لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
تخمین پارامترهای احتمال:
با توجه به بحث انجام شده دردرس 3 ، پایه قانون PFS شامل تئوری فازی است که نتایج چندگانه ای دارد . هر نتیجه به یک پارامتراحتمال مربوط می شود . این درس به احتمال تخمین پارامترها درPFS مربوط می شود . در این درس فرض بر این است که هم مقدمه وهم نتیجه mfsبه یک اندازه تعیین کننده هستند واحتیاجی به بهینه سازی بیشتر نمی باشد . طبقه بندی مسئله ها وتخمین mfs دردرس 5 ملاحظه می شود. دردرس16و18و34 پارامترهای احتمال به وسیله تئوری فازی تخمین زده می شوندو برای تخمین احتمالات شرطی ازفرمولهای اماری استفاده می شود (همانطور که دردرس 35 می بینیم ) این روش برای تخمین پارامترهای تخمین است وهمچنین دریاداوری نظریه ها به روش احنمال شرطی اشاره می کند . دراین درس نشان خواهیم دادکه روش احتمال شرطی کلا نتیجه بهینه ودقت مورد تاییدی دردوره های PFS نمی دهد . متناوبا هدف این است که ازحداکثر احتمال درست نمایی معیار ML برای تخمین پارامترهای احتمالی PFS استفاده شود . درادامه این درس الگوهایی وجود دارد . درقسمت (1-4 ) روش احتمال شرطی برای تخمین پارامترهای احتمال در PFSمورد بحث قرار می گیرد. همچنین نشان خواهیم داد هم مسئله ها ی طبقه بندی وهم مسئله های برگشتی که به وسیله پارامترهای احتمال تخمین زده می شوند روش احتمال شرطی غیرواقعی ، غیرواقعی مجانبی ، و ناهماهنگ می باشند که معیارهای ML را پاسخگو نمی باشند . در قسمت (2-4) برای تخمین پارامترهای احتمال در PFS معرفی یک روش جدید هدف می باشد . این روش بر پایه معیار ML می باشد . همچنین در قسمت 2-4نمونه هایی ازبهینه سازی مسئله که نتیجه معیار MLمی باشد مورد بررسی قرار می گیرد . توجه کنید که درتوصیف ازمایشها دردرس5 روش احتمال شرطی وروش ML به صورت تجربی به وسیله ارتباط ان روشها با مسئله های عددی طبقه بندی شده با هم مقایسه می شوند.
1-4 : روش احتمال شرطی
اجازه دهید(X1,Y1) , ... Xn,Yn) ,) نشان دهنده نمونه های تصادفی از جامعه n باشند این نمونه ها برای تخمین Рr(C|A) استفاده می شوند . احتمال شرطی رخداد C به شرط رخدادA به وسیله فرمول اماری زیر محاسبه می شود :
4)
که وظایف مشخصه های XA ,Xc نشان داده می شوند به وسیله :
(2. 4)
(3. 4)
حالافرض کنید به جای پدیده های معمولی Aو C پدیده های فازی جایگزین شوند .
این به این معناست که به وسیله mfs پدیده های A,C به µA وμC تعریف شوندو
به جای XΑ،Xc در معادله 4.1 جایگزین شوند . در نتیجه خواهیم داشت :
(4.4)
این فرمول پایه تعریف احتمال رخداد در پدیده فازی می باشد ( درس 37 ) .
مشتق اول فرمول 4.4 درسهای 35و36 را پدید می آورد .
نتیجه فرمول 4.4 در تخمین پارامترهای شرطی درPFS استفاده می شود . این دیدگاه دردرسهای 16و18و34 دنبال می شود که به روشهای احتمال شرطی در این تز اشاره
می کند .
فرض کنید مجموعه اطلاعاتی شاملn نمونه به صورت ( (i=1,2, ...,n) ( Xi,Yi
برای تخمین پارامترهای احتمال در دسترس باشد همچنین فرض کنید که هم مقدمه وهم نتیجه mfs درسیستم تعیین شده است ونیاز به بهینه سازی بیشتر نمی باشد یعنی فقط پارامترهای احتمال درتخمین باقی بمانند . به نظر منطقی می آید که پارامترهای Pj,k واقعی رابرای تخمین احتمال شرطی پدیده فازی Ck به شرط رخداد پدیده فازی Aj قرار دهیم . اگرچه ورودی X به تعریف بیشتر احتیاج ندارد اما برای نشان دادن غیر عادی بودن محاسبات mfµAj وmfµ¯Aj باید ازفرمول زیراستفاده شود :
(4.5)
بنابراین Pj,k واقعی است و برای تخمین احتمال شرطی پدیده فازی Ck ونشان دادن غیر عادی بودن پدیده فازی Aj باید ازآن استفاده شود .
توجه داشته باشید که PFSs برای نمونه های برگشتی یک قانون پایه دارد که فقط با همان قانون که در پارامترهای شرطی Pj,k استفاده می شود ودرفرمول 4.5 نشان داده شده هیستوگرامهای فازی مورد بحث دردرس 2 را معادل سازی می کند .
درPFS برای نمونه های طبقه بندی درهرطبقه Ck به صورت یک خروجی جدید نشان داده می شود پس فرمول 4.5 به صورت زیر هم نوشته می شود :
(4.6)
عملکرد مشخصه XCk بوسیله فرمول زیر نشان داده می شود :
(4.7)
درتعریف این قسمت ،احتمالات آماری پارامترها تخمین زده می شوند . به PFSs درنمونه های طبقه بندی در تجزیه وتحلیل فرمولهای (4.5) و(4.6) در قسمت (4.1.1) توجه می شود . همچنین در قسمت (4.1.2) درنمونه های برگشتی PFSs بررسی می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آمار و ارقامی از خسارت های ناشی از خوردگی
یکی از مشکلاتی که تمامی صنایع کم و بیش با آن روبهرو هستند، مسئله خوردگی است. آمار و ارقامی که از خسارتهای ناشی از خوردگی گزارش شده است، تلاش جدی برای مقابله با این پدیده نامطلوب را ضروری می سازد.
خوردگی نه تنها باعث اتلاف ماده و انرژی میگردد و بنابراین سبب وارد نمودن ضرر و زیان اقتصادی میشود، بلکه با وارد نمودن آسیبهای انسانی و حتی جانی و یا زیستمحیطی، اثرات تخریبی خود را چند برابر میکند.
مطلب زیر که از کتاب "خوردگی میکروبی" نوشته "مهندس رضا جواهر دشتی" میباشد، به ذکر نمونههایی از هر کدام از موارد فوق الذکر میپردازد:
اتلاف ماده و انرژی:
بر اساس آمارهای بینالمللی در هر 90 ثانیه یک تن فولاد در اثر خوردگی ازبین میرود. همانطور که میدانیم یکی از مسائلی که در طراحی در نظر گرفته میشود، اندیشیدن و به کارگیری فاکتورهای اضافی در طراحی میباشد مثلاً ضخیمتر گرفتن بدنه کشتیها و یا لولهها نمونهای از آن است. اگر لولهای به قطر 8 اینچ فولاد به اندازه مسافت تقریبی تهران- همدان در مقابل خوردگی محافظت شود، ضخامت آن به جای 332/0 اینچ میتواند به 25/0 اینچ تقلیل یابد و این یعنی صرفهجویی 3700 تن فولاد و افزایش ظرفیت داخلی لوله به میزان 5 درصد.
زیانهای اقتصادی:
در سال 1995 میلادی، شرکت معروف شل (shell)اعلام نمود: خوردگی، ضرر و زیانی معادل چهارصد میلیون دلار برای آن شرکت بوجود آورده نیز خوردگی را علت هدر رفتن 6 درصد کل (BP) است. شرکت نفت انگلیس ارزش دارایی خالص خود میداند. علاوه بر این طبق آمار منتشر شده از خوردگی، علت 55 طرف مؤسسه تحقیقات صنعت برق آمریکا (ERPI)، درصد خاموشیهای ناگهانی و افزایش بیش از 10 درصد هزینههای سالانة خانگی شناخته شده است.
طبق آمارها، ضرر و زیان مستقیم اقتصادی خوردگی (یعنی هزینههای ناشی از تعویض قطعات و دستگاهها، اعمال روش حفاظتی از قبیل مخارج رنگ، نصب سیستمهای حفاظت کاتدی و غیره) در صنایع ایالات متحده آمریکا در سال 1994 میلادی، 300 میلیارد دلار و در همان سال در آلمان117 میلیارد مارک بوده است. متأسفانه تا به حال در ایران کار جامعی برای ارایة آمارهای مربوط به خوردگی در صنایع انجام نشده است. از این رو در این مورد باید به تخمین و حدس اکتفا نمود. با در نظر گرفتن این حقیقت که تولید ناخالص ملی زیانهای حاصل از خوردگی معمولاً چهار درصد GNP یک کشور را در برمیگیرند، رقم قابل توجهی بدست میآید.
زیانهای زیست محیطی:
خسارات ناشی از نشت مواد مضر (در اثر خوردگی) به محیط زیست را میتوان در رده زیانهای زیستمحیطی خوردگی ارزیابی کرد. خسارتهای ناشی از نشت نفت و آتشسوزی حاصل از آن و یا فروریختن سقفهای حتی بتنی و آمار منتشر شدة آنها (که ذکر آنها دراین مجال نمیگنجد) قابل توجه بوده است.
خوردگی، زیانها و روشهای کنترل آن
یکی از مهمترین عوامل تخریب تجهیزات صنعتی، پدیدة خوردگی است که به عنوان یکی از زیانبارترین آفتهای صنایع مطرح میگردد. این زیانها به حدی اهمیت دارد که تحقیق در حوزههای مربوط به فناوریهای کنترل خوردگی، بخش عظیمی از پژوهشها و تحقیقات کشورهای پیشرفته را به خود اختصاص داده است. این مطالعات به تدوین استراتژیها, قوانین، آییننامهها و روشهای مؤثری در زمینة پیشگیری و رفع اثرات خوردگی منجر شده که تحت عنوان "مدیریت خوردگی مورد مطالعه قرار میگیرند. در کشور ما نیز به دلیل جایگیری صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، در مناطق مستعد پدیدة خوردگی, بررسی این پدیده و مدیریت آن، ازاهمیت فوقالعادهای برخوردار میباشد .
خوردگی، فرآیندی طبیعی است که فلزات را مورد حمله قرار میدهد. از آنجایی که فلزات، مصرف گستردهای در جهان امروزی دارند، خوردگی تبدیل به پدیدهای شده که اطراف ما را احاطه کرده است. وسایل خانه، اتومبیل، تجهیزات صنعتی و لولههای نفت و گاز مورد حمله خوردگی قرار میگیرند و این پدیده ضررهای مالی فراوانی را موجب میگردد.
به عنوان مثال, مسالة خوردگی در کشور کانادا در فاصله زمانی 1977 تا 1996، 10 بار باعث نشتی خطوط لوله و 12 بار باعث انفجار گردیده که از جهاتی اهمیت این موضوع را تا حدی آشکار میسازد. گزارشات خرابیهای حاصل از خوردگی نشان میدهد که علل وقوع این پدیده عمدتاً بر اثر کوتاهیهای مصیبتبار در لولهکشیها و ساخت و نصب تجهیزات میباشد که منجر به انفجار، آتشگرفتن و منتشرشدن مواد سمی در محیط زیست میگردد. علاوه بر آن مخارجی نظیر، جایگزینکردن تجهیزات خورده شده، تعطیلی و خاموشی واحدها بهدلیل جایگزینی تجهیزات خورده شده، ایجاد اختلال در فرآیندها بهدلیل خوردگی تجهیزات و عدم خلوص محصولات فرایندی به دلیل نشت ناشی از خوردگی در اتلاف محصولات مخزنهایی که مورد حمله خوردگی قرار میگیرند، از مهمترین هزینهها و زیانهای حاصل از خوردگی میباشد.
ضرر سالانة اثرات خوردگی در ایالات متحده و اروپا حدود 3.1 درصد تولید ناخالص داخلی برآورد میگردد که طبق آمار، خسارت خوردگی که طی 22 سال گذشته در صنایع آمریکا رخ داده ، چیزی حدود 380 میلیارد دلار می باشد . میانگین سالانه این خسارت ها حدود 17 میلیارد دلار است که از کل هزینه سوانح طبیعی از قبیل زلزله ، سیل ، و آتش سوزی در این کشور بیشتر می باشد.
از هزینههای فوقالذکر (380 میلیارد دلار)، 7 میلیارد دلار سهم لولههای انتقال مایعات و گازها، 9.47 میلیارد دلار هزینة خوردگی در واحدهای فراورش و 6.8 .میلیارد دلار متعلق به صنایع پالایشگاهی و مجتمعهای گاز و پتروشیمی میباشد.
همچنین بنابر آمار ارائه شده 15 تا 20 درصد از نشتیها در تاسیسات صنعت نفت بهدلیل خوردگی میباشد.
پژوهشها نشان میدهد با رعایت ضوابط و اصول مربوطه میتوان از 70 درصد این خسارتها جلوگیری کرد. طبق گزارش انستیتو باتل با اعمال سادة دانش و .تکنولوژی موجود، از یک سوم هزینههای خوردگی صنایع جلوگیری به عمل میآید .
نکتة دیگری که غالباً مورد غفلت قرار میگیرد این است که خسارات غیرمستقیم خوردگی در برخی موارد به مراتب بیشتر از خسارات مستقیم آن میباشد. بهعنوان نمونه، تعویض پروانة پمپ سانتریفوژ نه تنها هزینهای برای تعمیر خود قطعه ایجاد میکند، بلکه قطع جریان در فرآیند، باز و بستهشدن پمپ و هزینه دستمزد را نیز بهدنبال دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مقدمه:
اداره ثبت احوال که یکی از ادارات کشور محسوب می شود خدمات فراوانی به مردم ارائه می دهد که می توان از وظاف آنها: باطل کردن و گرفتن شناسنامه، صدور شناسنامه المثنی، عکس دارکردن و... را نام برد و در این میان در سطح دنیا میلیونها هزار نفر از بین می روند و متولد می شوند که باید شناسنامه افراد مرده را باطل و برای نوزادان به دنیا آمده شناسنامه صادر گردد که در کشور ما اداره ثبت احوال مسئول اجرای این وظیفه می باشد.
جامعه:
افرادی که طی 6 ماه از سال 1385 به اداره ی ثبت احوال مراجعه کرده اند.
نمونه:
افرادی که طی این 6 ماه برای (گرفتن و باطل) کردن شناسنامه به اداره مراجعه کرده اند.
زن (باطل کردن شناسنامه)
100 و 95 و 105 و 95 و 100 و 90
مرد (باطل کردن شناسنامه)
125 و 105 و 120 و 125 و 135 و 120
دختر (گرفتن شناسنامه)
280 و 285 و 270 و 275 و 280 و 285
پسر (گرفتن شناسنامه)
315 و 315 و 330 و 325 و 320 و 315
(جدول داده ها):
مدت بررسی
جنسیت
فوت (باطل کردن شناسنامه)
جنسیت
تولد (گرفتن شناسنامه)
مهر 85
زن
90
دختر
285
مرد
120
پسر
315
آبان 85
زن
100
دختر
280
مرد
135
پسر
320
آذر 85
زن
95
دختر
275
مرد
125
پسر
325
دی 85
زن
105
دختر
270
مرد
120
پسر
330
بهمن 85
زن
100
دختر
285
مرد
105
پسر
315
اسفند 85
زن
95
دختر
280
مرد
125
پسر
315
پرسش ها:
چه تعداد افراد در نیمه سال دوم سال 1385 به اداره ی ثبت احوال شهرستان نیشابور برای باطل کردن شناسنامه و گرفتن شناسنامه مراجعه کرده اند؟
چند بر فراوانی
زن (باطل کردن شناسنامه):
15 = 90 – 105 = دامنه ی تغییرات 90 = کوچکترین داده 105 = بزرگترین داده
3 = تعداد دسته ها طول دسته
فراوانی تجمعی
فراوانی نسبی
مرکز دسته
فراوانی مطلق
دسته ها
1
54/0 = 100
1
(95 – 90)
3 = 2 + 1
08/1 = 100
2
(100 – 95)
6 = 3 + 3
2 = 100
3
(105 – 100)
مرد (باطل کردن شناسنامه):
3: تعداد دسته طول دسته 30 = 105 – 135 = دامنه ی تغییرات
105 = کوچکترین داده 135 = بزرگترین داده
فراوانی تجمعی
فراوانی نسبی
مرکز دسته
فراوانی مطلق
دسته ها
1
45/0 = 100
1
(115 – 105)
3 = 2 + 1
90/0 = 100
2
(125 – 115)
6 = 3 + 3
36/1 = 100
3
(135 – 125)
جدول فراوانی
دختر (گرفتن شناسنامه):
15 = 270 – 285 = دامنه ی تغییرات 270 = کوچکترین داده 285 = بزرگترین داده
3 = تعداد دسته ها طول دسته
فراوانی تجمعی
فراوانی نسبی
مرکز دسته
فراوانی مطلق
دسته ها
1
183/0 = 100
1
(275 – 270)
3 = 2 + 1
183/0 = 100
1
(280 – 275)
6 = 4 + 2
733/0 = 100
4
(285 – 280)
پسر (گرفتن شناسنامه):
15 = 315 – 330 = دامنه ی تغییرات 315 = کوچکترین داده 330 = بزرگترین داده
3 = تعداد دسته ها طول دسته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
تاریخچه علم آمار
واژه آمار از کلمه لاتین Status سرچشمه گرفته است که به معنای حالت, وضع یا موقعیت می باشد.از این واژه به عنوان ریشه واژه های State (دولت)، Statista (دولت شناسی یا کسی که اطلاعات راجع به دولت دارد)،
Statistica (آمار) که مجموعه معین راجع به دولت می باشد، به وجود آمده است.علم آمار همانند هر علم دیگر، در نتیجه نیازهای بشر بوجود آمده و تاریخی غنی دارد بطوریکه از دورانهای گذشته تا کنون رشد و تکامل آن ادامه ابتدایی که به هیچ رو با آمار دموگرافی و سرشماریهای امروزی قیاس شدنی نیست، بنای آمار کنونی را پی ریزی کرده و آغاز نموده است.با ظهور سرمایه داری و گسترش تجارت، آمار در مقابل مسائل مرکب تر و پیچیده تری قرار می گیرد و حجم اطلاعات جمع آوری شده افزایش می یابد و در نتیجه کارهای آماری نیز توسعه می یابد. بطوریکه از نظر ماهیت عمیق تر، از نظر موضوع مورد مطالعه وسیع تر و از نظر وسائلی که به کار گرفته می شود کاملتر می گردد.در تحقیق های علمی بیش از همه این فکر که آمار در قرن هفدهم به خود شکل یک علم می گیرد طرفدار پیدا کرده است. در اواسط قرن هفدهم در انگلستان یک جریان علمی پدید امد که نام” حساب سیاسی“ به خود گرفت. این جریان علمی را ویلیام پتی و جان گرانت آغاز کردند و بعد از آنها بنام کتب ” حسابدانهای سیاسی “ نامیده شد. این دانشمندان در برسی های خود از مشخص کننده های آمار همچون کمیت های نسبی و متوسط استفاده می کردند. همزمان با ظهور این مکتب، در آلمان مکتب ” آمار توصیفی “ یا ”دولت شناسی“ توسعه یافت. ظهور این علم به سالهای 1660 مربوط می گردد. دانشمندان این مکتب سعی وافر داشتند که به طور همه جانبه ای با استفاده از اعداد، دولتها و کشورها را تشریح و تفسیر کنند. بین داشمندان دولت شناس، بیش از همه ” آخن وال“ استاد دروس حقوق بین الملل و آمار در دانشگاه گوتینگن جلب نظر میکند. بعضی از آمار دانان آخن وال را پدر آمار می دانند. البته از بنیانگذاران علم آمار، قبل از دیگران می توان از ” کتله“ نام برد.
معانی که می توان از آمار برداشت کرد :
از واژه آمار 3 معنی می توان برداشت کرد :
الف- اطلاعات عددی : مجموعه اعدادی که به روش خاصی از جامعه تحت مطالعه، جمع آوری وبه صورت جدول ونمودار باشاخه های عددی ارائه می شود .
ب – تئوری اعداد : منظور اصول وقواعدریاضی و احتمالی برای ساختن فرمولها ومحاسبه پارامترهاست .
ج – روشهای آماری : روشهایی که در جمع آوری،تنظیم وتجزیه وتحلیل وتفسیر اطلاعات عددی مورد استفاده قرار می گیرد .
آمار تعریف واحدو روشنی ندارد زیرا هر شاخه ای از علوم، آنرا وابسته به خود می داند . اما اکثر آمار شناسان عبارت زیر را در تعریف آمار باز گو می کنند :
آمار علمی است که پیرامون جمع آوری وتنظیم وتحلیل وتفسیر اطلاعات عددی سخن می گوید .
آمار امروزه یک تکنولوژی(فناوری) از روشهای علمی است زیرا ابزار وتکنیک لازم را برای محققین آماده می کند . هر تحقیق بر پایه سه مرحله بنا می شود :
1- آماده سازی زمینه تحقیق وطرح آزمایش
2- اجرای طرح تحقیق و مشاهده نتایج و تحلیل مشاهدات وکشف اطلاعاتی تازه نسبت به موضوع یا فرضیات تحقیق
3- ساختن قانونی جدید وتوصیف آن وکاربرد آن در آزمایشهای دیگر
آمار توصیفی، تحلیل وتوصیف نمونه و نتایج حاصل از آن است و امار استنباطی ، تعمیم نتایج این نمونه به کل جامعه تحت مطالعه.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
کشاورزی ایران و جهان در آیینه آمار
شناخت از وضعیت عمومى کشاورزى در جهان، این امکان را براى سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان بخش کشاورزى فراهم مى کند تا در حوزه مأموریت خود باآگاهى بیشترى، عوامل درون بخشى و برون بخشى را در سطح ملى و بین المللى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، گزارش زیر به بررسى وضعیت شاخص هاى کلان اقتصادى ـ اجتماعى و تولیدات کشاورزى در جهان و جایگاه ایران در آن مى پردازد.
۲/۵میلیارد نفر از جمعیت ۶/۱ میلیارد نفرى جهان شامل جمعیت کشاورزى است و مقایسه کشورهاى توسعه یافته و در حال توسعه نشان مى دهدکه اکثریت مطلق جمعیت کشاورزى دنیا یعنى ۲/۴ میلیارد نفر(معادل ۹۶/۲ درصد) در کشورهاى در حال توسعه زندگى مى کنند و درمیان کشورهاى در حال توسعه ، سهم غالب مربوط به کشورهاى آسیاى جنوب شرق، شرق و آفریقاى نیمه صحرایى است.
براساس تفکیک قاره اى ، آسیا با ۷۵/۶ درصد و آفریقا با ۱۷/۴ درصد بیشترین سهم جمعیت کشاورزى (کسانى که امرار معاش شان وابسته به بخش کشاورزى است ) دنیا را به خود اختصاص داده اند.
کشورهاى توسعه یافته با ۴۶/۶ میلیون نفر جمعیت، معادل ۳/۵ درصد نیروى کار کشاورزى و کشورهاى در حال توسعه با ۱/۲ میلیارد نفر معادل ۹۶/۵ درصد نیروى کار کشاورزى را به خود اختصاص داده اند.
در میان قاره هاى جهان ۷۵/۵درصد نیروى کار کشاورزى در قاره آسیا، ۲/۳ درصد در اروپا و ۳ دهم درصد در آمریکاى شمالى است.
طى بیست سال گذشته درصد نیروى کار کشاورزى درکل نیروى کار جهان روند کاهنده داشته است، آن چنان که از ۵۲درصد سال ۱۹۸۰ به ۴۳ درصد در سال ۱۹۹۰ و ۳۶ درصد در سال ۲۰۰۱ رسیده است. این روند در تمام قاره هاى جهان دیده مى شود. اگرچه آهنگ کاهش در نواحى کشورهاى صنعتى و آمریکاى شمالى کمتر بوده و به ثبات نزدیک تر است. در کشورهاى صنعتى بالاترین درصد نیروى کار کشاورزى نسبت به کل نیروى کار به کشورهاى یونان ۱۶ درصد، پرتغال ۱۲ درصد مربوط مى شود و کمترین درصد براى کشورهاى موناکو، لیختن اشتاین با صفر درصد، مالتا یک درصد، بلژیک ، آلمان ، لوکزامبورگ، انگلستان وایالات متحده آمریکا هر کدام با
۲ درصد اعلام شده است.
در منطقه خاور نزدیک و آفریقاى شمالى که ایران در این منطقه قرار دارد بیشترین نیروى کار به کشورهاى افغانستان ۶۷ درصد، یمن
۵۰ درصد ، ترکیه ۴۵ درصد، موروکو و عمان هر کدام با ۳۵ درصد مربوط مى شود. سوریه با ۲۷ درصد ، ایران ۲۶درصد و الجزیره و تونس هرکدام با ۲۴ درصد در رتبه هاى بعدى قرار دارند.
در این منطقه کمترین نیروى کار کشاورزى اختصاص به کشورهاى بحرین، کویت و قطر هرکدام با یک درصد، لبنان با ۳ درصد و امارات متحده عربى با ۵ درصد دارد.
سرانه زمین در جهان
براساس آمار موجود، سرانه دستیابى به زمین در کل جمعیت در قاره هاى آفریقا، آسیا، آمریکاى لاتین ، آمریکاى شمالى و اقیانوسیه در طى سالهاى ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ کاهش داشته است و تنها در قاره اروپا سرانه دستیابى به زمین افزایش چشمگیرى را نشان مى دهد. حداکثر سرانه دستیابى به زمین در دنیا در سال ۲۰۰۱ به اقیانوسیه با ۱/۸ هکتار و سپس آمریکاى شمالى با ۷ دهم هکتار و اروپا با ۴دهم هکتار اختصاص دارد همچنین حداقل سرانه مربوط به قاره آسیا یک دهم هکتار و آفریقا ۲ دهم هکتار است.
سرانه ارزش تولید کشاورزى در جهان
به طور کلى تولید کشاورزى هر کشاورز در طى دهه هاى گذشته در جهان افزایش داشته است. اما میزان تولید و میزان افزایش در همه نقاط جهان یکسان نبوده است.
در سال ۲۰۰۱ ارزش تولید هر کشاورز در کشورهاى توسعه یافته بیش از ۱۰هزار دلار بوده، در حالى که در همین سال کشاورزان در کشورهاى در حال توسعه ۶۷۲ دلار ارزش تولیدى داشته اند . به عبارت دیگر هر کشاورز در کشور توسعه یافته ۱۵ برابر بیش از کشاورز کشورهاى در حال توسعه ، تولید داشته است. در میان مناطق و قاره هاى جهان بیشترین ارزش تولیدى کشاورزى براى هر کشاورز در آمریکاى شمالى ۵۱هزارو۲۹۸ دلار و اقیانوسیه ۱۰هزار و ۶۶۴ دلار و کمترین براى قاره آفریقا ۴۸۴ دلار و آسیا ۶۱۷ دلار است.
نسبت صادرات کشاورزى در جهان
در سال ۲۰۰۱ کشور نیوزلند با ۴۹ درصد صادرات کشاورزى، بالاترین جایگاه و رتبه را درمیان کشورهاى صنعتى داشته است. پس از این کشور استرالیا با ۲۶ درصد ، یونان با
۲۴ درصد و اتریش و دانمارک هرکدام با ۱۸ درصد در رده هاى بعدى قرار دارند، دراین میان دو کشور ژاپن و نروژ با یک درصد ارزش صادراتى کشاورزى در صادرات کل ، آخرین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
در میان کشورهاى صنعتى نقش
۱۳ درصدى صادرات کشاورزى براى اسپانیا، ۱۲ درصد در هلند، ۱۰درصد در فرانسه، ۸درصد آمریکا، ۷ درصد در کانادا، ۵درصد در انگلستان و ۲ درصد در فنلاند حائز توجه و اهمیت است.
در منطقه خاور نزدیک و شمال آفریقا پس از قبرس با ۴۱درصد، سوریه با ۲۹درصد در صدر کشورها قرار دارند.