لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده از دیدگاه کارشناسان
http://www.irna.ir/fa/news
از: ماهرخ غلامحسین پور تحقیقات نشان داده است که در جوامع بدوی یا در جوامعی که قوانین عرفی آن حول محور " زور" مستقر شده و منطق در آن کاربرد کمتری دارد ، تنبیه سختترین و کم هزینهترین و در عین حال هم بدترین واکنش موجود است
"خشونت" و "تنبیه" در خانواده گاهی تبلور ترس و دلهره است زیرا فرزندانی که از کودکی فقط آموختهاند که به همه درخواستهای موجود پاسخ "آری" بدهند و اگر "نه" بگویند در معرض تنبیه قرار میگیرند، در بزرگسالی احتمال آنکه هرگاه "نه" میشنوند ،از ابزار خشونت استفاده کنند بیشتر است ، همانطور که فرزندان خانوادههای پدرسالار، غالبا یا خشونتگرا هستند و یا از افسردگی رنج میبرند
اگر میخواهیم جهانی صلح آمیز داشته باشیم باید در قدم نخست، با روش های خشونت آمیز در خانواده مبارزه کنیم ، زیرا امروزه متداولترین خشونت موجود در سطح جوامع انسانی ، خشونت در خانواده است
پدیده خشونت خانگی در کشور ما در قیاس با پارهای از کشورها کمتر رخ می دهد اما به هر حال واقعیت تلخی است که وجود دارد و عواملی نظیر بی پناهی اعضای آزار دیده ، ترس و شرم اعضای خانواده در بیان آزار، کاستی های قانونی ، بیتوجهی نهادهای حمایتی و هزاران عامل دیگر در گسترش این امر دخیل است.
این امر ضروری به نظر میرسد که با یک عزم ملی ، علل گرایش به خشونت توسط کارشناسان بررسی شده و روشهای درمانی متناسب با آن به افکار عمومی ارائه شود
در این خصوص یک فوق تخصص روانکاوی با بررسی علل روانشناختی گرایش به خشونت اظهار داشت: گاهی خشونت توسط فرهنگ ، تایید و یا تشویق میشود و حتی توسط خانواده به رسمیت شناخته شده و یک رفتار نرمال تلقی میشود
دکتر"تورج مرادی" افزود: روانکاوان معتقدند هنگامی که نمیتوانیم حرفمان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال میکنیم و این به معنای آن است که کسی که اقتدار درونیاش از بین رفته یا کم رنگ شده است ناچار است توسط خشونت خواستهاش را محقق کند
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی احترام بهخود را یاد نگرفتهایم و از کودکی با احساس تحقیر زندگی کردهایم به دیگران نیز طبعا احترام نمی گذاریم و این بیاحترامی را بر فردی که از خودمان ضعیف تر است مثل کودکمان اعمال میکنیم.
وی ادامه داد: این بیاحترامی مثل یک عقده سرکوفتهی حل نشده در درون فرد باقی میماند و هنگامی که فرد توسط عوامل بیرونی تحریک میشود آن را به شکل پرخاشگری و خشونت بیرون میریزد
این محقق با اشاره به این که وقتی انسان قادر نباشد بر محیط کنترل داشته باشد این عدم کنترل را دلیل ضعف و ناتوانی خود تلقی میکند گفت: در چنین شرایطی فرد بیمار فکر میکند که دوست داشتنی نیست و غیرقابل احترام است و در چنین حالتی حتی احساس شرم نهفته در درون آدمی افزایش مییابد
وی ادامه داد: در چنین شرایطی است که تخلیه کردن احساس شرم بوسیله کتک زدن و تحقیر کردن کسی که ما را خشمگین کردهاست ،فوقالعاده ارضاکننده و تخلیهکننده است لذا این تجربه به کرات تکرار میشود