لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
آثار ادبی
سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در «مرگ رنگ» به خوبی مشهود است. بعدها سبک او دستخوش تغییراتی میشود و شعرش با دیگر شاعران هم دورهٔ خویش متمایز میگردد. از جمله مجموعه شعرهای دیگر سهراب سپهری میتوان به این عنوانها اشاره نمود:
آوار آفتاب (۱۳۴۰)؛
شرق اندوه (۱۳۴۰)؛
حجم سبز (۱۳۴۶)؛
هشت کتاب (۱۳۵۶).
برخی از اشعار وی در سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در فصلنامهٔ آرش به چاپ رسید.
استادان و مربیان : معلم نقاشی سهراب ابراهیم بنی احمد بود . سهراب در مورد این معلم چنین می گوید: که روز اول که به کلاس آمد خواست این شعر را در صفحه ی نخست دفتر نقاشی بنویسد : ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست ( صائب ) . در دفتر نقاشی سهراب همه نمره ها بیست بود و معلم او آینده ی درخشانی را برای شاگرد پیش بینی می کرد . سهراب طرز تهیه ی رنگ نقاشی را از معلمی به نام آقازاده که در خانه به او تعلیم می داد ، آموخت . [هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [
آرا و گرایشهای خاص : سهراب در آغاز کار شاعری تحت تاثیر شعر های نیما بود و این تاثیر در « مرگ رنگ » او به خوبی مشهود است و در آثار بعدی اش کم کم کارش شکل می گرفت ، به طوری که اشعارش با دیگر شاعران زمان خود متمایز می گردید . سپهری به حرفه نقاشی نیز تسلط داشته است . [سخنوران نامی معاصر ایران ، تالیف سید محمد باقر برقعی ، ج 3 ، ص 27و 1826[
جوائز و نشانها : سهراب سپهری در خردادماه 1332 دوره ی لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران را در رشته نقاشی به پایان رساند وبا کسب رتبه اول این مقطع ، موفق به دریافت نشان درجه اول علمی نایل گشت . سهراب پس از بازگشت از پاریس در سال 1339 در دوسالانه ی ( بی ینال ) دوم تهران موفق به دریافت جایزه ی اول هنرهای زیبا شد .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص340 ؛ هنر نامه ، شماره 7 ، سال سوم ، تابستان 1379 [
چگونگی عرضه آثار : سهراب سپهری در اسفند ماه 1341 در تالار فرهنگ تهران نمایشگاه انفرادی برگزار نمود . وی در سال 1349 به آمریکا سفر کرد و در لانگ آیلند اقامت گزید و در یک نمایشگاه گروهی در شهر ( بریچ همپتن ) شرکت نمود و پس از هفت ماه اقامت به ایران بازگشت ، اما مجددا در سال 1350 به امریکا رفته و در گالری نبس نیویورک یک نمایشگاه انفرادی برگزار نمود .[ زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف : لیلا صوفی ،ص346 [
سهراب سپهری و سبک جدید در شعر معاصر
1 : معنی سبک
سبک در ادبیات عبارت است از شیوه ی بیا ن هر گوینده و یا نویسنده و یا به عبارتی دیگر ( سبک در شعر یا بیان هر گوینده چیزی هست که وی را از شعر دیگران ممتاز میکند چیزی که خاص اوست و آن را در کلام شاعران دیگر نمیتوان یافت.
سبک معادل کلمه STYLE است که از کلمه استیلوس یونانی گرفته شده است . استیلوس قلم فولادی بوده است که در حجاری یا نقش زنی به کار میرفت و عربی بیشتر کلمه اسلوب را به کار میبرند ...
در ادبیات فارسی پیش از استخدام کلمه ی سبک بعنوان معادل استیل و کلمه اسلوب شیوه و طرز کار بکار رفته است.
2 : ویژگی های شعری سهراب سپهری
بکار گیری عوامل سبکی در شعر سپهری شامل چند مقوله ی زیر است :
الف: کاربرد تشبیهات تازه و بررسی آن :
تشبیه یعنی مانند کردن یک چیز به چیز دیگر یا یک چیز به چند چیز دیگر .
تشبیه از چهار جزء تشکیل شده است که عبارتند از مشبه - مشبه به - وجه شبه وادات تشبیه.
تشبیهات سپهری به خاطر اینکه نقاش است و با طبیعت سر و کار دارد بسیار زیبا هستند . دیگر چیزی که علاقه ی سپهری را در کاربرد تشبیه زیاد کرده است علاقه ی خود شاعر به طبیعت به رنگ آن و به دگرگونی هایی که در آن قرار دارد است. اکثر این تشبیهات به خود شاعر بیشتر نزدیک هستند تا به طبیعت به خاطر همین مسئله است که شعر سپهری گاه گاه مشکل جلوه میکند .
در آمارگیری که از شعر وی انجام گردید با این نکته مواجه میشویم که تمام اشعار سپهری با تشبیه آغاز و با تشبیه پایان میرسند :
رنگ خاموشی در طرح لب است ؛ دیوار سایه ها ویران شده ؛ سکوت بند گسسته است ؛ چو مار روی تن کوه میخزد راهی ؛ برگی روی فراموشی دستم افتاد برگ اقاقیا ترانه ای گمشده میدهد بوی لالایی که روی چهره ی مادرم نوسان میکرد .
ب: تشخیص های نو :
تشخیص یا شخصیت پردازی نمونه بسیار شیفته ی تشبیه است که در آن مشبه به موجود زنده یا انسان تشبیه میشود و یکی از اعضای آن مورد خطاب و توجه قرار میگیرد . تشخیص از کهنترین دورانها یعنی در آثاری مثل اوستا و متون قبل از اسلام بکار رفته است و در تمام زبانها رایج است . تشخیص همانند تشبیه میتواند به راحتی یکی از ارکان سبکی شعر قرار گیرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
1-6 بررسی آثار و علائم رویداد ENSO در ایران
در این بررسی وضعیت اقلیمی ایران در طی سال وقوع رویداد مورد مطالعه قرار گرفته است و بطور کلی 6 رویداد النینو از سال 1960 الی 1989 بررسی شده است. قبل از هرگونه توضیحی در ذیل سالهای وقوع رویداد النینو که از مرجع 2 اقتباس شده، آورده می شود.
همانطور که در جدول 2 دیده می شود در طی یک پریود 1960 الی 1989، 8 رویداد ضعیف، متوسط و قوی در سالهای زیر اتفاق افتاده است:
1987 – 1986 – 1983 – 1982 – 1976 – 1972 – 1969 – 1965
در بررسی انجام شدة فعلی به استثناء دو رویداد بزرگ 83-1982، در سایر رویدادها کار بررسی دنبال شده، جدا کردن ایندو رویداد بدان علت است که اساساً شکل گیری ایندو رویداد در مقایسه با سایر رویدادها وضعیتی غیرکلاسیک داشته و در واقع یک نابهنجاری درون نابهنجاری اصلی بوده، بدین معنا که اصولاً نابهنجاری های دما در رویدادهای کلاسیک در سواحل شرقی آمریکای جنوبی (سواحل پرو و اکوادر) شکل می گیرد و سپس به سمت غرب توسعه می یابد ولی رویداد بزرگ 83-1982 در فرم مختلفی ظاهر شده در این رویداد در طی سال 1982، نخست آب گرم بطور غیرمعمول در غرب و مرکز اقیانوس آرام توسعه یافته و سپس این گرمایش به سمت شرق منتشر شده است. به همین دلیل در بررسی انجام شدة فعلی رویداد 83-1982 درنظر گرفته نشده است.
1-1-6 مراحل انجام کار
بعنوان نخستین قدم اقدام به جمع آوری داده های دما، بارندگی و فشار QFF، تعدادی از ایستگاههای سینوپتیک به شکل میانگین های ماهیانه در طی پریود 1960-1989 شد. پس از دریافت این داده ها از مرکز کامپیوتر سازمان هواشناسی کشور، برای انجام کار نخست توسط یک کار کامپیوتری. برنامه ای به زبان C نوشته شد و بدنبال آن نمودارهای فصلی از پارامترهای دما، بارندگی و فشار در طی پریود مذکور و برای 15 ایستگاه سینوپتیک کشور بدست آمد. ایستگاههای انتخابی به شرح ذیل می باشند:
تبریز از منطقة شمالغرب
بابلسر از منطقة شمال
مشهد از منطقة شمال شرق
کرمانشاه از منطقة غرب
اهواز و بوشهر از منطقة جنوب غرب
بندر عباس از منطقة جنوب
ایرانشهر از منطقة جنوب غرب
زاهدان و زابل و بیرجند از منطقة شرق
اصفهان – یزد – کرمان از مرکز
و تهران
علاوه بر نمودارهای فصلی بدست آمده برای دما، بارندگی و فشار QFF، یک نمودار چهارم که مربوط به شاخص نوسان جنوبی (SO) می باشد، با استفاده از داده های SO که از کشور استرالیا، ارسال شد، بدست آمد این نمودار نیز برای چهار فصل مشخص شد. شاخص نوسان جنوبی همانطور که قبلاً نیز ذکر شد، توسط اختلاف فشار استاندارد شدة سطح دریا میان هائیتی و داروین بدست می آید. همانطور که از نمودارها پیداست این شاخص در سالهای 1965، 1969، 1972، 1976، 1982، 1983، 1986 و 1987 منفی می باشد و منفی بودن شاخص SO به همراه نابهنجاری های مثبت دماهای سطح دریا در شرق اقیانوس آرام جنوبی به معنای وقوع رویداد ENSO می باشد همانطور که در نمودارها مشخص است بغیر از سالهای نامبرده در بالا، سالهای دیگری نیز دیده می شود که شاخص SO منفی می باشد ولی این به تنهایی به معنای وقوع رویداد ENOS نمی باشد چرا که برای وقوع رویداد ENOS بایستی شاخص SO منفی همراه با نابهنجاری های مثبت دماهای سطح دریا در اقیانوس آرام جنوبی باشد.
و اما با بدست آمدن چهار نمودار برای نابهنجاری های دما – بارندگی – فشار QFF و شاخص SO مشخص شد که فشار (QFF) در بسیاری از سالها، دارای خلاء آماری می باشد. بنابراین بدلیل مشخص نبودن چگونگی نابهنجاری فشار QFF در بسیاری از سالها و در اکثر ایستگاههای درنظر گرفته شده، بنابراین از بررسی فشار صرفنظر گردید.
فصل های مورد بررسی عبارتند از:
فصل مونسون: می – جون – جولای – اگست (MJJA) در سال وقوع رویداد و سال بعد از رویداد
فصل پائیز: سپتامبر – اکتبر – نوامبر (SON) در سال وقوع رویداد
فصل زمستان: دسامبر – ژانویه – فوریه (DJF) در سال وقوع رویداد
فصل بهار: مارچ – اپریل – می (MAM) در سال بعد از رویداد
برای فصل زمستان چون زمان میلادی درنظر گرفته شده و ماه دسامبر از سال قبل و ژانویه و فوریه در سال بعد مورد نظر می باشد بنابراین برروی نمودار مربوط به فصل زمستان سالهای 1996، 1970، 1973، 1977، 1986، 1987 که هماهنگ با شاخص SO منفی می باشد، درنظر گرفته شده است.
نمودارهای دما، فشار و SO از طریق اختلاف میانگین فصلی و میانگین 30 ساله و نمودارهای بارندگی از طریق اختلاف مجموع بارندگی های فصلی و مجموع میانگین بارندگی فصلی 30 ساله بدست آمده است.
نمودار A معرف انحرافات میانگین های فصلی دما از میانگین فصلی 30 ساله دما می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آثار زلزله:
هنگامی که زلزله اتفاق می افتد از خود آثاری به جا می گذارد ،این آثار به شرح زیر است :
لرزش زمین وتخریب ساختمانها :
در اثر زلزله زمین به ارتعاش در می آید وهنگامی که ارتعاشات شدید باشد ،باعث تخریب ساختمانها می گردد.
میزان تخریب ساختمانها تابع کیفیت کارهای ساختمانی ، ترکیب خاک ،خصوصیات تکانهای زمین لرزه ، نیرو وجهت تکان می باشد. تکانهای قائمی که درمرکز بیرونی در نزدیکیهای آن مشاهده می شود ، کمتر از قطار امواجی که از مشخصات نواحی مجاور است ، موجب خسارت می گردد .امواج تولید شده به شدت به ساختمانهای ، بویژه دیوارهایی که به موازات آن است آسیب می رساند . این امواج دیوارها را بالا برده وبه آنها پیچ وتاب می دهد . امواجی که تحت زاویه 45 تا55 درجه به زمین می رسند خرابیهای شدیدی معمولاًبه بار می آورد.
سرعت موج در سنگهای سخت خیلی بیشتر از سنگهای سست ونرم است . امواج در طبقات ضخیم سنگهای سست ونرم مانند آبرفتهای دره ها ضعیف می گردند و حتی ممکن است از بین بروند .اما طبقه نازکی از سنگهای سست بر روی سنگهای سخت نمی تواند لرزه ها وامواج را مستهلک کند لذا طبقه مزبور ازروی سنگی که برروی آن قرار گرفته است بطور ناگهانی جستن می کند .در این صورت میزان تخریب بیشتر از ساختمانهایی است که روی طبقه سخت است . ساختمان سنگ نیز برروی موج می تواند بدینگونه تاثیر داشته باشد که امواج در جهت چین ها وطبقات سریعتر از جهت عمود بر آن انتشار می یابند. معمولاًخطرناکتر ازهمه کهریزهای سنگ ، طبقات نازک آبرفتها در ته دره ها ،سپس باتلاقها ، توربزارها ودر یاچه هایی که گیاهان آن را فراگرفته اندمی باشد . خطر زمین های خشک از زمین های اشباع شده از آب کمتر است.جنس مصالح ساختمانی نیز موثر است . ساختمانهای خشتی در مقابل ساختمانهایی که از آجر وملاط خوب ساخته شده باشندمقاومت کمتری از دارند. اسکلت بندی ، نوع مصالح ساختمانی ،طراحی ساختمان نیز از عوامل موثر در میزان تخریب ساختمان هستند.
معمولاً تخریب ساختمانها به صورتهای مختلف صورت می گیرد مثل فرو افتادن کتیبه ها ، دود کش ها ، بالکن ها ، تیغه ها تغییر شکل و فروافتادن بام پوش ها ، جابجائی تیرهای اصلی بام، ستونها ، چدا شدن اتصالات ، ترک خوردن دیوارها بصورت افقی،عمودی، قطری ، فروریختن راه پله ها ،بالکن ها و غیره.
تخریب ساختمانها ممکن است همراه با ایجاد حریق و آتش سوزی بر اثر انفجار لوله های گاز ،اتصالات برقی باشد.
بنابراین آثار تخریبی ساختمانها در هنگام زلزله نتیجه ارتعاشات سطح زمین ومربوط به نتایج غیر مستقیم آن است . چراکه اگر مرکز زلزله در مکانهای بسیار دور از مکانهای جمعیتی اتفاق افتد هیچ تخریب وحسارتی نخواهد داشت. همه تلفات وخسارات نتیجه آثار ثانوی زلزله است یا نتیجه تخریب ساختمانها و زیر آوار ماندنها است یا حریقهای بعداز زلزله است.
صداهای زلزله : دراغلب موارد زلزله ها با صداهای خاصی همراه است که ایجاد وحشت می کند البته این صداها به غیر از صدای ناشی اززلزله است. تولید صداهای زلزله بخاطر ایجاد امواج ارتعاشی است که در اثرزلزله بوجود می آیند .صداهای زلزله در بعضی موارد شبیه رعد ، صدای صفیر باد یا خمپاره ، غلغل آب جوش ، انفجار گلوله های بزرگ توپ ، چرخهای قطار می باشد .صداهای زلزله گاهی جلوتر از موجهای زلزله است ولی ممن است نسبت به آن تاخیر داشته باشد .ممکن است صدای شدید زیر زمین هیچ زلزله ای را در پی نداشته باشد یا همراه زلزله ای خفیف باشد
نورهای زلزله : در هنگام وقوع بعضی زلزله ها آثار نورانی مختلفی از خود مثل نور افشانی آسمان برق ، جرقه های نور وامثال ان دیده شود. اگر چه پاسخ مناسبی برای آن داده نشده ویا نیافته اند همانند نورهای که در مناطق کوهستانی ویا سطح دریا ها که جمعیت نیست مشاهده شده است ولی به عقیده دانشمندان این نورها اثرات ثانوی زلزله است به خصوص در سطح مراکزمسکونی وشهرها
لرزش های دریا یا تسونامی : زمانی که کانون زلزله در کف دریا یا نزدیک آن باشد ، امواج متعددی را درآب تولید می کند که به نام تسونامی معروف است . این امواج به بدنه کشتی ها برخورد وموجب ارتعاش آنها می گردد.اگر تکان قائم باشد ، کشتی ناگهان بالاآمده وبعد پایین می رود وتحدبی درآب مشاهده می شود . اگر مرکز بیرونی نزدیک کرانه باشد ، درهنگام نخستین تکان آب دریا عقب می رود وسپس با موجی قوی به ساحل می ریزد وموجب تخریب و زیانهای شدید می شود .
تغییر مشخصات آب چشمه ها : به علت وقوع زلزله معمولاً در وضع چشمه ها وچاهها تغییراتی بوجود می آید . چراکه بر اثر ارتعاش مجاری زیررمینی آب تنگ یا گشاد ویا مسدود می گردد . چراکه هنگام زلزله طبقات زمین جابجا می گردد . ممکن است چشمه ها ی جدید ایجاد گردد یا به علت لغزش های زمین ممکن است مجاری قدیمی آب بسته شود ودر جائی دیگر جاری شود یا طبقات نفوذ ناپذیری که طبقات آبدار روی آنها قرار دارد شکاف بردارد وآب به اعماق زمین رفته وموجب خشکیدن چشمه ها گردد. دمای آب چشمه ها ممکن است براثر مخلوط شدن با چشمه های معدنی دیگر تغییر نماید چنانکه در سوئیس اتفاق افتاد.
ایجاد شکاف وگسل : هرنوع زلزله ای ، هراندازه کم اهمیت باشدباز شکافهایی در پوسته زمین ایجادمی کند ودر ناحیه مرکز زلزله بیشتر مشاهده می شود .شکافها گاهی بصورت شعاعی از یک مرکز می باشد اما بیشتر بی نظم بوده ودر جهات مختلف پراکنده است.شکاف دردامنه کوهها در جهت دامنه ودر کرانه ودر طول آن ایجاد می شود . پهنای شکافها از 20سانتیمتر تا 10یا15 متر هم مشاهده شده است وطول چند کیلومتر .این شکافها با نخستین تکانها بوجود می آید وممکن است در تکانهای بعدی بیشتر شود .گاهی گسله ها ی هم ایجاد شده است نمونه گسل سن اندریاس 1906. اگر شکافها از آبرفتهای کف دره یا دشت عبور کند در عمقی از این آبرفت آب وجود داشته باشد با خود گل وگاهی گازهایی راکه در هوا مشتعل می گردد ،خارج می شود.
زمین لغزش : این پدیده عمدتاً توسط زلزله ایجاد می شود ودر اثرآن حجم بزرگی از خاک وسنگ در مناطق دارای شیب تند به سمت پائین حرکت می کند البته بعضی از آنها ناشی از اشباع منطقه از آب می باشد . این پدیده می تواند خطرات زیادی مثل مدفون نمودن روستاها یا شهرها زیر خروارها خاک وسنگ ایجاد نماید .( زمین لغزه پورت رویال جامائیکا 1962 )در بعضی مناطق زمین لرزه منجر به فرونشستن زمین به عمق 60 متر هم شده است در لیسبون در 1755اسکله ای با جمعیت زیاد فرو نشست . سنگریزش هم گاهی وقتها ناشی از زلزله است.
آبگونگی یا روانگرایی: اگر در عمق کمتر از 8 متری سطح زمین خاک از ماسه های یکدست سستی که ازآب اشباع است تشکیل شده باشد ، ممکن است در اثر زلزله شدید رفتار این خاک مانند رفتار یک سیال باشد. یعنی خاک بصورت فوران وجوشش گل وماسه در سطح زمین پدیدار می گردد ، درنتیجه اگر ساختمانی بر روی این زمین واقع باشد ، فرو می ریزد. رویداد زلزله در شهرهای بزرگ مثل تهران می تواند یک تراژدی غم انگیز ایجادنماید که خاطره این تراژدی برای سالها دراذهان باقی بماند .زیرا زلزله می تواند تاسیسات حیاتی مهم مانند بیمارستانها مراکز آتشفشانی ،امداد وغیره را بخطر اندازدویامنجر به به قطع برق ،آب، تلفن، گاز ویاویرانی ساختمانها ،راهها ، خیابانها وبسته شدن آنها شود.که خود این عوامل می تواند خسارات اقتصادی ،اجتماعی ،روانی مهلکی ایجادنماید. چند عامل وجود دارد که شهرها رادرمقابل زلزله آسیب پذیر می نماید.نوع ساختمانها ومصالح وفرم واسکلت بندی بکاررفته درآنها ،نوع جنس وساختمان زمین زیر شهر ،تراکم جمعیت شهر . درعوض وجود عواملی می تواندخطرات وخسارات ناشی ازرلزله را کاهش دهد مثل پارکها ، فضاهای باز، وجود مراکز امدادی مناسب ، بیمارستانها ، آتش نشانیها ، شبکه های حمل وارتباطی مناسب ، همکاری مناسب بین مردم وآموزشهای لازم قبل از زلزله . استفاده مناسب از مراکز امدادی ،آموزشی ، تفریحی برای اسکان زلزله زدگان
زلزله مصنوعی
اطلاعات اولیه
هدفهای یک برداشت ژئوفیزیکی عبارتند از تعیین محل ساختارها یا اجسام زمین شناختی زیر زمین و در صورت امکان اندازه گیری ابعاد و ویژگیهای فیزیکی مربوط به آنها. یک برداشت ژئوفیزیکی شامل مجموعه اندازه گیریهاست که معمولا با طرحی نظمدار بر روی سطح زمین ، دریا یا هوا ، یا بطور قائم در داخل چاه آزمایشی انجام میشود. یکی از روشهای اندازه گیریهای ژئوفیزیکی روش لرزه نگاری است. دو تکنیک لرزهای مجزا وجود دارد، یکی از بازتاب و دیگری از شکست امواج کشسان در سنگها استفاده میکند.در روش لرزه نگاری یا از امواج لرزهای طبیعی تولید شده استفاده میشود و یا امواج لرزهای بطور مصنوعی ایجاد میشود که در این صورت به آن زلزله مصنوعی میگوییم. در روش لرزهای یک پالس کشسان یا به عبارت بهتر یک ارتعاش کشسان را در عمق کم ، ایجاد و حرکت حاصله را در نقاط نزدیک بر روی سطح زمین با یک لرزه نگار کوچک یا «ژئوفون» آشکارسازی مینمایند.
انواع چشمههای لرزهای : یک چشمه ایدهآل باید پالسی تولید کند که فاصله زمانی آن از چند میلیثانیه بیشتر نباشد. دامنه آن بزرگ باشد، و در عین حال بیخطر ، ارزان و قابل تکرار باشد. همه این ملزومات در شارژ کوچکی از مواد منفجره که در چالههایی تا عمق چند ده متری منفجر میشود جمع است. در اوایل دوران کاوشهای لرزهای تقریبا تنها وسیله منحصر به فرد به شمار میآمد. امروزه گستردگی چشمههای غیرانفجاری به «شوتهای» متعارف اضافه شده است. این چشمهها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: آنهایی که در خشکی و آنهایی که در مناطق پوشیده از آب بکار گرفته میشوند.
چشمههای لرزهای در خشکی : در خشکی شارژهای انفجار هنوز هم در برداشتهای بازتابی و در کارهای شکست مرزی که برد سطحی آنها بیش از 50 تا 100 متر است، مطابق با عمق بررسی بیش از 10 متر است، معمولا بکار میرود. اینها منبع پالس خوبی با فرکانس و دامنه بالا ارائه میدهند، ولی اگر تولید دادههای پیوسته در برداشتهای بازتابی مورد نظر باشد، در هر دوره نگاشت برداری چند حفاری سبک مورد نیاز است. امکان دارد حفر چالههای انفجار در محلهای دور دست غیرعملی باشد یا لایههای سطحی در حفاری مسائلی بوجود آورند که در این موارد ممکن است یکی از انواع چشمههای سطحی به جای مواد منفجره انتخاب شود.
چشمههای سطحی : این چشمهها همگی امواج لرزهای با دامنه کوچک تولید میکنند (که در مناطق پرجمعیت مزیتی به شمار میآید.) و لذا ابتدا کاربرد گستردهای نداشتند، تا اینکه نگاشت برداری مغناطیسی پدید آمد و این امکان را بوجود آورد که شماری از لرزه نگاشتهای حاصل از تکرار چشمه در یک نقطه باهم جمع یا برانبارش شوند و اثر بزرگتری که قابل مقایسه با اثر انفجار یک ماده منفجره باشد، تولید گردد.
چشمهای سقوط وزنه : چشمهای سقوط وزنه اغلب در اندازهگیریهای بررسی اولیه ساختگاههای تا عمقهای حدود 10 متر بکار میرود که در آنها وزنهای در حدود 10 کیلوگرم با افتادن از ارتفاع 4 - 3 متری با صفحهای که بر روی زمین قرار داده میشود، برخورد میکند. یک تپک در دست مردی قوی میتواند همین اندازه انرژی لرزهای تولید کند. در کاوش بازتابی عمیق ، وزنههایی چند صد ابر بزرگتر از ارتفاعی در همان حدود انداخته میشود و سقوطهایی چند در یک نقطه یا در نقطههایی نزدیک به هم برای برانبارش در نگاشت برداری انجام میگیرد.
چشمههای شلیکگر گاز یا دانیوسایز : در اینج ضربهای که به صفحهای بر روی زمین وارد میشود از انفجار مخلوطی از پروپان - اکسیژن در اطاقک سنگینی بوجود میآید که به صفحه متصل است. سیم منفجر شونده که درست در زیر سطح زمین قرار میگیرد در جاهایی که انفجارهای متعارف دشوار است کاربرد مؤثری دارد و مزیتهایی از نظر ایمنی و استعمال دارا میباشد.
چشمههای لرزهای دریایی : چشمههای لرزهای دریایی تنوع بیشتری دارند که معروفترین آنها شلیکگر هوا (air-gun) میباشد. ابن شلیکگرها حبابی از هوای فشرده را توسط پیستونی که با فرمان الکتریکی حرکت میکند رها میسازند و به صورت آرایهای در پشت سر کشتی نگاشتبردار کشیده میشوند. کل انرژی رها شده توسط این آرایه شبیه انرژی حاصل از یک انفجار است. حبابی که بدین ترتیب توسط شلیکگر هوا یا چشمههای انفجاری تولید میشود، در حین بالا آمدن تا سطح آب ، با فرکانسی که به انرژی و عمق چشمه ارتباط دارد، نوسان میکند. لذا موج لرزهای تولید شده شامل پاس چشم اولیه و قطاری از «پاسهای حباب» است که لرزه نگاشت را آشفته میسازند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
موضوع مقاله: بررسی نقش عشق در آثار سهراب سپهری
مقدمه:
وقتی که منصور حلاج را روانه چوبه دار می ساختند در راه درویشی از وی گفت که عشق چیست؟ گقت: امروز بینی و پس فردا بینی ، امروزم بکشند و دوم جسم بسوزانند و سوم خاکستر جسم بر باد دهند ، در راه که می رفت با بند گران می خرامید و نعره زنان می گفت : حق ، حق . حق تا به زیر دار بردند ، بوسه بر دار زد و گفت: معراج مردان عشق است.
تعریف لغوی عشق:
1-به حد افراط دوست داشتن
2-دوستی مفرط ، محبت تام درگذشتن از حد دوستی ،گویند که آن مأخوذ از عشق است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند . چون بر درختی پیچید ، آن را خشک کند . همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود ، صاحبش را خشک و زرد کند .
3-اسم است از مصدر ((عشق و عشق)) و آن به معنی افراط است در حب از روی عفاف یا فسق و از جهت روانشناسی : یکی از عواطف است که مرکب می باشد از تمایلات جسمانی و حس جمال ، حس اجتماعی ، تعجب ، عزت نفس و غیره .
تعریف عرفانی عشق (در اصطلاح عرفان و تصوف):
1-عشق به معبود حقیقی ، اساس و بنیاد هستی بر عشق نهاده شده و جنب و جوشی که سراسر وجود را فرا گرفته به همین مناسبت است پس کمال واقعی را در عشق باید جستجو کرد .
2-عشق آخرین پایة محبت است و فرط محبت را عشق می نامند و می گویند : عشق آتشی است که در دل آدمی افروخته می شود و بر اثر افروختگی آن ، آنچه جز دوست است ، سوخته گردد . همجنین گفته اند: که عشق دریایی است پر از درد و رنج ، دیگر گوید : عشق سوزش و کشته شدن است .
نقش عشق در زبان شعر و اندیشه شاعر:
شعر مهم ترین نمونه و بارز ترین عنصر از عناصر فرهنگی و ادبی ایران بوده و دیر زمانی است که شاعران در مرکزیت جایگاه فرهنگ ایران قرار داشته اند .
شورانگیزی شعرو دلبستگی شاعران به این مقوله از هنر طبایع و ذوق های مختلفی را برانگیخته تا شعر را یکی از مشغله های اندیشه خود سازند . عشق یکی ار مایه های اصلی و مهم شکل گیری و قوام دهنده شعر است که می توان گفت در ذات هر انسانی نهفته است و چه بسا از طبع هر ذوق حساس نیز بر می خیزد . عشق آن موهبت الهی است که فقط به انسان هدیه گشته است .
فرشته عشق نداند که چیست ، قصه مخوان
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
«حافظ»
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
«مولوی»
عشق در شعر سهراب سپهری
سپهری مانند بسیاری از یزرگان اب و هنر پس از مرگ بیشترین مخاطبان خود را یافته است . سهراب سپهری از آن افراد بود و قابلیت آن را داشت که به تدریج و به آرامی جایگاه خود را بیابد . زیراراههای هنر را کشف کرده بود و آنها راپیش رو داشت . هنری که سپهری در جستجوی رسیدن به آن بود و فضایی را که اوبا عناصر طبیعت و اندیشه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
فهرست
عنوان صفحه
زندگی باخ 1
سوییت باروک 16
آثار باخ برای لوت 20
پرلود 21
ساراباند 24
منابع 33
یوهان سباستیان باخ
نخستین سالها(1695-1708)
سباستیان ، هنگام مرگ نابهنگام والدینش، ده سال بیشتر نداشت. برادرش یوهان یاکوب سه سال از او بزرگتر بود. قراربود، خواهر بزرگتر با « یوهان آندره آس ویگاند » از شهر ارفورت ازدواج کند و خواهر کوچکتر را نزد خود برد . در فوریه ی سال 1695 سباستیان و یاکوب نزد برادر بزرگتر، یوهان کریستوف، که در « اوردروف» بود، رفتند و در آنجا ساکن شدند.
سباستیان در سال اول مدرسه ی ابتدائی، 96 ساعت، در دومین سال 59 ساعت، و در سومین سال 103 ساعت غیبت داشت. این نشانی بود از ناتوانی جسمانی یا علاقه ی مادر به در خانه نگهداشتن این کوچکترین فرزند. در سال چهارم (1699) سباستیان به فراگرفتن لاتین، تاریخ، جغرافی، یونانی و انشاء پرداخت و چهار الی پنج ساعت در هفته نیز با یک معلم آواز، موسیقی کار می کرد. وقایع نگاری « نکرولوگ» نشان می دهد که از آنجا که سباستیان صاحب صدائی سوپرانو و بی اندازه دلنشین بود در کلیسا و گروه مدرسه آواز می خواند و نخستین درس های نواختن کلاویه را از برادر بزرگترش می گرفت.
پشتکار و نبوغ او تا آن درجه بود که بر اساس روایت وقایع نگار، در مدت شش ماه شبانه توانست تمام نوشته های برادرش برای کلاویه را در پرتو نور ماه در کتابخانه نسخه برداری کند. این عادت او در تمامی زندگی با او بود و گرچه همین بود که به نابودی قدرت بینایی اش ختم شد ولی نشانه یی بود از کوشش پیوسته او برای فراگرفتن .
از سوی دیگر این نشان گویای اطمینان خاطری بود که با تکیه بر آن، سباستیان از «گئورگ بوم» که یکی از بهترین نوازندگان آلمان بود و در کلیسای « یوهانیس » در همسایگی آنها بسر می برد برای فراگیری یاری گرفت. زیر نفوذ و با راهنمائیهای بوم بود که یوهان سباستیان باخ پیاده مسافت 30 مایل را تا هامبورگ طی کرد تا به استاد او « یوهان آدام راینکن» که در کلیسای « کاتارینن» ارگ می نواخت بپیوندد. پس از چند سفر به هامبورگ و بازگشت و بار دیگر بخاطر تحسینی که بوم از هنر فرانسوی می کرد، نیز بخاطر عطش بسیارش برای فراگیری بیشتر، یوهان سباستیان به سوی دوک نشین « سل » که دسته س ارکستری مرکب از نوازندگان فرانسوی داشت و از موسیقی فرانسوی حمایت