لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آثار تربیتى نماز
نـمـاز, ابراز پرستش و عبادت مخصوصى است که بنده در پیشگاه خداانـجـام مى دهد. نماز, جزء جدایى ناپذیر همه شرایع الهى بوده ودر هـر دیـنـى به صورتى خاص وجود داشته است; چنان که خداوند درقرآن فرموده: (ان الصلوه کانت على المومنین کتابا موقوتا).1معناى واژگانى نمازنـماز که در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسیارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبریک و تمجید است و چون اصل وریـشـه این عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چیزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. و بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از کلمه (صلاء) است که به معناى آتش برافروخته است و ازایـن جـهـت بـه این عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زیرا کسى که نمازبـخـواند, خود را به وسیله این عبادت و بندگى از آتش برافروختهالهى دور مى سازد.2معناى عرفانى نمازبعضى از بزرگان نیز صلاه را از (تصلیه) مشتق دانسته اند; به اینمـعـنا که عرب هنگامى که مى خواست چوب کج را راست کند آن را بهآتـش نـزدیک کرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصلیه مىگـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز مىایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا مى کند به واسطه حرارتى که دراثر حرکت صعودى و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوى در نفسش حاصلمـى شـود, قـدرت پـیـدا مى کند کج رفتارى هاى نفس را که بر اثرتـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده, راست و تعدیلنماید.3جایگاه نماز در اسلامنماز در فروع دین جایگاه ویژه و بلندى دارد و پس از مسئله ولایت از هـمـه مهم تر است. نماز, بهترین وسیله براى قرب به پروردگارمتعال مى باشد; چنان که بعضى روایات گویاى این حقیقت است.* معاویه بن وهب گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم بالاترین و محبوبتـریـن چـیـزى کـه سبب مى شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیکشـونـد چـیـست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل منهـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چیزى را از این نماز برتر نمىدانم.)4* امـام صـادق(ع) فرمود: (احب الاعمال الى الله عزوجل الصلاه وهىآخـر وصایا الانبیاء; محبوب ترین اعمال در پیشگاه الهى نماز استکـه آخـریـن سـفـارش پیامبران است).5 در اهمیت نماز همین بس کهپیامبر اکرم(ص) از آن به عنوان ستون دین تعبیر فرموده است.6بـا تـوجـه به این که امسال به تدبیر مقام معظم رهبرى سال امامخـمـیـنـى(ره) نـام گـذارى شـده است, سخنانى از آن احیاگر بزرگانـدیـشه اسلامى در عصر حاضر درباره اهمیت نماز و نقش سازنده آننقل مى کنیم.امـام خـمـینى (قدس سره) فرمود: (این نمازهاى پنج گانه که عموددیـن و پـایـه مـحکم ایمان است و در اسلام چیزى بعد از ایمان به اهـمـیـت آن نـیـسـت, بـعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیه مـلکوتیه, که غیر از حق تعالى و خاصان درگاه او کسى نداند, یکىاز جـهـات مـهـمـه که در آن هست این تکرار تذکر حق ـ با آداب واوضـاع الهى که در آن منظور گردیده است ـ رابطه انسان را با حقتـعـالـى و عـوالـم غیبیه محکم مى کند, و ملکه خضوع لله در قلبایـجـاد کند, و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند بهطورى که با هیچ چیز از آن زایل نشود.)7آثار اجتماعى نمازمـاز داراى آثار اجتماعى بسیارى است که امام خمینى(ره) در سخنىبه تاثیر نماز در اصلاح جامعه و جلوگیرى از تخلفات و بزه کارى ومـفـاسد اجتماعى اشاره کرده و آن را به عنوان یک کارخانه انسانسـازى مـعـرفـى کرده است: (در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاترنـیـسـت... شما پرونده هایى که در دادگسترى ها, در جاهاى دیگر,دادگـاه هـا هـست, بروید ببینید, از نمازخوان ها ببینید پروندههـسـت آن جا؟ از بى نمازها پرونده هست, هرچه پرونده پیدا کنید,پـرونـده بـى نـمازها است. نماز پشتوانه ملت است. سیدالشهدا درهـمـان ظهر عاشورا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آثار تربیتى نماز
نـمـاز, ابراز پرستش و عبادت مخصوصى است که بنده در پیشگاه خداانـجـام مى دهد. نماز, جزء جدایى ناپذیر همه شرایع الهى بوده ودر هـر دیـنـى به صورتى خاص وجود داشته است; چنان که خداوند درقرآن فرموده: (ان الصلوه کانت على المومنین کتابا موقوتا).1معناى واژگانى نمازنـماز که در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسیارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبریک و تمجید است و چون اصل وریـشـه این عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چیزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. و بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از کلمه (صلاء) است که به معناى آتش برافروخته است و ازایـن جـهـت بـه این عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زیرا کسى که نمازبـخـواند, خود را به وسیله این عبادت و بندگى از آتش برافروختهالهى دور مى سازد.2معناى عرفانى نمازبعضى از بزرگان نیز صلاه را از (تصلیه) مشتق دانسته اند; به اینمـعـنا که عرب هنگامى که مى خواست چوب کج را راست کند آن را بهآتـش نـزدیک کرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصلیه مىگـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز مىایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا مى کند به واسطه حرارتى که دراثر حرکت صعودى و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوى در نفسش حاصلمـى شـود, قـدرت پـیـدا مى کند کج رفتارى هاى نفس را که بر اثرتـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده, راست و تعدیلنماید.3جایگاه نماز در اسلامنماز در فروع دین جایگاه ویژه و بلندى دارد و پس از مسئله ولایت از هـمـه مهم تر است. نماز, بهترین وسیله براى قرب به پروردگارمتعال مى باشد; چنان که بعضى روایات گویاى این حقیقت است.* معاویه بن وهب گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم بالاترین و محبوبتـریـن چـیـزى کـه سبب مى شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیکشـونـد چـیـست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل منهـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چیزى را از این نماز برتر نمىدانم.)4* امـام صـادق(ع) فرمود: (احب الاعمال الى الله عزوجل الصلاه وهىآخـر وصایا الانبیاء; محبوب ترین اعمال در پیشگاه الهى نماز استکـه آخـریـن سـفـارش پیامبران است).5 در اهمیت نماز همین بس کهپیامبر اکرم(ص) از آن به عنوان ستون دین تعبیر فرموده است.6بـا تـوجـه به این که امسال به تدبیر مقام معظم رهبرى سال امامخـمـیـنـى(ره) نـام گـذارى شـده است, سخنانى از آن احیاگر بزرگانـدیـشه اسلامى در عصر حاضر درباره اهمیت نماز و نقش سازنده آننقل مى کنیم.امـام خـمـینى (قدس سره) فرمود: (این نمازهاى پنج گانه که عموددیـن و پـایـه مـحکم ایمان است و در اسلام چیزى بعد از ایمان به اهـمـیـت آن نـیـسـت, بـعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیه مـلکوتیه, که غیر از حق تعالى و خاصان درگاه او کسى نداند, یکىاز جـهـات مـهـمـه که در آن هست این تکرار تذکر حق ـ با آداب واوضـاع الهى که در آن منظور گردیده است ـ رابطه انسان را با حقتـعـالـى و عـوالـم غیبیه محکم مى کند, و ملکه خضوع لله در قلبایـجـاد کند, و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند بهطورى که با هیچ چیز از آن زایل نشود.)7آثار اجتماعى نمازمـاز داراى آثار اجتماعى بسیارى است که امام خمینى(ره) در سخنىبه تاثیر نماز در اصلاح جامعه و جلوگیرى از تخلفات و بزه کارى ومـفـاسد اجتماعى اشاره کرده و آن را به عنوان یک کارخانه انسانسـازى مـعـرفـى کرده است: (در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاترنـیـسـت... شما پرونده هایى که در دادگسترى ها, در جاهاى دیگر,دادگـاه هـا هـست, بروید ببینید, از نمازخوان ها ببینید پروندههـسـت آن جا؟ از بى نمازها پرونده هست, هرچه پرونده پیدا کنید,پـرونـده بـى نـمازها است. نماز پشتوانه ملت است. سیدالشهدا درهـمـان ظهر عاشورا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
روانشناسی تربیتی کودک
نگاه اجمالی
در رابطه با منضبط کردن کودک غیر ممکن است او را مجبور به انجام کار درست کرد. زیرا او توانایی فکری لازم برای تشخیص «درست و غلط» را ندارد، اراده او نیز بسیار قوی است. والدین باید بدانند که کودک آنها کارها را در رابطه با آنها انجام نمیدهد و او نمیتواند رفتار خود را به دلیل درخواست والدینش تغییر دهد. بنابراین اسرار بر این مطلب بیفایده است. با این حال والدین باید در آموزش انضباط از روشهای مخصوصی در زمانهای معینی استفاده نمایند.
بعضی از این روشها و زمانها عبارتند از وضع مقررات ، تعیین وظایف ، آموزش انضباط زمان غذاخوردن ، تعیین زمان خواب و بیداری و … . این روش روشهای سادهای هستند که حتی در مورد کودکان بسیار خردسال نیز قابل استفاده است.
ایجاد یک محیط خانوادگی صمیمی
آموزش انضباط در یک محیط «آرام ، صمیمی و دوست داشتنی» و نه همراه با خشونت شدید. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. والدینی موفقترند که از خلق و خوی مناسبتری برخوردار باشند. مهربان و صمیمی بودن والدین با کودکانشان باعث ایجاد یک دلبستگی عمیق بین فرزند و والدین میشود که در آموزش صحیح رفتار درست و منضبط مؤثر است. در واقع در چنین فضایی احتمال تربیت کودکان خوش خلق ، باملاحظه و منضبط خیلی بیشتر از خانوادههایی میشود که فاقد این صمیمیت بوده و روابط مصنوعی با یک دیگر دارند. در چنین خانوادههایی کودک در تشخیص رفتارهای صحیح و غیرصحیح ناکام میشود.
وضع مقررات همره با دلیل
یکی از دلایل اینکه چرا یک تربیت کاملا بیانضباط برای کودک مضر است، این است که کودک با والدین اندکی مقتدر بهتر رشد و شکوفا میشود. روی هم رفته ، کودکان دوست دارند راهنماییهای مشخص در ارتباط با مقررات و معیارها داشته باشند. این الگویی است که سبب پرورش عزت نفس و محبوبیت کودک میشود.
والدین هم باید پیامد یک رفتار و عمل کودک را توضیح دهند، «نظیر : اگر علی را بزنی دردش میگیرد.» و هم باید مقررات را بطور واضح ، صریح و با احساس بیان کنند «نظیر: تو نباید مردم را بزنی.» این بسیار مهم است که به کودک گفته شود چرا نباید کاری را انجام دهد(بویژه از نظر تأثیر آن بر دیگران) در کنار آن ، این مقررات به شیوه مثبتی باید بارها تکرار شود.
تعیین وظایف آموزنده
کودک را برای انجام کارهای مثبت در محیط خانه یا مدرسه آزاد بگذارید. این قبیل کار میتواند «آشپزی ، کمک در تمیز کردن خانه ، یاد دادن طریقه بازی با برادران و خواهران کوچکتر» باشد. البته تمامی کودکان چنین کارهایی را خودبهخود انجام نمیدهند و بایستی از آنها خواسته شود، مورد تشویق قرار گیرند و حتی گاهی آنها را مجبور کرد. (اگر چه این بایستی با ملایمت باشد چون ممکن است نتیجه برعکس داشته باشد).
استفاده مثبت از انضباط
انضباط چیزی بیش از اصلاح رفتار نامطلوب است. یکی از معانی آن کمک به کودک در جهت رشد سالم «ذهنی ، احساسی و بدنی» است. اصلاح رفتار بد و انتظار این که کودک آنچه را که والدین فکر میکنند درست است، تکرار کنند چندان مناست نیست مهم این است که کارها و رفتارها در مقطع حاضر (زمان حال) اصلاح شوند، بدون انتظار داشتن از این که کودک دفعه بعد نیز موضوع را به یاد داشته باشد. این مطلب به والدین کمک میکند که «عصبانی» نشوند و بارها و بارها رفتار صحیح را ارائه دهند. بیشتر کودکان به مقداری نظم و انضباط در زندگی خانوادگی پاسخ مثبت میدهند. نظم در زندگی سریعا به یک عادت ، آن هم یک عادت بسیار لذت بخش ، تبدیل میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات و کشمکشها و مشاجرات در موقع «خوردن ، خوابیدن و حمام کردن و …» کمک میکند.
انضباط موقع غذا خوردن
باهم غذا خوردن
یکی از روشهای جمع کردن خانواده به دور هم و آموزش چگونگی تعامل با یک گروه به کودکان ، باهم غذا خوردن است. هیچگاه زمان غذا خوردن را به «میدان جنگ یا هرج و مرج» تبدیل نکنید. در کنار آن بگونهای نباشد که اعضای خانواده سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و فقط بخورند.
ساعت غذا خوردن
سر ساعت مشخص غذا خوردن به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند. جمع شدن سر میز غذا سر ساعت معین باعث ایجاد «احساس باهم بودن ، نشاط فراوان و امنیت خاطر» میشود.
آداب غذا خوردن
هنگام غذا خوردن باید بر رفتارهای خاصی تأکید ورزید تا به واقعه آرامش بخش برای تمام اعضای خانواده تبدیل شود. مخصوصا برای کودکان خردسال لازم است که محیط آرام و بدون سر و صدا و دور از مزاحمت رادیو و تلویزیون یا کسی که در اطرافش بازی میکند، باشد. صحبتهای موقع غذا خوردن را به گونهای ترتیب دهید که کودکان نیز در آن شرکت داده شوند تا آن تبدیل به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آثار تربیتى نماز
نـمـاز, ابراز پرستش و عبادت مخصوصى است که بنده در پیشگاه خداانـجـام مى دهد. نماز, جزء جدایى ناپذیر همه شرایع الهى بوده ودر هـر دیـنـى به صورتى خاص وجود داشته است; چنان که خداوند درقرآن فرموده: (ان الصلوه کانت على المومنین کتابا موقوتا).1معناى واژگانى نمازنـماز که در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسیارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبریک و تمجید است و چون اصل وریـشـه این عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چیزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. و بعضى گفته اند: (صلاه)مـشـتـق از کلمه (صلاء) است که به معناى آتش برافروخته است و ازایـن جـهـت بـه این عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زیرا کسى که نمازبـخـواند, خود را به وسیله این عبادت و بندگى از آتش برافروختهالهى دور مى سازد.2معناى عرفانى نمازبعضى از بزرگان نیز صلاه را از (تصلیه) مشتق دانسته اند; به اینمـعـنا که عرب هنگامى که مى خواست چوب کج را راست کند آن را بهآتـش نـزدیک کرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصلیه مىگـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز مىایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا مى کند به واسطه حرارتى که دراثر حرکت صعودى و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوى در نفسش حاصلمـى شـود, قـدرت پـیـدا مى کند کج رفتارى هاى نفس را که بر اثرتـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده, راست و تعدیلنماید.3جایگاه نماز در اسلامنماز در فروع دین جایگاه ویژه و بلندى دارد و پس از مسئله ولایت از هـمـه مهم تر است. نماز, بهترین وسیله براى قرب به پروردگارمتعال مى باشد; چنان که بعضى روایات گویاى این حقیقت است.* معاویه بن وهب گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم بالاترین و محبوبتـریـن چـیـزى کـه سبب مى شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیکشـونـد چـیـست؟ حضرت فرمود: (ما اعلم شیئا بعد المعرفه افضل منهـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چیزى را از این نماز برتر نمىدانم.)4* امـام صـادق(ع) فرمود: (احب الاعمال الى الله عزوجل الصلاه وهىآخـر وصایا الانبیاء; محبوب ترین اعمال در پیشگاه الهى نماز استکـه آخـریـن سـفـارش پیامبران است).5 در اهمیت نماز همین بس کهپیامبر اکرم(ص) از آن به عنوان ستون دین تعبیر فرموده است.6بـا تـوجـه به این که امسال به تدبیر مقام معظم رهبرى سال امامخـمـیـنـى(ره) نـام گـذارى شـده است, سخنانى از آن احیاگر بزرگانـدیـشه اسلامى در عصر حاضر درباره اهمیت نماز و نقش سازنده آننقل مى کنیم.امـام خـمـینى (قدس سره) فرمود: (این نمازهاى پنج گانه که عموددیـن و پـایـه مـحکم ایمان است و در اسلام چیزى بعد از ایمان به اهـمـیـت آن نـیـسـت, بـعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیه مـلکوتیه, که غیر از حق تعالى و خاصان درگاه او کسى نداند, یکىاز جـهـات مـهـمـه که در آن هست این تکرار تذکر حق ـ با آداب واوضـاع الهى که در آن منظور گردیده است ـ رابطه انسان را با حقتـعـالـى و عـوالـم غیبیه محکم مى کند, و ملکه خضوع لله در قلبایـجـاد کند, و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند بهطورى که با هیچ چیز از آن زایل نشود.)7آثار اجتماعى نمازمـاز داراى آثار اجتماعى بسیارى است که امام خمینى(ره) در سخنىبه تاثیر نماز در اصلاح جامعه و جلوگیرى از تخلفات و بزه کارى ومـفـاسد اجتماعى اشاره کرده و آن را به عنوان یک کارخانه انسانسـازى مـعـرفـى کرده است: (در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاترنـیـسـت... شما پرونده هایى که در دادگسترى ها, در جاهاى دیگر,دادگـاه هـا هـست, بروید ببینید, از نمازخوان ها ببینید پروندههـسـت آن جا؟ از بى نمازها پرونده هست, هرچه پرونده پیدا کنید,پـرونـده بـى نـمازها است. نماز پشتوانه ملت است. سیدالشهدا درهـمـان ظهر عاشورا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اسوههای تربیتی و اخلاقی در نهضتحسینی
ایرانیان همچون دیگر ملتها دین اسلام را به این دلیل پذیرفتند که دینی آسمانی است و فرامین آن خدایی و پیام آن با پیام فطرت سازگار است. در این مکتب است که ارزشهایی نظیر شهادت و جهاد معنی میدهد و شهید قداست و عظمتخاصی مییابد و شهادت به کام مجاهد شیرینتر از عسل میگردد. و به کوششکنندگان راه حق مژده هدایت داده میشود: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» (بقره /132) و مظاهر این مکتب ارج مییابند و شایستهترین خوی های آسمانی: ایثار، بیداردلی، ثبات بر طریق حق، فداکاری، مروت، وظیفهشناسی تجلی مینماید. نظر به این که در این مقال سخن از اسوههای تربیتی و اخلاقی است. نخست تربیت و اخلاق را به اجمال تعریف میکنیم سپس به معرفی مظاهر و نمونههای تربیت و اخلاق در نهضتحسینی میپردازیم:
تربیت عبارت است از پرورش و تقویت استعدادهای مثبت و کاهش استعدادهای منفی و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها.
«اخلاق جایگزینی عادتهای شایسته به جای ناشایسته است عادتهایی که شرع مقدس اسلام جزئیات آن را مشخص کرده است» 1
اخلاق بخشی از حکمت عملی است که در حوزه فرهنگ اسلامی عبارت از این است که امور مربوط به خود و خانواده و جامعه و سیاستبرنامهریزی شود و چنین اخلاقی را کتاب و سنت میسازد. و در رفتار بزرگان تبلور پیدا میکند.»2
در زندگی امامان شواهد بسیاری داریم که آنان در عین حال که تعالیم انسان دوستانه را یاد میدادند «خود نیز در مقاطع مختلف: در گرمای ظهر و سرمای سخت نیمهشب، دستبه عمل زده در هر مقیاس که ممکن بوده استخوراک و وسیله زندگی برای بینوایان حمل میکردهاند.»3 و پیروان خود را عملا تعلیم میدادهاند. خاندان ولایت و یاران باوفای حسینعلیهالسلام در قضیه کربلا نیز همانطور که در رعایت آداب و دستورات اخلاقی و انجام امور شایسته مظاهر اخلاق بودند و در تدبیر و سیاست و اجرای احکام عبادی و تربیتی نیز بهترین سرمشق بهشمار میآمدند. آنان به جهانیان آموختند که فرامین قرآنی تنها برای گفتن و نوشتن و شنیدن نیستبلکه برای اجرا و عمل است.»4 آنان در صحنه پیکار حضور یافتند و با آفریدن حماسهای عظیم تعهد خود را به انجام رسانیدند.
جلوههایی از حقیقت اسلام
رفتار امام حسین (ع) در هر زمینه بیانگر ارزشهایی نظیر: انسانیت، جوانمردی، شفقت و محبتبود لذا وقتی از دور متوجه حرکت نیروی مهاجم میشود، با این که از موقعیت و فرصت مناسبی برخوردار استبه روش پدر بزرگوار خود علیعلیهالسلام در صفین علیه آنان حرکتی انجام نمیدهد و در مسیر انساندوستی و جوانمردی و محبت تا آن جا پیش میرود که تشنگی سپاهیان مزاحم را تحمل نمیکند در سیراب کردن افراد و روش سیرآب شدن اسبان مراقبت مینماید. «در کربلا در نهایتشدتها و فشارها نیز مراقب است که ابتدا شروع به جنگ نکند»5 چنان که به هنگام مواجهه با «حر» در پاسخ یکی از همراهان که به وی پیشنهاد میکند برای از میان بردن این مانع وقت مناسبی است میگوید: «وظیفه من در حال حاضر جنگ نیست.»6 اندرز و خیرخواهی یاران امام در دل غافل سپاهیان کوفه سودی نمیبخشد و آنان به زشتی کار خود واقف نمیگردند و شب عاشورا فرا میرسد.
شب عاشورا
در شب عاشورا بعد از اتمام حجتها، آنان که در راه حق و اعتلای کلمه توحید و احکام قرآن یک دل و یک جهتشدند ماندند و وفاداری خود را اعلام کردند و چنین گفتند: «ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد، ما هرگز از راه حق که تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم کرد» 7 آری آنان کسانی بودند که حقانیت راه حسینعلیهالسلام را از صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقهشماری میکردند. «آنان هم شجاع بودند و هم مؤمن هم نظامی بودند و هم عابد... دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر.»8 حسینعلیهالسلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ، یعنی کشته شدن باخبر ساخت، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار که بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود، به امام خود دادند «تا آنجا که جوان سیزده ساله امام حسن مجتبیعلیهالسلام میگوید: شهادت برای من از عسل شیرینتر است.»9 شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خودگذشتگی ها امیدوارکننده، صفا و صمیمیت و عشق را به ارمغان میآورد و حال نیازمندی افزایش مییابد و راز و نیاز به درگاه بینیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود میگیرد.
روز عاشورا
آنان با چنین روحیهای شب را به صبح رسانیدند. سرانجام صبح عاشورا فرا رسید. خیرخواهیها و دلسوزی های امام در دل ناپاک کوفیان مؤثر واقع نشد. یزیدیان آماده جنگ گردیدند و سپاه اسلام برای دفاع مجهز شد. دستور قرآن در چنین موردی در درجه اول صلح است و دعوت به این امر شایسته. «اما اگر یکی از آن دو دسته ستمکاری را پیش گرفتبا او بجنگید تا به حکم خدا گردن بنهد. بدینترتیب امام و یاران او بیش از هر مسلمان دیگر خود را مکلف به پیروی از قرآن میدانستند... از جمله کسانی که در این راه از خیرخواهی کوتاهی نکرد «زهیربن قین» بود که سپاه کوفه را مخاطب ساخت و گفت: مردم، خیرخواهی حق هر مسلمانی بر مسلمان دیگر است تا کار به شمشیر نکشیده است ما با یکدیگر برادریم و یک دین داریم... در غیر این صورت دیگر رشته پیوندی میان ما نخواهد بود. [حسینعلیهالسلام با خطبههایی که ایراد فرمود برای رستگاری اسیران هوی و هوس و فریبخوردگان تا جایی که میتوانست تلاش کرد و برای آنان بجز آزادی، خیر و عزت و سعادت نمیخواست.] وی به آنها گفت که این آخرین فرصتی است که برای انتخاب زندگی آزاد به آنها داده میشود... اگر به این عزت پشتپا زنند به دنبال آن زندگی پر از خواری و مذلت در انتظار ایشان است.» 10امام در یکی از خطبهها مردم را از سویی به تحمل شنیدن سخنان طرف مقابل و تامل و دقت فرامیخواند و از سوی دیگر آنان را به هنگام قضاوت به پرهیز از شتابزدگی و نگهداری جانب عدل و انصاف دعوت میکند و به این وسیله بالاترین درجه دلسوزی و انساندوستی خود را به نمایش میگذارد.
خطبههای امام حسینعلیهالسلام
خطبه در اسلام جایگاه ویژهای دارد. خطبه بهترین راه نشر احکام دیانت و اخلاقیات است. حسینعلیهالسلام در روز عاشورا خطبههای آتشینی ایراد فرمود. «این خطبهها سندهایی گرانبهاست. سندهایی که بیش از آن که نشاندهنده روح آزادگی و شرف و پرهیزکاری باشد، نمایانگر نقطه اوج شفقت و دلسوزی بر مردم گمراه و تلاش انسانی برای نجات چنین مردم است. حسینعلیهالسلام در یکی از خطبهها میگوید: مردم شتاب مکنید سخن مرا بشنوید. من خیر شما را میخواهم... اگر سخن مرا شنیدید و انصاف دادید و دیدید من راست میگویم. این جنگ از میان برخواهد خاست... و الا زیان آن دامنگیر شما خواهد شد. میدانید من کیستم؟... مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر پدر من وصی و پسرعموی پیغمبر و نخستین مسلمان نیست؟... اگر گمان میکنید من دروغ میگویم هنوز از اصحاب محمدصلی الله علیه وآله چند تن زندهاند میتوانید از آنها بپرسید: جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری... آنها به شما خواهند گفت که آنچه میگویم درست است... در خطبه دیگر امام حسینعلیهالسلام میگوید: مردم من خیرخواه شما هستم من برای تفرقهافکنی نیامدهام همه مرا میشناسید، میدانید که دروغگو نیستم... در اینجا بود که فتنهجویان و جنگطلبان ترسیدند مبادا این سخن سراسر خیرخواهی در دل سنگ مردم کارگر افتد و آنان بدانچه میخواهند دست نخواهند یافت... سرانجام آنچه باید روی دهد آغاز گردید.»11 حضرت سیدالشهداعلیهالسلام اگر به اصل و نسب خود و برشمردن تعدادی از اصحاب جد بزرگوارش میپردازد و به عنوان گواهانی بر صداقتسخنان خود یاد میکند و هدف خود را از سفر بازمیگوید به این دلیل است که فریبکاران برای عملی ساختن نیات پلید خود افکار عمومی را منحرف کرده حقیقت را وارونه جلوه میدادند و ایراد چنین خطبه هایی علاوه بر بیدار کردن وجدانهای خفته در القای خصلتها و ارزشهای والای انسانی ضرورت داشت.
از خصلتهای حسینی آنچه در روز عاشورا بیشتر جلوهگر است آرامش و پایداری حسینعلیهالسلام است، از رفتار امام با مسائل و شرایط میتوان دریافت که وی «آیندهروشن و آثار