لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
کارآمدی تفکر سیستمی در اداره سازمان
جامعه انسانی با پیشرفتهای گستردهاش هماکنون در دریایی از علم و دانش غوطهور است، اما امروز این دانش دیگر به تنهایی نمیتواند تشنگی درونی انسان را سیراب کند؛ این دانش باید به «معرفت» پیوند بخورد. همانگونه که بین علم و فلسفه ارتباط وجود دارد، بین علم، تکنولوژی و فلسفه نیز ارتباط برقرار است، به دلیل اینکه دستاوردهای علم از فلسفه سرچشمه میگیرد و سپس تکنولوژی از علم نشات میگیرد، به این ترتیب این سه بر یکدیگر تاثیر میگذارند. به عنوان نمونه کامپیوتر هر چند پدیدهای مدرن و مبتنی بر تکنولوژی جدید است، اما مبنای فلسفی آن به منطق ارسطویی (cigoL lamroF) باز میگردد. هر ملتی که میخواهد تمدن بسازد، نیازمند فلسفه است. فلسفه هیچگاه حذف نمیشود و با حذف هر فلسفهای، فلسفه دیگر جایگزین میشود. به عبارت دیگر فلسفه «پی» و مفاهیم فلسفی «ستون استوار» یک ساختمان است، که بدون آن ساختمان بنا نمیشود. نظام فلسفی مسالهای است که به صورت دقیق باید توسط هر ملتی به صورت مستقل ساخته شود و کسی نمیتواند برای دیگران بسازد. امروز ما اگر میخواهیم به صورت خیرخواهانه در جهان حضور پیدا کنیم، باید به دنبال ساختن این ستون استوار باشیم. هریک از مدیران، هنگامی که در جایگاه تصمیم گیری قرار می گیرند، مجموعه ای از علوم پایه و دانش کاربردی، آنان را در این فرایند یاری می کند. از آنجا که نمای دانش مدیریت در بسیاری ابعاد، جلوه بیشتری پیدا میکند، در بسیاری موارد دانش پایه و مبانی فلسفی تصمیم گیری مغفول باقی می ماند؛ این درحالی است که در هنگام تصمیم گیری بیشک علوم پایه در اخذ تصمیم به یاری ما می شتابند.«مدیریت» به عنوان یک علم کاربردی دارای مبانی فلسفی است که برای موفقیت در این عرصه باید کمی بیشتر به آن بیندیشیم.
فلسفه «شدن»، پیش نیاز تفکر سیستمیپیش از این، زمان تغییر پارادایم را هزاره و بعد سده می دانستند، اما هم اکنون این زمان به یک دهه تقلیل پیدا کرده است، بنابراین ما نیز باید در فرایند تولید پارادایم فعال باشیم. درجهان امروز، «اصالت تجربه» باعث شده است که کلیه معارف غیرحسی مورد بی توجهی قرار بگیرد، درصورتی که امروز باید مبانی فلسفی تولید شود که بتواند معارف غیرحسی را نیز در خدمت بگیرد. نظام فلسفه «شدن» بر سه محور «اصول انکارناپذیر»، «اصول اغماض ناپذیر» و «مراحل اجتناب ناپذیر» استوار است. اصول انکارناپذیر، شکل دهنده پایگاه فلسفی این فلسفه و هر نظام فلسفی دیگری است. «تغایر»، «تغییر» و «هماهنگی» اجزای تشکیل دهنده این اصول هستند. تغایر اولین چیزی است که انسان برای اندیشیدن باید به آن توجه کند. به عبارت بهتر «تغایر» بیانگر وجود