابیدن و برخاستن، این کمردرد را تشدید می کند.
قرارگیری صحیح بدن، جلوگیری از افزایش وزن، نرمش های مداوم روزانه و استفاده از سینه بند مناسب از عواملی است که به برقراری و تناسب اندام کمک می کند.
ضرورت نرمش در دوران بارداری:
برای تامین اکسیژن اضافی مورد نیاز جنین، ضربان قلب و مقدار تنفس مادر افزایش می یابد. نیم ساعت پیاده روی در محیطی آرام و هوای تمیز سبب می شود که این میزان اکسیژن اضافی راحت تر جذب شود. به دلیل تاثیر هورمون های جفت، کم تحرکی و فشار رحم حامله روی دستگاه گوارش و یبوست نیز یکی دیگر از مشکلات بارداری است که با نرمش، پیاده روی و تغذیه مناسب می توان از آن پیشگیری کرد.
فواید نرمش در دوران بارداری:
شاید بتوان در یک جمله گفت هدف از تمرین های بدنی در دوران بارداری حفظ حالت و وضع عضلات بدن و زیبایی اندام مادر است تا بتواند از نظر جسمی و روحی برای زایمان آماده شود.
نرمش های صحیح 3 امتیاز بارز به همراه دارند:
نخست آن که نرمش باعث می شود دوران بارداری روند بهتری داشته باشد.گردش خون و اکسیژن گیری را تسریع می کند و بدن را در وضعیتی قرار می دهد که قادر باشد کودک را با خستگی کمتری حمل کند. از نظر سلامت اعصاب نیز اثرات ورزش غیر قابل انکار است.
دلیل دیگر آن که نرمش با نیرومند کردن ماهیچه هایی که هنگام زایمان نقش عمده ای به عهده خواهند داشت و نرم کردن مفصل های باسن، بدن را برای زایمان سریع تر و راحت ترآماده می کند. مادری که دوران بارداری به طور مرتب نرمش می کند به داروی مسکن کمتری هنگام تولد نوزادش نیاز دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
آینده مدیریت منابع انسانی
مقدمه به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.
البته، نقشهای اصلی پرسنلی با مهمترین منابع سازمانی، یعنی نیروی کار، مرتبطند. اداره نقشهای مذکور یعنی به کارگماری، انتخاب، انتصاب، آموزش، توسعه و غیره تاثیرات مستقیمی در بــرگشت سرمایه سهامداران و بهره وری دارند. شرکتهای موفق به طور مستمر کارکنان بهره ور را جذب و حفظ می کنند.
موضوعهای پرسنلی در منابع انسانی
اولین نقش پرسنلی مدیران، استخدام کارکنان مناسب است. میزان سهولت این امر به عواملی بستگی دارد. شاید یکی از عوامل عمده، وضعیت بازار کار محلی باشد. در اواخر دهه 1990، نرخ بیکاری درحال تنزل، یک عامل کلیدی محسوب می شد و براین اساس رقابت برای جذب افراد مستعد، بالا بود. مدیران بایستی به سرعت به استخدام افراد مستعد می پرداختند یا درخصوص از دست رفتن نیروی کار مستعد ریسک می کردند. در وضعیت کنونی، این شرایط تغییریافته و یک شرکت ممکن است تعداد زیادی رزومه دریافت کند.
البته، این موضوع مسائل مختلفی را از این حیث که حوزه وسیعتری برای انتخاب به وجود آمده، به همراه خواهد داشت. در این راستا داشتن ساختارها و فرایندهایی مناسب به منظور ارزیابی تجارب و مهارتهای هر متقاضی و حصول اطمینان از انتخاب فرد مناسب از میان جمع کثیری از افراد واجد شرایط، مهم است. (مسمر، 2002). در این مورد فرض می شود که سازمان به فرایندی منظم و ساخت یافته برای شناسایی ویژگیها و مهارتهای موردنیاز مشاغلی متعهد است که درخصوص آنها تصمیم گیری می شود. توجه داشته باشید که در هر دوی این وضعیتها ما به فرایندهای ساخت یافته مراجعه می کنیم.
برخی مدیران تصور می کنند مهارتهای شخصی خاصی دارند که به آنها اجازه می دهد فرد مناسب را برای تصدی شغل موردنظر انتخاب کنند. این افراد تصور می کنند مهارتهای مذکور بر تجربه یا صرفاً احساس درونی آنها مبتنی هستند.
دادن اجازه به چنین مدیرانی درجهت اعمال رفتارهایی با این روشهای ناسالم، غیرعاقلانه یا شاید احمقانه باشد. نقش واحد منابع انسانی تحمیل قوانین در زمینه فرایند انتخاب، هم در ارائه پیشنهاد روشی منصفانه و یکسان برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اختلالات هویت جنسی
«هویت جنسی(Gender Identity)» بازتاب احساس مردانگی یا زنانگی فرد است. هر کودکی تاسن 2-3 سالگی باور محکمیدر مورد مرد یا زن بودن خود پیدا میکند و راحت و قاطع میگوید:«من یک پسرم» یا «من یک دخترم» اما حتا اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد کامل نیست و باید رشد و تکامل یابد.
هویت جنسی بر اساس زیست شناسی افراد بنا میشود، از آموزههای اجتماعی اثر میپذیرد و برای این که به دوام و ثبات دست یابد، به گذشت زمان نیاز دارد.
هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با مردانگی یا زنانگی است. اما باید بین جنسیت اچتماعی و جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) تمایز و تفاوت قائل شد؛ هرچند در اغلب موارد، این دو با یکدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان رفتار مردانه و زنان رفتار زنانه از خودنشان میدهند. ولی گاه در مواردی چون مبحث ما جنسیت و هویتجنسی بایکدیگر در تعارض و تضادند.
ویژگیهای جسمانی از جنسیت زیست شناختی فرد بر میآید اما این به تنهایی هویت جنسی را شکل نمیدهد. در پیدایش هویت جنسی، سر مشقهای بی شمار اجتماع نقش دارند، سرمشقهایی از همبازیها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنایان، آموزگاران و دیگر روابط اجتماعی – فرهنگی ساری و جاری.
به طور معمول، افراد با جنسیت بیولوژیک خود، همانندسازی میکنند اما همیشه این گونه نیست. گاه مغز و روان مردانه در پیکری زنانه اسیر میشود و سه بار شایع تر از آن، مغز و روان زنانه در کالبدی مردانه فریاد بر میآورد!
چرا که هویت جنسی تنها از وضعیت مردانه یا زنانهی دستگاه تناسلی خارجی کودک پدید نمیآید. عوامل ژنتیک، به ویژه از بسته شدن نطفه تا هفتهی ششم زندگی جنینی و نگرشهای پدر، مادر و خانواده و فرهنگ پیدا و پنهان اجتماع پیرامون ، بی شک اثر گذار است.
«نقش جنسی»، رفتار بیرونی است که اعلام عمومیجنسیت محسوب میشود و بازتاب احساس درونی شخص در مورد هویت جنسی اش است. نقش جنسی انتقال شمای مرد بودن یا زن بودن به دیگران است: هویدا شدن هویت جنسی ذهنی.
اغلب «هویت جنسی» و «نقش جنسی(Gender Role) » با یکدیگر هماهنگ هستند. زنی که حسی از زن بودن دارد، دیدگاه خودش را با رفتار زنانه به جهان انتقال میدهد و مردی که خودش را مرد میداند، کردار مردانه دارد. از این رو، نقش جنسی، هر رفتار و گفتاری است که شخص برای نشان دادن اندازهی مرد بودن یا زن بودن خود ابراز میکند.
پس، سخن نخست آن که «هویت جنسی» و «نقش جنسی» از بنیاد میبایست از جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) و آناتومیک (کالبدی) تمایز داده شود. جنسیت کاملاً محدود و منحصر به ویژگیهای تشریحی و فیزیولوژیکی است که «ظاهر» مردانه یا زنانه برای فرد پدید میآورد.
اما افتراق «گرایش جنسی (Sexual Orientation) » نیز از مفهوم هویت جنسی مهم است. گرایش جنسی، به موضوع یا هدف تکانههای جنسی اشاره دارد و بیانگر تمایل جنسی – شهوانی فرد برای جنس مقابل (Heterosexual)، جنس موافق (Homosexual) یا هر دوست (Bisexual) و بستگی به این دارد که کشش فرد به ایجاد رابطه با کدام جنس بوده و خواهد بود.
اختلال هویت جنسی(Disorder Gender Identity) در پسرها بیشتر است و نسبت پسر به دختر از 6 به 1 تا 30 به 1 متفاوت است.
نرینگی (مردانگی) بستگی به اثر هورمونهای مردان (آندروژنها) در دوران جنینی دارد.
تستوسترون روی نورونهایی از مغز که در نرینگی (مردانگی) مغز در مناطقی از جمله هیپوتالاموس نقش دارند، اثر میکند. مطالعات اخیر تفاوتهایی را در مغز افراد دچار Transsexualism مرد به زن نشان داده است. در این افراد هستههای هیپوتالاموس وهستهقرمز مغزشان کوچکتر از دیگر مردان و در قد و قوارهی هستههای مغز زنان بوده است. امابه جز این عوامل بیولوژیک، عوامل روان شناختی و اجتماعی نیز بر پیدایش هویت جنسی مؤثرند. از نظر فرهنگی نقشهای جنسی مشخص است. از پسرها انتظار نمیرود که دخترانه رفتار کنند و از دخترهاهم رفتار پسرانه پذیرفتنی نیست. این نقشها آموخته میشوند، هرچند این یک واقعیت است که برخی پسرها مزاج ظرفی و حساسی دارند و برخی دخترها پرخاشگر و پرانرژیاند.
چگونگی روابط مادر با کودک در نخستین سالهای زندگی در برقراری هویت جنسی اهمیت فوقالعادهای دارد. در خلال این سالها، مادران به طور طبیعی کودکان را از هویت جنسی شان آگاه کرد و سبب میشوند که آنها جنسیت خود را بپذیرند و بدان افتخار کنند. اما مادر خشن، کنترل کننده و بیارزش کننده میتواند در رشد و شکلگیری هویت جنسی کودک اختلال پدیدآورد. برخی کودکان ممکن است با این پیام روبرو شوند که اگر هویت جنس مقابل را داشتند، از ارزش بیشتری برخوردار بودند. مشکلات هویت جنسی گاه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و