لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بررسی اقتصاد المان و آمریکا
مقدمه :
بعد از چندین دهه از پیشرفت ،اقتصاد آلمان با افت مواجه می شود. آلمانی ها رهبری قوی را در بخش های اصلی بازار جهان نشان داده اند. و از اشتغال ثابت و موقعیت اجتماعی برخوردار بودند. سال 1990 تغیری ایجاد شد. اقتصاد آلمان خیلی کمتر از دیگر کشورهای پیشرفت کرده است و موقعیت بازار کار به طرز چشمگیری باقی ماند. آلمالنی ها هنوز در زمینه های بازار سنتی ثابت قدم و قوی هستند. اما به موقعیت دیگر کشورها در بازسازی اقتصادی که بر مبنای دانش باشد نبوده است به خصوص آمریکا خیلی بیشتر در عمق بخشیدن نیازهای جهانی سازی موفق بوده است . در مقایسه با آلمان ،اقتصاد آمریکا نسبت رشد بتالا و کاهش بیکاری در طی دهه پیش نشان داد. آمریکا نه تنها موقعیتش را در زمینه های زیادی در بازار جهانی بهبود بخشید بلکه قادر شد کهد روند بازار جهانی را تعیین کند و یکی از بهترین فروشنده ها در بخش های مختلف در نظام اقتصادی جدید شود.
هنگامی که به دلایل پیشرفت آلمان در طی دهه گذشته می نگریم ،نه تنها از آمریکا ،بلکه از چندین کشور اروپایی دیگر هم عقب افتاده است که این دلایلی آشکار است که ما می تعوانیم به روشنی ببینیم . برای نمونه فشار زیاد جریان پیوند دوباره انعطاف پذیری بازار کار و مقدار زیاد کاغذ بازی بعضی از دلایل تحلیلی از موقعیت اقتصادی جدید نشان می دهد که آلمان مشکلاتی در تغییر علاوه بر این دلایل ،تحلیلی از موقعیت اقتصادی بازار اقتصادی جدید نشان می دهد که المان مشکلاتی در تغییر نظام اقتصادی از یک مشکل سنتی بر مبنای صنعت به مشکلی که به داشتن مدرن و تحقیق و توسعه دست یافته است ،داشته است. یک توضیح برای این مشکلات در سیاست تکنولوژی برای کارخانه های کوچک و متوسط یافت می شود. در همه نظام های اقتصادی پیشرفته در طول دهه گذشته شرکت های کوچک و متوسط نقشی را برای شکوفا کردن عقاید نو آوری شده و ایجاد شغل بدست آوردند.
سیاست نظام اقتصادی پیشرفته باید این نقش جدید و منافعی را که این کارخانه ها در رشد و نوآوری دست آورده اند را تشخیص دهند. اما سیاست این حقیقت را باید تشخیص دهد که کارخانه ها ی کوچک و متوسط نسبت به کارخانه های کوچک و متوسط نسبت دارند.
بعد از توضیح تغییرات کارخانه های کوچک و متوسط درگذشته و اهمیتش در اقتصاد پیشرفته ،من فاصله بین آمریکا و آلمان را بوسیله حقایق اقتصادی نشان می دهم. بعد از آن من نشان می دهم که نه بازارهای سنتی و نه بازار سرمایه گذاری مخاطراه آمیز هیچکدام قادر نیستند تا سرمایه لازم را برای پروژه های تحقیق و پیشرفت بارینک بالا مخصوصا در بازارهای کوچک و متوسط فراهم کنند.
در گذشته آمریکا برنامه هایی را ایجاد کرد تا ورشکست شدن این بازار (صنف بازار ) را اصلاح کند . نوآوری کار کوچک و برنامه تحقیق و برنامه تکنولوژی پیشرفته نمونه های هستند که نشان می دهد که چطور دولت مرکزی می تواند کمک کند. این برنامه ها با فراهم آوردن بودجه برای پروژه های که بار سیک انجام می شوند قادر نیستند که بودجه های خصوصی را به سمت خود جذب کنند.
اما هنوز ،منافع اجتماعی زیادی در آینده انتظار می رود که به فعالیت های نو اوری شده آمریکا و به ثروت کشور کمک می کند. در مقایسه با ان سیاست رایج آلمان شکست و ضعف بازار مالی خصوصی را اصلاح نکردند . این نشان خواهد داد که سیاست رایج درباره ی کارخانه های کوچک و متوسط با نیازهایش در تکنولوژی پیشرفته و زمینه های ریسک بالا همخوانی ندارد. برای اینکه بر مشکلات اقتصادی انها غلبه کند و هم در داخل و هم در خارج ،بخش های اقتصادی جدید به طوربین المللی موفق شود. سیاست آلمان ممکن است منافع خود را با نگاه کردن به نمونه های آمریکا بدست آورد . نتیجه گیری از این مقاله این است که لازم است برای بررسی کردن و اینکه چه حدی از درخواست هدف ها و عقیده های برنامه آمریکا درباره ی نو آوری های پررسیک ممکن است برای اقتصاد آلمان در برگرداندن آن به موقعیت قبلیش در بازار جهانی و افزایش رشد و ثروت بلند مدت مفید باشد.
اثرات جهانی سازی کردن کارخانه های کوچک و متوسط در امریکا و المان
یک اثر جهانی سازی این بوده است که این امکان بوجود می اید که کارخانه هایی که شعاع جغرافیایی بزرگ دارند. و به اندازه کافی قوی و نیرومند هستند بتوانند در سراسر جهان کار کنند . در دسترس بودن اطلاعات جدید و تکنولوژی های ارتباط بهبود حمل و نقل بنیادی سرمایه انسان به خوبی شرایط تولید دیگر در تعدادی از کشورهای پیشرفته است . علاوه بر این در دسترس بودن این عوامل مصرف شده با هزینه کمتر در جهان صنعتی شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بحران آمریکا
بحران اخیر موسسات مالی آمریکا از نظر ابعاد بزرگترین بحران مالی تاریخ بشریت است. ممکن است نتایج این بحران به بدی بحران مشابه سال 1929 آمریکا نباشد، اما این بحران به احتمال بسیار آمریکا را به رکود اقتصادی خواهد کشاند.
برای درک ابعاد این بحران کافی است که فقط به ابعاد داراییهای شرکتهایی که دچار تنگنا شدند توجه کنید: شرکت لمان برادرز بیش از 600میلیارد دلار بدهی درتراز حساب خود دارد و برای ممانعت از گسترش بحران این شرکت به بقیه بازار (و حتی بعد از اعلام ورشکستگی این شرکت)، این شرکت (با پشتیبانی فدرال رزرو) به میزان 138میلیارد دلار از شرکت جیپی مورگان قرض گرفته است.
شرکت دیگر AIG است که به مراتب بزرگتر از لمان برادرز است و در حقیقت بزرگترین شرکت بیمه آمریکاست. یا دو شرکتی فانیمی فردی مک سرمایهای بالغ بر 5000میلیارد دلار درتراز خود دارند که به مشکل برخوردهاند و دولت فدرال به کمک آنها رفته است. سوال این است که ریشه این بحران چیست؟ و این بحران چگونه شروع شده است؟ نکته اول: یکی از مهمترین وظایف دولت همان گونه که در این یادداشت شرح دادهام به حداقل رساندن نوسانات اقتصادی است. واقعیت این است که اقتصاد کلان یک مملکت به آرامیرشد نمیکند. گاهی با رکود مواجه میشود و گاهی با رشد بسیار سریع. نه رکود خوب است و نه رشد سریعتر از روند درازمدت. وقتی کشوری در حالت رکود است (یعنی تولید ناخالص داخلی کمتر از روند درازمدت آن است) دولت آن کشور یا مخارج خود را افزایش و یا مالیاتها را کاهش میدهد. بانک مرکزی آن کشور از سوی دیگر ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد.
نکته دوم: نرخ بهره در حقیقت قیمت وام دریافتی از بانکها است. اگر نرخ بهره کاهش یابد وام گرفتن ارزانتر میشود. به همین دلیل وقتی نرخ بهره کاهش مییابد مردم بیشتر وام میگیرند و با آن سرمایهگذاری میکنند. یکی از بزرگترین شکلهای سرمایهگذاری در آمریکا هم سرمایهگذاری در خرید و ساخت مسکن است.
نکته سوم: اکثریت قریب به اتفاق آمریکاییها هنگام خرید خانه وام میگیرند. ارزش وام خانه هم گاهی تا 95درصد ارزش خانه است. مثلا برای خرید خانه 500هزار دلاری به بیش از 25هزار دلار آورده نیاز نیست و بقیه ارزش خانه، وام است.
(البته اگر آورده بالاتر باشد نرخ بهره بانکی اعمال شده کاهش مییابد و ... )نکته چهارم: وقتی که فرد وام گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط خرید خانه نیست، بانک وامدهنده خانه وی را تصاحب میکند.
نکته پنجم: نرخ بهره دریافتی توسط مشتری به اعتبار وی بستگی دارد. هر چه اعتبار کمتر باشد نرخ بهره دریافتی بیشتر است.
نکته ششم: وقتی نرخ بهره افزایش یابد احتمال بازپرداخت اقساط وام کاهش مییابد و احتمال مصادره خانه به وسیله بانک افزایش مییابد.
داستان بحران اقتصادی آمریکا از سپتامبر 2001 شروع میشود. بعد از حمله به برجهای تجارت جهانی و به دلیل اینکه به ناگهان شوک عظیمی(روانی و ناشی از عدم اطمینان به آینده) به بازارهای مالی وارد شده بود وترس ناشی از رکودی که ممکن بود به همین دلیل عدم اطمینان از شرایط بازار ایجاد شود، دولت آمریکا و بانک مرکزی (فدرال رزرو) این کشور وارد عمل شدند.
در سال 2001 فدرال رزرو نرخ بهره (بین بانکی) را کاهش داد به طوری که نرخ بهره از حدود 6درصد در مدت کوتاهی به یکدرصد کاهش یافت. از نرخ بهره بازار به تبع این کاهش به صورت کم سابقهای کاسته شد و (چون بهای وام کاهش یافت) تقاضا برای وام (مخصوصا برای خرید خانه)افزایش پیدا کرد. در نتیجه، تقاضا برای خرید مسکن در آمریکا افزایش یافت. از سوی دیگر عرضه مسکن نمیتواند سریعا افزایش یابد(برای افزایش عرضه به زمان نیاز است که به این موضوع برمیگردیم). افزایش تقاضا (و عدم واکنش سریع عرضه) باعث افزایش قیمت مسکن در آمریکا شد.
وقتی قیمت خانه در حال افزایش است بانک اعتباردهنده نگران بازپرداخت اقساط وام توسط خریدار خانه نیست. دلیل آن هم ساده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
پیشرفت ترافیک در روستاهای آمریکا
رقابت ایمنی ٫ تحرک و اقتصاد
در مرکز آمریکا
مارس 2005
The Road Information Program
1726 M Street ٫ NW٫ Suite 401
Washington٫ DC 20036
Phone:(202) 466-6706
Fax:(202) 785-4722
www.tripnet.org
بنیانگذاری شده در 1971 ٫ برنامه اطلاعات جاده ® ( TRIP ) از واشینگتن ٫ DC یک سازمان غیرانتفاعی است که تحقیق می کند در ٫ برآورد و توزیع اقتصادی و اطلاعات فن آورانه در بحث حمل و نقل بزرگراه . TRIP به وسیله شرکت بیمه حمایت می شود ٫ تولید کننده تجهیزات ٫ توزیع کننده و حمایت کننده ; حرفه های شامل مهندسی بزرگراه ٫ احداث وتدارکات مالی ; نیروی کار اتحادیه ها ; و سازمان کار آمد در ایمنی شبکه حمل ونقل بزرگراه .
خلاصه اجرای
جاده های روستایی کشور یک حلقه بحرانی در سیستم حمل و نقل کشور هستند٫ مشروط بر اینکه دسترسی از ناحیه های شهری به منطقه مرکزی کشور . این جاده ها همچنین حمل و نقل از روستا به بازار را فراهم می کنند و مسیر های اولیه از سفر هستند و تجارت برای تقریبا" 60 میلیون جمعیت که در روستای آمریکا زندگی می کنند . اما جاده های روستایی در حمل ونقل میزانی از ترافیک و تجارت در منطقه مرکزی کشورها پیشرفت می کنند . اغلب نبود ایمنی خیلی مطلوب نشان دهنده این است که تجربه در تصادفات ترافیک جاده ها و بزرگراهها ٫ میزان خیلی بالا از همه موارد مهم است . این گزارش نگریست در وضعیت ٫ استفاده وایمنی از جاده های روستایی کشورهای بین ایالتی و تا حدی مبنی بر یک آنالیز جدید از همه تصادفات کشنده ترافیک روستای در مدت بالای پنج سال از 1999 تا 2003 . مسیرهای روستایی بین ایالتی از آنالیز ایمنی در این گزارش مانع شدند زیرا آنها از استانداردهای ایمنی خیلی بالا ساخته شده اند ٫ و نداشتن مشکلات عادی مهم ایمنی ترافیک در بسیاری از جاده های روستایی . همچنین گزارش به اقدامات بعضی ایالتها در بهبودی ایمنی ترافیک روستایی می نگرد و به پایان رساندن به وسیله نظریه کاهش تلفات ترافیک در جاده های روستایی کشور .
راهنمای یافته های گزارش :
استفاده از جاده های روستایی در حال افزایش است در نتیجه جمعیت روستا افزایش می یابد و بستگی به افزایش جاده ها در ناحیه های روستای دارد .
• سفر در جاده های روستایی با 27 درصد بین سالهای 1990 تا 2002 به وسیله همه وسایل نقلیه و با 32 درصد به وسیله معامله تجاری وسیع افزایش یافت .
• تقریبا" 60 میلیون جمعیت – 21 درصد از جمعیت کشور – در جامعه های روستایی ایالات متحده ( آمریکا ) زندگی می کنند ٫ تقریبا" 11 درصد پس از سال 1990 افزایش یافت .
• میزان جمعیت روستایی در سال 1990 افزایش یافت که تقریبا" سه برابر میزان افزایش جمعیت روستایی در سال 1980 بود .
• جمعیت در ناحیه های روستایی به طور ناهموار افزایش یافت ٫ با افزایش قویتر درشمال و غرب ٫ وناحیه های روستایی در قسمت بالایی و مرکز ایالت افت زیاد جمعیت را متحمل شد .
• 64 درصد از بخش های روستایی کشور ٫ جمعیت زیاد خود را در اولین ودومین نیمه های سال 1990 بدست آورد .
• 18 درصد از جمعیت زیاد بخش های روستایی کشور ٫ در هر دو نیمه سال 1990 کاهش یافت .
• یک بررسی اخیر نشان داد در بخش های روستایی که سازگاری های طبیعی بالایی دارند – آب و هوای ملایم ٫ عوارض زمینی گوناگون یا دسترسی به سطح آب – از سال 1970 تا 1996 به طور متوسط 120 درصد افزایش جمعیت داشتند ٫ در حالیکه ناحیه های روستایی که سازگاری های طبیعی کمی دارند در همین مدت به طور متوسط فقط یک درصد افزایش جمعیت داشتند .
• مخصوصا" ناحیه های روستایی در جنوب و غرب افزایش یافتند ٫ سوخت گیری عمده به وسیله مصارف خانگی شده بود و مهاجرت بین المللی به ناحیه هایی که برای تهییه خانه به هزینه کم نیاز دارند ٫ کیفیت شهر های کوچک درباره زندگی ٫ اما ناحیه های وابسته به پایتخت فاصله های مسافرت زیادی دارند .
• آمار 2000 معلوم کرد که 30 درصد از روستای آمریکایی ها روزانه یک راه برای مسافرت 30 دقیقه ای یا طولانی تر دارند .
• حرکت بازنشسته ها به داخل جامعه های روستایی در سال 1990 آهسته شد و این کاهش میزان تولد در طی عصر تنزل را نتیجه داد ٫ با هجوم آمریکایی های پیر به روستای آمریکا میتوان توقع داشت که تولید نسل کاهش بیابد .
سیستم پخش خوراک کشورها به طور افزایشی متکی به حمل ونقل تولیدات کشاورزی است ٫ شامل غلات ٫ گندم ٫ ذرت و میوه ها وسبزیجات . می توان انتظار داشت به افزایش تجارت برای انتقال کالا به وسیله بخش کشاورزی .
• حمل ونقل مناسب شبکه توزیع خوراک یک بخش بحرانی بیشمار است همچنین توزیع خوراک بیشتر در بخش اقتصاد ٫ در یک زمان پراکنده می شود که تقاضای خوراک بیشتر در ناحیه های شهری متمرکز می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بحران آمریکا
بحران اخیر موسسات مالی آمریکا از نظر ابعاد بزرگترین بحران مالی تاریخ بشریت است. ممکن است نتایج این بحران به بدی بحران مشابه سال 1929 آمریکا نباشد، اما این بحران به احتمال بسیار آمریکا را به رکود اقتصادی خواهد کشاند.
برای درک ابعاد این بحران کافی است که فقط به ابعاد داراییهای شرکتهایی که دچار تنگنا شدند توجه کنید: شرکت لمان برادرز بیش از 600میلیارد دلار بدهی درتراز حساب خود دارد و برای ممانعت از گسترش بحران این شرکت به بقیه بازار (و حتی بعد از اعلام ورشکستگی این شرکت)، این شرکت (با پشتیبانی فدرال رزرو) به میزان 138میلیارد دلار از شرکت جیپی مورگان قرض گرفته است.
شرکت دیگر AIG است که به مراتب بزرگتر از لمان برادرز است و در حقیقت بزرگترین شرکت بیمه آمریکاست. یا دو شرکتی فانیمی فردی مک سرمایهای بالغ بر 5000میلیارد دلار درتراز خود دارند که به مشکل برخوردهاند و دولت فدرال به کمک آنها رفته است. سوال این است که ریشه این بحران چیست؟ و این بحران چگونه شروع شده است؟ نکته اول: یکی از مهمترین وظایف دولت همان گونه که در این یادداشت شرح دادهام به حداقل رساندن نوسانات اقتصادی است. واقعیت این است که اقتصاد کلان یک مملکت به آرامیرشد نمیکند. گاهی با رکود مواجه میشود و گاهی با رشد بسیار سریع. نه رکود خوب است و نه رشد سریعتر از روند درازمدت. وقتی کشوری در حالت رکود است (یعنی تولید ناخالص داخلی کمتر از روند درازمدت آن است) دولت آن کشور یا مخارج خود را افزایش و یا مالیاتها را کاهش میدهد. بانک مرکزی آن کشور از سوی دیگر ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد.
نکته دوم: نرخ بهره در حقیقت قیمت وام دریافتی از بانکها است. اگر نرخ بهره کاهش یابد وام گرفتن ارزانتر میشود. به همین دلیل وقتی نرخ بهره کاهش مییابد مردم بیشتر وام میگیرند و با آن سرمایهگذاری میکنند. یکی از بزرگترین شکلهای سرمایهگذاری در آمریکا هم سرمایهگذاری در خرید و ساخت مسکن است.
نکته سوم: اکثریت قریب به اتفاق آمریکاییها هنگام خرید خانه وام میگیرند. ارزش وام خانه هم گاهی تا 95درصد ارزش خانه است. مثلا برای خرید خانه 500هزار دلاری به بیش از 25هزار دلار آورده نیاز نیست و بقیه ارزش خانه، وام است.
(البته اگر آورده بالاتر باشد نرخ بهره بانکی اعمال شده کاهش مییابد و ... )نکته چهارم: وقتی که فرد وام گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط خرید خانه نیست، بانک وامدهنده خانه وی را تصاحب میکند.
نکته پنجم: نرخ بهره دریافتی توسط مشتری به اعتبار وی بستگی دارد. هر چه اعتبار کمتر باشد نرخ بهره دریافتی بیشتر است.
نکته ششم: وقتی نرخ بهره افزایش یابد احتمال بازپرداخت اقساط وام کاهش مییابد و احتمال مصادره خانه به وسیله بانک افزایش مییابد.
داستان بحران اقتصادی آمریکا از سپتامبر 2001 شروع میشود. بعد از حمله به برجهای تجارت جهانی و به دلیل اینکه به ناگهان شوک عظیمی(روانی و ناشی از عدم اطمینان به آینده) به بازارهای مالی وارد شده بود وترس ناشی از رکودی که ممکن بود به همین دلیل عدم اطمینان از شرایط بازار ایجاد شود، دولت آمریکا و بانک مرکزی (فدرال رزرو) این کشور وارد عمل شدند.
در سال 2001 فدرال رزرو نرخ بهره (بین بانکی) را کاهش داد به طوری که نرخ بهره از حدود 6درصد در مدت کوتاهی به یکدرصد کاهش یافت. از نرخ بهره بازار به تبع این کاهش به صورت کم سابقهای کاسته شد و (چون بهای وام کاهش یافت) تقاضا برای وام (مخصوصا برای خرید خانه)افزایش پیدا کرد. در نتیجه، تقاضا برای خرید مسکن در آمریکا افزایش یافت. از سوی دیگر عرضه مسکن نمیتواند سریعا افزایش یابد(برای افزایش عرضه به زمان نیاز است که به این موضوع برمیگردیم). افزایش تقاضا (و عدم واکنش سریع عرضه) باعث افزایش قیمت مسکن در آمریکا شد.
وقتی قیمت خانه در حال افزایش است بانک اعتباردهنده نگران بازپرداخت اقساط وام توسط خریدار خانه نیست. دلیل آن هم ساده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بررسی ایمنی حمل و نقل در کشور آمریکا
مقدمه
وزارت حمل و نقل آمریکا سالیانه گزارشی از عملکرد بخش حمل و نقل منتشر میکند. یکی از موارد قابل توجه در این گزارش مقوله ایمنی است که ما در این مبحث فاکتورهای ایمنی در بخش زمینی که آمار آن مربوط به سال 2002 میباشد، میپردازیم.
هدف راهبردی در موضوع ایمنی
الف) هدف راهبردی
هدف راهبردی در این زمینه عبارت است از بالا بردن سطح بهداشت و ایمنی عمومی با تلاش در جهت به صفر رساندن مرگ و میر و جراحات مرتبط با حمل و نقل
ب) پیامدهای راهبردی
الف. کاهش تلفات جانی مرتبط با حمل و نقل
ب. کاهش مجروحان مرتبط با حمل و نقل
ایمنی مهمترین هدف راهبردی برای مدیران و برنامهریزان حمل ونقل است. ما باید سعی کنیم تا سود حاصل از حمل و نقل را بالا بریم و در عین حال مخاطرات جانی را کاهش دهیم.
ایمنی راههای اصلی
تصادفات راههای اصلی باعث 95 دصد از تلفات و 99 درصد مجروحان در حمل و نقل و علت اصلی مرگ و میر در سنین 4 تا 33 سال است. هنوز حدود 70 میلیون نفر (25 درصد رانندگان) در هنگام رانندگان یا استفاده از وسایل نقلیه موتوری از کمربند ایمنی استفاده نمیکنند. مشروبات الکلی به تنهایی بزرگترین عامل دخیل در تصادفات مرگبار است (بیش از 17000 مورد در سال). حدوداً 12 درصد از کل کشتگان حوادث وسایل نقلیه موتوری در تصادفات با کامیونهای بزرگ جان باختهاند، در صورتی که کامیونها فقط 4 درصد ار کل وسایل نقلیه ثبت شده میباشند و 7 درصد از سفرها را به خود اختصاص میدهند. تصادفات راههای اصلی، ظرفیت قابل توجهی از بودجه سیستم بهداشت عمومی را به خود اختصاص داده است (بالغ بر 6/230 میلیارد دلار در سال، با به طور متوسط 820 دلار به ازای هر نفر که در ایالات متحده زندگی میکند).
نتایج سال 2002
وزارت حمل و نقل به اهداف تعیین شده در مورد کاهش میزان تلفات راههای اصلی و تلفات مربوط به کامیونها و نرخ رشد آن دست نیافت. تعداد قربانیان ترافیک از 42116 نفر د سال 2001 به صورت تخمینی به 42605 نفر در سال 2002 رسید. با وجود این وزارت حمل و نقل پیشرفتهای اساسی در کاهش میزان تلفات در هر 100 میلیون وسیله نقلیه ـ مایل، به دست آورد و این رقم از 3/3 در سال 1980 به 5/1 در سال 2002 کاهش یافت.
شرح
1996
1997
1998
1999
2000
2001
عملکرد 2002
پیشبینی 2002
محقق نشده
محقق شده
تلفات در راههای اصلی بر اساس هر 100 میلیون مایل سفر وسیله نقلیه
69/1
64/1
58/1
55/1
53/1
51/1
5/1
4/1
(
تلفات مربوط به کامیونهای سنگین
5142
5398
5395
5385282
5082
4984
472
(
تلفات مربوط به کامیونها به ازای هر 100 میلیون مایل سفر تجاری
8/2
8/2
7/2
7/2
6/2
45/2
4/2
2/2
(
جدول 16: خلاصه عملکرد وزارت حمل و نقل آمریکا در بخش ایمنی
شرح
1995
1996
1997
1998
1999
2000
2001
2002
محقق شده
محقق نشده
تعداد مجروحان راههای اصلی به ازای هر 100 میلیون مایل سفر وسیله نقلیه
143
140
131
121
120
116
109
113
(
مجروحان مربوط به حوادث کامیونهای سنگین (هزار نفر)
117
129
131
127
142
140
131
122
(
درصد تلفات در راههای اصلی که مربوط به مشروبات الکی است
41
41
39
39
38
40
41
34
(
جدول 17: گزارش نهایی عملکرد وزارت حمل و نقل در موضوع ایمنی حمل و نقل
اداره ایمنی ترافیک راههای ملی 1(NHTSA)
علیرغم افزایش قابل ملاحظه تعداد وسایل نقلیهای که مسافتهای بیشتری را میپیمایند، میزان سرنشینان قربانی سوانح انواع وسایل نقلیه مسافری در حال کاهش میباشد. کشتههای سنین زیر 4 سال و 5 تا 15 سال در حال کاهش است. همچنین تعداد مصدومین پیاده روند نزولی داشته است، اخیراً قربانیان پیاده برای اولین بار از سال 1995 رو به افزایش گذاشته است. علاوه بر این قربانیان تصادفات مرتبط با مشروبات الکلی و موتور سیکلت افزایش یافته است.
کمربند ایمنی
استفاده از کمربند ایمنی یکی از اولویتهای اصلی برنامههای ایمنی وزارت حمل و نقل است. استفاده از کمربند ایمنی در سال 2002 به مرز 75 درصد رسید که بالاترین میزان از سال 1994 که این پارامتر برای اولین بار (به میزان 58 درصد) اندازهگیری شد، میباشد و یک روند صعودی دارد. در ایالتهایی که قوانین استفاده از کمربند ایمنی سختتر است استفاده از کمربند ایمنی در سال 2002 به عدد مهم 80 درصد رسید و توفیقات اساسی نیز در محدوده شمال شرق و برای خودروهای وانت به چشم میخورد.
اداره ایمنی راهها با بررسی مناطق در معرض خطر که میزان استفاده از کمربند ایمنی در آنها پائینتر از سطح عمومی است شیوه جریمه و ثبت تخلفات را برای اعمال شدیدتر قوانین در ایالتهای دیگر به تصویب قانون اولیه "استفاده از کمربند ایمنی مهمترین عامل افزایش سلامتی سرنشینان میباشد" مبادرت نمود.
در سال 2002 قانون کمک به ایالتها تا سقف پانزده میلیون دلار در جهت حفظ جان سرنشینان به تصویب رسید و این کمکها به 29 ایالت، درحوزه کلمبیا،