لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
اقتصاد آمریکا چگونه کار میکند؟
کار در آمریکا: نقش کارگر
نیروی کار آمریکا در طول تکامل این کشور از جامعه ای کشاورزی به کشوری مدرن و صنعتی تغییرات بسیار اساسی ای کرده است.ایالات متحده تا اواخر قرن 19 کشوری عمدتا کشاورزی بود. کارگران غیر ماهر در اقتصاد ایالات متحده دستمزدهایی ناچیزی که تنها نیمی از دستمزد پرداخت شده به صنعتگران ماهر، استادکاران، و مکانیک ها بود دریافت می کردند. تقریبا 40 درصد از کارگران را کارگران کم مزد یا خیاط های کارخانه های لباس تشکیل می داد که معمولا در شرایطی سخت به زندگی خود ادامه می دادند. با زیاد شدن تعداد کارخانه ها، این بچه ها، زن ها، و مهاجرین فقیر بودند که معمولا برای کار کردن با دستگاه ها استخدام می شدند.
اواخر سده 19 و اوایل سده 20 رشد صنعتی چشمگیری را به دنبال داشت. بسیاری از مردم آمریکا مزارع و شهرهای کوچک را برای کار در کارخانه هایی که برای تولید انبوه سازماندهی شده و متکی به کارگران نسبتا غیر ماهر بوده و دستمزدهای ناچیز پرداخت می کردند ترک گفتند. در چنین شرایطی بود که اتحادیه های کارگری به تدریج قدرت پیدا کردند. آنها سرانجام در محیط های کاری کارگران بهبودهای چشمگیری ایجاد کردند. آنها همچنین موجب تغییر سیاست های کشور آمریکا شدند؛ اتحادیه های کارگری که در اغلب موارد با حزب دموکرات همسو بودند، رای دهندگان کلیدی بسیاری از قوانین اجتماعی که از زمان معامله جدید (1) رئیس جمهور فرانکلین دی روزولت (2) در دهه 1930 تا دولت های کندی (3) و جانسون (4) در دهه 1960 به تصویب رسید را تشکیل می دادند.با وجود اینکه کار سازمان یافته تا به امروز هنوز نیروی سیاسی و اقتصادی مهمی به شمار می رود، نفوذ آن به میزان چشمگیری کاهش یافته. تولید اهمیت خود را نسبتا از دست داده و بخش خدمات رشد کرده است. امروز بخش فزاینده ای از نیروی کار آمریکا صاحب مشاغل اداری است تا مشاغل کارگاهی و غیر ماهر. اما در عین حال، صنایع جدیدتر به دنبال نیروی کار بسیار ماهری می گردد که بتواند خود را با تغییرات دائم در رشته کامپیوترها و فن آوری های جدید وفق دهد. تاکید در حال رشد بر سفارشی سازی و نیاز به تغییرات پی در پی در محصولات به منظور پاسخگویی به تقاضای بازار برخی کارفرمایان را بر آن داشته تا از سلسله مراتب افراط آمیز کاسته و در عوض به تیم های کارگران خود فرمان میان رشته ای تکیه کنند.
کار سازمان یافته که ریشه در صنایعی همچون فولاد و ماشین آلات سنگین دارد، در پاسخگویی به این تغییرات دچار مشکل بوده. کار اتحادیه ها از بعد از جنگ جهانی دوم رونق گرفت اما با کاهش تعداد کارگرهای استخدام شده در صنایع تولیدی سنتی، تعداد اعضای اتحادیه ها نیز کاهش یافت. کارفرمایان در رویارویی با چالش های روز افزون رقبای خارجی کم درآمد، به دنبال سیاست های استخدامی انعطاف پذیرتری هستند تا از کارکنان موقت یا پاره وقت استفاده بیشتری کرده و بر برنامه های حقوق و مزایا که به منظور ایجاد روابط بلند مدت با کارکنان طراحی شده اند تاکید نشود. آنها همچنین با حرکت های انجام شده در جهت سازماندهی اتحادیه ها و اعتصاب ها با تهاجم بیشتری مبارزه کرده اند. سیاستمداران که زمانی میل به مقاومت در برابر قدرت اتحادیه ها نداشتند امروز قوانینی به تصویب رسانده اند که پایگاه اتحادیه ها را بیش از این تضعیف کند. در همین حال، بسیاری از کارگران ماهر جوان تر اتحادیه ها را رویداد تاریخی ای می دانند که استقلال آنها را محدود می سازد. تنها در بخش هایی که عمدتا به صورت انحصاری عمل می کنند - مانند مدارس دولتی و عمومی - است که اتحادیه ها ترقی داشته اند.
علی رغم تمام قدرت از دست رفته اتحادیه ها، کارکنان ماهر در صنایع موفق اخیرا از تغییرات به وجود آمده در محیط های کار خود بهره های فراوان برده اند. اما کارگران غیر ماهر در صنایع سنتی تر معمولا با مشکل روبرو هستند. دهه های 80 و 90 میلادی شاهد به وجود آمدن شکاف در حال گسترشی میان دستمزد کارگران ماهر و غیر ماهر بود. با وجود اینکه کارگران آمریکایی در اواخر دهه 90 دهه پر رونقی که مولود رشد اقتصادی قوی و نرخ بیکاری پایین بود را پشت سر می گذاشتند، بسیاری از آنها با بی اطمینانی به آینده می نگریستند.
استانداردهای کار
اقتصاددانان بخشی از موفقیت اقتصادی آمریکا را به انعطاف پذیری بازار کار این کشور نسبت می دهند. به کارفرمایان می گویند توان رقابتی آنها تا حدودی وابسته به داشتن آزادی برای استخدام و خاتمه خدمت دادن همگام با تغییرات بازار است. در عین حال، کارگران آمریکایی خود به طور عرفی متحرک هستند؛ بسیاری از آنها تغییر شغل را وسیله ای برای بهبود زندگی خود می بینند. اما از سوی دیگر، کارفرمایان نیز می دانند که امنیت کاری از مهم ترین اهداف اقتصادی کارگران است و اینکه کارگران بسیار ثمربخش تر خواهند بود اگر باور کنند که مشاغل آنها فرصت های پیشرفت بلند مدت در اختیار آنها می گذارد.
تاریخ کار آمریکا همواره شاهد تنش در میان این دو ارزش بوده - انعطاف پذیری و تعهد بلند مدت. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تاکید کارفرمایان بر انعطاف پذیری از اواسط دهه 80 میلادی بیشتر شده. شاید رابطه میان کارفرمایان و کارکنان به این دلیل ضعیف شده باشد. با این حال هنوز مجموعه وسیعی از قوانین ایالتی و فدرال از حقوق کارگران دفاع می کنند. بعضی از مهم ترین قوانین کار فدرال به شرح زیر است.· قانون استانداردهای عادلانه کار (5) مصوب 1938 حداقل دستمزد و حداکثر ساعات کار را تنظیم، و همچنین مقرراتی برای پرداخت اضافه کاری و استانداردهایی برای جلوگیری از سوء استفاده از کار کودکان تعیین می کند. این قانون در 1963 اصلاح شد تا از هرگونه تبعیض در تعیین دستمزد زن ها جلوگیری به عمل آید. کنگره حداقل دستمزد را مرتبا تعدیل می کند، اگرچه این مسئله معمولا از لحاظ سیاسی بحث انگیز است. بااینکه حداقل دستمزد در 1999، 5.15 دلار بود، تقاضای برای کارگر در آن زمان تا حدی رشد کرد که بسیاری از کارفرمایان - حتی آنهایی که کارگران غیر ماهر استخدام می کردند - دستمزدهای بالاتر از حداقل می پرداختند. برخی از ایالت ها حداقل دستمزدهای بیشتری دارند.
· قانون حقوق مدنی (6) مصوب 1964 می گوید کارفرمایان اجازه ندارند در امور استخدامی بر مبنای نژاد، جنسیت، دین، و ملیت اصلی تبعیض قائل شوند (این قانون اعمال تبعیض را همچنین در رای دادن و تامین مسکن ممنوع می سازد).· قانون سن و تبعیض در استخدام (7) مصوب 1967 از کارگران مسن تر در برابر تبعیض شغلی دفاع می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه و پرسش کلیدی
ملموس و محسوس ترین دستاور آمریکا در سرنگون سازی حکومت بعثی صدام اینگونه عنوان می شود که: آمریکا در لوای نظام نوین جهانی و گسترش حقوق بشر، موفق شد ذخایر عظیم نفتی عراق را در اختیار بگیرد و از این طریق تأخیر اقتصادی خود نسبت به قدرتهای نوپیدایی چون اتحادیه اروپا، ژاپن و چین را جبران نماید. همانگونه که ملاحظه می شود دفاع از این حکم کلی، به لحاظ متدولوژیک، میسر نیست و هنگامی می توان به صحت و سقم آن پی برد که مقادیر احتیاج آمریکا به نفت و ارقام صادرات نفتی عراق، بصورتی دقیق و ریاضی بیان شود. بدین ضرورت، تحلیل حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ یابد که:
ظرفیت انرژیک عراق طی دو دهة آینده چقدر است و استراتژی آمریکا در قبال این ظرفیت تابع چه قواعدی است؟
پاسخ پرسش فوق را از رهگذر تبیین ظرفیت، توان تولید و تأسیسات صادراتی عراق مورد مطالعه قرار خواهیم داد و هزینه- نتیجه جنگ اخیر را با توجه به مناسبات انرژیک صادر مصرف کننده نفت طی دو دهه آینده (2023-2003) را به بحث و نقد خواهیم نهاد.
پردازش پرسش کلیدی
طرح این موضوع که جنگ اخیر به انگیزه سلطه بر ذخایر نفتی صورت گرفت، مسألهای را حل نمی کند، برای حل مسأله، باید در ذیل پرسش کلیدی صفحه قبل، به پرسش فرعی زیر هم پاسخ گفت؛
1.میزان دقیق ذخایر نفتی عراق و مقام این کشور در میان صادرکنندگان عمدة نفت؟
2.تخمین توان صادراتی عراق طی 20 سال آینده؟
3.نیازمندی (فنی، سرمایه ای، مدیریتی) صنعت نفت عراق برای صادرات انبوه؟
4.میزان وابستگی انرژیک آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه از بخصوص از عراق؟
5.پیامدهای هماهنگی انرژیک- استراتژیک آمریکا و عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؟
به نظر می رسد تبیین ریاضی پاسخ این پرسشها، می تواند تحلیلی انرژیک از جنگ اخیر ارایه نماید. البته اعتبار این قبیل تبیین ها هم هنگامی مضاعف خواهد بود که ارقام ارایه شده و مورد استناد با استفاده از داده های نشریات فنی انرژی بوده و حتیالامکان از تکیه بر تخمین های سیاسی و مقطعی پرهیز نماید. آنچه در پی میخوانید پاسخ به پرسش های فوق و در نهایت تحلیل انرژیک عراق برای آمریکاست.
1.مقام انرژیک عراق
از مجموع 900 میلیارد بشکه نفت کشف شده دنیا، 700 میلیارد بشکه آن متعلق به کشورهای عضو اوپک است که عراق هم، یکی از اعضای آن میباشد. بدین ترتیب حدود 78% ذخایر قطعی جهان متعلق به کشورهای اوپک است و از این 78% هم، سهم عراق حدود 14 درصد است یعنی عراق پس از عربستان سعودی که 37% ذخایر نفتی اوپک را داراست، مقام دوم را دارد و کشورهایی چون کویت، ایران، ونزوئلا و امارات متحده به ترتیب با دارا بودن 13،9، 9و8 درصد ذخایر قطعی اوپک مقام های بعدی را احراز کردهاند.
در حال حاضر عراق می توان روزانه 3200 هزار بشکه نفت تولید کند. از آنجا که تأسیسات اکتشاف، تولید و صدور (نفت کش و خطوط لوله)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
پیشرفت ترافیک در روستاهای آمریکا
رقابت ایمنی ٫ تحرک و اقتصاد
در مرکز آمریکا
مارس 2005
The Road Information Program
1726 M Street ٫ NW٫ Suite 401
Washington٫ DC 20036
Phone:(202) 466-6706
Fax:(202) 785-4722
www.tripnet.org
بنیانگذاری شده در 1971 ٫ برنامه اطلاعات جاده ® ( TRIP ) از واشینگتن ٫ DC یک سازمان غیرانتفاعی است که تحقیق می کند در ٫ برآورد و توزیع اقتصادی و اطلاعات فن آورانه در بحث حمل و نقل بزرگراه . TRIP به وسیله شرکت بیمه حمایت می شود ٫ تولید کننده تجهیزات ٫ توزیع کننده و حمایت کننده ; حرفه های شامل مهندسی بزرگراه ٫ احداث وتدارکات مالی ; نیروی کار اتحادیه ها ; و سازمان کار آمد در ایمنی شبکه حمل ونقل بزرگراه .
خلاصه اجرای
جاده های روستایی کشور یک حلقه بحرانی در سیستم حمل و نقل کشور هستند٫ مشروط بر اینکه دسترسی از ناحیه های شهری به منطقه مرکزی کشور . این جاده ها همچنین حمل و نقل از روستا به بازار را فراهم می کنند و مسیر های اولیه از سفر هستند و تجارت برای تقریبا" 60 میلیون جمعیت که در روستای آمریکا زندگی می کنند . اما جاده های روستایی در حمل ونقل میزانی از ترافیک و تجارت در منطقه مرکزی کشورها پیشرفت می کنند . اغلب نبود ایمنی خیلی مطلوب نشان دهنده این است که تجربه در تصادفات ترافیک جاده ها و بزرگراهها ٫ میزان خیلی بالا از همه موارد مهم است . این گزارش نگریست در وضعیت ٫ استفاده وایمنی از جاده های روستایی کشورهای بین ایالتی و تا حدی مبنی بر یک آنالیز جدید از همه تصادفات کشنده ترافیک روستای در مدت بالای پنج سال از 1999 تا 2003 . مسیرهای روستایی بین ایالتی از آنالیز ایمنی در این گزارش مانع شدند زیرا آنها از استانداردهای ایمنی خیلی بالا ساخته شده اند ٫ و نداشتن مشکلات عادی مهم ایمنی ترافیک در بسیاری از جاده های روستایی . همچنین گزارش به اقدامات بعضی ایالتها در بهبودی ایمنی ترافیک روستایی می نگرد و به پایان رساندن به وسیله نظریه کاهش تلفات ترافیک در جاده های روستایی کشور .
راهنمای یافته های گزارش :
استفاده از جاده های روستایی در حال افزایش است در نتیجه جمعیت روستا افزایش می یابد و بستگی به افزایش جاده ها در ناحیه های روستای دارد .
• سفر در جاده های روستایی با 27 درصد بین سالهای 1990 تا 2002 به وسیله همه وسایل نقلیه و با 32 درصد به وسیله معامله تجاری وسیع افزایش یافت .
• تقریبا" 60 میلیون جمعیت – 21 درصد از جمعیت کشور – در جامعه های روستایی ایالات متحده ( آمریکا ) زندگی می کنند ٫ تقریبا" 11 درصد پس از سال 1990 افزایش یافت .
• میزان جمعیت روستایی در سال 1990 افزایش یافت که تقریبا" سه برابر میزان افزایش جمعیت روستایی در سال 1980 بود .
• جمعیت در ناحیه های روستایی به طور ناهموار افزایش یافت ٫ با افزایش قویتر درشمال و غرب ٫ وناحیه های روستایی در قسمت بالایی و مرکز ایالت افت زیاد جمعیت را متحمل شد .
• 64 درصد از بخش های روستایی کشور ٫ جمعیت زیاد خود را در اولین ودومین نیمه های سال 1990 بدست آورد .
• 18 درصد از جمعیت زیاد بخش های روستایی کشور ٫ در هر دو نیمه سال 1990 کاهش یافت .
• یک بررسی اخیر نشان داد در بخش های روستایی که سازگاری های طبیعی بالایی دارند – آب و هوای ملایم ٫ عوارض زمینی گوناگون یا دسترسی به سطح آب – از سال 1970 تا 1996 به طور متوسط 120 درصد افزایش جمعیت داشتند ٫ در حالیکه ناحیه های روستایی که سازگاری های طبیعی کمی دارند در همین مدت به طور متوسط فقط یک درصد افزایش جمعیت داشتند .
• مخصوصا" ناحیه های روستایی در جنوب و غرب افزایش یافتند ٫ سوخت گیری عمده به وسیله مصارف خانگی شده بود و مهاجرت بین المللی به ناحیه هایی که برای تهییه خانه به هزینه کم نیاز دارند ٫ کیفیت شهر های کوچک درباره زندگی ٫ اما ناحیه های وابسته به پایتخت فاصله های مسافرت زیادی دارند .
• آمار 2000 معلوم کرد که 30 درصد از روستای آمریکایی ها روزانه یک راه برای مسافرت 30 دقیقه ای یا طولانی تر دارند .
• حرکت بازنشسته ها به داخل جامعه های روستایی در سال 1990 آهسته شد و این کاهش میزان تولد در طی عصر تنزل را نتیجه داد ٫ با هجوم آمریکایی های پیر به روستای آمریکا میتوان توقع داشت که تولید نسل کاهش بیابد .
سیستم پخش خوراک کشورها به طور افزایشی متکی به حمل ونقل تولیدات کشاورزی است ٫ شامل غلات ٫ گندم ٫ ذرت و میوه ها وسبزیجات . می توان انتظار داشت به افزایش تجارت برای انتقال کالا به وسیله بخش کشاورزی .
• حمل ونقل مناسب شبکه توزیع خوراک یک بخش بحرانی بیشمار است همچنین توزیع خوراک بیشتر در بخش اقتصاد ٫ در یک زمان پراکنده می شود که تقاضای خوراک بیشتر در ناحیه های شهری متمرکز می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .docx :
/
قاره آمریکا یکی از قارههای کره زمین است. این قاره ۳/۸٪ از مساحت زمین و ۴/۲۸٪ از مساحت خشکیها را در بر میگیرد. همچنین ۱۴٪ از جمعیت جهان برابر با ۹۰۰ میلبون نفر در این قاره زندگی میکنند. این قاره به سه بخش آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی بخش میشود.
کشورها
قاره آمریکا شامل ۳۵ کشور مستقل میشود. همچنین بیش از ۲۰ جزیره مستعمره در آمریکای مرکزی وجود دارند. علاوه بر اینها منطقه گویان فرانسه در آمریکای جنوبی نیز در استعمار کشور فرانسه میباشد.
از جمله کشورهای مستقل این قاره: ایالات متحده آمریکا - کانادا - مکزیک - برزیل - آرژانتین - کلمبیا - ونزوئلا - پرو - کوبا - شیلی - گواتمالا - نیکاراگوئه - اروگوئه - اکوادور - پاناما - دومینیکن - جامائیکا - کاستاریکا - بولیوی - هندوراس - السالوادور - پاراگوئه - ترینیداد و توباگو - هائی تی و......
برخی کشورهای غیرمستقل(مستعمره) قاره آمریکا : گویان فرانسه - پورتوریکو (ایالات متحده) - آنتیل (هلند) - گوادلوپ (فرانسه) - برمودا(بریتانیا) - مارتینیک(فرانسه) - ویرجین (آمریکا و انگلیس)- مونتسرات(بریتانیا)- آروبا(هلند) و......
اقتصاد
/
نقشه سیاسی قاره آمریکا
برخلاف کشورهای آمریکای شمالی که وضعیت اقتصادی خوبی دارند، بیشتر کشورهای آمریکای لاتین(شامل آمریکای جنوبی و مرکزی) اوضاع اقتصادی چندان خوبی ندارند. تنها برزیل، آرژانتین، ونزوئلا و کلمبیا هستند که اقتصاد نسبتا بهتری دارند. تقریبا همه کشورهای آمریکای مرکزی (که اکثرا جزیرهای هستند) از صنعت توریسم کسب درآمد میکنند. در سرتاسر قاره آمریکا فقط دو کشور بولیوی و پاراگوئه هستند که به دریاهای آزاد راه ندارند و فاقد سواحل و بنادر میباشند؛ که این دو کشور (خصوصاً بولیوی) فقیرترین کشورهای آمریکایی هستند.
جغرافیای طبیعی
از ساختارهای طبیعی این قاره میتوان به موارد زیر اشاره نمود: رشته کوههای راکی - رشته کوههای آند - خلیج مکزیک - دریای کارائیب - جنگلهای آمازون - بیابان آتاکاما(شیلی) - کوههای گویان -رودخانه میسی سی پی - دریاچه سوپریور و.....
پروفسور حمید مولانا
ابرقدرت آمریکا یک ابرقدرت مسیحی از نوع آمریکایی است. گسترش نفوذ آمریکا از جنگ جهانی دوم به این معنی بوده است که ارزش های مسیحی نوع آمریکائی درباره فرد، طبیعت، و جامعه نیز در دنیا اشاعه یافته است.
مسیحیت در آمریکا، بویژه فرقه پروتستان همیشه میسیونری، با مأموریت، تبلیغاتی و در بسیاری موارد تندرو و مبارزه کننده و گاهی رادیکال بوده است. ائتلاف سیاسی جناح های حزب جمهوریخواه که هفت سال قبل جرج دبلیو بوش(پسر) را به کاخ سفید فرستاد از مذهبیون تندرو مسیحی، از نو محافظه کاران رادیکال و از صهیونیست های آتشین بود.
بوش در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری توانست توجه 30 تا 40 درصد از مسیحیانی را که به قرائت انجیل علاقه ویژه ای دارند به طرف حزب جمهوریخواه جلب کند. برای اولین بار در تاریخ آمریکا حزب جمهوریخواه در عمل به یک حزب سیاسی- مذهبی آمریکا تبدیل شده است. حزب دموکرات که گروه و حزب دوم مسلط بر آمریکاست بعد سکولار (غیردینی) تشکل سیاسی و انتخاباتی آمریکا را تشکیل می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بررسی ایمنی حمل و نقل در کشور آمریکا
مقدمه
وزارت حمل و نقل آمریکا سالیانه گزارشی از عملکرد بخش حمل و نقل منتشر میکند. یکی از موارد قابل توجه در این گزارش مقوله ایمنی است که ما در این مبحث فاکتورهای ایمنی در بخش زمینی که آمار آن مربوط به سال 2002 میباشد، میپردازیم.
هدف راهبردی در موضوع ایمنی
الف) هدف راهبردی
هدف راهبردی در این زمینه عبارت است از بالا بردن سطح بهداشت و ایمنی عمومی با تلاش در جهت به صفر رساندن مرگ و میر و جراحات مرتبط با حمل و نقل
ب) پیامدهای راهبردی
الف. کاهش تلفات جانی مرتبط با حمل و نقل
ب. کاهش مجروحان مرتبط با حمل و نقل
ایمنی مهمترین هدف راهبردی برای مدیران و برنامهریزان حمل ونقل است. ما باید سعی کنیم تا سود حاصل از حمل و نقل را بالا بریم و در عین حال مخاطرات جانی را کاهش دهیم.
ایمنی راههای اصلی
تصادفات راههای اصلی باعث 95 دصد از تلفات و 99 درصد مجروحان در حمل و نقل و علت اصلی مرگ و میر در سنین 4 تا 33 سال است. هنوز حدود 70 میلیون نفر (25 درصد رانندگان) در هنگام رانندگان یا استفاده از وسایل نقلیه موتوری از کمربند ایمنی استفاده نمیکنند. مشروبات الکلی به تنهایی بزرگترین عامل دخیل در تصادفات مرگبار است (بیش از 17000 مورد در سال). حدوداً 12 درصد از کل کشتگان حوادث وسایل نقلیه موتوری در تصادفات با کامیونهای بزرگ جان باختهاند، در صورتی که کامیونها فقط 4 درصد ار کل وسایل نقلیه ثبت شده میباشند و 7 درصد از سفرها را به خود اختصاص میدهند. تصادفات راههای اصلی، ظرفیت قابل توجهی از بودجه سیستم بهداشت عمومی را به خود اختصاص داده است (بالغ بر 6/230 میلیارد دلار در سال، با به طور متوسط 820 دلار به ازای هر نفر که در ایالات متحده زندگی میکند).
نتایج سال 2002
وزارت حمل و نقل به اهداف تعیین شده در مورد کاهش میزان تلفات راههای اصلی و تلفات مربوط به کامیونها و نرخ رشد آن دست نیافت. تعداد قربانیان ترافیک از 42116 نفر د سال 2001 به صورت تخمینی به 42605 نفر در سال 2002 رسید. با وجود این وزارت حمل و نقل پیشرفتهای اساسی در کاهش میزان تلفات در هر 100 میلیون وسیله نقلیه ـ مایل، به دست آورد و این رقم از 3/3 در سال 1980 به 5/1 در سال 2002 کاهش یافت.
شرح
1996
1997
1998
1999
2000
2001
عملکرد 2002
پیشبینی 2002
محقق نشده
محقق شده
تلفات در راههای اصلی بر اساس هر 100 میلیون مایل سفر وسیله نقلیه
69/1
64/1
58/1
55/1
53/1
51/1
5/1
4/1
(
تلفات مربوط به کامیونهای سنگین
5142
5398
5395
5385282
5082
4984
472
(
تلفات مربوط به کامیونها به ازای هر 100 میلیون مایل سفر تجاری
8/2
8/2
7/2
7/2
6/2
45/2
4/2
2/2
(
جدول 16: خلاصه عملکرد وزارت حمل و نقل آمریکا در بخش ایمنی
شرح
1995
1996
1997
1998
1999
2000
2001
2002
محقق شده
محقق نشده
تعداد مجروحان راههای اصلی به ازای هر 100 میلیون مایل سفر وسیله نقلیه
143
140
131
121
120
116
109
113
(
مجروحان مربوط به حوادث کامیونهای سنگین (هزار نفر)
117
129
131
127
142
140
131
122
(
درصد تلفات در راههای اصلی که مربوط به مشروبات الکی است
41
41
39
39
38
40
41
34
(
جدول 17: گزارش نهایی عملکرد وزارت حمل و نقل در موضوع ایمنی حمل و نقل
اداره ایمنی ترافیک راههای ملی 1(NHTSA)
علیرغم افزایش قابل ملاحظه تعداد وسایل نقلیهای که مسافتهای بیشتری را میپیمایند، میزان سرنشینان قربانی سوانح انواع وسایل نقلیه مسافری در حال کاهش میباشد. کشتههای سنین زیر 4 سال و 5 تا 15 سال در حال کاهش است. همچنین تعداد مصدومین پیاده روند نزولی داشته است، اخیراً قربانیان پیاده برای اولین بار از سال 1995 رو به افزایش گذاشته است. علاوه بر این قربانیان تصادفات مرتبط با مشروبات الکلی و موتور سیکلت افزایش یافته است.
کمربند ایمنی
استفاده از کمربند ایمنی یکی از اولویتهای اصلی برنامههای ایمنی وزارت حمل و نقل است. استفاده از کمربند ایمنی در سال 2002 به مرز 75 درصد رسید که بالاترین میزان از سال 1994 که این پارامتر برای اولین بار (به میزان 58 درصد) اندازهگیری شد، میباشد و یک روند صعودی دارد. در ایالتهایی که قوانین استفاده از کمربند ایمنی سختتر است استفاده از کمربند ایمنی در سال 2002 به عدد مهم 80 درصد رسید و توفیقات اساسی نیز در محدوده شمال شرق و برای خودروهای وانت به چشم میخورد.
اداره ایمنی راهها با بررسی مناطق در معرض خطر که میزان استفاده از کمربند ایمنی در آنها پائینتر از سطح عمومی است شیوه جریمه و ثبت تخلفات را برای اعمال شدیدتر قوانین در ایالتهای دیگر به تصویب قانون اولیه "استفاده از کمربند ایمنی مهمترین عامل افزایش سلامتی سرنشینان میباشد" مبادرت نمود.
در سال 2002 قانون کمک به ایالتها تا سقف پانزده میلیون دلار در جهت حفظ جان سرنشینان به تصویب رسید و این کمکها به 29 ایالت، درحوزه کلمبیا،