لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ نگاری به روش میشل فوکو (نوعی از روش پست مدرن)
خلاصه درس
بحث فوکو اساساً بحث گفتمان ها discours است. اینکه به واقع منظور فوکو از گفتمان چیست، به راحتی در یک یا چند سطر نمی گنجد امامی توان به شکلی خلاصه گفت که فوکو درهر گفتمان سه عنصر را در نظر دارد: قدرت، دانش ، سوژه.
قدرت- دانش: گفتمان اساساً از قدرت و دانش ساخته می شود. فوکو اصراری خاص دارد که این دو عبارت را با هم بیاورد چون در اجتماع از هم جدایی ناپذیر اند.
قدرت از دید فوکو یک نیروی از بالا به پایین نیست، بلکه آنچه ما در اجتماع با آن مواجه هستیم، شبکه های قدرت است. قدرت دست افراد یا موسسات جامعه است و در حقیقت توزیع می شود. حتی اگر یک مرجعی در بالای همه قرار می گیرد، با قرارداد و توافق این شبکه های قدرت است که چنین می شود. بنابراین برای بررسی قدرت در جامعه، باید بتوان به این سه پرسش پاسخ داد:
1- چه کسی قدرت دارد؟
2- قدرت چگونه اعمال می شود؟
3- نتایج آن چیست؟
قدرت را همه با اجرا می گذارند. مثل طراحی موزائیکی است که هر قطعه نقش خود را ایفا می کند. اعمال قدرت هم از طریق روابط قدرت است. در همین روابط است که حکمرانی مدیریت می شود. نتایج قدرت هم همیشه منفی نیست. فوکو معتقد است قدرت مولد است. قدرت هم اشکال دانش و هم دسته بندی ها و ساختارهای جدید اجتماعی را تولید می کند. اما مهمترین محصول قدرت ، دانش است. رابطۀ قدرت و دانش دو سویه و درونی است. شبکه های قدرت هستند که تصمیم می گیرند دانشی که باید در جامعه تولید شود، چه باید باشد.
از دیگر سو، دانش نیز مولد قدرت است. در اصل هر چه بیشتر بدانیم، قدرتی بیشتر داریم.
سوژه: قدرت- دانش بر روی سوژه اعمال می شود و به نوعی سوژه را تولید می کند. سوژه هم به معنی افراد اجتماع هستند که قدرت – دانش بر آنان اعمال می شود و هم در بحث علم البته موضوع یا فاعل اعمال و وقایع هستند. البته سوژه نیز به نوبه خود تولید دانش و قدرت می کند و حتی خود تا حدی دارای قدرت است و در شبکه های قدرت جا دارد. پس بررسی گفتمان بررسی روابط سه جانبه این سه عنصر است: قدرت- دانش ، سوژه.
در بررسی های تاریخ خود برای بررسی افراد موثر در تاریخ بررسی می کنیم که آنام محصول روابط قدرت- دانش هستند. همچنین در مطالعۀ تاریخ در نظر داریم که مورخ و موضوع انتخاب شده برای تحقیق هر دو محصول همین رابطه هستند.
مؤسسات: بحث دیگر مهم در بررسی های تاریخی فوکو، مؤسسات هستند. از دید فوکو آنچه جامعه می خواهد و سعی بر تولید آن دارد، بدن های مطیع است. برای تولید چنین سوژه هایی، انسان را از بدو تولد تا حین مرگ در مؤسسات مختلف جا می دهد تا آنان بتوانند از انسان بدنی سر به راه بسازند. مؤسسات محل اعمال قدرت و تولید دانش هستند. پس حین بررسی تاریخی مهم است که در هر دوره بتوان مؤسسات مؤثر را تشخیص داد و اعمال قدرت یا تولید دانش آنان را پیدا کرد.
تاریخ؛ تفسیر زمان حال از رویدادهای گذشته: فوکو مانند تمامی طرفداران پست مدرن معتقد است هیچ الگوی واحد برای محک زدن مطالب ، برای تشخیص درست و غلط و امثال آن وجود ندارد. هر امری و نظریه ای مانند اثری هنری است که تنها می توان نظر خود را درباب آن اظهار کرد اما نمی توان گفت آن اثر درست یا غلط است. در اصل حقیقتی وجود ندارد که با آن بتوان سایرین را محک زد. تاریخ نویسی همواره تفسیری جدید از یک رخداد است. هیچ اصل ماجرا یی وجود ندارد که مورخ به دنبال آن باشد بلکه صرفاً نظراتی جدید است که هر بار مورخ – که خود محصول قدرت- دانش است – در باب یک رخداد اظهار می کند. تفسیرها همواره و در ادوار مختلف بنا بر نظام های مختلف قدرت – دانش می تواند متفاوت باشد. هر جامعه رژیم های حقیقت خود را دارد.این نوعی از گفتمان است که حکم های صحیح و غلط را وعظ می کند. رژیم های حقیقت برساخته و ما حصل شبکه های قدرت یک اجتماع است.
بر همین مبنا تاریخ بررسی زمان حال است. تمامی تاریخ ، تاریخ زمان حال ست. مورخ تمامی پیش فرض ها و دیدگاه هایش را با خود به گذشته می برد و با چشم حال به گذشته می نگرد تا درک رخدادی را در زمان حال بکند. در همین جا بحث زبان هم مطرح می شود که البته ما از آن صرف نظر می کنیم.
رد تصور جبر در تاریخ: از دید فوکو وقایع تاریخی ضروری و جبری نیستند و یک سلسله علت و معلول نیست که ناچار به رخدادی ختم شود بلکه وقایع هر یک در نوبه خود منحصر به فرد هستند و "اتفاقاً" رخ می دهند. این به معنی تصادف هم نیست بلکه اصطلاح eventually را به کار می برد.
تبارشناسی و باستان شناسی: دو اصطلاح در روش تاریخ نویسی فوکو است. در کل باستان شناسی بررسی گفتمان هاست. گفتمان ها مستقل و بسته به خود نیستند بلکه با هم در ارتباط ، توافق و اختلاف اند. باستان شناسی این روابط را به خصوص بررسی می کند زمانی که گفتمان ها درجایی اختلاف دارند . در این حال با وجود تمامی اختلافات موجود ، از نظر فوکو، گفتمان ها به زبانی مشترک می رسند که با آن حتی به مخالفت و درگیری با هم می پردازند.
تبارشناسی در ادامه باستانشناسی است و جدای از آن نیست. تبارشناسی بررسی روابط قدرت – دانش و سوژه است.
البته همانگونه که همواره تاکید می کنیم، هرگز نمی توان مدعی بود که تاریخ نویسی پست مدرن همین است و ما قادریم به این روش واقعا کار کنیم اما از دور دستی است که بر آتش می رسانیم.