لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن .doc :
وضع حجاب در جاهلیت عرب
تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بوسیله اسلام در عرب پیدا شده است.
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجعبه قوم یهود و قانون تلمود مینویسد :
« اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت : چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سخنی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در ان صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد ».
علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانچه بعداً شرح خواهیم داد بسی سختتر و مشکلتر بوده است.
در جلد اول تاریخ تمدن صفحۀ 552 راجعبه ایرانیان قدیم میگوید :
« در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند ... »
آنگاه چنین میگوید :
« پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد، زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر، گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفتهرفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود، زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند، و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند، زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند، در نقشهائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد ... »
چنانکه ملاحظه میفرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند.
به عقیدۀ ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است.
در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا میشده است.
اما اینکه میگوید :
« و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار می رود » منظورش چیست؟
آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا می شود؟! همه میدانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگان هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملاً مجبور به گوشهنشینی شود.
و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد، باز هم سخن نادرستی است. زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است.
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده میشود یعنی هم مدعی است که حجاب وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیری آنان مؤثر بوده است.
در جلد 11 صفحه 112 (ترجمه فارسی) می گوید :
« ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی درباره عفاف و فضیلت زن تلافی میکردند، عمر به قوم خود میگفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان رفتار کنند. ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات میکردند و در کوچهها پهلو به پهلوی میرفتند و در مسجد با هم نماز میکردند.
حجاب و خواجهداری در ایام ولید دوم (126 – 127 هجری ) معمول شد. گوشهگیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند. »
در صفحه 111 میگوید :
پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده میگرفتند، همۀ طبقات زیورهائی داشتند. زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ میآراستند، موی خود را به زیبایی دسته میکردند یا به دو طرف سر می ریختند، یا به دستهها بافته به پشت سر میآویختند و گاهی اوقات با رشتههای سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر میکردند، غالباً خود را به جواهر و گل میآراستند، پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب میپوشیدند، از آن پس این عادت همچنان رواج بود. »
ویل دورانت در جلد 10 تاریخ تمدن صفحۀ 233 راجعبه ایرانیان باستان میگوید :
« داشتن متعه بلامانع بود، این متعهها مانند معشوقههای یونانی آزاد بودند که در میان مدم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولاً در اندون خانه نگهداری میشدند، این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد ».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حجاب در ایران، در دوره پهلوی دوم (1)
چکیده:
این مقاله در واقع، گزارشی تحلیلی- تاریخی است از وضعیت حجاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی. از این رو، ابتدا نگاهی اجمالی خواهد داشت به وضعیت حجاب در قبل از انقلاب ( سالهای پایانی حکومت محمد رضا شاه) و تلاش رژیم پهلوی در نابودی حجاب. سپس ضمن تبیین مسئله ی انقلاب و حجاب، به ارائه شواهدی می پردازد مبنی بر اینکه یکی از دلایل مخالفت مردم با رژیم گذشته، مبارزه ی شاه با ارزش های ناب دینی، از جمله حجاب، بوده است. در ادامه، با اشاره به جریانات مخالفان حجاب بعد از انقلاب اسلامی، تلاش مخالفان خارجی در مبارزه با حجاب به موازات آن، نقش جنگ را در پر رنگ کردن حجاب و همراه با آن حضور گسترده زنان محجبه در صحنه های متنوع اجتماعی را به تصویر می کشد. کلید واژه ها: حجاب، جنگ، جنبش های فمینیستی، زن، انقلاب.
مقدمه:
درباره تاریخ حجاب در ایران، از جمله مسئله کشف حجاب در دوره رضاشاه و نیز وضعیت حجاب در دوره پهلوی دوم، کتابهای بسیاری نوشته شده است، اما یکی از مباحثی که به دلایلی مغفول مانده، وضعیت حجاب بعد از انقلاب اسلامی است. و از باب «چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»، اظهار نظرهای متفاوت و بعضاً متناقضی در این خصوص دیده می شود. از این رو، ضرورت پرداختن به شرحی از سیر تاریخی حجاب در ایران بعد از انقلاب احساس می شد و این نوشتار تلاشی است در این زمینه. البته به علت گستردگی مباحث، این مقاله تنها به سیر جریان شناسی حجاب تا قبل از سالهای سازندگی پرداخته است.
وضعیت پوشش زن ایرانی پیش از انقلاب اسلامی:
یکی از پدیده های بسیار مؤثر بر فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران مسئله کشف حجاب بود؛ مسئله ای که شاید بتوان آن را در نوع خود یک اقدام منحصر به فرد در تاریخ این کشور دانست که توسط رضا شاه بعد از دیدار از ترکیه اجرا شد
پس از اعلام کشف حجاب، علما و عامه ی مردم به مخالفت شدید با آن برخاستند: در حومه تهران و شهرهای بزرگ مقاومت بسیار زیاد بود. در خراسان تظاهراتی علیه رفع حجاب برپا گردید. مردم در صحن حضرت رضا علیه السلام متحصن شدند و ( قتل عام معروف مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد) آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، زعیم حوزه علمیه قم، مطلب را با وحشت تلقی کردند و از غصه این موضوع بیمار گردیدند و حدود یک سال پس از کشف حجاب از همان بیماری از دنیا رفتند. (مؤسسه فرهنگی قدر ولایت. 1373، ص125
سیاری از زن ها تا آخر سلطنت رضاخان از خانه خارج نشدند. در بسیاری از خانه ها حمام ساخته شد تا زن ها برای استحمام مجبور نباشند از خانه خارج شوند و ... . ( استاد ملک ، 1367، ص 142 و 241)
این نقشه را کسانی طراحی کردند که رضاشاه را به قدرت رسانده بودند و قرار بود وی مجری آن باشد؛ چنان که مستر همفر در خاطرات خود می نویسد: در مسئله بی حجابی زنان، باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند... پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه ی مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. (همفر، 1377، ص84)
میشل هولباک، نویسنده ی اسلام ستیز فرانسوی نیز که اخیراً دین اسلام را «حماقت» و «خطرناک» توصیف کرده، در جدیدترین اظهارات خود گفته است
برای غلبه بر مسلمانان باید آنها را به فساد کشید. ما از راه زور نمی توانیم افراط گرایی دینی را متوقف سازیم، پس بهتر است مسلمانان را به فساد بکشانیم. جنگ بر ضد افراط گرایی اسلامی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می توان به این پیروزی دست یافت. باید به جای بمب، دامن های کوتاه و تعدادی گوشواره فرو بریزیم؛ چون ضعف واقعی مسلمانان در همین جاست. (سروش بانوان، آذر1380، ص10)
پس از روی کار آمدن محمدرضا، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علی رغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمی کردند. در مهرماه 1320 آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی طی نامه ی شدید اللحنی به نخست وزیر وقت خواهان کم کردن فشار بر زنان محجبه شد. در سال 1323 نیز آیت الله سید حسین طباطبایی قمی از مراجع وقت، نامه ای به شاه جدید نوشت و از وی خواست کشف حجاب اجباری را الغا کند. سرانجام با مخالفت علما و مقاومت مردم، قانون کشف حجاب لغو گردید.
پس از لغو قانون، بسیاری از زنان مسلمان به حجاب روی آوردند، اما بر خلاف دوره ی پیش از کشف حجاب که زنان چادر و روبنده ی مشکی می پوشیدند، از این زمان به بعد استفاده از چادر رنگی بیشتر متداول گردید. البته برخی از زنان هم که چند سال طعم آزادی به سبک غربی را چشیده بودند دیگر حاضر به بازگشت به فرهنگ حجاب نبودند. مهم ترین تفاوت کشف حجاب در عصر پهلوی اول و دوم این بود که کشف حجاب در عصر رضا شاه به زور سر نیزه و در عصر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
فلسفه حجاب :
لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:
۱.آرامش روانی:
وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.
۲. پایداری خانواده:
اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.
۳. استواری جامعه:
اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.
۴. حفظ ارزش و مقام زن:
چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 57 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب:
مقدمه 2
تاریخچه حجاب 5
حجاب ضد استعمار 7
مفهوم واژه حجاب 13
سیماى حقیقى مساله حجاب 17
نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب 18
پوشش تقویتکننده پیوند خانوادگى 25
پوشش موجب استوارى اجتماع است 28
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 30
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مىدهد 32
بحثى مختصر درباره علل و عوامل پیدایش حجاب 34
آیا مىتوان گفت عدم امنیت زنان دلیل پیدایش حجاب است؟ 41
آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟ 46
آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟ 50
فلسفه حجاب
مقدمه:
سپاس خدای راکه نعمت های خویش را بی دریغ به انسان ها هدیه کرد و وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت رانگین انگشتری خلقت قرار داد و سلسله امامت را دستگیر و راهنمای آدمیان معیّن فرمود.
و درود به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عج) آن منجی نهایی بشریت و سلام بر ارواح طیبّه شهداگلگون کفن اسلام .
ریشه ی بیشترانحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد .فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است.1
هدف گردآورندگان این مجموعه پرداختن به مساله حجاب است که افکار و عقاید نسل جوان را به خود مشغول داشته است .
اینکه حجاب چیست و از کجا به وجود آمده و هدف از به وجود آمدن آن چه بوده است بحثی است که میتواند ذهن هر انسان حقیقت جو را به خود مشغول کند .
آیا درروزگار فعلی حجاب باعث حفظ حریم زن و مرد می شود و یا اینکه فرقی به حال جامعهندارد ؟ آیا اعتقاد به مساله حجاب در میاننسل امروز کمرنگ شده است و آیا اعتقاد به حجاب در میان نسل گذشته بیشتر نبوده است؟
آیا کسی صدای شهیدانی را که ناله بر آوردند به کجا چنین شتابان2نشنیده است ؟
چرا به دختران امروز فاطمه را آن طور که هست ننموده ایم. چرا صدای فاطمه فاطمه است درجامعه ما گم شده است ؟ فاطمه مظهر تمام زن های عفیف عالم است . چرا جوانان ما باکتاب های دینی غریبه اند ؟
این چرا ها و هزاران چرای دیگر(که می تواندر باره ی هریک کتابی نوشت)است که ذهن هر انسانی را به خود معطوف می کند.
بدیهی است که در جامعه ی امروز ، جوان تنها با استدلال می تواند چیزی را بپذیرد . به زعم ما این تحقیق می تواند راه گشای خوبی برای جوانان باشد .
دراین مختصرسعی شده به مطالبی همچون لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد ، علت پوشش ، تاریخچه حجاب وبسیاری سوالات دیگر به نحو مقتضی پاسخ گفته شود .
به امید آنک هتوانسته باشیم گامی هر چند کوچک در جهت وصف صحیح مساله ی حجاب و فوائد آن برداشته باشیم .
و لبیک گوییمبه ندای : هَل مِن ناصِر ینصرنی3
«استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش خانم ها یک اصطلاح نسبتاً جدید است.در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها ستر که به معنای پوشش است به کار رفته است.بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد.و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم.زیرا همان طور که گفتیم معنای شایع حجاب پرده و اگر در مورد پوشش برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شد که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن ها همیشه در پشت پرده و در خانه محبوس بمانند و بیرون نیاییند.
وظیفه پوشش که برای زن مشخص شده این نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی و حبس کردن زن در خانه این نیست در دین اسلام مطرح نیست... . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و بدن نمایی نپردازد.
استاد مطهری در ادامه تصریح کردند که:
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است.بعضی از آنان جنبه روانی دارد.و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی هم جنبه اجتمایی و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن.و جلوگیری از ابتذال او.حجاب در اسلام از یک میئله مهم تر کلیتر و اساسی تر ریشه می گیرد. و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذ های جنسی،چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط قانونی و چه در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد؛اجتماع منحصراً بذای کار و فعالیت باشد.بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد.اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از همدیگر تفکیک کند».
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، مچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 59 صفحه
قسمتی از متن .doc :
واژه «حجاب»
کلمه «حجاب» هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر، استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش «حجاب» نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند : « حتّی توارت بالحجاب» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پرده حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» می نامند.
استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است.
بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می بردیم، زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد.
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد. در آیات مربوطه لغت «حجاب» به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد. آیه ای که در آن کلمه «حجاب» به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.
حجاب اسلامی از یک مسأله کلی اجتماعی ناشی می شود
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانودگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.
1. آرامش روانی
یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است :
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ... قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن.
خلاصه این دستور این است که ن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید نگاه های مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند.
چرا پوشش به زن اختصاص یافته است؟
علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی.میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچی گری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحراف های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.
2. استحکام پیوند خانوادگی
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و درنتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود.
3. استواری اجتماع
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند : « حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه