لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
روابط زن و مرد نامحرم برگرفته از سایت ملی مذهبی http://www.mellimazhabi.org/news/082004news/0609bhshti.htm
پژوهش اخیر آقای طهماسبی در باره حجاب به دو لحاظ حائز اهمیت است:
1 - در درجه اول این تذکر مقدماتی که رسیدگی به این موضوع نه از نظر فقیه و عالم مذهبی، بلکه از نظر یک پژوهشگر صورت گرفته است و اشاره به اینکه اینکار نه در تعارض و نه در رقابت با بیان مواضع روحانیت میباشد، اگرچه چیز نویی به بنظر نمی رسد، اما بدین لحاظ اهمیت دارد که بیان تفسیر احکام اسلام را از محدودیت های سنتی خارج کرده، متناسب با نیازهای عصر، در اختیار همه قرار میدهد، بدون اینکه با صدور این فتوا انتظاری از کسی در بین باشد، چونکه اصلاً فتوائی در بین نیست.
از کلیه جهاتی که این اقدام ارزشمند دارد، بویژه این جنبه آن از اهمیت برخوردار است که بیان حکم مذهبی را از رابطه آمریت و تابعیت و کلیه تبعات آن خارج کرده و همان ایده آزادی در انتخاب مرجع تقلید را که با افتادن حاکمیت بدست ولایت فقیه به میزان زیادی از بین رفته بود، بصورت دیگر و تازه ای زنده می کند. این حمایت از گزینش تفسیر اسلام و احکام آن که توسط رساندن تنیجه تحقیقات مربوطه از طریق کانالهای ارتباط عمومی و بدون ارتباط با مسئله مرجعیت صورت میگیرد، زمینه ای برای رشد یک بیان آزاد و فارغ از انتظارات و وابستگی های ناشی ار نظام مرجعیت و تقلید و در خدمت پاسخگوئی به نیازهای واقعی مردم خواهد بود.
اینکار بنظر من چیزیست در مقایسه با کار انجمهای مذهبی خارج از تشکیلات کلیسا در بین مسیحیان، که موجب تعدیل و تجدید برداشتهای مذهبی شده است. بطوری که مثلا کلیسای کاتولیک، چه در مورد ممنوعیت سقط جنین، چه در مورد ممنوعیت زنان از شرکت مؤثر در تشکیلات مذهبی یا ممنوعیت ازدواج برای پدران روحانی از جانب پایه اجتماع به زیز فشار رفته، موجب گشته که تشکیلات کلیسا مواضع خویش را تا حدی تعدیل نماید. در میان پروتستانها نیز انجمنهای متعددی خارج از تشکیلات کلیسا وجود دارند که نظیر همین تأثیرات را بر مواضع کلیسا دارند.
اینکه تفسیر و بیان احکام از حاکمیت سنن دوایر روحانی خارج شده، در ارتباط خلاق با نیازهای اجتماع قرار گیرد، از مهمترین اقداماتی است که به تجدید حیات مذهب و همراهی آن با نیازهای عصرمنجر می گردد.
2 - نکته دیگر در باره اصل موضوع و بیان حکم مربوط به حجاب است. گذشته از موضوع پوشش موی سر و پوشش زنان در اجتماع، اصل حجاب به دو سئوال و موضوع بنیادین مربوط است. یکی اخلاق جنسی ودیگری رابطه محرم و نامحرم. البته محرم و نامحرم که خود با اخلاق جنسی مربوط بوده، بر آن تأثیر میگذارد، با یک موضوع و معضل وسیعتری نیز در رابطه می باشد، با موضوع بیگانه و غریبه که در میزانی جهانی ، کلّی تر و وسیع تراز ارتباط مرد و زن در اجتماع است.
در باره اخلاق جنسی که در واقعیت روابط اجتماعی و اخلاقیات مسلمانان اهمیتی بیش از حد یافته و کلیه نیکی ها و ارزشهای اخلاقی را تحت الشعاع قراد داده است، باید گذشته از برخورد پژوهشگرانه که طبیعتا دقیق و نسبتاً مشروح می باشد، لازم است که با توجه به اهمیت و تأثیر بسزائی که در همه جهات زندگی و در سطوح مختلف و برای همه افراد اجتماع و در همه مقاطع زندگی افراد دارد، بیان حکم و حکمت آن روشن و به زبان همه باشد. اگر لُبّ مطلب اینست که جلوه سکسی و تظاهرات کشش جنسی می بایست از عرصه اجتماع خارج گردد و رابطه انسانی میان مردان و زنان بدون تحت الشعاع قرار گرفتن از جاذبه جنسی صورت گیرد، این محتوا می باید به عنوان هدف حجاب به روشنی بیان گردد. تمامی تفسیرات تاریخی و قرآنی در این باره می باید در خدمت این بیان قرار گیرند. باید روشن شود که چه روسری، چه چادر و مقنعه و برکه، همگی فرمهای سنّتی و محلی هستند که در نقاط مختلف در میان مسلمانان از ترکیب بیانات قرانی با سنت ها و فرهنگهای جوامع و روابط حاکم موجود، میان مرد و زن و سنن انتقال یافته مسیحی و یهودی بوده، لذا اینها برای نسل جوان و جوینده به هیچ وجه لازم نیستند. اگر قرار باشد ارتباط میان زن و مرد متکی بر ارزشهای الهی فرم گیرد، تنها توجه به هدف اصلی باید مدّ نظر باشد.
در باره روابط مرد و زن به لحاظ محرم و نامحرم بودن که احکام دقیقتر و روشنتری از بیان مربوط به پوشش و حجاب در قرآن موجود است، باید گذشته از توجه به سنن حاکم در زمان حضرت محمد و احکامی که از تورات گرفته شده اند، به هدف و حکمت این احکام توجه نمود. باید دید اثری که این احکام بر محدودیت روابط اجتماعی دارند و تأثیراتی که بر تعیین مفهوم بیگانه در اجتماع می گذارند، تا به کجا با ارزشها و اهداف کلی اسلام و ارتباط توحیدی میان انسان و خدا همساز می باشند. مسلّماً این جنبه از خودی و بیگانگی (محرم و نامحرم) موجب جدائی و ایجاد فاصله میان مردان و زنان در اجتماع اسلامی گشته، گذشته از ضرورت توجه به