لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 68 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
لذا روشن است , هر کسی نیز درصدد ارائه تعریفی از عدالت در تاریخ بشری , عدالت یکی از پرمعناترین و باارزش ترین مفاهیم انسانی است . عدالتخواهی مستمر انسان را باید امری فطری دانست. زیرا تا کنون هیچگاه از فهرست خواسته های فردی و اجتماعی انسان خارج نشده است .
, تبیین ایجاد راههای تحقق و چگونگی مبارزه با بی عدالتی است و یکی از اهداف اصلی فعالیتهای خود را دستیابی به عدالت اعلام میکند.
عدالت موضوع اصلی و محوری اکثر نظریات مکتبهای اجتماعی , سیاسی و اقتصادی است. از اینرو مدعیان واقعی و یا کاذب عدالت در همه تاریخ و در اقصی نقاط جهان یافت میشوند. امّا در عمل , بی عدالتی به همان اندازه نیز گسترده و شدید میباشد . تا جائیکه رسیدن به عدالت همواره یکی از آرزوهای اساسی انسان است. حتی اگر امید چندانی به تحقّق کامل آن وجود نداشته باشد.
در دو قرن اخیر بحث عدالت در سطح جهانی بیش از گذشته مطرح میباشد و مکاتب و جریانهای فکری هر یک نظریه ای در این زمینه ارائه کرده و عده ای از مجذوب , مقلّه و یا مرید خود نموده اند , اما با گذشت چند دهه بسیاری از آنها ناتوانی و ضعف خود را آشکار و از صفحه اجتماع و فعالیت عمومی خارج و به تاریخ اندیشه های سیاسی و اجتماعی پیوستند.
در جریان انقلاب اسلامی در ایران و پس از پیروزی , بحث عدالت به مثابه جدّی تری و مهمترین ارکان انقلاب اسلامی مطرح شد و جزء آرمانهای اصلی مردم انقلابی ایران قرار گرفت. همچنین در جهان اسلام و به ویژه در قرن اخیر , آثار , تألیفات و تحقیقات زیادی در این مقوله انجام شده و هریک از نویسندگان و محقّقان با توجه به دیدگاههای خود , مواضع و تحلیلهائی ارائه کرده اند. طبعاً به دلیل اهمیت و گستردگی موضوع و ظهور پدیده های جدید , میبایست بحث عدالت از ابعاد گوناگون مورد توجه قرار گیرد و تداوم داشته باشد.
اهمیت اصل عدالت
یکی از مهمترین اهداف حقوق بشر و اصیلترین مبانی و حرکتهای اجتماعی و موثرترین انگیزه نهضتهای اصلاحی که در طول تاریخ مورد توجه همه نظامهای سیاسی , حقوقی و اصلاحی جهان قرار گرفته و بر آن تکیه و تأکید فراوان رفته , اصل عدالت است. اصل عدالت مورد توجه شرایع و نظامهای الهی نیز بوده و هدف پیامبران و مصلحان اجتماعی معرفی شده است و مکاتب حقوقی آزاد به ویژه طرفداران حقوق فطری به آن تکیه و تأکید نموده اند و بسیاری از فلاسفه و حقوقدانها ، حقوق فطری را در اصل عدالت خلاصه میکنند.
مفهوم لغوی عدالت
عدل , مصدر یا اسم جمع است و مذکر , مونث , مفرد و جمع آن یکسان میباشد و به معنی ذاتی , سادگی , داد و انصاف , داوری و درستی می آید . مفهوم عدل به معنی برابری و تساوی , میانه روی و درستی , دادگری و انصاف , داوری با راستی و درستی و مفاهیم دیگری از این قبیل است.
تعریف عدالت
فلاسفه و علمای سیاست و حقوق , تعاریف مختلفی برای عدالت اظهار کرده اند که از دیدگاههای آنان نسبت به مبانی عدالت نشأت میگیرد .
استاد شهید مطهری برای مفهوم عدل چهار معنی ارائه داده است :
1- عدل به معنی توازن و تعادل در یک جامعه یا یک سیستم یا یک مجموعه در مقابل ظلم به معنی بی تناسبی و ناموزونی و ناهمسوئی
2- عدل به معنی رعایت استحقاقها , یعنی هر صاحب حقی را به حقش رساندن و به عبارت دیگر به هر کس هر آنچه شایسته آن است را دادن و مقابل آن ظلم یعنی هرج و مرج و ناحق و باطل را لباس حق پوشاندن.
3- عدل به معنی تساوی و برابری و در مقابل آن ظلم, به معنی تبعیض و عدم تساوی است . این معنا برای عدل , کلامی عامیانه , نابخردانه , بسیار محدود و موقت بوده و در صورت گسترش انحرافی است و با محاسبات دقیق مخالفت دارد ، مانند : نمره یکسان به دانش آموزان متفاوت دادن.
4- عدل به معنی اعطاء وجود از سوی پروردگار در حد امکان وجود یا کمال وجود است و ظلم در این مقام منفع فیض از سوی فیاض علی الاطلاق میباشد.
بطور کلی در تعریف عدالت بهتر است بگوییم.
(( عدالت عبارت است از رعایت تساوی در مقابل حقوق طبیعی و فطری و رعایت استحقاقها در حقوق ناشی از الویتهای طبیعی یا اکتسابی ))
قرآن در این مورد می گوید : (( اِنَّ الله اصطفیه عَلَیکُم وز اَدُ بَسطَه فی العلم و الجِسم )) بقره 247
(( خداوند بر اثر الویت طبیعی که قوّت جسمانی است و الویت اکتسابی که تحمل رنج آمرزش علم است طالوت را بر دیگران امتیاز بخشیده ))
عدل تکوینی خداوند
خدا عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمیکند و به هر موجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف میکند.
گاهی عده ای ایراداتی می گیرند و عنوان میکنند اگر خداوند طرفدار عدالت است و خود عادل پس این همه ناگواریها مانند سیل , زلزله , بچه های ناقص الخلقه , زشت , زیبا برای چیست ؟
پاسخ این است که خیر بودن یا شر بودن اموری که به عنوان خوشبختی و سعادت و یا بلا و مصیبت تلقی میشود دلبستگی دارد به جهت گیری انسان در برابر آن و بطور کلی تمام مصائب و محرومیتها در صورتی عنوان شر واقعی بر آنها منطبق است که انسان جهت گیری خاصی را که موجب رشد و تکامل است در برابر آنها نداشته باشد و همچنین تمام خوشی و کامرانیها در صورتی عنوان خیر واقعی بر آنها صادق است که جهت گیری خاصی که موجب انحطاط و بدبختی انسان است در آن پرورش نیابد.
آلفرد آدلر درباره انسان می گوید « یکی از عجیبترین خصوصیات آدمی نیروی تبدیل به احسن اوست . نیرویی که چیزهای منفی را به مثبت تبدیل می نماید»