انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تاریخچه حجاب استاد مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

تاریخچه حجاب

اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏ که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان عضی ملل حجاب وجود داشته است . تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران استان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏ وسیله اسلام در عرب پیدا شده است . ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد : . " اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد " .

علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است . در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید : " در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏ گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . " . آنگاه چنین می‏گوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد . زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏ آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای‏ مانده هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد . . . " چنانکه ملاحظه می‏فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی‏ درباره زن حائض اجرا می‏شده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از معاشرت با او پرهیز داشته‏اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان‏ بوده است . در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می‏شده است . اما اینکه می‏گوید : " و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان‏ به شمار می‏رود " منظورش چیست ؟ . آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات‏ خشنی است که درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانیم که در اسلام‏ چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشه‏نشینی شود و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن‏ نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به‏ حجاب نازل شده است . از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می‏شود یعنی هم مدعی است‏ که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج‏ یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏ مسلمان و لااقل در گوشه‏گیری آنان مؤثر بوده است در جلد 11 صفحه 112 ( ترجمه فارسی ) می‏گوید : . " ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام‏ بود . عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافی‏ می‏کردند . عمر به قوم خود می‏گفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان‏ رفتار کنند . ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می‏کردند و در کوچه‏ها پهلو به پهلوی‏ می‏رفتند و در مسجد با هم نماز می‏کردند . حجاب و خواجه‏داری در ایام ولید دوم ( 126 - 127 هجری ) معمول شد . گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام‏ بودند " . در صفحه 111 می‏گوید : . " پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود ، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می‏گرفتند . همه طبقات زیورهائی داشتند . زنان پیکر خود را به‏ نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می‏آراستند ، موی خود را به‏ زیبائی دسته می‏کردند یا به دو طرف سر می‏ریختند ، یا به دسته‏ها بافته به‏ پشت سر می‏آویختند و گاهی اوقات با رشته‏های سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر می‏کردند . غالبا خود را به جواهر و گل می‏آراستند . پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب می‏پوشیدند . از آن پس این عادت‏ همچنان رواج بود " . ویل دورانت در جلد 10 " تاریخ تمدن " صفحه 233 راجع به ایرانیان‏ باستان می‏گوید : . " داشتن متعه بلامانع بود . این متعه‏ها مانند معشوقه‏های یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند ، اما زنان‏ قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می‏شدند . این رسم دیرین ایرانی به‏ اسلام منتقل شد " . ویل دورانت طوری سخن می‏گوید که گوئی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری‏ درباره پوشیدگی در زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم‏ هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد می‏کرده‏اند . و حال آنکه قطعا چنین‏ نیست . تاریخ قطعی برخلاف آن شهادت می‏دهد . بدون شک زن جاهلیت همچنان‏ بوده که ویل دورانت توصیف می‏کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد . عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می‏کرد : " مرحبا به زنان انصار ، همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند



خرید و دانلود  تاریخچه حجاب استاد مطهری


اثری از استاد مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

«بسم الله الرحمن الرحیم »

هدایت عامه : اعتقاد به وحی و نبوت ،‌از نوعی بینش درباره جهان و انسان ناشی می شود یعنی اصل هدایت عامه در سراسر یعنی اصل هدایت عامه لازمه جهان بینی توحیدی اسلامی است : از این رو اصل نبوت لازمه این جهان بینی است خداوند متعادل به حکم اینکه واجب الوجود بالذات است و واجب الوجود بالذات است و واجب الوجود بالذات ، واجب من جمیع الجهات است ، فیاض علی الاطلاق است وبه هر نوعی ازانواع موجودات درحدی که برای آن موجود ممکن شایسته است تفضل و عنایت دارد و موجودات را در مسیر کمالشان هدایت می کند این هدایت شامل همه موجودات است : از کوچترین ذره گرفته تا بزرگترین ستاره و از پست ترین موجود بیجان گرفته تا عالی ترین وراقی ترین جاندارها که ما می شناسیم یعنی انسان از این روست که قرآن واژه «وحی » راهمچنان که در مورد هدایت انسان به کار برده در مورد هدایت جمادات و نباتات و حیوانات به کاربرده است هیچ موجودی در این جهان ثابت و یکنواخت نیست : دائماً منزل و جایگاه عوض می کند و به سوی مقصودی روان است از طرف دیگر ،همه علامتها نشان میدهد که نوعی «میل » و «کشش» در هر موجودی به سوی مقصدی که به آن مقصد روان است وجود دارد : یعنی موجودات با نیروی مرموزی که در درونشان هست به سوی مقصدشان کشید ه می شوند این نیرو همان است که از آن «هدایت الهی » تعبیر می شود قرآن کریم از زبان حضرت موسی نقل می کند که به فرعون زمان خویش گفت :

« پروردگارمان همان است که به هر موجودی آن آفرینش که شایسته آن بود عنایت کرد و سپس آن را در راه خودش هدایت نمود »

اختصاصات پیامبران : پیامبران الهی که از طریق وحی با ریشه و مبدأ هستی اتصال پیدا می کنند ، دارای امتیازاتی می باشد ه به سه مورد اشاره می کنیم :

عصمت : از جمله مختصات پیامبران «عصمت » است عصمت یعنی مصونیت از گناه و اشتباه : یعنی پیامبران نه تحت تأثیر هواهای نفسانی قرار میگیرد و مرتکب گناه می شوند و نه در کار خود دچار خطا واشتباه می شوند برکناری آنها از گناه از اشتباه ، حد اعلای قابلیت اعتماد را به آنها می دهد اکنون ببینم این مصونیت به چه صورت است ؟ آیا مثلا به این صورت است که هر وقت می خواهند مرتکب گناه یا اشتباه شوند ، یک مأمور غیبی می آید و مانند پدری که مانع لغزش فرزندش می شود جلوی آنها را می گیرد ؟ و یا به این صورت است کمه پیامبران سرشت و ساختمانشان طوری است که نه امکان گناه در آنها است و نه امکان اشتباه آنچنانکه مثلاً یک فرشته زنا نمی کند به دلیل اینکه از شهوت جنسی خالی است و یا یک ماشین حساب اشتباه نمی کند به دلیل اینکه فاقد ذهن است ؟‌و یا اینکه گناه نکردن و اشتباه نکردن پیا مبران معلول نوع بینش و در جه تعیین و ایمان آنهاست ؟‌البته تنها همین شق صحیح است و

خلوص نیت :‌پیامبران به حکم اینکه تکیه گاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمی برند که « رسالتی » از طرف خداوند بر عهده آنهاست و کار «او» را انجام می دهند در کار خود نهایت «خلوص»را دارند: یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز هدایت بشر که خواسته خداوند است ندارند : از مردم «اجر»برای انجام رسالت خود نمی خواهند .

سازندگی : پیامبران که به نیروها تحرک می دهند و سامان می بخشند صرفاً در جهت ساختن فرد و ساختن جامعه انسانی است و به عبارت دیگر در جهت سعادت بشری است : محال و ممتنع است که در جهت فاسد کردن فرد و تباهی جامعه انسانی صورت گیرد علیهذا اگراثر دعوت یک مدعی پیامبری فاسد ساختن انسانها از کار انداختن نیروهای آنها یا به فحشاء هرزگی افتادن انسانها و یا تباهی جامعه انسانها و انحطاط مجتمع انسانی باشد خود دلیل قاطعی است براینکه این مدعی در دعوی خودش صادق نیست اقبال لاهوری در اینجا نیز سخن ارزنده ای دارد می گوید :«راه دیگری برای داوری کردن درارزش تجربه دینی یک پیغمبر (حقیقی بودن رسالتش و واقعیت داشتن اتصال درونی اش به خدا )آزمودن انواع انسانیتی است که ایجاد کرده ونیز توجه به آن جهان فرهنگ و تمدنی است که از رسالت وی برخاسته است » .

نقش تاریخی پیامبران : آیا پیامبران نقشی مثبت یا منفی در حرکت تاریخ داشته اند یا بکلی فاقد نقش بوده اند ؟ اگر نقشی داشته اند چه نقشی بوده است ؟ مثبت یا منفی ؟ اینکه پیامبران نقش مؤثری در تاریخ داشته اند و مردمی بی اثر و نقش نبوده اند حتی از طرف مخالفان دین و مذهب جای افکار نیست پیامبران در گذشته مظهر یک قدرت عظیم ملی بوده اند قدرتهای ملی در گذشته در مقابل قدرتهای ناشی از زروزور – منحصر به قدرتهای ناشی از گرایشهای اعتقادی و ایمانی که پیامبران و ارباب ادیان مظهر آن به شمار می رفته است در اینکه پیامبران با پشتوانه نیروی مذهبی ، قدرتی بوده اند سخنی نیست :



خرید و دانلود  اثری از استاد مطهری


سخنرانی استاد مطهری 49 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

برگرفته شده از مجموعه سخنرانیهای استاد مطهری رحمت الله علیهلغت تقوا این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است ، در قرآن کریم به صورت‏ اسمی و یا به صورت فعلی زیاد آمده است . تقریبا به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده و یا نماز و زکات آمده ، و بیش از آن مقدار که مثلا نام روزه ذکر شده ، از تقوا اسم برده شده است . در نهج‏البلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه تقوا است . در نهج‏البلاغه‏ خطبه‏ای هست طولانی به نام خطبه متقین . این خطبه را امیرالمؤمنین در جواب تقاضای کسی ایراد کرد که از او خواسته بود توصیف مجسم کننده‏ای از متقیان بکند . امام ابتدا استنکاف کرد و به ذکر سه چهار جمله اکتفا فرمود ولی آن شخص که نامش همام بن شریح بود و مردی مستعد و برافروخته بود قانع نشد و در تقاضای خود اصرار و سماجت کرد . امیرالمؤمنین ( ع ) شروع به سخن کرد و با بیان بیش از صد صفت و ترسیم‏ بیش از صد رسم از خصوصیات معنوی و مشخصات فکری و اخلاقی و عملی متقیان‏ سخن را به پایان رسانید . مورخین نوشته‏اند که پایان یافتن سخن علی همان‏ بود و قالب تهی کردن همام بعد از یک فریاد همان . مقصود اینست که این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است . در میان‏ عامه مردم هم این کلمه زیاد استعمال می‏شود . این کلمه از ماده " وقی " است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری‏ است . معنای " اتقاء " احتفاظ است . ولی تاکنون دیده نشده که در ترجمه‏های فارسی ، این کلمه را به صورت حفظ و نگهداری



خرید و دانلود  سخنرانی استاد مطهری 49 ص


بیوگرافی استاد شهریار 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

فهرست

عناوین صفحات

 

ایبیات فارسی

بیو گرافی استاد شهریار ..........................................................2

ادبیات فرهنگی ....................................................................17

زبان فارسی

مقدمه ...............................................................................18

انواع زبان .........................................................................18

طبقه بندی زبان های جهان ....................................................19

انواع زبان های قدیمی ..........................................................21

تعریف دستور زبان،صرف و نحو در زبان فارسی .......................22

کلام،جمله،کلمه،هجا،حرف ....................................................23

سخن کوتاه با اولیا ..............................................................24

ادبیات فارسی

بـیو گـرافـی استاد شهـریار

به قـلم جـناب آقای زاهـدی دوست استاد

اصولاً شرح حال و خاطرات زندگی شهـریار در خلال اشعـارش خوانده می شود و هـر نوع تـفسیر و تعـبـیـری کـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگی او نزدیک است و حقـیـقـتاً حیف است که آن خاطرات از پـرده رؤیا و افسانه خارج شود. 

گو اینکه اگـر شأن نزول و عـلت پـیـدایش هـر یک از اشعـار شهـریار نوشـته شود در نظر خیلی از مردم ارزش هـر قـطعـه شاید ده برابر بالا برود، ولی با وجود این دلالت شعـر را نـباید محـدود کرد.

شهـریار یک عشق اولی آتـشین دارد که خود آن را عشق مجاز نامیده. در این کوره است که شهـریار گـداخـته و تصـویه می شود. غالـب غـزلهـای سوزناک او، که به ذائـقـه عـمـوم خوش آیـنـد است، یادگـار این دوره است. این عـشـق مـجاز اسـت کـه در قـصـیـده ( زفاف شاعر ) کـه شب عـروسی معـشوقه هـم هـست، با یک قوس صعـودی اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفانی و الهـی تـبدیل می شود. ولی به قـول خودش مـدتی این عـشق مجاز به حال سکـرات بوده و حسن طبـیـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولی برای او تجـلی کرده و شهـریار هـم با زبان اولی با او صحـبت کرده است. 

بعـد از عـشق اولی، شهـریار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشین به تمام مظاهـر طبـیعـت عـشق می ورزیده و می توان گـفت که در این مراحل مثـل مولانا، که شمس تـبریزی و صلاح الدین و حسام الدین را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان با ذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق می بازد. بـیـشتر هـمین دوستان هـستـند که مخاطب شعـر و انگـیزهًَ احساسات او واقع می شوند. از دوستان شهـریار می تـوان مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه و نگـارنده و چـند نـفر دیگـر را اسم بـرد. 

شرح عـشق طولانی و آتـشین شهـریار در غـزلهـای ماه سفر کرده، توشهً سفـر، پـروانه در آتـش، غـوغای غـروب و بوی پـیراهـن مشـروح است و زمان سخـتی آن عـشق در قـصیده پـرتـو پـایـنده بـیان شده است و غـزلهـای یار قـدیم، خـمار شـباب، ناله ناکامی، شاهـد پـنداری، شکـرین پـسته خاموش، تـوبـمان و دگـران و نالـه نومیـدی و غـروب نـیـشابور حالات شاعـر را در جـریان مخـتـلف آن عـشق حکـایت می کـند و غـزلهـا یا اشعـار دیگـری شهـریار در دیوان خود از خاطرات آن عـشق دارد از قـبـیل حالا چـرا، دستم به دامانـت و غـیره که مطالعـهً آنهـا به خوانندگـان عـزیز نـشاط می دهـد.

عـشقهـای عارفانه شهـریار را می توان در خلال غـزلهـای انتـظار، جمع و تـفریق، وحشی شکـار، یوسف گـمگـشته، مسافرهـمدان، حراج عـشق، ساز صبا، و نای شـبان و اشگ مریم، دو مرغ بـهـشتی و غـزلهـای ملال محـبت، نسخه جادو، شاعـر افسانه و خیلی آثـار دیگـر مشاهـده کرد.  برای آن که سینمای عـشقی شهـریار را تـماشا کـنید، کافی است که فـیلمهای عـشقی او را که از دل پاک او تـراوش کرده در صفحات دیوان بـیابـید و جلوی نور دقـیق چـشم و روشـنی دل بگـذاریـد هـرچـه ملاحـضه کردید هـمان است که شهـریار می خواسته است. زبان شعـر شهـریار خـیلی ساده است. 

محـرومیت و ناکامی های شهـریار در غـزلهـای گوهـر فروش، ناکامی ها، جرس کاروان، ناله روح، مثـنوی شعـر، حکـمت، زفاف شاعـر و سرنوشت عـشق به زبان



خرید و دانلود  بیوگرافی استاد شهریار 25 ص


استاد مطهری 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فهرست مطالب :

ردیف

موضوع

شماره

صفحه

1-

2-

3-

4-

5-

6-

7-

8-

9-

10-

11-

12-

13-

14-

15-

مقدمّه

پرورش عقل

دو نوع علم

دعوت اسلام به تعلیم و تربیت

لزوم توأم بودن عقل و علم

فرق تربیت و اخلاق

شکل عبادت و برنامه ها تربیتی

نیت

ارکان نیّت

اهمیّت نیّت

انسان دوستی

محبّت

کار

چکیده

منابع

2

3

3

3

3

4

4

4

5

5

6

6

6

7

7

مقدمه:

استاد مطهّری و معناى آزادى :

در کلام مطهرى، آزادى سمت و سویى مى یابد که بنا به دلایلى نباید از انسان سلب شود. این عناصر عبارتند از این که بروز و ظهور استعدادهاى آدمى نیازمند فضاى آزاد است. در فضاى بسته و محیط خفقان آمیز و استبدادى و به عبارتى در فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى، زمینه اى براى بروز خلاقیت ها و استعدادها به وجود نمی آید. در فضاى مستبدانه اى که بر جامعه حاکم است، چاپلوسان و زبان بازان قدرت مى یابند و آزادگان و آزاداندیشان ذلیل و حقیر مى شوند، چرا که وضعیت موجود، اجازه چون و چرا کردن به خیرخواهان و مصلحان را نمى دهد. تنها آنان که زبان به مدح بگشایند، جایى و مقامى مى یابند و بس.

استاد مطهرى آزادى را یکى از لوازم حیات و تکامل ذکر کرده و معتقد است موجودات براى رسیدن به مرحله تکامل و رشد به سه عنصر «تربیت»، «امنیت» و «حریت» نیازمندند.

تربیت عبارتست از عواملی که موجود زنده برای تداوم بقاء به آن محتاج است. برای مثال موجود زنده برای رشد و نمو به عناصری چون نور و آب ، غذا و علاوه بر این ها، انسان به تعلیم و تربیت نیازمند است. امنیت، یعنى این که موجود زنده آن چه را در اختیار دارد، همانند حیات، ثروت، سلامت و ... از او سلب نگردد. و آزادى، یعنى «نبودن مانع. انسان هاى آزاد، انسان هایى هستند که با موانعى که در جلو رشد و تکاملشان هست، مبارزه مى کنند. انسان هایى هستند که تن به وجود مانع نمى دهند».

تحلیل مطهرى از آزادى اجتماعى در واقع همان آزادى سیاسى است که امروزه در ادبیات سیاسى به کار مى رود. آزادى سیاسى به طور کلى به نقش مردم در زندگى سیاسى اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادی هایى است که فرد در حوزه اجتماع و در برابر حکومت داراست. از این رو آزادى بیان و حق اظهار نظر، آزادى قلم و مطبوعات، آزادى انتقاد و اعتراض و مواردى از این قبیل در شمار آزادى هاى سیاسى است.مطهرى فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى را یکى از گرفتارى هاى بشر در طول تاریخ ذکر مى کند و مى گوید: «یکى از مقاصد انبیا به طور کلى و به طور قطع این است که آزادى اجتماعى را تأمین کنند و با انواع بندگى ها و بردگى هاى اجتماعى و سلب آزادى هایى که در اجتماع هست مبارزه کنند.» ایشان براى اثبات آزادى اجتماعى در دین به آیه ۶۴ سوره آل عمران اشاره مى کند و در تفسیر آن مى‌گوید: «در مقام پرستش، جز خداى یگانه چیزى را پرستش نکنیم، نه مسیح را و نه اهرمن را. و این که هیچ کدام از ما دیگرى را بنده و برده خودش نداند و هیچ کس هم یک نفر دیگر را ارباب و آقاى خودش نداند.

پرورش عقل :

مسئله ی اول که باید بحث کنیم همان مسئله ی پرورش عقل و فکر است در این جا



خرید و دانلود  استاد مطهری 12 ص