لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
بیماری روانی- بهداشت روانی
الف – بیماری روانی
وقتی روان شناسان و روان پزشکان درباره شخصیت بحث می کنند ناگزیر شخصیت های بهنجار و نابهنجار را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند . گرچه در بسیاری موارد تشخیص بین این دو گونه شخصیت کار آسانی نیست ، اما تعریف ها و تقسیم بندی های آنان از انواع شخصیت خود دلیل بر این اختلاف می باشد . به طور کلی شخصیت از نظر آنان به سه گروه متمایز به قرار زیر تقسیم می شود :
1- بهنجار 2- نوروتیک (روان نژند) 3- پیسکوتیک (روان پریش) .
در این فصل به اختصار درباره ویژگیهای هر گروه به بحث خواهیم پرداخت .
شخصیت بهنجار
شخصیت بهنجار خود را با واقعیت زندگی سازگار می سازد ، رفتار و کردارش در زندگی هدف مشخص و جامعه پسندی رادنبال می کند و از ادامه فعالیت برای به مقصود احساس رضامندی و خوشبختی می کند . از طریق یادگیری برای سازگاری بیشتر و زندگی بهتر رفتار خود را تغییر می دهد ، رابطه علت و معلول را از روی بینش درک می کند اندیشه ها و رویای خود را همیشه یک حقیقت مسلم نمی پندارد ، در اعمال و رفتارش به وجود خود، زمان و مکان آگاه است، یعنی می داند چه کسی است، کجاست و چه کاری انجام می دهد .
شخصیت نوروتیک
افراد نوروتیک یا روان نژند غالباً می کوشند از حقیقت بگریزند، کمتر خودشان را با واقعیت سازگار می کنند . گرچه از وجود خود ، زمان و مکان اشیاء تا حدودی آگاهی دارند ، اما هدف زندگی خود و جامعه را به خوبی تشخیص نمی دهند . رابطه علت و معلول و اجزاء یک واحد یا موقعیت را درک نمی کنند ، رفتارشان را از روی اراده و بنا به خواست خود تغییر نمی دهند ، خواب و رؤیای خود را گاهی حقیقت یا یک معجزه می پندارند . نوروتیک ها یا روان نژندها به طور کلی دارای اختلالهای روانی خفیف مانند احساس خستگی ، کوفتگی عصبی ، بی حس و حالی ، اضطراب ، دلواپسی و فراموشی می باشند . این افراد را گاهی نوروتیک های اضطرابی نیز می نامند که به استراحت و آرامش نیاز دارند .
علت اختلال بیماران نوروتیک کارکردی است نه عضوی بدین معنی که « نوروز» علت مشخص بدنی ندارد . عضو مربوط سالم به نظر می رسد ، اما کارکرد آن دارای اختلال و بی نظمی است. این بیماران غالباً افرادی بی تصمیم و مردد و روان گسسته می باشند، به طوری که فاقد وحدت شخصیت و رفتار و کردار منسجم هستند. این اختلالها و ناراحتیها را هیستری نامیده اند که از مشخصات بارز آنها کوری و کری کارکردی ، فراموشی ، آمنزی ( از یاد بردن محل زندگی ) فوگ ( فراموش کردن گذشته و رفتار و کردار خود )، دوشخصیتی و چند شخصیتیاست. به علاوه این بیماران به عارضه های بی دلیل و ناگهانی مانند ترس از فضای بسته ، ترس از تنهائی و بلندی ، افسردگیهای نوروتیک ناشی از ناامیدی و شکست گرفتار می شوند .
روان درمانی نوروتیکها
از مطالب بالا معلوم می شود که واکنشها یا نابهنجاری نوروتیک در نتیجه ناتوانی شخص در برخورد با دشواریهای زندگی حاصل می شود . برخی از روان شناسان بالینی و روان پزشکان روش روان کاوی را برای درمان مؤثر می دانند و برخی دیگر به سبب طولانی بودن درمان از به کار بردن این روش خودداری می کنند . برخی از روان پزشکان و درمانگران بر این عقیده اند که نخستین گام باید این باشد که درمانجو ناتوانی و درماندگی خود را بپذیرد . به سخن دیگر ، از مواضع ضعف خود آگاه باشد ، سپس به یاری تلقین، احساس به یاری تلقین ، احساس اعتماد ، تشویق و بازسازی خود دوباره در جهت سازگاری گام بردارد .
در روش روانکاوی درمانجو با آزادی و فراغ بال به شیوه تداعی آزاد افکار و تجربه های خود را ، آن گونه که به فکرش می رسد بیان می کند تا درمانگر به علت و ریشه ناراحتی های او پی ببرد و به درمان او اقدام کند . در روش روانکاوی مصاحبه دارای اثر فراوانی است و نباید به گونه ای شتابزده انجام شود . درمانگر باید وقت کافی در اختیار درمانجو قرار دهد و به او اجازه دهد که نگرانی ها و احساسهای نیک و بد خود را بدون دلواپسی و دغدغه ای از روی دقت و صداقت بازگو نماید . درمانگر پس از گردآوری اطلاعات لازم ، مانند تاریخچه زندگی ، تجربه ها و خاطرههای درمانجو باید به تعبیر ئ تفسیر آنها بپردازد، سپس درمان خود را تجویز نماید. درمانگر همچنین برای پی بردن به انگیزه های درمانجو از او می خواهد هرچه از رؤیاهای خود به یاد دارد برای او بیان کند تا بتواند با تحلیل آنها و اطلاعات بدست آمدة دیگر علت ناراحتی هایش را مشخص سازد.
نکته مهم در درمان اختلالهای نوروتیک این است که درمانگر باید بکوشد اعتماد کامل