لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
درمان روانشناختی اعتیاد
مقدمه :
امروزه سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و روانی اجتماعی است که متاسفانه تعداد زیادی از افراد جامعه را در گیر نموده که تنها مشکلات و معضلاتی را برای خود ایجاد نموده اند بلکه باعث اضمحلال کانون خانواده، سلب آرامش آنان، نقض قوانین جاری و مخل امنیت اجتماعی می گردند.
اعتیاد مسئله ای است که از دیر باز متناسب با شدت و وخامت آن مورد توجه قرار گرفته و امروزه به عنوان یک اختلال روانی بشمار می رود .
اگر چه مراکز درمانی اغلب کشورها به برطرف کردن وابستگی جسمی معتاد مبادرت می ورزند و نتایج نسبتاً کمی نیز بدست آورده اند ولی طبق آمارهای موجود حدود 50 % آنان برای چندمین بار به این مراکز مراجعه می نمایند.
نظر سنجی در برخی از تحقیقات نشان می دهد که حدود 80% از اعضای نمونه پژوهش قبل از درمان به ترک اعتیاد دست زده اند ولی در ادامه آن موفق نبوده و مجددآً به مواد رو آورده اند.
وسوسه و میل به مواد حتی پس از سم زدایی و یا ترک خود به خودی از جمله مسائلی هستند که باعث نقض تعهد در معتادین می شود.
واکنش های هیجانی و منفی که در یک بار لغزش ایجاد می شود باعث روی آوری شدید تر معتاد به مواد می شود و به همین خاطر است که او دوباره مواد را برای خود بیش از حد بزرگ می کند و موجب احساس یأس و نومیدی در او می گردد که نتیجه این واکنش های هیجانی به توجه او در کاهش خود کارآرایی می شود.
اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی و........... از عواملی هستند که در عود مکرر معتاد نقش دارند.
آنچه در درمان معتادین کمتر مورد توجه قرار گرفته و متاسفانه در اغلب درمانگاههای تخصصی و مطب خصوصی پزشکان الزام آور نیست همانا درمانهای روانشناختی است که ثابت شده عامل مهمی در کمک به درمان و پیشگیری از عود معتادین می باشد.
نوع پژوهش :
موضوع پژوهش حاضر به رابطه بین میزان عود معتادین با ترکیب درمانی ( سم زدایی و درمانهای روانشناختی ) در مقایسه با فقط سم زدایی ( بدون درمان روان شناختی ) می باشد .این تحقیق از نوع توصیفی وگذشته نگر است که با روش بالینی انجام یافته است.
جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
جامعه آماری در این پژوهش شامل افرادی است که برای ترک اعتیاد به مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو در شهر کرج مراجعه نموده ام و نمونه تحقیقی شامل صد نفر در دو گروه 50 نفری می باشند که عبارتند از : الف- گروه معتادینی که سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی بهره مند بوده اند و در کنار آن از درمانهای روانشناختی نیز استفاده شده است. ب- گروه معتادینی که تنها سم زدایی شده اند و از خدمات پزشکی استفاده نموده ولی از درمانهای روانشناختی بهره مند نبوده اند.
روش نمونه گیری
روش نمونه گیری به صورت تصادفی از بین معتادین سم زدایی شده انتخاب شده اند و سم زدایی آنان به روش A.M.D بوده است.
ابزار مورد استفاده
پرونده افراد معتاد 2- تستهای روانشناسی 3- تست مورفین 4- تاریخ بازگشت مجدد آنان و درمانهای روانشناختی
روش انجام تحقیق
این پژوهش که به روش توصیفی و گذشته نگر انجام گرفته پژوهش گر به دنبال کشف و بررسی روابط بین متغیرها و عواملی که باعث عود معتادین و همچنین نقش درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای موجود بوده است.
روش آماری وتجزیه و تحلیل داده ها
برای بررسی فرضیه ها از روشهای آماری، مجذور K و آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS انجام یافته است.
بحث در نتایج
نتایج پژوهش حاضر بر اساس جدول شماره 1 نشان می دهد که معتادین سم زدایی شده ای که از درمانهای روانشناختی به همراه درمانهای پزشکی استفاده نموده اند مدت طولانی تری (به طور میانگین 218 روز) در ترک بوده اند که با 99 درصد اطمینان در سطح معنی داری از نظر آماری 01/0 معنی دار می باشد در مقایسه با گروهی که فقط سم زدایی شده اند و از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند. بنابراین بین مدت زمان عود معتادین در گروهی که از درمانهای روانشناختی استفاده نموده اند و گروهی که فقط سم زدایی شده اند اختلاف معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه این تحقیق با تحقیقات انجام شده به خصوص تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نیز همخوانی دارد که در آن نقش خدمات درمانهای روانشناختی قابل توجه است نتیجه این پژوهش با تحقیقی که در دانشگاه اصفهان (منوچهر رعدی) انجام گرفته نیز همخوانی دارد ودر آن از نقش مشاوره گروهی با شیوه شناخت رفتاری در کاهش میزان بازگشت معتادین به اعتیاد مؤثر بوده است ( 05/0 > P)
همچنین گروه درمانی و آموزش خانواده به دلیل افزایش انگیزش درمانی و ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با مشکلات موجود در دوران بهبودی اولیه به بیمار و خانواده او باعث کاهش احتمال عود خصوصاً 3 ماهه اولیه بهبودی می گردد ( حسنعلی محرابی کوشکی)
در تحقیقی که در مرکز درمانی امید سبز بهزیستی کرج به انجام رسیده نشان داده شده است که 65% از معتادین عود مجدد داشته و تنها 35% از آنها درمان موفقیت آمیز داشته اند.
با توجه به تحقیقات موجود و تحقیق حاضر چنین به نظر می رسد که ترکیب درمانی درمانهای روانشناختی با درمانهای موجود چنانچه در مراکز درمانی کشور الزام آور گردد شاهد میزان بهبودی بیشتر و کاهش عود مکرر معتادین خواهیم بود.
پژوهشگر و مجری طرح : دکتر سید هاشم حسینی روانشناس
همکاران اصلی طرح :
روانشناسان، روانپزشکان مرکز تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو کرج
2- آقای ذاکری پور و سرکار خانم تهمینه یزدانی فر از دانشگاه پیام نور کرج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده از دیدگاه کارشناسان
http://www.irna.ir/fa/news
از: ماهرخ غلامحسین پور تحقیقات نشان داده است که در جوامع بدوی یا در جوامعی که قوانین عرفی آن حول محور " زور" مستقر شده و منطق در آن کاربرد کمتری دارد ، تنبیه سختترین و کم هزینهترین و در عین حال هم بدترین واکنش موجود است
"خشونت" و "تنبیه" در خانواده گاهی تبلور ترس و دلهره است زیرا فرزندانی که از کودکی فقط آموختهاند که به همه درخواستهای موجود پاسخ "آری" بدهند و اگر "نه" بگویند در معرض تنبیه قرار میگیرند، در بزرگسالی احتمال آنکه هرگاه "نه" میشنوند ،از ابزار خشونت استفاده کنند بیشتر است ، همانطور که فرزندان خانوادههای پدرسالار، غالبا یا خشونتگرا هستند و یا از افسردگی رنج میبرند
اگر میخواهیم جهانی صلح آمیز داشته باشیم باید در قدم نخست، با روش های خشونت آمیز در خانواده مبارزه کنیم ، زیرا امروزه متداولترین خشونت موجود در سطح جوامع انسانی ، خشونت در خانواده است
پدیده خشونت خانگی در کشور ما در قیاس با پارهای از کشورها کمتر رخ می دهد اما به هر حال واقعیت تلخی است که وجود دارد و عواملی نظیر بی پناهی اعضای آزار دیده ، ترس و شرم اعضای خانواده در بیان آزار، کاستی های قانونی ، بیتوجهی نهادهای حمایتی و هزاران عامل دیگر در گسترش این امر دخیل است.
این امر ضروری به نظر میرسد که با یک عزم ملی ، علل گرایش به خشونت توسط کارشناسان بررسی شده و روشهای درمانی متناسب با آن به افکار عمومی ارائه شود
در این خصوص یک فوق تخصص روانکاوی با بررسی علل روانشناختی گرایش به خشونت اظهار داشت: گاهی خشونت توسط فرهنگ ، تایید و یا تشویق میشود و حتی توسط خانواده به رسمیت شناخته شده و یک رفتار نرمال تلقی میشود
دکتر"تورج مرادی" افزود: روانکاوان معتقدند هنگامی که نمیتوانیم حرفمان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال میکنیم و این به معنای آن است که کسی که اقتدار درونیاش از بین رفته یا کم رنگ شده است ناچار است توسط خشونت خواستهاش را محقق کند
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی احترام بهخود را یاد نگرفتهایم و از کودکی با احساس تحقیر زندگی کردهایم به دیگران نیز طبعا احترام نمی گذاریم و این بیاحترامی را بر فردی که از خودمان ضعیف تر است مثل کودکمان اعمال میکنیم.
وی ادامه داد: این بیاحترامی مثل یک عقده سرکوفتهی حل نشده در درون فرد باقی میماند و هنگامی که فرد توسط عوامل بیرونی تحریک میشود آن را به شکل پرخاشگری و خشونت بیرون میریزد
این محقق با اشاره به این که وقتی انسان قادر نباشد بر محیط کنترل داشته باشد این عدم کنترل را دلیل ضعف و ناتوانی خود تلقی میکند گفت: در چنین شرایطی فرد بیمار فکر میکند که دوست داشتنی نیست و غیرقابل احترام است و در چنین حالتی حتی احساس شرم نهفته در درون آدمی افزایش مییابد
وی ادامه داد: در چنین شرایطی است که تخلیه کردن احساس شرم بوسیله کتک زدن و تحقیر کردن کسی که ما را خشمگین کردهاست ،فوقالعاده ارضاکننده و تخلیهکننده است لذا این تجربه به کرات تکرار میشود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
آسیب هاى روان شناختى اینترنت
بى شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکارى دارد، چندان که در دوران حاضر، نقش محورى اینترنت چنان اساسى است که بدون آن امکان برنامه ریزى، توسعه و بهرهورى در زمینههایى چون: فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و علمى در جهان آینده امکانپذیر نخواهد بود. با وجود این، نباید از پیامدهاى ناگوار و مخرب آن بهویژه در زمینههاى اجتماعى و فرهنگى غافل ماند. به دیگر سخن، اینترنت با همه خوبىها و فوایدش، از کاستىها و آسیبهایى نیز برخوردار است که همگان به ویژه دولتمردان، سیاستگذاران و اولیا و مربیان و والدین باید بدان واقف باشند. البته سخن گفتن از آسیبهاى اینترنت به معناى نفى این پدیده و نگاه منفى بدان نیست؛ بلکه واقعیت این است که اینترنت داراى کارکردهاى مثبت و منفى مى باشد که پارهاى از کارکردهاى مثبت را در مقاله پیشین بیان کردیم و اکنون به بیان برخى از آسیبهاى آن مى پردازیم. آسیب شناسى اینترنت، همچنان که از عنوان آن پیداست، عنوانى کلى و وسیع است، چندان که مىتوان آن را از رویکردها و ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسى قرار داد؛ براى مثال، در بُعد فنى آسیبهایى نظیر امنیت شبکهاى و نرمافزارى در برابر ویروسها و نفوذگرها (هکرها)، برنامهنویسىهاى گوناگون و گاهى غیر استاندارد، همچنین در ابعاد مختلف دیگرى چون ابعاد سیاسى و بررسى مسائلى مانند تاءثیر اینترنت بر مرزهاى ملى، دموکراسى و آزادى، در بُعد اقتصادى مباحثى از قبیل: اینترنت و بازارهاى الکترونیکى و تاثیر آن در جهانى شدن و اقتصاد جهانى و ابعاد گوناگون دیگر را مىتوان مطرح کرد. اما در این نوشتار فقط به آسیبهاى روانشناختى اشاره خواهیم کرد. انواع آسیبهاى فردى و روانشناختىامروزه آسیبهاى فردى و روانشناختى اینترنت، از سابر خطرات آن بیشتر است. در بعد روان شناختى، اینترنت آسیبهاى جدى متعددى از جمله: هویت نامشخص، اضطراب، افسردگى و انزوا، اعتیاد به اینترنت و به خصوص اعتیاد به گپزنى (چت) را مىتواند براى کاربران به همراه داشته باشد؛ همچنان که فواید و مزایاى متعددى را نیز مىتواند براى او به ارمغان آورد.شناخت واقعى و عملى نیازهاى نسل جوان امروز، مستلزم بررسى ابعاد مختلف عوامل تاءثیرگذار و اثرپذیرى از فنّاورى نوین ارتباطى است. متاسفانه بخش عمدهاى از مدیران و مسئولان و برنامهریزان و تصمیمسازان ما یا نمىخواهند و یا نمىتوانند به شناخت این فنّاورى بپردازند. اینترنت و رایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده، بلکه بر تمایلات و گرایشات آنان نیز تاءثیر گذاشته است. نسلى که با اینترنت سر و کار دارند همین جوانانى هستند که در نهادهاى مختلف مشغول کارند. از اینرو برچسب منحرف و مانند آن زدن به چنین کاربرانى به هیچ عنوان روا نیست. اما در عین حال باید توجه داشت که این رسانه جهانى حاوى پیامها و پیامدهایى است که مىتواند شخصیت جوان و نوجوان را به سادگى تحت تاءثیر قرار دهد و به سمت و سویى خطرناک بکشاند. از این رو، جا دارد که با انجام تحقیقاتى وسیع در حوزه روانشناسى و جامعهشناسى اینترنت، مباحثى که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتى قلمداد مىشوند، جامعه را از آفتهاى واقعى آنها مطلع، و در صورت امکان از برخى از آنها پیشگیرى کرد.یکى از مسائل روانشناختى در باره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: شخصى، فرهنگى و اجتماعى، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. در مقایسهها، هویت شخصى ویژگى بىهمتاى فرد را تشکیل مىدهد و هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار مى گیرد. اینترنت صحنه فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را درموقعیتهاى متنوع نقشها و سبکهاى زندگى قرار مى دهد. در این فضاى عمومى، مهارت فرهنگى جدیدى لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازى کرد. پایگاه شخصى نمونهاى مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را براى مخاطبان جهانى معرفى مىکند. براى بیان افکار، احساسات، علایق و آراء از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مىشود. «میلر» اهمیت و پیوندهاى پایگاه شخصى را ذکر مىکند و مىگوید که: «به من بگو لینکهایت چیستند تا بگویم که چه شخصى هستى.» دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، خصوصا براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرکهاى فراوانى مواجه است. همچنین از طریق رسانههاى جمعى، افراد خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مىکنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مىکنند.(1) بحران هویت جوانان جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکلگیرى هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزشها و درونى کردن آنها مىباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرتانگیز و گوناگون اطلاعات مواجه مىشود و ناچار که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا کند و بدینسان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویتیابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگىهاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مىرود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاقهاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مىباشند با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کردهاند، صحبت مىکنند و با این حال، چه تاءثیراتى که همین شخصیتهاى ناشناس بر یکدیگر دارند.سوء استفاده جنسىیکى دیگر از خطرات جدى اینترنت در دوران کنونى متوجه کودکان و نوجوانان است. از جمله این خطرات سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت است. کودکان و نوجوانان به خصوص در جوامع پیشرفته که استفاده از اینترنت در خانه و مدرسه براى آنان میسر است، خاصه از طریق اتاقهاى چت و گپزنى مورد اغفال و سوء استفاده جنسى قرار مىگیرند. در مواردى کار اغفال کودکان توسط باند و تشکیلات برنامهریزىشده انجام مىشود که یکى از موارد آن در ایالت «کنتاکى» در آمریکا اتفاق افتاد. در آنجا یک بازرس پلیس موفق شد یک شبکه انتشار صور قبیحه کودکان را برچیند.(2)بنا بر مطالعاتى که در غرب در این زمینه انجام گرفته است، اغلب نوجوانانى که مورد اغفال و سوء استفاده جنسى واقع مىشوند، زیر 18 سال سن دارند و در بیشتر موارد تصاویر تحریککنندهاى از طریق چت یا تلفن همراه برایشان ارسال، و سپس از آنها براى حضور فیزیکى در محل خاصى دعوت شده و بدین ترتیب فریب خورده و مورد تجاوز جنسى واقع مىشوند.(3) این مسئله در حال حاضر، به یکى از معضلات جدى در مغرب زمین مبدل شده است؛ چندان که غالب دانشمندان و سیاستگذاران بهاین امر بیش از پیش وقوف و توجه داشتهاند و مقالات، کتابها و همایشهاى متعددى در ارتباط با آن برگزار کردهاند؛ براى مثال، ده سال پس از تصویب کنوانسیون حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989م؛ یعنى در سال 1999م گردهمایى جهانى تحت عنوان «کارشناسى براى حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت» برگزار گردید که منجر به صدور قطعنامهاى شد که در آن آمده است: «هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده از دیدگاه کارشناسان
http://www.irna.ir/fa/news
از: ماهرخ غلامحسین پور تحقیقات نشان داده است که در جوامع بدوی یا در جوامعی که قوانین عرفی آن حول محور " زور" مستقر شده و منطق در آن کاربرد کمتری دارد ، تنبیه سختترین و کم هزینهترین و در عین حال هم بدترین واکنش موجود است
"خشونت" و "تنبیه" در خانواده گاهی تبلور ترس و دلهره است زیرا فرزندانی که از کودکی فقط آموختهاند که به همه درخواستهای موجود پاسخ "آری" بدهند و اگر "نه" بگویند در معرض تنبیه قرار میگیرند، در بزرگسالی احتمال آنکه هرگاه "نه" میشنوند ،از ابزار خشونت استفاده کنند بیشتر است ، همانطور که فرزندان خانوادههای پدرسالار، غالبا یا خشونتگرا هستند و یا از افسردگی رنج میبرند
اگر میخواهیم جهانی صلح آمیز داشته باشیم باید در قدم نخست، با روش های خشونت آمیز در خانواده مبارزه کنیم ، زیرا امروزه متداولترین خشونت موجود در سطح جوامع انسانی ، خشونت در خانواده است
پدیده خشونت خانگی در کشور ما در قیاس با پارهای از کشورها کمتر رخ می دهد اما به هر حال واقعیت تلخی است که وجود دارد و عواملی نظیر بی پناهی اعضای آزار دیده ، ترس و شرم اعضای خانواده در بیان آزار، کاستی های قانونی ، بیتوجهی نهادهای حمایتی و هزاران عامل دیگر در گسترش این امر دخیل است.
این امر ضروری به نظر میرسد که با یک عزم ملی ، علل گرایش به خشونت توسط کارشناسان بررسی شده و روشهای درمانی متناسب با آن به افکار عمومی ارائه شود
در این خصوص یک فوق تخصص روانکاوی با بررسی علل روانشناختی گرایش به خشونت اظهار داشت: گاهی خشونت توسط فرهنگ ، تایید و یا تشویق میشود و حتی توسط خانواده به رسمیت شناخته شده و یک رفتار نرمال تلقی میشود
دکتر"تورج مرادی" افزود: روانکاوان معتقدند هنگامی که نمیتوانیم حرفمان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال میکنیم و این به معنای آن است که کسی که اقتدار درونیاش از بین رفته یا کم رنگ شده است ناچار است توسط خشونت خواستهاش را محقق کند
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی احترام بهخود را یاد نگرفتهایم و از کودکی با احساس تحقیر زندگی کردهایم به دیگران نیز طبعا احترام نمی گذاریم و این بیاحترامی را بر فردی که از خودمان ضعیف تر است مثل کودکمان اعمال میکنیم.
وی ادامه داد: این بیاحترامی مثل یک عقده سرکوفتهی حل نشده در درون فرد باقی میماند و هنگامی که فرد توسط عوامل بیرونی تحریک میشود آن را به شکل پرخاشگری و خشونت بیرون میریزد
این محقق با اشاره به این که وقتی انسان قادر نباشد بر محیط کنترل داشته باشد این عدم کنترل را دلیل ضعف و ناتوانی خود تلقی میکند گفت: در چنین شرایطی فرد بیمار فکر میکند که دوست داشتنی نیست و غیرقابل احترام است و در چنین حالتی حتی احساس شرم نهفته در درون آدمی افزایش مییابد
وی ادامه داد: در چنین شرایطی است که تخلیه کردن احساس شرم بوسیله کتک زدن و تحقیر کردن کسی که ما را خشمگین کردهاست ،فوقالعاده ارضاکننده و تخلیهکننده است لذا این تجربه به کرات تکرار میشود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آسیب هاى روان شناختى اینترنت
بى شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکارى دارد، چندان که در دوران حاضر، نقش محورى اینترنت چنان اساسى است که بدون آن امکان برنامه ریزى، توسعه و بهرهورى در زمینههایى چون: فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و علمى در جهان آینده امکانپذیر نخواهد بود. با وجود این، نباید از پیامدهاى ناگوار و مخرب آن بهویژه در زمینههاى اجتماعى و فرهنگى غافل ماند. به دیگر سخن، اینترنت با همه خوبىها و فوایدش، از کاستىها و آسیبهایى نیز برخوردار است که همگان به ویژه دولتمردان، سیاستگذاران و اولیا و مربیان و والدین باید بدان واقف باشند. البته سخن گفتن از آسیبهاى اینترنت به معناى نفى این پدیده و نگاه منفى بدان نیست؛ بلکه واقعیت این است که اینترنت داراى کارکردهاى مثبت و منفى مى باشد که پارهاى از کارکردهاى مثبت را در مقاله پیشین بیان کردیم و اکنون به بیان برخى از آسیبهاى آن مى پردازیم. آسیب شناسى اینترنت، همچنان که از عنوان آن پیداست، عنوانى کلى و وسیع است، چندان که مىتوان آن را از رویکردها و ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسى قرار داد؛ براى مثال، در بُعد فنى آسیبهایى نظیر امنیت شبکهاى و نرمافزارى در برابر ویروسها و نفوذگرها (هکرها)، برنامهنویسىهاى گوناگون و گاهى غیر استاندارد، همچنین در ابعاد مختلف دیگرى چون ابعاد سیاسى و بررسى مسائلى مانند تاءثیر اینترنت بر مرزهاى ملى، دموکراسى و آزادى، در بُعد اقتصادى مباحثى از قبیل: اینترنت و بازارهاى الکترونیکى و تاثیر آن در جهانى شدن و اقتصاد جهانى و ابعاد گوناگون دیگر را مىتوان مطرح کرد. اما در این نوشتار فقط به آسیبهاى روانشناختى اشاره خواهیم کرد. انواع آسیبهاى فردى و روانشناختىامروزه آسیبهاى فردى و روانشناختى اینترنت، از سابر خطرات آن بیشتر است. در بعد روان شناختى، اینترنت آسیبهاى جدى متعددى از جمله: هویت نامشخص، اضطراب، افسردگى و انزوا، اعتیاد به اینترنت و به خصوص اعتیاد به گپزنى (چت) را مىتواند براى کاربران به همراه داشته باشد؛ همچنان که فواید و مزایاى متعددى را نیز مىتواند براى او به ارمغان آورد.شناخت واقعى و عملى نیازهاى نسل جوان امروز، مستلزم بررسى ابعاد مختلف عوامل تاءثیرگذار و اثرپذیرى از فنّاورى نوین ارتباطى است. متاسفانه بخش عمدهاى از مدیران و مسئولان و برنامهریزان و تصمیمسازان ما یا نمىخواهند و یا نمىتوانند به شناخت این فنّاورى بپردازند. اینترنت و رایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده، بلکه بر تمایلات و گرایشات آنان نیز تاءثیر گذاشته است. نسلى که با اینترنت سر و کار دارند همین جوانانى هستند که در نهادهاى مختلف مشغول کارند. از اینرو برچسب منحرف و مانند آن زدن به چنین کاربرانى به هیچ عنوان روا نیست. اما در عین حال باید توجه داشت که این رسانه جهانى حاوى پیامها و پیامدهایى است که مىتواند شخصیت جوان و نوجوان را به سادگى تحت تاءثیر قرار دهد و به سمت و سویى خطرناک بکشاند. از این رو، جا دارد که با انجام تحقیقاتى وسیع در حوزه روانشناسى و جامعهشناسى اینترنت، مباحثى که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتى قلمداد مىشوند، جامعه را از آفتهاى واقعى آنها مطلع، و در صورت امکان از برخى از آنها پیشگیرى کرد.یکى از مسائل روانشناختى در باره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: شخصى، فرهنگى و اجتماعى، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. در مقایسهها، هویت شخصى ویژگى بىهمتاى فرد را تشکیل مىدهد و هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار مى گیرد. اینترنت صحنه فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را درموقعیتهاى متنوع نقشها و سبکهاى زندگى قرار مى دهد. در این فضاى عمومى، مهارت فرهنگى جدیدى لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازى کرد. پایگاه شخصى نمونهاى مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را براى مخاطبان جهانى معرفى مىکند. براى بیان افکار، احساسات، علایق و آراء از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مىشود. «میلر» اهمیت و پیوندهاى پایگاه شخصى را ذکر مىکند و مىگوید که: «به من بگو لینکهایت چیستند تا بگویم که چه شخصى هستى.» دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، خصوصا براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرکهاى فراوانى مواجه است. همچنین از طریق رسانههاى جمعى، افراد خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مىکنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مىکنند.(1) بحران هویت جوانان جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکلگیرى هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزشها و درونى کردن آنها مىباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرتانگیز و گوناگون اطلاعات مواجه مىشود و ناچار که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا کند و بدینسان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویتیابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگىهاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مىرود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاقهاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مىباشند با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کردهاند، صحبت مىکنند و با این حال، چه تاءثیراتى که همین شخصیتهاى ناشناس بر یکدیگر دارند.سوء استفاده جنسىیکى دیگر از خطرات جدى اینترنت در دوران کنونى متوجه کودکان و نوجوانان است. از جمله این خطرات سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت است. کودکان و نوجوانان به خصوص در جوامع پیشرفته که استفاده از اینترنت در خانه و مدرسه براى آنان میسر است، خاصه از طریق اتاقهاى چت و گپزنى مورد اغفال و سوء استفاده جنسى قرار مىگیرند. در مواردى کار اغفال کودکان توسط باند و تشکیلات برنامهریزىشده انجام مىشود که یکى از موارد آن در ایالت «کنتاکى» در آمریکا اتفاق افتاد. در آنجا یک بازرس پلیس موفق شد یک شبکه انتشار صور قبیحه کودکان را برچیند.(2)بنا بر مطالعاتى که در غرب در این زمینه انجام گرفته است، اغلب نوجوانانى که مورد اغفال و سوء استفاده جنسى واقع مىشوند، زیر 18 سال سن دارند و در بیشتر موارد تصاویر تحریککنندهاى از طریق چت یا تلفن همراه برایشان ارسال، و سپس از آنها براى حضور فیزیکى در محل خاصى دعوت شده و بدین ترتیب فریب خورده و مورد تجاوز جنسى واقع مىشوند.(3) این مسئله در حال حاضر، به یکى از معضلات جدى در مغرب زمین مبدل شده است؛ چندان که غالب دانشمندان و سیاستگذاران بهاین امر بیش از پیش وقوف و توجه داشتهاند و مقالات، کتابها و همایشهاى متعددى در ارتباط با آن برگزار کردهاند؛ براى مثال، ده سال پس از تصویب کنوانسیون حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989م؛ یعنى در سال 1999م گردهمایى جهانى تحت عنوان «کارشناسى براى حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت» برگزار گردید که منجر به صدور قطعنامهاى شد که در آن آمده است: «هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار