انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دانلود تحقیق تفسیر سوره آل عمران آیه ی 96 و 97

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 95

 

سوره آل عمران آیه ی 96 و 97

96- ان اول بیت للناس للذی ببکه مبارکاً و هدی للعالمین.

97- فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاً و من کفر فان الله غنی عن العالمین.

ترجمه:

96- نخستین خانه ای که برای مردم ( و نیایش خداوند) قرار داده شد در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.

97- در آن نشانه های روشن است ( از جمله) مقام ابراهیم، و هر کس داخل آن شود در امان خواهد بود و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آن ها که توانایی رفتن به سوی آن دارند، و هرکس کفر بورزد ( و حج را ترک کند به خود زیان رسانیده) خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است.

تفسیر

نخستین خانه مردم

ان اول بیت للناس للذی ببکه مبارکاً.

همان طور که در ذیل آیات سابق گفتیم یهود به پیامبر اسلام دو ایراد داشتند که پاسخ نخستین ایرادشان در آیات سابق آمد، و پاسخ دومین ایراد که درباره فضیلت بیت المقدس و برتری آن بر کعبه بود در این آیات آمده است.

در آیه ی فوق قرآن می گوید اگر کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است، جای تعجب نیست، زیرا این نخستین خانه ی توحید است، و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد، هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پروردگار نبوده، خانه ای است که برای مردم و به سود جامعه بشریت در نقطه ای که مرکز اجتماع و محلی پربرکت است ساخته شده است.

تاریخ و منابع اسلامی هم به ما می گوید که خانه کعبه به دست آدم علیه السلام ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل الله تجدید بنا شد.

بنابراین انتخاب پرسابقه ترین خانه توحید برای قبله از هر نقطه دیگری شایسته تر است.

جالب توجه این که در این آیه خانه ی کعبه که نام دیگرش «بیت الله» هست به عنوان خانه مردم معرفی شده و این تعبیر بیان کننده ی این حقیقت است که آن چه به نام خدا و برای خداست باید در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آن چه در خدمت مردم و بندگان خدا است برای خدا محسوب می شود.

ضمناً از این آیه اهمیت سابقه داشتن در مسیرهای الهی و سازنده، روشن می شود، و لذا در آیه ی فوق نخستین فضیلتی که برای خانه کعبه ذکر شده همان سابقه ممتد و طولانی آن است و از این جا پاسخ ایرادی که در مورد احترام «حجرالاسود» می شود نیز روشن می گردد، زیرا عده ای می گویند یک قطعه سنگ چه ارزش و اهمیتی دارد که همه سال میلیون ها مردم برای استلام آن ( دست گذاشتن بر آن ) بر یکدیگر پیشی گیرند و به عنوان یک مستحب مؤکد در برنامه زائران خانه خدا گنجانیده شود؟

ولی توجه به تاریخچه ی این سنگ مخصوص نشان می دهد که امتیازی در آن است که در هیچ سنگ دیگری در جهان نمی توان پیدا کرد و آن این که پرسابقه ترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان ، در یک مرکز عبادت و پرستش خداوند به کار رفته، زیرا می دانیم تمام معابد روی زمین و حتی کعبه که نخستین پرستشگاه است بارها تجدید بنا شده و مصالحی که در ساختمان آن ها به کار رفته، تغییر یافته است. تنها همین یک قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان مصالح ثابت در این معبد پر سابقه پا برجا مانده است، بنابراین اهمیت آن در واقع همان سابقه داشتن در مسیر خدا و خدمت به مردم است.

به علاوه این سنگ تاریخ خاموشی از نسل های فراوان مؤمنان در قرون و اعصار مختلف است، این سنگ زنده کننده خاطره استلام انبیای بزرگ و بندگان خاص خداست که در کنار آن به نیایش پروردگار برخاستند.

موضوع دیگری که توجه به آن در این جا لازم است این است که آیه ی فوق می گوید:

این نخستین خانه ای بوده است که برای مردم ساخته شده است، روشن است که « نخستین خانه عبادت و پرستش» است ، بنابراین هیچ مانعی ندارد که قبل از آن خانه های مسکونی دیگری در روی زمین وجود داشته است و این تعبیر پاسخ روشنی است به آن ها ( مانند نویسنده تفسیر المنار) که می گویند خانه کعبه نخستین بار به دست ابراهیم ساخته شد و ساخته شدن آن را به دست آدم در ردیف افسانه ها قلمداد می کنند.

در حالی که به طور مسلم قبل از ابراهیم معبد و پرستشگاه در جهان وجود داشته و انبیای پیشین همچون نوح از آن استفاده می کردند بنابر این چگونه ممکن است خانه کعبه که نخستین معبد جهان است به دست ابراهیم ساخته شده باشد.

منظور از بکه چیست؟

«بکه» در اصل از ماده « بک» ( بر وزن فک) به معنی ازدحام و اجتماع است و این که به خانه کعبه، یا زمینی که خانه کعبه در آن ساخته شده است «بکه» گفته اند به خاطر ازدحام و اجتماع



خرید و دانلود دانلود تحقیق تفسیر سوره آل عمران آیه ی 96 و 97


دانلود تحقیق تفسیر آیه 156 سوره بقره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

موضوع مورد بحث پیرامون آیه( انا لله وانا الیه راجعون) است که آیه 156 سوره بقرهاست. در

تمام قرآن آیه ای مشابه با این آیه تکرار نشده و با این سیمای ظاهری هم دیده نشده است و تنها

در این سوره با چنین سیمایی ظاهر شده است .

اما آیات دیگری با این معنا ومفهوم د رقرآن آمده است مثل آیه 185 سره آل عمران ( کل نفس

ذائقه الموت)که در تفاسیر از آن به عنوان قانون عمومی مرگ یا د شده است . آیات 46 سوره

موءمنون 115 سوره فجر 28 آۀ عمران 109 سوره نجم و آیاتی دیگر.

معنای این آیه با یک آیه قبل و یک آیه بعد از خود مشترک است و هر سه آیه بیان کننده

مضمونی خاص درباره امتحان و آزمایش الهی است .

آیه 155 - 157*آیه و ترجمهوَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشىْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْصٍ مِّنَ الاَمْوَلِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِ الصبرِینَ(155)الَّذِینَ إِذَا أَصبَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا للَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَجِعُونَ(156)أُولَئک عَلَیهِمْ صلَوَتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولَئک هُمُ الْمُهْتَدُونَ(157)

155 قطعا همه شما را با چیزى از ترس ، گرسنگى ، زیان مالى و جانى ، و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان !156 آنها که هر گاه مصیبتى به آنها رسد مى گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم !157 اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان

جهان صحنه آزمایش الهى است*بعد از ذکر مساءله شهادت در راه خدا، و زندگى جاوید شهیدان ، و همچنین مساءله صبر و شکر که هر کدام یکى از چهره هاى آزمایشهاى الهى است ، در این آیه به مساءله آزمایش به طور کلى و چهره هاى گوناگون آن اشاره مى شود.

و به عنوان یک امر قطعى و تخلف ناپذیر مى فرماید: به طور مسلم ما همه شما را با امورى همچون ترس و گرسنگى و زیان مالى و جانى و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم (و لنبلونکم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات (.و از آنجا که پیروزى در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایدارى ممکن نیست در پایان آیه مى فرماید: و بشارت ده صابران و پایداران را (و بشر الصابرین (آنها هستند که از عهده این آزمایشهاى سخت به خوبى بر مى آیند و بشارت پیروزى متعلق به آنها

است ، اما سست عهدان بى استقامت از بوته این آزمایشها سیه روى در مى آیند.

تفسیر نمونه جلد 1 صفحه 525

*آیه بعد صابران را معرفى کرده مى گوید: آنها کسانى هستند که هر گاه مصیبتى به آنها رسد مى گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم (الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون (.توجه به این واقعیت که همه از او هستیم این درس را به ما مى دهد که از زوال نعمتها هرگز ناراحت نشویم ، چرا که همه این مواهب بلکه خود ما تعلق به او داریم ، یکروز مى بخشد و روز دیگر مصلحت مى بیند و از ما باز مى گیرد و هر دو صلاح ما است .و توجه به این واقعیت که ما همه به سوى او باز مى گردیم به ما اعلام مى کند که اینجا سراى جاویدان نیست زوال نعمتها و کمبود مواهب و یا کثرت وفور آنها همه زودگذر است ، و همه اینها وسیله اى است براى پیمودن مراحل تکامل توجه به این دو اصل اساسى اثر عمیقى در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.1سر تسلیت بودن رجوع به خداوند حکیم و عادل این است که اگر رخداد ناگوار مطابق عدل بود

انسان صابر جزای خود را خواهد گرفت واگر ظلم بود خدای سبحان انتقام خواهد گرفت چنین

تذکره ای در حد خود آرامش بخش بوده ومصداق آیه ( الا بذکر الله تطمئن القلوب)است.

اما منظور از گفتن جمله انا لله و انا الیه راجعون تنها ذکر زبانى آن نیست، بلکه توجه به حقیقت و روح آن است که یک دنیا توحید و ایمان در عمق آن نهفته استو در آخرین آیه مورد بحث الطاف بزرگ الهى را براى صابران و سخت کوشان که از عهده این

امتحانات بزرگ بر آمده اند بازگو مى کند و مى گوید: اینها کسانى هستند که لطف و رحمت خدا و

 

1تفسیرتسنیم *تفسیر نمونه ، جلد 1، صفحه526

درود الهى بر آنها است (اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة)این الطاف و رحمتها آنها را نیرو مى بخشد که در این راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پایان آیه مى فرماید: و آنها هستند هدایت یافتگان (و اولئک هم المهتدون )و به این ترتیب فشرده اى از مساءله بزرگ امتحان و هدف نهائى و چهره هاى مختلف ، و عوامل پیروزى و همچنین نتائج آن را در این چند جمله کوتاه روشن مى سازد.*نکته : 1- چرا خدا مردم را آزمایش مى کند ؟در زمینه مساءله آزمایش الهى بحث فراوان است ، نخستین سوا لی که به ذهن مى رسد این است

که مگر آزمایش براى این نیست که اشخاص یا چیزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسیم و از میزان

جهل و نادانى خود بکاهیم ؟ اگر چنین است خداوندى که علمش به همه چیز احاطه دارد و از

اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است ، غیب آسمان و زمین را با علم بى پایانش مى داند، چرا امتحان مى کند ؟ مگر چیزى بر او مخفى است که با امتحان آشکار شود؟!پاسخ این سؤ ال مهم را در اینجا باید جستجو کرد که مفهوم آزمایش و امتحان در مورد خداوند با آزمایشهاى ما بسیار متفاوت است .آزمایشهاى ما همانست که در بالا گفته شد یعنى براى شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است ، اما آزمایش الهى در واقع همان پرورش و تربیت است .توضیح اینکه در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است ، این یک قانون

کلى و سنت دائمى پروردگار است که براى شکوفا کردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل

 

*تفسیر نمونه ، جلد 1، صفحه: 528

رساندن آنها) و در نتیجه پرورش دادن بندگان آنان را مى آزماید، یعنى همانگونه که فولاد را براى استحکام بیشتر در کوره مى گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمى را نیز در کوره حوادث سخت پرورش مى دهد تا مقاوم گردد.



خرید و دانلود دانلود تحقیق تفسیر آیه 156 سوره بقره


دانلود تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تفسیر آیه 102 سوره بقره

متن

‏و اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَـانَ وَ مَا کَفَــرَ سُلَیْمَانُ و َلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَـرُواْ یُعَلِّمُـونَ النَّـاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَـارُوتَ و َمَارُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَـا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُـونَ مِنْهُمَا مَـا یُفَـرِّقُـونَ بِهِ بَیْنَ الْمَـرْءِ وَ زَوْجِـهِ وَ مَـا هُـم بِضَـآرِّینَ بِـهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ و لاَ یَنفَعُهُـمْ و َلَقَدْ عَلِمُـواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ

ترجمه

یهود از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى مى کردند، سلیمان هرگز دست به سحر نیالود و کافر نشد، ولکن شیاطین کفر ورزید و به مردمتعلیم سحر دادند (و نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل(هاروت وماروت) نازل شد پیروى کردند، (آنها طریق سحر کردن را براى آشنائى به طرز ابطال آن به مردم یاد مى دادند) و به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند مگر اینکه قبلا به او مى گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم ، کافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نکنید) ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند (نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند) ولى هیچگاه بدون فرمان خدا نمى توانند به انسانى ضرر برسانند، آنها قسمتهائى را فرا مى گرفتند که براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت ، و مسلما مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد سودی در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن مى فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند!

تفسیر نمونه

از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) گروهى در کشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده در محل مخصوصى نگهدارى کنند (این نگهدارى شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدى براى دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته)

پس از وفات سلیمان گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند، بعضى از این موقعیت استفاده کرده و گفتند سلیمان اصلا پیامبر نبود بلکه به کمک همین سحر و جادوگریها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى داد!

گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.

هنگامى که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان از پیامبران خدا بوده است ، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند: از محمد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان پیامبر است در صورتى که او ساحر بوده ؟

این گفتار یهود علاوه بر اینکه تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد لازمهاش تکفیر سلیمان (علیه السلام ) بود، زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحرى بوده که خود را به دروغ پیامبر خوانده و این عمل موجب کفر است .

آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید. به هر حال این آیه بخش دیگری از زشتکاریهاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید:

(آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند)(و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک سلیمان )

ضمیر در جمله و اتبعوا ممکن است اشاره به یهودیان معاصر پیامبر باشد و یا معاصران سلیمان و یا همه آنان .

منظور ازشیاطین نیز ممکن است ، انسانهاى طغیانگر و یا جن و یا اعم از هر دو باشد.سپس قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کندسلیمان هرگز کافر نشد (و ما کفر سلیمان )

او هرگز به سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد،ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند(و لکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر)

آنها (یهود) همچنین از آنچه بر دو فرشته بابل ، هاروت و ماروت نازل گردید پیروى کردند(و ما انزل على الملکین ببابل هاروت و ماروت)

آرى آنها از دو سو دست به سوى سحر دراز کردند، یکى از سوى تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان ، و دیگرى از سوى تعلیماتى که بوسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به مردم داده بودند.

در حالى که دو فرشته الهى تنها هدفشان این بود که مردم را به طریق ابطال سحر ساحران آشنا سازند لذا به هیچکس چیزى یاد نمى دادند، مگر اینکه قبلا به او مى گفتند: ما وسیله آزمایش تو هستیم کافر نشو و از این تعلیمات سوء استفاده مکن.(و ما یعلمان من احد حتى یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر)

خلاصه ، این دو فرشته زمانى به میان مردم آمدند که بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران ، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا که خنثى کردن یک مطلب (همانند خنثى کردن یک بمب ) فرع بر این است که انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثى کردن آن را یاد بگیرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند.ولى سوء استفاده کنندگان یهود همین را وسیله قرار دادند براى اشاعه هر چه بیشتر سحر و تا آنجا پیش رفتند که پیامبر بزرگ الهى ، سلیمان را نیز متهم ساختند که اگر عوامل طبیعى به فرمان او است یا جن و انس از او فرمان مى برند همه مولود سحر است آرى این است راه و رسم بدکاران که همیشه براى توجیه مکتب خود، بزرگان را متهم به پیروى از آن مى کنند.

به هر حال آنها از این آزمایش الهى پیروز بیرون نیامدند از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند(فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه)

ولى قدرت خداوند ما فوق همه این قدرتها است ،آنها هرگز نمى توانند بدون فرمان خدا به احدى ضرر برسانند(و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله)

آنها قسمتهائى را یاد میگرفتند که براى ایشان ضرر داشت و نفع نداشت (و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم)

آرى آنها این برنامه سازنده الهى را تحریف کردند بجاى اینکه از آن به عنوان وسیله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده کنند، آن را وسیله فساد قرار دادند با اینکه مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد بهرهاى در آخرت نخواهد داشت (و لقد علموا لمن اشتراه ما له فى الاخرة من خلاق ).

چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند(و لبئس ما شروا به انفسهم لو کانوا یعلمون )

آنها آگاهانه به سعادت و خوشبختى خود و جامعهاى که به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب کفر و گناه غوطه ور شدند در حالى که اگر ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند پاداشى که نزد خدا بود براى آنان از همه این امور بهتر بود،اگرتوجه داشتند)و لو انهم آمنوا و اتقوا لمثوبة من عند الله خیر لو کانوا یعلمون )

نکاتی که در این آیه وجود دارد به شرح زیر است :

ماجراى هاروت و ماروت

درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانه ها و اساطیر عجیبى بوسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهى بسته اند تا آنجا که به آنها چهره خرافى داده اند، و حتى کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخى را بر دانشمندان مشکل ساخته اند آنچه از میان همه اینها صحیحتر به نظر مى رسد و با موازین عقلى و تاریخى و منابع حدیث سازگار است همان است که در ذیل مى خوانید: در سرزمین بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسید و باعث ناراحتى و ایذاء مردم گردیده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان ماءمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.



خرید و دانلود دانلود تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره


دانلود تحقیق امام مهدى(عج) در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بیش از یکصد آیه از قرآن کریم به مصلح کل حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) تفسیر و تأویل شده است. علامه بزرگوار، ملا محمد باقر مجلسى در دائرةالمعارف بزرگ شیعه، بحارالانوار هفتاد آیه را به استناد احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، درباره ظهور یکتا بازمانده از حجت‏هاى حضرت احدیت نقل کرده است.

هم‏چنین برخى از بزرگان، کتاب هایى را در این زمینه به رشته تحریر در آورده‏اند که از آن جمله کتاب المحجة فیما نزل فى القائم(عج) تألیف محدث بزرگ سید هاشم بحرانى است که شامل 120 آیه است که به استناد احادیث معصومان(ع)، به ظهور مهدى(عج) تفسیر شده است. کتاب‏هاى نفیس دیگرى نیز وجود دارند، که در این‏جا به نقل پاره‏اى از آنها بسنده مى‏کنیم:

در قرآن کریم درباره مسائل آینده دوران، حوادث آخرالزمان، استیلاى خوبى و خوبان بر جهان و حکومت یافتن صالحان، گاه به اشاره و گاهى به تصریح سخن گفته شده است.

از طرفى، قرآن کریم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حق‏طلبانه و عدالت خواهانه بشر پیوند زده است. در طول تاریخ، انسان همیشه در آرزوى تحقق حکومتى صالح و دور از ظلم و بى‏عدالتى بوده است. قرآن حکیم در معرفى حکومت حضرت مهدى(عج) و موعود آخرالزمان، روى این خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است، هم‏چنین بر این نکته تأکید کرده که اعتقاد به موعود آخرالزمان تنها به شیعیان و مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه تمام پیامبران گذشته، بشارت فرا رسیدنش را داده‏اند. قرآن ایشان را به عنوان منجى و ذخیره الهىِ همه انسان‏هاى مستضعف درسراسر جهان معرفى مى‏کند. او را به عنوان شخصیتى که فراتر از هرمذهب و ملیتى براى مردم کل جهان مطرح و قیامشان جهانى است، یادمى‏کند. در این‏جا از دریاى نور قرآن بهره مى‏گیریم:

بقیة الله:

(بقیَّةُ اللّه خَیْرٌ لَکُمْ اِنَّ کُنْتُمْ مُؤمِنین)(1)؛

بقیة الله براى شما بهتر است اگر مؤمن هستید.

امام صادق(ع) فرمود:

اوّلین سخنى که پس از ظهور مى‏گوید این آیه است و مى‏فرماید: من بقیة الله و حجتش و خلیفه‏اش بر شما هستم، پس هیچ مسلمانى بر او سلام نمى‏کند، جز این که مى‏گوید، سلام بر تو اى بقیة الله در روى زمین.(2)

امر الله:

(أتى أمْرُ اللّه فَلا تَسْتَعْجِلُوه...)(3)؛

امر خدا فرا رسید، پس تقاضاى تعجیل آن نکنید.

این هشدارى است که قلب‏ها را از جا مى‏کند، هشدارى است که جبرئیل امین در روز ظهور حضرت حجت فریاد بر مى‏آورد و تمام خلایق صدایش را مى‏شنوند، این‏چنین امام صادق(ع) ما را خبر داده است که پس از این هشدار الهى، منادى در آسمان و زمین صدا مى‏زند: «اى آفریدگان پروردگار! این مهدى آل محمد است! با او بیعت کنید و مخالفتش ننمایید.»(4)

وارثان زمین:

(أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادى الصَّالِحُون)(5)؛

این زمین را بندگان شایسته من به میراث خواهند برد.

تأویل «عبادى الصالحون» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(6)

نصر خدا:

(وَ لَئِنْ جاءَ نَصَرٌ مِنْ رَبِّکِ لَیَقُولُنَّ اِنّا کُنّا مَعَکُم)(7)؛

چون از سوى پروردگارت مددى رسید، مى‏گویند، ما نیز با شما بوده‏ایم.

تأویل «نصر من ربّک» امام زمان(عج) است.(8)

نور پروردگار:

(وَ اَشْرَقَتِ الارْضُ بِنُورِ رَبِّها)(9)؛

و زمین به نور پروردگارش روشن شد.

تأویل «و اشرقت الارض»، در زمان ظهور امام زمان(عج) است.(10)

نصرت الهى:

(وَ لَمَنْ اِنْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئکَ ما عَلَیْهِم مِنْ سَبِیل)(11)؛

بر کسانى که پس از ستمى که بر آنها رفته باشد انتقام مى‏گیرند ملامتى نیست.

تأویل «و لمن انتصر» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(12)

نزدیکى رستاخیز:

(اِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ القَمَرُ)(13)؛

رستاخیز نزدیک شد و ماه دو پاره گردید.

تأویل «السّاعه» ظهور امام زمان(عج) است.(14)

نور الله:

(یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونْ)(15)؛

مى‏خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند، ولى خدا کامل کننده نور خویش است، اگر چه کافران را ناخوش آید.

تأویل «والله مُتِّم نورِه» به وسیله امام زمان(عج) است.(16)

روشنایى روز:

(وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى‏)(17)؛

سوگند به روز آن‏گاه که آشکار شود.

تأویل «النهار» امام زمان(عج) است.(18)

طلوع فجر:

(سَلامُ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر)(19)؛

شب قدر تا طلوع بامداد همه سلام و درود است.

تأویل «مطلع الفجر» زمان ظهور امام زمان(عج) است.(20)

تفسیر چند آیه درباره وجود مقدس امام زمان(عج)

یاران خدا

(اَلَّذینَ إنْ مَکَّنّاهُمْ فِى الأرضِ أقامُوا الصَّلوةَ وَ اتُواالزَّکوةَ وَ أمِروا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْوا عَنْ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَةُ الأُمُورْ)(21)؛



خرید و دانلود دانلود تحقیق امام مهدى(عج) در قرآن


دانلود تحقیق تفسیر آیه 51 تا 54 سوره بقره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آیه 51 - 54آیه و ترجمهوَ إِذْ وَعَدْنَا مُوسى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظلِمُونَ(51)ثمَّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَلِک لَعَلَّکُمْ تَشکُرُونَ(52)وَ إِذْ ءَاتَیْنَا مُوسى الْکِتَب وَ الْفُرْقَانَ لَعَلَّکُمْ تهْتَدُونَ(53)وَ إِذْ قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ یَقَوْمِ إِنَّکُمْ ظلَمْتُمْ أَنفُسکم بِاتخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بَارِئکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسکُمْ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئکُمْ فَتَاب عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِیمُ(54)

 ترجمه :

51 و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که با موسى چهل شب وعده گذاردیم (و او به میعادگاه براى گرفتن فرمانهاى الهى آمد) سپس شما گوساله را (معبود خود) انتخاب نمودید در حالى که با این کار (به خود) ستم مى کردید.52 سپس شما را بعد از آن بخشیدیم ، شاید شکر این نعمت را بجا آورید.53 و (نیز به خاطر آورید) هنگامى را که به موسى کتاب وسیله اى تشخیص حق از باطل را دادیم تا هدایت شوید54 و زمانى را که موسى به قوم خود گفت : اى قوم شما با انتخاب گوساله به خود ستم کردید، توبه کنید و به سوى خالق خود باز گردید، و خود را به قتل برسانید این کار براى شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است سپس خداوند توبه شما را پذیرفت زیرا او تواب و رحیم است .

 

تفسیر نمونه ، جلد1، صفحه : 253

 تفسیر:

بزرگترین انحراف بنى اسرائیلقرآن در این چهار آیه به بخش دیگرى از تاریخ پر ماجراى بنى اسرائیل اشاره کرده ، و خاطرات تکان دهنده اى را به یهودیان یادآور مى شود.این آیات از بزرگترین انحراف بنى اسرائیل در طول تاریخ زندگیشان سخن مى گوید، و آن انحراف از اصل توحید، به شرک و گوساله پرستى است ، و به آنها هشدار مى دهد که شما یکبار در تاریختان بر اثر اغواگرى مفسدان گرفتار چنین سرنوشتى شدید اکنون بیدار باشید راه توحید خالص (راه اسلام و قرآن ) به روى شما گشوده شده ، آن را رها نکنیدنخست مى گوید: به خاطر بیاورید زمانى را که با موسى چهل شب وعده گذاشتیم (و اذ واعدنا موسى اربعین لیلة ).هنگامى که او از شما جدا شد، و میعاد سى شبه او به چهل شب تمدید گردید شما گوساله را بعد از او به عنوان معبود انتخاب کردید، در حالى که با این عمل ، به خود ستم مى کردید (ثم اتخذتم العجل من بعده و انتم ظالمون ).شرح این ماجرا در سوره اعراف از آیه 142 به بعد، و در سوره طه آیه 86 به بعد مشروحا خواهد آمد و خلاصه آن چنین است :بعد از نجات بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان و غرق شدن آنها در نیل ، موسى ماءموریت پیدا مى کند براى گرفتن الواح تورات ، مدت سى شب به کوه طور برود، ولى بعدا براى آزمایش مردم ، ده شب تمدید مى گردد، سامرى که مردى نیرنگ باز بود از این فرصت استفاده کرده ، از طلا و جواهراتى که نزد بنى اسرائیل از فرعونیان به یادگار مانده بود گوساله اى مى سازد که صداى مخصوصى از آن بگوش مى رسد و بنى اسرائیل را به پرستش آن دعوت مى کند.

 

تفسیر نمونه ، جلد1، صفحه : 254

اکثریت قاطع بنى اسرائیل به او مى پیوندند، هارون (علیه السلام ) جانشین و برادر موسى (علیه السلام ) با اقلیتى بر آئین توحید باقى مى مانند، اما هر چه مى کوشند دیگران را از این انحراف بزرگ باز گردانند توفیق نمى یابند، بلکه چیزى نمانده بود که خود هارون را هم از بین ببرند.موسى پس از بازگشت از کوه طور از مشاهده این صحنه شدید ناراحت مى شود و آنها را سخت ملامت مى کند، آنها متوجه زشتى کار خود مى شوند و در صدد توبه بر مى آیند، موسى از طرف خداوند پیشنهاد یک توبه بى سابقه به آنها مى دهد که شرح آن در آیات آینده خواهد آمد.در آیه بعد خداوند مى گوید: با این گناه بزرگ باز شما را عفو کردیم شاید شکر نعمتهاى ما را بجا آورید (ثم عفونا عنکم من بعد ذلک لعلکم تشکرون ).و در ادامه این بحث مى فرماید: به خاطر بیاورید هنگامى را که به موسى کتاب و وسیله تشخیص حق از باطل بخشیدیم ، تا شما هدایت شوید (و اذ آتینا موسى الکتاب و الفرقان لعلکم تهتدون .کتاب و فرقان ممکن است هر دو اشاره به تورات باشد و نیز ممکن است کتاب اشاره به تورات و فرقان اشاره به معجزاتى باشد که خداوند در اختیار موسى گذارده بود (چون فرقان در اصل به معنى چیزى است که حق را از باطل براى انسان مشخص مى کند) سپس در زمینه تعلیم توبه از این گناه مى گوید: بخاطر بیاورید هنگامى را که موسى به قوم خود گفت : اى جمعیت شما با انتخاب گوساله به خود ستم کردید (و اذ قال موسى لقومه یا قوم انکم ظلمتم انفسکم باتخاذکم العجل ).اکنون که چنین است توبه کنید و به سوى آفریدگارتان باز گردید (فتوبوا الى بارئکم ).بارى به معنى خالق است و در اصل به معنى جدا کردن چیزى از چیز دیگر مى باشد، چون آفریدگار مخلوقات خود را از مواد اصلى و نیز از یکدیگر جدا مى کند، اشاره به اینکه دستور این توبه شدید را همان کسى مى دهد که آفریننده شما است .توبه شما باید به این گونه باشد که یکدیگر را به قتل برسانید! (فاقتلوا انفسکم ).این کار براى شما در پیشگاه خالقتان بهتر است (ذلکم خیر لکم عند بارئکم ).و به دنبال این ماجرا خداوند توبه شما را پذیرفت که او تواب رحیم است (فتاب علیکم انه هو التواب الرحیم ).گناه عظیم و توبه بیسابقهشک نیست که پرستش گوساله سامرى ، کار کوچکى نبود، ملتى که بعد از مشاهده آنهمه آیات خدا و معجزات پیامبر بزرگشان موسى (علیه السلام ) همه را فراموش کنند و با یک غیبت کوتاه پیامبرشان به کلى اصل اساسى توحید و آئین خدا را زیر پا گذارده بت پرست شوند.اگر این موضوع براى همى شه از مغز آنها ریشه کن نشود وضع خطرناکى به وجود خواهد آمد، و بعد از هر فرصتى مخصوصا بعد از مرگ موسى (علیه السلام )، ممکن است تمام آیات دعوت او از میان برود، و سرنوشت آئین او به کلى به خطر افتد در اینجا باید شدت عمل به خرج داده شود، و هرگز تنها با پشیمانى و اجراى صیغه توبه بر زبان نباید قناعت گردد، لذا فرمان شدیدى از طرف خداوند، صادر شد که در تمام طول تاریخ پیامبران مثل و مانند ندارد، و آن اینکه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحید، فرمان اعدام دست جمعى گروه کثیرى از گنهکاران بدست

 

تفسیر نمونه ، جلد1، صفحه : 256

خودشان صادر شد.این فرمان به نحو خاصى مى بایست اجرا شود یعنى خود آنها باید شمشیر به دست گیرند و اقدام به قتل یکدیگر کنند که هم کشته شدنش عذاب است و هم کشتن دوستان و آشنایان .طبق نقل بعضى از روایات موسى دستور داد در یک شب تاریک تمام کسانى که گوساله پرستى کرده بودند غسل کنند و کفن بپوشند و صف کشیده شمشیر در میان یکدیگر نهند!.ممکن است چنین تصور شود که این توبه چرا با این خشونت انجام گیرد؟ آیا ممکن نبود خداوند توبه آنها را بدون این خونریزى قبول فرماید؟.پاسخ به این سؤ ال از سخنان بالا روشن مى شود، زیرا مساءله انحراف از اصل توحید و گرایش به بت پرستى مساءله ساده اى نبود که به این آسانى قابل گذشت باشد، آنهم بعد از مشاهده آنهمه معجزات روشن و نعمتهاى بزرگ خدا.در حقیقت همه اصول ادیان آسمانى را مى توان در توحید و یگانه پرستى خلاصه کرد، تزلزل این اصل معادل است با از میان رفتن تمام مبانى دین ، اگر مساءله گوساله پرستى ساده تلقى مى شد، شاید سنتى براى آیندگان مى گشت ، بخصوص اینکه بنى اسرائیل به شهادت تاریخ مردمى پر لجاجت و بهانه جو بودند، لذا باید چنان گوشمالى به آنها داده شود که خاطره آن در تمام قرون و اعصار باقى بماند و کسى هرگز بعد از آن به فکر بت پرستى نیفتد، و شاید جمله ذلکم خیر لکم عند بارئکم (این کشتار نزد خالقتان براى شما بهتر است ) اشاره به همین معنى باشد.

 

تفسیر نمونه ، جلد1، صفحه : 257



خرید و دانلود دانلود تحقیق تفسیر آیه  51 تا 54 سوره بقره