مبانی نظری و پیشینه فراشناخت
28 صفحه
همراه با منابع
فراشناخت[1] ابتدا توسط فلاول[2]مطرح شد تنها به تبیین و توجیه دانش فرد در مورد فرآیندها و تولیدات شناختی و نظارت بر این فرآیندها بپردازد. فراشناخت به آگاهی انسان از نظام شناختی خود و کنترل و نظارت به آن گفته میشود. به سخن دیگر فراشناخت، دانش یا آگاهی فرد از نظام شناختی خودش یا دانستن در بارهی دانستن است. دانش فراشناختی یاری میکند تا هنگام یادگیری و دانستن امور، شخص پیشرفت خود را در نظر بگیرد همچنین این دانش کمک می کند تا نتایج تلاشها ارزیابی شود و میزان تسلط بر مطالبی که خوانده شده، سنجیده شود. (سیف، 1392).
تعاریف مختلفی از فراشناخت ارائه شدهاست که به درک بهتر آن کمک میکند از جمله : دانش فرد در بارهی فرآیندهای شناختی خود و فرآیند سازماندهی و هماهنگ کردن مجموعهای از جریانها (فلاول، 1988) تفکر در بارهی تفکر (براون[3] 1984) شناخت (براون و دولاچ[4]، 1987)، آگاهی فرد از فرایندهها و راهبردها شناختیاش (فلاول، 1988)، و هر گونه دانش یا فعالیت شناختی که موضوع آن شناخت یا تنظیم شناخت باشد با توجه به تعاریفی که ارائه شد می توان گفت «فراشناخت، مجموعه دانش و فرآیندهایی است که کنش های شناختی فرد را نظارت هدایت و کنترل می کنند و در واقع به مدیریت فعالیت های شناختی می پردازند (به نقل از کارشکی، 1379).
2-1-1 راهبردهای فراشناختی
راهبردهای فراشناختی، مهارت های اجرایی هستند که موفقیت فعالیت یادگیری را ارزیابی می کنند (اوملی و کهات[5]، 1990به نقل ازعاطی نژاد،1391)
راهبردهای فراشناختی اساسی، شامل ربط دادن اطلاعات جدید به اطلاعات قبلی انتخاب راهبردهای تفکر، برنامه ریزی، نظارت، و ارزیابی فرآیندهای تفکر می شود (دیرکس[6] ، 1985).
راهبردهای فراشناختی، فرآیندهای متوالی هستند که فعالیت های شناختی را کنترل می کنند و به تنظیم و نظارت بر فعالیت های یادگیری کمک می کنند، همچون کنترل آگاهانه بر یادگیری، برنامه ریزی و انتخاب راهبردها، نظارت بر فرآیند یادگیری، تصحیح اشتباهات، تحلیل اثربخشی راهبردهای یادگیری و تغییر رفتارها و راهبردهای یادگیری، هنگامی که ضروری باشد (ریدی و همکاران، 1992 به نقل از عاطی نژاد، 1391)
[1] metacognitive
[2] . Fiaveil
[3] . Brown
[4] . Pulach
[5] . omeley & chamot
[6] .Divex