انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد مقایسه کتاب اخلاق ناصری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 29 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

بررسی تطبیقی کتاب اخلاق محسنی (اخلاق عالم آرا ) با اخلاق ناصری

ارایه دهنده: لیلا رضایی

چکیده:

خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام است که به سبب هم عصری با دوره انحطاط، مغفول ماند و قدر و منزلت او به نحو شایسته مورد کاوش قرار نگرفت . این موضوع در مورد فانی کشمیری نیز به مراتب با شدت و حدت بیشتری نمود دارد. کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری در نسخه های بسیار معدود انتشار یافته است و اغلب اساتید و صاحب نظران از وجود این کتاب اطلاعی ندارند. گمنامی و بی نامی کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری ، سبب گردیده است تا تحقیقات و مطالعات بسیار اندکی پیرامون ان صورت پذیرد . هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تطبیقی محتوای کتاب اخلاق ناصری و اخلاق عالم ارای تالیف محسن فانی کشمیری می باشد. این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هردو کتاب یاد شده ، مضامین و مفاهیم اخلاقی مشابه و مشترکی مورد بررسی قرار گرفته است. در هر دو کتاب اشارات مستقیم و غیر مستقیمی به دیدگاه های افلاطون و ارسطو شده است و نیز از ایات الهی در قران کریم و نیز منابع مشترک مورد استفاده قرار گرفته شده است. در عین وجوه شباهت بین این دو کتاب وجوه افتراقی نیز مورد تاکید می باشد. من جمله ستایش های بیش از اندازه و اغراض امیز فانی کشمیری از برخی شخصیتها دراین کتاب که این موضوع در کتاب اخلاق ناصری کمتر مشاهده شده است. علاوه بر این متن کتاب اخلاق ناصری از روایی و روانی بیشتری برخوردار بوده ، حال انکه کتاب فانی کشمیری دارای متنی به نسبت دشوار تر می باشد.

کلید واژه ها : اخلاق ناصری، اخلاق عالم ارا، فلسفه اخلاق ، مطالعات تطبیقی

مقدمه:

   هر نظام اخلاقی برای انسان کمال و مطلوبی ترسیم می کند که مدعی است با به کار بستن اصول آن نظام ، انسان فلاح ، بهروزی و سعادت خود را کسب می کند.

     برخی متفکران چون اپیکور(341 ق. م) غایت زندگی و مایه نیک بختی انسان را لذت( البته لذت معنوی) می دانند. :« ما بر آنیم که لذّت مبدأ و غایت زندگی سعادتمندانه است ، زیرا ما این را به عنوان نخستین «خیر» می شناسیم که ذاتی ما و همراه ماست .» 

  گروهی دیگر منفعت عمومی را بر خلاف لذت شخصی اصل و مایه خیر و سعادت می دانستند ، در تاریخ اندیشه از دو نفر به نام های جرمی بنتام  و جان استوارت میل به عنوان نظریه پردازان این مکتب یاد می کنند. از استوارت میل نقل می کنند که :« تنها کسانی خوشبخت هستند که اندیشه ی خود را بر هدفی غیر از خوشبختی خود متمرکز سازند.»

        نحله ای دیگر از اندیشمندان ، عاطفه را رمز رساندن انسان به سعادت می دانستند. از بزرگان این مکتب کسانی چون آدام اسمیت ، آگوست کنت و آرتور شوپنهاور را می توان نام برد . به عقیده آدام اسمیت : « همدردی یا قوه ای که به وسیله آن انسان در لذت و الم و شادی و غم دیگران شرکت می کند، اساس و مبنای اخلاق است .»

       نیچه فیلسوف نامدار آلمانی ، در مقابل اخلاق ستم پذبر مسیحیت معتقد به اصالت قدرت بود .

وی اعتقاد داشت گروهی انسان ها برای آقایی و گروهی برای نوکری خلق شده اند.

    رواقیون نیز معتقد به وحدت وجود و خیر بودن نظام هستی و تقدیر الهی و جبر و محدویت اختیار انسان بوده اند. ایشان تأثیر فراوانی بر اخلاق مسیحیت داشته اند.

در این میان کتاب اخلاق عالم ارا و اخلاق ناصری به طور اخص به موضوعات اخلاقی در اجتماع پرداخته اند . تاکنون پیرامون کتاب اخلاق ناصری تحقیقات و پژوهش های متعددی انجام شده است اما پیرامون کتاب اخلاق عالم ارای محسن کاشفی تحقیقات معدود و محدودی صورت گرفته و این کتاب به طرز شگفت آوری ناشناخته باقی مانده است. لذا انگیزه محقق از مطالعه این دو کتاب ، بررسی تطبیقی این دو کتاب ارزشمند می باشد.

معرفی کتاب اخلاق ناصری:

کتابی در اخلاق و حکمت عملی تالیف خواجه نصیرالدین طوسی(597-672) دانشمند ایرانی. این کتاب نخستین اثر مهم در حکمت عملی و اخلاق به زبان فارسی است. مطالب آن مبتنی بر تلفیقی است از دیدگاه فلسفی و علمی یونان و نظرگاه اسلامی درباره انسان و خانواده و جامعه.تالیف آن مربوط به زمانی است که خواجه نصیر در خدمت ناصر الدین عبدالرحیم بن ابن منصور، محتشم قهستان، می‌زیسته و به دعوت او که خود از دانشمندان عصر بوده "تهذیب الاخلاق" (طهارة الاعراق) اثر ابوعلی مسکویه را از عربی به فارسی برگردانده، ولی ترجمه این اثر را کافی ندانسته و دو باب دیگر در تدبیر منزل و سیاست مدن بر آن افزوده است. وی در این تالیف به تصدیق و تصریح خود، از آثار حکمای پیش سود جسته و به تالیفی در نوع خود بی سابقه دست زده است. تحریر اخلاق ناصری در 633 قمری به پایان رسیده است؛ بنابراین می‌توان آن را قدیم‌ترین اثر خواجه شمرد. وی «دیباچه‌ای بر صفتی موافق عادات» اسماعیلیان بر این اثر نوشته بوده است. ولی در 654، پس از حمله مغول به قلاع اسماعیلیان، از قید آنان رهایی یافته و به خدمت هولاکوخان درآمده و «دیباچه کتاب را که بر سیاقتی غیر مرضی بود» بدل گردانده و کتاب را به نام خان مغول کرده است.اخلاق ناصری مشتمل بر یک مقدمه و سه مقاله است. در مقدمه، سبب تالیف و موضوع کتاب و رئوس مباحث آن بیان شده است. مقاله اول در حکمت خلقی که بیشتر مطالب آن از "تهذیب الاخلاق" ابن مسکویه برگرفته شده است. مشتمل است بر مبادی در هفت و مقاصد در ده فصل. مقاله دوم در تدبیر منزل، مشتمل است بر پنج فصل که خواجه آن را به آداب متقدمان و متاخران موشح کرده است.مقاله سوم، در سیاست مدن مشتمل است بر هشت فصل که خواجه در تدوین آن، از رساله‌های "فصول المدنی" و "آراء اهل المدینه الفاضله" فارابی و "رسالة‌ السیاسة" ابن سینا بهره فراوان برده است. کتاب در پایان این بخش با فصلی از وصایای منسوب به افلاطون خاتمه می‌یابد. بعضی از مولفان آثار در حوزه اخلاقیات، اخلاق ناصری را از میان آنان،‌ قطب‌الدین شیرازی مولف "درة التاج"، جلال‌الدین دوانی مولف "اخلاق جلالی" و کمال الدین حسین واعظ کاشفی مولف "اخلاق محسنی" را باید نام برد. نثر کتاب سنگین است و ترکیبات عربی فراوان دارد ولی جز این،‌ درآن تصنع و تکلفی دیده نمی‌شود؛ حتی، در مواردی که از مطالب غیر فنی سخن می‌رود، قلم خواجه گیرا و شاعرانه هم می‌شود. ملک الشعرا بهار در "سبک‌شناسی" نثر اخلاق ناصری را نمونه‌ای از نثر علمی می‌شمارد که هم موجز و ساده است و هم بویی از سبک متقدمان دارد. به هر حال اخلاق ناصری یکی از مهم‌ترین و ارزنده‌ترین متون فارسی قرن هفتم است،‌ با زبانی که هنوز آثار انحطاط درآن راه نیافته است.نسخ متعددی از اخلاق ناصری در کتابخانه‌های ایران وجهان موجود است که در فهرست‌های نسخ خطی معرفی شده‌اند. این کتاب بارها در ایران و کشورهای قلمرو فرهنگی ایران به چاپ سنگی و سربی رسیده است. تلخیص این اثر به قلم خود خواجه نیز، با عنوان "اوصاف الاشراف" بارها در ایران و هندوستان چاپ و منتشر شده است. تصحیح انتقادی اخلاق ناصری، به کوشش مجتبی مینوی با مقدمه و تعلیقات در 1356 در تهران چاپ و منتشر شده است. چاپ دیگری از آن نیز همراه با مقدمه بزرگ علوی در 1360 انتشار یافته است. اخلاق ناصری به قلم ویکنز به انگلیسی ترجمه و 1964 در لندن در مجموعه میراث فرهنگی ایرانی به چاپ رسیده است. 

کتاب مشتمل بر سه مقاله و سی فصل به شرح زیر است: 1- مقالت اول در تهذیب اخلاق؛ مشتمل بر دو قسم: - قسم اول در مبادی؛ مشتمل بر 7 فصل: فصل اول: موضوع و مبادی این نوع فصل دوم: نفس انسانی که آن را نفس ناطقه خوانند فصل سوم: تعدید قوای نفس انسانی و تمییز آن از قوتهای دیگر فصل چهارم: انسان اشرف موجودات این عالم است فصل پنجم: نفس انسانی را کمالی و نقصانی هست فصل ششم: کمال نفس در چیست؟ فصل هفتم: خیر و سعادت - قسم دوم در مقاصد؛ مشتمل بر 10 فصل: فصل اول: حد و حقیقت خلق و بیان آنکه تغییر اخلاق ممکن است. فصل دوم: صناعت تهذیب اخلاق که شریف ترین صناعات است 



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقایسه کتاب اخلاق ناصری


تحقیق درباره مقدمات سیر و سلوک اخلاق 2 (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مقدمات سیر و سلوک

خودشناسى و خداشناسى

یکى دیگر از گامهاى نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است.

چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!

آیا بیمار تا از بیمارى خود آگاه نگردد به سراغ طبیب مى‏رود؟

آیا کسى که راه خود را در سفر گم کرده، تا از گمراهى خویش با خبر نشود به جستجوى دلیل راه بر مى‏خیزد؟

آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه‏اش با خبر نشود، اسباب دفاع را آماده مى‏سازد؟

به یقین پاسخ تمام این سؤالها منفى است، همین گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستیها و عیوب خویش با خبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیرى از طبیبان مسیحا نفس روحانى، نخواهد رفت.

با این اشاره به اصل مطلب باز مى‏گردیم، و رابطه خودشناسى و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسى و تهذیب نفس را مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

1- رابطه خود شناسى و تهذیب نفس

چگونه خودشناسى سبب تهذیب نفوس مى‏شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:

اولا: انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقت‏بزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحه‏اى از نفحات ربانى است پى مى‏برد; آرى! درک مى‏کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!

تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مى‏کنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مى‏کشانند که از عظمت آن بى‏خبرند.

ثانیا: انسان با شناخت‏خویشتن به خطرات هواى نفس و انگیزه‏هاى شهوت و تضاد آنها با سعادت او پى مى‏برد، و براى مقابله با آنها آماده مى‏شود.

بدیهى است کسى که خود را نشناسد از وجود این انگیزه‏ها بى‏خبر مى‏ماند و شبیه کسى است که گرداگرد او را دشمن گرفته، اما او از وجود آنان غافل و بى‏خبر است; طبیعى است که چنین کسى خود را آماده مقابله با دشمن نمى‏کند و سرانجام ضربات سنگینى از سوى دشمن دریافت مى‏دارد.

ثالثا: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهاى گوناگونى که براى پیشرفت و ترقى از سوى خداوند در وجود او نهفته شده است پى مى‏برد و تشویق مى‏شود که براى پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد; گنجهاى درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.

کسى که عارف به نفس خویش نیست‏به انسانى مى‏ماند که در جاى جاى خانه او گنجهاى پر قیمتى نهفته شده ولى او از آنها آگاهى ندارد، ممکن است از گرسنگى و تنگدستى در آن بمیرد، در حالى که در زیر پاى او گنجهایى است که هزاران نفر را سیر مى‏کند.

رابعا: هر یک از مفاسد اخلاقى ریشه‏هایى در درون جان انسان دارد، با خودشناسى، آن ریشه‏ها شناخته مى‏شود، و درمان این دردهاى جانکاه را آسان مى‏سازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار مى‏کند.

خامسا: از همه مهمتر این که خودشناسى بهترین راه براى خدا شناسى است، و چنان‏که خواهد آمد، خداشناسى و آگاهى از صفات جلال و جمال حق، قویترین عامل براى پرورش ملکات اخلاقى و کمالات انسانى و نجات از پستى و حضیض رذائل و رسیدن به اوج قله فضائل است.

و اگر به مطالب گذشته این جمله را بیفزاییم که رذائل اخلاقى زندگى انسانى را به تباهى مى‏کشد و جامعه بشرى را در بحرانهاى سخت گرفتار مى‏سازد، و شهد زندگى را در کام انسانها مبدل به شرنگ مى‏کند، به اهمیت‏خود شناسى و خودآگاهى براى زندگى انسانها بیشتر پى خواهیم برد.

در کتاب «اعجاز روانکاوى‏» نوشته «کارل منینگر» چنین آمده است: «خود آگاهى عبارت از این است که هم از قواى مثبت و مهر انگیز نهاد خود آگاهى داشته باشیم و هم از نیروهاى منفى که موجب نابودى ما مى‏گردد و ما را به خاک سیاه مى‏افکند; ندیده گرفتن قواى منفى یا خوددارى از اشاره به وجود آنها در خودمان یا دیگران، پایه‏هاى زندگى را متزلزل مى‏کند.» (1)

در کتاب «انسان موجود ناشناخته‏» جمله‏اى آمده است که شاهد خوبى براى بحث ما است; مى‏گوید: «بدبختانه در تمدن صنعتى شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است، و برنامه زندگى بر وفق ساختمان طبیعى و فطرى پایه‏گذارى نشده است; لذا با همه درخشندگى موجب رستگارى نشده است; پیشرفت علم به دنبال هیچ طرحى صورت نگرفت و (تقریبا) اتفاقى بود ... اگر «گالیله‏» و «نیوتن‏» و «لاووازیه‏»، نیروى فکرى خود را صرف مطالعه روى جسم و روان آدمى کرده بودند، شاید نماى دنیاى، امروز فرقهاى زیادى با آنچه امروز است مى‏داشت.» (2)

و به خاطر این امور است که خداوند یکى از مجازاتهاى هوسبازان متمرد را خودفراموشى قرار داده و به مسلمانان هشدار مى‏دهد که: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون; همچون کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خودفراموشى گرفتار ساخت، نباشید! و آنها فاسقان (حقیقى) و گنهکارانند.» (3)

2- خود شناسى در روایات اسلامى

در احادیث اسلامى که از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشى براى خودشناسى آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بى‏نیاز مى‏سازد از جمله:

1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس; کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است!» (4)

2- و در نقطه مقابل آن چنین مى‏فرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة وخبط فى الضلال و الجهالات; کسى که خود را نشناسد، از طریق نجات دور مى‏شود و در گمراهى و جهل گرفتار مى‏آید!» (5)

3- در تعبیر دیگرى از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها; عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و (از قید و بند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور مى‏سازد پاک و پاکیزه کند!» (6)

از این تعبیر بخوبى استفاده مى‏شود که معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قید و بند اسارتها و پاکسازى از رذائل اخلاقى است.

4- باز حدیث دیگرى از همان پیشواى بزرگ علیه السلام مى‏خوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه; کسى که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» (7)

از این حدیث نیز رابطه نزدیکى میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس است‏با خودشناسى استفاده مى‏شود.

5- در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها; و من جهل نفسه اهملها; کسى که خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر مى‏خیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها مى‏سازد!» (8)

مطابق این حدیث پایه اصلى جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خود شناسى است.

6- در نهج‏البلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته; کسى که (در سایه خود شناسى) براى خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود(و به آسانى تسلیم هوى و هوس نمى‏شود)!» (9)

7- همان‏گونه که خودشناسى پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبه‏هاى اخلاقى و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگى از همه چیز و دورى از خدا مى‏گردد; لذا در حدیث دیگرى از امام دهم، امام هادى علیه السلام مى‏خوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره; کسى که نزد خود قدر و قیمتى ندارد، از شر او ایمن نباش!» (10)



خرید و دانلود تحقیق درباره مقدمات سیر و سلوک اخلاق 2 (فایل word)


تحقیق درباره مبانی اخلاق (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

بخش اول: مبانی اخلاق

فصل اول – کلیات

مفهوم لغوی واژه اخلاق :

اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.

تفاوت صفات نفسانی انسان :

صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.

عوامل مؤثر در اخلاق :

دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد عبارتند از:

الف) طبیعت یا وراثت و ذات

ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.

تعریف علم اخلاق :

علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.

5- موضوع علم اخلاق :

هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود عبارتست از نفس و جان انسان.

6- هدف نهایی علم اخلاق :

هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.

فلسفه اخلاق :

تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟

تربیت اخلاقی :

راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.

رابطه علم اخلاق با فقه :

علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:

الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر

ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل

رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.

رابطه علم اخلاق و حقوق :

علم حقوق قوانین کلی است که برای اجرای عدالت وضع شده است. رابطه علم اخلاق با حقوق دو طرفه است. به معنا که اگر در جامعه عدالت ایجاد شود زمینه مناسبی برای پرورش فضائل اخلاقی ایجاد می شود و اگر فضائل اخلاقی در جامعه ایجاد شود از جرم و جنایت کاسته می شود .

رابطه علم اخلاق و عرفان عملی :

عرفان دو جنبه دارد عرفان نظری و عرفان عملی.

عرفان نظری مسائل عقلانی است که در موضوع خداشناسی و انسان شناسی به روش فلسفی بیان شده است.

عرفان عملی راه رسیدن انسان را به مقامات معنوی بیان می کند و اخلاق عرفانی را تشکیل می دهد.

علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی :

علوم تربیتی برای پرورش استعدادهای انسلن در زمینه های مختلف از جمله: علمی اخلاقی و حرفه ای تعریف شده است ولی علم اخلاق برای پرورش فضیلت های اخلاقی کاربرد دارد.

از تفاوت های دیگر علم اخلاق با علوم تربیتی می توان به نقش انگیزه و نیّت در اخلاق اشاره کرد.

مکاتب عمده و مهم اخلاقی :

اخلاق فلسفی :

در این مکتب محور مسائل اخلاقی اعتدال است. هر فضیلت اخلاقی نقطه اعتدال میان دو رذیلت اخلاقی است که یکی در جانب افراط قرار گرفته و دیگری در جانب تفریط . مثلاً: شجاعت که فضیلت اخلاقی است میان دو رذیلت تهّور( بی باک ) و جُبن ( ترس بی معقول ) قرار گرفته است.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده می توان به کتاب های زیر اشاره کرد :

الف) تهذیب الاخلاق و طهار الاعراق – ابن مسکویه(عربی)

ب) جامع السعادات – مولا محمد مهدی نواقی(عربی)

ج) اخلاق ناصری – خواجه نصیر الدین طوسی(فارسی)

اخلاق عرفانی :

این اخلاق بر محور مبارزه با نفس بنا شده استو عارفان وصوفیان آن را رواج دادند.

از کتابهایی که به این روش نوشته شده است می توان موارد زیر را نام برد:

الف) منازل السائرین – خواجه نصیر الدین طوسی

ب) منطق الطیر- عطار نیشابوری

ج) مثنوی معنوی – جلال الدین مولوی

اخلاق نقل :

اخلاقی که براساس کتاب و سنّت تنظیم شده است. در این روش بیشتر به توصیف مفاهیم اخلاقی و ارزش گذاری فضائل اخلاقی توجه شده است و مبادی اخلاق و راه کارهای آن کمتر مورد عنایت واقع شده است.

از کتاب هایی که به این روش نوشته شده می توان آثار زیر را نام برد:

الف) احیای العلوم – محمد غزالی

ب) المُحَج البیضاء – فیض کاشانی

فصل دوم – جاودانگی اخلاق

در این فصل این پرسش مطرح می شود که آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ و سپس آثار نسبی بودن اخلاق بررسی می شود و سرانجام دلایل مطلق بودن اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.

مطلق بودن اخلاق به چه معناست؟

مطلق بودن اخلاق به این معنا است که گذاره های اخلاقی وابسته به ذات موضوعات اخلاقی ونتایج آنها است نه شرایط محیطی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. مثلاً وقتی می گوییم عدالت خوب است در صورت مطلق بودن اخلاق معنایش این است که عدالت ذاتاً یک ارزش است و موجب رسیدن انسان به کمال می شود و تحت هر شرایطی این ارزش ثابت است.

مقصود از نسبی بودن اخلاق چیست؟

نسبی بودن اخلاق به این معناست که خوبی یا بدی از ذات یک صفت یا رفتار انتزاع نمی شود(گرفته نمی شود) بلکه شرایط محیطی و اجتماعی و اقتصادی و... تعیین کننده خوبی یا بدی یک صفت یا رفتار می باشد. مثلاً کسی که اخلاق را نسبی می داند می گویید: نمی توان گفت عدالت یک ارزش ثابتی دارد بلکه ارزش یابی ارزش آن وابسته به شرایط مختلف است ممکن است در جایی عدالت خوب باشد و ممکن است در جایی نابرابری کند .

انواع نسبی گرایی اخلاقی :

الف) نسبی گرایی زیست شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت متغیر زیستی فرد است .

ب) نسبی گرایی جامعه شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به اوضاع متغیر جامعه ای است که شخص در آن زندگی می کند .

ج) نسبی گرایی روان شناختی :

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت روانی فرد تغییر می کند .

د) نسبی گرایی فرهنگی :

فضیلت و رزیلت های اخلاقی وابسته به آداب و رسوم جامعه تغییر می کند .

و) نسبی گرایی اقتصادی :

فضیلت یا رذیلت بودن یک رفتار وابسته به وضعیت اقتصادی زیر است .

آثار و نتایج نسبی گرایی اخلاقی :

سلب مسؤلیّت :

کسی که اخلاق را نسبی می داند ، احساس مسؤلیّت هم می کند، زیرا با نسبی گرایی اخلاقی می تواند هر جرم و جنایتی را توجیه کند .

بی ثمر بودن احکام اخلاقی :

اگر اخلاق نسبی باشد همه کوشش های عالمان اخلاق بی نتیجه خواهد بود .

نفی کمال و جاودانگی دین :

دین اسلام آخرین دین اسلامی است و بخشی از تعلیمات آن را آموزه های اخلاقی تشکیل می دهد و این آموزه ها برای همیشه ثابت هستند و در صورتی که اخلاق نسبی باشد، آموزه های اخلاقی اسلام هم با گذشت زمان ارزش خود را از دست می دهد .

شک کا کیت اخلاقی :

کسانی که اخلاق را نسبی می دانند می توانند درباره ارزش یک موضوع اخلاقی نظر قطعی بدهند.مثلا اگر از آنها پرسیده شود که عدالت خوب است یا بد می گویند بستگی دارد و این شکاکیت است یعنی نمیداند خوب است یا بد .

برابری خدمتکاران با خیانت کاران :

اگر اخلاق نسبی باشد نمی توان خدمتکار را تشویق کرد و نه می توان خیانت کار را تنبیه کرد زیرا شرایط هر کدام فرق می کرده است .

مطلق گرایی در اخلاق و دلایل آن :

مقصود از مطلق گرایی در اخلاق آن است که ارزش های اخلاقی با شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و مانند آن تغییر نمی کنند و در هر حال ارزش ثابتی دارند.

از نظر همه ادیان الهی و عالمان اخلاق ارزشهای اخلاقی ثابت و پایدار می باشد و از میان دلایلی که برای مطلق بودن اخلاق گفته شده فقط یک دلیل را بیان می کند .

دیدگاه علامه طباطبایی در باره علت مطلق بودن ارزشهای اخلاقی :

برای اینکه این دلیل را بیان کنیم باید به چند مقدمه اشاره کنیم .

مقدمه اول:

افعال اخنیاری و اضطراری:

افعال انسان به دو دسته تقسیم می شوند :

کارهایی که با اراده و اختیار صورت می گیرد و تا انسان اراده نکند آنها انجام نمی شود به این کارها افعال اختیاری گفته می شود مانند : سخن گفتن و نوشتن .

افعال و کارهایی که اراده و اختیار انسان در انجام آنها نقشی ندارد، که به این کارها در اصطلاح افعال اضطراری گفته می شود مانند نفس کشیدن، کار دستگاه گردش خون و گوارش و ... .

مقدمه دوم :

رابطه میان اشیاء :

رابطه میان دو چیز می تواند رابطه علّی و معلولی باشد. مانند : رابطه حرارت با جوش آمدن آب که در اینجا گرما علّت جوش آمدن آب است، به این رابطه در اصطلاح رابطه علّی و معلولی گفته می شود که یک رابطه حقیقی است ، یعنی حقیقتا چنین رابطه ای در جهان خارج وجود دارد .

رابطه اعتباری و قراردادی : مانند رابطه چراغ قرمز و توقف ، به چنین رابطه ای رابطه اعتباری و قراردادی گفته می شود و علتش آن است که حقیقتا ً چنین رابطه ای در جهان خارج وجود ندارد و قابل تغییر و دگرگونی است .

مقدمه سوم :

رابطه میان افعال اختیاری و نفس انسان :

عالمان اخلاق و کسانی که د وادی معرفت قدم برداشته اند به این نتیجه رسیده اند که کارهای انسان که از روی اراده و اختیار انحام می دهد ، بر نفس آن تاثیر می گذارد. بعضی افعال و کارها موجب ترقی نفس می شود و انسان را در وادی انسانیت به پیش می برد و بعضی کارها انسان را ساقط می کند و او را در مرحله حیوانیت وارد می کند و موجب تنزیل شخصیت انسان می شود .

اخلاق و صفات اخلاقی که انسان را در مسیر انسانیت به پیش می برند ، همان ارزشهای اخلاقی است و اخلاق و صفاتی که انسان را به وادی حیوانیت می کشاند ، همان صفات و ارزشهای غیر اخلاقی هستند. پس میان افعال اختیاری و نفس انسان رابطه علّی و معلولی برقرار است که در همه شرایط و مکانها و زمانها و فرهنگها ثابت است ، همانطور که جوش آمدن آب بر اثر حرارت وابسطه به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه و زمان نیست .



خرید و دانلود تحقیق درباره مبانی اخلاق (فایل word)


تحقیق درباره فلسفه اخلاقی پیامبر (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

فلسفه اخلاق

فلسفه اخلاق از علل پیدایش اخلاق بحث مینماید و اینکه اساسا مبناء و منشااخلاق چیست و از کجا نشاءت گرفته و علت به وجود آمدن قوانین و قواعد آن چه مى باشد؟ و چرا باید به آن گردن نهاد و سر پیچى از آن چه عواقبى را به دنبال مى آورد؟ بحث و مورد گفتگو قرار مى دهد.

حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق

1- اخلاق نظرى 2- اخلاق عملى 3- اخلاق مکتبى 4- اخلاق فلسفى

1- اخلاق نظرى

اخلاق نظرى از کیفیت پیدایش علمى اخلاق بحث مینماید و از شناخت اخلاق در محور خوبیها و بدیها و معیارهاى ارزشى اخلاق سخن میگوید.

2- اخلاق علمى

اخلاق عملى از کیفیت پیاده کردن و عمل نمودن و به کار بستن اوصاف اخلاقى بحث مینماید.

3- اخلاق مکتبى

اخلاق مکتبى دیدگاههاى اخلاقى هر مکتبى را مطرح میکند و نظریات جهان بینى مختلف اخلاقى را پیرامون مسئله اخلاق به میان میآورد مثلا دیدگاه مکتب رواقیون چیست ؟ و دیدگاه مکتب الهیون کدام است ؟

4- اخلاق فلسفى

از نظریات و دیدگاههاى فلاسفه در اخلاق از نظر فلسفى بحث مینماید مثلا کانت چه میگوید؟ مارکس چه گفته است ؟ و دیدگاه ارسطو و فارابى در زمینه اخلاق چه میباشد؟

اخلاق از دیدگاه مذاهب و مکاتب

به دلیل اهمیت و وسیع بودن بحث فلسفه اخلاق در میان مذاهب فقط مذاهب اسلامى خاصه شیعى را مورد بررسى قرار مى دهیم

1- اخلاق از دیدگاه مذاهب اسلامى : گروهى از امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح (خوب و بد)عقلى اعمال مى باشد و براى اثبات مدعاى خویش دلائل و شواهدى را اقامه مینماید همچنین گروهى نیز به حسن و قبح شرعى اعمال معتقدند، و میگویند عقل را قدرت و کشش بر درک محاسن اخلاقى و قبایح نیست ، و فقط شارع میتواند حسن و قبح اعمال را تشخیص دهد این گروه همان اشاعره هستند که عقل را کوچکتر و نارساتر از آن میدانند که بتواند همه مسائل اخلاقى را بفهمند و حسن و قبح آنرا را انتزاع نمایند.

حسن قبح عقلى

همانطورى که بیان شد امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح عقلى اعمال هستند؛ این گروه از دانشمندان علم اخلاق مى گویند: عقل همه بایدها و نبایدها و محاسن و شرور را تشخیص میدهد مثلا صدق عدل خوب و شایسته است و دروغ و ظلم ، بد و ناروا میباشد.

نظر برخى از دانشمندان در زمینه حسن و قبح عقلى

1 - دلائل حکیم ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجى : وى معتقد است که عقل میداند که فعل فلانى که امر شرعى به آن وارد شد در نفس الامر نیکو و احسن است ، اگر فعل مذکور قبیح بود یا خالى از جهات قبح بود، البته قبیح بود از حکیم طلب آن فعل . همچنین فعلى که نهى شرعى بر آن وارد شده عقل مى تواند بفهمد که مذموم است در نفس الامر، و الا نهى از آن مذموم بود (2) مجموع استدلال حکیم متاءله به ثبوت میرساند که عقل حسن و قبح را تشخیص مى دهد یعنى اگر عقل همه بایدها و نبایدها را بفهمد با ادله مستدل ایشان حسن و قبح عقلى است نه شرعى .

2 - دلائل محقق بزرگوار طوسى : ایشان در کتاب کشف المراد اثبات نموده اند که حسن و قبح عقلى است نه شرعى ، به دلیل اینکه عقل حسن احسان و افعال ناشایسته و قبح ظلم را بخوبى تشخیص میدهد و هیچ نیازى به شرعى بودن آن نیست ؛ و دیگر اینکه اگر حسن و قبح شرعا و بخصوص ثابت گردد و تشخیص عقل در آن هیچ گونه دخالتى نداشته باشد هر دو از عقلى و شرعى بودن ، منتفى مى شوند.(3)

قاعده ملازمه : یکى از دلائل عقلى بودن حسن و قبح قاعدة ملازمه است ، که مى گوید ((کلما حکم به الشرع حکم به العقل )) یعنى هر چه را که شرع به آن حکم میکند، عقل هم همان را حکم میکند، این قاعده یکى از استدلالهاى بسیار مهم کلامى است که اهل استنباط و عقل از این قاعده استفاده میکنند. معتزله و امامیه و همه طرفداران حسن و قبح ، با همین قاعده ملازمه استدلال میکنند، که عقل قدرت فهم حسن و قبح را دارد، همچنین سخن امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز گواه بر مسئله میباشد که حسن و قبح عقلى است . حضرت فرمود: من لم یعرف مضره الشرلم یقدر على المتناع منه (4)

کسى که زیان و ضرر شر و بدى را نشناسد قادر بر پرهیز از آن نیست .

حسن و قبح شرعى

برخى معتقدند که حسن و قبح شرعى است ، یعنى هر حکم شرعى که بر آن وارد شده عقل هم باید او را بپذیرد و عقل قبل از ورود شرعى حق حکم کردن ندارد. اشاعره از طرفداران و بنیان گذاران این عقیده میباشد.

نظریات دانشمندان در خصوص حسن و قبح

گروهى از دانشمندان میگویند: حسن و قبح شرعى است که این نظریه یکى از دلائل اشاعره میباشد. و شبیه به نظریات دانشمندانى است که براى جامعه اصالت قائلند، زیرا سوسیالیستها (جامعه گرایان ) اخلاق رایک پدیده اجتماعى میدانند و میگویند خوب چیزى است که جامعه میطلبد و بد چیزى است که جامعه نفى میکند.



خرید و دانلود تحقیق درباره فلسفه اخلاقی پیامبر (فایل word)


نمونه سولات اخلاق اسلامی

 توجه: این سولات از تمام سایت های دیگر جمع آوری شده است!    معرفی : کتابچه نمونه سوالات اخلاق اسلامی(مبانی و مفاهیم) پیام نور مجموعه ای از نمونه سوالات پایان ترم درس اخلاق اسلامی(مبانی و مفاهیم) می باشد که به صورت کاملا طبقه بندی شده در رشته مخصوص به خود و در یک فایل قرار داده شده است.
این کتابچه هر ترم به روز رسانی شده و آخرین سوالات پایان ترم پیام نور در سریعترین زمان ممکن به آن اضافه می شود.
کتابچه فعلی شامل 20 دوره نمونه سوال می باشد که از نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 88-87 تا نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 96-95 در آن قرار داده شده است. اطلاعات کامل سوالات موجود در کتابچه به همراه موجود بودن پاسخنامه را می توانید از جدول زیر مشاهده نمایید:

 

به موجود بودن جواب تستی و تشریحی در جدول ذیل توجه کنیدپس از دانلود کتابچه بالا نمونه سوالات زیر را در آن مشاهده خواهید کرد: (نیمسال هایی که دارای پاسخ هستند جلوی آن نوشته شده است با جواب)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 96-95  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 95-94  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 95-94  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 94-93  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 94-93  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 93-92  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 93-92  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 92-91  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 92-91  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 91-90  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 91-90  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال تابستان 90  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 90-89  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 90-89  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال تابستان 89  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 89-88  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 89-88  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال تابستان 88  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال دوم 88-87  (با جواب تستی)نمونه سوال امتحانی نیمسال اول 88-87  (با جواب تستی)

خرید و دانلود نمونه سولات اخلاق اسلامی