لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بسعه تعالی
آئین بودا و زندگى نامه او
بیوگرافى و شرح حال
بودا؟ نام اصلى او سیدرتا است ، مردى از خاندان کاشاتریا از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه بنارس به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، برهمنان ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد سیدرتا در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که سیدرتا در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است .سیدرتاتوضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد. از قصه گو پرسید: این کیست ؟ قصه گو مى گوید: این مرد بیمار و ناتوان است . بودا مى پرسد: بیمارى چیست ؟ جواب مى شنود که : بیمارى نوعى گرفتارى و تحول جسمى است که در آدمیان پدید مى آید و سلامتى را سلب مى کند. بودا مى پرسد: آیا ممکن است این بیمارى در من راه یابد؟ قصه گو پاسخ مى دهد: آرى به سراغ تو نیز خواهد آمد. بودا مى پرسد: آیا من نیز چنین زار و نزار خواهم شد؟ قصه گو مى گوید: آرى تو نیز چنین خواهى شد. سیدرتا مى گوید: مرا به خانه بازگردانید، امروز گردش مرا بس است . دوران خلوت و انزواى بودا آغاز شد. وى به پیرى بیمارى و عواقب آن مى اندیشید. بار دیگر بودا راهى سیاحت مى شود و این بار مرده اى را مى بیند و دوباره سئوالات او آغاز مى شود: این کیست و چیست ؟ چرا مرده ؟ آیا من نیز خواهم مرد؟ از سرنوشت او مى پرسد، جواب مى شنود که در آن جهان دیگر کسى را ندارد، و کسى او را نمى شناسد، و... بودا برخود مى لرزد، مى ترسد و به کاخ باز مى گردد. دوران امساک بودا شروع مى شود، از همه کس و همه چیز جدا مى شود، سخت در اندیشه پیرى بیمارى و مرگ فرو رفته است . بار دیگر به سیاحت مى رود و این بار فرد فقیر ژنده پوشى را مى بیند که در عالم خلسه فرو رفته ، با سرى تراشیده و حالتى متغیر، همچون کوه استوار و محکمم که گوئى با تمام مظاهر مادى دنیا در حال جنگ است و در آستانه پیروزى بر دنیا و مافیها قرار دارد. سئوالات بودا آغاز مى شود: این کیست ؟ چرا چنین کرده ؟ با مردم قهر است ؟ با زندگى چى ؟ و جواب مى شنود که او مردى راهب است ، مرتاض است ، ریاضت مى کشد. و سئوالات بودا: مرتاض ؟ ریاضت ؟ آرى ریاضت یعنى مبارزه با غرایز و بریدن از جاذبه هاى مادى و دنیوى و پیوستن به دنیائى دیگر... سخنان قصه گوى بودا در او اثر عمیقى مى کند. تقاضا مى کند که وى را به نزد مرتاض ببرد تا از سخنان او درسى بیاموزد. در این دیدار، زندگى آرام و بى دغدغه راهب تاءثیر شگرفى بر بودا گذاشت و میسر زندگى او را به طور کلى دگرگون کرد و سرانجام از او شخصیت و آئینى ساخت که امروز در چند کشور بزرگ جهان پیروان فراوانى دارد.بودا در کاپیلاواستودر جنوب نپال درسال 560 یا 563 ق .م متولد شد. نام قبیله و خاندان او گوتما بود، لذا وى را ملقب به سکیا مونسى یعنى داناى قبیله ساکیا کردند. و چون بعدا به ارشاد وهدایت مردم جامعه خویش پرداخت ، او را بودا یعنى نور و درخشان گفته اند. این نام ولقب تا به امروز در میان جوامع بشرى به رسمیت شناخته شده و تعالیم او نیز به همین عنوان بودائیسم بودائى نامیده مى شود. پدر بودا یکى از پادشاهان یک ایالت هند بود. در قلمرو سلطنت او، افکار برهمنى و فلسفه هاى مختلف هندى حضور داشت . محور این آراء و افکار فلسفى همان گونه که در مباحث گذشته آمد، بر تزکیه و نجات انسان درتلقى هندى آن استوار بود. و آنگونه که گذشت ، پدر هراسان از سرنوشت فرزند چنا ن تدابیرى اندیشید و مراقبت هائى معمول داشت . اما دیدیم که بودا از کاخ مجلل پاى به بیرون نهاد و دگرگون شد. محققان تاریخ ادیان برآنند که دو حادثه مهم در کاخ زندگى بودا او را متحول نمود. این دو حادثه به لحاظ محتوى همان برخوردهاىخارج از کاخ را در بردارد. حادثه نخست بیمارى یک رقاصه است که توجه بودا را به خود جلب کرد، رقاصه اى که مبتلا به بیمارى سل بود و سرنوشت دردناک خود و خواهرش را که او نیز از بیمارى سل در گذشته بود، براى بودا باز گفته بود. حادثه دوم وصیت این رقاصه درحال مرگ به بودا است که از فقر و پیرى مادرش براى او گفته بود. پیش گوئى برهمنان درباره سیدرتا والدین او را نگران ساخته بود. طرح ازدواج بودا تلاشى براى رهائى از خلوت گزینى او است . اما بودا دیگر متعلق به این دنیا نیست و ازدواج نتوانست او را از تفکر و اندیشه باز دارد و خلاء وجودى او را پر کند. سیدرتا همچنان درخلوت خویش ، غرق در دناى دیگرى است . مشاهدات بودا (پیرى بیمارى فقر، مرگ ،ریاضت و...) سخت او را به خود مشغول کرده است . او از مرتاض آموخته بود که باید رنج را رها کرد و بى بى رنجى رسید؛ به بى رنگى ، به بى نیازى و... مرتاض به اینها رسیده بود و بودا در اندیشه شدن ، رسیدن و رهائى ازرنج . اینکه بودا فرزندى دارد. و در شب تصمیم و سرنوشت به اتاق همسر و فرزندش مى رود، مادر و فرزند خوابیده بودند، بودا آن دو را از خواب بیدار نمى کند و با آنان وداع مى کند. از تاریکى شب استفاده کرد و راهى جنگل شد .اندکى بعد اسبش را نیز رها مى کند تا یادگار اشرافیت را با خود نداشته باشد. در انبوه جنگل گم مى شود، مى رود و مى رود تا به پنج برهمن کهنسال مى رسد. به جمع آنان مى پیوندد. ریاضت بودا آغاز شد. او در این راه آنچنان کوشید که در آستانه نیروانا قرار گرفت . تا آنجا متعالى شد که بر همه پارسایان روزگار خویش پیشى جست . او دیگر سیدرتا کاشاتریا و... نیست، بوداست که تارک تمام لذات مادى و تجملات دنیوى است . بودا از شهرت رنج مى برد و بار دیگر از جامعه فاصله مى گیرد. در کنار درختى منزل مى کند و تصمیمى مى گیرد در زیر همین درخت بماند تا بمیرد. این درخت بو بود. بودهى از ریشه بیدار شدن و آگاه شدن ، روشن شدن ، اشراق وعرفان است . بودا سالها در کنار درخت بومى ماند تا پیروز مى شود،نجات مى یابد و به حقیقت مى رسد. آنگاه لباس بودائى بر تن مى کند. گویند نام اواز همین درخت بودهى گرفته شده است .در پاى همین درخت به نیرواناحقیقت مطلق رسید. از زیر همین درخت به زادگاهش برگشت ، ژنده پوش ، برهنه پا، درویش وار و در هیبت یک مرتاض. ابتدا مردم زادگاهش را دعوت مى کند، برخى از مردم دعوت او را پذیرفتند و برخى دیگر زندگى مادى را ترجیح دادند. بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى درگذشت . آخرین کلام وى خطاب به راهبان این بود: هر چه مرکب است ، دستخوش تباهى و فنا است . پیروان اولیه بودا، نخستین معبد بودائى سانگهارا بنا کردند و دعوت خود را درشمال هند آغاز نمودند .
افسانه هاى بودا؛
گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافله و کالاى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا افتاد، او و همراهانش به دیدار وى شتافتند و صدقاتى در کنارش یا در کشکولش انداختند. این کشکول بعدها سمبل ریاضت کشان بودائى شد.بازرگان مزبور و یاران او در کنار بودا نشستند و به او غذا تعارف کردند. بودا به آرامى غذا خورد. دو بازرگان که تاپوسا و بهالى کا نام داشتند، در مقابل او زانو زده و گفتند: اى بوداى مقدس ! ما به تو و آئین تو پناه مى آوریم و از تو مى خواهیم که ما را تا پایان عمر از پیروان خود بشمار آورى این دو بازرگان از نخستین پیروان بودا بشمار مى روند. بازرگانان از نزد بودا برخاسته به سوى آن پنج راهب رفتند، راهبان به آنان توجهى نکردند. وقتى بودا به نزدشان آمد، به استقبال او شتافتند. چون بودا جلوس کرد، راهبان به دورش حلقه زدند. راهبان پرسیدند: آیا سرانجام به مقصود خود دست یافتى و به درک حقیقت نائل شدى بودا گفت : آرى مرتاضان با تردید گفتند: اى گوتاما! چگونه به معرفت و نجات راه یافتى در صورتى که زهد و ریاضت را ترک گفتى و به زندگى مادى پرداختى (مقصود خوردن غذاى بازرگانان بود)! بودا گفت : جویندگان حقیقت هرگز در دام مادیان و لذائذ دنیا گرفتار نمى شوند. گوش فرا دهید! تا هنگامى که چرخ زمان بگردد و آدمى زندگى کند، عمل نیز وجود خواده داشت . و چون بذر نیکى کاشتى ، ثمر خوب درو مى شود، و چون اعمال بد باشد، جز بدى و رنج چه انتظارى مى توان داشت . پس باید تا مى توان ، نیکى کرد و از پلیدى و بدى دورى جست و از علائق و شهوات خود را دور نگاه داشت . چنین افرادى مرگ برایشان زندگى جاوید و پر از سعادت است که از این رهگذر به نیروانا نائل مى شوند، زیرا هر گاه خواهش و تمنائى وجود نداشت ، رنج و گرفتارى نیز نخواهد بود. برخورد منفى بودا با متون مقدس وداها، اعتبار و قداست آنها را در جامعه هند پائین آورد. بودا درباره متون ودائى مى گوید: مى گویند وداها کتب مقدسه ، معلم ربانى و سرمشق زندگى هستند، اما من مى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
12-4 آئین نامه ها و استانداردها و نرم افزارهای مورد استفاده در پروژه
الف) آئین نامه ها و استانداردهای مورد استفاده
1) مبحث ششم مقررات ملی ساختمانی ایران (بارگذاری)
در محاسبات مربوطه به زلزله از این آئین نامه استفاده خواهد شد.
2) آئین نامه انجمن بتن آمریکا (ACI-318) روش طراحی روش مقاومت نهائی می باشد (ULTIMALE STRENGTH DESIGN)
طراحی اجزاء بتنی از قبیل فونداسیون، شناژ و سقف های بتنی بر اساس این آئین نامه انجام خواهد شد.
3) آئین نامه انجمن فولاد آمریکا (AISC)
روش طراحی، روش تنش مجاز خواهد بود.
اجزاء فولادی از قبیل تیر، ستون، تیرهای فرعی سقف مرکب، بادبندها و غیره بر اساس این آئین نامه طرح خواهند شد.
4) آئین نامه بتن ایران (آبا)- جلد اول و دوم.
5) مقررات ملی ساختمان ایران – مبحث پی و پی سازی.
6) مقررات ملی ساختمانی ایران – مبحث 9 طرح و اجرای ساختمانهای بتن آرمه.
7) مقررات ملی ساختمانی ایران – مبحث 10 طرح و اجرای ساختمانهای فولادی.
8) نشریه 264 سازمان برنامه ریزی مدیریت – آئین نامه اتصالات سازه هیا فولادی
ب) نرم افزارهای مورد استفاده در پروژه:
1- SAP 2000 جدیدترین تجدید نظر در سری SAP است که توسط پروفسور ویلسون در دانشگاه برکلی کالیفرنیا نوشته شده است. این برنامه بر اساس روش المانهای محدود می تواند چهار نوع المان مختلف را بپذیرد. این برنامه قادر به تحلیل استاتیکی و دینامیکی سازه می باشد و پرکلربردترین نرم افزار تحلیلی و طراحی می باشد.
12-5- مصالح و عناصر ساختمانی
جهت انتخاب مصالح اصلی سازه ای پروژه به دو گزینه اصلی یعنی فولاد و بتن می پردازیم.
12-5-1- فولاد:
الف) مزایا:
1- ایزوتروپی: بعلت همگن بودن فولاد، رفتار آن در مقابل نیروهای کششی و فشاری یکسان است. در اثر زلزله سازه متناوباً تحت تاثیر نیروهای کششی و فشاری قرار می گیرد. فولاد به عنوان یک ماده ساختمانی دارای سختی یکسان بوده و در اثر بارهای متناوب سختی آن با زمان تغییر نخواهد کرد.
2- نسبت بالای مقاومت به وزن: رقم عمده ای از وزن مرده ساختمان را وزن سیستم باربر (اسکلت) تشکیل می دهد. مقاومت واحد سطح فولاد تقریباً 10 برابر بتن است. بنابراین وزن واحد سطح سازه فولادی بسیار کمتر از سازه بتنی خواهد بود.
با یک برآورد تقریبی وزن واحد سطح سازه فولادی بین 100-50 و وزن واحد سطح سازه بتنی 400 تا 250 است. با فرض بار مرده سقف حدود 600، وزن واحد سطح کل ساختمان فلزی حدود 700 و وزن واحد سطح ساختمان بتنی حدود 1000 خواهد بود. با توجه به آنکه در آئین نامه 2800، ضریب رفتار برای اسکلت فلزی R=6 و برای اسکلت بتنی R=5 است خواهیم داشت:
برای ساختمان فلزی مشابه
برای ساختمان بتنی مشابه
بنابراین نیروهای محاسباتی زلزله برای ساختمان بتنی حدوداً 60 درصد به نسبت ساختمان فلزی مشابه افزوده خواهد شد.
3- قابلیت شکل پذیری (DUCTILITY): شکل پذیری عبارت است از نسبت تغییر شکل نهائی سازه به تغییر شکل تسلیم آن:
ضریب شکل پذیری
این نسبت برای فولاد حدود (10~15) و برای بتن بین (1-2) می باشد.
در واقع شکل پذیری قابلیت جذب انرژی مصالح یا سازه در هنگام نیروهای شدید زلزله تا قبل از گسیختگی خواهد بود. در فولاد قابلیت جذب انرژی که مساحت زیر منحنی تنش – کرنش فولاد تا لحظه گسیختگی می باشد، بسیار بزرگتر از بتن است. شکل پذیری از خصوصیات ذاتی فولاد است. در حالیکه اجزاء بتنی با تمهیداتی خاص که در آن ائین نامه ها مشخص می شود، قابلیت شکل پذیری را تا حدی بدست می آورد.
4- قابلیت ترمیم و توسعه
ترمیم و تقویت سازه فلزی بسیار سهل و ساده تر از ساختمان بتنی است. این نکته خصوصاً با توجه به آسیب هائی که سازه طبق فرض اولیه ما در برابر زلزله های متعارف دچار می شود اهمیت می یابد.
5- سرعت اجراء: در سازه های فولادی بالاتر است.
6- درجه وابستگی آن به وضعیت آب و هوائی بسیار کم است.
7- امکان پیش ساخته سازی و انجام عملیات اجرائی در کارخانه در سازه های فلزی عملی تر می باشد. در اسکلت بتنی قسمتی از سازه بطور اجتناب ناپذیر نظارت گارگاهی خواهد داشت.
8- وزن کم سازه
ب) معایب:
1- قابلیت زنگ زدگی و هوازدگی (erosion) و خوردگی (corrsion)
2- عدم استقامت کافی در برابر حریق:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چرایى تعدد همسران
چرا پیامبر همسران متعددى برگزیده است؟ به راستى آیا آن گونه که برخى از مستشرقین تبلیغ مىکنند، آن حضرت مردى زنباره بوده است؟ اگر چنین نیست، راز و رمز تعدد ازدواجهاى آن حضرت چیست؟
ازدواج نه تنها به طور طبیعى ارضاى غرایز جنسى را در پى دارد و شکوفایى بسیارى از استعدادهاى آدمى در پرتو آن صورت مىپذیرد. برابر آیات قرآنى، جهان ماده بر اساس نظام زوجیت و مشارکت و پیوند مذکر و مؤنث شکل گرفته1 و حیات انسان و تداوم نسل او نیز در پرتو ازدواج میسّر شده است.2 بدینسان ازدواج برترین گزینه طبیعى براى دستیابى به رشد و تکامل صحیح انسانى است.
تاریخ زندگى بشر در امر پیوند مرد و زن، چگونگى آن، شاهد فراز و نشیبهاى شگرفى بوده است؛ از دیرباز واقعیتهاى طبیعى همچون بلوغ دیرتر مردان و افزایش تعداد زنانِ مهیاى ازدواج و پایان یافتن زودتر سن بارورى در زنان و ضرورتهاى اجتماعى همچون کشته شدن مردان جوان در حوادث مختلفى همانند جنگ و نظایر آن و بر جاى ماندن زنان بیوه، چند همسرى را در عرصه تاریخ زندگى آدمیان رقم زده است؛ ولى دیدگاههاى مکاتب و فلسفههاى مختلف در زوال، فزونى، گسترش، کاهش یا محدود ساختن چند همسرى تاثیر بسیار داشته است.
اسلام به عنوان واپسین دین الاهى در زمانى طلوع کرد که تعدد زوجات، به صورت نامحدود و به شکل غیر منضبط، در میان اعراب رواج داشت. قرآن کریم به دلیل ضرورتهاى طبیعى و اجتماعى اصل چند همسرى را به کلى مردود ندانست ولى از یک سو با محدود ساختن آن از نظر تعداد به چهار همسر، گام مهمى در اصلاح و ساماندهى وضعیت نامطلوب متداول آن دوران برداشت؛ و از سوى دیگر با مشروط ساختن تعدد زوجات به رعایت عدالت به صراحت اعلام کرد: اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، تنها یک تن را به همسرى برگزینید.3
اکنون این پرسش مطرح مىگردد که چرا پیامبر از این محدودیت مستثنا شده، همسران زیادترى برگزید؟ به راستى آیا علاقه جنسى موجب تعدد ازدواج آن حضرت شده است یا حقیقت چیز دیگرى است؟
نخست تعداد همسران، تاریخ و چگونگى ازدواج آنان با پیامبر را به صورت مختصر مورد بررسى قرار مىدهیم:
پیامبر در طول زندگى خویش با یازده تن ازدواج کرده است:
1. حضرت خدیجه: نخستین همسر پیامبر، خدیجه بنت خویلد است که آن حضرت در 15 سال قبل از بعثت در سن 25 سالگى با وى ازدواج کرد. در حالى که در آن روز، خدیجه 40 سال داشت، یعنى 15 سال از پیامبر بزرگتر بود و قبل از پیامبر نیز دو بار ازدواج کرده بود. نخست به همسرى ابى هاله در آمد که از او دو فرزند به نامهاى هاله و هند داشت و پس از وفات او با عتیق بن عائذ مخزومى ازدواج کرد که این پیوند نیز پس از مدتى به جدایى انجامید.4 برابر برخى از منابع، خدیجه از همسر دومش نیز فرزندى به نام جاریه داشته است.5
حضرت خدیجه، 25 سال یگانه همسرِ پیامبر بود و از آنحضرت صاحب فرزندانى به نام طیب، طاهر، زینب، ام کلثوم، رقیه و حضرت فاطمه(س) گردید. حضرت خدیجه در سال دهمِ بعثت، سه سال قبل از هجرت (عام الحزن) در سن 65 سالگى در مکه از دنیا رفت. در آن هنگام پیامبر 50 سال داشت.
2. پس از رحلت حضرت خدیجه، پیامبر تا یک سال براى خود همسرى برنگزید تا آن که به پیشنهاد خوله همسر عثمان بن مظعون، با سوده بنت زمعه ازدواج کرد. سوده قبلا همسر پسر عم خود سکران بن عمرو بود و از او پسرى به نام عبدالرحمان داشت. او و همسرش از هجرتکنندگان به حبشه بودند. همسرش در حبشه یا پس از بازگشت از دنیا رفت. ازدواج پیامبر با چنان زن سالخوردهاى تعجب مکیّان را برانگیخت. سالخوردگى وى به گونهاى بود که او چند سال پس از ازدواج پیامبر با عایشه، حق همخوابگى خود را به عایشه بخشید. گفتنى است که پیامبر در سن 51 سالگى با او ازدواج کرد و سوده تا دو سال بعد تنها همسرِ پیامبر بود.
3. عایشه دختر ابى بکر بن ابى قحافه: پیامبر او را که دخترى باکره بود، به پیشنهاد خوله قبل از هجرت در مکه به عقد خود در آورد؛ ولى پس از هجرت به مدینه، در سال اوّل هجرى با او عروسى کرد. سن عایشه را هنگام عقد به اختلاف 67 و 17 سال7 ذکر کردهاند. در نتیجه وى هنگام عروسى 9 یا 19 سال داشته است. او در سال 57 هجرى در مدینه در گذشت.
4. حفصه دختر عمر بن خطاب: وى نخست همسر خنیس بن حذافة از صحابه پیامبر بود که پس از بازگشت از حبشه به مدینه مهاجرت کرد و در جنگ بدر و احد نیز شرکت جست و بر اثر جراحت جنگ احد در مدینه در گذشت. در آن زمان بیوگى حفصه که زنى جوان بود، ناراحتى و حتى بىقرارى عمر را برانگیخت. به گونهاى که وى غم و اندوه خود در مورد دختر جوانش را با ابابکر و عثمان و پیامبر در میان گذاشت. پیامبر در شعبان سال سوم هجرت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
فهرست مطالب
آئین کار پیشگیری و مقابله با نشت گاز آمونیاک در سردخانه ها
هدف
دامنه کاربرد
تعاریف
اثرات نشت گاز بر پایه میزان غلظت گاز آمونیاک
5- نشت گاز آمونیاک
اثرات زیست محیطی ناشی از نشت آمونیاک
اصول پیشگیری از نشت گاز آمونیاک
روش مقابله با نشت آمونیاک
آئین کار پیشگیری و مقابله با نشت گاز آمونیاک در سردخانه ها
1- هدف
هدف از تدوین این استاندارد، تعیین آئین کار پیشگیری و مقابله با نشت گاز آمونیاک در سردخانه های ثابت می باشد.
2- دامنه کاربرد
این استاندارد در مورد سردخانه های ثابت که از گاز آمونیاک به عنوان شاره سرمازا استفاده می کنند، کاربرد د ارد.
3- تعاریف
در این استاندارد واژه ها و اصطلاحات با تعاریف زیر بکار برده می شود:
3-1- سردخانه های ثابت آمونیاکی - مجموعه ایست از ساختمان و تجهیزات که بتواند شرایط ویژه نگهداری مواد خوراکی و فاسد شدنی را عمدتأ از نظر دما، دمه نسبی (رطوبت نسبی ) و در صورت لزوم سایر شرایط موردنیاز را با استفاده از آمونیاک تامین نماید. (رجوع شود به استاندارد ملی 1899)
3-2- آمونیاک - ترکیبی است با فرمول شیمیایی NH3و در شرایط متعارفی بصورت گاز بی رنگ ، با بوی بسیار نافذ ، قلیائی ، سبکتر از هوا و تقریبأ 50درصد وزن هوا می باشد.
3-3- شاره سرمازا - به ماده ای که برای جذب گرما و تولید سرما در سیستم های گرماگیر (سرمازا) بکار می رود اطلاق می شود.
3-4- فشارنده یا کمپرسور - ابزاری است که به صورت مکانیکی بر فشار بخار شاره سرمازا می افزاید
3-5- واحد کمپرسور 1 - تشکیلات متراکم کننده شاره سرمازا بدون تقطیر کننده و مخزن مایه را گویند.
3-6- تقطیر کننده یا کندانسور 2 - بخشی است که در آن با تبادل حرارت ، شاره سرمازای فشرده شده ، گرما از دست داده و به مایع تبدیل می شود.
3-7- واحد تقطیر 3 - ترکیب ماشین آلات ویژه ای شامل : یک یا چند کمپرسور پرقدرت ، تقطیر کننده ، مخزن مایع (در صورت نیاز) و دیگر لوازم فرعی در سیستم سردساز می باشد.
3-8- صفحه انفجاری 4 - صفحه یا ورقه ای است که در فشار معینی (تعیین شده در آزمایش ) می ترکد.
3-9- تبخیر کننده 5 - بخشی از سیستم سردساز که در آن شاره سرماساز را که به شکل مایع وجود دارد، برای فرآیند تبرید به بخار تبدیل می کند.
3-10- واحد تبخیر کننده - ترکیب ویژه ماشین آلاتی است که در یک سیستم سردساز وجود دارد و شامل یک یا چند کمپرسور قوی ، تبخیر کننده ، مخزن مایع (در صورت نیاز) و دیگر لوازم فرعی است .
3-11- نیمه پرفشار سیستم 6 - بخشی از سیستم سردساز است که تقریبأ در فشاری معادل فشار موجود در تقطیر کننده عمل می کند.
3-12- نیمه کم فشار سیستم 7 - بخشی از سیستم سردساز است که تقریبأ در فشاری معادل فشار موجود در تبخیر کننده عمل می کند.
3-13- فشار بیشینه هنگام کار 8 - میزان فشاری است که نبایستی فشار درون سیستم ، چه در حالت فعالیت و چه در حال خاموشی از آن افزوده شود (البته بجز محدوده ای که قطعه فشارشکن در آن محدوده عمل می کند.)
3-14- کمپرسور بدون تغییر مثبت حجم 9 - نوعی کمپرسور که فشار بخار در آن بدون تغییر در حجم اتاقک فشار ازدیاد می یابد.
3-15- سوختن گرم - سوختن ناشی از حرارت تولید شده در اثر مجاورت آمونیاک و عرق سطحی پوست بدن می باشد.
3-16- سوختن سرد - سوختن در اثر انجماد سریع پوست بوده که ناشی از تبخیر سریع آمونیاک می باشد.
3-17- کمپرسور باتغییر مثبت حجم - نوعی کمپرسور که فشار بخار در آن ، با تغییر در حجم اتاقک فشار ازدیاد می یابد.
3-18- نشت گاز آمونیاک - خروج ناخواسته گاز آمونیاک از کلیه وسایل و تجهیزات بکار رفته در سردخانه های آمونیاکی را نشت گویند.
3-19- پیشگیری و مقابله - کلیه تدابیر و روشهایی که بمنظور جلوگیری از نشت شاره سرمازا و مهار آن اعمال می شود.
4- اثرات نشت گاز بر پایه میزان غلظت گاز آمونیاک
4-1- آستانه بویائی گزارش شده از 10 50ppm- 1متغیر است .