لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی تربیتی
نظریه سازندگی یادگیری ( ساختن گرایی )
سازندگی یا ساختن گرایی ( Constructivism) یعنی ساختن دانش و مکتب ساخت گرایی ( structuralism) دراواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به وسیله ادوارد براد فوردتیچنر شاگرد ویلهلم و ونت بنیانگذاری شد وهدف آن شناسایی ساختمان یا اجزای تشکیل دهنده ذهن و هوشیاری بود
اعتقاد پیروان این نظریه آن است که یاد گیرندگان براساس تجارب شخص خود دانش ( یعنی مفاهیم - اصول- فرضیه ها - تداعی ها و غیره) رامی سازند و این کار را به طورفعال انجام می دهند. بنابراین می توان گفت که سازندگی به آن دیدگاه گفته می شود که برنقش فعال یادگیرنده درک و فهم و معنی بخشیدن به اطلاعات تاکید می کند یا اینکه می توان گفت سازندگی به آن دیدگاه گفته می شود که معتقد است یادگیری معنی دار زمانی رخ می دهد که یادگیرندگان ازاندیشه ها وتجارب خود تفسیرهای شخصی به عمل می آورند. نظریه سازندگی یا نظریه ساختن گرایی برپایه پژوهشهای بارتلت ، روانشناسان گشتالت - پیاژه - برونر - ویگوتسکی و نیز فلسفه پرورشی جان دیویی استوار است
بارتلت یکی از روانشناسان اولیه است که مطالعاتی پیرامون حافظه انجام داده و یافته هایی را درارتباط با نظریه سازندگی پیدا کرده است
درآزمایش معروف او از یادگیرندگان خواسته شد تا داستانهای کوتاهی بخوانند و بعدا آنچه را که ازان داستان به یاد می آورند بنویسند. این کار ابتدا پس از یک تاخیر 15 دقیقه ای و سپس با فواصل چند هفته تا چند ماه انجام می شد
بارتلت نتیجه گرفت که موقعی که ما داستانی رامی خوانیم به کمک ربط دادن آن به ساخت های شناختی موجودمان آن را درک می کنیم . یعنی به ساختن معنایی که هم موجه وهم منطقی است می پردازیم هرچند که ممکن است همان معنای مورد نظر نویسنده نباشد
فعالیت یادگیرنده یا کنش متقابل او با موضوع یادگیری ازعوامل مهم سازندگی به حساب می اید . علاوه براین دانشی که یادگیرنده از راه فعالیت مداوم و تعبیر و تفسیر تجاربی که کسب می کند به دست می آورد همواره درحال تغییر است و چون دانش جنبه شخصی دارد می توان گفت که افراد مختلف درشرایط به ظاهر یکسان برداشت های متفاوتی کسب می کنند و دانش هیچ کس دقیقا مانند دیگری نیست ، سپس ماهیت اصلی دانش کسی را هرگزنمی توان به دیگری منتقل کرد
به باورپیروان نظریه سازندگی ، فرایند کسب دانش شامل استفاده از اطلاعات پراکنده به عنوان سنگ بناهای دانش و استخراج دانش تازه از میان آنهاست . به گفته ارمرود یادگیری دراین نظریه عبارت است از فرایند ساختن یک دیدگاه کلی از جهان براساس اجزای اطلاعاتی فراوانی که درطول زمان به دست امده اند
گودو برافی برای روشن ساختن مفهوم سازندگی دریادگیری مثالی زده اند به شرح ذیل فرض کنید چند نفر داستانی درباره کوهنوردانی که قله ای را فتح کرده اند مطالعه می کنند. هرکدام از آنهابرمعانی و تلویحات متفاوتی تاکید می کند یکی از آنها بحث همکاری گروه را مطرح می کند دیگری پیوند دوستی رادرموقعیت های خطرناک که مستحکم می شود را بیان می کند. نفر دیگر انگیزش و پیشرفت را مطرح می کند و یا فرددیگرکاربرد شهامت و فنون کوهنوردی رادرک می کند . درصورتی که داستان واحدی بوده که بازسازی آنان از این داستان برمعانی متفاوتی تاکید داشته است
عینیت گرایی یا واقع گرایی
زیربنای نظریه های وابسته به مکتب های رفتارگرایی وخبرپردازی عینیت گرایی (عینیت باوری) است طبق فلسفه عینبت گرایی یا واقع گرایی دانش عینی مستقل از یادگیرنده وجود دارد و معلم می تواند این دانش را به کمک زبان به یادگیرندگان انتقال دهد. بنابراین درجهان هستی اشیاء رویدادها و فرایندها وجود دارند و از ادراک همه انسانها و همه اندیشه ها یا نظریه پردازی ها درباره آنها مستقل اند و اگر هیچ انسانی هم وجود نداشت آنها را ادراک کند بازهم وجود داشتند. نظریه پردازان وابسته به رویکرد خبرپردازی معتقدند دانش دربیرون یادگیرنده قراردارد و یادگیری عبارت است از انتقال این دانش به درون ذهن او متخصصان یادگیری مکتب رفتارگرایی که عموماٌ برقوانین کلی یادگیری تاکید می کنند هدف های یادگیری را مستقل از یادگیرنده تعریف می کنند و به کشف وابستگیهای تقویتی مؤثر برهمه یادگیرندگان می پردازند
قانون تقویت برای همه یادگیرندگان یکسان است . تنها چیزی که تغییر می کند نوع تقویت کننده هاست که برافراد مختلف تاثیر متفاوت دارد
تجربه گرایی منطقی